فهرست مقالات برحسب موضوع پژوهش سیاست نظری
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - گفت و گوی تمدنها و مسأله جنسيت
فاطمه صادقیاين مقاله كوششي است برای تبيين برخی از جنبههای تعاملات تمدنی شامل ايدة گفت و گوی تمدنها از منظر ديدگاههای جنسيت، به ويژه ديدگاه ژوليا کريستوا، فمينيست بلغاریالاصل فرانسوی. پرسشهای بنياديني كه مقاله حاضر در صدد پاسخ دادن به آنهاست، عبارتند از: چنانچه به تعبير کريست چکیده کاملاين مقاله كوششي است برای تبيين برخی از جنبههای تعاملات تمدنی شامل ايدة گفت و گوی تمدنها از منظر ديدگاههای جنسيت، به ويژه ديدگاه ژوليا کريستوا، فمينيست بلغاریالاصل فرانسوی. پرسشهای بنياديني كه مقاله حاضر در صدد پاسخ دادن به آنهاست، عبارتند از: چنانچه به تعبير کريستوا سامان نمادين جوامع مدرن را از يکسو و آنارشی نشانه ـ ای ساير جوامع را از سوی ديگر در نظر بگيريم، آيا امکان برقراری يک گفت و گوی تفاهمآميز ميان آنها وجود دارد يا خير؟ آيا اين گفت و گو صرفا نوعی گفت و گوی جدلی خواهد بود که به تعبير ليوتار در «چنبر تعارضها» و منازعات قدرت خواهد افتاد؟ نهايتاً آنکه تحت کدام شرايط، امکان چنين گفت و گوی تفاهمآميزی وجود خواهد داشت؛ گفت و گويی که در آن تحول و تقليل يک فرهنگ به ديگری (در اينجا تقليل امر نشانهای به امر نمادين) صورت نگيرد؟ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - گفت وگوي تمدنها: زمينههاي عيني و سرمشقهاي نظري
محمود علیپوردر اين مقاله تلاش شده است با تمسك به تنوعات فلسفه سياسي مدرن، الگوهايي كه هر يك به نحوي مستعد پذيرش ايده گفتوگوي تمدنها هستند، طبقهبندي شوند. اين الگوها در قالب سه دسته نظريه «ليبرالي مصلحت جويانه»، «ليبرالي متكي بر پيوند اخلاقي» و «غيرليبرالي متكي بر همبستگي سياسي» چکیده کاملدر اين مقاله تلاش شده است با تمسك به تنوعات فلسفه سياسي مدرن، الگوهايي كه هر يك به نحوي مستعد پذيرش ايده گفتوگوي تمدنها هستند، طبقهبندي شوند. اين الگوها در قالب سه دسته نظريه «ليبرالي مصلحت جويانه»، «ليبرالي متكي بر پيوند اخلاقي» و «غيرليبرالي متكي بر همبستگي سياسي» قابل طرح هستند. هابرماس، گادامر، باختين و فيلسوفان اجتماعگرا نظريهپردازاني هستند كه ميتوانند ذيل اين تقسيمبنديها مورد مطالعه قرار گيرند. بخش دوم مقاله به بررسي الگوهاي پديد آمده در عرصه ارتباطات طي سه دهه پاياني قرن بيستم و توصيف مختصر ويژگيهاي هر يك اختصاص دارد. نظم پارادايمي نخست عمدتاً دربرگيرنده يك الگوي نقاد به نظم سرمايهدارانه در عرصه جهاني است، الگوي پارادايمي دوم به روايت هابرماس از ارتباط قرابت بيشتر دارد و الگوي سوم به مباني نظري اجتماعگرايان نزديك ميشود. بخش سوم مقاله در پي آن است كه به اعتبار نظريهها و سرمشقهاي مطرح شده به وجوه عمده فلسفي و سياسي كه ايده گفتوگوي تمدنها را به نظريه علمي نزديك ميكند، بپردازد. بر اين اساس ميتـوان پيوندهاي بيشتري ميان انديشههاي «اجتماعگرا» و ايده «گفتوگوي تمدنها» برقرار كرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - نظرية انتقادي روابط بينالملل و گفت وگوي تمدنها
حميرا مشیرزادهاگرچه گفتوگوي تمدنها مفهومي كاملاً جديد نيست؛ با طرح مجدد آن از سوي سيدمحمد خاتمي، رئيس جمهوري اسلامي ايران، در اواخر دهة 1990 ميلادي مورد توجه جدي قرار گرفت. اين مفهوم در روابط بينالملل داراي مدلولات مهم نظري در سطوح مختلف هستيشناختي، معر چکیده کاملاگرچه گفتوگوي تمدنها مفهومي كاملاً جديد نيست؛ با طرح مجدد آن از سوي سيدمحمد خاتمي، رئيس جمهوري اسلامي ايران، در اواخر دهة 1990 ميلادي مورد توجه جدي قرار گرفت. اين مفهوم در روابط بينالملل داراي مدلولات مهم نظري در سطوح مختلف هستيشناختي، معرفتشناختي، جامعهشناختي و هنجاري است و در عين حال، به اندازة كافي مداقة نظري نشده است. به نظر ميرسد كه از ميان نظريههاي روابط بينالملل، نظرية بهاصطلاح انتقادي، يكي از بهترين بسترهاي نظري براي فهم و مفهومبندي جايگاه نظري گفتوگوي تمدنها است. شهرت نظرية انتقادي به دليل تأكيد آن بر گفتوگو و گفتمان و نقش آن در شكلدادن به بنيان حقيقت، غيبت و اجماع است. اينها ميتوانند در سطح بينالملل پيامدهاي مهمي در ابعاد نظري و فرانظري داشته باشند. اين مقاله نشان ميدهد كه چگونه اين انگاره ميتواند در سطح هستيشناسي، برداشت دولت محور را از روابط بينالملل متحول سازد. از لحاظ معرفتشناختي ميتواند به عنوان بنياني براي برداشتهايي غير اروپا محور از روابط بينالملل عمل كند و در سطح جامعهشناختي، راهي به سمت شكلگيري اجتماع اخلاقي است. سرانجام اينكه از نظر هنجاري معطوف به سياست جهاني عادلانهتري است كه كمتر جنبة برونگذارانه دارد. استدلال اين مقاله آن است كه همة اين ابعاد كموبيش با تعهدات فرانظري، نظري و اخلاقي نظرية بينالمللي انتقادي همخواني دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - انديشه سياسي رضا داوري اردكاني
سيدرضا شاكريجستجوي انديشه سياسي در تفكر رضا داوري اردكاني، دغدغه اين نوشتار است. بر اين اساس مقاله ميكوشد در يك پس زمينه تاريخي يعني از طريق بازنمايي بستر و شرايط تاريخي در قالبي نظري، به قوام يافتن انديشه فلسفي داوري در دو بخش مربوط سياست بپردازد. دو محور اساسي در كليت جريان اندي چکیده کاملجستجوي انديشه سياسي در تفكر رضا داوري اردكاني، دغدغه اين نوشتار است. بر اين اساس مقاله ميكوشد در يك پس زمينه تاريخي يعني از طريق بازنمايي بستر و شرايط تاريخي در قالبي نظري، به قوام يافتن انديشه فلسفي داوري در دو بخش مربوط سياست بپردازد. دو محور اساسي در كليت جريان انديشه سياسي داوري بچشم ميخورد؛ يكي تأمل و كند كاو در دستگاه فلسفه سياسي فارابي مؤسس فلسفه اسلامي و دوم بازخواني و نقد داوري از مباني تجدد است. نتيجه آنكه انديشه سياسي داوري به ضرورت فلسفي است و در حوزه سياست متأثر از زمانهاي است كه افكار و آراي او در آن شكل يافته است و به همين دليل در بخشهايي متضمن نظريه سياسي است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - دوستي در فلسفه سياسي
عباس منوچهریيكي از مفاهيم محوري در فلسفه اخلاق ارسطو، دوستي است. اين مفهوم پس از وي در سير تاريخ انديشه به حاشيه رفت، اما در عصر حاضر مجدداً مورد توجه جدي قرار گرفته است. در اين نوشتار ضمن بررسي مفهوم دوستي در سير انديشه، نسبت آن با فلسفه سياسي معاصر مورد بررسي قرار گرفته است.يكي از مفاهيم محوري در فلسفه اخلاق ارسطو، دوستي است. اين مفهوم پس از وي در سير تاريخ انديشه به حاشيه رفت، اما در عصر حاضر مجدداً مورد توجه جدي قرار گرفته است. در اين نوشتار ضمن بررسي مفهوم دوستي در سير انديشه، نسبت آن با فلسفه سياسي معاصر مورد بررسي قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - اسلام و دموكراسي در انديشه سياسي يوسف القرضاوي
مرتضي بحرانياين مقاله در پي تبيين جايگاه دموكراسي در انديشه سياسي اسلام از نظر يوسف القرضاوي (از متفكران اسلامي ميانهرو عرب) است. از نظر او اسلام قرنها جلوتراز غرب، پديده دموكراسي و قواعد و معيارهاي آن را معين كرده اما تبيين جزئيات آن را به انديشمندان مسلمان واگذار كرده است. راهكا چکیده کاملاين مقاله در پي تبيين جايگاه دموكراسي در انديشه سياسي اسلام از نظر يوسف القرضاوي (از متفكران اسلامي ميانهرو عرب) است. از نظر او اسلام قرنها جلوتراز غرب، پديده دموكراسي و قواعد و معيارهاي آن را معين كرده اما تبيين جزئيات آن را به انديشمندان مسلمان واگذار كرده است. راهكارهايي چون امر به معروف و نهي از منكر، شورا، بيعت و مشاركت زنان در عرصههاي سياسي ـ اجتماعي از جملة اين قواعد هستند. البته پذيرش دموكراسي به معناي كنار نهادن حاكميت خداوند نيست زيرا اصل حاكميت مردم كه بنيان دموكراسي محسوب ميشود، با اصل حاكميت خدا در تضاد نيست بلكه حاكميت خدا با حاكميت فردي كه اساس استبداد است در تضاد است. هدف از دموكراسي كنار نهادن حاكميت طاغوت و ستمكاران است نه نفي حاكميت خدا و بنابر اين اجراي دموكراسي به منظور جلوگيري از استبداد و سلطه طاغوت گام نهادن در راستاي تحقق حاكميت خداوند است. از نظر وي استدلال به اينكه دموكراسي، حكومت اكثريت است و اكثريت هم در قرآن مذموم شمرده شدهاند، استدلالي نابجاست كه بر پايه يك مغالطه استوار است. زيرا فرض بر آن است كه ما از دموكراسي در جامعه اسلامي سخن به ميان ميآوريم، جامعهاي كه اكثريت آن داراي عقل و انديشهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - نظارت بر قدرت سياسي از ديدگاه فقهاء شيعه
توحيد محرميمقاله با طرح ضرورت نظارت بر قدرت سياسي، چگونگي نظريات ارائه شده در اين زمينه با توجه به آراء فقهاء شيعه را بررسي و تحليل ميكند ـ برخي از فقهاء عظام شيعه كه معتقد به مشروعيت الهي بلاواسطه ميباشند، نظارت دروني (عدالت و فقاهت) را شرط لازم و كافي دانستهاند و به مؤلفههاي چکیده کاملمقاله با طرح ضرورت نظارت بر قدرت سياسي، چگونگي نظريات ارائه شده در اين زمينه با توجه به آراء فقهاء شيعه را بررسي و تحليل ميكند ـ برخي از فقهاء عظام شيعه كه معتقد به مشروعيت الهي بلاواسطه ميباشند، نظارت دروني (عدالت و فقاهت) را شرط لازم و كافي دانستهاند و به مؤلفههاي نظارت بيروني نيز پرداختهاند و گروه ديگر كه مشروعيت دولت اسلامي را الهي ـ مردمي ميدانند؛ علاوه بر لزوم نظارت دروني، نظارتهاي بيروني نهادينه شده را شرط لازم سلامت قدرت سياسي دانستهاند. بحث ضرورت طرح موضوع، مفهوم نظارت، لزوم نظارت دروني، شرايط رهبر از ديدگاه عقل و قرآن، دلائل لزوم نظارت بيروني، قائلين به لزوم و كفايت نظارت دروني، قائلين به لزوم نظارت دروني و بيروني عمدهترين مباحث اين مقاله را تشكيل ميدهند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - عوامل ساختاري مؤثر بر رخداد انقلاب اسلامي در ايران
يحيي فوزياين مقاله به بررسي علل ساختاري رخداد انقلاب در ايران ميپردازد كه در واقع علل دراز مدت مؤثر بر وقوعآن است و تلاش ميكند تا به اين سؤالات پاسخ دهد كه عوامل ساختاري مؤثر بر رخداد انقلاب در ايران چه بودند؟ و هر يك چگونه بر رخداد انقلاب در ايران چکیده کاملاين مقاله به بررسي علل ساختاري رخداد انقلاب در ايران ميپردازد كه در واقع علل دراز مدت مؤثر بر وقوعآن است و تلاش ميكند تا به اين سؤالات پاسخ دهد كه عوامل ساختاري مؤثر بر رخداد انقلاب در ايران چه بودند؟ و هر يك چگونه بر رخداد انقلاب در ايران تأثيرگذاشتهاند؟ براي پاسخ به اين پرسشها به بررسي تحولات ساختارهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ايران در دوران تاريخي معاصر پرداخته شده و با روشي توصيفي تحليلي، پيامد تحولات اين ساختارها در ايجاد عدم تعادل و در نهايت انقلاب تحليل گرديده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - پسا ماركسيسم و «پسا ماركسيسم»
محمدرضا تاجيكچرا امروز ميبايست، به بازانديشي پروژه سوسياليسم بينديشيم؟ ارنستو لاكلاو و شنتال موفه، در پاسخ به اين پرسش، تلاش دارند در تاريخ معاصر، نقشي فعال و آگاهانه و نه انفعالي و كوركورانه را در پيش گيرند هدف خود را انتزاعي روشن (به طور نسبي)، از كشمكشهايي كه در آن سهيم هستند چکیده کاملچرا امروز ميبايست، به بازانديشي پروژه سوسياليسم بينديشيم؟ ارنستو لاكلاو و شنتال موفه، در پاسخ به اين پرسش، تلاش دارند در تاريخ معاصر، نقشي فعال و آگاهانه و نه انفعالي و كوركورانه را در پيش گيرند هدف خود را انتزاعي روشن (به طور نسبي)، از كشمكشهايي كه در آن سهيم هستند و فهم تغييراتي كه پيش چشمانشان رخ ميدهند، قرار داده و در واپسين تحليل، بدين نتيجه ميرسند كه لازم است با بهره بردن از روش واسازي دريدا، شالوده و ساخت ماركسيسم ارتدكسي را مورد چالش جدي قرار دهند. لاكلاو و موفه از يك سو، به چالشي بنيان كن عليه رويكردهاي «تقليلگرا، جوهرگرا و جهان شمول» برخاستند و از سوي ديگر، به نقد آموزهاي مبتني بر برداشتي خاص از جامعه روي آوردند: آموزههايي كه جامعه را از دريچه عناصر مستقلي و داراي هويتي خاص مورد تحليل و تعريف قرار ميدهند (جوهرگرايي عناصر) و بدين ترتيب، افقي فراسوي ماركسيسم ارتدوكسي، فراساختگرايي و هرمنوتيك گشودند. با اين هدف، اين دو متفكر نقطه عزيمت تئوريك خويش را بر شماري از جريانهاي نظري و فلسفي نظير: واسازي دريدا، تبارشناسي و ديرينهشناسي فوكو، روانكاوي لاكان، پديدارشناسي هوسرل و هايدگر، پراگماتيسم رورتي، زبانشناسي و نشانهشناسي مدرن (سوسور، بارتز و ...)، رهيافت فراتحليلي ويتگنشتاين و هژموني گرامشي بنا نهادند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - طرح برشي از عدالت در افلاطون و راولز
مصطفي يونسياز جمله مباحث پايدار و ناميراي فلسفه سياسي و اخلاق موضوع عدالت است. از اين رو در اين باب فلاسفه در دورانهاي مختلف و با رويكردهاي متفاوت به اين مهم پرداختهاند. مقاله حاضر به صورت خاص، دو فيلسوف متعلق به دو دوره متفاوت يعني افلاطون و راولز را كه به صورت مستقيم يا غي چکیده کاملاز جمله مباحث پايدار و ناميراي فلسفه سياسي و اخلاق موضوع عدالت است. از اين رو در اين باب فلاسفه در دورانهاي مختلف و با رويكردهاي متفاوت به اين مهم پرداختهاند. مقاله حاضر به صورت خاص، دو فيلسوف متعلق به دو دوره متفاوت يعني افلاطون و راولز را كه به صورت مستقيم يا غيرمستقيم اما مؤثر دغدغه عدالت داشتهاند، برگزيده است مبناي انتخاب اين دو متفكر اين است كه آنها فراتر از فرديت خود نماينده و بيانگر دو مدل متفاوت و به تعبير جزئيتر متقابل در عرصه فلسفيدن عدالت هستند. بر اين اساس در تك نگاشت حاضر در پي آن هستيم كه با تمركز بر بخش مقايسهپذير دو اثر «سياست» افلاطون و «نظريه در باب عدالت» راولز به طرح برشي از انديشه آنها در مورد عدالت بپردازيم. با انجام اين كار در مييابيم كه افلاطون از درون انسان مبحث عدالت را شروع ميكند، و در مقابل راولز از بيرون انسان بحث عدالت را پيش ميكشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - بازخوانی فلسفه سیاسی سقراط تاريخي/ افلاطوني
سيدمحمود نجاتي حسينيتمایز سقراط تاریخی و سقراط افلاطونی را میتوان مسئله و موضوعي در تاریخ فلسفه سیاسی دانست؛ که در عین ناباوری تنها در حاشیه این ادبیات به آن پرداخته شده است. اما در این مقاله این مسئله ـ موضوع به مرکز بحث آورده شده است. مسئله مقاله این است که فلسفه سیاسی سقراط و افلاطون د چکیده کاملتمایز سقراط تاریخی و سقراط افلاطونی را میتوان مسئله و موضوعي در تاریخ فلسفه سیاسی دانست؛ که در عین ناباوری تنها در حاشیه این ادبیات به آن پرداخته شده است. اما در این مقاله این مسئله ـ موضوع به مرکز بحث آورده شده است. مسئله مقاله این است که فلسفه سیاسی سقراط و افلاطون در یک نسبت سنجی ژرف، واگرایی (سقراط تاریخی و افلاطون حقیقی) و همگرایی (سقراط افلاطونی و افلاطون سقراطی) دارند. نقطه عزیمت این مسئله نیز این است که با بازخوانی و بازکاوی متنهای گفتاری و نوشتاری سقراط و افلاطون میتوان جا پای این واگرایی و همگرایی را در لوگو(ها) و دیالوگ(های) سقراط و افلاطون پیگیری کرد. بنابر این نشانه شناسی لوگو ـ دیالوگ سقراط تاریخی و افلاطونی و لوگو ـ دیالوگ افلاطون سقراطی و حقیقی دو فلسفه سیاسی کلاسیک بنیانی را كشف خواهد كرد. این مقاله تلاشی برای تثبیت این مدعیات و مفروضات با بهرهگیری از تحلیلهای هرمنوتیکی و نشانهشناختی (متن، زمینه و مؤلف محور) است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - پارادوكس اورولي
حسن آبنیکیجورج اورول، رمان نويس انگليسي، رمان معروف «1984» را نوشت تا يوتوپياهاي عصر خود را نقد نمايد. وي كه در صدد بيان و هشدار در باب آينده احتمالي توتاليتري همه جا حاضر است، در رمان خود انساني را به تصوير ميكشد كه ساختارهاي قدرت به شدت متصلب وي را تبديل به سوژهاي سياسي، يعني چکیده کاملجورج اورول، رمان نويس انگليسي، رمان معروف «1984» را نوشت تا يوتوپياهاي عصر خود را نقد نمايد. وي كه در صدد بيان و هشدار در باب آينده احتمالي توتاليتري همه جا حاضر است، در رمان خود انساني را به تصوير ميكشد كه ساختارهاي قدرت به شدت متصلب وي را تبديل به سوژهاي سياسي، يعني تابع ساخته است. سوژهاي كه به نهايت خود رسيده است. بنابراين مهم نوع نگاه اورول به انسان و تبديل كردن آن به سوژه است. اين تأكيد بيش از حد اورول بر سوژگي، انسان را متافيزيكي كرده و نظام يوتوپيايي ديگري را پيش روي وي قرار داده است. نظامي كه اورول در ابتدا در پي نقد آن بوده اما خود گرفتار آن ميشود. در واقع پارادوكس اورولي در همين امر نهفته است، چرا كه وي در عين نقد يوتوپيا، نظام يوتوپيايي بدون سلطه را به سوژه متافيزيكي خود پيشنهاد ميدهد. پارادوكسي كه با نوع نگاه اورول به انسان به مثابه سوژه سياسي شروع شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - اينترنت و توسعه سياسي: حوزه عمومي در فضاي سايبرنتيك
محمدقلي ميناونددر طي آخرين دهه قرن بيستم، همراه با توسعه و تكامل فوقالعاده سريع ارتباطات رايانهاي و گسترش روزافزون دسترسي مردم جوامع مختلف به اينترنت و شبكههاي رايانهاي، كوششهاي نظري بسياري صرف يافتن الگوهاي مناسب براي مطالعه اينترنت و ابعاد و تأثيرات سياسي و اجتماعي آن گرديد. در چکیده کاملدر طي آخرين دهه قرن بيستم، همراه با توسعه و تكامل فوقالعاده سريع ارتباطات رايانهاي و گسترش روزافزون دسترسي مردم جوامع مختلف به اينترنت و شبكههاي رايانهاي، كوششهاي نظري بسياري صرف يافتن الگوهاي مناسب براي مطالعه اينترنت و ابعاد و تأثيرات سياسي و اجتماعي آن گرديد. در جريان اين تلاشها مفهوم حوزه عمومي در چارچوب نظريات جامعهشناختي يورگن هابرماس جايگاه برجستهاي يافته است. پژوهشگران در اين زمينه معمولاً درصدد پاسخگويي به اين سؤال بودهاند كه آيا ارتباطات رايانهاي در اينترنت ميتواند زمينه توسعه سياسي و تقويت دموكراسي را از طريق احياي حوزه عمومي فراهم سازد؟ پاسخ دادن به اين سؤال قبل از هر چيز نيازمند آن است كه بدانيم آيا اصولاً ايده حوزه عمومي مدل نظري مناسبي براي پژوهش در اين زمينه است يا خير؟ كارهاي نظري و پژوهشهاي انجام شده طي سالهاي اخير كه به برخي از آنها در اين مقاله اشاره شده است هر يك بعضي از ابعاد مفهوم حوزه عمومي را مورد توجه قرار داده و آن را در بررسي رابطه اينترنت با سياست و قدرت و تأثيرات متقابل آنها به كار بردهاند. از اين بررسيها چنين برميآيد كه مفهوم حوزه عمومي از نظر اكثر محققان الگوي نظري مناسبي است ولي به جز موارد معدودي، همه نويسندگان اين الگو را نيازمند جرح و تعديل و يا تطبيق با شرايط خاص ارتباطات رايانهاي و تحولات اخير در جوامع گوناگون ميدانند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - شكلگيري همكاري بينالمللي در مواجهه با تروريسم: فرصتها، چالشها و راهكارها
رضا سيمبردر اين نوشتار بر ايدة همكاري جهاني براي مواجهه با پديده تروريسم بينالمللي تأكيد و ناكامي در نيل به اجماع در تعريف تروريسم از موانع عمده براي تعامل با اين پديده در سطح بينالمللي محسوب ميشود. اين مقاله دربارة نقش موثرتر سازمان ملل متحد و حقوق بينالملل براي مواجهه با ت چکیده کاملدر اين نوشتار بر ايدة همكاري جهاني براي مواجهه با پديده تروريسم بينالمللي تأكيد و ناكامي در نيل به اجماع در تعريف تروريسم از موانع عمده براي تعامل با اين پديده در سطح بينالمللي محسوب ميشود. اين مقاله دربارة نقش موثرتر سازمان ملل متحد و حقوق بينالملل براي مواجهه با تروريسم بحث ميكند سازمان ملل متحد بايد با فقر، حاكميتهاي كارآمد وتوسعه نيافتگي به مبارزه بپردازد چه اين موضوعات با پديده تروريسم مرتبط يا نامرتبط باشند. هدف سازمان ملل در مقابله با تروريسم بايد اين باشد كه تا حد ممكن اقدام به ارتكاب اعمال تروريستي را براي افراد بيشتري نامطلوب جلوه دهد تا انگيزه هر چه كمتري براي ارتكاب چنين اعمالي وجود داشته باشد. به عبارت ديگر سؤال اصلي مقاله اين است كه راهكارهاي اصلي جامعه جهاني براي مقابله با تروريسم بينالملل چيست؟ ايده مقاله حاضر اين است كه دو راهكار حقوقي و سياسي ميتوانند تكميل كننده يكديگر باشند و راه را براي همكاريهاي بينالمللي هرچه بيشتري بگشايند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - تست
لالیاالالیاا پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - هژموني در سياست بينالملل؛ چارچوب مفهومي، تجربه تاريخي و آينده آن
جهانگیر کرمینخستين بار در دهه سوم قرن بيستم از مفهوم هژموني براي تحليل سياست داخلي استفاده شد و پس از دهه 1960 در تحليل سياست بينالملل مورد توجه قرار گرفت. در دهه 1970 نظريهپردازان اقتصاد سياسي بينالمللي آن را به عنوان يك مفهوم محوري به كار گرفتند اما از دوره پس از جنگ سرد مجادل چکیده کاملنخستين بار در دهه سوم قرن بيستم از مفهوم هژموني براي تحليل سياست داخلي استفاده شد و پس از دهه 1960 در تحليل سياست بينالملل مورد توجه قرار گرفت. در دهه 1970 نظريهپردازان اقتصاد سياسي بينالمللي آن را به عنوان يك مفهوم محوري به كار گرفتند اما از دوره پس از جنگ سرد مجادلات عمده بر سر آن در گرفته است. در اين نوشته، هژموني به عنوان يك مفهوم مهم در نگرشها و نظريههاي مختلف روابط بينالملل و مؤثر در عرصه سياست بينالملل مد نظر قرار گرفته و تلاش شده است تا با بررسي ديدگاههاي مطرح درباره آن، منطق حاكم بر ظهور، كاركرد، تداوم و افول يك قدرت هژمون بيان گردد و سپس وضعيت كنوني سياست بينالملل و ادعاهاي موافق و مخالف هژموني امريكا در دهههاي اخير عرضه شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - سازمان شانگهاي و امنيت آسياي مركزي
الهه كولاييايران در سال 1384 به صورت عضو ناظر، به عضويت سازمان شانگهای درآمد. اين موضوع با در نظر داشتن اهداف شكلگيري اين سازمان و روند تحولات آن بحثهاي جدي دربارة نحوة همكاري ايران با اين سازمان مطرح ساخته است. مجمع شانگهاي يا شانگهاي ـ 5 ابتدا براي حل و فصل مسائل امنيتي و م چکیده کاملايران در سال 1384 به صورت عضو ناظر، به عضويت سازمان شانگهای درآمد. اين موضوع با در نظر داشتن اهداف شكلگيري اين سازمان و روند تحولات آن بحثهاي جدي دربارة نحوة همكاري ايران با اين سازمان مطرح ساخته است. مجمع شانگهاي يا شانگهاي ـ 5 ابتدا براي حل و فصل مسائل امنيتي و مرزي ميان چين و روسيه و كشورهاي آسياي مركزي (غير از ازبكستان و تركمنستان) ايجاد شد. با پيوستن ازبكستان به اين مجمع به سطح سازمان ارتقا يافت. هر چند در روند تحولات مربوط به اين همكاري امنيتي منطقهاي، تغييرات مهمي شكل گرفته و مسائل اقتصادي نيز مطرح شده، ولي اساساً اين سازمان به مباحث و مشكلات امنيتي ـ نظامي توجه داشته است. سؤال اصلی مقاله این است که «سازمان شانگهای چه نقشی در تأمین امنیت آسيای مرکزی ایفا میکند؟» در اين مقاله روند دگرگونيهاي ايجاد شده در اين سازمان بررسي ميشود تا نقش آن در تأمین امنيت آسياي مركزي روشن شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - سياستنويسي در ايران (بررسي روشي پنج اثر در حوزه انديشه سياسي)
سيدرضا شاكريدر پي تأسيس نظام سياسي جديد در ايران، در ميان علاقهمندان به مباحث سياسي در زمينه شناخت نظام نوپديد و يكي از مهمترين محورهاي آن يعني ولايت فقيه، كوششهاي بسياري انجام شده است. فزوني دانشآموختگان دانشگاهها در علوم سياسي و فضلاي مراكز پژوهشي قم، در پرتو اوضاع سياسي و م چکیده کاملدر پي تأسيس نظام سياسي جديد در ايران، در ميان علاقهمندان به مباحث سياسي در زمينه شناخت نظام نوپديد و يكي از مهمترين محورهاي آن يعني ولايت فقيه، كوششهاي بسياري انجام شده است. فزوني دانشآموختگان دانشگاهها در علوم سياسي و فضلاي مراكز پژوهشي قم، در پرتو اوضاع سياسي و مناسبات قدرت، در يك و نيم دهه اخير كشور، مشغلهاي را پديد آورد كه در اين نوشتار از آن با نام «سياستنويسي» نام برده شده است. در گزارش توصيفي ـ تحليلي از اين پديده، چند اثر برجسته از سياسينويسان معاصر به اجمال از حيث روش بررسي گرديده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - عقل سرخ و حق سبز انسانشناسی اشراقی و حق انسانی
عباس منوچهریمقوله «حقوق بشر» در بر دارنده دو مفهوم محوری «انسان» و «حق» و رابطه بین آنها است. منتهی، این رابطه، متضمن تأملات فلسفی و تئوریک بسیار است. با نگاهی انتقادی به فهم غالب از این رابطه، و مشخصاً به «فردگرائی تملیکی»، این مقاله به فهم متفاوتی از این رابطه میپردازد، و با است چکیده کاملمقوله «حقوق بشر» در بر دارنده دو مفهوم محوری «انسان» و «حق» و رابطه بین آنها است. منتهی، این رابطه، متضمن تأملات فلسفی و تئوریک بسیار است. با نگاهی انتقادی به فهم غالب از این رابطه، و مشخصاً به «فردگرائی تملیکی»، این مقاله به فهم متفاوتی از این رابطه میپردازد، و با استفاده از دو استعاره «عقل سرخ» و «حق سبز»، مبانی یک نظریه «حداکثری» از حقوق بشر را مطرح میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - اسلام و مدرنيته در انديشة سيد جمالالدين اسدآبادي
محمدعلي توانارويارويي و مواجهه اسلام و مدرنيته در انديشه انديشمندان اسلامي اشكال متفاوتي به خود گرفته است. در اين ميان فهم سيد جمالالدين اسدآبادي از مدرنيته و اسلام، آغاز راهي است كه تلفيق و سازگاري اين دو عرصه ـ يعني اسلام و مدرنيته ـ را راهحل معضل عقبماندگي و مسئله امپرياليسم چکیده کاملرويارويي و مواجهه اسلام و مدرنيته در انديشه انديشمندان اسلامي اشكال متفاوتي به خود گرفته است. در اين ميان فهم سيد جمالالدين اسدآبادي از مدرنيته و اسلام، آغاز راهي است كه تلفيق و سازگاري اين دو عرصه ـ يعني اسلام و مدرنيته ـ را راهحل معضل عقبماندگي و مسئله امپرياليسم در كشورهاي اسلامي ميداند. سيد جمالالدين اسدآبادي بر اين اعتقاد بود كه راه برون رفت از واپسماندگي و مقابله با امپرياليسم، باز تفسير آيين اسلامي است كه در درون گفتمان مدرنيته صورت ميگيرد. در واقع سيد جمالالدين ابتدا ميان مدرنيته و غرب جدايي ميافكند و سپس مدرنيته غيرغربي را ميجويد. بنابراين، باز تفسير آيين اسلامي در انديشه سيد جمالالدين به بازسازي هويتي مدرن، منتها غيرغربي ميانجامد. و اين گونه، مدرنيسم اسلامي به مثابه هويتي متمايز و مستقل از هويت غربي، پاسخ سيد جمالالدين اسدآبادي به بحران جوامع اسلامي در قرن نوزدهم است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - مطلقگرايي و نسبيگرايي فمينيستي در ميان زنان شهرنشين ايراني
بهرام نوازنيفمينيسم هر چند كوشش بسياري براي توليد شناخت انجام داده، در تبيين عامگرايي يا خاصگرايي دچار تشتت آرا شده و بارها تغيير يافته است، ميتوان اشتراك نظر كلي ديدگاههاي فمينيستي را در دو زمينه نظري و موضوعي يافت؛ در نظر از قديم قدرت در ميان زنان و مردان نابرابر تقسيم شده و چکیده کاملفمينيسم هر چند كوشش بسياري براي توليد شناخت انجام داده، در تبيين عامگرايي يا خاصگرايي دچار تشتت آرا شده و بارها تغيير يافته است، ميتوان اشتراك نظر كلي ديدگاههاي فمينيستي را در دو زمينه نظري و موضوعي يافت؛ در نظر از قديم قدرت در ميان زنان و مردان نابرابر تقسيم شده و اين امر موجب شده تا مردان، اختيار زنان را در دست گيرند و اگر حقوقي هم براي آنان قائل بوده، مبتني بر برداشتهاي مردانه بوده است و از نظر موضوعي برداشت ميشود كه اين وضعيت در كشورهاي اسلامي و به ويژه در ايران چشمگير است و زنان بايد ترغيب شوند تا سازمان يافته و با نهادهاي بينالمللي، جنبشي اعتراضي به راه اندازند. يك مطالعه ميداني نشان ميدهد غالب زنان ايراني وضعيت ويژهاي را دنبال ميكنند كه سنخيتي با انواع ديدگاههاي فمينيستي رايج در غرب ندارد. آنها بيآنكه سابقه فعاليت سياسي يا اجتماعي گستردهاي داشته باشند و بدون تعصب خاصي درباره جنسيت، تنها به پيگيري غيرسازمان يافته مسائل اجتماعي خود علاقه دارند و حداكثر انتظار زنان تحصيلكرده شهرنشين، داشتن فرصت شغلي برابر و احراز مشاغل دولتي است. زنان ايراني به مطالعه نشريات بينالمللي و ارتباط با گروههاي سازمان يافته خارج از مرزها علاقه ندارند. از اين رو ميزان اثرپذيري آنان از آموزههاي فمينيستي خارجي بسيار كم است. وجه مشترك ميان زنان ايراني و جنبش فمينيسم در موضع نقادانه آنان در برابر يک نظام سختگيرانه مردسالارانة سايه افكنده بر زندگي اجتماعي و خصوصي آنهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - علی شريعتی و اليناسيون فرهنگي
امير روشن«اليناسيون» يکي از مباحث کليدي انديشه شريعتي است. او با اين مفهوم، مسائل انسان امروز را تجزيه و تحليل ميکند. از نظر وي در «از خودبيگانگي» انسان «ديگري» را «خود» احساس ميکند و آگاهي به خويش را از دست ميدهد و دچار نوعي «خود آگاهي کاذب» ميشود. از خود بيگانگي همان از چکیده کامل«اليناسيون» يکي از مباحث کليدي انديشه شريعتي است. او با اين مفهوم، مسائل انسان امروز را تجزيه و تحليل ميکند. از نظر وي در «از خودبيگانگي» انسان «ديگري» را «خود» احساس ميکند و آگاهي به خويش را از دست ميدهد و دچار نوعي «خود آگاهي کاذب» ميشود. از خود بيگانگي همان از دست رفتن «وجود حقيقي و فطري» و «خويشتن اجتماعي» است. او، هر آنچه انسان را از ويژگيهاي انسانياش ـ که تعريف خاصي از آن دارد ـ دور کند عامل «الينه» کنندگي ميداند. از نظر شريعتي عقلانيت ابزاري، بوروکراسي و ماشينيسم انسان را در قرن بيستم از خود بيگانه کردهاند و از اين منظر آنها را نقد ميکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - روانکاوی و سیاست
محمدرضا تاجيكروانکاوی پسافرویدی، آنچنان که در آموزههای لاکان تبلور یافته، تأثیر بسزایی بر تئوری انتقادی معاصر، فمينیسم، نظريه فيلم، پساساختگرایی و مارکسیسم داشته است. این نحله از روانکاوی، در واقع، گسستی پسامدرن از آموزههای روانکاوانه زیگموند فروید است. اين نظريه، تا حدي نيز چکیده کاملروانکاوی پسافرویدی، آنچنان که در آموزههای لاکان تبلور یافته، تأثیر بسزایی بر تئوری انتقادی معاصر، فمينیسم، نظريه فيلم، پساساختگرایی و مارکسیسم داشته است. این نحله از روانکاوی، در واقع، گسستی پسامدرن از آموزههای روانکاوانه زیگموند فروید است. اين نظريه، تا حدي نيز، مبتني بر كشفيات انسانشناسي ساختاري و زبانشناسي است. يكي از بنياديترين باورهاي لاكان، به عنوان بارزترين چهره اين مكتب، اين است كه ناخودآگاه، ساختاري نهان و ملفوف دارد كه بسيار شبيه ساختار زبان است. شناخت جهان، ديگران و خود به وسيله زبان تعيين ميشود. زبان پيششرط كسب آگاهي فرد از خودش به مثابه يك هستي متمايز است. لاكان، همچنين از منظر روانكاوي، الگويي سه ضلعي از جهان اجتماعي ـ رواني، شامل امر خيالي، امر نمادين و امر واقعي عرضه ميكند كه در ساحت انديشه سياسي جديد (پسامدرنيسم، پساساختگرايي، پساماركسيسم و فمينيسم) تأثير ژرف و گستردهاي به جا ميگذارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - پيوند عرفان و سياست از منظر عزيزالدين نسفي
داود فيرحي مهدي فدائي مهربانيدر بررسي آراء عزيز نسفي يكي از مهمترين موارد بررسي وجوه سياسي در انديشه عرفاني وي است. اين مقاله به بررسي آراء شيخ عزيز نسفي (تولد احتمالي در 596 هـ .ق) يكي از عرفا و فلاسفة قرن هفتم هجري ميپردازد كه بسيار بر فكر فلسفي ايران مؤثر بود و به ويژه در تلفيق عرفان و فلسفه چکیده کاملدر بررسي آراء عزيز نسفي يكي از مهمترين موارد بررسي وجوه سياسي در انديشه عرفاني وي است. اين مقاله به بررسي آراء شيخ عزيز نسفي (تولد احتمالي در 596 هـ .ق) يكي از عرفا و فلاسفة قرن هفتم هجري ميپردازد كه بسيار بر فكر فلسفي ايران مؤثر بود و به ويژه در تلفيق عرفان و فلسفه در ايران كوشيد. اين مقاله نشان ميدهد كه چگونه در ايران تفكر عزيز نسفي منجر به تأسيس انديشة سياسي بر مبناي انديشة عرفاني شد. چنين مينمايد كه اين جريان در ايران تداوم يافت و به جرياني مسلط تبديل شد. انديشة سياسي نسفي را ميتوان انديشة سياسي عرفاني ناميد و بدين ترتيب مقاله حاضر به بررسي وجوه تأثيرپذيري انديشة سياسي ايراني از آراء عرفاني نسفي پيرامون امر سياست ميپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - بررسی مقایسهای دیدگاههای هگل، مارکس و گرامشی درباره دولت و جامعه مدنی
محمدتقي سبزهايهدف این مقاله بررسی مقایسهای آراي سه تن از نظریهپردازان تضادگرا، یعنی هگل، مارکس و گرامشی در باره دولت و جامعه مدنی و مناسبات بین آن دو است. هگل جامعه مدنی را به منزله ترکیبی از سه نظام اقتصادی، حقوقی و انسجامی (پلیس و اصناف) قلمداد میکرد که بین خانواده و دولت قرار م چکیده کاملهدف این مقاله بررسی مقایسهای آراي سه تن از نظریهپردازان تضادگرا، یعنی هگل، مارکس و گرامشی در باره دولت و جامعه مدنی و مناسبات بین آن دو است. هگل جامعه مدنی را به منزله ترکیبی از سه نظام اقتصادی، حقوقی و انسجامی (پلیس و اصناف) قلمداد میکرد که بین خانواده و دولت قرار میگیرد و در نهایت، جانشین دولت میشود و مارکس از جامعه مدنی به عنوان حوزه کار و زندگی روزمره که حوزهای صرفاً اقتصادی و غیرسیاسی است، نام میبرد. بر خلاف هگل و مارکس، گرامشی جامعه مدنی را به مثابه فضایی فرهنگی قلمداد میکند. نتیجه این تحلیل نظری ـ تطبیقی نشان میدهد هر چند هر سه نظریهپرداز تضادی اصول فلسفه هر چند اجتماعی مشترکی را پایههای تحلیل خود قرار دادهاند، نتیجهگیری آنها از الگوسازی جامعه با یکدیگر فرق دارد. هگل طرح سه وجهی خانواده ـ جامعه مدنی ـ دولت را جانشین طرح کلاسیک دو وجهی خانواده ـ دولتشهر ارسطو نمود. همچنین الگوي مارکسیستی زیربنا (جامعه مدنی) و روبنا (دولت)، در نزد گرامشی به الگوي زیربنا (اقتصاد) و روبنا (جامعه مدنی ـ نهادهای غیردولتی + دولت) تغییر پیدا کرد. دولت گرامشی یک دولت ترکیبی است که از رضایت (سلطه) + زور (قدرت) تشکیل شده است و از این رو، هم زیربنایی است و هم روبنایی. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - مباني نظري و عملي انديشه سياسي محمد سعيد رمضان البوطي
اصغر افتخارياگر رويكردهاي اصلي به حوزه دين و عمل اجتماعي را به دو دسته اصلي عرفيگرا و شريعتگرا تقسيم نماييم، آن گاه ميتوان رمضان البوطي را از جمله انديشمندان بنام اهل سنت در حوزه شريعتگرايي و نقد عرفيگرايي معرفي كرد. در مقاله حاضر نويسنده با رجوع به منابع و متون منتشر شده به چکیده کاملاگر رويكردهاي اصلي به حوزه دين و عمل اجتماعي را به دو دسته اصلي عرفيگرا و شريعتگرا تقسيم نماييم، آن گاه ميتوان رمضان البوطي را از جمله انديشمندان بنام اهل سنت در حوزه شريعتگرايي و نقد عرفيگرايي معرفي كرد. در مقاله حاضر نويسنده با رجوع به منابع و متون منتشر شده به قلم بوطي، به بيان بنيادهاي نظري و عملي انديشه وي ـ كه بر ديني كردن حيات اجتماعي انسان استوار است ـ پرداخته است. در اين باره از اصولي چون عدالتخواهي، نفي سكولاريسم، نوگرايي ديني و بازگشت به اسلام اصيل به عنوان اركان نظري؛ و از محافظه كاري، داشتن نگرش معطوف به قدرت، اصلاحطلبي و مصلحتگرايي به عنوان اصول سياست عملي رمضان البوطي سخن گفته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - خاستگاه جنبش جوانان در ايران
مسعود غفارياين مقاله به دنبال تبيين خاستگاه جنبش جوانان ايران در فاصله زماني 1380ـ1350 است. در اين سه دهه جنبش جوانان يكي از جنبشهاي اجتماعي مهم در عرصه سياسي كشور بوده است. براي تبيين خاستگاه اين جنبش دو متغير «شكاف نسلي» و «دموكراسي» بررسي شده و نتايج حاصل نشان ميدهد خاستگاه ج چکیده کاملاين مقاله به دنبال تبيين خاستگاه جنبش جوانان ايران در فاصله زماني 1380ـ1350 است. در اين سه دهه جنبش جوانان يكي از جنبشهاي اجتماعي مهم در عرصه سياسي كشور بوده است. براي تبيين خاستگاه اين جنبش دو متغير «شكاف نسلي» و «دموكراسي» بررسي شده و نتايج حاصل نشان ميدهد خاستگاه جنبش جوانان در ايران تقابل دموكراسي و اقتدارگرايي بوده است نه شكاف نسلي. در تحليلهاي اين مقاله علاوه بر آمارهاي رسمي از نتايج برخي نظرسنجيها نيز استفاده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - گفت و گو در دنيای مجازی (تأثیر فناوریهای ارتباطاتی ـ اطلاعاتی بر گفت و گو میان فرهنگها)
احمد گلمحمديدغدغههای فزاینده و پایدار نسبت به حفظ و ارتقای امکان همزیستی مسالمتآمیز و عادلانه در سطوح فروملی، ملی و فراملی، اهمیت گفت و گو را به شکل بیسابقهای برجسته کرده است. به همین دلیل، عوامل و زمينههاي مؤثر بر گفت و گو موضوع پژوهشها و بحثهای گوناگون قرار گرفته است. از ج چکیده کاملدغدغههای فزاینده و پایدار نسبت به حفظ و ارتقای امکان همزیستی مسالمتآمیز و عادلانه در سطوح فروملی، ملی و فراملی، اهمیت گفت و گو را به شکل بیسابقهای برجسته کرده است. به همین دلیل، عوامل و زمينههاي مؤثر بر گفت و گو موضوع پژوهشها و بحثهای گوناگون قرار گرفته است. از جمله این دسته عوامل، فناوریهای ارتباطاتی ـ اطلاعاتی است که عرصههای مختلف زندگی اجتماعی را بیش از پیش تحت تأثیر قرار میدهد. موضوع بحث این مقاله تأثیر فناوریهای ارتباطاتی ـ اطلاعاتی بر گفت و گو میان فرهنگها در حوزه عمومی مجازی است. در این چارچوب، استدلال میشود که هر چند ارتقای امکان برقراری ارتباط و داد و ستد اطلاعات امکان گفت و گو را ارتقا میدهد، محدود و مخدوش کننده آن هم است. محدودیت مورد نظر اساساً از توزیع نابرابر امکانهای مرتبط با این گونه فناوریها ناشی میشود و وضعيت خاص حوزه عمومی مجازی هم گفت و گو میان فرهنگها را مخدوش میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - "آز" و "داد":آسيبشناسي سياسي شهرياري در شاهنامه فردوسي
تقي رستمونديتلاش فردوسي در شاهنامه براي رمزگشايي علل ظهور و سقوط قدرتها در تاريخ سياسي ايران، مبتني بر رويکردي آسیب شناسانه است که در قالب شعر، تجسّم يافته است. وی معیاری برای دوام و ثبات نظامهای سیاسی ارائه كرده است. در این مقاله با توجّه به «منطق عملی» اسپریگنز در شناخت اندیشه سی چکیده کاملتلاش فردوسي در شاهنامه براي رمزگشايي علل ظهور و سقوط قدرتها در تاريخ سياسي ايران، مبتني بر رويکردي آسیب شناسانه است که در قالب شعر، تجسّم يافته است. وی معیاری برای دوام و ثبات نظامهای سیاسی ارائه كرده است. در این مقاله با توجّه به «منطق عملی» اسپریگنز در شناخت اندیشه سیاسی، آرا سیاسی فردوسی بازخوانی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - نسبت خود و قدرت سیاسی در اندیشه سنت آگوستین
محمدعلي توانااعترافات سنت آگوستین، اولین «خودزندگینامه» ادبیات مغرب زمین است. این کتاب منظر اول شخص را به تفکر غرب عرضه داشت. منظر اول شخص، آغازی برای مفهوم «خود» است. شهر خدا نیز تنها اثر آگوستین است که به طور پراکنده فلسفه سیاسی وی را در بردارد. بنابراین منبع مناسبی برای فهم دیدگا چکیده کاملاعترافات سنت آگوستین، اولین «خودزندگینامه» ادبیات مغرب زمین است. این کتاب منظر اول شخص را به تفکر غرب عرضه داشت. منظر اول شخص، آغازی برای مفهوم «خود» است. شهر خدا نیز تنها اثر آگوستین است که به طور پراکنده فلسفه سیاسی وی را در بردارد. بنابراین منبع مناسبی برای فهم دیدگاه وی درباره قدرت سیاسی است. هدف این مقاله آن است که با بهرهگيري از رهیافت بینامتنی، نسبت «خود» و «قدرت سیاسی» را در اندیشه سنت آگوستین روشن سازد. بدین منظور نگارنده، نخست فرایند شکلگیری «خود» در اعترافات را نشان میدهد. سپس ریشههای هستی شناختی و معرفت شناختی قدرت سیاسی را در شهر خدا نشان میدهد و آنگاه مدلل میسازد که «خود»، نگرشی ابزارگرایانه به «قدرت سیاسی» دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - دوستي در انديشه سياسي و رواندرماني
انديشه سياسي، معرفتي هنجاري است که سامان سياسي نيک را به ما نشان ميدهد. در تاريخ انديشه، «دوستي» از جمله مقولاتي است که در شکلگيري جامعه مطلوب نقش بهسزايي داشته است. با اين حال، تحولات انديشه سياسي در دوران مدرن، با به حاشيهراندهشدن «دوستي» همراه بود. اما در دوران چکیده کاملانديشه سياسي، معرفتي هنجاري است که سامان سياسي نيک را به ما نشان ميدهد. در تاريخ انديشه، «دوستي» از جمله مقولاتي است که در شکلگيري جامعه مطلوب نقش بهسزايي داشته است. با اين حال، تحولات انديشه سياسي در دوران مدرن، با به حاشيهراندهشدن «دوستي» همراه بود. اما در دوران معاصر، «دوستي» در چارچوب مقولاتي چون «همبستگي» در انديشه سياسي احيا شده است. بررسي انديشهورزي متفکران معاصر نشان ميدهد که در احياي اهميت آن، کمکهاي معرفتهاي علمي چون رواندرماني بسيار موثر است. انديشههاي يورگن هابرماس و همچنين نظريه «جامعه سالم» اريک فروم نشان ميدهد که بصيرتهايي که رواندرماني در اختيار مينهد تا چه اندازه بر توجه دوباره انديشه سياسي به مقوله «دوستي» تاثيرگذار بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - ایرانشهری در آثار یونانی: با تأکید بر آثار فلسفی سیاسی افلاطون- گزنفون (1)
حاتم قادریايرانيان و يونانيان در راستای گسترش فضاي زندگاني خود، خيلي زود با يكديگر در تماس قرار گرفتند: به رغم غلبه سويههاي سياسي-نظامي، نبايد از سويههاي تأثيرگذاري و تأثيرپذيري سياسي، فلسفي-ديني صرفنظر كرد. تا جايي كه به تعامل گسترده ايرانيان و يونانيان دراوان رابطه آنان برمي چکیده کاملايرانيان و يونانيان در راستای گسترش فضاي زندگاني خود، خيلي زود با يكديگر در تماس قرار گرفتند: به رغم غلبه سويههاي سياسي-نظامي، نبايد از سويههاي تأثيرگذاري و تأثيرپذيري سياسي، فلسفي-ديني صرفنظر كرد. تا جايي كه به تعامل گسترده ايرانيان و يونانيان دراوان رابطه آنان برميگردد، بايد توجه داشت كه اين بيشتر يونانيان بودند كه از آموزهها و سلوك سياسي، فلسفي-ديني ايرانيان متأثر بودن. در همين راستا اين بخش از مقاله، مهمترين تأملات يونانيان، با تمركز بر آتنيان، بر آموزههاي سياسي، فلسفي-ديني ايرانيان را برجسته ميسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - سازوكارهاي دگرگوني در روابط ژاپن با جمهوري اسلامي ایران
الهه كولايي ماندانا تيشهياراصل اساسی روابط خارجی ژاپن با همه کشورهای جهان، جدایی مسایل سیاسی از ملاحظات اقتصادی بود. اما تغییر در ماهیت و ساختار قدرت در نظام بینالملل، موجب شده این کشور با تجدید نظر در آن، مبنای روابط اقتصادی خود با کشورهای مختلف را بر پایه مناسبات سیاسی بنا نهد. ژاپنیها امروز چکیده کاملاصل اساسی روابط خارجی ژاپن با همه کشورهای جهان، جدایی مسایل سیاسی از ملاحظات اقتصادی بود. اما تغییر در ماهیت و ساختار قدرت در نظام بینالملل، موجب شده این کشور با تجدید نظر در آن، مبنای روابط اقتصادی خود با کشورهای مختلف را بر پایه مناسبات سیاسی بنا نهد. ژاپنیها امروز برای تأمین منافع بلند مدت خود، همراهی با روند جهانی حمایت از الگوها و ارزشهای جهانی شده غربی را ضرورتی انکارناپذیر یافتهاند. هراس از بر هم خوردن روابط استراتژیک این کشور با ایالات متحده را، میتوان یکی از مهمترین عوامل تغییر رویکرد ژاپن نسبت به ایران دانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - ايران و منطقهگرايي در آسياي جنوب غربي: راهبردها و راهكارها در سياست خارجي ايران
رضا سيمبرمقاله حاضر ضمن ارائه مدلي نردباني از روند همگرايي منطقهاي و تشريح و تبيين مراحل مختلف آن، به تفاوتهاي اصلي نو منطقهگرايي با منطقهگرايي كلاسيك خواهد پرداخت. ايده نوشتار اين است كه با توجه به پنج حالت: فضاي منطقهاي، مجموعه منطقهاي، جامعه منطقه اي، اجتماع منطقه چکیده کاملمقاله حاضر ضمن ارائه مدلي نردباني از روند همگرايي منطقهاي و تشريح و تبيين مراحل مختلف آن، به تفاوتهاي اصلي نو منطقهگرايي با منطقهگرايي كلاسيك خواهد پرداخت. ايده نوشتار اين است كه با توجه به پنج حالت: فضاي منطقهاي، مجموعه منطقهاي، جامعه منطقه اي، اجتماع منطقهاي و مجموعه سياسي نهادينه شده منطقهاي؛ منطقه آسياي جنوب غربي با توجه به شرايط فعلي در پلكان دوم يعني مجموعه منطقهاي قرار دارد و تأمين صلح منفي و نه صلح مثبت در آن اولويت دارد. اين مقاله راهبردهاي اصلي سياست خارجي ايران را در اين زمينه بررسي ميكند تا به راه حل مناسبي دست يابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - جهانی شدن و هویتِ اقوام ایراني با تأکید بر مؤلفههای زبان و آداب و رسوم*
حميد نساجبرخی بر این باورند که با توجه به رشد روزافزون جهاني شدن، هویتهای خُرد قومی ناگزیر در فرهنگ واحد جهانی مستحیل خواهند شد. اما گروهی دیگر معتقدند که جهانی شدن نه تنها باعث از بین رفتن قومیتها نخواهد شد، بلکه با ابزاری که در اختیار آنها قرار میدهد، موجبات رشد خودآگاهی قو چکیده کاملبرخی بر این باورند که با توجه به رشد روزافزون جهاني شدن، هویتهای خُرد قومی ناگزیر در فرهنگ واحد جهانی مستحیل خواهند شد. اما گروهی دیگر معتقدند که جهانی شدن نه تنها باعث از بین رفتن قومیتها نخواهد شد، بلکه با ابزاری که در اختیار آنها قرار میدهد، موجبات رشد خودآگاهی قومی را فراهم كرده، منجر به تقویت جنبشهای قومی میشود؛ لذا برای بررسی تأثیر جهانی شدن بایستی مؤلفههای هویت قومی بررسی شود. در این مقاله فرهنگِ هویتهای قومی بررسی و این فرضیه طرح شده که جهانی شدن در کوتاه مدت، هویتهای قومی را برجسته میسازد و ممکن است به جنبشهای قومی نیز منجر شود، اما در نهایت به همانندسازی خرده فرهنگها در فرهنگ مسلط منجر خواهد شد؛ این فرآیند همانندسازی با فراز و فرود همراه خواهد بود. فرهنگهاي داراي ويژگيهاي ذيل در فرهنگ مسلط ادغام نميشوند: قدرت و حمایت دولتی، وجود میراث غنی مکتوب، پیوستگی با مذهب، عدم انحصار به یک کشور خاص، وجود پتانسیلهای جهانی. فرهنگ و زبانِ خاص هریک از اقوام ایرانی ـ به جز زبان فارسی ـ این مؤلفهها را ندارند یا در آن ضعیف هستند. افول زبان و آداب و رسوم اقوام، لزوماً به معنای اضمحلال هویت قومی نیست و افراد آن قوم میتوانند تعاریف جدیدی از هویت قومی خویش بیان کنند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - گفتمان هويتي احیاگري اسلامی: تأملي در زمينهها و انديشهها
علياشرف نظريگفتمان «احياگري اسلامي» مبین نخستین و مؤثرترین كنش فكري در يك سده اخير است. توسل به سنتهاي دینی و طرح اسلام بهعنوان ایدئولوژی و به مثابه مدلی از سازماندهی اجتماعی، نقطه محوري تجمع و صفآرایی فكري- سياسي انديشهپردازان آنان ميباشد. آنها در تلاش بر ميآيند تا با ایفای چکیده کاملگفتمان «احياگري اسلامي» مبین نخستین و مؤثرترین كنش فكري در يك سده اخير است. توسل به سنتهاي دینی و طرح اسلام بهعنوان ایدئولوژی و به مثابه مدلی از سازماندهی اجتماعی، نقطه محوري تجمع و صفآرایی فكري- سياسي انديشهپردازان آنان ميباشد. آنها در تلاش بر ميآيند تا با ایفای نقشي مؤثر، با طرفداری از عقلانیت، عدالت، حریت، مساوات، تحول تدریجی و اصلاح، شورا و حکومت پارلمانی، انطباق سياست با شریعت اسلامی،... گفتمان خویش را وضع و تثبيت نمايند. گفتمان احياگري در عصر مشروطه واجد سه خصیصه اصلی بود كه ساختار اصلي مقاله حاضر را شكل ميدهد: بصیرت و آگاهی عميق ديني، «تحدید حدود سلطنت» از طریق «استقرار اساس قویم مشروطیت» با هدف حفظ اسلام، و رویارویی با غرب و محوریت دادن به ارزشهای اسلامی. نظر به این که فهم این سه خصیصه میتواند چارچوب کلی اندیشه احياگري اسلامی را مکشوف نماید در ادامه به بررسی آنها میپردازیم. در ادامه جهت تحلیل موردی اندیشههای حاملان گفتمان اصلاح، به بررسی يكي از محوری ترین واضعان این گفتمان، «آیتالله محمدحسین نائینی» میپردازیم. نويسنده در بخش نتيجهگيري، تلاش برای تبيين معرفت شناختی پارادایم هویتی اسلام، تبيين گفتمان مترقي اسلام، جست و جوی خستگی ناپذیر برای یافتن نشانهها و دالهای معنایی گفتمان اسلام حقيقي از لابلای متون اسلامی، و قرار دادن اسلام در متن سنت تاریخی پیشتاز، مترقی و متمدن را از خصیصههای بارز گفتمان احياگري اسلامي معرفي ميكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - ایرانشهری در آثار یونانی: با تأکید بر آثار فلسفی سیاسی افلاطون- گزنفون (2)
حاتم قادریايرانيان و يونانيان در راستای گسترش فضاي زندگاني خود، خيلي زود با يكديگر در تماس قرار گرفتند: به رغم غلبه سويههاي سياسي-نظامي، نبايد از سويههاي تأثيرگذاري و تأثيرپذيري سياسي، فلسفي-ديني صرفنظر كرد. تا جايي كه به تعامل گسترده ايرانيان و يونانيان دراوان رابطه آنان برمي چکیده کاملايرانيان و يونانيان در راستای گسترش فضاي زندگاني خود، خيلي زود با يكديگر در تماس قرار گرفتند: به رغم غلبه سويههاي سياسي-نظامي، نبايد از سويههاي تأثيرگذاري و تأثيرپذيري سياسي، فلسفي-ديني صرفنظر كرد. تا جايي كه به تعامل گسترده ايرانيان و يونانيان دراوان رابطه آنان برميگردد، بايد توجه داشت كه يونانيان بيشتر از آموزهها و سلوك سياسي، فلسفي-ديني ايرانيان متأثر بودند. اين بخش از مقاله، مهمترين تأملات يونانيان، (آتنيان)، بر آموزههاي سياسي، فلسفي-ديني ايرانيان را برجسته ميسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - نظريه انتقادي جديد: فراسوي پست مدرنيسم و انديشه پسا انتقادي
جهانگير معيني علمداريدر اين مقاله درباره نظريه انتقادي جديد بحث شده است. اين رويكرد در پاسخ به شبهه هاي پست مدرنيسم بر تفكر انتقادي و به منظور بازگشت به سنت اوليه مكتب فرانكفورت مطرح شده است. هدف اصلي صاحبان اين نظريه، به چالش كشيدن شكاكيت و بدبيني نگرش پسا انتقادي پست مدرنيسم و احياي تفكر چکیده کاملدر اين مقاله درباره نظريه انتقادي جديد بحث شده است. اين رويكرد در پاسخ به شبهه هاي پست مدرنيسم بر تفكر انتقادي و به منظور بازگشت به سنت اوليه مكتب فرانكفورت مطرح شده است. هدف اصلي صاحبان اين نظريه، به چالش كشيدن شكاكيت و بدبيني نگرش پسا انتقادي پست مدرنيسم و احياي تفكر راديكال است. نظريه انقادي جديد، اهميت و ضرورت انطباق با شرايط جديد را تشخيص داده است. اين نظريه مي خواهد به اصول پايبند بماند، بي آنكه ضرورت بازنگري در نظريه هاي مكتب فرانكفورت را نايده بگيرد. اين طرز تلقي، نظريه انتقادي جديد را به سمت دفاع از اصل «تداوم در عين تغيير» سوق داده است. اين ديدگاه از ارائه يك راه حل راديكال براي نقد سرمايه داري متأخر، فراسوي تفكر پسا انتقادي و پست مدرنيسم، دفاع مي كند و در عين حال ملاحظات جديدي را در برنامه خود گنجانده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - نظریه سیاسی پارادایمی
میراث اندیشه سیاسی در دو حوزه تمدنی ایرانی- اسلامی و غرب منبعي غنی از اندیشه هنجاری است که ظرفیت قابل توجهی برای مواجه شدن با معضلات و مسائل پسا استعماری معاصر را دارد. آنچه در این میان اهمیت اساسی دارد، بهرهگیری درخور از این منابع است. انديشه سياسي قلمرو معرفتي پویایی چکیده کاملمیراث اندیشه سیاسی در دو حوزه تمدنی ایرانی- اسلامی و غرب منبعي غنی از اندیشه هنجاری است که ظرفیت قابل توجهی برای مواجه شدن با معضلات و مسائل پسا استعماری معاصر را دارد. آنچه در این میان اهمیت اساسی دارد، بهرهگیری درخور از این منابع است. انديشه سياسي قلمرو معرفتي پویایی است كه در بهبود زندگی در جامعه امتداد ميیابد. در این مقاله، نظریه پارادایمی بهعنوان یک نظریه سیاسی برای تبیین اندیشه سیاسی مطرح شده است که ميتواند تضمنات عملی اندیشه سیاسی را تسهیل کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - نظریه سیاسی پارادایمی
عباس منوچهریمیراث اندیشه سیاسی در دو حوزه تمدنی ایرانی- اسلامی و غرب منبعي غنی از اندیشه هنجاری است که ظرفیت قابل توجهی برای مواجه شدن با معضلات و مسائل پسا استعماری معاصر را دارد. آنچه در این میان اهمیت اساسی دارد، بهرهگیری درخور از این منابع است. انديشه سياسي قلمرو معرفتي پویایی چکیده کاملمیراث اندیشه سیاسی در دو حوزه تمدنی ایرانی- اسلامی و غرب منبعي غنی از اندیشه هنجاری است که ظرفیت قابل توجهی برای مواجه شدن با معضلات و مسائل پسا استعماری معاصر را دارد. آنچه در این میان اهمیت اساسی دارد، بهرهگیری درخور از این منابع است. انديشه سياسي قلمرو معرفتي پویایی است كه در بهبود زندگی در جامعه امتداد ميیابد. در این مقاله، نظریه پارادایمی بهعنوان یک نظریه سیاسی برای تبیین اندیشه سیاسی مطرح شده است که ميتواند تضمنات عملی اندیشه سیاسی را تسهیل کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - سياست و اگزيستانسياليسم: بررسي رويكرد هانا آرنت به مفهوم «عمل»
مصطفي يونسي علي تدينرادهانا آرنت به عنوان متفكر سياسي تأثيرگذار قرن بيستم در آثار مهم خود تلاش ميكند تا اصليترين مسائل سياسي و اجتماعي انسان عصر را بررسي كند. او در بررسي پديدههايي چون خشونت، ترور، جنگ و تماميتخواهي، به «عمل» كه تعريفي خاص نيز از آن دارد، توجهي ويژه داشته و گويا آن را راه چکیده کاملهانا آرنت به عنوان متفكر سياسي تأثيرگذار قرن بيستم در آثار مهم خود تلاش ميكند تا اصليترين مسائل سياسي و اجتماعي انسان عصر را بررسي كند. او در بررسي پديدههايي چون خشونت، ترور، جنگ و تماميتخواهي، به «عمل» كه تعريفي خاص نيز از آن دارد، توجهي ويژه داشته و گويا آن را راه عبور از مشكلات ميداند. وي در رويكردي اگزيستانسياليستي، «عمل» را راه درمان بحرانهاي پيش روي انسان معاصر ميداند. «عمل» در انديشه آرنت پيونددهنده سياست و اگزيستانسياليسم است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - جهانیشدن و حاکمیت فراوستفالیا با تأکید بر ایستارهای جمهوری اسلامی ایران
شهروز ابراهيميتعامل حاکمیت ملی با حاکمیت فراملی در بستر جهانیشدن، موضوع بررسی اين نوشتار است. این بررسی نشان میدهد که جهانیشدن به خودی خود حاکمیت را با تحدید مواجه نمیسازد. بلکه حاکمیتها ضمن نگهداشت هویت ملی، یک هویت جهانی هم پیدا کرده و این دو در کنار هم میتوانند همزیستی داشته چکیده کاملتعامل حاکمیت ملی با حاکمیت فراملی در بستر جهانیشدن، موضوع بررسی اين نوشتار است. این بررسی نشان میدهد که جهانیشدن به خودی خود حاکمیت را با تحدید مواجه نمیسازد. بلکه حاکمیتها ضمن نگهداشت هویت ملی، یک هویت جهانی هم پیدا کرده و این دو در کنار هم میتوانند همزیستی داشته باشند. جهانیشدن صرفاً از بالا نيست بلکه با شکل جدیدی از جهانیشدن تحت عنوان «جهانیشدن از پایین» هم مواجه هستیم که فشارهای «جهانیشدن از بالا» را تعدیل میسازد. نگاه تعاملی از سوی جمهوری اسلامی ایران میتواند از فشارهای حاکمیت جهانی در جهت سلبی کاسته و بهطور متقابل و اثباتی بر پویشهای حاکمیت فراملی تأثیرگذار باشد که نمونه آن رویکرد «گفتگوی تمدنهای» و «دیپلماسی عمومی» است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - بررسی مقایسهای چارچوبهای تحلیلی و روششناختي مطالعات نفت وسیاست
سعید میرترابیاین مقاله بر آن است تا با رویکردی مقایسهای نشان دهد که ادبیات دولت رانتیر در خلال حدود چهار دهه اخیر خلاف تصور رایج، نه به لحاظ محتوی و نه از نظر روش مطالعات، وضعیتي یکدست نداشته و فراز ونشیبهای بسیاری را طی کرده است. این مطالعات را از نظر چارچوبهای تحلیلی وروشي، به چکیده کاملاین مقاله بر آن است تا با رویکردی مقایسهای نشان دهد که ادبیات دولت رانتیر در خلال حدود چهار دهه اخیر خلاف تصور رایج، نه به لحاظ محتوی و نه از نظر روش مطالعات، وضعیتي یکدست نداشته و فراز ونشیبهای بسیاری را طی کرده است. این مطالعات را از نظر چارچوبهای تحلیلی وروشي، به دو دسته متمایز از هم تقسیم کردهايم. نسل اول این مطالعات از دهه 1970 آغاز شد اما ناکامی تحلیلهای رانتیری در توضیح شرایط کشورهای نفتخیز و تبیین آثار کاهش شدید درآمدهای نفت در دهه 1980، انتقادهایی جدی را بر انگیخت. نقدهایی که در ارتباط با موج نخست این مطالعات مطرح شد، زمینه بازنگریهای اساسی را در روش مطالعات و شیوه مفهومسازی رانتهای خارجی و سنجش آنها فراهم کرد. در نتیجه به تدریج موج دومی از این دست مطالعات بویژه از دهه 1990 شکل گرفت که میتوان آن را نوعی تجدیدنظرطلبی در مطالعات دولت رانتیر در نظر گرفت. این رویکرد بتدریج متغیرهای تازهای در مطالعات وارد کرد و به پیشینه تاریخی کشورهای نفتخیز و زمان ورود درآمدهای نفت(با توجه به مراحل مختلف شکل گیری دولت و رژیم حاکم) توجه بیشتری نشان داد. همچنین با پرهیز از نگاه ساختاری به رانتهای نفتی، بر رابطه دو سویه میان این گونه رانتها و شرایط اجتماعی، سیاسی کشورهای نفتخیز تأکید کرد. شماری از هواداران این رویکرد جدید نیز معیارهای تازهای برای سنجش آثار درآمدهای نفتی پیشنهاد کردند. این رویکرد جدید، امکان ارائه تحلیلهایی پیچیدهتر را بویژه در حوزههای ثبات سیاسی و گذار دموکراتیک در کشورهای نفتخیز فراهم کرد؛ تحلیلهایی که تجربههای متفاوت دولتهای متکی به صدور نفت را در این حوزهها بهتر توضیح میدهند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - مبانی وجودی آرمانگرایی سیاسی در فلسفه اسلامی (با تأکید بر حکمتالاشراق سهروردی)
احمد بستانیاین مقاله به بحث از نسبت وجودشناسی و اندیشه سیاسی در نگرش فلاسفه و حکمای مسلمان، بهویژه در ایران، اختصاص دارد. در نظامهای فلسفی قدیم وجودشناسی از اهمیت کانونی برخوردار بود و تمامی مباحث فکری، از جمله اندیشه سیاسی را از خود متأثر می ساخت. فلسفه سیاسی اسلامی نگرشی است آ چکیده کاملاین مقاله به بحث از نسبت وجودشناسی و اندیشه سیاسی در نگرش فلاسفه و حکمای مسلمان، بهویژه در ایران، اختصاص دارد. در نظامهای فلسفی قدیم وجودشناسی از اهمیت کانونی برخوردار بود و تمامی مباحث فکری، از جمله اندیشه سیاسی را از خود متأثر می ساخت. فلسفه سیاسی اسلامی نگرشی است آرمان گرا که واقعیت سیاسی موجود را نفی می کند و افقی نوین می گشاید. این سیاست آرمانی اما پشتوانه در وجودشناسی حکمای اسلامی دارد و از همین روی فهم مبانی فلسفه سیاسی اسلامی بدون مطالعه موشکافانه مبانی وجودشناسانه و کیهان شناسانه فلسفه اسلامی میسر نخواهد شد. در بحث حاضر این نکته بهویژه از این جهت اهمیت اساسی دارد که فلاسفه مسلمان معتقد بودند نظام سیاسی مطلوب باید از نظم کیهانی حاکم بر عالم هستی دقیقاً الگوبرداری شود. بدینسان هرگونه انسجام یا خلل در نگرش وجودی و کیهانی می تواند تاثیری مثبت یا منفی بر آرمان گرایی سیاسی داشته باشد. در این میان شهابالدین سهروردی با طرح «حکمت نوری» و تدوین نظام نوینی در کیهانشناسی توانست افق های جدیدی در فلسفه سیاسی آرمانی بگشاید. این مقاله علاوه بر بحث از مبانی آرمانگرایی در فلسفه اسلامی بهطور خاص مورد حکمتالاشراق را نیز بررسی خواهد کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - وضع معرفتی فلسفه سیاسی
مرتضی بحرانیمیتوان در پاسخ به این پرسش که جایگاه دانشی به نام فلسفه سیاسی در میان سایر دانشهای انسانی کجاست، دورههاي مختلفی را شناسایی کرد: در اندیشه سنتی که نگاهی هنجاری و فضیلتمحور به انسان و جامعه دارد، فلسفه سیاسی که پیوند عمیقی با اخلاق دارد ذیل حکمت عملی قرار میگیرد و از چکیده کاملمیتوان در پاسخ به این پرسش که جایگاه دانشی به نام فلسفه سیاسی در میان سایر دانشهای انسانی کجاست، دورههاي مختلفی را شناسایی کرد: در اندیشه سنتی که نگاهی هنجاری و فضیلتمحور به انسان و جامعه دارد، فلسفه سیاسی که پیوند عمیقی با اخلاق دارد ذیل حکمت عملی قرار میگیرد و از سوی دیگر، گزارههای معرفتی خود را جهانشمول معرفی میکند. در دوران مدرن از یکسو هنجاری بودن فلسفه سیاسی مورد تشکیک قرار گرفت و از سوی دیگر موضوع فلسفه سیاسی تا حد زیادی به امور ممکن و در دسترس از جمله قدرت و امنیت تقلیل یافت. در دوران معاصر، و بهدنبال تجزيه «علمي» دانشها، تلاشهای زیادی شد تا از موجودیت این معرفت در مقابل حملات پوزیتویستی دفاع بهعمل آید؛ در نتیجه فلسفه سیاسی دست از بسیاری از مدعیات هنجاری و جهانشمول خود برداشت در دوران معاصر فلسفه سیاسی برای ادامه حیات و اثبات موجودیت و فایدهمندی خود، بطور جدی به تأمل در باب خاستگاه و جایگاه خود پرداخته است، درست به همان سان که طی چرخش زبانی، زبان همزمان، ابژه و سوژه واقع شد؛ اين امر توانست فلسفه سياسي را اعتباري ديگر ببخشد. در نهایت اینکه «امر سیاسی» به مثابه مقولهای بس مهم میتواند در تبیین جایگاه کنونی فلسفه سیاسی و تفسیر معنا و مقصود آن کارگر و حائز اهمیت باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - «مطلق خاص» در اندیشۀ رورتی
محمدرضا تاجيكآماج رویکرد انتقادی رورتی عمدتاً معرفتشناسی غربی و در متن و بطن آن، نظریۀ معرفتی بازنمایی است. رورتی با منظر و نظری پراگماتیستی در پی یافتن توجیه و توضیحی برای نگرش اخلاقی و سیاسی غرب امروز است. این منظر و نظر رورتی، سخت وامدار آموزههای زبانشناختی و رویکردهای توصیفی چکیده کاملآماج رویکرد انتقادی رورتی عمدتاً معرفتشناسی غربی و در متن و بطن آن، نظریۀ معرفتی بازنمایی است. رورتی با منظر و نظری پراگماتیستی در پی یافتن توجیه و توضیحی برای نگرش اخلاقی و سیاسی غرب امروز است. این منظر و نظر رورتی، سخت وامدار آموزههای زبانشناختی و رویکردهای توصیفی در شکلگیری درک آدمی از امور است. اما، آیا رورتی میتواند در این فضای نظری از آفات فراتئوریها، از یک سو، و نگاههای هنجاری در عرصۀ علوم، از سوی دیگر، پرهیز کند؟ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - آنتیگونه سوفوکلس و دموکراسی آتنی
مصطفي يونسي شروین مقیمی زنجانیموضوع این مقاله یافتن نسبت دلالتهای سیاسی تراژدی آنتیگونه با دموکراسی آتنی است. رهیافتی که در رسیدن به این مقصود مورد نظر است، رهیافت ساختاری است. یکی از مؤلفههای اصلی در رهیافت ساختاری، کشف تقابلهای دوتایی در درون اثر است تا از این رهگذر به کشف تقابلها در حیاتي سیا چکیده کاملموضوع این مقاله یافتن نسبت دلالتهای سیاسی تراژدی آنتیگونه با دموکراسی آتنی است. رهیافتی که در رسیدن به این مقصود مورد نظر است، رهیافت ساختاری است. یکی از مؤلفههای اصلی در رهیافت ساختاری، کشف تقابلهای دوتایی در درون اثر است تا از این رهگذر به کشف تقابلها در حیاتي سیاسیـ اجتماعی رهنمون شویم که به یک معنا بستر خلق اثر را تشکیل میدهد. تقابلی که از حیث اندیشه سیاسی در محور تراژدی آنتیگونه برجسته میشود، و شبکهای از تقابلها، گرد آن شکل میگیرند، تقابل میان «خانواده» و ارزشهای آن، و «سامان سیاسی» و مناسبات شهروندی است. کریستیان مایر، ژان پیر ورنان، چارلزسگال، و حتی مایکل زلناک همگی بر اهمیت اساسی این تقابل، در کانون تراژدی آنتیگونه، صحه نهادهاند. تقابل خانواده/پولیس از منظر اندیشه سیاسی واجد کمال اهمیت است، چرا که از حیث خاستگاه تاریخی بسط و تحول مقوله پولیس در یونان باستان، چنین تقابلی نشانگر گسست از جهان «موکینایی» و گذار به عصر مناسبات شهروندی است. همین تقابل است که زمینه را برای برخورد «قوانین نانوشته الهی» و «قوانین مدون انسانی» آماده میکند. تقابلی که شالوده اساسی این مقاله را تشکیل میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - دولت مدرن، ارتش ملی و نظام وظیفه
وحید سینائیارتشهای ملی و نظام وظیفه از جمله نهادهایی هستند که به دنبال ایجاد دولتـ ملت شکل گرفتند. زیرا دعوی سلطه انحصاری دولت بر قوه قهریه و انحصار کاربرد مشروع زور در چارچوب یک قلمرو مشخص مستلزم تشکیل نهادهای نظامی مدرن یعنی ارتش ملی و نظام وظیفه بود. این پیوند از طریق بنیآنها چکیده کاملارتشهای ملی و نظام وظیفه از جمله نهادهایی هستند که به دنبال ایجاد دولتـ ملت شکل گرفتند. زیرا دعوی سلطه انحصاری دولت بر قوه قهریه و انحصار کاربرد مشروع زور در چارچوب یک قلمرو مشخص مستلزم تشکیل نهادهای نظامی مدرن یعنی ارتش ملی و نظام وظیفه بود. این پیوند از طریق بنیآنهای حقوقیـ نظری این دولت؛ حاکمیت ملی و ناسیونالیسم برقرار شد. در این چارچوب ملت به حوزه تأمین منابع انسانی پیرامونی سازمانهای نظامی دولت تبدیل و با برقراری نظام وظیفه عمومی ارتشهای ملی تشکیل شدند. این ارتشها به نوبه خود به تحکیم و تثبیت دولت مدرن کمک کردند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - بازنمایی ابعاد تاریخی و سیاسی هویت ملی در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی سریالهای تلویزیونی تاریخی درجه الف در سه دهه پس از انقلاب اسلامی ایران)
منصور ساعیهدف اصلی مقاله حاضر بررسی «میزان و چگونگی بازنمایی ابعاد تاریخی و سیاسی هویت ملی در سریالهای درجه الف تاریخی تلویزیون در سه دهه بُعد از انقلاب اسلامی(1388ـ 1359)» است. در این مقاله 15 سریال تاریخیِ الف و پرمخاطب تولید و پخششده از شبکه یک و دو در سه دهه بعد از انقلا چکیده کاملهدف اصلی مقاله حاضر بررسی «میزان و چگونگی بازنمایی ابعاد تاریخی و سیاسی هویت ملی در سریالهای درجه الف تاریخی تلویزیون در سه دهه بُعد از انقلاب اسلامی(1388ـ 1359)» است. در این مقاله 15 سریال تاریخیِ الف و پرمخاطب تولید و پخششده از شبکه یک و دو در سه دهه بعد از انقلاب (از هر دهه 5 سریال) انتخاب و مورد تحلیل قرار میگیرد. نتایج نشان میدهد که تحت تأثیر سیاستهای فرهنگی و رسانهای تلویزیون، بازنمایی هویت ملی ساختی ایدئولوژیک پیدا کرده است. ساخت زبانی و تصویری تلویزیون در روایت و بازنمایی ابعاد تاریخی و سیاسی مبتنی بر انگارهسازی منفی از گذشته تاریخی و میراث سیاسی ایرانیان و کمتوجهی به نمادهای ملی مانند پرچم و سرود ملی و جهتگیری و شخصیتپردازی مثبت نسبت به شخصیتهای تاریخی دارای پایگاه مذهبی بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - سیکل تجاری سیاسی: استدلالهایی سیاسی برای بیثباتیهای اقتصادی
عباس حاتمیمرور ادبیات موجود نشان میدهد اقتصاددانان تا قبل از دهه 1970 عموماً بر عوامل اقتصادی بهعنوان علت وقوع بیثباتیهای اقتصادی تأکید میکردند. اما از دهه 1970 به این سو اقتصاددانان سیاسی سر برآوردند که عامل وقوع این بیثباتیهای اقتصادی را به عوامل غیراقتصادی نسبت میدا چکیده کاملمرور ادبیات موجود نشان میدهد اقتصاددانان تا قبل از دهه 1970 عموماً بر عوامل اقتصادی بهعنوان علت وقوع بیثباتیهای اقتصادی تأکید میکردند. اما از دهه 1970 به این سو اقتصاددانان سیاسی سر برآوردند که عامل وقوع این بیثباتیهای اقتصادی را به عوامل غیراقتصادی نسبت میدادند. این دسته از اقتصاددانان سیاسی تلاش کردند با ارائه نظریههایی مانند سیکل تجاری سیاسی، عوامل غیراقتصادی یا بهعبارتی دقیقتر عوامل سیاسی را شناسایی نمایند که عامل بیثباتی در اقتصاد کلان بودند. به همین منظور آنها سیکلهای تجاری سیاسی فرصتطلبانه و سیکلهای تجاری سیاسی حزبی را ارائه نمودند که اولی انتخابات و دومی جابهجایی احزاب در قدرت را عامل بیثباتیهای اقتصادی میدانست. این مقاله در تداوم ادبیات مزبور بر گونههای دوگانه سیکلهای تجاری سیاسی متمرکز شده، تلاش میکند اولاً نشان دهد چگونه و براساس چه سازوکاری عوامل سیاسی باعث بیثباتی در اقتصاد کلان میشوند. ثانیاً استدلال میکند سیکلهای تجاری سیاسی را باید به علت تأکید بر عوامل سیاسی در توضیح فرایندهای اقتصادی، مصداق بارزی از بازگشت دوباره سیاست به اقتصاد دانست که در حدود دو قرن ایدهای منسوخشده در نظر گرفته میشد. ثالثاً نشان میدهد که این بازگشت از یکسو نقدی اساسی بر داعیه اقتصاددانان جریان غالب در اقتصاد است که از دیرباز اصرار بر جدایی اقتصاد از سیاست دارند و از دیگر سو بر اهمیتی تأکید میگذارد که مطالعات میان رشتهای در دهههای اخیر پیدا کردهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - تاريخنگاري، ايدئولوژيپردازي و ضرورت توليد انديشه بومي: آينده انديشه سياسي غرب در ايران
علياشرف نظريغالب آثاري كه در حوزه انديشه سياسي غرب در ايران نگاشته شدهاند، در ميانه دو رويكرد تاريخنگارانه و ايدئولوژيپردازانه قرار ميگيرند. منظور از رويكرد تاريخنگارانه، رويكردي است كه با محور قرار دادن و شرح و بسط مقوّمات تاريخي شكلگيري يك انديشه و حواشي وقايعنگارانه آن، چکیده کاملغالب آثاري كه در حوزه انديشه سياسي غرب در ايران نگاشته شدهاند، در ميانه دو رويكرد تاريخنگارانه و ايدئولوژيپردازانه قرار ميگيرند. منظور از رويكرد تاريخنگارانه، رويكردي است كه با محور قرار دادن و شرح و بسط مقوّمات تاريخي شكلگيري يك انديشه و حواشي وقايعنگارانه آن، از پرداختن به بعد ماهوي بحث يعني تحليل، نقد و ارزيابي انديشه سياسي غرب باز ميماند. در اين راستا، تاريخنگار انديشه سياسي راوي سخنان و نقلقولهايي است كه با محور قرار دادن بيوگرافي انديشمندان، تقويم روزشمار حوادث زندگي وي و تمركز بر گردآوري دادهها، كمتر از منطق تحليلي و نقادانه در نوشتار خود بهره ميگيرد. سنخ دوم نوشتارهاي موجود در حوزه انديشه سياسي غرب، واجد خصائلي است كه بيشتر آنها را در زمره آثار ايدئولوژيپردازانه قرار ميدهد. اين دسته از آثار با محور قرار دادن انديشهاي خاص به ارائه رويكردي بسيط، جهتدار و تجهيزي از آن ميپردازند. نويسندگان اين قسم آثار در حوزه انديشه سياسي، بدون توجه به ضرورتهاي تبييني و تحليلي بحث در صدد القاي ايدئولوژي خاصي بر ميآيند. در اين مقاله ضمن بررسي مباني، مؤلفهها و پيامدهاي اين دو ديدگاه در آثار موجود پيرامون انديشه سياسي غرب در ايران، تلاش ميشود ضرورت پرداختن به انديشه سياسي از چشمانداز جامعهشناسي انديشه مورد توجه قرار گيرد. جامعهشناسي انديشه با نگاهي عميق و همهجانبه در صدد فهم دقيق ابعاد تاريخي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي و ايدئولوژيك انديشه سياسي و مهمتر از همه نگرش بازتابي از آن برميآيد. از آن جايي كه در نگرش بازتابي به فهم و نقادي برآمده از اقتضائات زمينهاي، ماهيت سوبژكتيو شناخت، و برساختههاي فرهنگي- هويتي جايگاه والايي داده ميشود، ميتواند بيش از هر الگوي ديگري ما را در رهايي از چرخه تقليد و تكرار، و توليد انديشه بومي ياري دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - اثرگذاری تکنولوژی بر دموکراسی: دموکراسی تکنولوژیکی
سیدهدایت سجادیدو دیدگاه کلی در باب اثر گذاری تکنولوژی بر دموکراسی وجود دارد: دیدگاه نخست، تکنولوژی و یا مصادیقی از آن را برای دموکراسی تهدیدآمیز ميداند و دیدگاه دوم، آن را زمینه و بستر مناسبتری برای دموکراسی تلقی میکند. هدف از این نوشتار، بررسی پیامدهای اثر تکنولوژی بر دموکراسی ا چکیده کاملدو دیدگاه کلی در باب اثر گذاری تکنولوژی بر دموکراسی وجود دارد: دیدگاه نخست، تکنولوژی و یا مصادیقی از آن را برای دموکراسی تهدیدآمیز ميداند و دیدگاه دوم، آن را زمینه و بستر مناسبتری برای دموکراسی تلقی میکند. هدف از این نوشتار، بررسی پیامدهای اثر تکنولوژی بر دموکراسی است. در اين نوشتار، اثرگذاری تکنولوژی، با نگرشی تکنولوژیستی و فرهنگی، بر چهار مؤلفه مقّوم مفهوم دموکراسی به مثابه روش حکومت يعني رویه تصمیمگیری، آدمیان به مثابه عناصر تصمیمگیرنده، جامعه دربردارنده افراد، و مفهوم تعیّن سرنوشت بررسي شده و استدلال میشود که در عصر تکنولوژیکی نوین، تکنولوژی به بخش جداییناپذیری از قوام مفهوم دموکراسی بدل شده است؛ به گونهای که طرح برساخته «دموکراسی تکنولوژیکی» را ایجاب مینماید. این مفهوم، پرسش از تهدیدآمیز يا سودمندبودن تکنولوژی برای دموکراسی را تحت الشعاع قرار میدهد؛ بر اين مبنا، طرح پرسش فوق هنگامی ارزشمند است که در جهت سازگار نمودن بيشتر تکنولوژی با دموکراسی باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
53 - جامعة هماهنگ و همگن چین؛ نگرشی تحلیلی انتقادی
حسین جمالیچین کنونی چنان در مسیر تحوّل و دگرگونی قرار دارد که توجّه ناظران و پژوهشگران بسیاری را به خود جلب کرده است. یکی از تحوّلات دهة اخیر چین، جهت گیری رهبران و نظام این کشور برای ساختن جامعة هماهنگ و همگن است؛ جامعه ای که دربردارندة انسجام و همبستگی بيشتر اعضای جامعه انسانی چکیده کاملچین کنونی چنان در مسیر تحوّل و دگرگونی قرار دارد که توجّه ناظران و پژوهشگران بسیاری را به خود جلب کرده است. یکی از تحوّلات دهة اخیر چین، جهت گیری رهبران و نظام این کشور برای ساختن جامعة هماهنگ و همگن است؛ جامعه ای که دربردارندة انسجام و همبستگی بيشتر اعضای جامعه انسانی و متضمّن هماهنگی بيشتر با طبیعت است. تحلیل چنین جامعه ای، بر اساس اهداف توسعه، نظریه های گذار به دموکراسی، سازش مدرنیسم، سوسیالیسم و سنّت، روند اتوپیا گرایی و ایدئولوژی پردازی و کارکردهای نظام سیاسی، میتواند تا حدود زیادی، وجوهِ پیچیدة آن را بازنمایاند. ایدة اصلی مقاله این است که رویة پراگماتیستی رهبران چین امروز، بیش از سایر عوامل، در طرح و پیشبرد جامعة هماهنگ و همگن نقش داشته و چگونگی تأثیر دیگر عوامل، اتّفاقاً در کنش و واکنش با آن، قابل ارزیابی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
54 - نظریه استیلا در اندیشه سیاسی ابو يعلي بن فرّاء
مهدي فدائي مهربانيابن فراء حنبلي از فقهاي بزرگ اواخر قرن چهارم و اوايل قرن پنجم هجري است كه نقش مهمي در گسترش مكتب فقهي حنبلي داشته است. آنچه از او به جاي مانده او را يك متشرع سني مذهب متعصب نشان ميدهد. ابن فراء در الاحكام السلطانيه كه كتابي فقهيـ سياسي به شمار ميرود، ميكوشد تا به تو چکیده کاملابن فراء حنبلي از فقهاي بزرگ اواخر قرن چهارم و اوايل قرن پنجم هجري است كه نقش مهمي در گسترش مكتب فقهي حنبلي داشته است. آنچه از او به جاي مانده او را يك متشرع سني مذهب متعصب نشان ميدهد. ابن فراء در الاحكام السلطانيه كه كتابي فقهيـ سياسي به شمار ميرود، ميكوشد تا به توجيه فقهي نظرية استيلاء در سياست بپردازد و در اين راه از هيچ كوششي فروگذار نميكند. به راستي او را ميتوان يكي از مهمترين انديشمندان نظرية تغلب و استيلا در ميان اهل سنت دانست. با اين حال هيچ نگاشتهاي از وي به فارسي ترجمه نشده و كار مستقلي نيز در مورد او وجود ندارد. مقاله حاضر ميكوشد با بررسي وجوه مختلف تفكرات ابن فراء، تصويري اجمالي از انديشه سياسي وي ارائه دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
55 - نظرية عدالت سياسي جان رالز: راه حلي براي معماي دو وجهي آزادی و برابري
محمدعلي توانایافتن راه حلی برای رفع تناقض میان آزادی و برابري، از مسائل اساسي، پيچيده و بغرنج فلسفة سیاسی معاصر است. متفکرين سنتهاي فکري مختلف، از ليبرال تا چندفرهنگگرا، تلاش نمودهاند به نحوي این معضل را حل نمایند. يکي از برجستهترين راه حلهاي مدرن براي مسئله آزادی و برابري، نظ چکیده کاملیافتن راه حلی برای رفع تناقض میان آزادی و برابري، از مسائل اساسي، پيچيده و بغرنج فلسفة سیاسی معاصر است. متفکرين سنتهاي فکري مختلف، از ليبرال تا چندفرهنگگرا، تلاش نمودهاند به نحوي این معضل را حل نمایند. يکي از برجستهترين راه حلهاي مدرن براي مسئله آزادی و برابري، نظرية عدالت سياسي جان رالز است. رالز تلاش ميکند درون چارچوب فکري ليبرال اين مسئله را حل نمايد. مقاله حاضر ضمن بررسي راه حل رالز براي مسئله آزادی و برابري بر آن است كه از منظر انتقادي نقاط قوت و كاستيهاي آن را نشان ميدهد. چارچوب نظري مقاله حاضر، الگوي تحليلي اصل موضوعي و روش تحقيق نیز تحليل محتواي کیفی است. بر همين اساس با تحليل محتواي نوشتارهاي اصلي رالز ابتدا تلاش ميشود مباني و اصول نظريه رالز آشکار گردد، سپس سازگاري و ناسازگاري اين اصول و مباني با نتايج آن سنجيده ميشود و در نهايت بسندگي يا نابسندگي اين نظريه براي حل مسئله آزادی و برابري بررسي ميگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
56 - بررسی آراء فلسفیـ سیاسی عادل ضاهر
فریبرز محرمخانیعادل ضاهر یکی از متفکران برجستة عرب و از نامهاي ناآشنا در ايران است. او مانند سایر فیلسوفان مدرن عقل را بر هر منبع دیگری مقدم میانگارد ضاهر با تقسیم عقل به دو بخش نظری و عملی کار آن را علاوه بر تعیین ابزار، تعیین غایات نیز ميداند. به عبارت دیگر وی هم به عقلانیت معطوف چکیده کاملعادل ضاهر یکی از متفکران برجستة عرب و از نامهاي ناآشنا در ايران است. او مانند سایر فیلسوفان مدرن عقل را بر هر منبع دیگری مقدم میانگارد ضاهر با تقسیم عقل به دو بخش نظری و عملی کار آن را علاوه بر تعیین ابزار، تعیین غایات نیز ميداند. به عبارت دیگر وی هم به عقلانیت معطوف به هدف و هم به عقلانیت معطوف به ارزش اعتقاد دارد. از ویژگیهای مهم این اندیشمند آن است که وی تفکر فلسفی را جدا از اجتماع انسانی و به عنوان یک حرفه تلقی نمیکند. بلکه برای آن رسالت نقد و تغییر حیات جمعی قائل است. او معتقد است اگر هسته اصلی دین بهدرستی درک شود، صحّت عقیده کسانی که به رابطة ضروری و منطقی میان دین و حیات دنیا باور دارند مشخص ميگردد. در این مقاله بر اساس روش متاتئوری چارچوبهای اصلی تفکر این نویسنده لبنانی مورد بررسی قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
57 - ابعاد سیاسی جهانی شدن و قومیت در ایران (بر اساس مطالعة میدانی دانشجویان منتخب از چهار قوم ایرانی کرد، بلوچ، عرب و آذری)
علی امیدی فاطمه رضایییکی از ویژگیهای دنیای امروز، پدیدة جهانی شدن است. از سوی دیگر، قومیت نیز تحت شرایطی یکی از علل تنشهای سیاسی عصر حاضر محسوب میشود. در ارتباط با تأثیر پدیده جهانی شدن بر مسئله قومیت، نظریات مختلفی ارائه شده است. برخی بر این باورند که با توجه به رشد روزافزون این پدیده، چکیده کاملیکی از ویژگیهای دنیای امروز، پدیدة جهانی شدن است. از سوی دیگر، قومیت نیز تحت شرایطی یکی از علل تنشهای سیاسی عصر حاضر محسوب میشود. در ارتباط با تأثیر پدیده جهانی شدن بر مسئله قومیت، نظریات مختلفی ارائه شده است. برخی بر این باورند که با توجه به رشد روزافزون این پدیده، هویتهای خُرد قومی ناگزیر در فرهنگ مسلط ملی و این فرهنگ نیز به نوبة خود در فرهنگ مسلط جهانی استحاله خواهند يافت. اما گروهی دیگر معتقدند که جهانی شدن موجبات رشد خودآگاهی قومی را فراهم آورده و منجر به سیاسی شدن این موضوع میشود. جمعبندی دیدگاههای مختلف گواه بر این است که هویت قومی یک برساختة اجتماعی است که سیاسی شدن آن بستگی به عوامل داخلی و بینالمللی دارد و وضعیت آن، از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. در این مقاله با استفاده از پرسشنامه و مطالعة میدانی، ابعاد سیاسی و اجتماعی چهار قوم ایرانی کرد، بلوچ، آذری و عرب مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجة کلی حاصل از مطالعة میدانی حاضر که صرفاً دیدگاه دانشجویان منتخب اقوام مزبور را نشان میدهد، این است که جهانی شدن در ابعاد فرهنگی تا حدودی سبب به حاشیه راندن تعصبات و شاخصههای فرهنگی، غیر از زبان، در ميان اقوام مورد بررسی گردیده است؛ اما از جهت سیاسی منجر به افزایش آگاهی و افزايش مطالبات آنها از دولت مرکزی شده و از این رو، توجه مقتضی دولت جهت مدیریت این مطالبات را لازم ميسازد. در اين جهت، اشاعة دموکراتیزاسیون، فرصت برابر برای مشارکت سیاسی و اقتصادی، کاهش شکاف مرکز-پیرامون از طریق بودجهریزی منصفانه و جهاد ملی برای محرومیتزدایی و اشتغالزایی از جمله راهکارهای مناسب محسوب میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
58 - حکومتمندی در تاریخ فلسفه سیاسی
روح الله اسلامی فاطمه ذوالفقاریاناین مقاله با مبنا قرار دادن فناوري، یعنی عرصه اندیشه عملی و توانایی ناخودآگاهی، بدیهی و حضوری انسان سعی می کند، سه گونه از حکومتمندی در سیر فلسفه سیاسی را ترسیم كند. حکومت مندی تنظیم رفتار جمعی انسانها به شیوه مطلوب در امر سیاسی و کاهش احتمال مخاطرات آن و افزایش احتما چکیده کاملاین مقاله با مبنا قرار دادن فناوري، یعنی عرصه اندیشه عملی و توانایی ناخودآگاهی، بدیهی و حضوری انسان سعی می کند، سه گونه از حکومتمندی در سیر فلسفه سیاسی را ترسیم كند. حکومت مندی تنظیم رفتار جمعی انسانها به شیوه مطلوب در امر سیاسی و کاهش احتمال مخاطرات آن و افزایش احتمال سود، لذت و شادی است. بر این اساس سه نوع آرمانی پدیدار آگاهی سیاسی یعنی متافیزیک، فیزیک و اطلاعات سه عصر را شکل می دهند. این مقاله سیر اندیشه ای و عملی به صورت وجه منفی و مثبت سیاست را بررسی کرده و با عرضه بحرانها و گذرها نظريه شانس را معرفی می کند. اینکه انواع گوناگون حکومت مندی کداماند؟ آیا هیچ قانون خاصی در حکومت مندی ها به لحاظ تاریخ فلسفه سیاسی وجود دارد؟ تبلور حکومت مندی در سه عصر آگاهی بشر به چه نحوی است؟ سؤالهایی هستند که در این مقاله بررسی میشوند، تا حکومت مندی از سازة منفی در عصر اطلاعات به تمام حوزة اندیشه سیاسی بسط پیدا کند و در قالب یک نظريه بیطرفانه خود را نمایان سازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
59 - تفسیر دین و تأثیر آن بر مفهوم آزادی در اندیشه سیاسی محمد مجتهد شبستری و محمد تقی مصباح یزدی
امیر روشن محسن شفیعی سیف آبادیپس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، متخصصان و عالمان حوزه دین و سیاست با مسائل جدید علمی، آراء سیاسی تازه و روش های نوینِ تفسیرِ متون دینی روبرو شدند. در این میان، محمدتقي مصباح یزدی و محمد مجتهد شبستری با استفاده از روش های سنتی یا هرمنوتیکی به سراغ متون دینی رفتند. آنها چکیده کاملپس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، متخصصان و عالمان حوزه دین و سیاست با مسائل جدید علمی، آراء سیاسی تازه و روش های نوینِ تفسیرِ متون دینی روبرو شدند. در این میان، محمدتقي مصباح یزدی و محمد مجتهد شبستری با استفاده از روش های سنتی یا هرمنوتیکی به سراغ متون دینی رفتند. آنها با بهرهگیری از روش های مختلف و قصد و نیت متفاوت، دو گونه فهم و تفسیر از متون دینی و مقولاتی چون آزادی عرضه ميكنند. نگارندگان در این مقاله با بهرهگیری از روش هرمنوتیک قصدگرای کوئنتین اسکینر و پرداختن به نیت و انگیزه این دو شخصیت سیاسی-مذهبی، به علت اصلی اختلاف آنها در تفسیر متون دینی و تأثیر این برداشت و تفسیر بر مقوله آزادی در آراء سياسي آنها میپردازند. مجتهد شبستری با اتخاذ روش تفسیری و هرمنوتیکی و با قصد حفظ ایمان و انسانیت مؤمنان و تغيير وضع موجود، دین را به گونه اي تفسیر ميكند كه قابليت پذیرش آزادی و شرایط سیاسی-اجتماعی باز توأم با مدارا و تساهل را داشته باشد. مصباح یزدی نیز با تأکید بر روش سنتی و فقه محور، به قصد حفظ جايگاه دين در حوزه مسائل سياسي و اجتماعي و با توجه به اینکه معتقد است دین برنامه جامع و کاملی برای تمام امور دنیوی و اخروی انسان دارد، آزادی انسان را محدود و آن را وسیلهای برای رسیدن به هدفهای متعالیتری که دین تعیین کرده است میداند و اوضاع سیاسی-اجتماعی ليبرال را نفی می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
60 - تکثرگرایی ارزشی و آزادی در اندیشه آیزایا برلین
یاشار جیرانییکی از بزرگترین مدعاهای اندیشه لیبرال در نیمه دوم قرن بیستم به این نکته بر میگردد که میتوان لیبرالیسم را به مثابه یک دستگاه هنجاری، با ارجاع به مفهوم تکثرگرایی ارزشی توجیه کرد. اولین اندیشمندی که این ادعا را در قالب اندیشهای نظاممند عرضه كرد سر آیزایا برلین فیلسوف س چکیده کاملیکی از بزرگترین مدعاهای اندیشه لیبرال در نیمه دوم قرن بیستم به این نکته بر میگردد که میتوان لیبرالیسم را به مثابه یک دستگاه هنجاری، با ارجاع به مفهوم تکثرگرایی ارزشی توجیه کرد. اولین اندیشمندی که این ادعا را در قالب اندیشهای نظاممند عرضه كرد سر آیزایا برلین فیلسوف سیاسی انگلیسی بود. برلین با تعریف لیبرالیسم به عنوان مکتبی که آزادی منفی را در رأس سلسله مراتب ارزشی مینشاند، استدلال میکند که میتوان لیبرالیسم را به طور منطقی از مبانی تکثرگرایی ارزشی استنتاج کرد. برلین سعی میکند به سه شیوه، یعنی محوریت انتخاب، ضدیت با آرمانشهر، و وجود ارزشهای جهانشمول، استلزام منطقی میان تکثرگرایی ارزشی و ارجحیت آزادی منفی را اثبات کند. همه این شیوهها از اثبات این استلزام باز خواهند ماند. در پایان نیز سعی شده است به طوری ایجابی و با اتکا به خصیصه عقلانیت ستیزی و الگوهای تصمیمگیری در تکثرگرایی ارزشی، امکان استنتاج هرگونه ارجحیت ارزشی از تکثرگرایی مورد بحث قرار بگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
61 - سرشت امر سياسي در شهر خداي آگوستين
شروین مقیمی زنجانیاین مقاله میکوشد تا با بررسی فقراتی اساسی و مهم از رساله شهر خدا اثر سنت آگوستین، متأله برجسته مسیحی، پرتویی بر تضمنات سیاسی آن بیفکند. در اینجا با توجه به رأی پیتر بورنل، که در مقالهای با عنوان «جایگاه سیاست در شهر خدای آگوستین» به نگارش درآمده است، نشان خواهیم داد ک چکیده کاملاین مقاله میکوشد تا با بررسی فقراتی اساسی و مهم از رساله شهر خدا اثر سنت آگوستین، متأله برجسته مسیحی، پرتویی بر تضمنات سیاسی آن بیفکند. در اینجا با توجه به رأی پیتر بورنل، که در مقالهای با عنوان «جایگاه سیاست در شهر خدای آگوستین» به نگارش درآمده است، نشان خواهیم داد که در الهیات آگوستین، جایی برای بحث از «سیاست» به مثابه موضوعی مستقل وجود ندارد. سیاست در نظر وی، امری سلبی و ملازم با سرشت عدمی و اینجهانی وضعيت پساهبوط است و در بهترین حالت میتواند نمودی از حفظ امنیت و آرامش در این سرای فانی، به عنوان منزلگاهی برای زائران «شهر خدا» باشد. آگوستین انسان را موجودی بالطبع «اجتماعی» میداند، اما این اجتماعیبودن به زعم وی، در اثر «سیاسیشدن» وی که به ضرورت شرایط پساهبوط بر او رخ نموده است، مخدوش گشته است. بنابراین، آگوستین با اعراض کامل از سنت فلسفه سیاسی یونانی، و با نفی مناسبات مدنی، اینجایی و اکنونی، شهر خدای خود را در ساحتی غیرجسمانی ترسیم میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
62 - بحران دولت- ملت و آيندة احتمالي آن
ایوب امیرکواسمیتحولات موجود حاکی از آن است که دولت- ملت توجیهپذیری عملکرد خود را از دست ميدهد؛ زيرا چنانچه وظايف اساسي اين قبيل دولتها، حفظ ايدئولوژي، اقتصاد، فرهنگ و... در سطح ملي باشد؛ امروزه، چنين كاركردهايي با فرايند بحران مواجه شده است و دولتهاي ملي نميتوانند سياستهاي دلخو چکیده کاملتحولات موجود حاکی از آن است که دولت- ملت توجیهپذیری عملکرد خود را از دست ميدهد؛ زيرا چنانچه وظايف اساسي اين قبيل دولتها، حفظ ايدئولوژي، اقتصاد، فرهنگ و... در سطح ملي باشد؛ امروزه، چنين كاركردهايي با فرايند بحران مواجه شده است و دولتهاي ملي نميتوانند سياستهاي دلخواه خود را در عرصههاي ملي كاملاً اعمال نمايند. با اين وجود در رويكرد كاركردگرايي، ماندگاري نهادها، منوط به كاركرد آنها است. بنابراين، پس از اين، بقاء نهاد دولت- ملت، نامفهوم خواهد شد. هدف اساسي اين مقاله، بيان آيندة احتمالي دولتهاي ملي و جانشين آنها است. نگارنده براي تبيين اين موضوع از روش استدلالي بهره ميگيرد. نتايج اين مقاله شامل دو نکتۀ مهم است: تكوين دولتهاي ايالتي و شكلگيري نظام سياسي جهاني بر مبناي دموكراسي. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
63 - عناصر و روندهای مؤثر بر نظام بینالملل
رضا سیمبر ارسلان قربانی شیخنشینمقالة حاضر تصویری از رهیافتهای گوناگون فکری در روابط بینالملل معاصر را که در صدد بررسی ساختارهای نظم و ترسیم افق آینده هستند، ارائه و سپس آنها را ارزیابی و تحلیل خواهد نمود. پرسش بنیادین مقاله، این است که امروزه در سیاست جهانی چگونه نظامی حاکم است و چگونه نظمی آن را چکیده کاملمقالة حاضر تصویری از رهیافتهای گوناگون فکری در روابط بینالملل معاصر را که در صدد بررسی ساختارهای نظم و ترسیم افق آینده هستند، ارائه و سپس آنها را ارزیابی و تحلیل خواهد نمود. پرسش بنیادین مقاله، این است که امروزه در سیاست جهانی چگونه نظامی حاکم است و چگونه نظمی آن را به پیش میبرد؟ کدامیك از گزینههای مطرح از جمله لیبرالیسم، نظام تکقطبی، ایدة برخورد تمدنها، جهاد در مقابل نظام نو استعماری غرب و یا نظام آنارشیگونه به بهترین وجه میتواند ترسیم کنندة چشمانداز نظام سیاست جهانی در آینده باشد؟ آیا هر کدام از این موارد به تنهایی میتوانند سرنوشت فعلی ساختار جهانی را رقم بزنند یا اينكه هر کدام از آنها قسمتی از پارادایم نظام معاصر جهانی محسوب میشوند که با قرار گرفتن در کنار یکدیگر ميتوانند پاسخگوی سؤالهای مربوط باشند. ایدة نوشتار حاضر این است که هر بحثی راجع به نظم جهانی باید دربرگیرندة چهار وجه گوناگون باشد: موازنة نظامی و سیاسی قدرت، تقویت نهادهای بینالمللی و پیدایش حاکمیت جهانی، تأكيد بر ارزشهای مشترک فکری انسانی در سطح جهانی و تبیین و تعیین ساختار اقتصاد سیاسی جهانی درباره تولید، مالیه و توزیع. با توضیح این موارد مقایسه مختصری از نظم فعلی در مقابل نظمهای گذشته در ساختار نظام جهانی صورت ميگيرد و در نهایت توصیههایی نیز برای پیشبرد نظم آینده جهانی ارائه میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
64 - زمینههای دروننظری و بروننظری تحول در نظريههاي منطقهگرايي
الهه كولايي بهاره سازمنددر دو دهه اخير منطقهگرايي نوين به يكي از اصليترين موضوعات خاص رشتههاي علوم اجتماعي، سياست مقايسهاي، اقتصاد بينالملل، روابط بينالملل و اقتصاد سياسي بينالمللي تبديل شده است. در تعريف مفهوم منطقهگرايي بين پژوهشگران حوزههاي مطالعات منطقهاي و روابط بينالملل اتفا چکیده کاملدر دو دهه اخير منطقهگرايي نوين به يكي از اصليترين موضوعات خاص رشتههاي علوم اجتماعي، سياست مقايسهاي، اقتصاد بينالملل، روابط بينالملل و اقتصاد سياسي بينالمللي تبديل شده است. در تعريف مفهوم منطقهگرايي بين پژوهشگران حوزههاي مطالعات منطقهاي و روابط بينالملل اتفاق نظر وجود ندارد. گاه همگرايي در سياست بينالملل با منطقهگرايي یکسان برآورد شده است. در رويكردي ديگر، منطقهگرايي گاه فرا مليگرايي يا گرايشهاي بين حكومتي برآورد ميشود که به گسترش چشمگیر همكاريهاي اقتصادي و سياسي در ميان دولتها و ساير كنشگران در مناطق جغرافيايي خاص اشاره دارد. يكي از علل عرضه رويكردهاي مختلف نسبت به موضوع منطقهگرايي و حتي بيان تعاريف متفاوت درمورد آن، مباني فرانظري رويكردها و نظريههاي مختلف است. سؤال اصلي اين مقاله اين است كه عوامل تأثيرگذار در تغيير و حتي تحول نظريههاي منطقهگرايي كدام هستند؟ هدف اصلي نگارش این مقاله، پاسخ به این سؤال و بيان نگاه جامع نظري به تحول در نظریههای منطقهگرايي است. فرضيه نویسندگان اين است كه هم عوامل دروننظري و هم عوامل بروننظري موجب تحول در این نظريهها شدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
65 - نسبت مبادی سمبولیستی و تفکر آرمانشهری در شعر نیما یوشیج
عباس منوچهریدرک خاص نیما از شعر و جایگاه شاعر، متضمن نوعی دلالت هنجاری است که به ترسیم نوعی وضعیت آرمانشهری در شعر او منجر می شود. بر مبنای دیدگاه این مقاله، نیما نیز همانند سمبولیست های اروپایی با تأکید بر مرجعیت «تخیل» در شعر، میان شعر و حقیقت و به دنبال آن جایگاه شاعری و مقام ر چکیده کاملدرک خاص نیما از شعر و جایگاه شاعر، متضمن نوعی دلالت هنجاری است که به ترسیم نوعی وضعیت آرمانشهری در شعر او منجر می شود. بر مبنای دیدگاه این مقاله، نیما نیز همانند سمبولیست های اروپایی با تأکید بر مرجعیت «تخیل» در شعر، میان شعر و حقیقت و به دنبال آن جایگاه شاعری و مقام رازبینی و رازگویی قرابت و یکسانی ایجاد می کند. چنین قرابتی که با خود نفی وضعیت نابسامان موجود و ترسیم و القاي جهان آرمانی را به دنبال دارد، همسویی فراوانی با مفهوم ایدئولوژی در اندیشه سیاسی پیدا میکند. بدینگونه، درک خاص نیما از شاعری به آن نوع از تفکر آرمانشهری در شعر او منجر می شود که میتواند به عنوان بارزترین جلوه تفکر اجتماعی در اشعار او شناخته شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
66 - سهروردی و اندیشه سیاسی ایرانشهری
احمد بستانیدر اندیشة سياسي ایرانشهری شاه سایه خداوند بر زمین است و حضور شاه عادل و فرهمند در رأس حکومت موجب خرمی و آبادانی کشور و سعادت و نیکبختی نفوس مردم خواهد شد. فردوسی در شاهنامه کوشيد اندیشه شاه آرمانی را بازسازی کند و متناسب با شرایط زمان خود جلوهاي «حماسی» بدان ببخشد؛ اما چکیده کاملدر اندیشة سياسي ایرانشهری شاه سایه خداوند بر زمین است و حضور شاه عادل و فرهمند در رأس حکومت موجب خرمی و آبادانی کشور و سعادت و نیکبختی نفوس مردم خواهد شد. فردوسی در شاهنامه کوشيد اندیشه شاه آرمانی را بازسازی کند و متناسب با شرایط زمان خود جلوهاي «حماسی» بدان ببخشد؛ اما شهابالدین سهروردی در قرن ششم دریافتی دیگر از همین نظام اندیشه سیاسی عرضه کرد که از آن به «قرائت عرفانی-اشراقی» از اندیشة سیاسی ایرانشهری تعبیر کرده ایم. شیخ اشراق در آثارش از مؤلفه ها و مفردات اندیشه ایرانشهری، که به طور کامل در شاهنامه گردآوری شده بودند، برمبنای نظام فلسفی اشراقی خود قرائتی نوین عرضه کرد. در این قرائت جدید «عالم خیال» به مثابة یکی از مهم ترین ابتکارات سهروردی، نقشی اساسی دارد. کارنامة شاهان آرمانی چون فریدون و کیخسرو، که در روایتهای کهن جنبة اسطوره ای یا حماسی داشتند، در قرائت سهروردی جنبة عرفانی می یابند و مفاهیمی چون سیمرغ، جام جهان-بین، کوه قاف و مانند آن، همگی در نظام فکری اشراقی معنا و مفهوم جدیدی به خود می گیرند. مقالة حاضر به ابتکارات سهروردی در حوزة اندیشه سیاسی ایرانشهری ميپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
67 - مدرنیته و تکوین نظریة سیاسی مدرن
سید رضا شاكريارزشمندي نظريه سياسي مدرن در اصالت درونی و کاربردهای بیرونی آن است؛ اما سؤال این است که این نظریه چگونه تکوین یافت؟ این مقاله در پاسخ به این پرسش، این فرضیه را مطرح میکند که مدرنیته به پیدایش و آشکار شدن نیروهایی انجامید که آن نیروها مبانی و کاربردهای نظریه سیاسی را از چکیده کاملارزشمندي نظريه سياسي مدرن در اصالت درونی و کاربردهای بیرونی آن است؛ اما سؤال این است که این نظریه چگونه تکوین یافت؟ این مقاله در پاسخ به این پرسش، این فرضیه را مطرح میکند که مدرنیته به پیدایش و آشکار شدن نیروهایی انجامید که آن نیروها مبانی و کاربردهای نظریه سیاسی را از بنیاد دگرگون کردند. تفکر علمی به عنوان عامل زمینهاي و سیاست جدید (مشخصاً دولت مدرن) در پی فروپاشی قرون وسطی (به عنوان عامل درونی)، دو نیروی اصلی در تکوین نظریه سیاسی مدرن بودند. اندیشة علمی جدید با دگرگونی در مفهوم طبیعت و سیاست با تمرکز بر قدرت و گسست از اندیشة مدینة فاضله، زمینههای تحول نظریه سیاسی را ایجاد کرد. نظریه سیاسی مدرن در پی این وضعيت، چونان چارچوبی مرجع و کارآمد در توصیف زندگی سیاسی و عرضه راهكارهایی برای حل مشکلات سیاست پدیدار شد. این مقاله با تفکیک مفهومی نظریه سیاسی قدیم و نظریه سیاسی مدرن در یک جایگاه تاریخی نشان میدهد که چگونه در فضای مدرنیته، نظریه سیاسی مدرن با گسست از جهان قدیم شکل گرفت، هویت یافت و کاربردهای جدید خود را در فهم مسائل و حل مشکلات نشان داد. نتیجه حاصل از این مطالعه نشان میدهد که کفایت و کارآیی نظریه سیاسی مدرن در نوع تلازم و تناسب میان مبانی فکری و ارزشهای بنیادین آن و نیز کاربردهای عملی آن در عرصة زندگی سیاسی و اجتماعی است؛ وظیفهاي که در نظریه سیاسی در عصرجهانی شدن با آسیب و تردید مواجه شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
68 - اقتصاد قانون اساسی و انصاف
ابوالفضل پاسبانی صومعهمقاله حاضر که با رویکرد میان رشتهای و با استفاده از روش تحلیلی سامان یافته است، به دنبال بررسی میزان امکانپذیری اعمال مسئله انصاف در نظریه اقتصاد قانون اساسی است. عمدهترین نتیجه حاصل این است که با وجود قابلیتها و راهگشاییهای خوب نظریه اقتصاد قانون اساسی، در توانایی چکیده کاملمقاله حاضر که با رویکرد میان رشتهای و با استفاده از روش تحلیلی سامان یافته است، به دنبال بررسی میزان امکانپذیری اعمال مسئله انصاف در نظریه اقتصاد قانون اساسی است. عمدهترین نتیجه حاصل این است که با وجود قابلیتها و راهگشاییهای خوب نظریه اقتصاد قانون اساسی، در تواناییهای آن غلو شده و به بیان آمارتیا سن نوعی نهادگرایی استعلایی را به نمایش گذارده است. با این وجود، عنایت به نقش نهادهای غیررسمی ميتواند كمك كند كه قواعد بازی و قوانین اساسی به شکلی بهتر تدوین و اجرا شوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
69 - جهانيشدن، جنبشهاي اجتماعي و دموكراسي در ايران
علياصغر قاسمي سیانیطي چند دهة اخير، جهان دستخوش تحولات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي گستردهاي شده است. بسياري از صاحبنظران بر اين عقيدهاند كه متناسب با تغييراتي كه در حوزههاي مختلف زيست بشري به وجود آمده، اتخاذ چشمانداز گستردهتري براي مطالعة فرهنگ و سياست ضرورت يافته است؛ برهمين چکیده کاملطي چند دهة اخير، جهان دستخوش تحولات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي گستردهاي شده است. بسياري از صاحبنظران بر اين عقيدهاند كه متناسب با تغييراتي كه در حوزههاي مختلف زيست بشري به وجود آمده، اتخاذ چشمانداز گستردهتري براي مطالعة فرهنگ و سياست ضرورت يافته است؛ برهمين اساس در جامعهشناسي سياسي جديد، جهانيشدن به يكي از مفاهيم و متغيرهاي مهم در تبيين تحولات سياسي و اجتماعي مبدل شده است. از طرف ديگر جنبشهاي اجتماعي از جمله پديدههايي هستند كه در دوران جديد رشد و گسترش زيادي پيدا كردهاند، به نحوي كه امروزه از اين جنبشها به عنوان موتور محرك تحولات عصر جديد ياد ميشود. طي دو دهة اخير، همزمان با گسترش ابعاد و شاخصهاي جهانيشدن در همه نقاط دنيا و از جمله در ايران، جنبشهاي اجتماعي در ايران نيز رشد و گسترش زيادي پيدا كردهاند. نتايج پژوهشهاي انجام شده نشان ميدهد فرايند جهانيشدن، بر جنبشهاي اجتماعي ايران مؤثر بوده و يكي از مهمترين اين تأثيرها، تقويت پيوند اين جنبشها با يكديگر بوده است. اين مقاله درصدد پاسخگويي به اين سؤال است كه جنبشهاي اجتماعي ايران در عصر جهانيشدن حول چه محوري، با يكديگر پيوند خوردهاند؟ بررسيهاي انجام شده نشان ميدهد دموکراسیخواهي مركز ثقل مطالبات جنبشهاي اجتماعي ايران و حلقة پيوند متقابل آن بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
70 - «نخبگان قدرت در شهر تهران »؛ نقش تصميمگيران در مسائل اجتماعي
ياسر جلالي رحمتالله صديق سروستانيدر اين مقاله با استفاده از تئوري نخبگان قدرت و با رويكردي نهادي، گروه قدرت در شهر تهران مطالعه شده است. سؤال اصلي اين است كه آيا ادارهكنندگان سازمانهاي مهم شهر، يك گروه نخبه قدرت را تشكيل ميدهند؟ و آيا ميتوان مدعي شد كه اين گروه بهطور متشكل بر مسائل اجتماعي شهر تأث چکیده کاملدر اين مقاله با استفاده از تئوري نخبگان قدرت و با رويكردي نهادي، گروه قدرت در شهر تهران مطالعه شده است. سؤال اصلي اين است كه آيا ادارهكنندگان سازمانهاي مهم شهر، يك گروه نخبه قدرت را تشكيل ميدهند؟ و آيا ميتوان مدعي شد كه اين گروه بهطور متشكل بر مسائل اجتماعي شهر تأثيرگذار است؟ اين پژوهش براي مطالعه قدرتمندان، بر سازمانهاي دولتي ادارهكنندة شهر متمركز ميشود و سران اين سازمانها را بهعنوان نخبة قدرت در نظر ميگيرد. روش انجام تحقيق عبارت از مطالعه اسناد و مدارك و مصاحبه با افراد مورد نظر است. مطالعه عملكرد، تصميمگيريها و روابط افراد، در نظر گرفتن چند حادثة خاص و نيز جمعآوري اطلاعات حول مشخصات اجتماعي افراد، مجموع دادههاي ما را تشكيل ميدهند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
71 - جهانیشدن و چالش مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران
حسن آبنیکیچالش از مفاهيم اساسي و كليدي در علوم سياسی- اجتماعي به شمار ميرود و تمامی دولتها به گونهای با آن مواجه میشوند. دولتها مجبورند برای تبدیل نشدن چالش به بحران، استراتژیهای مختلفی را در معرض آزمون قرار دهند؛ چرا که عدم شناخت چالش میتواند دولت را با مشکلات نهادی و غیر چکیده کاملچالش از مفاهيم اساسي و كليدي در علوم سياسی- اجتماعي به شمار ميرود و تمامی دولتها به گونهای با آن مواجه میشوند. دولتها مجبورند برای تبدیل نشدن چالش به بحران، استراتژیهای مختلفی را در معرض آزمون قرار دهند؛ چرا که عدم شناخت چالش میتواند دولت را با مشکلات نهادی و غیرنهادی مختلف مواجه و مشروعیت و کارآمدی آن را دچار نوسان و گاه با بحران روبهرو كند. در این مقاله با استفاده از رويكرد نهادگرايي تأثیر چالشزای جهانیشدن بر کارآمدی دولت جمهوری اسلامی ایران با توجه به چالش مشارکت سیاسی، مطالعه و نشان داده شده که جهانیشدن چگونه ممکن است باعث چالش مشارکت سیاسی در دولت جمهوری اسلامی ایران شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
72 - مجلس شورای اسلامی و سیاستگذاری در ایران (1359-1387)
وحید سینائی سمیه زمانیاین مقاله با استفاده از نظریة ساختار- کارگزار و روش تحلیل ساختارهای قانونی و مطالعة کنش های کارگزاران با طراحی و کاربست یک مدل مفهومی- نظری به بررسی عوامل مؤثر بر نقش مجلس شورای اسلامی در فرایند سیاست گذاری در ایران و میزان اثرگذاری آن در این فرایند میپردازد. در چارچوب چکیده کاملاین مقاله با استفاده از نظریة ساختار- کارگزار و روش تحلیل ساختارهای قانونی و مطالعة کنش های کارگزاران با طراحی و کاربست یک مدل مفهومی- نظری به بررسی عوامل مؤثر بر نقش مجلس شورای اسلامی در فرایند سیاست گذاری در ایران و میزان اثرگذاری آن در این فرایند میپردازد. در چارچوب نظریة ساختار- کارگزار، نقش مجلس در سیاست گذاری متأثر از دسته ای از ساختارها و كنشگران است. ساختارها شامل اختيارات و صلاحيّت های مجلس، سازمان دروني مجلس، چگونگی توزيع قدرت در نظام سیاسی و ساخت های بيرون از مجلس اما مؤثر بر آن و كنشگران شامل رئيس مجلس، رئيس قوة مجريه، نمايندگان و گروه هاي نفوذ هستند. داده های موجود و گردآوری شده و کاربست آنها در چارچوب نظریة ساختار و کارگزار و مدل مفهومی مقاله نشان می دهد مجلس در فرایند سیاستگذاری ایران تعیین کننده نيست، اما اثرگذار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
73 - عصبیت ابنخلدون و سرمایة اجتماعی؛ تحلیلی بر ثبات سیاسی
علیاکبر اسدی کویجی ابوالفضل شکوریبحث در باب ثبات سياسی و نظم اجتماعی و بالعکس انحطاط و زوال، يکی از بحثهای محوری در انديشة سياسی و اجتماعی است. سدهها قبل، یکی از اندیشمندان اسلامی، ابنخلدون با رويکردی نوين، با نظریهپردازی در حيطة مفهوم عصبيت، به کالبدشکافی نظم و ثبات سياسی پرداخته و مفهومسازی جدید چکیده کاملبحث در باب ثبات سياسی و نظم اجتماعی و بالعکس انحطاط و زوال، يکی از بحثهای محوری در انديشة سياسی و اجتماعی است. سدهها قبل، یکی از اندیشمندان اسلامی، ابنخلدون با رويکردی نوين، با نظریهپردازی در حيطة مفهوم عصبيت، به کالبدشکافی نظم و ثبات سياسی پرداخته و مفهومسازی جدیدی در حیطة آن صورت داده است. امروزه نیز تحليل نظم و ثبات سياسی- اجتماعی حول مفهوم سرماية اجتماعی، نگرشی خاص را ميان پژوهشگران گسترش داده و نظریهپردازیهای مختلفی را مترتب شده است. هدف مقالة حاضر، تبيين ضرورت بازنگري و شناخت انديشة متفكر بزرگ اسلامي، ابنخلدون و كاربردهاي كنوني آن است؛ زيرا عقيده بر اين است كه بسياري از جنبههاي انديشة او همراه با اصلاح و جرح و تعديل، قابل انطباق و بهرهگيري براي شرايط اجتماعي نوين است و به نظر ميرسد رسيدن به اين خواسته از راه مطالعة تطبيقي ميان جنبهاي از انديشة او و يكي از مفاهيم عصر جديد به عنوان راه حل بسياري از معضلات، امكانپذير باشد. هدف اين است كه با تحليل محتواي انديشة ابنخلدون در باب عصبيت و مقايسة آن با مفهوم سرماية اجتماعي، پرتويي نو بر انديشة او به منظور قابل فهم ساختن هر چه بيشتر آن براي مردمان اين روزگار و حل معضلات جوامع كنوني تابانده شود. يافتهها و نتايج مقاله نشان ميدهد كه انديشة اجتماعي- سياسي ابنخلدون ميتواند در پرتو مفاهيم مدرن بازخواني شده و امكانات نظري- تحليلي مناسبي براي تبيين سرمايههاي اجتماعي به دست دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
74 - سیاست جهانیشده؛ ساختیابی مجدد سامان سیاسی در منظومة دولت بینالمللی شده
رضا رحمتي علي کريمي ملهدولت شکل گرفته در فضای مسلط نظام وستفالیایی، که در آن دولت قدرت فائقه داشت، در مواجهه با جهانیشدن و همچنین در قالب برداشت نظریة پست مدرنیسم دچار تحول و در برخی موارد از جمله گزاره های شهروندی و حقوق بین الملل مجبور به واگذاری قدرت خود شده است. جهانیشدن فرایندی است که چکیده کاملدولت شکل گرفته در فضای مسلط نظام وستفالیایی، که در آن دولت قدرت فائقه داشت، در مواجهه با جهانیشدن و همچنین در قالب برداشت نظریة پست مدرنیسم دچار تحول و در برخی موارد از جمله گزاره های شهروندی و حقوق بین الملل مجبور به واگذاری قدرت خود شده است. جهانیشدن فرایندی است که سیاست را جهانی کرده و به شبکه ای شدن در دهکده ای جهانی و شکلگیری حوزة عمومی جدیدی انجامیده است که شهروندان آن فارغ از دخالت قدرتی که انحصار مشروع کاربرد زور را داشته باشد با هم در تعامل هستند. نظریة پستمدرنیسم نیز که به دولت به عنوان یکی از بازیگران حوزة تعریف شدة روابط بین الملل می نگرد و تلاش دارد از خرده نظام های فراموش شده اعادة وجود کند، به صورتبندی متفاوتی از عناصر شاکلة دولت جدید رهنمون میشود. این دولت جدید را ميتوان به دلیل پذیرش هنجارهای نهادینهزدایی شدة نظام بین الملل و ساختارزدایی شدن نظام متصلب وستفالیایی، دولت بین المللی شده نام نهاد. لذا فرضیة این پژوهش این است که نظریة پستمدرنیسم در روابط بینالملل و فرایند جهانی شدن در عرصة نظری، به شکل گیری گفتمان جدیدی در حوزة تکوین و قوام دولت بین المللی شده منجر گردیده است. در همین راستا سه خط بارز تغییر، شامل دولت غیر ملی شده، دولت غیردولتی شده و رژیم های سیاسی- اقتصادی نهادینه شده، شاخصهای تحول گفتمان دولت را از قالب وستفالیایی به دولت بین المللی شده، نشان میدهند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
75 - گونهشناسی فرهنگ سیاسی، مطالعۀ موردی: دانشجویان دانشگاه کردستان
هادی خانیکی حمید سرشاراین مقاله بر اساس مطالعۀ یک نمونۀ 365 نفری از دانشجویان دانشگاه کردستان با روش پیمایشی و استفاده از تکنیک پرسشنامه به فرهنگ سیاسی دانشجویان و عوامل مؤثر بر آن پرداخته است. در این فرایند بر مبنای نظریۀ آلموند و وربا سه نوع فرهنگ سیاسی «محدود»، «تبعی» و «مشارکتی» در نظر چکیده کاملاین مقاله بر اساس مطالعۀ یک نمونۀ 365 نفری از دانشجویان دانشگاه کردستان با روش پیمایشی و استفاده از تکنیک پرسشنامه به فرهنگ سیاسی دانشجویان و عوامل مؤثر بر آن پرداخته است. در این فرایند بر مبنای نظریۀ آلموند و وربا سه نوع فرهنگ سیاسی «محدود»، «تبعی» و «مشارکتی» در نظر گرفته شده که بر اساس سه نوع جهتگیری «شناختی»، «احساسی» و «ارزیابانه» نسبت به چهار مقولۀ «نظام به عنوان یک کل»، «دروندادها»، «بروندادها» و «خود همچون یک بازیگر سیاسی» مشخص می شود. متغیرهای زمینه ای و مستقل در این پژوهش عبارتاند از: جنسیت، قومیت، مذهب، رشتۀ تحصیلی، مقطع تحصیلی، جامعه پذیری سیاسی و رسانه های جمعی. نتایج تحقیق نشان می دهد که جمعیت مورد مطالعه الگوهای متفاوتی از فرهنگ سیاسی دارند و الگوی غالب در میان آنان الگوی «غیرمشارکتی- اعتراضی» است که در نظریۀ آلموند و وربا تعریف نشده است. یافته های این پژوهش همچنین حاکی از آن است که از میان عوامل مؤثر بر فرهنگ سیاسی، متغیرهای استفاده از رسانه های جمعی، مذهب، قومیت و مقطع تحصیلی تأثیر معناداری بر الگوی فرهنگ سیاسی دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
76 - بررسی رابطة بین همگرایی اقوام (ترک و کرد) و احساس امنیت پایدار و شناخت عوامل مؤثر بر تقویت همگرایی اقوام در استان آذربایجان غربی
شفیع بهرامیان امید بهرامیانبا توجه به موقعیت ژئوپولیتیکی استان آذربایجان غربی و تکثر قومی و فرهنگی آن، بررسی عوامل مؤثر بر تقویت ارتباط سازنده بین اقوام ساکن و همگرایی آنها و همچنین تأثیر این همگرایی بر میزان امنیت پایدار، مسئلة این پژوهش بوده است؛ لذا این تحقیق در پی شناسایی عوامل مؤثر بر همگرای چکیده کاملبا توجه به موقعیت ژئوپولیتیکی استان آذربایجان غربی و تکثر قومی و فرهنگی آن، بررسی عوامل مؤثر بر تقویت ارتباط سازنده بین اقوام ساکن و همگرایی آنها و همچنین تأثیر این همگرایی بر میزان امنیت پایدار، مسئلة این پژوهش بوده است؛ لذا این تحقیق در پی شناسایی عوامل مؤثر بر همگرایی اقوام و تأثیر آن بر احساس امنیت پایدار در آذربایجان غربی است. روش تحقیق این پژوهش از نوع پیمایشی با پرسشنامة کتبی و جامعة آماری آن کل شهرهای دوقومیتی استان آذربایجان غربی و شهر مهاباد است. روش نمونهگیری در آن از نوع خوشهای و حجم نمونه 500 نفر است. با بررسی اطلاعات به دست آمده در این تحقیق نتایج زیر حاصل شده است: - همگرایی اقوام بر امنیت پایدار تأثیر مستقیم دارد و بیش از 20% از تغیيرات آن را تبیین میکند و به ترتیب بیشترین تأثیر را بر ابعاد امنیت ملی، امنیت انسانی و در نهایت بعد امنیت جهانی دارد. - از عوامل بررسی شده که تأثیرشان بر تقویت همگرایی اقوام معنیدار بوده است: سن و دخالت بیگانگان در دو بعد میزان استفاده و میزان اعتماد به بستههای فرهنگی و خبری رسانههای بیگانه، تأثیر معکوسی بر میزان همگرایی اقوام میگذارند. - از عوامل شناسایی شده دیگر که به صورت معنیدار بر تقویت همگرایی اقوام تأثیر میگذارند، به ترتیب، متغیرهای تأثیر دخالت نخبگان سیاسی، سرمایة فرهنگی، تحصیلات، ملیگرایی (ایرانی بودن)، دینگرایی، تصور مردم از فضای سیاسی- اداری و سابقة ازدواج برونگروهی در نزدیکان، بیشترین تا کمترین تأثیر را بر همگرایی اقوام در آذربایجان غربی دارند. - تأثیر عوامل زمینهای مانند جنسیت و نوع شغل سرپرست خانوار و همچنین متغیرهای اساسی احساس محرومیت نسبی وگرایش به جهان وطنی، بر تقویت همگرایی اقوام این استان از نظر آماری تأیید نشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
77 - تحول مفهوم «حاكميت» در قالب رويكردهاي سیاسی و بينالمللي
شهروز ابراهيمي«حاکمیت» اگرچه با تغییر و تحولات رخ داده در روابط بینالملل، حقوق بینالملل و اشکال ارتباطات، متحول شده، ولی این تحولات عملی بدون عقبة نظری صورت نگرفته است. اصل «حاکمیت» پس از معاهدة وستفالیا (1648) همراه با تأسیس سیستم دولتـ ملتها به وجود آمد؛ ولی این ادعای هنجاری و چکیده کامل«حاکمیت» اگرچه با تغییر و تحولات رخ داده در روابط بینالملل، حقوق بینالملل و اشکال ارتباطات، متحول شده، ولی این تحولات عملی بدون عقبة نظری صورت نگرفته است. اصل «حاکمیت» پس از معاهدة وستفالیا (1648) همراه با تأسیس سیستم دولتـ ملتها به وجود آمد؛ ولی این ادعای هنجاری و اصل حقوقی هرگز مطلق نبوده است. در عرصة نظریهپردازی تحول این اصل از سدههای 18و19 تا به امروز در نتیجة چالشهای نظری آن و در بستر تقابل رویکردها بوده که متحول شده و به تدریج از مطلق بودن آن کاسته شده است. در این مقاله، این تحولات که در اصل حاکمیت ایجاد شده، در بستر چهار تقابل نظری کلان سیاسی بینالمللی بررسی شده است: تقابل اول که ریشه در دورة روشنگری اروپا و سدههای 18 و 19 دارد بین «اجتماعگرایی» و «جهانـ میهنگرایی» است. تقابل دوم، «بین رئالیسم» و «ایدهآلیسم» است که از شکلگیری رسمی رشتة روابط بینالملل تا دهة 1970 ادامه دارد. تقابل سوم بین «نورئالیسم» و «لیبرالیسم» (از دهة1970 تا 1990) و بالأخره تقابل آخر بین رئالیسم و نورئالیسم با مجموعه نظریههای انتقادی پس از جنگ سرد است. ویژگی عمدة این چهار تقابل که از عصر روشنگری اروپا در عرصة نظریهپردازی حاکمیت و دولت آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد، این است که در هر یک از این تقابلهای نظریهپردازی، در واقع تقابل بین ایدة حاکمیتِ محدود به سطح«دولت» و حاکمیتِ «فراتر از سطح دولت» است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
78 - نسبت سوژه و قدرت در رمانهای دُنکیشوت و مادام بوواری با ابتنای بر دیدگاههای میشل فوکو
زینب صابر پرویز ضیاء شهابیرمان های دُنکیشوت و مادام بوواری از جمله آثار تأثیرگذار بر تاریخ ادبیات داستانی شمرده می شوند. در این مقاله تلاش شده با تكيه بر دیدگاه های میشل فوکو (1926-1984)، فیلسوف فرانسوی، این دو رمان مقایسه و تحلیل شود. فوکو با تبیین سازوکار ساختار قدرت در صورت بندی سوژه، به نق چکیده کاملرمان های دُنکیشوت و مادام بوواری از جمله آثار تأثیرگذار بر تاریخ ادبیات داستانی شمرده می شوند. در این مقاله تلاش شده با تكيه بر دیدگاه های میشل فوکو (1926-1984)، فیلسوف فرانسوی، این دو رمان مقایسه و تحلیل شود. فوکو با تبیین سازوکار ساختار قدرت در صورت بندی سوژه، به نقد مبانی متافیزیک غربی اهتمام دارد. طرح فکری فوکو، برملا کردن معیارها و اصول بدیهی انگاشته ای است که ساختار قدرت بر آن اساس، شکل بهنجارِ زیستن را تعریف میکند. در این طرح فکری، تفسیر آثار ادبی جایگاه حائز اهمیتی دارد. این مقاله می کوشد نحوة مواجهه و مقابلة دُنکیشوت و مادام بوواری را با فرایند بهنجارسازی در فرهنگ غربی تبیین کند و نشان دهد که این دو چگونه برای گریز از زندگی بهنجار، شیوه ای تازه از زیستن را بر مبنای ادبیات و داستان برای خویش خلق می کنند و به تعبیر بهتر با کمک گرفتن از ادبیات و جهان داستان، شکل دیگری از سوژهمندی را برای خود تعریف می کنند. در این فرایند، داستان و واقعیت و یا واژه ها و چیزها در هم می آمیزند. مقالة حاضر بر آن است تا از سویی طرح زندگی دُنکیشوت و مادام بوواری را بر اساس مفاهیم بهنجارسازی و انقیاد فوکو تحلیل و تبیین کند و نشان دهد که ادبیات در گونهای خاص می تواند به شکلی اصیل در مقابل ساختارهای مسلط بر زندگیِ بهنجار، بایستد و با استقرار خود به منزلة شکلی تازه و متمایز از هنجار مسلط، طرحی نو دراندازد؛ و از سوی دیگر نشان دهد که ساختار مسلط نیز در مقابل هر تفاوتی با مشخص کردن آن تفاوت به مثابة گونهای «نابهنجاری» به کنترل، اصلاح، طرد، حبس و حذف شکلهای مختلف غیریت مبادرت می ورزد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
79 - نظريه سازهانگاري متعارف و پژوهش در روابط بينالملل و استلزامات پژوهشی
ظهور و گسترش سازهانگاري(1) (constructivism) به عنوان يكي از چارچوبهاي مهم مفهومي و نظري در روابط بينالملل در دو دهه اخير با افزايش علاقه به تحقيقات تجربي در اين چارچوب همراه بوده است. پژوهش در چارچوب اين رويكرد استلزامات خاصي دارد كه متأسفانه در بسياري از تحقيقات و پ چکیده کاملظهور و گسترش سازهانگاري(1) (constructivism) به عنوان يكي از چارچوبهاي مهم مفهومي و نظري در روابط بينالملل در دو دهه اخير با افزايش علاقه به تحقيقات تجربي در اين چارچوب همراه بوده است. پژوهش در چارچوب اين رويكرد استلزامات خاصي دارد كه متأسفانه در بسياري از تحقيقات و پژوهشهاي جاري، بهويژه در پاياننامهها و رسالههاي دانشجويي، كمتر رعايت ميشود. به علاوه بسياري از دانشپژوهان جوان روابط بينالملل كه علاقه نظري به سازهانگاري دارند در اينكه چه دامنهاي از موضوعات را ميتوانند از اين منظر مورد تحقيق تجربي قرار دهند به ترديد دچار ميشوند. هدف اين مقاله آن است كه نشان دهد پژوهش سازهانگارانة متعارف چه استلزاماتي دارد و چه حوزههاي موضوعياي را ميتواند شامل شود. روش گردآوری دادهها در اين مقاله كتابخانهاي و با اتكا به متون نظري و فرا نظري و نيز تحقيقات تجربي پیشین بوده است و نشان ميدهد كه چگونه سازهانگاري ميتواند پايه نظري پژوهش تقريباً در همه حوزههاي موضوعي در روابط بينالملل باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
80 - نظريه سازهانگاري متعارف و پژوهش در روابط بينالملل و استلزامات پژوهشی
حميرا مشیرزادهظهور و گسترش سازهانگاري(1) (constructivism) به عنوان يكي از چارچوبهاي مهم مفهومي و نظري در روابط بينالملل در دو دهه اخير با افزايش علاقه به تحقيقات تجربي در اين چارچوب همراه بوده است. پژوهش در چارچوب اين رويكرد استلزامات خاصي دارد كه متأسفانه در بسياري از تحقيقات و پ چکیده کاملظهور و گسترش سازهانگاري(1) (constructivism) به عنوان يكي از چارچوبهاي مهم مفهومي و نظري در روابط بينالملل در دو دهه اخير با افزايش علاقه به تحقيقات تجربي در اين چارچوب همراه بوده است. پژوهش در چارچوب اين رويكرد استلزامات خاصي دارد كه متأسفانه در بسياري از تحقيقات و پژوهشهاي جاري، بهويژه در پاياننامهها و رسالههاي دانشجويي، كمتر رعايت ميشود. به علاوه بسياري از دانشپژوهان جوان روابط بينالملل كه علاقه نظري به سازهانگاري دارند در اينكه چه دامنهاي از موضوعات را ميتوانند از اين منظر مورد تحقيق تجربي قرار دهند به ترديد دچار ميشوند. هدف اين مقاله آن است كه نشان دهد پژوهش سازهانگارانة متعارف چه استلزاماتي دارد و چه حوزههاي موضوعياي را ميتواند شامل شود. روش گردآوری دادهها در اين مقاله كتابخانهاي و با اتكا به متون نظري و فرا نظري و نيز تحقيقات تجربي پیشین بوده است و نشان ميدهد كه چگونه سازهانگاري ميتواند پايه نظري پژوهش تقريباً در همه حوزههاي موضوعي در روابط بينالملل باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
81 - الاهیّات سیاسی ماکیاولی؛ جستوجوی مبانی متافیزیکی اندیشۀ سیاسی ماکیاولی
مجتبی یاورهدف از این پژوهش یافتن مبادی و مفروضات متافیزیکی پیدا و پنهان در اندیشۀ سیاسی ماکیاولی است؛ مبادی که ریشه در سیاستاندیشی او و موقعیت ویژهاش در تاریخ اندیشۀ سیاسی غرب دارد. علیرغم آنچه بسیاری از محققان تاریخ اندیشه، اندیشۀ سیاسی ماکیاولی را قلمرو واقعگری ناب میدانند چکیده کاملهدف از این پژوهش یافتن مبادی و مفروضات متافیزیکی پیدا و پنهان در اندیشۀ سیاسی ماکیاولی است؛ مبادی که ریشه در سیاستاندیشی او و موقعیت ویژهاش در تاریخ اندیشۀ سیاسی غرب دارد. علیرغم آنچه بسیاری از محققان تاریخ اندیشه، اندیشۀ سیاسی ماکیاولی را قلمرو واقعگری ناب میدانند و خود او را با عناوینی همچون بنیانگذار رئالیسم سیاسی، تا آستانۀ پوزیتیویست سیاسی (سرآغاز دوران جدید) فرا بردهاند، این نوشتار بر آن است که تأملات تجربی ماکیاولی پیرامون سیاست، متأثر از مقولاتی عمدتاً الاهیّاتی است که از اعصار گذشته بر جای مانده و رشتههای آن در اندیشۀ او نیز (همچون دیگر اومانیستهای رنسانس) دیده میشود. در این مقاله سعی شده است که ذیل سه محور، یعنی: اصل بنیادین، ربط میان فورتون و ویرتو، و منجیگرایی، ریشههای الاهیّاتی اندیشۀ سیاسی ماکیاولی آشکار شود و خوانشی الاهیّاتی از آن ارائه گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
82 - رئالیسم اسلامی و درک روابط بین¬الملل مدرن
حسین سلیمیدر این نوشته تلاش شده تا به دو پرسش بنیادین دربارة نگرش اسلامی در روابط بینالملل پاسخ داده شود. نخست آنکه آیا از دید اسلام واقعیتی خارج از ذهن انسان وجود دارد و آیا می توان با عقل انسانی به فهم مقولات واقعی دست یافت؟ و دوم آنکه آیا روابط بین-الملل امری واقع و مستحدث اس چکیده کاملدر این نوشته تلاش شده تا به دو پرسش بنیادین دربارة نگرش اسلامی در روابط بینالملل پاسخ داده شود. نخست آنکه آیا از دید اسلام واقعیتی خارج از ذهن انسان وجود دارد و آیا می توان با عقل انسانی به فهم مقولات واقعی دست یافت؟ و دوم آنکه آیا روابط بین-الملل امری واقع و مستحدث است؟ در این صورت آیا شناخت عقلی از این مقوله می تواند مبنا و اساس فهم دینی از روابط بین الملل باشد؟ برای پاسخگویی به این پرسش در میان نحلههای مختلف اندیشۀ اسلامی و شیعی، از نگرش واقع گرایانۀ علامه طباطبایی و آیتالله مطهری استفاده کرده ایم که خودشان آن را رئالیسم خواندهاند. بدیهی است مفهوم رئالیسم در این نگرش با مفهوم رایج رئالیسم در نظریه های روابط بین الملل که اندیشمندانی چون مورگنتا و والتس آن را نمایندگی می کنند، متفاوت است. این مکتب فکری با گونه ای از نگرش فقهی عقل گرا همراه و هماهنگ است که برای فهم احکام فقهی نیز برای عقل حجیتی تام قائل است. بر این مبنا نشان داده شده است که در این نگرش نه تنها به وجود واقعیت و توانایی عقل برای درک آن اعتقاد دارند، بلکه درک عقلایی انسان از پدیده های مستحدث را مبنای اصلی شناخت دینی میدانند. در بخش پایانی این مقاله با مروری اجمالی بر بنیادهای روابط بین الملل مدرن نشان داده شده است که کلیت روابط بین الملل و بنیادهای آن مثل کشور- ملت ها، سازمانهای بین-المللی و اقتصاد بین الملل، اموری مستحدث اند که در دو قرن اخیر به وجود آمده و در زمان شارع وجود نداشتهاند و نگرش اسلامی منوط به فهم عقلایی و کارشناسی آنها در وضعیت نوین است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
83 - سنجش الگوی نظری هابرماس بر اساس نسبت اخلاق و جمهوریت در اندیشة سیاسی کانت
ایرج رنجبر عباس منوچهریهابرماس برای تبیین نسبت اخلاق و سیاست، اندیشة سیاسی را به طورکلی به دو دورة کلاسیک و مدرن تقسیم می کند. از نظر وی، در دورة کلاسیک، اخلاق و سیاست در ارتباط با یکدیگر بوده اند؛ اما، در ابتدای دورة مدرن با حدوث دو تحول روش شناسانه و موضوعی، «فلسفة سیاسیِ» کلاسیک جای خود ر چکیده کاملهابرماس برای تبیین نسبت اخلاق و سیاست، اندیشة سیاسی را به طورکلی به دو دورة کلاسیک و مدرن تقسیم می کند. از نظر وی، در دورة کلاسیک، اخلاق و سیاست در ارتباط با یکدیگر بوده اند؛ اما، در ابتدای دورة مدرن با حدوث دو تحول روش شناسانه و موضوعی، «فلسفة سیاسیِ» کلاسیک جای خود را به علم یا «فلسفة اجتماعی» داد و این سرآغاز جدایی روزافزون اخلاق از سیاست شد. بدین سان، سیاست از نهادی که زمینه ساز تحقق سعادت شهروندان است، به نهادِ مدیریت و تکنیکِ کنترل روابط اجتماعی و غرایز انسانی مُبدل می شود. هابرماس صیرورت مذکور را به آراء کانت هم تعمیم می دهد. مقالة حاضر، در صدد است تا با توجه به شناسه ها و مختصات اندیشة سیاسی کانت، نشان دهد که داعیة مزبور به کانت قابل تعمیم نیست؛ چرا که در اندیشة سیاسی کانت نیز همانند اندیشة سیاسی کلاسیک، سیاست بسترساز تحقق مفاهیم اخلاقی است، با این تفاوت که در اندیشة کانت مفهوم «سعادت» جای خود را به مفهوم «خودآیینی» و «کمال» می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
84 - بررسی تطبیقی دیدگاههای جریان اصولگرا و اصلاحطلب نسبت به مشارکت سیاسی زنان در جمهوری اسلامی ایران (1376-1384)
محمد عابدی اردکانی پروین عظیمیاز پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون دو جریان فکری و سیاسی مهم و مؤثّر به منصه ظهور رسیدهاند. جریان اولی را که میتوان به لحاظ فکری آن را «جریان اسلامگرای فقاهتی» و از حیث سیاسی «جریان اصولگرا» نامید، بار اول در دهة شصت و بار دیگر در دهة هشتاد به اوج قدرت خود رسید وک چکیده کاملاز پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون دو جریان فکری و سیاسی مهم و مؤثّر به منصه ظهور رسیدهاند. جریان اولی را که میتوان به لحاظ فکری آن را «جریان اسلامگرای فقاهتی» و از حیث سیاسی «جریان اصولگرا» نامید، بار اول در دهة شصت و بار دیگر در دهة هشتاد به اوج قدرت خود رسید وکماکان به آن ادامه میدهد. در مقابل، جریان دوم که میتوان از نظر فکری آن را «جریان نواندیش دینی» و از منظر سیاسی «جریان اصلاحطلب» خواند، در دهة هفتاد به اوج رشد خود رسید و از آن زمان، بهویژه پس از حوادث دهمین انتخابات ریاست جمهوری، به افولگراییده است. هدف اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی دیدگاههای این دو جریان نسبت به مسئلة حقوق زنان، بهویژه مقولة مشارکت سیاسی آنهاست و فرضیة آن نیز عبارت است از اینکه: «مبانی فکری و دینی متفاوت این دو جریان، منجر به موضع ناهمگون آنها نسبت به مسئلة حقوق زنان، بهخصوص مقولة مشارکت سیاسی آنها، شده است». برای ارزیابی این فرضیه، سعی بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی مبانی فکری و تلقی دینی دو جریان مذکور، مواضع آنها نسبت به مقوله حقوق زنان، بهویژه در زمینة مشارکت سیاسی و خانواده، مقایسه شود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که از یکسو بین مواضع دو جریان مذکور نسبت به حقوق زنان تفاوتهای قابل توجهی وجود دارد و از سوی دیگر، این اختلافات اساساً ناشی از تفسیر متفاوت، ولی غیرمنعطف، آنها نسبت به دین است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
85 - کنش طبقاتی و تأثیر آن بر ادبیات داستانی ایران؛ مطالعه موردی رضا براهنی
محمدرضا صدقی رضوانی حاتم قادریدر طول تاریخ معاصر ایران، ادبیات به عنوان قالبی برای بیان تحولات جامعه بهویژه پس از مواجهة ایرانیان با رخداد تجدد در انقلاب مشروطیت مورد توجه بوده است. در این میان بخشی از نیروها و فعالان ادبی ایرانی که گرایشهای چپ گرایانه در عرصه اندیشه سیاسی داشتند، ادبیات را به عنو چکیده کاملدر طول تاریخ معاصر ایران، ادبیات به عنوان قالبی برای بیان تحولات جامعه بهویژه پس از مواجهة ایرانیان با رخداد تجدد در انقلاب مشروطیت مورد توجه بوده است. در این میان بخشی از نیروها و فعالان ادبی ایرانی که گرایشهای چپ گرایانه در عرصه اندیشه سیاسی داشتند، ادبیات را به عنوان روش و مشی خود برای مبارزه انتخاب کردند. رضا براهنی در قامت یک نویسنده و منتقد ایرانی در چارچوب چپ فرهنگی در عرصه ادبی ایران قرار می گیرد. او در سالهای قبل و بعد از انقلاب ایران دست به تولید آثاری در حوزه نقد، شعر و داستان می زند که از یکسو واجد مضامینی چون کنش طبقاتی است و از سوی دیگر نشاندهندة تعهد او نسبت به تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه ای است که در آن زیست فکری می کند. این تعهد خود مبتنی بر نوعی حماسهگرایی استوار بر اندیشه چپ است. از این رو میتوان کنش طبقاتی موجود در آثار براهنی را متأثر از چپ-گرایی حماسی او دید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
86 - نهادگرایی به عنوان الگویی برای تحلیل سیاسی
حجت کاظمینقطة ثقل تحلیل نهادگرایانه، تأکید بر نقش نهادها به عنوان یک متغیر مستقل در شکل دادن به روندها و نتایج کنشهای فردی و جمعی و پدیدههای اجتماعی و سیاسی است. علوم اجتماعی معاصر به دلیل غلبة رویکردهاي زمينه گرا (در جامعه شناسي و علوم سياسي) و كمي گرا (در حوز ة اقتصادي) به ت چکیده کاملنقطة ثقل تحلیل نهادگرایانه، تأکید بر نقش نهادها به عنوان یک متغیر مستقل در شکل دادن به روندها و نتایج کنشهای فردی و جمعی و پدیدههای اجتماعی و سیاسی است. علوم اجتماعی معاصر به دلیل غلبة رویکردهاي زمينه گرا (در جامعه شناسي و علوم سياسي) و كمي گرا (در حوز ة اقتصادي) به تحليل جايگاه متغير نهادي در شکل دادن به پدیدههای اجتماعي، اقتصادي و سياسي توجة كافي نشان نداده است. اين مقاله در وهلة نخست در پی معرفي چشمانداز نهادگرايانه در تحليل اجتماعي و سياسي، تحولات و تنوعات دروني اين رويكرد است. هدف دوم این مقاله آن است که نشان دهد نهادگرایی تاریخی به عنوان یکی از گونههای نئونهادگرایی به خاطر دیدگاه پویای خود در مقولة تغییر نهادی، میتواند چارچوبي مناسب براي تلفيق رويكرد نهادگرا و زمينه گرا در تحليل سياسي فراهم آورد. مطابق این نگرش، هرچند به اشکال مختلف نهادها باید به عنوان متغیری مستقل در شکل دادن به رفتارهای کنش گران اجتماعی و سیاسی شود، این نهادها پدیدههای تکوین یافته در متن ستیزههای اجتماعی و سیاسی تاریخی هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
87 - اینترنت و رادیکال دموکراسی: درآمدی بر شکلگیری رادیکال دموکراسی مجازی
میثم قهرمان مجید عباسزاده مرزبالیدموکراسی کثرت گرای رادیکال لاکلائو و موفه راهی است برای خاتمه دادن به هر گونه اندیشة ذاتی دربارة زندگی سیاسی؛ راهی که در آن قدرتهای پراکنده، هژمونی های موازی و در نتیجه گفتمان های متعدد شکل می گیرد. گفتمان هایی که توانایی اقناع و اشباع کنندگی گزاره های آنها می تواند آن چکیده کاملدموکراسی کثرت گرای رادیکال لاکلائو و موفه راهی است برای خاتمه دادن به هر گونه اندیشة ذاتی دربارة زندگی سیاسی؛ راهی که در آن قدرتهای پراکنده، هژمونی های موازی و در نتیجه گفتمان های متعدد شکل می گیرد. گفتمان هایی که توانایی اقناع و اشباع کنندگی گزاره های آنها می تواند آنهـا را به گفتمـان هژمـونیک تبـدیل نماید. اما آنچه در این دموکراسی رادیکال پراهمیت جلوه مینماید آن است که در نتیجة توسعة فرهنگی ناشی از پست مدرنیسم و بازی های گفتمانی باید غیریت و تکثر موجود در جامعه در شکل رقابت حفظ شود. نگارندگان معتقدند که بر خلاف دنیای واقعی، درون فضای مجازی امکان تحقق چنین رقابتی فراهم می گردد. از اینرو در این نوشتار از آن به رادیکال دموکراسی مجازی یاد می گردد؛ رادیکال دموکراسی ای که توانایی بسیاری برای تأثیرگذاری در زندگی اجتماعی و سیاسی دارد. در نتیجه سؤال اصلی این مقاله که درصدد پاسخ به آن هستیم، این است که اینترنت چگونه باعث شکل دهی و تحقق رادیکال دموکراسی مجازی می شود؟ فرضیة نوشتار حاضر این است که فضای مجازیِ اینترنت با ویژگی های منحصر به فردی نظیر ابرمتنی، ابرشبکه ای، کنش تعاملی و تمرکززدایی قدرت رسانه ای که به وسیلة دو ویژگی امکان دست یابی به هویت مجازی و امکانات تخصصی و فنی غیر انحصاری اینترنت تضمین می گردد، توانایی شکل دهی به رادیکال دموکراسی مجازی را دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
88 - کثرتگرایی سیاسی: میان نظریه و واقعیت
محسن عباسزاده فرزاد سوریاز بنیادی ترین پرسش های پیش ِ روی سیاست پژوهان، موضوع قدرت، الگوهای توزیع آن، کیفیت رابطۀ حکومت با شهروندان و گروهها و میزان تأثیرگذاری آنها بر فرایند تصمیمگیری سیاسی است. هدف کثرت گرایی در مقام رویکردی نظری به سیاست نیز تبیین و ارزیابی این مسایل بود. از اینرو سیاست ر چکیده کاملاز بنیادی ترین پرسش های پیش ِ روی سیاست پژوهان، موضوع قدرت، الگوهای توزیع آن، کیفیت رابطۀ حکومت با شهروندان و گروهها و میزان تأثیرگذاری آنها بر فرایند تصمیمگیری سیاسی است. هدف کثرت گرایی در مقام رویکردی نظری به سیاست نیز تبیین و ارزیابی این مسایل بود. از اینرو سیاست را عرصۀ رقابت گروههای مختلفی تعریف می کرد که به دلیل دسترسی شان به منابع متفاوت، هیچ یک قادر به تسلط کامل بر سایرین نبوده، تصمیمات سیاسی نیز حاصل توازن نیروها و فرایندی گشوده تلقی میگشت. این مقاله پس از تبیین این رویکرد در پیوند با اندیشۀ دموکراسی و مقایسۀ برداشت های متقدم و متأخر از آن، به بررسی دلا لت های عینی آن در نظم سیاسی میپردازد تا صحت تحلیل های آن را در عمل ارزیابی کند. بنابراین در پاسخ به این پرسش که آیا واقعیت سیاسی موجود، مؤیّد مفروضات تئوریک رویکرد کثرت گراست، موضعی بینابینی (بسته به نوع برداشت از کثرت گرایی) اتخاذ می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
89 - تحليل جامعهشناسي سياسي از چشمانداز گفتماني: منطق و برآيندهاي معرفتشناختي
علي حسنپور Alia shraf Nazariدر سالهاي اخير در اثر تحولاتي مانند جهانی شدن، گسترش ارتباطات، شکل گيري جنبش هاي جديد اجتماعي، مفاهيم کلاسيک جامعه شناسي سياسي مانند دولت، ايدئولوژي، قدرت، گروهها و نظام اجتماعي، طبقه و... تحولات عميقي یافته اند؛ به گونه اي که به نظر ميرسد نظريههاي مارکسيستي، نظرات چکیده کاملدر سالهاي اخير در اثر تحولاتي مانند جهانی شدن، گسترش ارتباطات، شکل گيري جنبش هاي جديد اجتماعي، مفاهيم کلاسيک جامعه شناسي سياسي مانند دولت، ايدئولوژي، قدرت، گروهها و نظام اجتماعي، طبقه و... تحولات عميقي یافته اند؛ به گونه اي که به نظر ميرسد نظريههاي مارکسيستي، نظرات اثبات گرايي و رفتارگرايي، تحليل وبري از جامعه و دولت، نخبهگرايي، کارکردگرايي، پلوراليسم وکورپوراتيسـم براي تحليـل جامعۀ امروز ناتوان و ضعيف به نظر مي رسد. در سال هاي اخير، نظریۀ گفتمان توانسته است بين عناصري مانند قدرت، ايدئولوژي و فرهنگ ارتباط برقرار کند و در حوزههاي مختلف علوم انساني به ويژه علوم سياسي، کاربرد وسيعي پيدا کند. در اين پژوهش تلاش شده پس از فهم نظريۀ گفتمان، ماهيت دولت، مبناي شکل گيري گروههاي اجتماعي، قدرت، فرهنگ، «جنبش هاي اجتماعي جديد» و نحوۀ منازعۀ گفتمان ها در عرصۀ جامعه براي تبديل شدن به گفتمان هژمون، نقش سوژه در مبارزات سياسي و «جايگاه دولت» از منظر جامعه شناسي سياسي تحليل و بررسی شود. از جمله مهم ترین نتايج پژوهش حاضر مي توان به اهميت يافتن فرهنگ به عنوان عرصۀ منازعه و مواجهه، توجه به «بازنمودها» و وانمودهها، تکثر نگرشها و منافع، تفکيک زدايي از حوزههاي مختلف جامعه و کشيده شدن منازعۀ قدرت به سطح جامعه و عرصۀ «خيابان» و... اشاره کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
90 - بررسی تطبیقی امکانات نظری کاربردی شدن نظریههای تنوع فرهنگی (لیبرالیسم، پسالیبرالیسم، نسبیگرایی و باهمادگرایی)
سارا نجف پور سید جواد امام جمعهزادهبرخلاف پیشبینیها و علی رغم پیشرفت روزافزون فناوریهای ارتباطی، جوامع بشری امروز نه تنها به سمت یکدست شدن کامل پیش نمیروند، بلکه هویتها، سبکهای مختلف زندگی و همچنین اقلیتهای قومی و مذهبی که تا چند دهۀ گذشته بیمناکِ از دست دادن هویت خود بودند با استفاده از امکانات دنیای چکیده کاملبرخلاف پیشبینیها و علی رغم پیشرفت روزافزون فناوریهای ارتباطی، جوامع بشری امروز نه تنها به سمت یکدست شدن کامل پیش نمیروند، بلکه هویتها، سبکهای مختلف زندگی و همچنین اقلیتهای قومی و مذهبی که تا چند دهۀ گذشته بیمناکِ از دست دادن هویت خود بودند با استفاده از امکانات دنیای امروز، دوباره سر برافراشته و میکوشند وجوه تمایز خود با دیگران را مطرح کنند و به این ترتیب، حق حفظ سنتها و عمل مطابق با آن را برای خود محفوظ نگاه دارند. در این عرصه چگونگی تعامل و کنش متقابل و عادلانۀ هویتها، فرهنگها و اقلیتها و اکثریتها با هم مسئلهای اسـت که نظریه های مختلفی در مورد آن ارائه شده است که اغلب برآمده از متن فرهنگ لیبرال بوده و ابعاد هنجاری آنها متوجه این جامعه و فرهنگ است. مقالۀ پیش رو، در پی فهم این نکته است که کدام یک از این نظریهها، امکانات نظری بیشتری برای کاربردی شدن در جوامع چند فرهنگی دارند؟ در بررسی تطبیقی و انتقادی، مهمترین رویکردها و نظریههای تنوع فرهنگی از جمله رویکردهای لیبرال، پسالیبرال، نسبیگرایانه و باهمادگرایانه به نظر میرسد که رویکرد باهمادگرایانه در جوامعی که تنوع فرهنگی دارند، میتواند امکانات نظری بیشتری برای کاربردی شدن داشته باشد. پژوهش پیش رو برای پاسخ به پرسش خود از روش توصیفی و تحلیلی و ابزار کتابخانهاي بهره میبرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
91 - تبیین نظری «قدرت نرم» بر مبنای نگرشی فرا«نای» به کاربست «منابع غیر مادی قدرت» در سیاست خارجی
سید اصغر کیوان حسینی راحله جمعهزادهمفهوم قدرت نرم که در اواخر دهۀ 1980 جوزف نای آن را ارائه کرد، بخش گستردهای از ادبیات مربوط به رویکرد غیر مادی به قدرت (به ویژه در ارتباط با امریکا) را در بر گرفته است. نکتۀ مهم، موقعیت انحصاری این نوع «نگرش نای محور» است که باعث شده دیگر آرا و نظراتی که در حوزۀ تشریح چ چکیده کاملمفهوم قدرت نرم که در اواخر دهۀ 1980 جوزف نای آن را ارائه کرد، بخش گستردهای از ادبیات مربوط به رویکرد غیر مادی به قدرت (به ویژه در ارتباط با امریکا) را در بر گرفته است. نکتۀ مهم، موقعیت انحصاری این نوع «نگرش نای محور» است که باعث شده دیگر آرا و نظراتی که در حوزۀ تشریح چگونگی کاربست نرم قدرت در سیاست خارجی تقدم و اولویت دارند (مانند نظریۀ جنگ عادلانه، برداشت صلح دموکراتیک، تفسیر پساگرامشینی از چیره طلبی و...)، مورد غفلت و کم توجهی قرار گیرند. این نوشتار میکوشد تا بر مبنای تشریح بعد نرمافزاری رویکردهای یاد شده در کنار آرای نای، بر این معنا پافشاری کند که در روند نظریهپردازی روابط بینالملل، دیدگاه وی تنها یکی از نظریههایی است که بر وجه نرم قدرت پافشاری کرده و باید از الگویی فرانای تبعیت کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
92 - تضمنات سياسي سينماي «عباس كيارستمي»
سيد محسن علويپور عباس منوچهریمعمولاًسینمای سیاسی را سینمایی میدانند که به یکی از امور مشخصاً سیاسی - واقعه، زندگی نامه و یا فرایند سیاسی- بپردازد. در حالی که به نظر میرسد این تعریف نه جامع و نه مانع است و در شمولیت بر فیلمهایی که سویههای هنجاری سیاسی دارند، اما ضرورتاً مسئلهای سیاسی را روایت ن چکیده کاملمعمولاًسینمای سیاسی را سینمایی میدانند که به یکی از امور مشخصاً سیاسی - واقعه، زندگی نامه و یا فرایند سیاسی- بپردازد. در حالی که به نظر میرسد این تعریف نه جامع و نه مانع است و در شمولیت بر فیلمهایی که سویههای هنجاری سیاسی دارند، اما ضرورتاً مسئلهای سیاسی را روایت نمیکنند، ناتوان است. از اینرو لازم است با بازاندیشی در این تعریف، مؤلفههای سینمای سیاسی هنجاری را شناسایی کرد. مقالۀ حاضر با هدف انجام چنین کاری، به کاوش در وجوه هنجاری سیاسی آثار «عباس کیارستمی»، سینماگر مشهور ایرانی میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
93 - بازنمایی انگاره¬های فلسفۀ اخلاق کانتی در اندیشۀ سیاسی «جان رالز»
سید حسین اطهری نعیمه اسدیپور«جان رالز» متأثر از فلسفۀ اخلاقی کانت بوده و بازنمایی فلسفۀ اخلاق کانتی در آثارش مشهود است. در این مقاله به منظور آشکار کردن میراث کانت برای نظریۀ سیاسی وی، سه موضوع انسان گرایی، ارائۀ بدیل اخلاقی و سازنده گرایی بررسی میشود. در بخش انسان گرایی، اهمیت انسان در اندیشه ها چکیده کامل«جان رالز» متأثر از فلسفۀ اخلاقی کانت بوده و بازنمایی فلسفۀ اخلاق کانتی در آثارش مشهود است. در این مقاله به منظور آشکار کردن میراث کانت برای نظریۀ سیاسی وی، سه موضوع انسان گرایی، ارائۀ بدیل اخلاقی و سازنده گرایی بررسی میشود. در بخش انسان گرایی، اهمیت انسان در اندیشه های کانت و رالز تبیین شده است. کانت انسان را هدف میداند نه وسیله. همین مسئله در اندیشه های این دو، سبب ارائۀ بدیل اخلاقی در برابر اخلاق غایت گرایانه شد که اخلاق وظیفه گرایانه نام دارد. تأثیر کانت بر پیروانش تا آنجا بود که آنها از جمله رالز را لیبرال های وظیفه شناس یا کانتی مینامند. تلاش کانت و به پیروی از وی رالز برای ایجاد ارتباطی مناسب بین مفهوم شخص آزاد و برابر و مفهوم عدالت، سازنده گرایی خاص آنها را به وجود آورده است. در این مقاله سعی شده است تا فلسفۀ سیاسی و انگاره های اخلاق کانتی اندیشۀ رالز بر اساس روش هنجاری تبیین شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
94 - زبان، قدرت و ایدئولوژی در رویکردِ «انتقادیِ» نورمن فرکلاف به تحلیلِ گفتمان
جهانگیر جهانگیری علی بندرریگیزادهبا توجه به نقشی که زبان در ساختار قدرت ایفا میکند - و چه بسا ممکن است که زبانِ یک گروه، تبدیل به ایدئولوژیِ حاکم شود - و با توجه به اینکه موضع یک طرف را نسبت به طرفِ دیگر تعیین می کند و با توجه به اهمیتی که هماکنون در سازمان های بین المللی و کردارهای دیپلماتیک برای آن چکیده کاملبا توجه به نقشی که زبان در ساختار قدرت ایفا میکند - و چه بسا ممکن است که زبانِ یک گروه، تبدیل به ایدئولوژیِ حاکم شود - و با توجه به اینکه موضع یک طرف را نسبت به طرفِ دیگر تعیین می کند و با توجه به اهمیتی که هماکنون در سازمان های بین المللی و کردارهای دیپلماتیک برای آن قائل هستند، توجه به پدیدۀ زبان و گفتمان و کاوش در جهت تحلیلِ آن، ضرورتی است که کمتر بدان پرداخته شده و می شود. اینچنین است که توجه و پرداختنِ به مکاتب، نظریه ها و روش های موجود در تحلیل گفتمان، ضروری و اجتنابناپذیر می گردد. این مقاله، به کاوش در رویکرد تحلیل گفتمانِ انتقادی می پردازد و می کوشد تا با استفاده از نظریات یکی از اعضای پیش رویِ آن یعنی «نورمن فرکلاف»، به آشکارسازی خصوصیات این رویکرد و وجوه تمایز آن از سایر رویکردهایِ تا حدی مشابه پرداخته، رابطۀ میانِ زبان، قدرت و ایدئولوژی را در آن مورد مداقه قرار دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
95 - امکانسنجی برقراری دموکراسی کثرتگرا در اندیشۀ «شریعتی»
احمد رضايي مجيد سفري دوغاییاین نوشتار با هدف بررسی دیدگاه «علی شریعتی» دربارۀ ماهیت انسان و رابطۀ آن با دمکراسی انجام شده است. با توجه به اینکه شریعتی در زمانه خود یکی از روشن فکران دینی تأثیرگذار بر فضای معرفت شناختی جامعه بوده است، تحلیلهای متفاوتی دربارۀ آرای شریعتی، به ویژه دمکراسی در محافل چکیده کاملاین نوشتار با هدف بررسی دیدگاه «علی شریعتی» دربارۀ ماهیت انسان و رابطۀ آن با دمکراسی انجام شده است. با توجه به اینکه شریعتی در زمانه خود یکی از روشن فکران دینی تأثیرگذار بر فضای معرفت شناختی جامعه بوده است، تحلیلهای متفاوتی دربارۀ آرای شریعتی، به ویژه دمکراسی در محافل علمی و آکادمیکی صورت گرفته است، به طوری که برخی صاحب نظران اظهار می کنند که شریعتی به دمکراسی چندان روی خوش نشان نداده و حتی مخالف آن بوده است و عده ای دیگر بر این باورند که وی اعتقاد به دمکراسی متعهدانه داشته است. از این رو در این مقاله با روش اسنادی از نوع منابع دست اول، ضمن تشریح دیدگاه ایشان دربارۀ ماهیت و نقش انسان در فرایندها و ساختارهای اجتماعی به ویژه دمکراسی، با ارائۀ ادله و شواهدی از آثار شریعتی، برداشت های یادشده مورد نقد قرار گرفت و با توصیف دمکراسی کثرت گرایانه، آثار شریعتی با معیارهای دمکراسی در قالب نظریۀ «رابرت دال» تحلیل شد. بررسی ها نشان داد که شریعتی نه تنها با دمکراسی مخالفتی نداشته، بلکه قائل به دمکراسی کثرتگرایانه بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
96 - جامعۀ سیاسی مطلوب در اندیشۀ «شیخ محمد اسماعیل محلاتی»
محمدعلي توانا محمود علیپوربه نظر می رسد هر اندیشۀ سیاسی در درون خود حاوی گونه ای جامعۀ سیاسی مطلوب است. این جامعۀ سیاسی می تواند همانند مدینۀ فاضلۀ «فارابی» آشکار باشد یا همانند جامعۀ آرمانی «سهروردی»، نهان. نظریه پردازی دربارۀ جامعۀ سیاسی مطلوب، حاصل بحران سیاسی و اجتماعی است. یکی از دوره های چکیده کاملبه نظر می رسد هر اندیشۀ سیاسی در درون خود حاوی گونه ای جامعۀ سیاسی مطلوب است. این جامعۀ سیاسی می تواند همانند مدینۀ فاضلۀ «فارابی» آشکار باشد یا همانند جامعۀ آرمانی «سهروردی»، نهان. نظریه پردازی دربارۀ جامعۀ سیاسی مطلوب، حاصل بحران سیاسی و اجتماعی است. یکی از دوره های پرتلاطم در تاریخ ایران زمین، عصر قاجار است که با بحران های مختلف، از جمله قدرت مطلقه و استعمار مواجه است. این بحران ها، متفکران بسیاری را به تأمل واداشته است و هر کدام به فراخور خود پاسخی بدان ارائه داده اند. «شیخ محمد اسماعیل محلاتی»، یکی از این متفکران است که اندیشۀ سیاسی وی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به نظر می رسد پاسخ محلاتی بدین بحران ها و جامعۀ مطلوب سیاسی وی، تا حدودی متفاوت از هم عصرانش است. بر این اساس مقالۀ حاضر با این پرسشها روبه روست: پاسخ خاص محلاتی به بحران های عصر مشروطیت چیست؟ جامعۀ مطلوب سیاسی وی چگونه جامعه ای است؟ این جامعه،چه ویژگی هایی دارد؟ و نهایتاً اینکه چه نسبتی می توان میان عدالت و منفعت (مصلحت) عمومی در این جامعه مطلوب برقرار کرد؟ به عنوان فرضیه می توان گفت جامعۀ سیاسی مطلوب محلاتی، گونه ای نظام مردم سالارانۀ دینی است که حول محور مفاهیمی همچون عدالت، عقلانیت، منفعت (مصلحت) عمومی، قانون، آزادی (حریت)، برابری (مساوات)، تساهل و مشارکت عمومی بنا می شود. البته معنای این مفاهیم در اندیشۀ سیاسی محلاتی را می بایست در بستر ذهنی، زبانی و فرهنگی همان عصر جست وجو کرد و با تفاسیر رایج مدرن در دنیای مغرب زمین تاحدودی متفاوت است. به بیان ساده، این مفاهیم در اندیشۀ سیاسی محلاتی به شدت صبغۀ دینی و بومی می یابد. همچنین به نظر می رسد که می توان میان عدالت و منفعت (مصلحت) عمومی نسبت این همانی برقرار کرد. این مقاله با بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و چهارچوب نظری «منطق درونی»، به بازخوانی اندیشۀ سیاسی محلاتی می پردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
97 - تاریخ عقاید، تاریخ فکری و مطالعات سیاسی
سيد صادق حقيقتتاریخ عقاید که به تبیین و تحول ایده ها در طول تاریخ می پردازد، می تواند قرین و یا جزء تاریخ فکری تلقی شود. تفاوت «کوئنتین اسکینر» و «لاوجوی» در این است که اسکینر به ایده اصالت نمی دهد و برعکس، ایده ها را در دل شرایط تاریخی و اجتماعی ملاحظه می کند. این دو حوزۀ تحقیقاتی، چکیده کاملتاریخ عقاید که به تبیین و تحول ایده ها در طول تاریخ می پردازد، می تواند قرین و یا جزء تاریخ فکری تلقی شود. تفاوت «کوئنتین اسکینر» و «لاوجوی» در این است که اسکینر به ایده اصالت نمی دهد و برعکس، ایده ها را در دل شرایط تاریخی و اجتماعی ملاحظه می کند. این دو حوزۀ تحقیقاتی، هر چند در اصل به رشتۀ تاریخ تعلق دارند، در فهم اندیشۀ سیاسی نیز کاربرد پیدا کرده اند. در این بین، مکتب کمبریج - و به ویژه اسکینر- توانسته اند مرز میان فلسفۀ تحلیلی و قاره ای را بردارند و از این طریق، بین زمینه گرایی و متن گرایی پل بزنند. راه-حلی که ایشان ارائه کرده اند، راه حل سوم و بینابینی است که می توان از آن به همروی زمینه گرایی و متن گرایی تعبیر نمود. به نظر می رسد مطالعات سیاسی (اسلامی و ایرانی) علاوه بر نیاز به ملاحظۀ زمینه ها، می تواند با بهره بردن از مزایای این راه بینابینی، از کاستیهای هر یک از دو روش فوق رها شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
98 - مفهوم خود و نسبت آن با عمل سیاسی در اندیشۀ «هانا آرنت» و «هربرت مارکوزه»
محمد عابدی اردکانی محمود علیپوردر ارتباط با مفهوم «خود»، آثار و نوشته های فراوان وجود دارد. با وجود این، یکی از تعاریف آن، به خصوص در تلقی مدرنیستی و پسامدرنیستی آن، به فضایی از استقلال و کنشگری خودمختار فاعل شناسا اشاره دارد؛ چنان که در پیشبرد خویش، «خودرانشی» و در عبارتی مانند «خودش کرد»، می توان ا چکیده کاملدر ارتباط با مفهوم «خود»، آثار و نوشته های فراوان وجود دارد. با وجود این، یکی از تعاریف آن، به خصوص در تلقی مدرنیستی و پسامدرنیستی آن، به فضایی از استقلال و کنشگری خودمختار فاعل شناسا اشاره دارد؛ چنان که در پیشبرد خویش، «خودرانشی» و در عبارتی مانند «خودش کرد»، می توان این امر را مشاهده کرد. اساساً این تلقی از مفهوم خود در میان اندیشمندان سیاسی نیز به کرات مشاهده می شود. دو تن از این متفکران قرن بیستم که با این تلقی مطالبی را به رشته تحریر درآورده اند، «هانا آرنت» و «هربرت مارکوزه» هستند. از یکسو آرنت با مطرح کردنِ مفهومِ «تکثر انسانی»، به دنبال این ایده است که انسان ها را به عنوان «فاعل شناسا» و به عنوان موجودی متمایز و آزاد آشکار سازد. او نهایتاً این طریقه را با مفهوم «عمل» پیوند می دهد تا از این طریق، خودِ انسانی را به عنوان نقش دهندگان به نظام سیاسی معرفی کند. از طرف دیگر، هربرت مارکوزه قرار دارد که خصوصاً در کتاب «انسان تک ساحتی» به دنبال فعال ساختن انسانها به عنوان خودهای کنشگر و مستقل از چنگال یک نوع پیوستگی است که جامعۀ سرمایه داری ایجاد کرده است. از این رو تا وقتی این پیوستگی وجود دارد، عمل سیاسی نیز محدود است. اساساً وجه متمایز مفهوم-بندی خود در اندیشۀ آرنت و مارکوزه، با فلسفۀ سیاسی غالب پیش از خود در این است که فلسفۀ سیاسی پیشین، خود را به شدت وابسته به «قدرت»، «سلطۀ فناوری»، «تکنولوژی» و «رسانه» و از اصالت خویش دور ساخته است و این دو با پیوند مجدد سوژه با عمل سیاسیِ متکی به خویشتن، درصدد بازیابی مجدد کنشگری سوژه همت می گذارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
99 - امکانسنجی تحلیل پارادایمی در فلسفۀ سیاسی فارابی
منصور میراحمدی میثم قهرمانتاکنون مطالعات گوناگونی دربارۀ فلسفۀ سیاسی «فارابی» صورت گرفته است، اما یکی از رهیافت هایی که می تواند چشم انداز تازه ای را برای فهم فلسفۀ سیاسی فارابی بازنماید، تحلیل پارادایمی است. در این نوشتار، به امکان سنجی تحلیل پارادایمی در فلسفۀ سیاسی فارابی خواهیم پرداخت. به عب چکیده کاملتاکنون مطالعات گوناگونی دربارۀ فلسفۀ سیاسی «فارابی» صورت گرفته است، اما یکی از رهیافت هایی که می تواند چشم انداز تازه ای را برای فهم فلسفۀ سیاسی فارابی بازنماید، تحلیل پارادایمی است. در این نوشتار، به امکان سنجی تحلیل پارادایمی در فلسفۀ سیاسی فارابی خواهیم پرداخت. به عبارت دیگر، بررسی خواهیم کرد که آیا با استخراج مبانی و پیش فرض های پنج گانۀ فلسفۀ سیاسی فارابی می توان تحلیل پارادایمی از آن ارائه نمود؟ فرضیۀ نوشتار حاضر بدین قرار است که با استخراج چنین مبانی و پیش فرض هایی می توان تحلیلی پارادایمی از فلسفۀ سیاسی فارابی ارائه کرد؛ تحلیلی که در آن، علاوه بر تفکیک مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، اجتماع شناسی و فرجام-شناسی، می توان خط سیر منطقی و پیوستگی معناداری میان این مبانی برقرار کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
100 - سودمندگرایی سیاسی و مردمسالاری دینی
عبدالمجید مبلغی«سودمندگرایی سیاسی» در عداد گرایشهای کلیدی در رویکرد به مردم سالاری شناسایی شده است. این اصل به یک معنا، نقشی محوری و تاریخی در تعینبخشی به نظریههای جدید مردم سالار بر عهده داشته است. مردم سالاری دینی، نظریهای مردم سالار به حساب میآید؛ با این حال و به رغم اهمیت و ن چکیده کامل«سودمندگرایی سیاسی» در عداد گرایشهای کلیدی در رویکرد به مردم سالاری شناسایی شده است. این اصل به یک معنا، نقشی محوری و تاریخی در تعینبخشی به نظریههای جدید مردم سالار بر عهده داشته است. مردم سالاری دینی، نظریهای مردم سالار به حساب میآید؛ با این حال و به رغم اهمیت و نقش سودمندگرایی در اندیشۀ مردم سالاری، به نظر میرسد بحث محصل و مؤثری در باب نسبت سودمندگرایی و مردم سالاری دینی ارائه نشده است. با لحاظ این مسئله، این نوشتار به امکان تطبیق سودمندگرایی سیاسی بر مردم-سالاری دینی میپردازد. بنا بر ادعای نوشتار سودمندگرایی سیاسی، به ویژه آنگونه که در شناخته شده ترینِ تقاریر آن توسط جان استوارت میل توضیح یافته است، بر بنیاد نظامهای اخلاقی بنا نهاده میشود؛ نظامهایی که از جمله میتوانند دینی باشد. این دیدگاه در مقابل رویکرد شناخته شده، اما کمتر مورد پژوهش واقع شده ای در جامعۀ علمی ما قرار میگیرد که سودمندگرایی را در تضاد با دین و نظام اخلاقی برآمده از آن معرفی میکند. تذکر این نکته ضروری است که این نوشتار در پی توضیح نسبت معرفتی میان سودمندگرایی سیاسی میلی و مردم سالاری دینی است. طبعاً برای اثبات نحوۀ سازگاری یا توافق یک نظام ویژۀ اخلاق دینی با سودمندگرایی، به حسب موضوع باید تلاش و بررسی تازهای انجام گیرد و از جمله، دلالتهای مردمسالاری دینی به صورت تطبیقی با دلالتهای سودمندگرایی مورد تأمل و موضع تحقیق قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
101 - امکانهای تکنولوژی اطلاعات در عرصۀ سیاست
روحالله اسلامیانقلاب تکنولوژی اطلاعات، عرصۀ اندیشه و عمل زندگی انسانها را در همة ابعاد دگرگون می کند و عرصة زندگی سیاسی نیز از این دگرگونی کنار نیست. مقالة حاضر، مبانی این تحول را از منظر فلسفه، جامعهشناسی و ارتباطات میکاود و در بستر خاص علوم سیاسی به رابطة کارآمد تکنولوژی اطلاعا چکیده کاملانقلاب تکنولوژی اطلاعات، عرصۀ اندیشه و عمل زندگی انسانها را در همة ابعاد دگرگون می کند و عرصة زندگی سیاسی نیز از این دگرگونی کنار نیست. مقالة حاضر، مبانی این تحول را از منظر فلسفه، جامعهشناسی و ارتباطات میکاود و در بستر خاص علوم سیاسی به رابطة کارآمد تکنولوژی اطلاعات و عرصة سیاست توجه دارد. این نوشته در قالب رویکردهای خوش بینانه و همدلانه، موضوع را بررسی میکند. مقاله ابتدا مبنا و پایة فلسفه و تکنولوژی اطلاعات را ترسیم میکند و پس از شرح آن، جنبههای چهارگانة پیوند آن با تکنولوژی اطلاعات و سیاست را در قالب جنگ اطلاعاتی، دیپلماسی دیجیتالی، دولت الکترونیکی و جامعۀ مدنی مجازی مورد کاوش قرار میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
102 - تفكر روشنفكران عصر قاجار و امکان گذار از نظریۀ حکومت به دولت
مهدی کاظمی زمهریردر عالم قدیم، با توجه به مفروض بودن ماهیت دینی اجتماع سیاسی و نظم مطلوب، حکومت در کانون نظریه پردازی قرار داشت. با ورود اندیشه های متجددانه به عالم ایرانی در عصر قاجار، شاهد فروپاشی بداهت این باورها و ضرورت بازاندیشی در آنها هستیم. روشن فکران در عصر قاجار متصدی چنین امر چکیده کاملدر عالم قدیم، با توجه به مفروض بودن ماهیت دینی اجتماع سیاسی و نظم مطلوب، حکومت در کانون نظریه پردازی قرار داشت. با ورود اندیشه های متجددانه به عالم ایرانی در عصر قاجار، شاهد فروپاشی بداهت این باورها و ضرورت بازاندیشی در آنها هستیم. روشن فکران در عصر قاجار متصدی چنین امری بودند. آنها چه میزان در بازاندیشی این باورها موفق شدند؟ روشن فکران برای بازاندیشی در باورهای به میراث رسیده از عالم قدیم، با موانع عملی مواجه بودند. از این رو آنها به جای پرداختن به بنیان های اجتماع سیاسی و دولت، استعمال درست اختیار سیاسی را - همانند متفکران عالم قدیم - موضوع اصلی نظریه پردازی خود قرار دادند. ولی بازاندیشی دربارۀ ترتیبات سیاسی و نحوۀ کاربست اختیار سیاسی توسط حکومت، بدون دریافتی از ماهیت اجتماع سیاسی ممکن نبود. از این رو روشن فکران با پذیرش نظریه ای ضمنی دربارۀ اجتماع سیاسی و با بهرهگیری از دو شاخص «خیر عمومی» و «حقوق عامه»، به بازاندیشی در نظریۀ سلطنت و رابطۀ شریعت و نظم سیاسی پرداخته، نظریه جدیدی دربارۀ حکومت عرضه کردند. اما نتیجه این رویکرد، خلق تنش تدریجی میان باورهای قدیم و جدید از نظم سیاسی و پدیدار شدن نظریههای سیاسی نوسازی شده فقهی بود. این نظریات با وجود تلاش برای مقاومت در برابر تصورات جدید از نظم سیاسی، برای اولین بار ناچار شدند که ماهیت اجتماع سیاسی و نه خصوصیات حکمران مطلوب را موضوع دقت نظر خود قرار دهند. در نتیجه، پدیدار شدن تفکر روشن فکری توانست پرسش از ماهیت دولت و اجتماع سیاسی را در کانون نظریهپردازی سیاسی متفکران ایرانی قرار دهد و راه را برای گذار تدریجی از «الگوی حکومت محور» به «الگوی دولت محور» نظریه-پردازی سیاسی بگشاید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
103 - اندیشۀ سیاسی ایرانشهری در دورۀ اسلامی
احمد بستانیاندیشۀ سیاسی ایران شهری، یکی از مهمترین مؤلفههای سنت اندیشۀ سیاسی در تاریخ ایران محسوب میشود. این اندیشه که در سنن و عقاید سیاسی ایرانیان باستان ریشه دارد، تلقی ویژهای از حکمرانی ارائه میدهد که با نگرش فلسفی به سیاست، که برگرفته از فلسفۀ سیاسی یونانی است، تفاوتهای چکیده کاملاندیشۀ سیاسی ایران شهری، یکی از مهمترین مؤلفههای سنت اندیشۀ سیاسی در تاریخ ایران محسوب میشود. این اندیشه که در سنن و عقاید سیاسی ایرانیان باستان ریشه دارد، تلقی ویژهای از حکمرانی ارائه میدهد که با نگرش فلسفی به سیاست، که برگرفته از فلسفۀ سیاسی یونانی است، تفاوتهای مهمی دارد. با اینکه ریشۀ این اندیشه به ایران باستان بازمیگردد، می توان تداوم آن را در تمدن اسلامی و در قالب های مختلفی مورد توجه قرار داد. از این حیث، سنت تفکر ایران شهری موقعیت ویژه ای دارد که پژوهش در باب آن، اسلوب ویژه ای را می طلبد؛ اسلوبی که قادر به توضیح تحول تاریخی چند هزار سالۀ این سنت فکری و نشان دادن نوعی وحدت در سرتاسر آن باشد. پژوهش حاضر درصدد است تا با نگاهی ویژه به اندیشۀ سیاسی در دورۀ اسلامی، به ویژه در دوران میانه، روایت های مختلف از اندیشۀ سیاسی ایران شهری را در تمدن اسلامی بازخوانی کند و به عبارت دیگر تجلیات مختلف این اندیشه در دورۀ اسلامی، توسط اندیشمندان مسلمان ایرانی را بررسد و جنبه های تداوم را در تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران برجسته نماید. بدین منظور، بررسی نظریۀ موسوم به «تداوم فرهنگی ایران»، اهمیت خاصی دارد و مبنای نظری مقالۀ حاضر را تشکیل میدهد. خواهیم کوشید تا در پرتو دستاوردهای این نظریه، جنبه های بازپرداخت اندیشۀ سیاسی ایران شهری و مفهوم کلیدی آن «فرّ ایزدی» را در اندیشۀ سیاسی اسلامی به بحث گذاشته و به صورت بندی آنها بپردازیم. بر اساس فرضیۀ این مقاله، اندیشۀ سیاسی ایران شهری در قالب های متعددی در دورۀ اسلامی بازتولید شده و هر یک از این روایت ها، دریافت ویژۀ خود را از مفهوم «فرّ ایزدی» عرضه داشته اند. از دید مقالۀ حاضر، پنج روایت فرّه ایزدی در تمدن اسلامی عبارتند از: روایت حماسی، روایت فلسفی، روایت اندرزنامه نویسان، روایت عرفانی و روایت اشراقی. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
104 - نقدی بر تحلیلهای طبقاتی مبتنی بر رفتار انتخاباتی طبقۀ متوسط جدید در انتخابات (با تأکید بر انتخابات ریاست جمهوری دورههای هفتم (1376) و نهم (1384))
سعید میرترابی سيد مهدي ميرعباسيدر فاصلۀ سالهای 1376 تا 1384، بسیاری از عوامل مؤثر در رشد و توسعۀ طبقۀ متوسط جدید در ایران همچون رشد اقتصادی، گسترش شهرنشینی، گسترش سطح آموزش و سواد، توسعة نهادهاي نظام سياسي و گسترش دستگاه بوروكراسي دولت، توسعۀ نشر و انتشارات و... همچنان به رشد خود ادامه دادند و در نت چکیده کاملدر فاصلۀ سالهای 1376 تا 1384، بسیاری از عوامل مؤثر در رشد و توسعۀ طبقۀ متوسط جدید در ایران همچون رشد اقتصادی، گسترش شهرنشینی، گسترش سطح آموزش و سواد، توسعة نهادهاي نظام سياسي و گسترش دستگاه بوروكراسي دولت، توسعۀ نشر و انتشارات و... همچنان به رشد خود ادامه دادند و در نتیجه میتوان انتظار داشت وزن قشر میانی جامعه در این سالها در میان گروهبندیهای اجتماعی رو به افزایش گذاشته باشد. از سوی دیگر در عمده تحلیلهای طبقاتی مرتبط با نتایج انتخابات در سالهای 1376 و 1380، بر نقش پیشرو طبقۀ متوسط تازه گسترش یافته در جامعه، در رقم زدن نتایج جدید و پیروزی شعارهای مرتبط با توسعۀ سیاسی تأکید شد. با این همه در شرایطی که عوامل مرتبط با گسترش طبقۀ متوسط جدید در جامعه در فاصلۀ سالهای 1376 تا 1384 همچنان به رشد خود ادامه دادند، در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 (در دور اول)، نامزد انتخاباتی ای که مستقیماً شعارهای مرتبط با توسعۀ سیاسی را سر داد، از پیروزی بازماند و در دور دوم نیز با وجود حمایت گستردۀ طیف اصلاح طلبان از نامزد رقیب، در نهایت فردی به پیروزی گسترده رسید که در شعارهایش، کمتر اثری از آمال و اهداف منتسب به طبقۀ متوسط جدید در جامعه دیده میشد. مقالۀ حاضر در توضیح این تحول معماگونه، نشان میدهد که «ساختار اقتصادی دولتی- رانتی در کشور، کاربرد تحلیلهای رایج طبقاتی به ویژه تحلیلهای مبتنی بر رفتار سیاسی و انتخاباتی طبقۀ متوسط جدید را با محدودیتهای خاصی روبه رو میکند و در پیشبینی نتایج انتخابات نمیتوان تنها بر عوامل و متغیرهای مرتبط با گسترش کمّی طبقۀ میانی و نقش هدایتگر آن در تعیین علایق انتخاباتی دیگر گروههای اجتماعی تکیه کرد». مقاله بر اهمیت عوامل ساختاری مرتبط با اقتصاد سیاسی نفت در شکل دادن به قشربندی گروههای اجتماعی در کشورهای نفت خیز تأکید میورزد و نشان میدهد این عوامل چگونه به شکلگیری طبقۀ متوسطی کمک میکنند که لزوماً از ویژگیها و علایق نسبت داده شده به این طبقه مطابق با نظریههای رایج در بحث توسعۀ سیاسی، برخوردار نیست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
105 - جنگ ایران و عراق از منظر تحلیل گفتمان
حیدر شهریاریانقلاب اسلامی که گفتمان جدیدی را در عرصۀ سیاسی-اجتماعی ایران ایجاد کرده، حامل گفتمان جدیدی نیز در سیاست خارجی بود که مفاهیمی همچون استکبارستیزی، جهاد، حکومت مستضعفین و... را در برداشت. اما چند صباحی از آغاز این مهم نگذشته بود که با جنگی ویرانگر و با تحمیل آسیب ها و خسار چکیده کاملانقلاب اسلامی که گفتمان جدیدی را در عرصۀ سیاسی-اجتماعی ایران ایجاد کرده، حامل گفتمان جدیدی نیز در سیاست خارجی بود که مفاهیمی همچون استکبارستیزی، جهاد، حکومت مستضعفین و... را در برداشت. اما چند صباحی از آغاز این مهم نگذشته بود که با جنگی ویرانگر و با تحمیل آسیب ها و خسارات فراوان اقتصادی و اجتماعی از سوی رژیم بعثی عراق مواجه گشت که تحلیل، تبیین و تفسیر این مهم از منظر نظریه ها و رهیافت های گوناگون می تواند زوایای مختلف رخداد آن را نشان دهد. در این راستا سؤال مطرحشده در نوشتار حاضر آن است که عوامل وقوع جنگ ایران و عراق از منظر تحلیل گفتمان چیست؟ فرضیۀ پیش روی بدین صورت است که فضا و بستر تخاصم و تقابل میان گفتمان اسلام گرایی در سیاست خارجی ایران و گفتمان ژئوپلتیک در سیاست خارجی عراق از یکسوی و نیز تصور و تفسّر حاکمان عراق از گفتمان اسلام گرایی و شرایط زیست آن از سوی دیگر، موجب وقوع چنین رخدادی شد. یافته های مقاله که در چارچوب روش اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته، نشان می دهد که ضدیت، خصومت و غیریت سازی گفتمان ژئوپلتیک عراق (با دال-های مقابله با صدور انقلاب، پان عربیسم و امنیت) نسبت به گفتمان اسلام گرایی ارزش محور انقلاب اسلامی (با دال های صدور انقلاب، مبارزه با استکبار و منافع ملی) به وضوح قابل مشاهده بوده و نیز آنکه آنچه عراق را به آغازگر جنگ مبدل ساخت، تصور مقامات آن کشور از شرایط بی ثبات سیاسی ایران در آن زمان و تضاد گفتمان مقابل با گفتمان خود بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
106 - تبيين الزامات سیاسی- عقلانی وحدت ملی در انديشۀ امام خميني(ره)
محمدحسین جمشیدیدر اندیشه و نگرش امام خميني كه نشأتگرفته از آيين حنيف و توحيدي اسلام است، مؤمنين هم امتي واحده محسوب ميشوند و هم بر مبنای اقتضائات با توجه به سرنوشت مشترك خویش در چارچوب مرزهای اعتباری جغرافیایی (ملی) برای تحقق این سرنوشت مشترک، به جهتگيري اعتقادی، سیاسی و عملی واحدی چکیده کاملدر اندیشه و نگرش امام خميني كه نشأتگرفته از آيين حنيف و توحيدي اسلام است، مؤمنين هم امتي واحده محسوب ميشوند و هم بر مبنای اقتضائات با توجه به سرنوشت مشترك خویش در چارچوب مرزهای اعتباری جغرافیایی (ملی) برای تحقق این سرنوشت مشترک، به جهتگيري اعتقادی، سیاسی و عملی واحدی نیاز دارند. با وجود چنین جهت گیری است که آنان با اعتصام به حبلالله ميتوانند به مقام خلافت الهي در زمين نائل شوند. بر این مبنا ما در اين نوشتار در پي بررسي این مسئله هستیم که نگرش امام خمینی(ره) به وحدت ملی از چه بنیادهای سیاسی - عقلانی برخوردار است. با بررسی تحلیلی اندیشههای امام خمینی(ره) درمییابیم که مسئلۀ وحدت و انسجام ملي نیز چونان سایر گونههای وحدت و همبستگی بر مبناي الزامات سیاسی و اقتضائات محيطي، ضرورتي است كه هم مبتني بر شواهد و براهین عقلي است و هم مبتنی بر براهين شرعي است. در نتیجه امام خمینی نگاهی دو بعدی - عقلانی و وحیانی - به امر وحدت دارد. اما آنچه مورد بحث اين نوشتار است، دلايل و براهین سیاسی - عقلاني وحدت و انسجام ملی در انديشۀ بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران است. در اين عرصۀ امام خميني(ره) بر بداهت عقلي وحدت، اقتضاي عقل سياسي، وجود دشمن مشترك، توسعۀ فرهنگي، سياسي و اجتماعي، اصل حفظ و تداوم انقلاب اسلامی و ارزشهايش و در نهايت طرح وحدت و انسجام ملي به مثابۀ يك راهبرد براي دست يافتن به آزادي، رهايي و پيروزي تأكيد دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
107 - رابطۀ حقیقت و سیاست در اندیشۀ فردید
حاتم قادری مسعود غفاري محرم طاهرخانییکی از مهم ترین مفاهیم فلسفی و عرفانی که «احمد فردید»، نظریه پردازی درباره آن را با عنوان حکمت تاریخ یا «حکمت اُنسی» مطرح کرده است، مفهوم «حقیقت» است. اندیشۀ حقیقت برای فردید آنقدر مهم و اساسی است که کل فضای فکری و اندیشگی او را دربارۀ تمامی موضوعات از هستیشناسی تا مع چکیده کاملیکی از مهم ترین مفاهیم فلسفی و عرفانی که «احمد فردید»، نظریه پردازی درباره آن را با عنوان حکمت تاریخ یا «حکمت اُنسی» مطرح کرده است، مفهوم «حقیقت» است. اندیشۀ حقیقت برای فردید آنقدر مهم و اساسی است که کل فضای فکری و اندیشگی او را دربارۀ تمامی موضوعات از هستیشناسی تا معرفتشناسی و انسانشناسی در برمیگیرد. به بیان دیگر، محوریترین موضوع برای ورود در ساحت اندیشهورزی فلسفی، عرفانی و سیاسی در نزد فردید، دستیابی به حقیقت است. از طرف دیگر فردید هر چند به صورت مشخص فیلسوف سیاسی محسوب نمیشود، دیدگاه های او دربارۀ تاریخ میتواند نتایج سیاسی داشته باشد. از این رو مسائل مربوط به اجتماع و سیاست نیز تا آنجایی که بتوانند با حقیقت ارتباط پیدا کنند، ارزشمند و اخلاقی و در خور توجه میگردند و چنانچه فلسفۀ سیاسی یا اندیشه ورزی سیاسی نتواند به حقیقت موضوع مورد بررسی نزدیک شود، سزاوار نقد و انتقاد و در برخی موارد، رد و نفی قرار میگیرد. فردید در نظریه پردازی حکمت تاریخ، ارتباط پیچیده و ناگسستنی میان حقیقت و سیاست برقرار میکند و شناخت امر سیاسی را مشروط به درک حقیقت میکند. بدین ترتیب او معنای جدیدی از سیاست ارائه میکند که در علم سیاست و اندیشۀ سیاسی، کمتر مورد توجه و تحلیل قرار گرفته است. مهمترین تضمن سیاسی حقیقت محوری در نظریۀ حکمت انسی فردید، نادیده گرفتن و بی توجهی به مقولۀ کنش سیاسی است که باعث تغییر ماهیت و مفهوم امر سیاسی و دگرگونی و تبدیل کنش سیاسی به کنش عرفانی و سلوک نفسانی میشود. نوشتۀ حاضر ضمن توصیف و تحلیل اندیشۀ فردید در باب حقیقت، چگونگی ارتباط و تأثیرگذاری این مفهوم کلیدی را در نظریۀ حکمت انسی و تاریخ معنوی فردید بر امر سیاسی و کنش سیاسی بررسی و تحلیل می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
108 - تأثیر جهانیشدن بر کارکرد توزیعی دولت رانتیر
در این مقاله کوشش خواهد شد تا کارکرد توزیعی دولت رانتیر و پیامدهای آن را در بستر واقعیت جهان امروز، یعنی گسترش امواج جهانیشدن و دگرگونی در تمام عرصههای داخلی و بینالمللی بررسی شود. در این بررسی خواهیم دید که بحران در کارکرد توزیعی دولت رانتیر، در واقع بحران در بستر ا چکیده کاملدر این مقاله کوشش خواهد شد تا کارکرد توزیعی دولت رانتیر و پیامدهای آن را در بستر واقعیت جهان امروز، یعنی گسترش امواج جهانیشدن و دگرگونی در تمام عرصههای داخلی و بینالمللی بررسی شود. در این بررسی خواهیم دید که بحران در کارکرد توزیعی دولت رانتیر، در واقع بحران در بستر اجتماعی استقرار دولت و به عبارت دیگر، بحران در مبانی مشروعیت ساز و موجه کنندۀ نظام سیاسی این دسته از کشورهاست. به طور کلی آن دسته از دولتهای رانتیر میتوانند علی رغم آنکه دچار بحران توزیعی شدهاند، به عمر خود ادامه داده و گرفتار فروپاشی نشوند که بتوانند با استقرار نهادهای مناسب در جهت استخراج مالیات از جامعه، تحول در ساختارهای اقتصادی و پاسخگویی به مطالبات جامعه و از اینرو تقویت مشروعیت رویهای، خود را همگام با تحولات دگرگون کنند. در واقع دولت رانتیر برآمده از دل این تحولات، بیتردید نمیتواند مختصات قبلی خود را حفظ کرده و به سیاق گذشته، دولت رانتیر نامیده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
109 - جهانیشدن و بحران نفوذ در دولت جمهوری اسلامی ایران1
حسن آبنیکیبحران از مفاهيم اساسي و كليدي در علوم سياسی- اجتماعي به شمار ميرود و تمامی دولت ها به گونهای با آن مواجه میشوند. دولتها مجبورند برای رفع بحران، استراتژیهای مختلفی را در معرض آزمون قرار دهند. زیرا ناآشنایی با بحران میتواند دولت را با مشکلات نهادی و غیر نهادی مختلف چکیده کاملبحران از مفاهيم اساسي و كليدي در علوم سياسی- اجتماعي به شمار ميرود و تمامی دولت ها به گونهای با آن مواجه میشوند. دولتها مجبورند برای رفع بحران، استراتژیهای مختلفی را در معرض آزمون قرار دهند. زیرا ناآشنایی با بحران میتواند دولت را با مشکلات نهادی و غیر نهادی مختلف مواجه سازد و مشروعیت و کارآمدی آنها را دچار نوسان سازد. یکی از این دولتها، دولت جمهوری اسلامی ایران است که قصد بر این است تا در این مقاله تأثیر بحرانزای جهانیشدن بر کارآمدی آن را با عطف به بحران نفوذ بررسی کنیم و ببینیم که جهانیشدن چگونه ممکن است باعث بحران نفوذ در دولت جمهوری اسلامی ایران شود. روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است و نیز از منظر و رویکرد نهادگرایی برای تبیین بهتر مسئله استفاده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
110 - نقد فلسفی جوهرگرایی فرهنگی در نظریۀ برخورد تمدنها
اصغر ميرفردي علیرضا سمیعی اصفهانی آرش موسویاین مقاله به نقد فلسفی نظریۀ برخورد تمدن ها پرداخته است، که نظریۀ مهمی در گفتمان حاضر در روابط بین الملل محسوب می شود. طبق نظریۀ «هانتینگتون»، جهان را می توان به تمدن های متمایز تقسیم کرد و ارزش های تمدنی، تعیین کنندۀ نوع برخورد کشورها با یکدیگر است. با انتخاب نقد فلسفی چکیده کاملاین مقاله به نقد فلسفی نظریۀ برخورد تمدن ها پرداخته است، که نظریۀ مهمی در گفتمان حاضر در روابط بین الملل محسوب می شود. طبق نظریۀ «هانتینگتون»، جهان را می توان به تمدن های متمایز تقسیم کرد و ارزش های تمدنی، تعیین کنندۀ نوع برخورد کشورها با یکدیگر است. با انتخاب نقد فلسفی به عنوان رویکرد نظری و روش شناختی، متن نظریۀ هانتینگتون تجزیه و تحلیل شد. در این نظریه، ایدئولوژی جوهرگرایی فرهنگی به دو شکل قرار دارد: اول، مجموعه ای از ارزش های بنیادی وجود دارد که به طور تغییرناپذیری با گذشت زمان نیز حائز اهمیّت باقی می ماند. دوم، بسیاری از افراد با پیشینۀ نژادی مشترک حتی در صورت مهاجرت، به این ارزش ها متوسل شده و در مواقع بحران، کشورهای خویشاوند و مهاجران با هم متحد می شوند. یافته ها نشان میدهد رهبران و سیاست هایشان بیش از باورهای فرهنگی نهان در تعاملات و تحولات سیاسی تعیین کننده هستند. زمانی که ارزش های فرهنگی، تعیین کنندۀ کنش های رهبران سیاسی تلقی شود، اهمیت رهبری و قدرت نظارتی ملت ها نادیده و کم اهمیت انگاشته می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
111 - ابعاد معنایی و نهادی تصمیمگیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
غلامعلی سلیمانی سید جلال دهقانی فیروزآبادیبا پیروزی انقلاب اسلامی، تغییر اساسی در سیاست خارجی ایران اتفاق افتاد. غفلت محققان حوزۀ سیاست خارجی و روابط بین الملل در مطالعۀ نقش ماهیت نظام سیاسی، حوزۀ مطالعاتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را با دشواری خاصی روبه رو کرده و در عین حال ضعف مفهوم پردازی در این حوزه ر چکیده کاملبا پیروزی انقلاب اسلامی، تغییر اساسی در سیاست خارجی ایران اتفاق افتاد. غفلت محققان حوزۀ سیاست خارجی و روابط بین الملل در مطالعۀ نقش ماهیت نظام سیاسی، حوزۀ مطالعاتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را با دشواری خاصی روبه رو کرده و در عین حال ضعف مفهوم پردازی در این حوزه را نیز به دنبال داشته است. با عنایت به حوزۀ تحلیل سیاست خارجی و دستاوردهای این زیرحوزۀ مطالعاتی، پژوهش حاضر قصد دارد به این پرسش اساسی پاسخ گوید که: الگوی تصمیمگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ پاسخ به این سؤال نیازمند توجه به سطوح مختلف اثرگذار در تحلیل تصمیمگیری سیاست خارجی است که پژوهش حاضر آن را در سه سطح تصمیمگیر، ساختار تصمیمگیری و جهت گیری تصمیمگیری سیاست خارجی به عنوان عناصر اصلی مؤثر در تصمیم گیری سیاست خارجی و نقش هر یک از آنها در تصمیم گیری سیاست خارجی بررسی کرده است، به این امید که بتواند تصویر روشنی از منطق کنش و تصمیم گیری و همچنین عوامل ساختاری و نهادی مؤثر بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ارائه کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
112 - انقلابهای عربی و شکلگیری نظمهای جدید امنیتی در خاورمیانه
فاطمه قیاسوندی نبیالله ابراهیمی احمد سلطانینژاداستدلال اصلی این مقاله، واکاوی تحولات بیداری اسلامی و تأثیر این موضوع بر چگونگی تکوین نظمهای جدید امنیتی در خاورمیانه است. از آنجا که جنبشهای مردمی در کشورهای عربی با عنوان قیامی علیه استبداد و استعمار در منطقه شناخته میشود، عاملی مهم برای بازتعریف نظم نوین منطقه است چکیده کاملاستدلال اصلی این مقاله، واکاوی تحولات بیداری اسلامی و تأثیر این موضوع بر چگونگی تکوین نظمهای جدید امنیتی در خاورمیانه است. از آنجا که جنبشهای مردمی در کشورهای عربی با عنوان قیامی علیه استبداد و استعمار در منطقه شناخته میشود، عاملی مهم برای بازتعریف نظم نوین منطقه است، که با توجه به مؤلفههای مطالعات «سعیدیسم» یا «پسااستعمارگرایانه» و تطابق موجود میان این انقلابها با این مطالعات، ما شاهد شکلگیری نوعی نظم با تأکید بر بازخوانی مطالعات سعیدیسم در خاورمیانه هستیم. از این رو در این مقاله نخست، نظم از منظر مکاتب واقعگرایی، لیبرالیسم، مکتب کپنهاگ و پسااستعماری، سپس تبارشناسی نظمها در خاورمیانه بررسی میشود. در ادامه به نقش اسلامگرایان و در پایان نیز به نظم امنیتی حاکم بر منطقه پس از انقلابات عربی پرداخته میشود، تا به این نتیجه برسیم که چگونه انقلابهای عربی بر شکلگیری نظمهای امنیتی جدید خاورمیانه تأثیر دارد؟ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
113 - تأثیر جهانیشدن بر حقوق شهروندی در ایران
فیروز جعفریقانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، توجه خاصي به حقوق شهروندي می کند، به طوري که رنگ، نژاد و زبان را موجب تفاوت در برخورداري از اين حق نميداند و دولت را نیز موظف به رعايت حقوق همه شهروندان ميکند. از سوی دیگر، جهاني شدن، یا جهانی سازی، به صور مختلف بر وجوه گوناگون زندگی چکیده کاملقانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، توجه خاصي به حقوق شهروندي می کند، به طوري که رنگ، نژاد و زبان را موجب تفاوت در برخورداري از اين حق نميداند و دولت را نیز موظف به رعايت حقوق همه شهروندان ميکند. از سوی دیگر، جهاني شدن، یا جهانی سازی، به صور مختلف بر وجوه گوناگون زندگی ملت ها تأثیرگذار بوده است. یکی از قلمروهای تأثیرپذیری از جهانی-شدن، حقوق شهروندی است. استدلال مقاله حاضر این است که جهانی شدن با «حقوق مردمی - مشارکتی» در ایران نسبت تضعيف کننده داشته است، ولی با حقوق سیاسی و اجتماعی در عین حال نسبت تقویت کننده و تضعیف کننده داشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
114 - تبیین نسبت شکافهای اجتماعی و وحدت ملی در ایران
علياصغر قاسمي سیانیحفظ و تقویت وحدت و همبستگی ملی، یکی از مهمترین اولویتهای تمام نظامهای سیاسی است؛ زیرا افزایش ضریب همبستگی ملی باعث کاهش تهدیدهای داخلی و خارجی و مآلاً فراهم شدن زمینههای مناسب برای توسعه و پیشرفت کشور میشود. ایران از جمله کشورهایی است که با اتکا به پیشینۀ تاریخی و چکیده کاملحفظ و تقویت وحدت و همبستگی ملی، یکی از مهمترین اولویتهای تمام نظامهای سیاسی است؛ زیرا افزایش ضریب همبستگی ملی باعث کاهش تهدیدهای داخلی و خارجی و مآلاً فراهم شدن زمینههای مناسب برای توسعه و پیشرفت کشور میشود. ایران از جمله کشورهایی است که با اتکا به پیشینۀ تاریخی و تمدنی خود در طول قرنهای متمادی توانسته است بر چالشهای معطوف به واگرایی غلبه کند، به نحوی که علی رغم اشغال این کشور و نیز انتزاع بخشهایی از سرزمین پهناور آن، همواره در طول تاریخ به عنوان یک واحد سیاسی قدرتمند، مستقل و دارای حاکمیت فراگیر به حیات خود ادامه داده است. در چند دهه اخیر نیز وحدت و همبستگی ملی بیش از پیش در معرض چالشهای داخلی و تهدیدهای خارجی قرار گرفته که از جمله مهمترین چالشهای داخلی فعال شدن برخی شکافهای اجتماعی در مقاطعی از زمان بوده است. این مقاله بدون انکار، نقش تهدیدهای خارجی در تضعیف وحدت ملی بر عوامل داخلی تمرکز کرده و میکوشد نسبت چهار شکاف اجتماعی عمده در ایران (شکاف نسلی، جنسیتی، قومی و مذهبی) را با ابعاد مختلف وحدت و همبستگی ملی (ابعاد دینی، سرزمینی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی) بررسی کند. روش مورد استفاده در این مقاله، روش تحلیل ثانویۀ یافتههای پژوهشی و مقطع مورد بررسی دهۀ 1390- 1380 است. نتایج به دست آمده نشان میدهد بین دو سر طیفهای معطوف به شکافهای اجتماعی دربارۀ ابعاد مختلف وحدت و همبستگی ملی اختلاف نظر جدی وجود ندارد و هم گرایی ملی در ایران از سطح مناسبی برخوردار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
115 - ایدهای غیر توتالیتر از «جمعیبودگی» انسان
مهدی نصردر جهان فردانگارانۀ امروز، آنچه از همه بیشتر مورد غفلت واقع شده، «جمعیبودگی» انسان است. این مقاله قصد دارد با تفسیر برخی از مفاهیم اندیشۀ هایدگر مثل «با هم بودن»، «جماعت» و «برون خویشی»، این نکته را نشان دهد که «جمعی بودگی» یکی از ساختارهای اصلی انسان به مثابه دازاین ا چکیده کاملدر جهان فردانگارانۀ امروز، آنچه از همه بیشتر مورد غفلت واقع شده، «جمعیبودگی» انسان است. این مقاله قصد دارد با تفسیر برخی از مفاهیم اندیشۀ هایدگر مثل «با هم بودن»، «جماعت» و «برون خویشی»، این نکته را نشان دهد که «جمعی بودگی» یکی از ساختارهای اصلی انسان به مثابه دازاین است. در اینجا با اعتراف به اینکه هر یک از ما دارای وجودی تکین و منحصر به فرد هستیم، این نکته را نشان می دهیم که «زبان» مفهومی است که کلیت انسان را تعیین می کند. فرایند سیال عمل «جمعی بودگی»، نام گذاری است. نام نهادن زبان بر چیزها، کنشی است که چیزها را در «جهان» گرد هم می آورد. قرینۀ همین عمل هم در سیاست به مثابۀ «جمعی بودگی» رخ می دهد؛ در سیاست نیز انسان ها در کنار همدیگر قرار می گیرند. اما مفهوم امر سیاسی در غرب، تکینگی ها و دیگری را سرکوب کرده و ساختارهای سوبژکتیویستی را بر انسان تحمیل می کند. بنابراین از اندیشیدن دربارۀ جمعی بودگی ناتوان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
116 - زبان و سياست؛ ابعاد عملی و راهبردي زبان در رهبري امام خميني(ره) در فرایند انقلاب اسلامی
سید رضا شاكريانقلاب اسلامی در ایران با یک رهبری مذهبی تأثیرگذار به پیروزی رسید. با توجه به اینکه رهبری انقلاب در تبعید به سر میبرد و از همۀ امکانات رسانه ای و ارتباطی با مردم محروم بود، پیوند محکمی میان رهبری انقلاب و مردم برقرار شد. این مسئله در این مقاله، مبنای بررسی نسبت زبان و چکیده کاملانقلاب اسلامی در ایران با یک رهبری مذهبی تأثیرگذار به پیروزی رسید. با توجه به اینکه رهبری انقلاب در تبعید به سر میبرد و از همۀ امکانات رسانه ای و ارتباطی با مردم محروم بود، پیوند محکمی میان رهبری انقلاب و مردم برقرار شد. این مسئله در این مقاله، مبنای بررسی نسبت زبان و سیاست و کوشش برای تبیین جنبههای عملی و راهبردی زبان در رهبری امام در دورۀ انقلاب قرار گرفته است. در مطالعات نسبت زبان و سیاست، دو رویکرد کلی سیاست چونان امری به معرفت و نظر و سیاست به مثابه قدرت و قلمرو عمل جمعی و در جهت حفظ یا تغییر وضع موجود حاکم است. در این مقاله بر اساس رویکرد دوم و با استفاده از نظریههایی که در آن بر قابلیتها و کارکردهای عملی، رسانه ای، شبکه ای و بسیج کننده زبان تأکید داشتهاند، ابعاد و کارکردهای اثربخش و عملی زبان در اندیشۀ امام خمینی(ره) بررسی شده است. یافتههای این بررسی نشان میدهد که امام(ره) با داشتن تحصیلات تخصصی در سه حوزۀ عرفان، اخلاق و فقه و با توجه به طبقه بندی خاص خود از علوم اسلامی، بر عمل گرایی به عنوان مشترک این سه حوزه تأکید کرده و زبان را در راستای عمل سیاسی و انقلابی در این سه حوزه به کار میگیرد. بسیج گری، انتقادگری و مخالفت با وضع موجود و دعوت و برانگیختن مردم به تأسیس حکومت جدید، از ابعاد کارکردی زبان در رهبری امام است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
117 - مقایسۀ حکومت اقتدارگرا و جایگاه مردم در آن در اندیشۀ «امام محمد غزالی» و «توماس هابز»
محمدعلي توانا فرزاد آذرکمندمقالۀ حاضر به بررسی نظریۀ امام محمد غزالی و توماس هابز دربارۀ حکومت اقتدارگرا پرداخته است. به نظر میرسد هر دو متفکر، نظریۀ حکومت اقتدارگرایی خود را بر اساس طبیعت و سرشت انسان پایهریزی می کنند. غزالی با توجه به صفات چهارگانۀ انسان سعی دارد تا انسانی الهی تربیت کند که ت چکیده کاملمقالۀ حاضر به بررسی نظریۀ امام محمد غزالی و توماس هابز دربارۀ حکومت اقتدارگرا پرداخته است. به نظر میرسد هر دو متفکر، نظریۀ حکومت اقتدارگرایی خود را بر اساس طبیعت و سرشت انسان پایهریزی می کنند. غزالی با توجه به صفات چهارگانۀ انسان سعی دارد تا انسانی الهی تربیت کند که تحت حاکمیت حاکم الهی به کنش منفعلانه مبادرت نماید. در مقابل، هابز معتقد است که انسان ها سرشتی جنگجو و قدرتطلب دارند و در وضعیت اولیه و طبیعی بشر، جنگ همه علیه همه در جریان بوده است و انسان ها به حکم عقل، درصدد رهایی از این وضعیت هستند و بنابراین با دوراندیشی خود به تأسیس حکومتی مقتدر حکم داده اند. به نظر می رسد مسئلۀ هر دو متفکر تا حدود زیادی یکسان است، اما شیوۀ پردازش آنان به مسئله متفاوت است. بدین معنا که هر دو متفکر در دورهای پرآشوب زندگی می کردند و نیاز به امنیت سبب میشود هر دو به حکومت اقتدارگرا متوسل شوند. از سویی دیگر، هر دو متفکر برای مردم نقش انفعالی قائل هستند؛ هر چند شیوۀ استدلال غزالی، شرعی و هابز، عقلی است. ضمن اینکه به نظر می رسد نظریۀ عقلانی هابز - با پذیرش امکان شورش- راه را برای فراتر رفتن از حکومت اقتدارگرا باز میگذارد، در حالی که نظریۀ شرعی غزالی به بازتولید گونه ای حکومت اقتدارگرا می انجامد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
118 - از تضاد طبقاتی تا شکاف گفتمانی: بازخوانی مارکسیسم کلاسیک از منظر پسامارکسیسم «لاکلائو» و «موفه»
سید حسین اطهری سید صدرا حسینیهر نظام اندیشگی در طول تاریخ، تحولات و تطورات گوناگون یافته است. پیچیدگی جوامع سرمایه داری متأخر، مارکسیستهای جدید را بر آن داشت تا به تجدید حیات جبهۀ مخالفین نظام سرمایه داری بپردازند. «لاکلائو» و «موفه» از جمله پسامارکسیستهایی هستند که در این راه تلاش میکنند. نقادی چکیده کاملهر نظام اندیشگی در طول تاریخ، تحولات و تطورات گوناگون یافته است. پیچیدگی جوامع سرمایه داری متأخر، مارکسیستهای جدید را بر آن داشت تا به تجدید حیات جبهۀ مخالفین نظام سرمایه داری بپردازند. «لاکلائو» و «موفه» از جمله پسامارکسیستهایی هستند که در این راه تلاش میکنند. نقادی آنها از مارکسیسم کلاسیک، به علت ویژگیهای متصلب و تحلیلهای یک جانبۀ آن است. آنها با طرح مفاهیمی چون گفتمان، مفصل بندی، هویتهای سیال، هژمونی و شکافهای گفتمانی سعی دارند یک جانبه گرایی اندیشۀ مارکسیسم کلاسیک را که در تعین اقتصادی، هویتهای طبقاتی، منازعات طبقاتی و شکافهای طبقاتی خلاصه میشد، به نحوی جبران کنند. این تحولات برای افزایش کارآمدی مارکسیسم در تحلیل جوامع پیچیدۀ سرمایهداری متأخر است. پرسش اصلی این مقاله، چرایی و چگونگی تطور مارکسیسم ارتدکس به پسامارکسیسم لاکلائو و موفه است. از اینرو قصد داریم تحولات اندیشۀ مارکسیسم کلاسیک به سوی پسامارکسیسم لاکلائو و موفه را بررسی کنیم. برای نیل به این هدف از روش تحلیل مقایسهای مفاهیم سود خواهیم جست. به این منظور به بحثی دربارۀ مرکززدایی از جامعه در اندیشۀ پسامارکسیسم خواهیم پرداخت که جایگزین موجبیت اقتصادی در شکلگیری نظم اجتماعی شده است. در ادامه به ایدۀ تضاد خواهیم پرداخت که نقطۀ مشترک هر دو دیدگاه مارکسیسم و پسامارکسیسم است. مارکسیسم کلاسیک، سیاست را در ایدۀ تضاد طبقاتی مینگریست که در کمونیسم نهایی، نزاع طبقاتی مرتفع میشد و یک جامعۀ بی طبقه حاصل میشد. اما پسامارکسیسم لاکلائو و موفه با اشاره به بیپایان بودن عرصۀ نزاعهای سیاسی، تضاد را عنصر همیشگی جامعه میداند و تلاش سیاست دموکراتیک رادیکال را در حفظ این تضاد نشان میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
119 - بررسی رابطۀ معرفتشناسي و انديشۀ سياسي امام خميني(ره) با تأكيد بر اصل ولايت فقيه
مسعود بيات داوود بياتبیتردید اندیشه های سیاسی، برخی مبانی و چارچوبهایی دارد که بدون شناخت آنها، فهم درست آن اندیشه ها ممکن نخواهد بود. اندیشۀ سیاسی حضرت امام(ره) نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین نویسندگان در اين مقاله ميكوشند ضمن باز شناسي آن مباني، تأثیرات آنها را در انديشۀ سياسي چکیده کاملبیتردید اندیشه های سیاسی، برخی مبانی و چارچوبهایی دارد که بدون شناخت آنها، فهم درست آن اندیشه ها ممکن نخواهد بود. اندیشۀ سیاسی حضرت امام(ره) نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین نویسندگان در اين مقاله ميكوشند ضمن باز شناسي آن مباني، تأثیرات آنها را در انديشۀ سياسي امام كه تبلور آن در انديشۀ ولايت فقيه ايشان تجلي يافته، بررسي کنند. به عنوان فرضيه، به نظر ميرسد امام با توجه به مبنای عرفانی - اشراقی معرفتشناسی خود و به تبعیت از ملاصدرا، سیاست را در ذیل و ظلّ دیانت مندرج می داند و میکوشد چنان تعریفی از دیانت و کارویژه های آن عرضه دارد که سیاست را همچون بخشی از شرح وظایف خود پوشش دهد. نتیجۀ عملی این ترکیب، واگذاری حوزۀ سیاست عملی و کشورداری به علما و فقها در قالب «ولایت فقیه» است. از نظر امام، حاکم اسلامی باید عدالت را در قویترین شکل ممکن رعایت کند، زیرا عدالت شرط لازم و کافی حاکمیت و ولایت بوده و استبداد موجب سقوط از آن است. از اینرو ایشان استبداد و دیکتاتوری را نفی می کند و بر ضرورت پاسخگویی حاکم در برابر آحاد ملت تأکید مینماید. در این نوشـتار، روش فیشبرداری و مطالعۀ کتابخانهای در جمعآوری دادهها و روش توصیف و تبیین معرفتشناسانه و تفسیر اندیشه طبق ساختار و الزامات منطقی آن، که بخشی از رهیافت عقلانی است، به عنوان روش پژوهش به کار گرفته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
120 - پيوند ميان حجيت معنوي و اقتدار دنيوي در تفكر سنتگرايي: نقد و بررسي ديدگاههاي سيدحسين نصر دربارة حكومت ديني
حسين خندقآباديسابقة فعالیتهای اجرایی سیدحسین نصر به عنوان یک دولتمرد سبب شده است که اندیشة او با سکولاریسم پیوند زده شود. اما بررسی سابقة وی در این زمینه جدا از مبانی فکری وی که در انديشههاي اسلاف سنتگرايش ریشه دارد نیست. از جمله مؤلفههای اندیشة سنتگرایی ارتباط وثيق ميان حجيت مع چکیده کاملسابقة فعالیتهای اجرایی سیدحسین نصر به عنوان یک دولتمرد سبب شده است که اندیشة او با سکولاریسم پیوند زده شود. اما بررسی سابقة وی در این زمینه جدا از مبانی فکری وی که در انديشههاي اسلاف سنتگرايش ریشه دارد نیست. از جمله مؤلفههای اندیشة سنتگرایی ارتباط وثيق ميان حجيت معنوي و اقتدار دنيوي است كه پشتوانة انديشة نصر دربارة حكومت ديني است. به اعتقاد نصر، مطابق با آموزههاي ديني و مخالف با انديشههاي غربي، نميتوان دست دين، بهخصوص دین اسلام، را از عرصة حكومت كوتاه كرد. در این مقاله کوشیده شده است دلایل نظری مخالفت نصر با سکولاریسم، به معناي جدايي دين از عرصة حكومت، مطرح و بررسی شود و در عین حال نشان داده شود که چگونه نحوة تقرير اين موضوع از جانب نصر موجب شده است كه در ايران كساني محملهايي براي نفوذ سكولاريسم در انديشة او بيابند و با وی مخالفت كنند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
121 - تحلیل گفتمانی آپارتاید در اسراییل
محمدحسن شیخ الاسلامی صارم شیراوند ميلاد اديب سرشكيمقالۀ پیش رو با عبور از نظریات لیبرال و مارکسیستی، قصد دارد در پرتو تجزیه و تحلیل گفتمانی، ماهیت سیاست های آپارتایدی را در سالهای 1948 تاکنون را در سرزمین های اشغالی بررسی کند. این مقاله بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که روند مفصل بندی و شکل گیری گفتمان آپارتاید در چکیده کاملمقالۀ پیش رو با عبور از نظریات لیبرال و مارکسیستی، قصد دارد در پرتو تجزیه و تحلیل گفتمانی، ماهیت سیاست های آپارتایدی را در سالهای 1948 تاکنون را در سرزمین های اشغالی بررسی کند. این مقاله بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که روند مفصل بندی و شکل گیری گفتمان آپارتاید در اسراییل به چه صورت بوده است؟ فرضیۀ پژوهش عبارت است از اینکه گفتمان آپارتايد در اسراییل در زمان مفصل بندي خود، از هم ارزي و هويت سازي از طريق اتکا به دين يهود به عنوان يک ابزار براي دستيابي به مصالح سياسي خود بهره جست. این گفتمان در پي ايجاد يک نظام معنايي جديد از طريق پيوند هويت هاي مختلف در يک پروژۀ مشترک بوده است. بر اين اساس نظم اجتماعي ايجاد شده از عناصر متفاوت و پراکنده تشکيل شده است. اين عناصر متفاوت و پراکنده، متشکل از همان عناصر خارجي و نيروهاي مهاجري هستند که در فلسطين سکني گزيدند. در حقیقت صهيونيسم، هويت هاي شناور و عناصر رهاشدۀ يهودي را با ايجاد مکانيزم هاي قدرت در جهت مشروعيت سازي و غيريت آفريني براي توليد و ايجاد نظام معنايي و هويت در سرزمين هاي اشغالي منسجم کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
122 - «نوابت» در فلسفۀ فارابي و ابنباجه
مرتضی بحرانینوابت (استعارهاي از انسانهاي منفرد) از جمله مفاهيمي است كه در فلسفۀ اسلامي کاربرد داشته است. هم فارابي و هم ابنباجه اين مفهوم را در فلسفۀ خود به كار بردهاند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل فلسفی در پی پاسخ به این سؤال هستیم که اصطلاح نوابت در آرای فارابی و ابن چکیده کاملنوابت (استعارهاي از انسانهاي منفرد) از جمله مفاهيمي است كه در فلسفۀ اسلامي کاربرد داشته است. هم فارابي و هم ابنباجه اين مفهوم را در فلسفۀ خود به كار بردهاند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل فلسفی در پی پاسخ به این سؤال هستیم که اصطلاح نوابت در آرای فارابی و ابنباجه، چه مصداقی دارد. یافتۀ مقاله حاکی از آن است که در تبيين هر دو فیلسوف، نوابت، انسانهايي منفرد هستند؛ اما مصداق نوابت براي يكي، فيلسوف و براي ديگري، غير فيلسوف است. نوآوری مقاله در طرح این نکته است که حسب نگاه فلسفی و اجتماعی مدرن، در یکجا بحث از نوابت به «غيریت» كشيده ميشود و در جاي ديگر، بحث به «هويت» ميانجامد. استفاده از این سنت فکری میتواند در بحثهای کنونی دربارۀ سیاست هویت و تمایز، افقهایی را پیش رو نهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
123 - روایت تئولوژیکال از امر سیاسی در اندیشۀ «کارل اشمیت»
سمیه حمیدیعصر مدرن اروپا را مقارن با رنسانس دانستهاند که از مفاهیم بنیادین آن، مسئلۀ جدایی دین از سیاست است. این گسست زمینه را برای ظهور اندیشۀ مدرنیسم با محور عقل خود بنیاد انسان و طرح سیاست زمینی مهیا ساخت که به زایش اندیشههایی مبتنی بر جدایی دین و سیاست انجامید. اما د چکیده کاملعصر مدرن اروپا را مقارن با رنسانس دانستهاند که از مفاهیم بنیادین آن، مسئلۀ جدایی دین از سیاست است. این گسست زمینه را برای ظهور اندیشۀ مدرنیسم با محور عقل خود بنیاد انسان و طرح سیاست زمینی مهیا ساخت که به زایش اندیشههایی مبتنی بر جدایی دین و سیاست انجامید. اما در قرن بیستم شاهد بازگشت دین به عرصه سیاست و نظریه پردازی سیاسی در این زمینه هستیم. سرآغاز نظریه پردازی در باب الهیات سیاسی را می توان در آرای متفکر آلمانی «کارل اشمیت» مشاهده کرد. او با خوانش جدیدی از الهیات مسیحی، به طرد تز جدایی دین و سیاست پرداخت. مسئله نوشتار حاضر این است که اشمیت بر مبنای گزارههای الهیاتی چه خوانش جدیدی از امر سیاسی ارائه می دهد و چه فهم تازهای از دین و نسبت آن با امر سیاسی مطرح می کند؟ اشمیت، بنیاد حیات اجتماعی را دین دانسته و امر سیاسی را در پیوند با سیاست معنا می کند. از نگاه او، مفاهیم سیاسی صورت عرفی شده مفاهیم الهیاتی هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
124 - اخلاق و سیاست در اندیشۀ سیاسی مکتب فرانکفورت
ایرج رنجبر سمیرا غلامیبر اساس چارچوب نظری هابرماس از «نسبت اخلاق و سیاست» در سیر تاریخ اندیشة سیاسی غرب، اخلاق و سیاست در دورۀ کلاسیک و در سنت ارسطویی حول مفهوم «سعادت» با هم عجین می شوند، زیرا اخلاق سعادت را تعریف میکند و سیاست در خدمت تحقق مفهوم سعادت قرار می گیرد. حال آنکه در اندیشة سیاس چکیده کاملبر اساس چارچوب نظری هابرماس از «نسبت اخلاق و سیاست» در سیر تاریخ اندیشة سیاسی غرب، اخلاق و سیاست در دورۀ کلاسیک و در سنت ارسطویی حول مفهوم «سعادت» با هم عجین می شوند، زیرا اخلاق سعادت را تعریف میکند و سیاست در خدمت تحقق مفهوم سعادت قرار می گیرد. حال آنکه در اندیشة سیاسیِ مدرن و در سنتِ هابزی، اخلاق و سیاست از هم جدا می شوند، زیرا سیاست هدف خود را نه سعادتمندکردن و بافضیلت نمودن شهروندان، بلکه کنترل و مدیریت غرایز انسانی برای ایجاد «امنیت» و تحقق «رفاه» تعریف می-کند. با این توصیف و طبق چارچوب نظری هابرماس، مقالۀ حاضر بر این نظر است که در اندیشة متفکران مکتب فرانکفورت، اخلاق و سیاست همانند سنت کلاسیک حول مفهومی اخلاقی به هم پیوند می خورند، با این تفاوت که حلقۀ اتصال اخلاق و سیاست در مکتب یادشده، نه مفهوم «سعادت» بلکه مفهوم «رهایی» است؛ مفهومی که منطبق بر «اخلاق فضیلت» است. با این توضیح که هر یک از متفکران این مکتب، راه تحقق «رهایی» را در مکانیزمی خاص خود تعریف میکنند. هورکهایمر «خرد عینی»، آدورنو «زیبایی»، مارکوزه «بازسازی عقلانی جامعه» و هابرماس «گفت وگو» را راه رسیدن به رهایی می دانند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
125 - «نافرمانی مدنی» ایدهای برای عبور از بنبست نظری لیبرالیسم
تورج رحمانی علی مختارینافرمانی مدنی در مقام شیوة مبارزه، تاریخی طولانی دارد. مبارزۀ سیاسی مهاتما گاندی، مارتین لوترکینگ و نلسون ماندلا در سده بیستم، نمونههای بارزی از نافرمانی مدنی محسوب میشوند. البته این مفهوم در حد یک تاکتیک و شیوة مبارزة سیاسی باقی نماند، بلکه در نیمۀ دوم قرن بیستم مورد چکیده کاملنافرمانی مدنی در مقام شیوة مبارزه، تاریخی طولانی دارد. مبارزۀ سیاسی مهاتما گاندی، مارتین لوترکینگ و نلسون ماندلا در سده بیستم، نمونههای بارزی از نافرمانی مدنی محسوب میشوند. البته این مفهوم در حد یک تاکتیک و شیوة مبارزة سیاسی باقی نماند، بلکه در نیمۀ دوم قرن بیستم مورد تأمل نظری و فلسفی برخی از اندیشمندان همچون هانا آرنت، یورگن هابرماس، رونالد دورکین، جان رالز و بسیاری دیگر قرار گرفت و عملاً به حیطة فلسفۀ سیاسی مدرن وارد شد. در این مقاله تلاش میشود به درک این مطلب بپردازیم که چرا و چگونه تاکتیک نافرمانی مدنی مورد تأمل نظری فیلسوفان واقع شد و به بحثی جدی در حوزۀ فلسفه سیاسی بدل گردید؟ دیدگاه مطرح در مقاله حاضر این است که با دریافتی آرنتی از مفهوم نافرمانی مدنی و با استناد به صورت بندی سنت فکری جامعه گرایی از بحران ها و تنش های آموزۀ لیبرالیسم (که آموزهای غالب در فلسفۀ سیاسی مدرن به شمار میرود)، میتوان زمینۀ اهمیت یابی مفهوم نافرمانی مدنی در اندیشۀ سیاسی مدرن را نشان داد. بحران سنت لیبرال در حوزۀ نظر و قابلیتهای موجود در اندیشة نافرمانی مدنی در تاکتیک و نقد فکری، پیوند این مفهوم با حوزۀ اندیشه سیاسی مدرن را به وجود آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
126 - رنج کنشساز و ریشههای انقلابی آن در اندیشۀ سیاسی مارکس
زهرا خشک جان محمدرضا تاجیکاین مقاله به دنبال بررسی دیدگاه کارل مارکس، به عنوان جامعهشناس و فیلسوف سیاسی در ارتباط با برساخت عینی شرایط وقوع انقلاب با توجه به مفهوم کلیدی رنج انسانی است. مارکس در بررسی شرایط و زمینههای وقوع انقلاب، بر مفهوم رنج (که آن را در قالب الیناسیون و شرایط عینی و ذهنی من چکیده کاملاین مقاله به دنبال بررسی دیدگاه کارل مارکس، به عنوان جامعهشناس و فیلسوف سیاسی در ارتباط با برساخت عینی شرایط وقوع انقلاب با توجه به مفهوم کلیدی رنج انسانی است. مارکس در بررسی شرایط و زمینههای وقوع انقلاب، بر مفهوم رنج (که آن را در قالب الیناسیون و شرایط عینی و ذهنی منتهی به وقوع آن تعریف میکند) تمرکز کرده و از وجه پارادوکسیکال رنج سخن میگوید که مبتنی بر توأمانی وجوه مثبت و منفی رنج اجتماعی پرولتاریا است. از دید او، پیش شرط تحقق پراکسیس و کنش انقلابی، وابسته به وجود عینی و ذهنی رنجی اجتماعی است که با تحقق آگاهی (عینی و ذهنی) پرولتاریا نسبت به آن و خروج از وضعیت الیناسیون، میتواند او را از ابژۀ منفعل به سوژۀ فعال امر اجتماعی در جهت برساخت کنش انقلابی تبدیل کند. در این راستا او به عنوان فیلسوف سیاسی و جامعه شناس از نقش دین (که به زعم او برساخت عامدانۀ طبقۀ سرمایه دار برای آگاهی بخشی کاذب و خنثی کردن اثر رنج اجتماعی موجود است) غافل نیست و آن را به مثابۀ مانعی در جهت به اوج رسیدن رنج اجتماعی پرولتاریا و تبدیل آن به محرکۀ عینی لازم برای انقلاب نکوهش میکند. بنابراین مارکس با اذعان به وجه ایجابی رنج (علی رغم تعینات سلبی اجتماعی آن)، آن را در فرایند برساخت کنش سیاسی پرولتاریا (انقلاب) به مثابه یک نیروی حیاتی، پیش برنده و حتی ضروری در پروسۀ دیالکتیک تحول اجتماعی و سیاسی مورد توجه قرار میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
127 - از شکست بازار تا شکست دولت مناقشه بازارگرایان و دولتگرایان در دوران مدرن
حجت کاظمیاز چشم انداز منازعهای که از حدود سه سدۀ پیش دربارۀ حدود مداخلۀ دولتی و آزادی بازار در جریان بوده، دو رویکرد کلی قابل شناسایی است: بازارگرایان و دولت گرایان. این تمایز بر اساس وزنی است که هر رویکرد به یکی از این دو نهاد و قابلیتهای آن برای تحقق کارایی بهینۀ اقتصادی می چکیده کاملاز چشم انداز منازعهای که از حدود سه سدۀ پیش دربارۀ حدود مداخلۀ دولتی و آزادی بازار در جریان بوده، دو رویکرد کلی قابل شناسایی است: بازارگرایان و دولت گرایان. این تمایز بر اساس وزنی است که هر رویکرد به یکی از این دو نهاد و قابلیتهای آن برای تحقق کارایی بهینۀ اقتصادی میدهند. منازعه بر سر این موضوع، بیش از هر چیز ماهیتی عمیقاً ایدئولوژیک داشته است و هر رویکرد کوشیده تا شواهد تاریخی را به نفع خود صورت بندی کند. ما در این مقاله ضمن طرح روند تاریخی منازعۀ دو رویکرد و تنوعات درونی آنها، نشان خواهیم داد که در سایه دستاوردها و ناکامیهای هر دو رویکرد از یکسو و طرح الگوهای نظری بدیل و شکل گیری تجربههای موفق توسعهای خارج از تجربههای متعارف مورد استناد دو طرف منازعه از سوی دیگر، از دهه نود به این سو زمینههای طرح الگوی نوینی از حدود مداخله دولتی فراهم آمد. رویکرد نهادگرایی با تمرکز بر مقولۀ «کیفیت» مداخله به جای «کمیت» مداخله دولتی در پی فراتر رفتن از منازعۀ ایدئولوژیک یادشده و نظریه پردازی دربارۀ نحوه و کیفیت تعامل مثبت دولت با نهادهای بازار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
128 - مدینه فاضله افلاطونی در روایتی پارادایمی (بر پایه همپرسه جمهوری)
حجت زمانی راد محمد کمالی گوکی ابوالفضل شکوریوجودشناسی و معرفت شناسی و انسان شناسی، اساس هر نوع نظریه پردازی در علوم انسانی است. هیچ نظریه ای نیست که چه آشکارا و چه ضمنی، مبتنی بر این مبانی بنیادین متافیزیکی نباشد. همچنین اندیشه سیاسی به عنوان اندیشهای هنجاری، همواره در نسبت با زمینه و زمانه و بحران های معاصرش ش چکیده کاملوجودشناسی و معرفت شناسی و انسان شناسی، اساس هر نوع نظریه پردازی در علوم انسانی است. هیچ نظریه ای نیست که چه آشکارا و چه ضمنی، مبتنی بر این مبانی بنیادین متافیزیکی نباشد. همچنین اندیشه سیاسی به عنوان اندیشهای هنجاری، همواره در نسبت با زمینه و زمانه و بحران های معاصرش شکل می گیرد، این بحران ها را مورد تأمل قرار می دهد و بر اساس مبانی بنیادین فلسفی خود، شرایط مطلوب خود را مبتنی بر هنجاری که مناسبات معیار را تعیین می کند، ترسیم می نماید و بر اساس آن، صورت بندی خاص خود از الگوهای اقتدار را ارائه می دهد. مقایسه نظرورزی ها در اندیشه سیاسی با یکدیگر نشان می دهد که می توان بر اساس مبانی متافیزیکیِ آنها و نیز هنجار پیشنهادی و راهبرد اقتدارشان، به یک دسته بندی در اندیشه سیاسی رسید. تحلیل اندیشه سیاسی بر اساس چنین فرایندی، روایتی پارادایمی از اندیشه سیاسی نام دارد. این مقاله سعی دارد که از اندیشه سیاسی افلاطون مبتنی بر همپرسه جمهوری، روایتی پارادایمی به دست دهد؛ به این معنی که با نشان دادن مبانی بنیادین متافیزیکی افلاطون و بحران های معاصرش، نسبت ایجابی و سلبی مدینه فاضله افلاطونی را با آن مبانی و بحران ها تحلیل کند. بحران اخلاقی و روند رو به انحطاط پولیس آتن در اثر جنگ های پلوپونزی و ظهور سوفیسم، بحران مرکزی افلاطون است. عالم مُثُل نیز در مرکز معرفت شناسی و هستی شناسی افلاطون قرار دارد. مدینه فاضلۀ افلاطونی مبتنی بر حاکمیّت فیلسوف- شاه که ذیل پارادایم ریاستی قرار می گیرد، تنها در نسبت با همین بحران های معاصر افلاطون و نیز بنیادهای متافیزیکی او فهم خواهد شد و ابعاد و وجوه و اوصاف خود را نشان خواهد داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
129 - نسبت میان حقیقت و سیاست: خوانشی نئوپراگماتیستی
مسعود اخوان کاظمی محمد کریم محمدیحقيقت پراگماتيكي در انديشه «ريچارد رورتي»، بديلي است براي جست وجوي حقيقت به اسلوبي كه سنت فكري و فلسفي غرب تاكنون بدان پرداخته است. در بررسي مفهوم حقيقت، رويكرد عملگرایانه رورتي به تقابل با دو روايت مطرح در انديشه فلسفي غرب برمیخیزد: از یکسو با روايت افلاطوني - دکارتی چکیده کاملحقيقت پراگماتيكي در انديشه «ريچارد رورتي»، بديلي است براي جست وجوي حقيقت به اسلوبي كه سنت فكري و فلسفي غرب تاكنون بدان پرداخته است. در بررسي مفهوم حقيقت، رويكرد عملگرایانه رورتي به تقابل با دو روايت مطرح در انديشه فلسفي غرب برمیخیزد: از یکسو با روايت افلاطوني - دکارتی، كه در آن حقيقت به مثابه امري متافيزيكال تعبير میشود و از سوي ديگر با روايت فراتجدد كه معتقد به شالوده شكني حقيقت است و حكم به نسبي بودن آن میکند. نویسندگان در پاسخ به این پرسش که: نسبت برقرارشده میان حقیقت و سیاست، چه پیامدهایی در حوزۀ اندیشه سیاسی رورتی دارد، به صورتبندی این فرضیه پرداختهاند که «نسبت برقرارشده میان حقیقت و سیاست در اندیشه رورتی، منجر به ابداع سیاست متکی به امید اجتماعی بر مبنای تز اولویت دمکراسی بر فلسفه شده است». بر این اساس تلاش شده است با واکاوی الگوي حقيقت پراگماتیکیای كه رورتي پيش مینهد، نشان داده شود که این الگو، ادامه همان مفهوم حقيقت در سنت پراگماتيستي «ويليام جيمز» و «جان ديويي» در قالب چرخش زباني است. همچنين شاخصه آن تأکید بر همبستگي است در مقابل آنچه رورتي خواست عينيت مینامد. این روایت در عين حال كه قادر است بدون داشتن هرگونه ادعای عینیت از درافتادن در دام نسبیگرایی بپرهیزد، مفهومی را مدنظر دارد که به شیوهای عملی در راه برآورده ساختن مقاصد و حل معضلات سیاسی، مفید فایده واقع شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
130 - کارآمدی به مثابه ظرفیت دولت؛ رهیافتی سیاسی به مفهوم کارآمدی
محمد کمالیزاده سعید عطاردر این مقاله تلاش خواهد شد تا با رجوع به نظریۀ نظامها در چارچوب نظریههای ساختاری- کارکردی در علوم سیاسی، به شاخصه های قابل اتکایی برای ارزیابی کارآمدی دولتها و نظامهای سیاسی دست یابیم تا بتوان با اتکا بر آنها، مبانی و چارچوب نظری متقنی برای پژوهش در این زمینه در چار چکیده کاملدر این مقاله تلاش خواهد شد تا با رجوع به نظریۀ نظامها در چارچوب نظریههای ساختاری- کارکردی در علوم سیاسی، به شاخصه های قابل اتکایی برای ارزیابی کارآمدی دولتها و نظامهای سیاسی دست یابیم تا بتوان با اتکا بر آنها، مبانی و چارچوب نظری متقنی برای پژوهش در این زمینه در چارچوب علوم سیاسی تدارک دید. از این رو پرسش اصلی ما در این مقاله، جست وجوی شاخصهای قابل اتکا برای کارآمدی دولت از منظر علوم سیاسی است. برای پاسخ به این پرسش، کارآمدی را در قالب ظرفیت های شش گانه متصور برای هر دولت مورد بحث قرار خواهیم داد. ظرفیت های شش گانه انحصار مشروع کاربرد زور، استخراجی، شکل دادن به هویت ملی، تنظیمی، حفظ انسجام درونی و بازتوزیعی را که در این مقاله با عنوان معیارهای کارآمدی دولت مورد بازخوانی قرار گرفته اند، می توان مجموع وظایف یا اختیارات مرسوم دولت نیز به شمار آورد. تلقی ما در این مقاله از مفهوم کارآمدی، علاوه بر تقارن های فراوان با فهم اقتصادی و مدیریتی از این مفهوم، به واسطه پیوند با مفهوم کلیدی «قدرت» در علوم سیاسی و در نظر گرفتن جایگاه واقعی دولتها در جوامع و کشورهای امروزی - با تأکید بر وظایف، اختیارات و توانمندیهای آنها از یکسو و انتظارات از آنها از سوی دیگر – نزدیک ترین و کاربردی ترین برداشت از مفهوم کارآمدی در علوم سیاسی است که میتواند مبنا و چارچوب نظری وثیقی برای پژوهش در زمینه کارآمدی دولت باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
131 - مدلی برای سنجش رابطۀ دینداری و فرهنگ سیاسی
مهدی میرزائی علیرضا محسنی تبریزیبا عنایت به نتایج متناقض و متفاوت یافتههای پژوهشی درباره رابطۀ دینداری و فرهنگ سیاسی در چند دهه گذشته، مقاله حاضر میکوشد تا نشان دهد که چه متغیری، نوع رابطۀ دینداری و فرهنگ سیاسی را متأثر میسازد. روش مطالعه از نوع اسنادی و مبتنی بر مرور مبانی نظری و تجربی مربوط به چکیده کاملبا عنایت به نتایج متناقض و متفاوت یافتههای پژوهشی درباره رابطۀ دینداری و فرهنگ سیاسی در چند دهه گذشته، مقاله حاضر میکوشد تا نشان دهد که چه متغیری، نوع رابطۀ دینداری و فرهنگ سیاسی را متأثر میسازد. روش مطالعه از نوع اسنادی و مبتنی بر مرور مبانی نظری و تجربی مربوط به دینداری و فرهنگ سیاسی است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که نوع قرائت و فهم از دین و فرهنگ سیاسی در تعیین نوع رابطۀ دینداری و فرهنگ سیاسی تأثیرگذار است. به عبارت روشنتر، همانطور که نوع دینداری افراد بر اساس نوع قرائت (فهم) از دین میتواند سختگیرانه، معتدل و تساهلگرایانه باشد، فرهنگ سیاسی افراد را نیز بر اساس همان ملاک میتوان به فرهنگ سیاسی سختگیرانه، معتدل و تساهلگرا تقسیمبندی کرد و نوع قرائت از دین (و بهتبع آن دینداری) و فرهنگ سیاسی که خود انواع دینداری و فرهنگ سیاسی را منجر میشود، بر نوع همبستگی این دو تأثیر دارد، به طوری که قرائتهای همخوان و متناظر از دین و فرهنگ سیاسی منجر به رابطۀ مثبت بین این دو موضوع و متقابلاً قرائتهای ناهمخوان منجر به رابطۀ منفی میگردد. مقاله حاضر کوشیده است مناسبات میان متغیرهای دینداری و فرهنگ سیاسی را در قالب یک مدل نظری- تبیینی ارائه دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
132 - گذار از فرد کنشگر به شهروندی عاملیتی تمهیدی برای نارسایی مبانی انسانی¬شناسی رهیافت قابلیت «آمارتیا سن »
عباس منوچهری سعید نریمانرهیافت قابلیت هر چند در نقد مبانی هنجاری و اخلاقی اقتصاد، به ویژه اقتصاد رفاه و توسعه از دهه 80 میلادی توسط «آمارتیا سن» به حوزه های دانشگاهی راه یافت، با سرعت زیادی توانست در بیشتر حوزه های علوم انسانی بسط قابل توجهی بیابد. یکی از مهمترین دغدغه های این رهیافت، به حاش چکیده کاملرهیافت قابلیت هر چند در نقد مبانی هنجاری و اخلاقی اقتصاد، به ویژه اقتصاد رفاه و توسعه از دهه 80 میلادی توسط «آمارتیا سن» به حوزه های دانشگاهی راه یافت، با سرعت زیادی توانست در بیشتر حوزه های علوم انسانی بسط قابل توجهی بیابد. یکی از مهمترین دغدغه های این رهیافت، به حاشیه رفتن انسان از محور توسعه و رفاه بوده است و نقد عمده ای که این رهیافت بر دیگر رویکردها وارد می کرد، در نظر گرفتن انسان به مثابه موجودی منفعل در آنها بوده است. به عقیده برخی از منتقدان، این رهیافت هر چند تلاش کرد مفهوم جدیدی از انسان در حوزه اقتصاد ارائه دهد، نتوانست از انسان اقتصادی جریان رایج علم اقتصاد پا فراتر نهد و تنها توانسته است مفهومی انسانیتر از توسعه ارائه دهد، نه توسعه برای انسانها. عمده نقدهایی که بر مبانی انسانشناسی این رهیافت وارد شده است، شامل سه نقد نارسایی مفهوم انسان، پیشاسیاسی - اجتماعی بودن و در نهایت فردگرایی روششناختی است. در این مقاله سعی می شود ضمن پاسخ به این سه نقد مبتنی بر تعریف عاملیت که آمارتیا سن در رهیافت خود آن را بسط داده است، با گذار از عاملیت کنشگر به شهروندی عاملیتی، تمهیدی نظری- فلسفی برای نارسایی مبانی انسانشناسی رهیافت قابلیت تدوین گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
133 - تحلیل تداوم سازهها و ساختارهای سیاست ایران شهری در اندرزنامههای ایرانی و اسلامی (مطالعه موردی: عهد اردشیر و سیاستنامه خواجه نظامالملک طوسی)
محدثه جزائی روح الله اسلامیسنت اندرزنامهنویسی از سنتهای دیرپای ایرانی است که درباره تداوم این سنت در ایرانِ اسلامی نمیتوان تردید نمود. در این نوشتار به منظور کشف سازهها و ساختارهای تداوم سیاست ایران شهری، «عهد اردشیر» به عنوان نماینده اندرزنامههای ایران باستان و «سیر الملوک» یا «سیاستنامه» خ چکیده کاملسنت اندرزنامهنویسی از سنتهای دیرپای ایرانی است که درباره تداوم این سنت در ایرانِ اسلامی نمیتوان تردید نمود. در این نوشتار به منظور کشف سازهها و ساختارهای تداوم سیاست ایران شهری، «عهد اردشیر» به عنوان نماینده اندرزنامههای ایران باستان و «سیر الملوک» یا «سیاستنامه» خواجه نظام الملک به عنوان اندرزنامه شاخصِ ایرانی- اسلامی با استفاده از روش بینامتنیت مورد بازخوانی قرار گرفته است. بینامتنیت مدعی است که هر متنی از گذشته و اکنون جدا نیست و نمیتوان به متن به عنوان یک نظام بسته و خودبسنده نگریست. هر نوشته حامل مفاهیمی از گذشته و تحت تأثیر فهم اکنون خواننده است. بر این اساس گفتهها همگی مکالمه بنیاد بوده، معنا و منطقشان وابسته به آنچه پیشتر گفته شده و نیز نحوه دریافت آتی آنها از سوی دیگران خواهد بود. در حقیقت متون بازتاب دهنده واقعیتهای سیاسی- اجتماعی دوران خود هستند که به گونهای گفت وگومند یا خودگومند در نوشتهها منعکس میشوند. نویسندگان پس از توضیح نظریه بینامتنیت و با استفاده از این روش میکوشند تا نشان دهند که سازههایی همچون کیفیت حکمرانی و تأکید بر جنبه فرهمند شاه، پیوستگی دین و سیاست، اهمیت نهاد وزارت، گماشتن جاسوس و همچنین ساختارهایی چون سیاست متافیزیکی، ساخت استبدادی و پدرسالار حکومت از یکسو بر وجود رابطه بینامتنی بین این دو متن تأکید می کند و از سوی دیگر امکان تداوم اندرزنامه نویسی را توجیه پذیر می سازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
134 - معنای حاکمیت در اندیشة «هابز» بر اساس تفسیر او از کتاب مقدس
حسن قاسمی ابوالفضل شکوریمسئلة حاکمیت در دین، محل مناظرات طولانی بوده است که با پیگیری تفاسیر این مفهوم در متون مقدس، آرای مختلفی را می توان دید. «توماس هابز»، نظریهپرداز حاکمیت در اوایل دورة مدرن با تفسیر کتاب مقدس و بر اساس روششناسی علمی خود، نقش بسزایی در تدقیق رابطة دو حوزۀ حاکمیت و دین د چکیده کاملمسئلة حاکمیت در دین، محل مناظرات طولانی بوده است که با پیگیری تفاسیر این مفهوم در متون مقدس، آرای مختلفی را می توان دید. «توماس هابز»، نظریهپرداز حاکمیت در اوایل دورة مدرن با تفسیر کتاب مقدس و بر اساس روششناسی علمی خود، نقش بسزایی در تدقیق رابطة دو حوزۀ حاکمیت و دین داشته است. این مقاله، تحول در مفهوم حقوق طبیعی را همچون پل واسط میان حاکمیت و دین در نظریة هابز برجسته می کند و با تطبیق این مفهوم در تفسیری که هابز از کتاب مقدس دارد، مدعی است که هابز، مؤلفة اصلی نظریة خود یعنی قرارداد اجتماعی را در خوانش متن مقدس گنجانده و آن را به نفع مرجعیت یک حاکم مقتدر که در پی صلح و امنیت فرد و به طور کلی حفظ حقوق طبیعی فرد است، تفسیر می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
135 - کهنالگوها و اسطورههای سیاسی عصر مدرن: بر اساس چارچوب نظری «کارل گوستاو یونگ»
محمدعلي توانا فرزاد آذرکمند«کارل گوستاو یونگ»، یکی از برجسته ترین متفکران معاصر است که موضوع کهنالگوها و بازتولید آنها در قالب اسطوره های سیاسی مدرن را بررسی کرده است. از منظر یونگ، کهن الگوها مقولاتی اند که از گذشته های دور و از اعقاب و نیاکان (حیوانی و انسانیِ) ما به ارث رسیده اند و بخشی از ن چکیده کامل«کارل گوستاو یونگ»، یکی از برجسته ترین متفکران معاصر است که موضوع کهنالگوها و بازتولید آنها در قالب اسطوره های سیاسی مدرن را بررسی کرده است. از منظر یونگ، کهن الگوها مقولاتی اند که از گذشته های دور و از اعقاب و نیاکان (حیوانی و انسانیِ) ما به ارث رسیده اند و بخشی از ناخودآگاه ما را تشکیل می دهند. کهن الگوها در گذشته های دیرین در قالب افسانه ها و اسطوره ها خودنمایی می کردند؛ اما - برخلاف پیش بینی روشنگری - آنها نه تنها از بین نرفتند، بلکه زندگی سیاسی مدرن را نیز دستخوش تحولات بسیار نمودند. یکی از برجسته ترین این تحولات، شکل گیری ایدئولوژی های سیاسی مدرن و جنبشهای توده ای است. به بیان ساده، کهن الگوها در عصر مدرن به شکلی دیگر به حیات خود ادامه داده اند. بر این اساس مقالۀ حاضر قصد دارد بر مبنای چارچوب نظری یونگ، ارتباط اسطوره های سیاسی مدرن را با کهن الگوها بررسی کند. پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است: چگونه کهن الگوهای گذشته، در روان انسان مدرن بازتولید شود؟ فرضیۀ مقالۀ حاضر این است که این کهن الگوها در ضمیر ناخودآگاه انسان رسوب کرده اند و رهبران فرهمند (کاریزماتیک) مدرن با بازمفصل بندی کهن الگوها، مجدداً آنها را فعال می سازند. رهیافت مقالۀ حاضر اندیشه شناسی است. بدین معنا که فرایند شکل گیری کهن الگوها در عصر مدرن را بازسازی می کند. روش مقاله نیز تحلیل محتوای کیفی است. بدین معنا که به تحلیل (استنباط، استدلال بر له یا علیه) اندیشه ها و مفاهیم مرتبط با کهنالگوها میپردازد. می توان مهم ترین یافتۀ تحقیق حاضر را چنین برشمرد: در عصر مدرنیتۀ متأخر، کهن الگوها همچنان در ناخودآگاه روانی انسان حضور دارند و بحران های اجتماعی - روانی (همانند سرگشتگی میان سنت و مدرنیسم) میتواند این فرصت را در اختیار رهبران فرهمند (کاریزماتیک) اقتدارطلب قرار دهد تا آنها را مجدداً فعال سازند. به بیان ساده، در عصر حاضر همچنان زمینۀ شکل گیری ایدئولوژی های تمامیت خواه - بر مبنای کهن الگوها - مهیاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
136 - مدل چندلایۀ تحلیل انتخابات یازدهم ریاست جمهوری
سعید نریمان رضا عزیزیانتخابات ریاست جمهوری در ایران همواره تحلیلگران و کارشناسان سیاسی را شگفت زده و غافلگیر كرده است. با بررسي هاي تحليلي انجام شده دربارۀ موضوع انتخابات رياست جمهوري يازدهم در ايران، چه در سطح تحليلگران داخلي و چه در سطح خارجي، آشكار شد که عمده این غافلگیری ناشی از تحلیل ه چکیده کاملانتخابات ریاست جمهوری در ایران همواره تحلیلگران و کارشناسان سیاسی را شگفت زده و غافلگیر كرده است. با بررسي هاي تحليلي انجام شده دربارۀ موضوع انتخابات رياست جمهوري يازدهم در ايران، چه در سطح تحليلگران داخلي و چه در سطح خارجي، آشكار شد که عمده این غافلگیری ناشی از تحلیل های تکعاملی و تک بعدی است و مدلی وجود ندارد که بتواند تمام لایهها و ابعاد اثربخش در نتیجه انتخابات را بررسی کند. از اين رو اين مقاله در پي بررسي انتخابات يازدهم با استفاده از مدلي سه لايه اي است كه درونی ترین لایۀ آن، سطح گفتمانی انتخابات، لایۀ میانی آن مبتنی بر نظريۀ محروميت نسبي كه سعی در ارائه تبیینی از شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه دارد و بیرونی ترین لایۀ آن، توصيفی از سطح میدانی انتخابات را بررسی می کند و عوامل فردی، سیاسی و اجتماعی مؤثر در نتیجۀ انتخابات را ارائه می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
137 - تبیین روندهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم با استفاده از تئوری محرومیت نسبی
سید مهدی میربد محمد واعظی نژاددر تحلیل چرایی شکلگیری نتایج انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به ریشهها و دلایل متعددی اشاره شده و از کیفیت سیاست ورزی حجه الاسلام حسن روحانی و تیم حامی اش در ایام رقابتهای انتخاباتی تا موج انتخاباتی ایجادشده توسط گروههای سیاسی در حمایت از ایشان مورد تأکید قرار گرفته اس چکیده کاملدر تحلیل چرایی شکلگیری نتایج انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به ریشهها و دلایل متعددی اشاره شده و از کیفیت سیاست ورزی حجه الاسلام حسن روحانی و تیم حامی اش در ایام رقابتهای انتخاباتی تا موج انتخاباتی ایجادشده توسط گروههای سیاسی در حمایت از ایشان مورد تأکید قرار گرفته است. در این مقاله اما تلاش شده بازتاب ریشههای روان شناختی و احساس محرومیت نسبی شکلگرفته در جامعۀ ایرانی در شکلگیری موج حمایتی از دکتر روحانی مورد مطالعه قرار گیرد. به طور کلی در چشم انداز فردگرایانه و روان شناختی، شرایط تغییر وضع موجود را باید در تصورات و احساسات فردی که خود متأثر از تحولات اجتماعی است، جست وجو کرد. در این مقاله بر اساس الگوی نظری «تد رابرت گر» و در نظر گرفتن این پیش فرض که نارضایی اجتماعی و تلاش برای تغییر وضع موجود، ناشی از میزان و شدت احساس محرومیت نسبی در میان گروههای گوناگون هر جامعه است، زمینههای ایجاد محرومیت نسبی در جامعه از جمله ادراک و فهم نابرابری در دوران هشت ساله دولتهای نهم و دهم مطالعه شده است. در نهایت این جمع بندی به دست آمده که چگونه عوامل گوناگونی همچون گسترش جامعه دانشگاهی و نارضایتی این گروه از عملکرد دولت، شکلگیری شکاف طبقاتی ناشی از اختلاف فاحش درآمد سرانه در میان طبقات گوناگون اجتماعی، افزایش تورم، فاصله میان درآمد و هزینهها و بیکاری، بازتاب خود را در محرومیت نسبی جامعه، ایجاد سرخوردگی و در نهایت تلاشی عمومی برای تغییر وضع موجود و رأی دادن به بارزترین نامزد انتخاباتی منادی تغییر وضع موجود نشان داده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
138 - بازخوانی نظریة برخورد تمدنها بر اساس تحولات خاورمیانه در دو دهة اخیر
احمد زارعان امیر مسعود امیر مظاهریپس از پایان جنگ سرد، مرزهای هویتی ملتها که بر اساس وابستگی به یکی از قطبهای سیاسی و ایدئولوژیک یا عدم وابستگی به آنها مشخص میشد، دگرگون گردید و نقش و اهمیت فرهنگ در فرایند هویتیابی ملتها برجستهتر شد. در حالی که مرزهای هویتی در گذشته، بیشتر بر اساس شاخصهای سیاسی چکیده کاملپس از پایان جنگ سرد، مرزهای هویتی ملتها که بر اساس وابستگی به یکی از قطبهای سیاسی و ایدئولوژیک یا عدم وابستگی به آنها مشخص میشد، دگرگون گردید و نقش و اهمیت فرهنگ در فرایند هویتیابی ملتها برجستهتر شد. در حالی که مرزهای هویتی در گذشته، بیشتر بر اساس شاخصهای سیاسی، ایدئولوژیک و اقتصادی تعیین میشدند، به تدریج مرزهای هویتی بر اساس شاخصهای فرهنگی شکل گرفتند و هویت فرهنگی و تمدني بیش از گذشته مبنای تفکیک واحدهای سیاسی قرار گرفت. این مقاله با استفاده از روش توصيفي - تبييني، به دنبال ارائۀ تبیینی از چرایی تقابلهای برونتمدنی و درونتمدنی در سالهای اخیر بر اساس نظريه برخورد تمدنهاست. نتایج این مقاله مؤید این فرضيه است که در شرایط جدید، فرایند یکسویة جهانیشدن، به همان میزان که مرزهای فرهنگی جوامع را از میان برداشته و در جهت غربی کردن آنها حرکت کرده است، موجب شده است تا گروههای اجتماعی، هویت خود را بر اساس غیریت از غرب و فرهنگ و تمدن غربی بازتعریف کنند و در فرایند هویتیابی فرهنگی و تمدنی، روند غربستیزی و غربگریزی افزایش یافته است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
139 - به کارگیری نقشههای شناختی فازی برای پژوهش در رشته مطالعات منطقهای
سید عبدالعظیم موسوی احمد دوست محمدي جواد امانی ساریبیگوچند دهه از تولد رشتۀ مطالعات منطقهای به عنوان زیرشاخهای از مجموعۀ علوم سیاسی و روابط بینالملل میگذرد، اما تسلط رهیافتهای روابط بینالملل بر ادبیات علمی و روش پژوهش این رشتۀ علمی، انکارناپذیر است. سیر تکامل رشتۀ مطالعات منطقهای نشان داد که انجام پژوهش در این رشته چکیده کاملچند دهه از تولد رشتۀ مطالعات منطقهای به عنوان زیرشاخهای از مجموعۀ علوم سیاسی و روابط بینالملل میگذرد، اما تسلط رهیافتهای روابط بینالملل بر ادبیات علمی و روش پژوهش این رشتۀ علمی، انکارناپذیر است. سیر تکامل رشتۀ مطالعات منطقهای نشان داد که انجام پژوهش در این رشته ممکن است در یک زمان نیازمند پژوهش در تاریخ، علوم سیاسی، جامعه شناسی، اقتصاد، جغرافیای سیاسی و بسیاری دیگر از گرایشهای علمی باشد که برحسب مورد به آنها رجوع میشود. این امر، دشواری پژوهش در زمینه مطالعات منطقهای را نشان میدهد. این مقاله قصد دارد نقشههای شناختی فازی را به عنوان روشی، با قابلیت کاربرد در حوزۀ مطالعات منطقهای معرفی کند، به گونهای که این روش بتواند نیاز پژوهشگر را در زمینه مطالعۀ موضوعاتی که پیش از این، پیشینه موضوعی نداشته و یا در حکم «پدیده»ای مبهم هستند، برطرف کند. امتیاز این روش، اولاً امکان شناخت اجزای یک پدیده مبهم و کمک به فهم روابط میان آنها و ثانیاً امکان استخراج نقطه مورد توافق از لابه لای نظرات مختلف دربارۀ آن پدیده است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
140 - نقدي بر جايگاه طبقه در مدرنيتۀ انعطافپذیر «اولريش بک»
حسین مسعودنیا رضا محمود اوغلي محمود رضا رهبر قاضیدر اين مقاله، مفهوم طبقه در ديدگاه «اولريش بک» نقد و بررسي شده است. چارچوب نظري پژوهش بر مبناي رويکرد انتقادي است که هدف اصلي آن به چالش کشيدن فرهنگ و عقل خودبنياد مدرنيته است. اولريش بک به عنوان يکي از نظریهپردازان مدرنيته انعطافپذير، مرگ طبقه، مرگ هويتهاي جمعي و سا چکیده کاملدر اين مقاله، مفهوم طبقه در ديدگاه «اولريش بک» نقد و بررسي شده است. چارچوب نظري پژوهش بر مبناي رويکرد انتقادي است که هدف اصلي آن به چالش کشيدن فرهنگ و عقل خودبنياد مدرنيته است. اولريش بک به عنوان يکي از نظریهپردازان مدرنيته انعطافپذير، مرگ طبقه، مرگ هويتهاي جمعي و سازههاي سنتي را در فرايند گذار به مدرنيته انعطافپذیر اعلام ميکند و بر عنصر فردگرايي در عصر جديد تأکيد ميکند. نويسندگان در مقاله حاضر اين چارچوب را به دليل ناديده گرفتن نابرابريهاي اجتماعي در جامعۀ مدرن مورد نقد قرار ميدهند و نشان ميدهند که نظريۀ بک دربارۀ زوال هويتهاي جمعي داراي ناهماهنگيها و تناقضات بسيار جدي است. هدف اصلي اين مقاله، رد واقعيت تغییرات اجتماعي نيست، بلکه هدف اصلي، تبيين اشتباهات و تناقضات دروني موجود در آثار بک، همراه با دفاع از تحليل طبقاتي در مباحث جامعهشناختي است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
141 - بررسی جایگاه مفهوم سرمایۀ اجتماعی در پارادایمهای سهگانۀ توسعه (نوسازی، وابستگی، نظام جهانی)
سعید عطاراین نوشتار می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که در کدام یک از پارادایم های اصلی توسعه (نوسازی، وابستگی و نظام جهانی)، به مفهوم سرمایۀ اجتماعی و مؤلفه های آن توجه شده است؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا تعريفي جامع از سرمایۀ اجتماعی ارائه می شود. سپس با در نظر گرفتن این تعریف و چکیده کاملاین نوشتار می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که در کدام یک از پارادایم های اصلی توسعه (نوسازی، وابستگی و نظام جهانی)، به مفهوم سرمایۀ اجتماعی و مؤلفه های آن توجه شده است؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا تعريفي جامع از سرمایۀ اجتماعی ارائه می شود. سپس با در نظر گرفتن این تعریف و با روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار جمع آوری اطلاعات و داده ها از منابع موجود کتابخانه ای، آثار برجسته ترین اندیشمندان این سه پارادایم بررسی می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که سرمایۀ اجتماعی، در گرایش های متأخر پارادایم نوسازی به دلیل نگرش معطوف به نیروها و عوامل داخلی (دروننگری) و اهمیت دادن به متغیرهای فرهنگی و اجتماعی در روند توسعۀ کشورها، تا حدی مورد توجه قرار گرفته است. اهتمام نسبی پارادایم نوسازی به مفهوم سرمایۀ اجتماعی، از نقاط قوت آن محسوب شده و تداوم آن در عصر طلایی سرمایه اجتماعی را ممکن کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
142 - جایگاه جمهوریت در اندیشه سیاسی «محمدعلی فروغی»
روزبه پرهام ایرج رنجبرمسئله پژوهش حاضر، سنجش نسبت «سلطنت» و «جمهوریت» در اندیشه سیاسی محمدعلی فروغی است. تقابل سلطنت و جمهوریت به مثابۀ دو الگوی سیاسی متمایز برای تنظیم مناسبات و روابط قدرت در جامعه انسانی، یکی از دیرینه ترین منازعات فکری در گسترۀ اندیشۀ سیاسی بوده است. فروغی با بینشی واقع چکیده کاملمسئله پژوهش حاضر، سنجش نسبت «سلطنت» و «جمهوریت» در اندیشه سیاسی محمدعلی فروغی است. تقابل سلطنت و جمهوریت به مثابۀ دو الگوی سیاسی متمایز برای تنظیم مناسبات و روابط قدرت در جامعه انسانی، یکی از دیرینه ترین منازعات فکری در گسترۀ اندیشۀ سیاسی بوده است. فروغی با بینشی واقع گرایانه، اجتماع گریزی و نظم ناپذیری را جزء «طبیعت اولیه » انسان می دانست؛ طبیعتی خشن و آلوده به غرایز مرگبارِ خودبینی و خودخواهی که جاه طلبی او جز در سایۀ نظمِ «سلطانی» و حاکمیتِ «شهریاری» زیرک و متظاهر، بی پایان می نماید. سلطنت، کمال مطلوب فروغی نبود، اما نگاه بدبینانۀ او به انسان از یکسو و شرایط اجتماعی و پریشانی سیاسی حاکم بر زمانه اش از سوی دیگر وی را به این درک سیاسی سوق داد که تنها با از بین بردن خمیرمایه و «طبیعت اولیه » انسان و جایگزینی آن با «طبیعتی ثانویه» در پرتو نظمی «سلطانی» است که زمینه برای نظم سیاسی مبتنی بر جمهوریت فراهم می شود. پژوهش حاضر با چنین درکی از نسبت سلطنت و جمهوریت در اندیشۀ سیاسی به بررسی جایگاه «دوگانه» مزبور در گسترۀ اندیشۀ سیاسی فروغی می پردازد. این پژوهش با کاربست چارچوب نظری «اسپریگنز» به این نتیجه می رسد که فروغی با مشاهده و تشخیص بحران و درد حاکم بر جامعه ای که در آن می-زیست، نظم سیاسی سلطنت را به مثابۀ ضرورتی مبتنی بر مصلحت، مناسب حال جامعۀ ایران میدانست. اما شناخت عمیق وی از منطق حاکم بر مناسبات دوران جدید و ظهور نظمی نوآیین و مبتنی بر حاکمیت قانون، هنجار سیاسی مطلوب او را شکل میداد؛ هنجاری که به زعم وی برای جامعه ای که فاقد مؤلفه های اولیۀ نظم سیاسی مبتنی بر جمهوریت است، جز به پریشانی و بی-ثباتی سیاسی نمیانجامد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
143 - تحلیل محتوای کیفی سخنرانیهای رئیس دولت یازدهم (حسن روحانی) در سازمان ملل با رویکرد استقرایی
عباس ظهوری عین الدین سعید پورعلیدر این پژوهش به تحلیل محتوای کیفی سخنرانی های رئیس جمهور (حسن روحانی) در مجمع عمومی سازمان ملل در سال های 1392، 1393 و 1394پرداخته شده است. بر اساس روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی، مقوله های (محورهای) اساسی نهفته در متن، ارتباط بین مقوله ها و مدل مفهومی از هر ک چکیده کاملدر این پژوهش به تحلیل محتوای کیفی سخنرانی های رئیس جمهور (حسن روحانی) در مجمع عمومی سازمان ملل در سال های 1392، 1393 و 1394پرداخته شده است. بر اساس روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی، مقوله های (محورهای) اساسی نهفته در متن، ارتباط بین مقوله ها و مدل مفهومی از هر کدام از سخنرانی ها به دست آمد. نتایج این تحلیل نشان می دهد که خشونت سازمانیافته غرب در منطقه مانند حمله به عراق و افغانستان و... باعث خشونت، افراطی گری و جنگ در خاورمیانه شده و خطر نابودی تمدن و ایجاد حکومتهای تروریستی بسیار محتمل است. قدرت های بزرگ باید دست از دخالت های نظامی و غیر نظامی در منطقه بردارند. ایران کشوری امن و خواهان ایفای نقش سازنده در منطقه است. مردم ایران به دولت تدبیر و امید رأی دادند و رویکرد تعاملی دولت ایران منجر به شروع مذاکرات با رویکرد جدید بر سر برنامه هسته ای ایران شد. برنامه دقیق و دیپلماتیک به همراه گفت وگوی سازنده و شهامت انعطاف پذیری ایران منجر به توافق هسته ای شده است. نتیجه توافق هسته ای، لغو تحریم های ناعادلانه، صلح و ثبات در منطقه و جهان و آغاز فصل جدید روابط ایران با جهان در همه زمینه ها خواهد بود. ایران خواهان تعامل اقتصادی و توسعه در دوران پس از توافق است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
144 - تحول مفهومی «قانون» در فرایند تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
محمد کمالی زاده امیر محمد سوریقانون اساسی جمهوری اسلامی به عنوان یک مفهوم و پدیده تأثیرگذار نیازمند بررسی تاریخی است تا بتوان به چرایی شکلگیری مفاهیم و عناصر تشکیلدهنده آن پی برد. مفاهیم و عناصری که از پیش از انقلاب و در نتیجه تحولات انقلاب از سویی و همچنین تلاشهای فکری تدوینکنندگان با توجه به م چکیده کاملقانون اساسی جمهوری اسلامی به عنوان یک مفهوم و پدیده تأثیرگذار نیازمند بررسی تاریخی است تا بتوان به چرایی شکلگیری مفاهیم و عناصر تشکیلدهنده آن پی برد. مفاهیم و عناصری که از پیش از انقلاب و در نتیجه تحولات انقلاب از سویی و همچنین تلاشهای فکری تدوینکنندگان با توجه به معضل عرفی سازی شکل گرفت. بزرگان انقلاب نه تنها مفهوم و اندیشه خاصی از قانون در ذهن نداشتند، بلکه درباره چگونگی تدوین قانون به درستی نیندیشیده بودند. به همین دلیل در زمان تدوین قانون اساسی با معضلات متعددی برای تنظیم بندهای کلیدیای همچون مسائل حاکمیتی و حقوق ملت و آزادیهای اساسی مواجه بودند. از این رو برای درک چرایی و چگونگی پدیده قانون اساسی در جمهوری اسلامی ایران هم باید به مفاهیم تاریخی و چگونگی شکلگیری آن توجه کرد و هم به مسئله نحوه عرفی ساختن قوانین در ایران نظر داشت. امری که با توجه به ذهنیتها و نیتهای تدوینکنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی و در پاسخ به مسائل زمانه شکل میگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
145 - تأثیر سرمایۀ اجتماعی شبکه بر دستیابی به مقام سیاسی
کیومرث اشتریان طاهره مهرورزیاندر جوامع مختلف برای کسب قدرت به مثابه مهم ترین و تأثیرگذارترین عنصر در زندگی سیاسی- اجتماعی، همواره رقابت ها و کشمکش های جدی وجود داشته و افراد به طرق گوناگونی برای رسیدن به قدرت با هم رقابت می کنند. سرمایۀ اجتماعی بازیگران می تواند در تعیین نتیجۀ نهایی رقابت بسیار مؤثر چکیده کاملدر جوامع مختلف برای کسب قدرت به مثابه مهم ترین و تأثیرگذارترین عنصر در زندگی سیاسی- اجتماعی، همواره رقابت ها و کشمکش های جدی وجود داشته و افراد به طرق گوناگونی برای رسیدن به قدرت با هم رقابت می کنند. سرمایۀ اجتماعی بازیگران می تواند در تعیین نتیجۀ نهایی رقابت بسیار مؤثر باشد و هرچه داوطلبین و بازیگران عرصۀ رقابت از ارتباطات شبکه ای و در نتیجه حمایت شبکه های جمعی بیشتری برخوردار باشند، می توانند حمایت گروه ها و شبکه های صاحب نفوذ و قدرت را جلب کرده و امکان دستیابی به مقام سیاسی برای آن ها بیشتر فراهم خواهد بود. مسئلۀ اساسی مقالۀ حاضر، چگونگی تأثیر سرمایۀ اجتماعی شبکه بر دستیابی به مقام سیاسی بوده، روش تحلیل مورد نظر در اینجا روش توصیفی و تحلیلی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
146 - نقش قدرت، همخیالسازی و افراطیگری در خلق هویت انسانی
فاطمه شاه رضایی کیکاوس یاکیدهاین مقاله برای پاسخ به پرسش «نقش قدرت و افراطیگری در خلق هویت انسانی چیست»، بر این فرضیه استوار گشته که افراطیگری به عنوان یکی از شیوههای اعمال قدرت، واکنش فرد یا افراد منقادِ قدرت در جهت بازپسگیری هویت خویش است. در این پژوهش که با رویکرد کیفی و تکیه بر روشهای تف چکیده کاملاین مقاله برای پاسخ به پرسش «نقش قدرت و افراطیگری در خلق هویت انسانی چیست»، بر این فرضیه استوار گشته که افراطیگری به عنوان یکی از شیوههای اعمال قدرت، واکنش فرد یا افراد منقادِ قدرت در جهت بازپسگیری هویت خویش است. در این پژوهش که با رویکرد کیفی و تکیه بر روشهای تفسیری صورت گرفته، شخصیت و هویت انسان از منظر اندیشمندان حوزه فلسفه، سیاست، روانشناسی و جامعهشناسی در تطبیق با ماهیت دازاین از نگاه «هایدگر» بررسی شده و دو گونه متفاوت و همزمانِ هویت برای هر فرد شناسایی شده است که به آنها نام «هویت موجود» (به مفهوم آنچه فرد توسط آن شناسایی و تعریف میگردد) و «هویت ممکن» (به مفهوم هویت تصویرشده در ذهن فرد و دیگر هویتهای قابل تصور برای هر فرد) دادهایم. با بررسی دازاین که بر پایه آشکاری خودش میفهمد، ضرورت تطبیق هویت موجود و ممکن در زیست او مورد توجه قرار گرفته، با تمرکز بر نقش قدرت و شیوههای اعمال قدرت در پرتو این هدف، پروسهای از اعمال قدرت برای امکان- ابزارسازی دیگران به قصد تطبیق هویت موجود و ممکنِ اعمالکننده قدرت رخ مینماید که آن پروسه را «همخیالسازی» (به مفهوم روند دخالت، تغییر و تعیین آرزوها و در پی آن اهداف و خواستهای افراد با شیوههای مختلف در اشکال آگاهانه و ناآگاهانه و در نظر آوردن دیگران تنها به عنوان ابزاری برای فراهمسازی شرایط حصول خواستها، اهداف و آرزوهای خود، نهاد خود، گروه خود، جامعه خود و...) نامیدهایم. منقادِ «همخیالسازی» که برای بازپسگیری هویت ممکن خود و به انقیاد کشاندن دیگران به واکنشهای افراطی مبادرت میکند، در حوزههای گوناگون زیستِ دازاین پیگیری شده است تا اطراف هجومبرنده به هویت دازاین در زیست کنونی به منظور قابل محاسبه و پیشبینیپذیر کردن دازاین مشخص شده، عوارض و اسباب افراطیگری نمایان گردد و بستری برای چارهاندیشی فراهم آید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
147 - «نوعصبیت»؛ توسعۀ مفهوم عصبیت ابنخلدون با نگاه به روند شکل¬گیری گروه داعش
احمد مهربان دافساری منصور میراحمدیهمبستگی و انسجام درونی شبکههای سلفی- جهادی از پاره ای جهات شبیه به همبستگی خونی و خاندانی در جوامع قبیلهای است. این امر هر چند معادل عینی پیوند خونی و خاندانی در زندگی قبیله ای نیست، از برخی جهات یادآور مفهوم «عصبیت» ابن خلدون است. به همین دلیل با وجود برخی شباهت ها ن چکیده کاملهمبستگی و انسجام درونی شبکههای سلفی- جهادی از پاره ای جهات شبیه به همبستگی خونی و خاندانی در جوامع قبیلهای است. این امر هر چند معادل عینی پیوند خونی و خاندانی در زندگی قبیله ای نیست، از برخی جهات یادآور مفهوم «عصبیت» ابن خلدون است. به همین دلیل با وجود برخی شباهت ها نمیتوان این مفهوم را برای تحلیل شکل گیری گروه تروریستی داعش و شبکههای مرتبط با آن که از تنوع نژادی و زبانی قابل ملاحظه ای برخوردارند، به کار بست. علاوه بر این شماری دیگر از ویژگی های این گروه از جمله استفاده آن از رسانه های اجتماعی و ساختار شبکه ای آن مختص جوامع جدید است و به نظر میرسد مفهوم قدیم «عصبیت» قادر به تبیین همه ابعاد آن نیست. پژوهش حاضر با تجزیه مؤلفه های عصبیت یعنی پیوند خونی، مذهب و اقتدار و بررسی تحول و پویایی آنها در جریان شکل گیری و همبستگی گروهیِ داعش، امکانات ارائه تحلیلی نوخلدونی در این زمینه را بررسی می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
148 - رگههای استعمار در فلسفه کانت (با تکیه بر آراء اسپیوک)
صدیقه پورمختار شمس الملوک مصطفوی سید محمد مرندییکی از عوامل موفقیت استعمار در سرزمین های مستعمره خود، علاوه بر گزینه نظامی، استفاده هوشمندانه از فنون بلاغت و سخنوری بوده و از این رو مأموریت متمدن سازی اروپایی بر اساس فرهنگ به عنوان سخنوری پایه گذاری و از طریق ادبیات و فلسفه قرن هجدهم و نوزدهم دنبال شده است. «امانوئل چکیده کاملیکی از عوامل موفقیت استعمار در سرزمین های مستعمره خود، علاوه بر گزینه نظامی، استفاده هوشمندانه از فنون بلاغت و سخنوری بوده و از این رو مأموریت متمدن سازی اروپایی بر اساس فرهنگ به عنوان سخنوری پایه گذاری و از طریق ادبیات و فلسفه قرن هجدهم و نوزدهم دنبال شده است. «امانوئل کانت»، فیلسوف بزرگ قرن هجدهم آلمان، در کتاب «نقد قوه حکم» خود که بخش اول آن فلسفه ذوق (مبحث زیبا و والا) و بخش دوم آن به غایتشناسی اختصاص دارد، سوژه ای را معرفی می کند که تحت شرایط خاصی به درک زیبایی، والایی و غایتمندی نائل می شود؛ اما از آنجایی که از نظر کانت چنین درکی متعلق به همگان نیست، این پرسش فراروی منتقدان قرار می گیرد که آیا می توان گفت سوژه کانتی در نقد سوم، نشانی از نژادگرایی و استعمار در خود دارد؟ مقاله حاضر بر اساس آرای «گایاتری چاکراورتی اسپیوک»، منتقد و اندیشمند مشهور حوزه مطالعات پسااستعماری، به بررسی و پاسخ این پرسش میپردازد. اسپیوک بر این اعتقاد است که نظرهای کانت در دو مورد دارای نژادگرایی و استعمار است؛ یکی در تحلیل والایی که می گوید انسان خام به دلیل آنکه آموزش دیده و بافرهنگ نیست، والایی را تنها به عنوان مفهومی دهشتناک درک می کند و دوم در بحث غایت شناسی که بومیان استرالیایی را فاقد فاعلیت انسانی می داند. بنابراین سوژۀ شناسای جهان شمول یا انسان کانتی به تمامی بشریت رجوع نمیکند، بلکه تنها به سوژه آموزش دیدۀ بورژوایِ مردِ دوران روشنگری اروپا که بخشی از اصول عقلانی گسترش امپریالیسم را فراهم کرده است، توجه نشان می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
149 - خوانش آثار «داریوش شایگان» بر مبنای مفهوم سوژه بازیگوش
محمد تباشیر ابوالفضل شکوریرویارویی فکری ایرانیان با مدرنیت، تاکنون فراز و نشیبهای زیادی را به خود دیده است. اندیشمندان ایرانی نیز مانند اندیشمندان غربی، تلاش فکری خود را معطوف به ارائه راهحلی برای مسئله رابطه ذهنیت و کلیت نمودهاند. در پژوهش حاضر، به بررسی راهحل «داریوش شایگان» برای این مسئله چکیده کاملرویارویی فکری ایرانیان با مدرنیت، تاکنون فراز و نشیبهای زیادی را به خود دیده است. اندیشمندان ایرانی نیز مانند اندیشمندان غربی، تلاش فکری خود را معطوف به ارائه راهحلی برای مسئله رابطه ذهنیت و کلیت نمودهاند. در پژوهش حاضر، به بررسی راهحل «داریوش شایگان» برای این مسئله پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا گونههای انسانشناختی ترسیم شده و به نمایش درآمده در آثار او مورد اشاره قرار گرفتهاند. ادامه پژوهش به بازخوانی آثار شایگان بر مبنای مفهوم سوژه بازیگوش و به منظور روشن کردن راهحل او برای مسئله رابطه ذهنیت و کلیت اختصاص یافته است. سوژه بازیگوش، سوژهای است که دوپارگی خود را میپذیرد و آگاهانه و بازیگوشانه آنها را به یکدیگر پیوند میزند. شایگان هر چند به ذهنیت، خودمختاری کامل نمیدهد، او را در کلیت نیز محو نمیکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
150 - تحول در جنگهای نیابتی در دوران پساجنگ سرد و مدلولهای آن برای رشته روابط بینالملل
حميرا مشیرزاده حسین رضویجنگ نیابتی به عنوان جنگی که در آن عملیات جنگی به کنشگرانی احاله میشود که به نمایندگی یا به نفع کنشگران دیگر عمل می کنند، از پدیده های رایج در روابط بین الملل محسوب می شود که دانشوران روابط بین الملل از ابعاد مختلف به آن توجه داشته اند و به دلیل تفاوت هایی که با جنگ های چکیده کاملجنگ نیابتی به عنوان جنگی که در آن عملیات جنگی به کنشگرانی احاله میشود که به نمایندگی یا به نفع کنشگران دیگر عمل می کنند، از پدیده های رایج در روابط بین الملل محسوب می شود که دانشوران روابط بین الملل از ابعاد مختلف به آن توجه داشته اند و به دلیل تفاوت هایی که با جنگ های متعارف دارد، توجه رشته روابط بین الملل را به طور خاص جلب کرده است. اما تأثیر این پدیده بر رشته روابط بین الملل به صورت نظام مند بررسی نشده است. استدلال اصلی این مقاله آن است که هم خود این جنگ و هم تغییراتی که در این پدیده در دوران پس از جنگ سرد شکل گرفته، باعث شده زمینه برای ظهور تغییرات مفهومی و نظری در رشته روابط بین الملل فراهم شود. به علاوه تفاوت های میان دو دوره نشان می دهد که چگونه جنگ نیابتی نوین بسیاری از مفروضات پایه جریان اصلی روابط بینالملل را به چالش می کشد که از آن جمله می توان به آثار ناشی از تکثر کنشگران درگیر در جنگ، کمرنگ شدن مرز میان داخل و خارج، و سطوح تحلیل درهم تنیده اشاره کرد. همچنین تنوع رویکردها در تبیین جنگ نیابتی نشان میدهد که چگونه این پدیده برای نظریه های اصلی روابط بین الملل حداقل به شکلی بالقوه، زمینه ای نوین برای غنای بیشتر نظری فراهم ساخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
151 - واکاوی تحول مفهومی فلسفه سیاسی بر اساس دو مؤلفه حقیقت و قدرت در اندیشه اشتراوس، آرنت و فوکو
محمدباقر خرمشاد محمد اسماعیل نوذریتاکنون تقریرهای گوناگونی در باب ماهیت فلسفه سیاسی عرضه شده است و پنداشت واحدی در باب سرشت فلسفه سیاسی در میان متفکران وجود ندارد. مقاله حاضر نیز درصدد پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان وجود تعبیرها و پنداشت های متفاوت در باب چیستی و ماهیت فلسفه سیاسی را توضیح داد؟ چکیده کاملتاکنون تقریرهای گوناگونی در باب ماهیت فلسفه سیاسی عرضه شده است و پنداشت واحدی در باب سرشت فلسفه سیاسی در میان متفکران وجود ندارد. مقاله حاضر نیز درصدد پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان وجود تعبیرها و پنداشت های متفاوت در باب چیستی و ماهیت فلسفه سیاسی را توضیح داد؟ فرضیه این مقاله آن است که دگرگونی و تحول معنایی مفاهیم بنیادین حقیقت و قدرت در چارچوب الگوهای متفاوت پارادایمی و نسبت متفاوتی که ذیل پارادایم های گوناگون میان دو مفهوم یادشده برقرار می شود، سبب شکل گیری تعبیرهای گوناگونی در باب ماهیت فلسفه سیاسی شده است. جستار حاضر کوشیده تا با اتخاذ رویکرد متن گرا و با سود جستن از تحلیل مقایسه ای، ماهیت فلسفه سیاسی را در پرتو دو مفهوم بنیادین حقیقت و قدرت از جنبه انضمامی در اندیشه اشتراوس، آرنت و فوکو تحلیل کند. با این هدف، نشان داده ایم که در اندیشه اشتراوس، وجود حقیقتی استعلایی مفروض دانسته شده است. در اینجا قدرت، ابژه فلسفه سیاسی تلقی می گردد و فلسفه سیاسی به مثابه دانشی عقلی در نقش گفتارهای حقیقت ظاهر می شود. اما «آرنت»، حقیقت را از حیطه امر استعلایی به درون حوزه عمومی و حیطه مفاهمه بین الاذهانی می کشاند. بنابراین قدرت با سیاست گفت وگویی پیوند می خورد و فلسفه سیاسی از حیطه فعالیت صرف ذهنی به حیطه کنش عملی کشانده می شود. در اندیشه «فوکو» اما قدرت به مثابه پدیده ای مویرگی در پس هر معرفت سیاسی نهفته است و فلسفه سیاسی در نقش ابزاری در خدمت توجیه مناسبات قدرتی عمل می کند که معطوف به برساختن یک رژیم حقیقت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
152 - سیاستنامهنویسی و چرخش گفتمانی اندیشه سیاسی ایران؛ تحلیل کنش گفتار «سیر الملوک»
حمدالله اکوانینسبت نقش مؤلف و زمینه اجتماعی در چرخش گفتمانی اندیشه سیاسی اسلام و ایران دوره میانه اسلامی، موضوعی شایسته بررسی است. زمینههای اجتماعی قرنهای سوم تا پنجم ه.ق، بسترهایی را ایجاد کرد که از درون آن، الزامات تحول اندیشه سیاسی اسلام و ایران و چرخش گفتمانی آن شکل گرفت. در وا چکیده کاملنسبت نقش مؤلف و زمینه اجتماعی در چرخش گفتمانی اندیشه سیاسی اسلام و ایران دوره میانه اسلامی، موضوعی شایسته بررسی است. زمینههای اجتماعی قرنهای سوم تا پنجم ه.ق، بسترهایی را ایجاد کرد که از درون آن، الزامات تحول اندیشه سیاسی اسلام و ایران و چرخش گفتمانی آن شکل گرفت. در واکنش به تحولات و زمینههای سیاسی جامعه اسلامی- ایرانی این دوره، سه گونه اندیشه ورزی درباره خلافت- سلطنت شاهد هستیم؛ ابوالحسن ماوردی با طرح اندیشه خلافت اسلامی به دنبال حفظ خلافت؛ امام محمد غزالی ضمن تلاش برای توجیه شرعی قدرت امرا و سلاطین به دنبال آشتی خلافت و سلطنت و در نهایت خواجه نظام الملک طوسی با نظریه شاهی از نظم خلافت-محور گذر نموده و گفتمانی جدید را صورتبندی کرده است. چنین منازعهای در متن «سیرالملوک» قابل بازیابی است. در این متن، منازعه سه گفتمان اندیشه سیاسی قابل بازیابی است: گفتمان خلافت، گفتمان شاهی و گفتمان دینی مقاومت. این مقاله این فرض را به آزمون میگذارد که خواجه نظام الملک در متن سیر الملوک، نقش «سوژگی سیاسی» را در تحول گفتمانی از شریعت نامه به اندرزنامه بازی کرده است. او در متن سیرالملوک، از سه استراتژی زبانی برای ایفای نقش موقعیت سوژگی بهره میگیرد: «کم رنگ سازی» که از طریق آن در بازنماییها، خلیفه و ارکان ساختاری آن را به «حاشیه» میراند؛ «طرد» که از طریق آن، گفتمانهای دینی مقاومت را در زنجیره نفی گفتمانی قرار میدهد و «برجستهسازی» که از طریق آن، گفتمان شاهی را «صورتبندی» میکند. روش تحلیل در این مقاله، تلفیقی از نظریه گفتمان «لاکلائو» و «موفه» برای سطح کلان تحلیل و رویکرد گفتمان سطح خرد «ون لوون» است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
153 - نسل دوم روشنفکری ایرانی، دولت مطلقه و مسئله تجدد
حجت كاظميجهتگیری فكري نسلهای مختلف روشن فکری ایراني از متن درگیری و تامل در مسئله انحطاط و عقب ماندگی، نحوۀ برونرفت از آن و نهایتا نسبت میراث سنتی و مدرنیته غربی در فرایند توسعه شکل گرفته است. این مقاله میکوشد تا جایگاه و مختصات چنین بحثی را نزد نسل دوم روشن فکری یعنی گروهی چکیده کاملجهتگیری فكري نسلهای مختلف روشن فکری ایراني از متن درگیری و تامل در مسئله انحطاط و عقب ماندگی، نحوۀ برونرفت از آن و نهایتا نسبت میراث سنتی و مدرنیته غربی در فرایند توسعه شکل گرفته است. این مقاله میکوشد تا جایگاه و مختصات چنین بحثی را نزد نسل دوم روشن فکری یعنی گروهی از روشن فکران ایرانی که فعالیت فکری - سیاسی خود را در راستای استقرار دولت پهلوی قرار دادند، بررسي كند. بخش اول مقاله در پي تحلیلی از فرایند گذار از نظريۀ دولت مشروطه به نظريۀ دولت مطلقه نوساز و تركيب افراد، گروهها و نشريه هایي است كه چنین تحولی را تحقق بخشیدند. بخش دوم مقاله در پي ارائه تصويري از مجادله ها و دیدگاههای متنوع مطرح ميان اين نسل درباره مسئله تجدد و نحوه مواجهه با آن است. در اين بخش از مقاله، دیدگاهها ذيل دو رويكرد «تجدد با حداقل تصرف ایرانی» و «تجدد مبتنی بر گزینش و انطباق با شرایط بومی» دستهبندی و ديدگاه چهرهها و گروههای حامي هر يك تشریح شده است. بخش انتهايي مقاله در پي پاسخ به چرايي عدم تعميق مباحث مربوط به مسئله انحطاط و تجدد در ميان اين نسل و تمركز بيشتر آنها بر ابعاد عینیتر برنامۀ نوسازي و نحوۀ تحقق آن است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
154 - امتناع تفکر در فرهنگ دینی؛ نقد و نظری بر آرای «آرامش دوستدار»
سید محمد علی تقوی بائی فاطمه«آرامش دوستدار»، مشكل اصلي جامعه ايران را «ناپرسايي» توصیف میکند و علت آن را نیز فقط يك چيز میداند: «فرهنگ دینی». بدین ترتیب «ممتنع بودن اندیشیدن در فرهنگ دینی» تز کانونی در آرای اوست. او البته ادعا میکند که ناپرسایی و علت آن، یعنی حاکمیتِ فرهنگ دینی در ایران، محدود چکیده کامل«آرامش دوستدار»، مشكل اصلي جامعه ايران را «ناپرسايي» توصیف میکند و علت آن را نیز فقط يك چيز میداند: «فرهنگ دینی». بدین ترتیب «ممتنع بودن اندیشیدن در فرهنگ دینی» تز کانونی در آرای اوست. او البته ادعا میکند که ناپرسایی و علت آن، یعنی حاکمیتِ فرهنگ دینی در ایران، محدود به دورۀ حضور اسلام نمیشود، بلکه به ایران باستان بازمیگردد. این نظر جنجالی، او را به چهرهای نامآشنا در محیط روشن فکری ایران تبدیل کرده است. در این مقاله، به ارزیابی آرای وی با استفاده از اندیشههای ریچارد رورتی، فیلسوف پستمدرن آمریکایی پرداخته میشود که دو برداشت مضیق و موسع از عقلانیت را در برابر هم قرار می دهد و به نقد نگرش مضيق نسبت به عقلانیت میپردازد. پرسش اصلي اين مقاله آن است كه نظرهای دوستدار در قالب كدام برداشت از عقلانيت قرار ميگيرد. با بررسی آثار دوستدار به نظر می رسد كه درک او از عقلانیت در قالب برداشت مضیق از این مفهوم قرار می گیرد؛ نگرشی که هرچه را خارج از چارچوب آن قرار گیرد، بیرون از دایره عقلانیت تلقی می کند. کلانروایتِ دوستدار از تاریخِ فرهنگیِ ایران مبتنی بر تعمیمهای گسترده و فاقد معیاری است که ظرافتها و پیچ و خمهای این فرهنگ را نادیده میگیرد. او چون فرهنگ اسلامی و ایرانی را به زعم خود فاقد بنیادی ترین پرسشهای فلسفی میداند، انبوه پرسش های دیگری را که در قالب الگوی او نمیگنجند، به هیچ میانگارد. در حوزه سیاست، دوستدار نوعی از رابطه میان دین و دولت را که از دوران هخامنشیان بر ایران مسلط بوده است، مقوم حاکمیت فرهنگ دینی میداند و البته چنان سیطرهای برای این فرهنگ قائل است که گریز از آن و گذار به جامعهای توسعه یافته با معیارهای مورد پذیرش وی ناممکن مینماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
155 - سير تطور «لذت» در انديشه سياسي کلاسيک
سیدمحسن علوی پوربا توجه به اینکه در اندیشه سیاسی کلاسیک، انسان موجودی طبعاً اجتماعی انگاشته میشود، بسیاری از مقوله های بشری که در دوران مدرن به عرصه خصوصی رانده شده است، در زمره مباحث فلسفه سیاسی قرار دارد و جایگاه برجسته ای را در آن اشغال میکند. «لذت» از جمله این مقوله هاست که فیلس چکیده کاملبا توجه به اینکه در اندیشه سیاسی کلاسیک، انسان موجودی طبعاً اجتماعی انگاشته میشود، بسیاری از مقوله های بشری که در دوران مدرن به عرصه خصوصی رانده شده است، در زمره مباحث فلسفه سیاسی قرار دارد و جایگاه برجسته ای را در آن اشغال میکند. «لذت» از جمله این مقوله هاست که فیلسوفانی مانند افلاطون و ارسطو و اخلاف آنها درباره آن تأمل کردهاند و در چارچوب فلسفه سیاسی - اخلاقی خود بدان پرداختهاند. با این حال هر چند افلاطون رساله فیلبوس را اساساً به بررسی موضوع «لذت» اختصاص میدهد و ارسطو در دو بخش از اخلاق نیکوماخوس بدان میپردازد، با هلنیسم رومی به تدریج «لذت» از جایگاه سیاسی خود فروکاهیده شده، به عرصه اخلاق خصوصی هدایت میشود. اپیکور از جمله کسانی است که «لذت» را در مرکز توجه قرار میدهد، اما نه - مانند ارسطو - به عنوان فعالیتی اجتماعی، بلکه چونان مقولهای مربوط به تهذیب فردی و همین مقدمهای است برای آنکه در ادامه و با ظهور مسیحیت، «لذتِ» راندهشده از اندیشه سیاسی به امری کاملاً الهیاتی تقلیل یابد و به جای آنکه در ترسیم جامعه نیکسامان جایی برای خود بیابد، به امری در چارچوب روابط انسان - خدا تبدیل میشود و در نتیجه دیگر نه موضوع فهم هنجاری اجتماعی و سیاسی، که مقولهای مربوط به فرمانبرداری از امر الهی است. با سنت آگوستین، این امر تثبیت میشود و «لذت» در سیر تطور خویش از امر سیاسی به امر مذهبی تحول مییابد که در ادامه، امکان ظهور لذتگرایی مدرنِ فارغ از مبانیِ اخلاق اجتماعی را فراهم میآورد. به منظور درک چگونگی تغییر جایگاه مقوله «لذت» از امر سیاسی در فلسفه اخلاق یونان به امر خصوصی در فلسفه سیاسی مدرن، مقاله حاضر به بررسی فرایند تحول «لذت» از امر هنجاری به یک مقوله صرفاً مذهبی در دوران کلاسیک میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
156 - علی شریعتی، رنسانس اسلامی و رهایی از انحطاط
امیر روشن محسن شفیعی سیف آبادیاز زمان رویارویی ایرانیان با غرب و پی بردن به انحطاط خود، مسئلۀ «کيستي ما» دغدغۀ اصلي روشن فکران ايراني شد. پس از اين، سؤال هايي از قبيل اينکه ما «که هستيم؟» و «چگونه بايد باشيم؟» مطرح شد. برای پاسخ به سؤال های یادشده، شریعتی در مقام اندیشمندی ایرانی با دغدغه های اسلامی چکیده کاملاز زمان رویارویی ایرانیان با غرب و پی بردن به انحطاط خود، مسئلۀ «کيستي ما» دغدغۀ اصلي روشن فکران ايراني شد. پس از اين، سؤال هايي از قبيل اينکه ما «که هستيم؟» و «چگونه بايد باشيم؟» مطرح شد. برای پاسخ به سؤال های یادشده، شریعتی در مقام اندیشمندی ایرانی با دغدغه های اسلامی، سعی در تدوین راهحلی برای رهایی از انحطاط و سوق یافتن به سمت پیشرفت دارد. به زعم وی، سرمایه داری، امپریالیسم و مذاهب انحرافی و ذهن گرایی، عوامل اصلی انحطاط ایران و جهان اسلام است و تنها با بازگشت به خویشتن و شکل گیری یک رنسانس و نوزایی اسلامی است که می توان به پیشرفت و کمال رسید. در همین راستا هدف اصلی در این مقاله، تحلیلی از مقولۀ رنسانس اسلامی و رهایی از انحطاط در آرای شریعتی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
157 - موضعگیری ایدئولوژی آنارشیسم نسبت به دولت و تحقق آن در عصر جهانی شدن: بر اساس بازخوانی نظریۀ «وودکاک» و «نیومن»
محمدعلي توانا محمود علیپور رقیه عزیزپور مرزونی«دولت» یکی از عناصر اصلی و به عنوان عالی ترین قوۀ اجرایی درون مرزهای سرزمینی مطرح شده است. دولت - حداقل در عصر مدرن - مظهر قدرت و حاکمیت در جوامع بوده است. اساساً «آنارشیسم» به عنوان یک ایدئولوژی، نسبت به نهاد «دولت» و «قدرت دولتی» بدبین بوده، هرگونه مؤسسه مبتنی بر زور چکیده کامل«دولت» یکی از عناصر اصلی و به عنوان عالی ترین قوۀ اجرایی درون مرزهای سرزمینی مطرح شده است. دولت - حداقل در عصر مدرن - مظهر قدرت و حاکمیت در جوامع بوده است. اساساً «آنارشیسم» به عنوان یک ایدئولوژی، نسبت به نهاد «دولت» و «قدرت دولتی» بدبین بوده، هرگونه مؤسسه مبتنی بر زور و اجبار را عامل تباهی زندگی اخلاقی و اجتماعی انسان قلمداد می کند. از سوی دیگر در عصر «جهانی شدن» به عنوان وضعیت سیاسی اجتماعی متأخر، عناصر حاکمیت با چالش اساسی روبه رو شده است. یکی از مشخصه های اندیشهای عصر جهانی شدن، تکیه کردن بر زمینۀ فکری جنبش «پست-مدرنیسم» است که ارزشهای دوران مدرن را به چالش می خواند. از ویژگی های اصلی این جنبش، نفی مطلق گرایی است که در این راستا، «ساختارِ شکل گرفتۀ قدرت» را مورد سرزنش قرار میدهد و به نقد سلطۀ آن در اجتماع سیاسی می-پردازد. بر این اساس سؤالی که پیش روی این پژوهش است این است که با توجه به تکثرگرایی و نقد عام گرایی در وضعیت «جهانی شدن»، مسیری برای ادامۀ حیات ایدئولوژی «آنارشیسم» وجود خواهد داشت؟ و آیا فرصت ابراز وجودِ «دولت ستیزی» و «اختیارگرایی» ایدئولوژی «آنارشیسم» در وضعیت «جهانی شدن» فراهم میآید؟ فرضیۀ این مقاله این است که در عصر جهانی شدن با رویکرد «مرکزیتزدایی» که در حال گسترش در حوزه های مختلف است، می توان گفت «قدرت دولتی» پراکنده و وظایف آن محدود شده و از سوی دیگر رؤیای جامعۀ بدون دولت و اجتماع اخلاقی مبتنی بر «اختیارگراییِ آنارشیسم»، در برخی حوزه ها تحقق مییابد. بنابراین سعی می شود با بازخوانی ایدئولوژی آنارشیسم - در نزد دو تن از شاخصترین متفکران معاصر این مکتب یعنی «جورج وودکاک» و «سال نیومن» - سرنوشت دولت در وضعیت جهانی شدن، تبیین و تحلیل گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
158 - مطالعه و بررسی همخوانی ساختاری در تحلیل رابطۀ ادبیات و فرهنگ سیاسی
سید مهدی میربدتلاش عالمان علوم اجتماعی در زمینههای متنوع و گسترده، معطوف به تحلیل و مطالعه و تبیین پدیدههای اجتماعی است که بازتاب آنها به اشکال متفاوت در ساحات زندگی مردمان جوامع مختلف بازتاب داشته و دارد. آنها میکوشند با بهرهگیری از روشهای علمی و الگوهای تبیینی، صورت بندیهای ت چکیده کاملتلاش عالمان علوم اجتماعی در زمینههای متنوع و گسترده، معطوف به تحلیل و مطالعه و تبیین پدیدههای اجتماعی است که بازتاب آنها به اشکال متفاوت در ساحات زندگی مردمان جوامع مختلف بازتاب داشته و دارد. آنها میکوشند با بهرهگیری از روشهای علمی و الگوهای تبیینی، صورت بندیهای تحلیلی متفاوتی از پدیدههای اجتماعی ارائه دهند و برای تبیین اندیشهها، رفتارها و رویدادها در عرصههای گوناگون اجتماعی، پاسخهای مختلفی بیابند. تبیین در معنای وسیع واژه عبارت است از اینکه پدیدههایی که قبلاً به عنوان امور مستقل از هم شناخته شده بودند، در ارتباط با یکدیگر قرار داده شوند یا میان پدیدههایی که پیشتر مربوط به هم تلقی میشدهاند، روابطی جدید درافکنده شود. الگوهای یادشده میتواند اعم از علی، کارکردی، ساختاری و الگوهای متفاوت دیگری باشد که عالمان علوم اجتماعی بسته به نوع نگرش و دیدگاه یا مکتب نظری مورد علاقه یا زمینه اجتماعی مورد تحقیق از آنها بهره میگیرند. در این مقاله تلاش میشود با مطالعۀ یکی از الگوهای یادشده و توضیح و بسط الگوی هم خوانی ساختاری و استفاده از آن، صورت بندی تحلیلی متفاوتی برای مطالعۀ فرهنگ سیاسی جوامع ارائه شود. این الگوی تحلیلی به ویژه در مطالعات تاریخی فرهنگ جوامع، کاربرد زیادی خواهد داشت؛ جایی که ادبیات به عنوان یکی از اصلیترین مجاری و منابع شکل دهی به فرهنگ عمومی، نقش آفرین بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
159 - استثناگرایی، ثبات مبتنی بر سیطره و اسلامهراسی در آمریکا
احمد دوست محمدي اسفندیار محمدیاز سال 1620 که گروهی از مهاجران انگلیسی به آمریکا مهاجرت کردند، استثناگرایی مبتنی بر نگرش ملتی خاص، قوم و نژادی برتر، اسراییل عصر حاضر، بهشت روی زمین و... در گفتار و رفتار آمریکاییان و به ویژه در لحن و گفتار رؤسای جمهور آمریکا از «جورج واشنگتن» تا «باراک اوباما» وجود د چکیده کاملاز سال 1620 که گروهی از مهاجران انگلیسی به آمریکا مهاجرت کردند، استثناگرایی مبتنی بر نگرش ملتی خاص، قوم و نژادی برتر، اسراییل عصر حاضر، بهشت روی زمین و... در گفتار و رفتار آمریکاییان و به ویژه در لحن و گفتار رؤسای جمهور آمریکا از «جورج واشنگتن» تا «باراک اوباما» وجود داشته است. آمریکاییها به این افسانه اعتقاد دارند که مهاجرتشان از انگلستان، نوع جدیدی از مهاجرت «قوم یهود» به «سرزمین موعود» و برای ساختن قلمرو خدا بوده است؛ تا جایی که به خود حق میدهند اگر ملتی با این شیوه و طرز تفکر مخالفت کرد، با آن به جنگ برخیزند. بنابراین ابتدا میتوان این سؤال را مطرح کرد که منشأ تفکر استثناگرایی از کجاست و سپس اینکه چگونه این تفکر مبنایی برای شکل گیری نظریۀ ثبات مبتنی بر سیطره یا ثبات هژمونیک قرار گرفته است و ارتباط آن با رواج اسلام هراسی در جامعه آمریکا چیست؟ ازاین رو هدف مقاله حاضر، ابتدا نشان دادن منشأ تفکر استثناگرایی آمریکایی و سپس نشان دادن تأثیری است که این تفکر در شکل گیری نظریۀ ثبات مبتنی بر تهاجم یا سیطره و طرح و رواج اندیشۀ اسلام هراسی در جامعه آمریکا دارد. بنابراین فرض مقالۀ حاضر این است که استثناگرایی امریکایی به دولت مردان این کشور، رفتاری تهاجمی و مداخله گرایانه داده است و بر این اساس آمریکا نقش هژمونیک خود را ایفا میکند. در این راستا دین اسلام به عنوان ایدئولوژی سیطره ستیز، مانع چنین رفتاری بوده است. بنابراین اسلام ستیزی و اسلام هراسی در دستور کار راهبردی آمریکا قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
160 - نقش جامعۀ مدني در فرآیند سياستگذاري عمومی ارائۀ چارچوبی مفهومی
یحیی کمالیجامعۀ مدنی، نهادها و عناصر آن یکی از موضوعات مورد توجه پژوهشگران اجتماعی و سیاسی است. جامعۀ مدنی به ویژه در نظامهای دموکراتیک، تأثیر زیادی بر فرآیند سیاست گذاری عمومی دارد. فرايند سياسي، فرايند اصلي در سیاست گذاری عمومي است. اين فرايند، مجموعهاي از قدرت و نفوذ در جامع چکیده کاملجامعۀ مدنی، نهادها و عناصر آن یکی از موضوعات مورد توجه پژوهشگران اجتماعی و سیاسی است. جامعۀ مدنی به ویژه در نظامهای دموکراتیک، تأثیر زیادی بر فرآیند سیاست گذاری عمومی دارد. فرايند سياسي، فرايند اصلي در سیاست گذاری عمومي است. اين فرايند، مجموعهاي از قدرت و نفوذ در جامعه است كه در آن بازيگران زيادي ميكوشند تا به اهداف معيني دست يابند. فرآیند سیاست گذاری عمومی در مراحل مختلف آن تحت تأثیر نیروهای نوینی است که بر دامنۀ حضور آنها و میزان قدرتشان روزبه روز افزوده میشود. شناخت این تأثیرات میتواند راهنمای مناسبی در تبیین و برآورد سیاستهای عمومی در یک کشور پیش رو قرار دهد. در این مقاله، فرایند سیاست گذاری به پنج مرحلۀ شکلگیری مرجعیتها، تنظیم دستور کار، تصمیمگیری، اجرا و ارزیابی سیاستها تفکیک شده و سپس نقش جامعه مدنی در فرآیند سیاست گذاری تحلیل شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
161 - اضطراب و نقش آن در کنش سياسي (مطالعۀ موردي: دانشجويان پسر دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران)
Alia shraf Nazari حنيف عموزاده مهديرجياحساسات انساني، تمام ابعاد زندگي بشر را تحت تأثير خود قرار مي دهد و تصور بروز کنش سياسي کاملاً عقلاني از سوي شهروندان مورد تأمل و نقد قرار گرفته است. برخي از عوامل رواني مثل اضطراب، به عنوان يک متغير تأثيرگذار دروني در انسان، نه تنها زندگي روزمرۀ ما، بلکه حيات سياسي اکث چکیده کاملاحساسات انساني، تمام ابعاد زندگي بشر را تحت تأثير خود قرار مي دهد و تصور بروز کنش سياسي کاملاً عقلاني از سوي شهروندان مورد تأمل و نقد قرار گرفته است. برخي از عوامل رواني مثل اضطراب، به عنوان يک متغير تأثيرگذار دروني در انسان، نه تنها زندگي روزمرۀ ما، بلکه حيات سياسي اکثر شهروندان را تحت تأثير خود قرار مي د هد. در مقاله حاضر، اثر اضطراب به عنوان متغيري تأثيرگذار بر رفتار سياسي شهروندان مورد توجه قرار گرفته است. براي آزمون فرضيه، بر اساس قضيه حد مرکزي، نمونه اي 35 نفره از ميان دانشجويان پسر دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران در سال 1391 ه.ش مد نظر گرفته شده است. استدلال اصلي مقاله اين است که تأثيرگذاري اضطراب بر سطح رفتار سياسي، ماهيت دو سويه دارد: نخست، هر چه اضطراب افزايش يابد، سطح رفتار سياسي شهروندان نيز افزايش مي يابد؛ اما اگر ميزان اضطراب به درجه خطرناک و بيمارگونۀ خود نزديک شود و موجب تنش هاي اضطرابي- رواني شود، در آن صورت نه تنها رفتار سياسي افزايش نمي يابد، بلکه شهروندان براي کاهش دادن به ميزان اضطراب خود، سعي در استفاده از سازوکارهاي دفاعي ميکنند که اين مسئله به نحوي دو قطبي مي تواند از يکسو تشديد فعاليتهاي اجتماعي و از سوي ديگر، انزواي سياسي را براي آنها در پي داشته باشد. در پايان مقاله، مدلي ارائه شده که مي تواند چگونگي بازگشت تعادل به جامعه را نمايش دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
162 - دیوانسالاری کارآمد از منظر نهادگرایی
محمد کمالیزادهنظام دیوان سالاری (بوروکراسی)، مجموعه ای از مهم ترین نهادهایی را تشکیل میدهد که تعیین کنندۀ کیفیت عملکرد دولت در زمینه اهداف کلان اجتماعی است. از این نظر، نظام بوروکراسی و دیوان سالاری، مجموعه ای از نهادهای سرنوشت ساز یک جامعه را در برگرفته است. این نظام و نهادهای تعری چکیده کاملنظام دیوان سالاری (بوروکراسی)، مجموعه ای از مهم ترین نهادهایی را تشکیل میدهد که تعیین کنندۀ کیفیت عملکرد دولت در زمینه اهداف کلان اجتماعی است. از این نظر، نظام بوروکراسی و دیوان سالاری، مجموعه ای از نهادهای سرنوشت ساز یک جامعه را در برگرفته است. این نظام و نهادهای تعریف شدۀ آن به شکل قواعد رسمی و غیر رسمی، امکان ها و محدودیت هایی را به وجود میآورند که تعیین کننده روند توسعۀ کشور است. نهادگرايي به عنوان الگوي تحليلي، مزيتهايي دارد که میتواند در شناسایی مؤلفههای کارآمدی دیوانسالاری مؤثر باشد. رویکرد نهادگرایانه اولاً شاخصهايي روشن براي ارزيابي و آسيبشناسي دیوان سالاری ايراني ارائه مي كند و از سوي ديگر به ما كمك مي كند تا نسبت میان عملکرد نظام دیوان سالاری با عملکرد سایر قسمت ها و نهادهای دولت را بسنجیم. در این مقاله، به چارچوب های اصلی بحث نهادگرایان دربارۀ نظام دیوان سالاری خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که این رویکرد، مجموعهاي از شاخصها براي ارزيابي كيفيت كليت دیوان سالاری و آسيبهاي آن و تحلیل چگونگی تأثیر آن بر حوزههای دیگر ارائه میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
163 - مقایسۀ تطبیقی روش «اسکینر» و «طباطبایی» در تاریخ اندیشه
امیر محمد سوری سید رضا شاكرياسکینر و طباطبایی، دو متفکری که در موضوع تاریخ اندیشه در غرب و ایران کار میکنند، در پی شناسایی ریشههای فکری و تحول و تطور آن هستند. هر چند هر دو نویسنده، دغدغۀ بررسی تاریخ اندیشه را دارند، نتایج کار به دلیل تفاوت در شیوۀ بررسی، متفاوت است. اسکینر، بررسی تاریخ اندیشه چکیده کاملاسکینر و طباطبایی، دو متفکری که در موضوع تاریخ اندیشه در غرب و ایران کار میکنند، در پی شناسایی ریشههای فکری و تحول و تطور آن هستند. هر چند هر دو نویسنده، دغدغۀ بررسی تاریخ اندیشه را دارند، نتایج کار به دلیل تفاوت در شیوۀ بررسی، متفاوت است. اسکینر، بررسی تاریخ اندیشه را با باور عمیق به تاریخ و نفی عقاید کلی بررسی می کند، در حالی که طباطبایی در هر فعالیت پژوهشی، رؤیای دستیابی به مدرنیته را دارد. طباطبایی، بررسی متفکران را با معیار و ملاکهایی همچون مدرنیته و سنت میسنجد؛ معیاری که در نهایت او را به این جمع بندی میرساند که دچار زوال و انحطاط اندیشه در ایران هستیم. از سوی دیگر اسکینر، نویسندگان برجسته را درون تاریخ و میثاقهای زبانی قرار میدهد و تلاش میکند که قصدیت مؤلف و کنش گفتاری آنان را با در نظر گرفتن متون آن مقطع زمانی تشخیص دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
164 - تحولات کنش ارتباطی، حوزۀ عمومی، جامعه مدنی و دموکراسی در ایران (مطالعه موردی: فاصله جنبش مشروطه تا انتخابات ریاست جمهوری دهم)
مانا دشتگلی هاشمی هادی خانیکی تهمينه شاورديدر این مقاله، رویدادها و مصادیق تاریخی ای که در فاصله جنبش مشروطه تا انتخابات دهم ریاست جمهوری، مبین تشکیل یا عدم تشکیل کنش ارتباطی، حوزۀ عمومی، جامعه مدنی و دموکراسی بوده اند، روایت و سپس بر اساس مطالعه تطبیقی بر مبنای «جبری بولی» مقایسه شده اند. این پژوهش با هدف شناخت چکیده کاملدر این مقاله، رویدادها و مصادیق تاریخی ای که در فاصله جنبش مشروطه تا انتخابات دهم ریاست جمهوری، مبین تشکیل یا عدم تشکیل کنش ارتباطی، حوزۀ عمومی، جامعه مدنی و دموکراسی بوده اند، روایت و سپس بر اساس مطالعه تطبیقی بر مبنای «جبری بولی» مقایسه شده اند. این پژوهش با هدف شناخت بیشتر و بهتر جامعه ایران و شناسایی فراز و فرودهایی که جامعه ایرانی از مشروطه تاکنون در مسیر دستیابی به دموکراسی بر پایه کنش ارتباطی، حوزه عمومی و جامعه مدنی طی کرده است، می کوشد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که رابطۀ میان کنش ارتباطی، حوزه عمومی، جامعه مدنی و دموکراسی چگونه تبیین می شود. بر این اساس ابتدا مروری نظری بر مفاهیم یادشده بر مبنای آرای آرنت، هابرماس، گرامشی، لیپست، دوبنوا و بشیریه صورت گرفته و شاخص ها و معرف هایی برای این مفاهیم استخراج شده است. سپس به واسطه این معرف ها، وضعیت کنش ارتباطی، حوزه عمومی، جامعه مدنی و دموکراسی در پنج بازه تاریخی (از مشروطه تا انتخابات دهم ریاست جمهوری) روایت و تحلیل شده است. تحلیل روایت هر مقطع، بر اساس مصادیق حضور یا غیاب هر مفهوم، به صورت صفر (شدت کم) و یک (شدت زیاد) در جدول «بولی» برای هر مقطع تاریخی قرار داده شده و رابطه میان مفاهیم بررسی شده است. بر اساس یافته ها می توان ادعا کرد که از مشروطه تاکنون، علی رغم تلاش ها و اقداماتی که از سوی جامعه، نخبگان و بخشی از دولت یا حاکمیت صورت گرفته است، جز در مواردی معدود، سه مفهوم کنش ارتباطی، حوزه عمومی و جامعه مدنی از قوت چندانی برخوردار نیست و در دوره های مختلف تاریخی، نبودِ یکی از این سه شرط لازم ناکافی، مانع از تحقق دموکراسی در ایران شده است. بازه تاریخی مربوط به ملی شدن نفت، در میان این پنج برش تاریخی، تنها مقطع تاریخی است که تلاش ایرانیان برای دستیابی به دموکراسی، به واسطه حضورِ کنش ارتباطی، حوزه عمومی و جامعه مدنی به نتیجه رسیده است و پیامدش یعنی دموکراسی را ممکن کرده است. همچنین در مقطع مشروطیت، مصادیق تاریخی که مبین حضورِ کنش ارتباطی و حوزه عمومی بودند و در دوران اصلاحات، مصادیق تاریخی که مبین حضور حوزه عمومی و جامعه مدنی هستند، در مقایسه با مصادیقی که غیاب این مفاهیم را نمایندگی می کنند، غلبه دارند. اما در دوران انقلاب و نیز انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 و دولت برآمده از آن، مصادیقی که غیاب مفاهیم کنش ارتباطی، حوزه عمومی، جامعه مدنی و دموکراسی را نمایندگی می کنند، بر مصادیقی که حضور آنها را نمایندگی می کنند، غلبه دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
165 - پولیساندیشی و شرایط امکان زایش فلسفه سیاسی یونانی
شروین مقیمی زنجانیآنچه در فهم زایش اندیشۀ سیاسی یونانی و بسط و شکوفایی آن در سدۀ چهارم پیش از میلاد ضروری است، تأمل در مقولۀ «پولیس» و جایگاه آن در حیات انضمامی یونانیان باستان است. ما کوشش افلاطون و ارسطو را به عنوان نمونههای اصلی فلسفه سیاسی کلاسیک، در دل بحث از پولیس و مناسبات مرتبط چکیده کاملآنچه در فهم زایش اندیشۀ سیاسی یونانی و بسط و شکوفایی آن در سدۀ چهارم پیش از میلاد ضروری است، تأمل در مقولۀ «پولیس» و جایگاه آن در حیات انضمامی یونانیان باستان است. ما کوشش افلاطون و ارسطو را به عنوان نمونههای اصلی فلسفه سیاسی کلاسیک، در دل بحث از پولیس و مناسبات مرتبط با آن مورد ملاحظه قرار خواهیم داد و درصدد برخواهیم آمد تا استدلالی به سود این مدعا اقامه کنیم که فلسفۀ سیاسی افلاطون و ارسطو هر چند اختلافاتی از حیث برخی مفردات در اندیشۀ سیاسی با یکدیگر دارند - اختلافاتی که به تمایزهای مهم میان متافیزیک افلاطونی و ارسطویی بازمیگردد - در تحلیل نهایی در ذیل اصل محوریِ پولیساندیشی قابل بررسی محسوب میشود. به عبارت دیگر تأمل در این وجه از اندیشه سیاسی یونانی که به نوعی نظر کردنِ در آن از منظری کلیتر است، پرتویی بر آن میافکند که گاه در شرح و تفصیلهای جزیی و خط به خط از دست میرود. شاید بتوان از این عبارت استفاده کرد که جمع رأی بین دو حکیم یونانی بیشتر از آنکه از حیث مابعدالطبیعی موضوعیت داشته باشد، از منظر مفردات اندیشۀ سیاسی یونانی قابل طرح است. ما در این مقاله با بسط این مطالعه به آثار فیلسوفان دوره موسوم به یونانیمآبی، تلاش خواهیم کرد تا نشان دهیم که پولیساندیشی به عنوان الگوی مسلط بر تأمل در باب «امر سیاسی» حتی با از میان رفتن زمینه و بستر عینی زایش اولیه آن در پولیسهای یونانی، به حیات خود در جهان ذهنی فیلسوفان یونانی ادامه داده و مبنای تأمل آنها در باب سیاست است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
166 - مسئله روش در خوانش آثار افلاطون
عبدالرسول حسنیفربرخلاف سقراط که در طول عمرش هيچ ننوشت و به تعاليم شفاهي بسنده کرد، افلاطون با نگارش مجموعه آثاري با موضوعات مختلف، جزء بزرگترین نويسندگان و اديبان به شمار مي رود. افلاطون در طول حيات خود پيوسته در حال نوشتن بود و تنها مرگ، قلم از دست او گرفت. حاصل اين دوران دراز نويسن چکیده کاملبرخلاف سقراط که در طول عمرش هيچ ننوشت و به تعاليم شفاهي بسنده کرد، افلاطون با نگارش مجموعه آثاري با موضوعات مختلف، جزء بزرگترین نويسندگان و اديبان به شمار مي رود. افلاطون در طول حيات خود پيوسته در حال نوشتن بود و تنها مرگ، قلم از دست او گرفت. حاصل اين دوران دراز نويسندگي، مجموعه آثاري است با موضوعات و عناوين مختلف از تعريف فضايل اخلاقي چون دینداری و شجاعت و خويشتن داري گرفته تا بحثهای فلسفي دربارۀ عالم و نفس و ايده و دیدگاههای سياسي دربارۀ شهر، قانون و حکومت. دربارۀ هر يک از اين موضوعات نيز افلاطون در طول حيات خود چندين اثر را با عناوين مختلف نوشته است که زمان نگارش و ترتيب آنها نيز به طور دقيق مشخص نيست. به طور نمونه او دربارۀ سياست و ادارۀ شهر هم «جمهور» و هم «سياست مدار» و «قوانين» را نوشته است. مجموعه اين آثار متنوع با موضوعات مختلف، خوانش و فهم آنها را از جهاتي با مشكلات و دشواریهایی روبه رو ساخته است كه همين دشواري منجر به سوءبرداشتهایی از تفكر افلاطون شده است. راه پرهيز از چنين سوءفهم هايي در گرو دانستن چگونگي مواجهه با اين متون كلاسيك و ملزومات خوانش آن است. با توجه به تفاوتي كه در روش خوانش و مواجهه با متن و موضوع در دوره کلاسيک با موضوعات و مسائل امروزی وجود دارد، اين مقاله تلاش مینماید تا پیش از بحث در انديشه و تفكر افلاطون، مسئلۀ چگونگي مواجهه و خوانش آثار او را مورد توجه قرار دهد، تا از اين دريچه با بررسي سبك و شيوۀ نويسندگي افلاطون، پيچيدگي و چندسويگي متن او، فضاي نمايشي شهرهاي يونان، كاربرد اسطوره و تمثيل و تأثیر فضاي سياسي - اجتماعي، راهي بر خوانش آثار او ارائه نمايد. ملزومات چنين خوانشي نشان مي دهد که در فهم آثار افلاطون بيش از آنكه پنهاننگاري اشتراوس قابل استفاده باشد، میتواند مواجهه پرسشگرانه و هرمنوتيكي با متن به كار آيد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
167 - بررسی مشارکت سیاسی در طبقه متوسط جامعه ایران
حسن آبنیکیبررسیها نشان میدهد که میان مشارکت سیاسی افراد و طبقه اجتماعی که بدان تعلق دارند، ارتباط معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر در میان افراد متعلق به یک طبقه اجتماعی خاص میتوان الگوهای رفتاری مشابهی را در زمینه مشارکت سیاسی جست وجو کرد که قابل تعمیم به کل آن طبقه است. در چکیده کاملبررسیها نشان میدهد که میان مشارکت سیاسی افراد و طبقه اجتماعی که بدان تعلق دارند، ارتباط معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر در میان افراد متعلق به یک طبقه اجتماعی خاص میتوان الگوهای رفتاری مشابهی را در زمینه مشارکت سیاسی جست وجو کرد که قابل تعمیم به کل آن طبقه است. در این میان طبقه متوسط شهری، از جمله طبقاتی است که شناخت رفتار سیاسی و نوع مشارکت سیاسی آن به واسطه اهمیت این طبقه در نظامهای دموکراتیک مدرن، اهمیتی دوچندان دارد. طبقه متوسط شهری در ایران نیز در فواصل مهم تاریخی و در رویدادهای مهم سیاسی و اجتماعی کشور به ویژه در دوران پس از مشروطه، نقش مهمی ایفا کرده است. در این مقاله با بررسی مشارکت سیاسی طبقه متوسط شهری در ایران مشخص میشود که آگاهي سياسي بالا در ميان اعضاي طبقه متوسط در كنار تحصیلات بالا و پايگاه شغلي بالاي آنان به كاهش مشاركت سياسي و شكلگيري نارضايتي سياسي در ميان اعضاي طبقه متوسط انجاميده است. در نتایج این تحقیق ملاحظه ميشود كه در مواجهه با دولت، مسئله اصلي طبقه متوسط، مسئله سياسي است. در واقع طبقه متوسط جديد در ايران با توجه به وضع اقتصادي نسبتاً مناسبي كه دارد، بيشترين بي قدرتي را در حوزۀ سياست احساس ميكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
168 - گذار به دموکراسی و فراز و فرود منازعۀ قومی
حمید علیپور احمد رضايي علي کريمي ملهمنازعۀ قومی و عوامل مرتبط با آن، یکی از پرسمان های عمدۀ نحله های مختلف علوم اجتماعی، به ویژه در چندین دهۀ اخیر بوده است. هم زمانی تحولات منازعۀ قومی و فرآیند گذار به دموکراسی، به ویژه پس از نیمه دوم قرن بیستم، مطالعات جامعه شناسی سیاسی منازعه قومی را به این مسئله متمر چکیده کاملمنازعۀ قومی و عوامل مرتبط با آن، یکی از پرسمان های عمدۀ نحله های مختلف علوم اجتماعی، به ویژه در چندین دهۀ اخیر بوده است. هم زمانی تحولات منازعۀ قومی و فرآیند گذار به دموکراسی، به ویژه پس از نیمه دوم قرن بیستم، مطالعات جامعه شناسی سیاسی منازعه قومی را به این مسئله متمرکز ساخته است که گذار به دموکراسی، چه شرایط و بسترهایی را برای تحولات منازعۀ قومی فراهم می کند. مهم تر اینکه گذار به دموکراسی الزاماً با منازعه قومی توأمان است، یا اینکه فرآیند گذار می تواند به واسطه ترویج مذاکرۀ سیاسی در حکومت های دموکراتیک نوین، فرصتی برای پیشگیری از منازعات قومی مهیا کند؟ با توجه به نبود پژوهش های تئوریک در این زمینه، ما در این مقاله با بهره گیری از تحلیل کیفی، به مطالعۀ شرایطی پرداخته ایم که طی آن، گذار به دموکراسی هم بستری برای تعدیل منازعات قومی مهیا می کند و هم منجر به تشدید آن می شود. راهبردهای نهادی ممانعت از منازعۀ قومی، منازعۀ قومی و نشو ونمای رویه های دموکراتیک و رفتارشناسی رژیم های اقتدارگرا در باب تنوع قومی از دیگر موضوعات مورد مداقه ما در این پژوهش بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
169 - دورکین و مسائل عدالت بیننسلی: درآمدی بر نظریه برابری در منابع بیننسلی
مرتضی مرتضوی کاخکی محمدحسین مهدوی عادلی علیاکبر ناجی میدانی محمدحسین حسینزاده بحرینینظریه های عدالت به هنگام ترسیم مقتضیات عدالت، ناگزیر نگاهشان به آینده است. دغدغههای بین نسلی که در پی معضلات زیستمحیطی و تخلیه منابع طبیعی روزافزون شده است، مسائل جدیدی را طرح کرده که شامل قلمرو، الگو و معیار عدالت بین نسلی است. هر چند «دورکین» مستقلاً از عدالت بین نس چکیده کاملنظریه های عدالت به هنگام ترسیم مقتضیات عدالت، ناگزیر نگاهشان به آینده است. دغدغههای بین نسلی که در پی معضلات زیستمحیطی و تخلیه منابع طبیعی روزافزون شده است، مسائل جدیدی را طرح کرده که شامل قلمرو، الگو و معیار عدالت بین نسلی است. هر چند «دورکین» مستقلاً از عدالت بین نسلی بحث نکرده، نظریۀ برابری در منابع که تصویری واحد از ارزشهای جوامع انسانی از جمله عدالت ارائه میدهد، این قابلیت را دارد تا به این مسائل پاسخ دهد. اصول استقلال و تعبیرپذیری ارزشها در کنار برداشت خاص از حقوق باعث میشود تا بتوان با استفاده از روش واسازی، نظریۀ برابری در منابع بین-نسلی را ارائه نمود. این نظریه، فردمحور با نگاه بهتمامی نسلهای آینده است که در آن حفظ کرامت انسانی همگان مدنظر است. این هدف با رعایت دو اصل اهمیت برابر به سرنوشت انسانها در تمام اعصار و نیز احترام یکسان به مسئولیتهای شخصیشان در قبال زندگیهایشان محقق میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
170 - تحلیل و ارزیابی تنوع و تساهل در اندیشه سیاسی جان رالز
حميد نساج علی علی حسینی ابوالفضل باقری اژیهاین مقاله قصد بررسی این پرسش را دارد که چگونه میتوان چندفرهنگگرايي را پاس داشت و در عین حال از حقوق فردي افراد در برابر گروههاي فرهنگي و قومي اقليت دفاع كرد؟ در پاسخ به این پرسش، راه کار «جان رالز» را که در كتاب «ليبراليسم سياسي» مطرح کرده، با تأکید بر تفكيك عقلانيت چکیده کاملاین مقاله قصد بررسی این پرسش را دارد که چگونه میتوان چندفرهنگگرايي را پاس داشت و در عین حال از حقوق فردي افراد در برابر گروههاي فرهنگي و قومي اقليت دفاع كرد؟ در پاسخ به این پرسش، راه کار «جان رالز» را که در كتاب «ليبراليسم سياسي» مطرح کرده، با تأکید بر تفكيك عقلانيت از معقوليت بررسی می کنیم. اما در پایان مشخص میگردد که تعريف رالز از معقوليت به شدت مضيق و محدودکننده است و هر چند اساس تفكيك عقلانيت و معقوليت میتواند مبناي خوبي براي تساهل در جوامع چندفرهنگي باشد، این تعريف به شدت مخل اين هدف است. پژوهش پیش رو از رویکرد تفسیری، تحلیل مفهومی و ارزیابی انتقادی به مثابه رهیافت نظری بهره میبرد و بر اساس آن به مسئله تنوع فرهنگی به عنوان زمینه شکل گرفتن طرح موضوع و نیز نظریۀ عدالت رالز، به عنوان بستری که امر معقول و عقلانی در آن متولد میشود و میبالد، میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
171 - قدرت و امر مشترک: تقدم قدرت بر حق در فلسفۀ سیاسی اسپینوزا
رضا نجفزادهدر منظومۀ نظری اسپینوزایی، بر پایۀ نظریۀ طبیعت، گونه ای نظریۀ حق و قانون نیز تدوین می شود که مبنایی برای عقل باوری و انسان باوریِ خاص این فلسفۀ سیاسی جمهوری خواهانه تمهید می کند. این فلسفۀ حق و قانون بر متافیزیکِ قدرت تکیه دارد و ناظر به «انبوه خلق» و «امر مشترک» است. ا چکیده کاملدر منظومۀ نظری اسپینوزایی، بر پایۀ نظریۀ طبیعت، گونه ای نظریۀ حق و قانون نیز تدوین می شود که مبنایی برای عقل باوری و انسان باوریِ خاص این فلسفۀ سیاسی جمهوری خواهانه تمهید می کند. این فلسفۀ حق و قانون بر متافیزیکِ قدرت تکیه دارد و ناظر به «انبوه خلق» و «امر مشترک» است. این فلسفۀ حق و قانون، یکی از وجوه منحصربه فردِ فلسفۀ عملی او است. نظریۀ حق «اسپینوزا» که در رسالۀ سیاسی او به روشنی تقریر شده، چنین است: هرچه قدرت افزایش یابد، حق هم افزایش می یابد و از آنجا که اجتماع یا امر مشترک موجدِ قدرتِ بیشتر است، موجد حق بیشتر هم است. این وجه منحصربه فرد فلسفۀ عملیِ اسپینوزا البته از جهاتی بر برخی جنبه های نظریه های قدیم حق و قانون تکیه دارد. به عبارتی نظریۀ حق و قانون اسپینوزایی، یکی از پیوندگاه های اسپینوزا با سنتهای قُدمایی است. نظریۀ اسپینوزایی حق و قانون بر «قدرت» تکیه دارد و ناظر به «انبوه خلق» و «امر مشترک» است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
172 - نسبت جهانی شدن و عدالت در اندیشه سیاسی «آنتونی گیدنز» و «امانوئل والرشتاین»
حسن آبنیکیجهانی شدن یکی از مفاهیم کلیدی در علوم سیاسی و جامعه شناسی است که توانسته خود را تبدیل به یکی از گفتمان های اصلی در ادبیات این دو حوزه علمی کند، به گونه ای که عده ای از متفکران از آن با عنوان گفتمان جهانی شدن یاد می کنند. گفتمانی که می توان نسبت خیلی از مفاهیم موجود در ا چکیده کاملجهانی شدن یکی از مفاهیم کلیدی در علوم سیاسی و جامعه شناسی است که توانسته خود را تبدیل به یکی از گفتمان های اصلی در ادبیات این دو حوزه علمی کند، به گونه ای که عده ای از متفکران از آن با عنوان گفتمان جهانی شدن یاد می کنند. گفتمانی که می توان نسبت خیلی از مفاهیم موجود در اندیشه سیاسی را با آن سنجید. یکی از این مفاهیم، عدالت است. عدالت با هر تعریفی که داشته باشد، نقطه آغاز بحث در باب جهانی شدن است. اینکه آیا اصولاً میتوان ذیل گفتمان جهانی شدن انتظار تحقق عدالت داشت یا خیر؟ یا به عبارت بهتر نسبت میان عدالت و جهانی شدن چیست؟ این مقاله برای پاسخ اندیشه ای به سؤال مزبور به بررسی دیدگاه های دو نفر از متفکران حوزه جهانی شدن یعنی «آنتونی گیدنز» و «امانوئل والرشتاین» پرداخته و به این فرض رسیده که اساساً گیدنز با بینشی کانتی معتقد است که عدالت، ذاتی جهانی شدن است و در عصر مزبور تنها می توان از طریق ایجاد یک جامعه مدنی جهانی به آن دست یافت، در حالی که والرشتاین این مدعا را رد می کند و عدالت در عصر جهانی شدن را تحت الشعاع نظام سرمایه داری قرار می دهد. ضمن اینکه روش و رویکرد مورد استفاده در این مقاله، روش و رویکرد مقایسه ای است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
173 - «لیبرال دموکراسی رادیکال»: جایگزین فوکو برای «مدرنیتۀ سیاسی»
علی صالحی فارسانیهدف این مقاله، ارزیابی برآیندهای عملی انضمامی نقدهای بنیادی و تبارشناختی فوکو از مدرنیته است و دلالتی است که انگاره های فوکویی می تواند برای نظام سیاسی و کنشگری سیاسی داشته باشد. فوکو بر آن است که در دوران مدرن از قدرت و دانش استعلازدایی می شود. مسئله این است که پذیرش « چکیده کاملهدف این مقاله، ارزیابی برآیندهای عملی انضمامی نقدهای بنیادی و تبارشناختی فوکو از مدرنیته است و دلالتی است که انگاره های فوکویی می تواند برای نظام سیاسی و کنشگری سیاسی داشته باشد. فوکو بر آن است که در دوران مدرن از قدرت و دانش استعلازدایی می شود. مسئله این است که پذیرش «استعلازدایی قدرت» چه پیامدی در نگاه ما به کنشگری سیاسی، دولت و حکومت مندی خواهد داشت. نگاه استعلازدایانۀ فوکو موجب می شود که وی امرِ سیاسی را چونان امری حاکمیتی ننگرد و با جای دادن آن در چارچوبی نامتعین که همزمان هم فرهنگی و هم سیاسی است، آن را حکومت مندی بنامد. آنگونه که در این چارچوبِ استعلازدایی شده، امرِ سیاسی حاکمیتی همراه نیست که شخص فرودست را به انجامِ آنچه خود در سر دارد، وادار کند. در برابر، حکومتمندی بر شیوه کردار حکومت شوندگان تأثیر می گذارد، به گونه ای که زمینه خودتغییردهی و خودسامان دهی در رفتار روزانه آنان فراهم می شود و آنان به کاری واداشته نمی شوند که نخواهند، بلکه آزادانه و از رهگذر همان فرایند سوژه شدگی یا عینیت یافتن سوژه ، سلطه بر آنان اعمال می شود. در پاسخ به این مسئله، از نظریۀ «مدرنیتۀ سیاسیِ» موریس باربیه به عنوان یک ابزار رهنمونی برای تعریف امر سیاسی استفاده شده است و روش کاربست آن نیز «تاریخ ایدههای» آرتور لاوجوی است. در نظریۀ «مدرنیتۀ سیاسی»، دوگانۀ آزادی- سلطه در دو سطح دولت و جامعۀ مدنی طرح می شود، آنگونه که با برتری حق و آزادی بر سلطه با نظام سیاسی لیبرال دموکرات همخوانی می شود. فرضیۀ مقاله این است که باورِ فوکو به «برتری چیرگی» در «مدرنیتۀ سیاسی» و لیبرال دموکراسی (به عنوان نظام سیاسی همخوان با آن) به زمینه سازی برای طرح لیبرال دموکراسی رادیکال می انجامد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
174 - تعیین و اولویتبندی شاخصهای نقش نهادهای مدنی بر کارآمدی دولت
خسرو قباديدر ادبیات موجود هر چند پژوهش هایی درباره نهادهای مدنی و یا درباره کارآمدی دولت در اختیارند، پژوهش مستقلی که به نقش نهادهای مدنی بر کارآمدی دولت در ایران تمرکز نموده باشد، در اختیار نیست. برای تعیین این نقش، نیاز به ملاک و معیارهایی است. دولت ها در جهان امروز از طریق سه چکیده کاملدر ادبیات موجود هر چند پژوهش هایی درباره نهادهای مدنی و یا درباره کارآمدی دولت در اختیارند، پژوهش مستقلی که به نقش نهادهای مدنی بر کارآمدی دولت در ایران تمرکز نموده باشد، در اختیار نیست. برای تعیین این نقش، نیاز به ملاک و معیارهایی است. دولت ها در جهان امروز از طریق سه نوع کارکرد (قضایی، تقنینی و اجرایی) و قواهای سه گانه (قوه قضاییه، قوه مقننه و قوه مجریه) شناخته می شوند. از این رو در این مطالعه هم برای ارزیابی هر یک از قوای سه گانه یادشده، شاخص های جداگانه تعیین شد و هم بر اساس نظرسنجی از کارشناسان نسبت به اولویت بندی این شاخص ها متناسب با نظام جمهوری اسلامی ایران، اقدام صورت پذیرفته است. ماهیت تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است و از روشهای کیفی و کمی برای تعیین نقش نهادهای مدنی بر کارآمدی دولت و ترتب آنها بهره جسته است. از جمله نتایج پژوهش حاضر آن است که بالاترین اولویت در شاخص ها مربوط به حوزه اجرا و نقش نهادهای مدنی در شفافیت قوه مجریه است و کمترین اولویت مربوط میزان سهم نهادهای مدنی در گزینش و تعیین نمایندگان قوه قضاییه در امور مربوطه است. همچنین در مجموع از نظر صاحب نظران، بیشترین نقش نهادهای مدنی در حوزه اجرا و قوه مجریه است که این نشان از ظرفیت مؤثر نهادهای مدنی به قوه مجربه دارد و کمترین نقش مربوط به حوزه قضاست که نیاز به آسیب شناسی جدی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
175 - خشونت در وضع مدنی هابز: بازخوانی لویاتان
محمدعلي توانا نفیسه اله دادی«لویاتان» از نخستین متون فلسفه سیاسی مدرن است که میکوشد وضع مدنی قانونمند مبتنی بر جامعه بازاری و دولت بورژوایی را جایگزین وضع طبیعی سازد که در آن جنگ همه علیه همه برقرار است. حال این پرسش طرح میگردد: آیا وضع مدنی هابز عاری از خشونت است (پرسش)؟ به نظر میرسد گذار از و چکیده کامل«لویاتان» از نخستین متون فلسفه سیاسی مدرن است که میکوشد وضع مدنی قانونمند مبتنی بر جامعه بازاری و دولت بورژوایی را جایگزین وضع طبیعی سازد که در آن جنگ همه علیه همه برقرار است. حال این پرسش طرح میگردد: آیا وضع مدنی هابز عاری از خشونت است (پرسش)؟ به نظر میرسد گذار از وضع طبیعی به وضع مدنی نه تنها پایان خشونت نیست، بلکه در کنار خشونت کنشگرانۀ آشکار، گونههای پنهانتر خشونت همچون خشونت کنشپذیرانه و نمادین نیز تقویت میگردد (فرضیه). مقالۀ حاضر به منظور فهم و تحلیل گونههای خشونت در وضع مدنی هابز از چارچوب نظری «اسلاوی ژیژک» بهره میبرد (چارچوب نظری). به نظر میرسد منشأ خشونت کنشگرانه، کنشپذیرانه و نمادین در وضع مدنی هابز را در چند عامل میتوان جست وجو کرد: نخست اینکه هراس اجتماعی که از ذات شرور بشر متأثر شده است، همچنان در وضع مدنی تداوم مییابد؛ دوم اینکه در وضع مدنی هابز، شخص حاکم که دارای اقتدار برتر (حاکمیت مطلق) است، مستثناست؛ سوم اینکه شخص حاکم برای مهار خشونت افسارگسیخته وضع طبیعی به نیروی قانون، عرف و اخلاق متوسل میگردد که خود طردکننده، سرکوبگر و محدودیتساز است. به بیان ساده، بخشی از شهروندان را به نفع بخشی دیگر طرد، سرکوب یا محدود میسازد (یافتهها). مقاله حاضر از روش هرمنوتیک متن - مؤلفمحور بهره میبرد (روش). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
176 - از سیاستشناسی تا سیاستورزی: هستیشناسی نسبت سیاست و امر سیاسی
فرامرز تقیلوسیاست به مثابه «فلسفه» در فهم سنتی و به مثابه «علم» در معنای مدرن آن، امکان کسب معرفت عینی از امر سیاسی را به عنوان موضوع مطالعه خود مفروض داشته است. با این حال در دوران معاصر، اندیشهورزی تأملی درباره نسبت نظریه و عمل در قلمرو سیاست، به این نتیجه رهنمون شده است که اندی چکیده کاملسیاست به مثابه «فلسفه» در فهم سنتی و به مثابه «علم» در معنای مدرن آن، امکان کسب معرفت عینی از امر سیاسی را به عنوان موضوع مطالعه خود مفروض داشته است. با این حال در دوران معاصر، اندیشهورزی تأملی درباره نسبت نظریه و عمل در قلمرو سیاست، به این نتیجه رهنمون شده است که اندیشیدن دربارۀ امور سیاسی با عمل کردن به صورت سیاسی یعنی با عمل معطوف به قدرت همراه است. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که فهم ما از رابطۀ سیاست و امر سیاسی با نظر به نسبت امر هستیشناختی و امر سیاسی چگونه متحول شده است؟ فرضیه این است که در تحلیل هستیشناسی سیاسی، سیاست و امر سیاسی درگیر رابطهای متقابل هستند که بر اساس آن، سیاستشناسی و سیاستورزی به مثابه دو روی سکه متجلی میشوند. این رابطه از دو جهت بررسی شده است: اول از روزنه نگاه به امر سیاسی از چشمانداز سنتی و مدرن به مثابه قلمروی خاص از موجودیت یا هستنده و دوم از جهت نگاه به امر سیاسی از چشمانداز هستیشناسی بنیادین در قالب اندیشۀ انتقادی معاصر که از پدیدارشناسی وجودی تا پساساختارگرایی نمود یافته است. در بررسی امر سیاسی به مثابه هستنده، مسائل مربوط به تفاوتهای امر سیاسی با سایر امور اجتماعی اهمیت می یابد. در مقابل، امر سیاسی در وجه هستیشناختی بنیادین آن، ناظر بر مسائلی اساسی درباره چگونگی تکوین زندگی سیاسی از رهگذر تحول در نظر و عمل است. بدین ترتیب ضمن تمرکز بر تحلیل هستیشناسی سیاسی به روشی تأملی یا انعکاسی که روشی ناظر بر تحلیل مسائل نظریهها در سطح درجه دوم یا سطح فرانظری به مثابه یک چارچوب تحلیلی است، تأثیر تحول در فهم رابطۀ علم سیاست و امر سیاسی بر نحوۀ تحول سوژگی ما از حیث چگونگی بازنمایی امر سیاسی بررسی می شود. «خود»اندیشی انتقادی به مثابه محصول کاربست روش تأملی در تحلیل هستیشناسی سیاسی، بر ماهیت متحول فهم رابطۀ خود/ دیگری به مثابه دلالتگر امر سیاسی آگاهی انتقادی مییابد و ضمن بازشناسی وجه سلبی سلطه و تخاصم در آن، درصدد جست وجوی امکانهای جدیدی از هستی سیاسی به صورت ایجابی است که دلالت بر هم فهمی، رهایی و مصالحه داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
177 - نسبت میان از خود بیگانگی و شهروندی در اندیشه «هربرت مارکوزه»
عباس منوچهری آزاده شعبانیبسیاری از اندیشمندان سیاسی که دغدغه انسان و انسانیت را داشتهاند، در جست وجوی رهایی بشر به نقد معضلات جامعۀ مدرن پرداختهاند. یکی از مهمترین معضلات جهان امروز، «از خود بیگانگی» است که موجب فرو کاستن شهروندی تباهی بشر میشود. «هربرت مارکوزه» از جمله اندیشمندانی است که ب چکیده کاملبسیاری از اندیشمندان سیاسی که دغدغه انسان و انسانیت را داشتهاند، در جست وجوی رهایی بشر به نقد معضلات جامعۀ مدرن پرداختهاند. یکی از مهمترین معضلات جهان امروز، «از خود بیگانگی» است که موجب فرو کاستن شهروندی تباهی بشر میشود. «هربرت مارکوزه» از جمله اندیشمندانی است که به انتقاد از وضعیت از خود بیگانگی بشر پرداخته است. برای هربرت مارکوزه، تحقق یک جامعۀ بهتر، به رهاییِ سوژهها وابسته است. از نظر مارکوزه، انسانهای از خود بیگانۀ امروز، به صورت منفرد میزیند؛ زیرا همبستگی میان آنها به شکل مؤثری سرکوبشده است، اما این همبستگی اکنون شرط رهایی بشر است. او در نقد معضلات جامعۀ مدرن و در تقابل با از خود بیگانگی بشر، وضعیت بدیلی را به تصویر میکشد که مختصات شهروندی را دارد؛ شهروندی که به جای انفراد و انزوا و دوری گزینی از خویشتن، با «هم بودگی» و تعامل با دیگران، ارتباطی وثیق و ناگسستنی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
178 - تأثیر عوامل سیاسی بر مناسبات اقتصادی ایران در دهه اول انقلاب
عباس حاتمی حسین مسعودنیا داوود نجفیتا دهه 1960 استدلال این بود که مقوله های اقتصادی، مقوله هایی صرفاً اقتصادی هستند، اما از دهه 1970 به این سو با شکلگیری مطالعات میانرشتهای، ادبیاتی پدید آمد که استدلال میکرد عوامل سیاسی بر مناسبات اقتصادی مؤثر عمل میکنند. این مقاله با تأسی از این ادبیات و با تمرکز ب چکیده کاملتا دهه 1960 استدلال این بود که مقوله های اقتصادی، مقوله هایی صرفاً اقتصادی هستند، اما از دهه 1970 به این سو با شکلگیری مطالعات میانرشتهای، ادبیاتی پدید آمد که استدلال میکرد عوامل سیاسی بر مناسبات اقتصادی مؤثر عمل میکنند. این مقاله با تأسی از این ادبیات و با تمرکز بر دهه اول انقلاب، تلاش میکند نشان دهد چگونه پنج عامل سیاسی شامل انقلاب، جنگ، بیثباتیهای سیاسی، انشقاق سیاسی و در نهایت پایگاه اجتماعی دولت در دهه مزبور بر مناسبات اقتصادی مؤثر عمل نموده است. به همین منظور این مقاله نخست نشان میدهد که چگونه جنگ باعث کاهش درآمدهای نفتی دولت در این دهه شد. دوم مشخص میسازد که بیثباتی ساخت سیاسی چگونه به کاهش سرمایهگذاریهای خارجی در این دوره انجامید. سوم با تأکید بر انشقاق سیاسی آشکار میسازد که چگونه این عامل موجد عدم اجماع اقتصادی شد. در نهایت مشخص میسازد که پایگاه اجتماعی دولت انقلابی از طریق چه سازوکارهایی به پیدایش سیاستهای اقتصادی مردمگرایانه کمک کرد. تمامی این یافتهها نشان میدهد که مناسبات اقتصادی در دهه اول انقلاب تا چه میزان تحت تأثیر عوامل سیاسی قرار داشتهاند و الزامات آن را بازتاب بخشیدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
179 - بررسی تطبیقی اندیشههای هابز، لاک و راولز در پرتو موقعیت فرضی قرارداد اجتماعی
*مختار نوری(نویسنده مسوول) مجید توسلی رکن آبادیدر پارادایم مدرن فلسفه سیاسی، ما با یک موقعیت فرضی با عنوان «قرارداد اجتماعی» مواجهایم که از سوی هابز، لاک و روسو برای ترسیم منشأ مشروعیت جامعه سیاسی و مقوله های مختلف فلسفه سیاسی مانند امنیت و مالکیت به کار گرفته شده است. «جان راولز»، قرارداد اجتماعی را که تقریباً موض چکیده کاملدر پارادایم مدرن فلسفه سیاسی، ما با یک موقعیت فرضی با عنوان «قرارداد اجتماعی» مواجهایم که از سوی هابز، لاک و روسو برای ترسیم منشأ مشروعیت جامعه سیاسی و مقوله های مختلف فلسفه سیاسی مانند امنیت و مالکیت به کار گرفته شده است. «جان راولز»، قرارداد اجتماعی را که تقریباً موضوعی منسوخ شده بود، بار دیگر در اواخر قرن بیستم احیا کرد. به نظر میرسد هدف از کاربست این موقعیت فرضی از سوی فلاسفه سیاسی، فراهم آوردن شیوهای از «شناخت» درباره سیاست است. از این رو قرارداد اجتماعی را باید در مقام «توافقی فرضی» درک نمود. بنابراین مقالۀ حاضر در تلاش است تا به صورت تطبیقی جایگاه موقعیت فرضی قرارداد اجتماعی را در اندیشه سیاسی «هابز» و «لاک» با اندیشۀ «جان راولز» در دوره معاصر - که خوانشی نوین از این موقعیت فرضی ارائه نموده - بررسی کند. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که هر چند هر سه اندیشمند مورد نظر را میتوان از حیث روششناسی، متفکرانی قراردادگرا (مدرن و معاصر) دانست، به کارگیری موقعیت فرضی قرارداد اجتماعی در دستگاه فکری متفکران مدرن، جایگاه عمیقتری دارد، در حالی که این موقعیت برای جان راولز فقط یک ابزار بازنمایی است؛ زیرا راولز تلاش نکرده تا از این موقعیت همچون هابز و لاک برای توضیح چگونگی شکلگیری جامعه سیاسی و مشروعیت آن استفاده کند و تنها به دنبال توجیه عدالت بوده است. در ادامه، ضمن توجه به اهمیت موقعیتهای فرضی در پارادایم فلسفه سیاسی غرب، تلاش میشود تا طرح فکری اندیشمندان مورد نظر را درباره شیوه و هدف آنها از کاربست قرارداد اجتماعی درباره مقوله هایی مانند امنیت، مالکیت و عدالت بیان نماییم. بدین منظور از روش پژوهش مقایسهای در تطبیق اندیشههای مورد نظر بهره جستهایم و ابزار گردآوری اطلاعات نیز کتابخانهای است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
180 - اندیشهشناسی سیاسی الگوی نیازهای اساسی
مهدی مظفری نیا عباس منوچهری مسعود غفاریشرایط توفیق و دلایل عدم توفیق استراتژیها و برنامههای توسعه، از دغدغهها و موضوعات مهم در قلمرو «مطالعات توسعه» بوده است. این مسئله به صورتهای مختلفی تبیین شده است، از جمله از این منظر که میان کارآمدی استراتژیها و برنامههای توسعه و نوع نظریههای توسعه که مبنای برنامه چکیده کاملشرایط توفیق و دلایل عدم توفیق استراتژیها و برنامههای توسعه، از دغدغهها و موضوعات مهم در قلمرو «مطالعات توسعه» بوده است. این مسئله به صورتهای مختلفی تبیین شده است، از جمله از این منظر که میان کارآمدی استراتژیها و برنامههای توسعه و نوع نظریههای توسعه که مبنای برنامهریزی بوده اند، ارتباط وثیقی وجود دارد. بنا بر نظریه دلالتی- پارادایمی که رابطۀ میان «نظریههای توسعه» و «اندیشه سیاسی» را تبیین کرده است و نظریه توسعه را یکی از دلالتهای کاربردی اندیشه سیاسی محسوب میکند، یکی از شرایط توفیق استراتژیها و برنامههای توسعه میتواند به بنیاد اندیشگانی سیاسی نظریههای توسعه بازگردد. از این رو بررسی بنیاد اندیشگانی نظریهها و برنامههای توسعه ضروری به نظر میرسد. در این مقاله، با بهرهگیری از روش تحلیل محتوای کیفی نشان داده خواهد شد که بنیاد اندیشگانی سیاسی «الگوی نیازهای اساسی» که از مهم ترین الگوهای توسعه در دهه 1970 میلادی بوده است، بر اساس اصل «کمترین ضرر برای کمترین افراد» متناسب با اندیشه سیاسی «عدالت به مثابه انصاف» جان رالز است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
181 - تحلیل گفتمانی رابطۀ نظریۀ سیاسی و کنش سیاسی در یونان باستان
سیدجواد امام جمعه زاده علی علیحسینی احسان کاظمی علیرضا آقاحسینیرویکردهای رایج نظریۀ سیاسی را متهم به نادیده گرفتن واقعیت سیاسی، فاقد پروبلماتیک واقعی و بیشتر مشمول حیثیتی انتزاعی و متافیزیکی تفسیر میکنند. پژوهش حاضر مقابل این دیدگاه است و تلاش دارد نظریه سیاسی را درگیر و مشغول واقعیت سیاسی تفسیر کند. بدین منظور این پژوهش در نظر دا چکیده کاملرویکردهای رایج نظریۀ سیاسی را متهم به نادیده گرفتن واقعیت سیاسی، فاقد پروبلماتیک واقعی و بیشتر مشمول حیثیتی انتزاعی و متافیزیکی تفسیر میکنند. پژوهش حاضر مقابل این دیدگاه است و تلاش دارد نظریه سیاسی را درگیر و مشغول واقعیت سیاسی تفسیر کند. بدین منظور این پژوهش در نظر دارد درکی گفتمانی از نظریه سیاسی یونان باستان و رابطۀ آن با کنش سیاسی -به عنوان معیار و ملاک واقعیت سیاسی- ارائه دهد. نویسندگان بدین منظور ابتدا به تبارشناسی شرایط ظهور نظریه سیاسی در یونان باستان میپردازند. سپس با گزینش مفهوم پولیس به عنوان دال مرکزی نظریه سیاسی یونان باستان به تشریح چرایی مرکزیت و محوریت این مفهوم پرداخته میشود. در قسمت بعد تلاش میشود که رابطۀ گفتمانی پولیس با عناصر بنیادین نظریه سیاسی یونان باستان آشکار شود. در آخرین بحث به کیفیت و چگونگی رابطه نظریه سیاسی و کنش سیاسی در یونان باستان اشاره میشود. این پژوهش در فرآیند اثبات مدعای خود از مفروضات نظریه تحلیل گفتمان بهره میبرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
182 - شهر مطلوب «غزالی»: آرمانشهری بر مدار اصلاح
طیبه محمدی کیانوشتار حاضر درصدد توضیح چارهاندیشی های پایانی «غزالی» برای بحران زمینه و زمانه خویش برآمده است. طرح ریزی آرمان شهری معطوف به سعادت، که ناشی از خوانشی باطنی گرایانه از دین است و بر پایه سیاست اصلاحی و اخلاق مدارا بنا شده است، پاسخ غزالی به دشواره روزگارش است؛ پاسخی که ل چکیده کاملنوشتار حاضر درصدد توضیح چارهاندیشی های پایانی «غزالی» برای بحران زمینه و زمانه خویش برآمده است. طرح ریزی آرمان شهری معطوف به سعادت، که ناشی از خوانشی باطنی گرایانه از دین است و بر پایه سیاست اصلاحی و اخلاق مدارا بنا شده است، پاسخ غزالی به دشواره روزگارش است؛ پاسخی که لابه لای اندیشههایی پیچیده و چندلایه مطرح میگردد. اندیشه هایی که ذیل دگرگونی معرفتی این حکیم ممتاز از دریچه دل و از زاویه همدلی جمعی عرضه شده است. وی این شهر مطلوب و جامعه آرمانی را ذیل بذل توجه به حضور و تأثیر دین، سیاست و اخلاق در جامعه به شیوه ای ترسیم می نماید که دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی اعضای جامعه/ شهر را سبب شود. در تقریر این مسئله، نکته مهمی که در این نوشتار موضوع توجه جدی قرار میگیرد، آن است که برای غزالی دستیابی به این آرمان شهر فارغ از راه کار «اصلاح» امکان پذیر نیست. این اصلاح متوجه آن دسته از پیرایه های تاریخی است که به دین و شریعت افزوده شده است و آنگونه که غزالی توضیح می دهد، ذیل درکی باطن گرایانه میتوان نسبت به شناسایی و زدایش آنها همت گماشت. به این ترتیب و به صورت خلاصه می توان گفت که غزالی، شهر آرمانی خود را ذیل توجه به سه گانه «دین، سیاست و اخلاق» و در بستر اصلاح بنا مینماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
183 - عوامل و موانع مؤثر بر نقش آفرینی نهادهای مدنی در کارآمدی دولت جمهوری اسلامی ایران
خسرو قبادينهادهای مدنی نقش بسزایی در کارآمدی دولت ها دارند. داده های بانک جهانی و تأکید نظریه پردازان صاحب نام جهانی بر نقش نهادهای مدنی، بیانگر اهمیت این نهادهاست. در ایران نیز نهادهای مدنی در حوزه های مختلف، کم و بیش به فعالیت می پردازند و می توانند نقش مؤثری در کارآمدی دولت ای چکیده کاملنهادهای مدنی نقش بسزایی در کارآمدی دولت ها دارند. داده های بانک جهانی و تأکید نظریه پردازان صاحب نام جهانی بر نقش نهادهای مدنی، بیانگر اهمیت این نهادهاست. در ایران نیز نهادهای مدنی در حوزه های مختلف، کم و بیش به فعالیت می پردازند و می توانند نقش مؤثری در کارآمدی دولت ایفا کنند. ولی برای نقش آفرینی مؤثر، نیازمند شناخت کاملی از موانع و عوامل مؤثر بر این نقش آفرینی با توجه به تجربه فعالان خود نهادهای مدنی هستیم. در این مقاله با استفاده از منابع موجود اسنادی، نهادهای مدنی موجود با گستره ملی مشخص شدند. سپس با نظر صاحب نظران این حوزه و با استفاده از تکنیک دلفی، یازده نهاد مدنی در سه گروه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی انتخاب شد. در مرحله بعد، یازده جلسه کانونی با حداقل پنج تن از فعالان هر یک از نهادهای مدنی و کارشناسان دولتی در حوزه مرتبط و صاحب نظران دانشگاهی برگزار شد. در این جلسات، عوامل مؤثر و موانع نقش نهادهای مدنی در کارآمدی دولت به بحث گذاشته شد و بحث ها روی کاغذ آورده و کدگذاری شد و کدگذاری تا مرحله اشباع پیش رفت. با توجه به داده های به دست آمده در مرحله قبل، نکات کلیدی جلسات کانونی استخراج شد که در نهایت در مقوله جداگانه عوامل مؤثر و موانع مؤثر، 23 عامل مؤثر و 46 مانع مؤثر در نقش آفرینی نهادهای مدنی بر کارآمدی دولت استخراج شد. با توجه به نتایج مرحله قبل مشخص شد که مهم ترین عامل نقش نهادهای مدنی در کارآمدی دولت، خود دولت است و دولت علاقه ای به ایفای نقش مؤثر نهادهای مدنی ندارد و در صورت اجازۀ دولت، نهادهای مدنی نقش بسیار مؤثری در کارآمدی دولت خواهند داشت. همچنین مطابق با نتایج این پژوهش، موانع مؤثر بر نقش نهادهای مدنی در کارآمدی دولت از اهمیت بیشتر نسبت به عوامل مؤثر برخوردار است. این امر نشان دهنده نوعی بی اعتمادی و بدبینی دولت به نهادهای مدنی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
184 - «آیزایا برلین»؛ طرح لیبرالیسم آگونیستی بر مبنای پلورالیسم ارزشی
سیدمجتبی تقوی نژاد گارینه کشیشیاننسبت یابی میان لیبرالیسم و پلورالیسم از زمره مسائلی است که موافقان و مخالفان آموزۀ لیبرالیسم درباره آن به بحث و گفت وگوهای فراوان پرداختهاند. عدهای، لیبرالیسم را تنها آموزهای میدانند که در قالب آن، پلورالیسم قابلیت تحقق و عملیاتی شدن دارد و برخی آن را به دلیل ادعای چکیده کاملنسبت یابی میان لیبرالیسم و پلورالیسم از زمره مسائلی است که موافقان و مخالفان آموزۀ لیبرالیسم درباره آن به بحث و گفت وگوهای فراوان پرداختهاند. عدهای، لیبرالیسم را تنها آموزهای میدانند که در قالب آن، پلورالیسم قابلیت تحقق و عملیاتی شدن دارد و برخی آن را به دلیل ادعای جهانشمولیاش واجد همسازی با پلورالیسم نمیدانند. این مسئله، «آیزایا برلین» از متفکران برجسته قرن بیستم را بر آن داشت تا به بررسی امکان طرح لیبرالیسم آگونیستی بر مبنای پلورالیسم ارزشی بپردازد و راه کارهایی برای خروج لیبرالیسم از وضعیتی که در آن به عدم همسازی با پلورالیسم متهم شده است، ارائه دهد. در این مقاله قصد بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با جمعآوری دادهها بر اساس منابع کتابخانهای، همچنین با طرح این سؤال که راه کار آیزایا برلین برای همساز کردن لیبرالیسم با پلورالیسم چه بوده است؟ به بررسی این فرضیه بپردازد که آیزایا برلین با طرح پلورالیسم ارزشی در قالب لیبرالیسم در تلاش بود که لیبرالیسم را با پلورالیسم همساز نماید. در این میان ایده برلین از منظری انتقادی نیز نقد و بررسی خواهد شد. در مجموع و با مقایسه براهین برلین از یکسو و مخالفان همسازی لیبرالیسم و پلورالیسم از سوی دیگر، آنچه حاصل شد این است که لیبرالیسم نه در همسازی کامل و نه در ناهمسازی کامل با پلورالیسم قرار دارد، بلکه لیبرالیسم تا حدی میتواند به پذیرش پلورالیسم اقدام نماید که ارزشهای مورد تأییدش برای بقای خود دچار مشکل نشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
185 - بررسی انتقادی نظریۀ مالکان شخصی مشاع از منظر الگوی نظریههای سیاسی
مظفر نامدار رضا دوستدار«مهدی حائری یزدی» در کتاب «حکمت و حکومت» به تشریح فلسفۀ سیاسی خود درباره رابطۀ حکومت و مردم پرداخته است. درونمایه نظریۀ حائری یزدی در باب وکالت مالکان شخصی مشاع را میتوان تلاشی نظری به منظور تبیین مالکیت شخصی و مشاع، حاکمیت مردمی حکومت، وکالت دولت از سوی شهروندان، ابت چکیده کامل«مهدی حائری یزدی» در کتاب «حکمت و حکومت» به تشریح فلسفۀ سیاسی خود درباره رابطۀ حکومت و مردم پرداخته است. درونمایه نظریۀ حائری یزدی در باب وکالت مالکان شخصی مشاع را میتوان تلاشی نظری به منظور تبیین مالکیت شخصی و مشاع، حاکمیت مردمی حکومت، وکالت دولت از سوی شهروندان، ابتنای مشروعیت حکومت به نظر مردم و پاسخگو بودن حکومت به مردم و نیز توجه به نقش و جایگاه متقابل دین (فقه) و سیاست دانست. این نظریه با عنوان «وکالت مالکان شخصی مشاع» معروف شده است. مهدي حائري يزدي بر پايه مطالعه در زيست طبيعي و تاريخي انسان کوشیده است تا با رویکردی متفاوت، به توضیح رابطۀ مردم با حکومت بپردازد. هدف این مقاله، بررسی نظریۀ وکالت مالکان شخصی مشاع، بر اساس الگوی تحلیلی نظریههای سیاسی است. بنابراین این پرسش را مورد کاوش قرار میدهد که آیا نظریۀ وکالت مالکان شخصی مشاع بر اساس معیارهای چهارگانه امکان تولیدکنندگی، راهبردهای تولید، شیوه تولید و نوع تولید از اعتبار لازم برخوردار است؟ این مقاله با بهرهگیری از مطالعۀ کتابخانهای و روش توصیفی - تحلیلی به ارزیابی نظریۀ مهدی حائری یزدی پرداخته است. بر همین اساس مفروض این مقاله آن است که یک نظریۀ سیاسی، زمانی معتبر خواهد بود که ضمن پاسخگویی به پرسش های اساسی این پژوهش، از توانمندی قابل قبولی در ارزیابی بر اساس معیارهای چهارگانه یک نظریه سیاسی خوب برخوردار باشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که علیرغم تلاشهای مهدی حائری یزدی، این نظریه نارساییها و نقصانهایی دارد که در این پژوهش به آنها پرداخته شده است. پس از مروری بر این نظریه، تلاش شده است تا اندیشه سیاسی وی را در بستر ارزیابی یک نظریه سیاسی بررسی کنیم. در مجموع در ارزیابی اندیشه سیاسی حائری، با عنایت به پاسخهای وی به چهار سؤال اصلی که به یک نظریه سیاسی شکل میدهد و نقدهای واردشده بر آن و با لحاظ معیارهای چهارگانه امکان تولیدکنندگی، راهبردهای تولید، شیوه تولید و نوع تولید به ارزیابی این نظریه اقدام شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
186 - بررسی نظری نقش فنّاوریهای جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی در تغییر رفتارهای سیاسی کردها
محمد لعل علیزاده مسعود غفاریمقاله حاضر با هدف ساخت تئوری در باب رابطۀ فنّاوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی بر رفتارهای سیاسی کردها آغاز شد. در راستای این هدف و به منظور پاسخ به این سؤال که «چه رابطهای میان فناوریهای جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی و تغییر رفتارهای سیاسی کردها وجود دارد؟» به تبیین تئوریک ر چکیده کاملمقاله حاضر با هدف ساخت تئوری در باب رابطۀ فنّاوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی بر رفتارهای سیاسی کردها آغاز شد. در راستای این هدف و به منظور پاسخ به این سؤال که «چه رابطهای میان فناوریهای جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی و تغییر رفتارهای سیاسی کردها وجود دارد؟» به تبیین تئوریک رابطه جهانی شدن و هویتهای قومی و تبیین تئوریک رابطه فنّاوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی با هویتهای قومی خواهیم پرداخت. با ترکیب نظریههای یادشده، دستگاه نظری مناسب با پرسش مقاله فرموله خواهد شد و فرضیۀ پژوهش از این نظریه ساختهشده، استخراج خواهد شد. با استفاده از منابع کتابخانهای، شواهد نظری و عملی تحولات معرفتشناختی و تغییر رفتارها به سمت دموکراتیک گردآوری شد. با تحلیل ویژگیهای هفدهگانه ماهواره و اینترنت، چگونگی تغییر رفتارها به سمت مسالمتآمیز شدن به روش تحلیلی و توصیفی نشان داده میشود و با اشاره به نقش و تأثیر دایاسپورای کردی و تحلیل تغییر استراتژی آنها به سمت دموکراتیک شدن، شواهد تأثیر ماهواره و اینترنت بر تغییر رفتارها به سمت دموکراتیک شدن با شواهد و یافتههای نظری، موردی و ثانوی در چارچوب نظریه و فرضیه پژوهش ارائه خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
187 - گفتوگوی با متن، تلاقی¬گاه هرمنوتیک اسکینر و گادامر
گیتی پورزکیچالش روش هاي فهم درست انديشه به طور عام و انديشۀ سياسي به طور خاص، چالشي است كه طي چندين سده متأخر میان متفكران اين حوزه جريان داشته است. يكي از اين روش هاي پيشنهادي، هرمنوتيك بوده است. اما هرمنوتيك به مثابه روش، گاه مورد اين نقد قرار گرفته است كه از عينيتگرايي لازم بر چکیده کاملچالش روش هاي فهم درست انديشه به طور عام و انديشۀ سياسي به طور خاص، چالشي است كه طي چندين سده متأخر میان متفكران اين حوزه جريان داشته است. يكي از اين روش هاي پيشنهادي، هرمنوتيك بوده است. اما هرمنوتيك به مثابه روش، گاه مورد اين نقد قرار گرفته است كه از عينيتگرايي لازم برخوردار نبوده است. رويكرد ذهن گرايانه و روششناسی فرد گرايانه مستتر در آن از سوي برخي رویکردهای رقيب مورد چالش قرار گرفته است. در اين مقاله كوشش ميشود كه با استفاده از روش فلسفۀ تطبيقي و استفاده از ابزار و مفاهيم تحليلي هرمنوتيك اسكينر و گادامر در خوانش متن به شكلي بازانديشانه به بازسازي يك روش تلفيقي دست يازيم. در اين مسير به شكل تطبيقي از آموزه هاي اسكينر و گادامر استفاده ميكنيم تا با گذر از آنها به يك روش تركيبي براي فهم انديشه دست يابيم. در اين روش، ضمن استفاده از فن كنش گفتاري مورد استفاده هرمنوتيك اسكينر، به نقش مخاطب در معنايابي نهايي به شيوۀ گادامري توجه ميشود. اين روش تلفيقي در خوانش متن بیتأثیر از روشهای بازانديشانه و ساخت يابي نیست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
188 - احساس محروميت نسبي در ميان قوم بلوچ و تأثير آن بر خشونت سياسي
يعسوب اصغري نياري رضا محمود اوغلياين پژوهش به بررسي رابطۀ محروميت نسبي و خشونت سياسي در بين شهروندان زاهداني ميپردازد. استان سيستان و بلوچستان به علت شرايط خاص اقليمي و فرهنگي، همواره يکي از مناطق حساس و چالش زا در ايران بوده است. دو چالش اصلي اقليت گرايي قومي و اقليت گرايي مذهبي، اين منطقه را مستعد ر چکیده کاملاين پژوهش به بررسي رابطۀ محروميت نسبي و خشونت سياسي در بين شهروندان زاهداني ميپردازد. استان سيستان و بلوچستان به علت شرايط خاص اقليمي و فرهنگي، همواره يکي از مناطق حساس و چالش زا در ايران بوده است. دو چالش اصلي اقليت گرايي قومي و اقليت گرايي مذهبي، اين منطقه را مستعد رفتارهاي خشونتآمیز ميکند. پديدۀ خشونت سياسي در مناطقي از كشور كه به شدت متأثر از ارزشهاي سنتي و قوميتي خود هستند و گرايش و پايبندي كمتري نسبت به حکومت مرکزي دارند، بيشتر مشهود است. خشونتهاي سياسي در اين منطقه محصول علل و عوامل مختلف و متنوعي است و ابعاد عيني و ذهني متعددي دارد که در اين پژوهش به تبيين رابطه احساس محروميت نسبي با خشونت سياسي پرداخته ميشود. روش تحقيق مورد استفاده در اين بررسي، روش پيمايشي است. فن جمعآوری اطلاعات، استفاده از پرسشنامه بوده است. جامعه آماري تحقيق حاضر شامل کليه شهروندان شهر زاهدان بوده است که حجم نمونه 384 نفري به شيوه نمونهگیری خوشهاي انتخاب شد. اطلاعات گردآوریشده به كمك نرمافزار spss تجزيه و تحليل شده است. نتايج حاصل از تجزيه و تحليل دادهها نشان داد که بين احساس محروميت نسبي با رفتارهاي خشونتآمیز در میان شهروندان مورد بررسي، ارتباط معنیداری وجود دارد. تفاوتهاي مذهبي، دوري از مرکز و مراودات فرهنگي، بافت زندگي عشيرهاي، فقر و بيکاري، عدم مشارکت فراگير، قاچاق، ضعف زيرساختها، هماننديهاي فرهنگي، قومي، مذهبي با دو کشور بحرانزده افغانستان و پاکستان، تقويت جريانهاي ضد شيعه نظير فرقه وهابيت از جانب بيگانگان از جمله عربستان و پاكستان و مشكلات طبيعي مثل كمبود آب، خشکسالی و... از علل اساسي خشونت سياسي در اين منطقه محسوب ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
189 - تأثیر جهانی شدن بر نهادهای مدنی در ایران
عباس منوچهری فیروز جعفری آزاده شعبانیدر قلمرو مطالعات علوم انسانی در دهه هشتاد میلادی، پدیده «جهانی شدن» و نیز «جامعه مدنی» در کانون توجه قرار گرفت و در این میان نسبت این دو با یکدیگر نیز در مرکز توجه و تحلیل اندیشمندان مختلف بوده است. مقوله جامعه مدنی در ایران نیز در نیمه دهه هفتاد شمسی مورد توجه قرار گر چکیده کاملدر قلمرو مطالعات علوم انسانی در دهه هشتاد میلادی، پدیده «جهانی شدن» و نیز «جامعه مدنی» در کانون توجه قرار گرفت و در این میان نسبت این دو با یکدیگر نیز در مرکز توجه و تحلیل اندیشمندان مختلف بوده است. مقوله جامعه مدنی در ایران نیز در نیمه دهه هفتاد شمسی مورد توجه قرار گرفت که مقارن با اواخر دهه 90 میلادی است. در این مقاله با استفاده از روش رئالیسم انتقادی، تأثیر جهانی شدن بر نهادهای مدنی در ایران تجزیه و تحلیل شده و نشان داده شده است که در سال های 1376-1390، تناظری میان تحول در نهادهای مدنی و جهانی شدن در ایران وجود نداشته است. رئاليسم انتقادي به اين معنا كه امر واقعي مورد مواجهه، یعنی نهادهای مدنی از سه سطح هستي-شناسانه، واقعيتمندي و دادهاي تشكيل شده است. نهادهای عمومی (مشارکتی) به عنوان سطح هستیشناختی امر واقع، نهادهای اجتماعی به عنوان سطح واقعیتمندی امر واقع و نهادهای سیاسی به عنوان سطح داده مند امر واقع در نظر گرفته شدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
190 - تبیین موانع سیاسی و حاکمیتی سرمایهگذاری مولد بخش خصوصی در اقتصاد ایران با استفاده از رویکرد نهادی «هاجسن»
علی رنجبرکیسرمایه گذاری مولد اقتصادی، یکی از متغیرهای اصلی اقتصاد کلان است و ایجاد شرایط مناسب برای شکل گیری و رشد آن از الزامات ضروری برای دستیابی به اهداف اقتصادی کشور، رفع مسائل و مشکلات اقتصادی و افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی نظام جمهوری اسلامی ایران است. در این پژوهش تلاش شده ک چکیده کاملسرمایه گذاری مولد اقتصادی، یکی از متغیرهای اصلی اقتصاد کلان است و ایجاد شرایط مناسب برای شکل گیری و رشد آن از الزامات ضروری برای دستیابی به اهداف اقتصادی کشور، رفع مسائل و مشکلات اقتصادی و افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی نظام جمهوری اسلامی ایران است. در این پژوهش تلاش شده که با رویکرد اقتصاد نهادگرایی «هاجسن»، موانع و مشکلات کلان موجود در نظام سیاسی و ساختار حاکمیتی در فرآیند شکل گیری سرمایه گذاری مولد توسط بخش خصوصی تبیین و تحلیل شود. در رویکرد نظری هاجسن، وجود دوگانه ها و تضادها عامل و محرک شکل گیری تکامل اجتماعی و تغییرات اقتصادی است و شرایط نهادی و محیطی موجود جامعه نشان می دهد که این دوگانه ها موجب پیشرفت و یا پسرفت جامعه می شود. در این مطالعه به بررسی چهار تضاد نهادی ترجیح برنامه های کوتاه مدت بر برنامه های بلندمدت، وجود تضادها و برخوردها در ساختار بوروکراسی و حاکمیتی، تصمیم سازی ارزشی - ایدئولوژیک و رقابت مخرب بخش بازرگانی با بخش صنعت پرداخته شده است و نقش و تأثیر آنها در شکل نگرفتن سرمایه گذاری مولد اقتصادی تبیین شده است. بررسی تضادهای شکل گرفته در عرصه سیاسی و ساختار حاکمیتی اقتصاد ایران نشان می دهد که فضای سرمایه گذاری مولد اقتصادی در اقتصاد ایران نامناسب است و تداوم این امر به تداوم رکود اقتصادی می انجامد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
191 - تبیین تئوریک جایگاه جامعه مدنی در الگوی حکمرانی خوب
سیدرحیم ابوالحسنی خسرو قباديدر الگوی حکمرانی خوب، سه بخش دولتی، خصوصی و جامعه مدنی با مرزهای جداگانه و در یک رابطه تعاملی به منظور رسیدن به اهداف توسعه با یکدیگر همکاری میکنند. این الگو با رویکرد رایج از جامعه مدنی بر اساس برداشت هگلی که بر پایه اقتصاد سیاسی و مبتنی بر کشمکش است، سازگاری ندارد. ح چکیده کاملدر الگوی حکمرانی خوب، سه بخش دولتی، خصوصی و جامعه مدنی با مرزهای جداگانه و در یک رابطه تعاملی به منظور رسیدن به اهداف توسعه با یکدیگر همکاری میکنند. این الگو با رویکرد رایج از جامعه مدنی بر اساس برداشت هگلی که بر پایه اقتصاد سیاسی و مبتنی بر کشمکش است، سازگاری ندارد. حال این پرسش قابل طرح است که در غیاب و یا کمرنگ شدن نقش اقتصاد و سیاست در تعریف و تبیین جامعه مدنی، با کدام مبنا و رویکرد میتوان این مفهوم را در مدل حکمرانی خوب تبیین کرد؟ مدعای مقالۀ حاضر آن است که رویکردهای فرهنگی به جامعه مدنی و از جمله رویکرد جفری الکساندر، بیشتر میتواند جامعه مدنی را در الگوی حکمرانی خوب تبیین کند. در این مقاله به وجوه این تبیین و چگونگی آن با روش توصیفی و تحلیلی پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و کتابخانهای است و با رجوع به منابع معتبر و تحلیل آنها، مستندات برای آزمون فرضیه (مدعای) مقاله ارائه شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
192 - نقد و بررسی مفروضهای هستیشناسانه نهادگرایی نولیبرال
سید جلال دهقانی فیروزآبادی هرمز جعفریکشورها به عنوان مهم ترین بازیگران عرصۀ روابط بین الملل، کشورها به عنوان بازیگرانی عاقل و خردمند، نظام بین الملل به عنوان تعیین کننده رفتار کشورها و داده های سیاست بین الملل، نظام بین الملل به عنوان سیستمی فاقد اقتدار مرکزی و در نهایت قائل شدن هویت مستقل برای نهادهای بین چکیده کاملکشورها به عنوان مهم ترین بازیگران عرصۀ روابط بین الملل، کشورها به عنوان بازیگرانی عاقل و خردمند، نظام بین الملل به عنوان تعیین کننده رفتار کشورها و داده های سیاست بین الملل، نظام بین الملل به عنوان سیستمی فاقد اقتدار مرکزی و در نهایت قائل شدن هویت مستقل برای نهادهای بین المللی، پنج مفروضۀ اصلی نظریۀ نهادگرایی نولیبرال است که مورد نقد دیگر نظریهپردازان مکاتب نظری روابط بین الملل قرار گرفته است. پرسشی که در این زمینه مطرح می شود این است که با توجه به میزان تأثیرگذاری و قدرت تبیین یک نظریه، واکنش متفکران و مکاتب فکری مختلف در علم روابط بین الملل به مفروض های هستی شناسانۀ نظریۀ نهادگرایی نئولیبرال چگونه بوده است؟ چنین به نظر میرسد که تمرکز نظریه های جریان اصلی روابط بین الملل بر نقد جنبه های کارکردی مفروض های هستی شناختی نظریۀ نهادگرایی نئو لیبرال و تمرکز نظریه های اجتماعی بر نقد هر دو بعد هستی شناختی و کارکردی مفروض های آن قرار دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
193 - امکانسنجی انطباق ویژگیهای دولت مطلوب «هگل» با آموزههای دولتهای توتالیتر نوین
محمد عابدی اردکانی سید علی اصغر باقری نژاددر قرن بیستم، دولت هایی شکل گرفتند که با صفت «توتالیتر» شناخته می-شوند. آنها گروه گسترده ای اعم از محافظه کاران و راست گرایان تندمزاج فاشیست و چپ گرایان رادیکال کمونیست را در برمی گیرند. ماهیت و سبک رفتاری این دولت ها در آموزه ها یا خط مشی های آنها تجلی می یابد که کم و چکیده کاملدر قرن بیستم، دولت هایی شکل گرفتند که با صفت «توتالیتر» شناخته می-شوند. آنها گروه گسترده ای اعم از محافظه کاران و راست گرایان تندمزاج فاشیست و چپ گرایان رادیکال کمونیست را در برمی گیرند. ماهیت و سبک رفتاری این دولت ها در آموزه ها یا خط مشی های آنها تجلی می یابد که کم و بیش ریشه در گذشته دارد. از این رو برخی از متفکران از جمله کارل پوپر و شوپنهاور مدعی اند که یکی از فیلسوفانی که ردپای اندیشۀ او را می توان در این آموزه ها به خوبی مشاهده کرد، هگل است. اکنون هدف اصلی این مقاله آن است که با انطباق مهم ترین ویژگی های نظریۀ دولت هگل با آموزه های دولت های توتالیتاریستی قرن بیستم، عمدتاً از جناح و نوع نازی یا فاشیستی آن در آلمان و ایتالیای بین دو جنگ جهانی، میزان صحت این ادعا روشن و آشکار شود. به همین دلیل، پرسش اصلی پژوهش حاضر نیز چنین است: «آیا هگل دربارۀ دولت مورد نظر خود به گونه ا ی نظریه پردازی کرده و به مضامینی اشاره نموده است که با آموزههای حکومت های توتالیتر قرن بیستمی انطباق دارد؟». یافته های پژوهش نشان می دهد که هر چند در لابه لای افکار و اندیشه های هگل درباره دولت و ویژگی های آن و هدف و غایتی که دولت به دنبال آن است، مضامینی یافت میشود که مورد کج فهمی یا سوءاستفاده دولت های توتالیتر قرن بیستم واقع شده، در مجموع با آموزه های این دولت ها به کلی متفاوت است و البته با موازین و قواعد دموکراسی یا لیبرالیسم نیز همسویی کامل ندارد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با رویکرد اسنادی- تاریخی است و جمع آوری داد ه های مناسب برای تحلیل نیز به شیوۀ کتابخانه ای انجام شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
194 - کیهانشناسی سیاست فارابی و عدم نياز به سنجش گزارهها در فلسفۀ مدنی
رضا اکبری نوریرابطۀ فلسفه عملی با فلسفۀ نظری، موضوعی دیرین در تاریخ فلسفۀ سیاسی است. این رابطه در نظام فلسفی قدیم عمدتاً رابطه ای تبعی میان فلسفۀ عملی در نسبت با فلسفۀ نظری است. اما موضوع حائز اهمیت دراین میان، میزان تبعیت فلسفۀ عملی از فلسفۀ نظری و تأثیری است که یکی بر دیگری دارد. م چکیده کاملرابطۀ فلسفه عملی با فلسفۀ نظری، موضوعی دیرین در تاریخ فلسفۀ سیاسی است. این رابطه در نظام فلسفی قدیم عمدتاً رابطه ای تبعی میان فلسفۀ عملی در نسبت با فلسفۀ نظری است. اما موضوع حائز اهمیت دراین میان، میزان تبعیت فلسفۀ عملی از فلسفۀ نظری و تأثیری است که یکی بر دیگری دارد. مقالۀ حاضر با اتکا به این نسبت در تلاش است تا نشان دهد که این رابطه در فلسفۀ سیاسی فارابی، چه رابطهای است و میزان اثرگذاری فلسفۀ نظری وی در بازتولید فلسفۀ عملی چه اندازه است و این موضوع چه تأثیری بر ساختار فلسفۀ سیاسی فارابی بر جای گذاشته است. به این منظور با اتکا به روشی شناختی در فلسفۀ قدیم یعنی آنالوژی، تلاش شده تا نشان داده شود که فارابی چگونه با مبنا قرار دادن فلسفۀ نظری، فلسفۀ سیاسی خود را بازتولید کرده است. مدعای مقاله این است که فارابي در كنشي يكسويه، فلسفۀ سياسي خود را از دل فلسفۀنظري استخراج كرده است و اين كنش به بازتوليد فلسفۀ نظري در فلسفۀ سياسي رسيده است. فارابي با ابتنا به فلسفۀ نظري و انتقال گزارهها از فلسفۀ نظري به فلسفۀ سياسي نيازي به سنجش مجدد گزارههاي منتقل شده به فلسفۀ سياسي نديده است. به اين معنا فارابي با متناظر كردن يكياز این دو بر ديگري با استفاده از روش قیاس یا آنالوژی عملاً خود را بينياز از سنجش مجدد گزارههايش در فلسفۀ سياسي ديده است. از این رو وظيفۀ وي به عنوان فيلسوف سياسي در توصيف مدينۀ فاضله و سامان مطلوب و مدينههاي غير فاضله و فاقد سامان مطلوب در جایی به اتمام ميرسد که هنوز از فلسفۀ نظری، فاصله زیادی نگرفته است. در این مقاله تلاش شده است تا با اتکا به روشی که فارابی برای دستیابی به فلسفۀ سیاسی انتخاب کرده است، نشان دهیم که چگونه استقلال فلسفۀ سیاسی و فهم آن در آرای وی تابع فلسفۀ نظری است و این موضوع چگونه باعث شده است تا شارحان وی، دیدگاههای بسیار متفاوتی از یکدیگر داشته باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
195 - تحلیل انتقادي مباني عدالت سياسي «رالز» در نسبت با وضعیت آغازین
عبدالرسول حسنیفر حمزه عالمی چراغعلیجان رالز در کتاب «لیبرالیسم سیاسی»، برداشتی سیاسی از عدالت ارائه میکند و معتقد است که این برداشت با مختصاتی که برایش تعریف میکند، پایایی لازم برای نظریه عدالت به مثابه انصاف را فراهم میکند. برداشت سیاسی رالز از عدالت که گاهی از آن به عنوان «عدالت سیاسی» یاد میکند، ش چکیده کاملجان رالز در کتاب «لیبرالیسم سیاسی»، برداشتی سیاسی از عدالت ارائه میکند و معتقد است که این برداشت با مختصاتی که برایش تعریف میکند، پایایی لازم برای نظریه عدالت به مثابه انصاف را فراهم میکند. برداشت سیاسی رالز از عدالت که گاهی از آن به عنوان «عدالت سیاسی» یاد میکند، شرایط موجود در وضعیت آغازینِ کتاب «نظریه ای درباره عدالت» را دگرگون میکند، تا پایایی عدالت به مثابه انصاف را تضمین کند، ولي اين امر خود مولد برخي تناقضهاست. اين مقاله با تحلیلی از عدالت سياسي رالز، سعي دارد نسبت آن را با وضعيت آغازين بررسي کند. نتيجه بررسي نشان مي دهد که عدالت سیاسی رالز از مبانی ای برخوردار است که وضعیت آغازین را با تناقضاتی مواجه می کند، به طوري كه حتي حذف وضعیت آغازین در لیبرالیسم سیاسی، مشکل خاصی را ایجاد نمی کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
196 - تبیین تأثیر فناوریهای «وب 2» بر عملکرد دولت
سعیده مرادی فر نوذر شفیعیدنیایی که امروزه در آن زندگی می کنیم، از منظر فناوری های ارتباطاتی و اطلاعاتی، دنیای مجازی خوانده می شود. این دنیای مجازی به شدت تحت تأثیر «فناوری های وب 2» قرار دارد. فناوری های وب 2 به ابزار رسانه ای الکترونیکی و اینترنتی اشاره دارد که امکان مشارکت شهروندان در امور مخ چکیده کاملدنیایی که امروزه در آن زندگی می کنیم، از منظر فناوری های ارتباطاتی و اطلاعاتی، دنیای مجازی خوانده می شود. این دنیای مجازی به شدت تحت تأثیر «فناوری های وب 2» قرار دارد. فناوری های وب 2 به ابزار رسانه ای الکترونیکی و اینترنتی اشاره دارد که امکان مشارکت شهروندان در امور مختلف، به ویژه امور سیاسی را افزایش می دهد. این فناوری ها به عنوان نسل دوم سرویس های اینترنت دارای بعد اجتماعی است که در شکل رسانه های اجتماعی متجلی میشود. از این رو بحث تأثیر این فناوری ها بر عملکرد دولت، اهمیت دارد. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که فناوری های وب 2 علاوه بر مشارکت شهروندان، چه تأثیری می تواند بر عملکرد خود دولت داشته باشد؟ و اثرگذاری آن در دولت به چه شکلی متجلی می گردد؟ فرضیه مقاله حاکی از آن است که فناوری های وب 2 به طور بالقوه، روش و عملکرد دولت سنتی را دگرگون کرده، منجر به شکل گیری نوع جدیدی از دولت شده است که در ادبیات مربوط به علوم ارتباطات و سیاسی از آن به عنوان «دولت 2» یاد میشود. این پژوهش نشان می دهد که وب 2 منجر به افزایش سطح عملکرد دولت می شود. در واقع دولت 2 نه تنها از ادغام فناوری های ارتباطاتی و اطلاعاتی جدید تأثیر پذیرفته، بلکه از آثار این فناوری ها نیز بهره مند شده است. مکانیسم هایی که وب 2 از طریق آن باعث افزایش سطح عملکرد دولت 2 می شود، عبارتند از: ایجاد فرهنگ باز، افزایش مشارکت شهروندان، ارتقای شفافیت دولت، شهروند محور کردن دولت و ترویج دموکراسی. در این مقاله سعی شده تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی - تحلیلی، پرسش و فرضیۀ پژوهش ارزیابی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
197 - اخلاق و سیاست در اندیشه سیاسی «ابوعلی احمد بن مسکویه رازی»
ایرج رنجبر سمیرا غلامیبررسی نسبت اخلاق و سیاست در اندیشۀ مسکویه رازی، مسئله این مقاله را تشکیل می دهد. برای پیش داوری نکردن درباره تقدم و تأخر میان اخلاق و سیاست و تبعیت یکی از دیگری، نسبت آنها برحسب نقاط تقاطع و تلاقیِ مفهومی به عنوان دوایری متداخل بررسی شده است. تبیین نظری چنین نسبتی ملهم چکیده کاملبررسی نسبت اخلاق و سیاست در اندیشۀ مسکویه رازی، مسئله این مقاله را تشکیل می دهد. برای پیش داوری نکردن درباره تقدم و تأخر میان اخلاق و سیاست و تبعیت یکی از دیگری، نسبت آنها برحسب نقاط تقاطع و تلاقیِ مفهومی به عنوان دوایری متداخل بررسی شده است. تبیین نظری چنین نسبتی ملهم از الگوی «یورگن هابرماس» در راستای بررسی نسبت اخلاق و سیاست در تاریخ اندیشۀ سیاسی غرب است. بر اساس این نظریه «همبستگی» اخلاق و سیاست بر محور نقاط تلاقیِ مفهومی قابل توضیح است، چنان که پایان یافتن چنین نقاطی به منزلۀ آغاز «گسست» این دو عرصه محسوب می شود. با ابتنا بر این نظریه، مقالۀ حاضر درصدد برآمد تا به تحلیل و پردازش این مسئله بپردازد که محور تلاقی و نقاط تقاطع اخلاق و سیاست در اندیشۀ سیاسی مسکویه رازی چگونه قابل تببین است. با کاربست روش تحلیل کیفی در سطوح تبیین و تفسیر اطلاعات و متون موجود در این باره، تحقیق حاضر به این نتیجه منتج شد که در اندیشۀ سیاسی مسکویه، اخلاق و سیاست بر مدار «به زیستی و سعادت» با هم تلاقی می کنند و حصول سعادت در این جهان از مجرای زندگی در مدینه ا ی با کاربست بهترین شیوه های ممکنِ اعمال اقتدار ممکن می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
198 - روانشناسی تودهها و بازاندیشی در دیدگاههای پساسیاسی: ابعاد فرانظری دیدگاه «الیاس کانتّی»
علياشرف نظري نگین نوریان دهکردیقرن بیست ویکم، خیزش امواج توده ای را در شکل های گوناگون به چشم دیده و شاهد رفتارهای گروهی ویرانگر بوده است که با سیمای انسان در قامت کنشگر عقلانی در تناقضی آشکار قرار دارد. انسانی که انتظار می رفت از تجربه های سهمگین توده ای در قرن بیستم درس آموخته باشد، امروز چنان در ن چکیده کاملقرن بیست ویکم، خیزش امواج توده ای را در شکل های گوناگون به چشم دیده و شاهد رفتارهای گروهی ویرانگر بوده است که با سیمای انسان در قامت کنشگر عقلانی در تناقضی آشکار قرار دارد. انسانی که انتظار می رفت از تجربه های سهمگین توده ای در قرن بیستم درس آموخته باشد، امروز چنان در نقش موجودی غیر عقلانی و فردیت زدایی شده ظاهر می شود که ما را به بازنگری در تأثیر گروه بر فرد و قدرت سهمگین جماعت و توده بر رفتار آدمی فرامی خواند. روان شناسی توده ای در بررسی رفتارهای مخرب انسان در گروه، بر اهمیت شور و احساسات تأکید می کند و در تلاش است تا به شناخت ماهیت توده ها و جماعت های انسانی و مکانیزم های مهار و کنترل قدرت آنها بپردازد. هدف این نوشتار آن است که با استفاده از دیدگاه های «الیاس کانتّی»، به مثابۀ تماشاگر ژرف بین روزگار فاشیسم، نازیسم و استالینیسم، بر خیزش توده ها در قرن حاضر پرتو بیفکند. پرسش اصلی آن است که دیدگاه های کانتی درباره قدرت توده ها در زمانۀ ما چه برای گفتن دارد؟ در پاسخ به این پرسش، با تحلیل محتوای کیفی مهم ترین آثار او در این باره نشان خواهیم داد که دیدگاه های کانتّی میتواند برای مواجهه با پدیده های توده ای، شناخت ماهیت توده ها و تحلیل قدرت و پویایی آنها و نیز شناخت مکانیزم های مهار قدرت توده و جریان های توده ای در قرن بیست ویکم به کار گرفته شود. با نگریستن از منظر روان شناسی توده ای کانتّی درمی یابیم که چگونه با فرسایش سازوکار های مهار توده ها، نه تنها امکان فوران جریان های توده ای از جهان ما رخت برنبسته است، بلکه قدرت توده ها به شکل تهدیدآمیزی، مهارناپذیرتر و افسارگسیخته تر از پیش رخ نشان می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
199 - «خود» و «دیگری» در اندیشه مهدی بازرگان
حمزه عالمی چراغعلی سیدعلیرضا حسینی بهشتیرابطه مطلوب «خود» و «دیگری» به معنای مواجهه بیناسوژگی، رویکردی انتقادی به مدرنیته است و به دفاع از انسان در مقابل سیطره عقل ابزاری مدرن میپردازد. این موضوع از سوی متفکران فلسفه وجودی ارائه شده و «مارتین بوبر»، صورت بندی نسبتاً روشنی از آن ارائه می کند. بررسی این موضوع چکیده کاملرابطه مطلوب «خود» و «دیگری» به معنای مواجهه بیناسوژگی، رویکردی انتقادی به مدرنیته است و به دفاع از انسان در مقابل سیطره عقل ابزاری مدرن میپردازد. این موضوع از سوی متفکران فلسفه وجودی ارائه شده و «مارتین بوبر»، صورت بندی نسبتاً روشنی از آن ارائه می کند. بررسی این موضوع در تفکرات نواندیشان دینی که نگاه انتقادی به مدرنیسم دارند، اهمیت دارد. «مهدی بازرگان» به عنوان یکی از نواندیشان دینی متقدم، در جهت مسئله اصلی اش که پیوند دین و مدرنیته است، بر اساس انسان شناسی دینی اش، سوژه ایرانی را با رویکردی معنوی برمی افرازد و به این ترتیب ارتباط مبنایی میان انسان دینی با مفاهیم مدرن برقرار می کند. این ارتباط در نوع مواجهه «خود» و «دیگری» در تفکر او نمود روشنی دارد. بازرگان، «انسان الهی- اجتماعی» را در کانون تفکر خود قرار می دهد و از این جهت مقوّمات مواجهه مطلوب «خود» و «دیگری» و همزمان پیوند مناسب تر انسان دینی با دنیای مدرن را فراهم می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
200 - حکومتمندی در اندیشه و کنش «محمدعلی فروغی»
روح الله اسلامی سعیده خلیلی بهروز اسمعیل زادگانناکارآمدی و عقب ماندگی ساختار نظام سیاسی حاکم بر ایرانِ دوران قاجاریه، دستاوردی جز فقر، بیماری، تحقیر و شکست برای مردم به ارمغان نیاورد. این امر بدان معناست که الگوی حکومت مندی متافیزیکی حاکم، قادر به پاسخگویی نیاز ها و مقتضیات زمان حاضر نبوده است. از این رو نخبگان سیا چکیده کاملناکارآمدی و عقب ماندگی ساختار نظام سیاسی حاکم بر ایرانِ دوران قاجاریه، دستاوردی جز فقر، بیماری، تحقیر و شکست برای مردم به ارمغان نیاورد. این امر بدان معناست که الگوی حکومت مندی متافیزیکی حاکم، قادر به پاسخگویی نیاز ها و مقتضیات زمان حاضر نبوده است. از این رو نخبگان سیاسی سعی کردند تا با الهام از تمدن غرب، تغییری در پارادایم اندیشه ای حاکم بر ساختار سیاسی نظام سنتی ایران ایجاد کنند و شیوۀ جدیدی از سامان دهی امر سیاسی را جایگزین نمایند. کاوش در نظریه های این نخبگان، حکایت از تحولی مهم در سپهر اندیشه ای ایرانیان دارد؛ زیرا نخستین بار بود که از مفاهیمی از قبیلِ قانون، قدرت محدود، پارلمان، عدالت خانه و حکومتِ مردم سخن رانده میشد. این رویکرد گواه بر آن است که جامعه و ساختار سیاسی ایران در حال گام برداشتن به سمت نوع مدرنِ حکومت مندی است. در میان نخبگان مطرح در این حوزه، «محمدعلی فروغی» دارای نظریه ای منسجم و سنجیده درباره شکل مناسب دولت در کالبد سیاسی ایران است. بدین منظور در این پژوهش قصد داریم تا به بررسی آثار اندیشه ای وی پرداخته، بر انگارۀ وی درباره حکومت مند شدن دولت تمرکز کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم که فروغی چه نوعی از دولت را برای استقرار در ساختار سیاسی ایران مناسب می دانسته است؟ این دولت دارای چه شاخص ها و مؤلفه هایی است؟ تبلور سازه ذهنی وی درباره دولت در اعمالش چگونه بوده است؟ فرضیه پژوهش این است که به نظر می رسد که فروغی شکل مشروطه سلطنتی همراه با فنونی چون دولت مبتنی بر قانون اساسی، تفکیک قوا، مجلس قدرتمند، قوه قضاییه و به رسمیت شناختن حقوق شهروندی از قبیل آزادی بیان و عقیده، مسکن، شغل و... را در اندیشه و کنش خود دنبال می کرده است. فرضیه پژوهش در قالب چارچوب نظری هرمنوتیک اسکینر آزمون شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
201 - رابطه مدنی و توانمندی: مطالعه تطبیقی «هانا آرنت» و «آمارتیا سن»
عطاءاله کریم زاده عباس منوچهری«هانا آرنت»، اندیشمند سیاسی، با طرح مقوله «فضیلت مدنی» و نقد دموکراسیِ لیبرال، سعی در ارائه راه حلی برای استقرار زندگی نیک در زمانه خود دارد. در «فضیلت مدنی» آرنت، انسان ها باید بتوانند آزادی و برابری خود را به عنوان شهروند و در فضای گفت وگو و تعامل به دست آورند. از سو چکیده کامل«هانا آرنت»، اندیشمند سیاسی، با طرح مقوله «فضیلت مدنی» و نقد دموکراسیِ لیبرال، سعی در ارائه راه حلی برای استقرار زندگی نیک در زمانه خود دارد. در «فضیلت مدنی» آرنت، انسان ها باید بتوانند آزادی و برابری خود را به عنوان شهروند و در فضای گفت وگو و تعامل به دست آورند. از سوی دیگر، «آمارتیا سن» در رهیافتِ توسعه انسانی، با نقد نظریه مدرنیزاسیون و اقتصاد رشد، درصدد اخلاقی کردن اقتصاد در حیطۀ اندیشۀ سیاسی است. سن با مقولۀ «توانمندی» خود، توسعه را «به مثابه آزادی» ترسیم کرده است و توانمندی را راه-کاری به سوی آزادی انسان می داند که در فضایی برابر و اخلاقی، هر فرد انسانی ضمن کارگزاری و توانایی لازم در برابر دیگران، امکان گفت وگو و مباحثه در موقعیت و فضایی دموکراتیک داشته باشد. پرسشی که در این مقاله مطرح می-شود این است که نسبتِ «فضیلت مدنی» در اندیشه سیاسی آرنت و رویکردِ «توانمندی» در توسعۀ انسانی آمارتیا سن با توجه به تأکیدی که بر عاملیت دارند، چگونه است. بر اساس پرسش در نظر گرفته شده، فرضیه مبنی بر این است که می توان «توانمندی» آمارتیا سن را در راستایِ «فضیلت مدنی» آرنت دانست که اولویت اساسی هر دو، کارگزاری و عاملیت انسانی است. در این مقاله نشان داده میشود که «توانمندی» در اندیشه سن در وجه مدنی خود با عنوان فضای مفاهمه و تعامل، با «فضیلت مدنی» آرنت که همانا مسئولیت شهروندی در فضای گفت وگو و تعامل است، می تواند اشتراک معنایی و عملی داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
202 - بررسی اندیشه سیاسی «حافظ» در چارچوب نظریّه «اسپریگنز»
علی باقری دولت آبادی سیّد شاهرخ موسویانشاعران ایرانی از دیرباز از ارکان اصلی و واسطهای میان مردم و دستگاه حاکمیّت بوده اند و به خاطر ارتباط مستقیم با حاکمیّت، نحوه معاش و گذران زندگی آنها همیشه از این ارتباط تأثیر پذیرفته است. حافظ به عنوان یکی از چهرههای شاخص ادبیّات ایران، نه تنها از این قاعده مستثنی نی چکیده کاملشاعران ایرانی از دیرباز از ارکان اصلی و واسطهای میان مردم و دستگاه حاکمیّت بوده اند و به خاطر ارتباط مستقیم با حاکمیّت، نحوه معاش و گذران زندگی آنها همیشه از این ارتباط تأثیر پذیرفته است. حافظ به عنوان یکی از چهرههای شاخص ادبیّات ایران، نه تنها از این قاعده مستثنی نیست، بلکه زندگی او عجیب با تحولات زمانه و جابه جایی حاکمان گره خورده است. پرسش اصلی پژوهش این است که این تحولات چه تأثیری بر اندیشه سیاسی حافظ گذاشتند و حافظ راه رهایی از مشکلات زمانه را در چه میدید؟ برای پاسخ به پرسش یادشده با به کارگیری نظریّه «اسپریگنز» (مشکلشناسی، علتشناسی، جامعه آرمانی، راه حل) و روش توصیفی - تحلیلی، ویژگی های اندیشه سیاسی حافظ توضیح داده شده است. طبق چارچوب نظری، یافتههای پژوهش نشان میدهد که حافظ مشکل سیاسی جامعه خود را در قتل، زندان، تکفیر، تهمت، فساد، ناامنی و بی ثباتی میدید. او در مقام علت یابی تزویر و ریا، سوء استفاده از مقام و موقعیت و ظلم را عامل بسترساز بروز اعتراضات در جامعه میدانست. همچنین جامعه آرمانی حافظ در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، ویژگیهایی همچون پرهیز از بدگویی، ریا، انجام کار بد و تأکید بر ساده زیستی و قناعت، بی اعتنایی به حسودان و دل نبستن به دنیا و قدرت داشت. از نگاه حافظ، راه حل فائق آمدن بر این مشکلات در اصلاح گری، پرهیز از ظلم، تسامح و مدارا، عبرت گرفتن از تاریخ و پندپذیری بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
203 - نظریۀ روحبنیان «ریچارد ندلیبو»؛ چارچوبی تحلیلی برای تبیین تجدیدنظرطلبی در روابط بینالملل
رامتین رضایی فریده محمد علی پوررویکرد تجدیدنظرطلبی در سیاست خارجی دولتها نه تنها باید مورد توجه جدیتری در نظریهپردازی روابط بینالملل قرار گیرد، بلکه ضروری است که این پدیده در رهیافت پسااثباتگرایانه و با توجه به انگیزههای غیر مادی مطالعه گردد. نظریه روحیهبنیان «ریچارد ندلیبو» که با مبنا قر چکیده کاملرویکرد تجدیدنظرطلبی در سیاست خارجی دولتها نه تنها باید مورد توجه جدیتری در نظریهپردازی روابط بینالملل قرار گیرد، بلکه ضروری است که این پدیده در رهیافت پسااثباتگرایانه و با توجه به انگیزههای غیر مادی مطالعه گردد. نظریه روحیهبنیان «ریچارد ندلیبو» که با مبنا قرار دادن پدیده و مفهوم روحیه و محرکها و انگیزههای آن، تقابل و چالشگری در عرصه روابط بینالملل را تبیین می کند، چارچوب مناسبی برای مطالعه رفتار تجدیدنظرطلبانه دولتها در عرصه سیاست خارجی و روابط بینالملل ارائه میدهد. نظریه ندلیبو همچنین میتواند چارچوب مناسبی برای تحلیل سیاست خارجی ج.ا.ا. به عنوان دولتی تجدیدنظرطلب باشد. این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش است که بر اساس نگرش ندلیبو، روحیه چگونه دولتها را به سمت تجدیدنظرطلبی در روابط بینالملل سوق میدهد؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح میشود که روحیه از طریق انگیزهها و محرکهای عزت، غرور و سرافرازی، دولتها را به سمت تجدیدنظرطلبی در روابط بینالملل سوق میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
204 - واکاوی امر سیاسی در فضای مجازی از منظری آرنتی
سارا نجف پور علي تدينرادهمان طور که درباره نقش و اثرگذاری فضای مجازی و شبکههای اجتماعی آنلاین در زندگی بشر امروز یقین داریم، کم و بیش به همان اندازه هم همچنان درباره امکانات و توانمندی و اثربخشی فضای مجازی برای ایجاد تحولات سیاسی، دموکراتیک و مدنی، ابهام و شک داریم. به ویژه عرصۀ نظریۀ سیاسی چکیده کاملهمان طور که درباره نقش و اثرگذاری فضای مجازی و شبکههای اجتماعی آنلاین در زندگی بشر امروز یقین داریم، کم و بیش به همان اندازه هم همچنان درباره امکانات و توانمندی و اثربخشی فضای مجازی برای ایجاد تحولات سیاسی، دموکراتیک و مدنی، ابهام و شک داریم. به ویژه عرصۀ نظریۀ سیاسی نیازمند تأمل و سنجش فکورانه این پدیده دنیای نو با محک عقل و نظریه های سیاسی است تا به فهم درستی از امکانات شبکههای اجتماعی آنلاین برای سیاست نائل آید. این مقاله پژوهشی است نظری درباب امکانات سیاسی شبکههای اجتماعی آنلاین و ارزیابی تضمنات سیاسی فضای مجازی از منظری آرنتی و امکان قرار گرفتن آن در جایگاه حوزه عمومی یا یک آگورای مجازی در نسبت با مفاهیم و دقایق تلقی آرنت از سیاست. در این ارزیابی، تلقی «هانا آرنت» از امر سیاسی را ملاک و معیار قرار میدهیم و سعی می کنیم تا روشن کنیم که «آیا شبکههای اجتماعی مجازی میتوانند کنش سیاسی راستین به معنای آرنتی آن را تسهیل کنند یا خیر؟». به عبارت دیگر و در بیانی آرنتی، «آیا شبکههای مجازی برای سیاست، فرصت و امکان هستند یا ضد سیاسی و تهدید؟». این بررسی نشان میدهد در حالی که سیاست در قالب مفهوم عمل در اندیشه آرنت بینالأذهانی، متکثر، مشارکتی، زبانی و گفتوگویی و ظهور در عرصۀ عمومی است، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی آنلاین بیشتر عرصه خواستههای شخصی و مطالبات معیشتی، بیهوده گویی، غلبه امر اجتماعی و ویژگیهای همگون ساز و ضد کثرت گراست که امکانات سیاسی آنها را با تردید جدی مواجه میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
205 - سنجش انسجام درونی ارکان رژیم سیاسی در همپرسه قوانین افلاطون
سیدخدایار مرتضویاین مقاله با بهره گیری از نظریۀ «اسپریگنز» و با ملاحظۀ بحران های موجود در جامعه، منطق درونی و ارتباط ارکان رژیم موجود در همپرسه قوانین را بر اساس وظایف و اختیارات آنها بررسی می کند. حاصل کار، ترسیم الگویی از رژیم سیاسی است که براساس ترکیبی از عناصر اصلی دو رژیم پادشاهی چکیده کاملاین مقاله با بهره گیری از نظریۀ «اسپریگنز» و با ملاحظۀ بحران های موجود در جامعه، منطق درونی و ارتباط ارکان رژیم موجود در همپرسه قوانین را بر اساس وظایف و اختیارات آنها بررسی می کند. حاصل کار، ترسیم الگویی از رژیم سیاسی است که براساس ترکیبی از عناصر اصلی دو رژیم پادشاهی و دموکراسی تکوین یافته و مهم ترین اهداف آن، تأمین سعادت و امنیت اعضای جامعه است. در این رژیم، نهاد پادشاهی در رأس است، ولی نهادهای شورایی قدرتمندی همچون شورای شبانه، پاسداران قانون و انجمن شهر متشکل از نخبگان با تجربه پیشبینی شده است که هرچند نقش پادشاه را در ادارۀ امور تعدیل می-کنند، در موارد متعددی دچار تداخل وظایف هستند. در مجموع چینش نهادهای این رژیم به گونه ای است که به دلیل عدم انسجام درونی، امکان پویایی و نوآوری اساسی و یا شکوفایی شهروندان را سلب نموده و حالتی ایستا و متصلب را در ابعاد گوناگون زندگی استمرار می بخشد. همچنین این رژیم را می-توان الگویی حد فاصل میان دو جامعۀ آرمانی و واقعی دانست که هرچند از الگوی همپرسه جمهور فاصله زیادی دارد، بالفعل شدن آن در واقعیت نیز بسیار بعید می نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
206 - نسبت بین آزادی فردی و رفاه اجتماعی در اندیشۀ «جان استوارت میل» و «آمارتیا سن»
سید علیرضا حسینی بهشتی سمیه ملکی دیزبنییکی از مسائل اساسی در اندیشه های سیاسی و اقتصادی معاصر، چگونگی ارتباط و سازگاری میان مسئولیتهای اجتماعی و حراست از آزادیهای فردی بوده است و مکاتب مختلف به تبیین دیدگاههای خود در این زمینه پرداخته اند. دیدگاه لیبرالیسم اصلاحطلب (مدرن) از لحاظ ایجابی، توجه بیشتری را چکیده کاملیکی از مسائل اساسی در اندیشه های سیاسی و اقتصادی معاصر، چگونگی ارتباط و سازگاری میان مسئولیتهای اجتماعی و حراست از آزادیهای فردی بوده است و مکاتب مختلف به تبیین دیدگاههای خود در این زمینه پرداخته اند. دیدگاه لیبرالیسم اصلاحطلب (مدرن) از لحاظ ایجابی، توجه بیشتری را به سمت خود جلب نمودهاست. پاسخ های «جان استوارت میل»، اولین لیبرال اصلاحطلب مؤثر بر اندیشۀ رفاه و «آمارتیا کومار سن» که از متأخرین آنهاست، بسیار مورد توجه بوده است. در این مقاله تلاش شده تا چگونگی نسبت بین مفاهیم آزادی فردی و رفاه اجتماعی و ادلۀ مورد استناد این دو اندیشمند، مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته، از خلال رهیافت مقایسه ای، تصویر واضحتری از نحوۀ چنین ارتباطی به دست آید. نتایج حاصله نشان میدهد که نگرش این دو متفکر در این زمینه، با وجود تفاوت در رهیافت و روش، دارای مبانی نظری و اهداف تقریباً مشابه است. نزد ميل، آزادی وسيله ای حياتی برای دستيابی فرد و اجتماع به شادکامی محسوب می شود. ميل مي کوشد تا با رويكرد مطلوبيتگرايی، شادکامی بشری را ممكن سازد، در حالي كه سن با نقد مطلوبيتگرايی و تمرکز بر رويكرد قابليتی، معتقد است که ايجاد فرصت های برابر در جهت انتخابگری آزاد برای اعضای جامعه، مهمترين راه در جهت رسیدن به شادکامی فردی و اجتماعی است. با تعمق در نحوۀ استدلال میل و سن درمی یابیم که با مبنا قراردادن سوژۀ آگاه آزاد مدرن، هر دو متفکر معتقدند که با محور قرار دادن آزادی های فردی، تحولات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در مسیر بهبود قرار خواهد گرفت و راه دستیابی به شادکامی فردی و اجتماعی هموارتر خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
207 - دولت پریبندال : چارچوبی تئوریک برای فهم فساد سیاسی
محبوبه همتی مرتضی علویان علی کریمی ملهاین مقاله میکوشد تا چارچوبی تحلیلی تئوریک را برای فهم کارکرد فسادآمیز نظامهای سیاسی در قالب ایده پریبندالیسم ارائه کند که در ادبیات علوم سیاسی بومی کمتر بدان توجه شده است. مفهوم پریبندالیسم و دولت پریبندال با مقوله فساد سیاسی که خود دارای ابعاد گوناگون و ریشهها و پیا چکیده کاملاین مقاله میکوشد تا چارچوبی تحلیلی تئوریک را برای فهم کارکرد فسادآمیز نظامهای سیاسی در قالب ایده پریبندالیسم ارائه کند که در ادبیات علوم سیاسی بومی کمتر بدان توجه شده است. مفهوم پریبندالیسم و دولت پریبندال با مقوله فساد سیاسی که خود دارای ابعاد گوناگون و ریشهها و پیامدهای خاص هم در سطح جامعه و هم در سطح دولت است، پیوندی نزدیک دارد. نوشته حاضر با ابتنا بر آرای «ژوزف»، چارچوب نظری دولت پریبندال را برای فهم مسئله فساد سیاسی ارائه میکند. دولت پریبندال بیانگر نحوه عملکرد نخبگان و کارگزاران در سطح سیستم سیاسی است و مبین آن است که نخبگان به دلیل نقش تاریخی-سیاسی و انجام کارویژههای خود در موقعیتهای سیاسی از امتیازهای ویژه و حقوقی مازاد بر حقوق خود در سطح دولت برخوردار هستند و هدف اصلی آنان معطوف به دسترسی گسترده و ویژه به منابع در دو سطح سیستم سیاسی و اقتصادی است. مقاله حاضر بر این پرسش اصلی تمرکز میکند که ویژگی ها، بنیانها و عناصر مؤثر در شکل گیری دولت پریبندال کدام است؟ این مقاله با الهام از آرای ژوزف و استفاده از منابع کتابخانه ای و با کاربست روش تاریخی-توصیفی، بدین گزاره رسیده است که دولت پریبندال مبین ترکیبی از عوامل مختلف مانند پاتریمونیالیسم، حامی پروری، تلقی دولت به عنوان بازار، فقدان یک ایدئولوژی مشروع، ضعف رهبری و... است که در نهایت به نتایجی چون تضاد دائمی در سطح سیستم سیاسی و نابرابریهای عمیق اجتماعی میانجامد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
208 - مفهوم شهروندی در دوران میانه اروپا: فردگرایی یا جمعگرایی؟
سید علیرضا حسینی بهشتیبا ورود اروپا به دوران میانه و نگرش اساساً آنجهانی مسیحیت همراه با خصلتهای ذاتی آن مانند فردگرایی و جهان شمولگرایی، نگاه به انسان و جایگاهش، چه در رابطه با جامعه و چه در رابطه با حکومت، متحول شد. این تحول در مفهوم شهروندی که فرهنگ سیاسی مغرب زمین از دوران باستان به ا چکیده کاملبا ورود اروپا به دوران میانه و نگرش اساساً آنجهانی مسیحیت همراه با خصلتهای ذاتی آن مانند فردگرایی و جهان شمولگرایی، نگاه به انسان و جایگاهش، چه در رابطه با جامعه و چه در رابطه با حکومت، متحول شد. این تحول در مفهوم شهروندی که فرهنگ سیاسی مغرب زمین از دوران باستان به ارث برده بود نیز اثر گذاشت. دیدگاه رایج بر تاریخ نگاری تحولات و تفکر اجتماعی، تصویری ارائه میکند که در آن گسترش فرهنگ مسیحیت به ذوب شدن فردیت انسانی در جامعه منتهی شده است. در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از روش تحلیلی- تاریخی، تکیه بر دستاوردهای پژوهشهای علمی و غیر جانب دارانه تاریخ نگاری متأخر دوران میانه نشان داده شود که برخلاف تصور رایجی که دوران میانه اروپا را مصادف با محو فردگرایی به نفع جمعگرایی حاصل آموزههای دینی مسیحیت میداند، منشأ همگنسازی فرهنگ سیاسی جوامع مغرب زمین، نه فرهنگ مسیحی دوران میانه، بلکه تفکر دوران نوزایی و سپس روشنگری است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
209 - واکاوی خشونت سیاسی از منظر دلاپورتا: خشونت پنهان
سید جواد صالحی فاتح مرادی نیازتحوّلات موسوم به بهار عربی که بسیاری از آن تعبیر به بهار و بیداری میکردند و وجه بارز آن را مطالبۀ آزادی و دموکراسی میدانستند، خیلی زود به خزان نشست. مسیر این روند منحرف و خشونت به وجه بارز آن مبدّل شد. گروههای بنیادگرایی چون داعش، رژیمهای دیکتاتوری، گروههای تندروی چکیده کاملتحوّلات موسوم به بهار عربی که بسیاری از آن تعبیر به بهار و بیداری میکردند و وجه بارز آن را مطالبۀ آزادی و دموکراسی میدانستند، خیلی زود به خزان نشست. مسیر این روند منحرف و خشونت به وجه بارز آن مبدّل شد. گروههای بنیادگرایی چون داعش، رژیمهای دیکتاتوری، گروههای تندروی چون القاعده و گروههای شبه نظامی در عراق، سوریه و یمن، ابعاد تازهی از سبعیت و خشونت لجام گسیخته را به کمک ظرفیت رسانههای دیداری- شنیداری به نمایش گذاشتند. در حقیقت خشونت به شکل بیسابقهای به اهرم نمایش قدرت کنشگران مختلف مبدل شد. از این رو اهمیت این متغیر و نقشی که این عامل در تحولات اخیر خاورمیانه بر عهده دارد، نویسندگان را مجاب ساخت تا به بررسی علل و پیامدهای شکلگیری خشونت، به ویژه با انگیزههای سیاسی بپردازند. این هدف حول این پرسش شکل گرفت که ویژگیهای محوری خشونت سیاسی از دیدگاه دلاپورتا چیست. از این رو تلاش میشود تا با رویکردی تحلیلی- تبیینی و با استناد به آرای «دوناتلا دلاپورتا» در حوزۀ خشونت سیاسی و رجوع به منابع کتابخانهای و اینترنتی به واکاوی این پدیده در قالب فکری و گفتمانی پرداخته شود. فرضيه پژوهش بر اين اصل استوار است كه خشونت سیاسی و به طور ویژه خشونت پنهان، فرآیندی پیچیده و چندبُعدی است که سازوکارهای مختص خود را دارد. خشونت سیاسی پنهان در حقیقت برآیند تعامل و تقابل چندسویۀحاکمیت و گروههای اجتماعی و کنشگران با توجه به امکانات و ظرفیتهای موجود است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
210 - نظریۀ مقاومت در اندیشۀ مشروطهخواهی جدید
محمدرضا تاجیک عارف مسعودينظریۀ نوآیین مقاومت که متضمن تبیین آن به مثابه یک «حق» است ، از اصول بنیادین نظام های حکومتی مشروطه جدید است. هر چند برخی کارکرد این مفهوم به عنوان «حق» را بیشتر هنجاری و نه بنیانی برای عمل سیاسی میدانستند، نقش آن حتی به مثابه اصلی هنجاری سبب یادآوری محدودیت-های قدرت س چکیده کاملنظریۀ نوآیین مقاومت که متضمن تبیین آن به مثابه یک «حق» است ، از اصول بنیادین نظام های حکومتی مشروطه جدید است. هر چند برخی کارکرد این مفهوم به عنوان «حق» را بیشتر هنجاری و نه بنیانی برای عمل سیاسی میدانستند، نقش آن حتی به مثابه اصلی هنجاری سبب یادآوری محدودیت-های قدرت سیاسی به حاکمان میشود و شهروندان را مجهز به ابزاری برای تأثیرگذاری بر تصمیم های آنها می کند. مبنای این نظریه به اندیشۀ مهم ترین فیلسوفان سیاسی مدرن مانند «توماس هابز» و «جان لاک» برمی گردد. در واقع هابز در نظریه خود، وجود «کانون و نقاطی از مقاومت» را در جهت «صیانت نفس» تشخیص داده، اما لاک، قدرت حکومت را مشروط به رعایت و اجرای قوانینی میکرد که در صورت سرپیچی از آنان، حق انقلاب یا مقاومت و انحلال به مردم داده شده بود. بر همین اساس مقاومت، حق طبیعی، اخلاقی و بنیادین شهروندان بود که تنها در شرایط نقض و اضمحلال اصول بنیادین و مورد اجماع همگان به آن مراجعه میشد. پژوهش حاضر نیز به ایضاح فرآیند تدوین نظریه مقاومت در اندیشه سیاسی جدید بر اساس «حق مقاومت» همه افراد حاضر در اجتماع میپردازد و اندیشه مشروطه خواهی نوین را نخستین محمل نظری آن در نظر می گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
211 - بررسی مناسبات دولت و بازار در دهه نخست جمهوری اسلامی ایران (1357-1368)
وحید سینائی سارا اکبریپس از انقلاب اسلامی، روابط دولت و بازار سنتی به عنوان یک نهاد اجتماعی-اقتصادی دگرگون شد. در ابتدای انقلاب، اعضای برجستۀ جامعۀ بازار، بخش های بزرگی از اقتصاد ایران را از طریق مدیریت بنیادهای انقلابی و نهادهای دولتی در دست گرفته، روابط نزدیکی با رهبران جمهوری اسلامی بر چکیده کاملپس از انقلاب اسلامی، روابط دولت و بازار سنتی به عنوان یک نهاد اجتماعی-اقتصادی دگرگون شد. در ابتدای انقلاب، اعضای برجستۀ جامعۀ بازار، بخش های بزرگی از اقتصاد ایران را از طریق مدیریت بنیادهای انقلابی و نهادهای دولتی در دست گرفته، روابط نزدیکی با رهبران جمهوری اسلامی برقرار نمودند. اما در سال های بعد، تغییراتی در این روابط به وجود آمد. در بررسی این دگرگونی و برای تبیین روابط دولت و بازار در دهه نخست جمهوری اسلامی، این فرضیه قابل طرح است که در دهۀ یادشده، سیاست های یکسان و مشابهی در قبال بازار وجود نداشت. دولت موقت به سیاست های لیبرالی در حوزۀ اقتصاد باور داشت، اما تحت تأثیر مصوبات شورای انقلاب، فضای انقلابی و نابسامانی های پس از انقلاب، در عمل به اجرای مصوبات شورای انقلاب پرداخت. با سقوط دولت موقت و روی کار آمدن دولت های چپ گرا، قدرت بازار سنتی به ویژه در عرصههای سیاسی و اقتصادی به چالش گرفته شد. در مقابل، بازار هم تلاش کرد تا مانع تسلط و استیلای کامل دولت بر اقتصاد و بخش خصوصی گردد. روش پژوهش، تبیینی و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و اسنادی بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
212 - موانع توسعه علوم انسانی از منظر خردگرایی نقاد با نگاهی به ایران
لیلا سنگی محمد مهدي مجاهدي سید عبدالامیر نبوی الهه حجازیجوامع مختلف برای قرار گرفتن در مسیر بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی خود نیازمند فراهم نمودن زمینه های رشد و توسعه علمی هستند. جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای رسیدن به توسعه و بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی خود نیازمند توسعه علوم به ویژه در حوزه علوم چکیده کاملجوامع مختلف برای قرار گرفتن در مسیر بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی خود نیازمند فراهم نمودن زمینه های رشد و توسعه علمی هستند. جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای رسیدن به توسعه و بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی خود نیازمند توسعه علوم به ویژه در حوزه علوم انسانی به عنوان اساس تحول جامعه است. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که مهم ترین موانع توسعه علوم انسانی در ایران کدامند؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش می توان مطرح کرد این است که مجموعه ای از عوامل معرفتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، موانع توسعه علوم انسانی در ایران را ایجاد نمودهاند که این موانع نیز هم عرض و هم ارزش نیستند و برخی نسبت به برخی دیگر تقدم داشته، جنبه تعیین کنندگی دارند. با استفاده از نظریه خردگرایی نقاد، موانع توسعه علوم انسانی در ایران بررسی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
213 - تلقی متفکران عصر مشروطیت از مفهوم برابری
محمدعلي توانا محمد کامکاری سید محمد جواد مصطفوی منتظریهمزمان با جنبش مشروطیت و تغییر نظام سیاسی از (سلطنت مطلقه به مشروطه)، مباحثه درباره ایدۀ برابری نیز در میان متفکران این عصر رواج یافت. متفکران این عصر (مشروطهخواه و مشروعهخواه) چه تلقی ای از برابری داشتند؟ مقاله حاضر بر اساس چهار مؤلفه معنای هستی شناسانه، ابعاد، قلمرو چکیده کاملهمزمان با جنبش مشروطیت و تغییر نظام سیاسی از (سلطنت مطلقه به مشروطه)، مباحثه درباره ایدۀ برابری نیز در میان متفکران این عصر رواج یافت. متفکران این عصر (مشروطهخواه و مشروعهخواه) چه تلقی ای از برابری داشتند؟ مقاله حاضر بر اساس چهار مؤلفه معنای هستی شناسانه، ابعاد، قلمرو و دامنه شمولیت، تلقی متفکران عصر مشروطیت از برابری را بررسی میکند. روش مقالۀ حاضر، خوانش متن محورانه است. یافتههای تحقیق بدین قرار است: متفکران دینی مشروطهخواه همچون نائینی و محلاتی بر برابری قانونی (و نه طبیعی) ملت از جمله برابری اقلیتهای دینی و زنان در ابعاد مدنی، اجتماعی، در امور نوعیه (و نه شرعی) تأکید داشتند و برابری سیاسی را خاص عقلای ملت میدانستند. متفکران سکولار مشروطهخواه همچون آخوندزاده و طالبوف و متفکران مشروطهخواه میانه همچون مستشارالدوله و ملکم خان همزمان بر برابری طبیعی و قانونی (قراردادی) ملت در ابعاد مدنی، اجتماعی و سیاسی در قلمرو عمومی تأکید داشتند. در مقابل، مشروعهخواهان همانند شیخ فضل الله نوری، علی اکبر تبریزی و نجفی مرندی بر نابرابری طبیعی (به ویژه از منظر دینی) باور داشتند و برابری مدنی، اجتماعی- سیاسی اقلیتهای دینی و زنان را در تضاد با برتری ذاتی دین اسلام میدانستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
214 - بیخانمانی استعلایی: ملالت و رمانتیسیزم در آثار «صادق هدایت»
علی خالندی شیلان آباد حاتم قادریبی خانمانی استعلایی ناظر بر وضعیتی است که در آن انسان، پیوندش با منابع معنابخش -که به هستی و بودنش معنا عطا می کردند- می گسلد. انسان، فرزند زمان/مکانی معین است و هر رویدادی که سامان آن پیوستار را برآشوبد، سوبژکتیویته را نیز برخواهد آشفت. هرگاه وضعیت سامان زمان/مکان، بحر چکیده کاملبی خانمانی استعلایی ناظر بر وضعیتی است که در آن انسان، پیوندش با منابع معنابخش -که به هستی و بودنش معنا عطا می کردند- می گسلد. انسان، فرزند زمان/مکانی معین است و هر رویدادی که سامان آن پیوستار را برآشوبد، سوبژکتیویته را نیز برخواهد آشفت. هرگاه وضعیت سامان زمان/مکان، بحرانی شود و منابع استعلایی معنابخش، از دسترس انسان خارج شوند، او به بی-خانمانی استعلایی دچار می آید. مهم ترین پیامدهای بی خانمانی استعلایی، ملالت و رمانتیسیزم است. انسانی که از زمان/مکانش واکنده شده و آنها را با خود بیگانه می یابد، به ملالت دچار خواهد آمد و سیمایی ذهنی از جهان، آنگونه که مطلوبش است، درخواهد انداخت. رمانتیسیزم در حالت اخیر و در خلال این رؤیابینی رخ خواهد نمود. به این اعتبار، صادق هدایت را نیز که یکی از مهم-ترین نویسندگان تاریخ معاصر ماست و در یکی از بزنگاه های تاریخی مهم ما می زیسته است، میتوان دچارآمده به بی خانمانی استعلایی دانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
215 - تبیین جریانشناختی ادبیات سیاسی در ایران معاصر (مطالعۀ موردی: ادبیات داستانی سیاسی در مهاجرت)
مهدی سعیدیبخشی از ادبیات داستانی معاصر در خارج از ایران منتشر شده است. هم اسباب مهاجرت بسیاری از نویسندگان در خارج از کشور نسبت مستقیمی با مسئلۀ سیاست دارد و هم نحوۀ حضور آنها و موضوع، مضمون، زمینه و منشأ پیدایش بخش مهمی از آثاری که پدید آوردهاند، سیاسی است. داستاننویسی سیاسی د چکیده کاملبخشی از ادبیات داستانی معاصر در خارج از ایران منتشر شده است. هم اسباب مهاجرت بسیاری از نویسندگان در خارج از کشور نسبت مستقیمی با مسئلۀ سیاست دارد و هم نحوۀ حضور آنها و موضوع، مضمون، زمینه و منشأ پیدایش بخش مهمی از آثاری که پدید آوردهاند، سیاسی است. داستاننویسی سیاسی در مهاجرت، با حمایت و پشتیبانی گروههای سیاسی پیدا میشود و نخستین نمونههای آن در نشریه های سیاسی منتشر میشود و بعدها نویسندگان با استقلال نسبی از گروههای سیاسی به خلق اثر میپردازند. آنها به گونه ای روایت داستانیِ تاریخ معاصر ایران را نوشتهاند. انقلاب مشروطه و آرمان های آزادیخواهانهاش، کودتای 28 مرداد و یأس ها و ناامیدیهای بی پایانش و نیز انقلاب اسلامی و مسائل متفاوت پیرامون آن، از جمله مبارزههای پیش از انقلاب و روند پیروزی و تثبیت انقلاب و برآمدن جمهوری اسلامی و پیدایش جنگ تحمیلی از جمله این مسائل و مباحث است. مسئلۀ اصلی این پژوهش این است که ادبیات داستانی سیاسی در مهاجرت، چه جریانها و سیر تحولی داشته است. برای رسیدن به پاسخ از جریانشناسی ادبی به مثابه الگویی روششناختی استفاده خواهد شد. این الگو با بررسی زمینۀ سیاسی و اجتماعی پیدایش اثر، کانونهای حامی، نقطۀ شروع و چگونگی گسترش و استمرار جریان را نشان میدهد. به نظر میرسد داستاننویسی سیاسی با نوشتههای استنادی و افشاگرانه دربارۀ حوادث و مسائل پیرامون انقلاب و حوادث دهۀ 60 شروع میشود و به روایتهای تحلیلی- انتقادی از تاریخ معاصر، به ویژه انقلاب و جمهوری اسلامی میرسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
216 - اندیشهشناسی سیاسی نظریة توسعة انسانی و استخراج دلالت های سیاستی آن در حوزة آموزش عالی
الهام حبیبی عباس منوچهری طاهره میرعمادی رضا مهدیچیرگی انگارة توسعه به مثابه رشد اقتصادی، مهم ترین کارکرد نهاد آموزش -عالی را تشکیل سرمایة انسانی برای دستیابی به غایت رشد اقتصادی در نظر گرفته است. اما شکست تجربی این ایده و ظهور نظریه های انتقادی و جایگزین، ضرورت بازتعریف نقش نهاد های کلیدی -از جمله نهاد آموزش عالی- چکیده کاملچیرگی انگارة توسعه به مثابه رشد اقتصادی، مهم ترین کارکرد نهاد آموزش -عالی را تشکیل سرمایة انسانی برای دستیابی به غایت رشد اقتصادی در نظر گرفته است. اما شکست تجربی این ایده و ظهور نظریه های انتقادی و جایگزین، ضرورت بازتعریف نقش نهاد های کلیدی -از جمله نهاد آموزش عالی- در روند توسعه را بیش از پیش برجسته و نمایان ساخته اند. هدف از این مقاله، اندیشه-شناسی سیاسی نظریة توسعة انسانی و استخراج دلالت های سیاستی آن در سامان بخشی حوزة آموزش عالی است. بر این اساس از نظریة روایت دلالتی به -عنوان چارچوب مفهومی و روش شناسی دلالت پژوهی استفاده شده است. یافته-های این مقاله حاکی از آن است که نظریة توسعة انسانی به پشتوانة اندیشة سیاسی حاکم بر رویکرد قابلیت ها، با فراتر رفتن از دو گانة فرد و اجتماع، ساختار و عاملیت، ارزش و حقیقت، خیر خصوصی و خیر عمومی و یا دولت و بازار، بر نقش مکملی و تکمیلی این عوامل در طراحی و ارزیابی جامعة خوب متمرکز بوده است. در نهایت کاربست این اندیشة جامع و فراگیر در سامان بخشی جامعة آموزش عالی، علاوه بر مشارکت نهاد آموزش عالی در رشد اقتصادی، بر دیگر کارکرد های کلیدی و مغفول ماندة این نهاد همچون تقویت آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی در روند توسعه تأکید و توجه کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
217 - امکانات روششناسی ساختارگرایی تکوینی در تحلیل چگونگی ساخته شدن اندیشهها
علی خداوردی علی علی حسینیمفروض اساسی این پژوهش این است که ایده ها، اندیشهها و طرز تلقی اندیشمندان به مثابه کنش آنها، جملگی برساخته اند. پرسش بنیادین ما نیز این است که کدام چشم انداز و الگوی روششناختی، بهتر میتواند به تبیین و توضیح مسئله چگونگی برساخته شدن اندیشهها و دیدگاهها نزد اندیشمندان چکیده کاملمفروض اساسی این پژوهش این است که ایده ها، اندیشهها و طرز تلقی اندیشمندان به مثابه کنش آنها، جملگی برساخته اند. پرسش بنیادین ما نیز این است که کدام چشم انداز و الگوی روششناختی، بهتر میتواند به تبیین و توضیح مسئله چگونگی برساخته شدن اندیشهها و دیدگاهها نزد اندیشمندان کمک کند. به عقیدۀ ما، رویکرد و الگوی روششناختی تعاملی یا رابطهای «پی یر بوردیو»، فیلسوف و جامعهشناس فرانسوی که به ساختارگرایی تکوینی موسوم است، میتواند پاسخ بهتر و کامل تری به پرسش بنیادین چگونگی برساخته شدن اندیشهها به مثابه کنشهای ذهنی نزد اندیشمندان پاسخ دهد. بدیهی است که به کارگیری این رویکرد در تحلیل چگونگی برساخته شدن اندیشهها نزد اندیشمندان، متوقف بر تلقی اندیشهها به مثابه «کُنش» صاحب آنهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
218 - امکان ساخت رژیمهای زیستمحیطی بینالمللی بر اساس رویکرد نهادگرایی نولیبرال
محمدعلي توانا عقیل محمدی حمید وحدتیرژیمهای زیستمحیطی بینالمللی، معقولترین راه برای حل معضلات محیطزیستی هستند. نهادگرایی نولیبرال یکی از رویکردهای مطرح برای ساخت رژیمهای زیستمحیطی بینالمللی است و در این راه بر نقش نهادهای بینالمللی و همکاری میان آنها در ساخت رژیمهای زیستمحیطی تأکید دارد. بر همی چکیده کاملرژیمهای زیستمحیطی بینالمللی، معقولترین راه برای حل معضلات محیطزیستی هستند. نهادگرایی نولیبرال یکی از رویکردهای مطرح برای ساخت رژیمهای زیستمحیطی بینالمللی است و در این راه بر نقش نهادهای بینالمللی و همکاری میان آنها در ساخت رژیمهای زیستمحیطی تأکید دارد. بر همین اساس مقاله حاضر، این پرسشها را طرح میکند: راهحل این رویکرد برای ساخت رژیمهای زیستمحیطی چیست؟ آیا این رویکرد، قابلیت لازم برای ساخت رژیمهای زیستمحیطی را دارد؟ در نهایت اینکه چه انتقادهایی بر آن وارد است؟ از نظر رویکرد نهادگرایی نولیبرال، منفعت مشترک اصل هدایتگر همکاری نهادهای بینالمللی است. اما این رویکرد علاوه بر منفعت مشترک میباید عناصری دیگر همچون هویت و قدرت را هم در نظر بگیرد؛ زیرا در کنار منفعت مشترک، قدرت و هویت مشترک هم میتوانند محرک همکاری نهادهای بینالمللی و ساخت رژیمهای زیستمحیطی بینالمللی باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
219 - تحلیل و بررسی اندیشۀ حکومت اسلامی در «کشف اسرار»
امیرحسین حاتمییکی از مهم ترین مسائل مورد مناقشه درباره اندیشه و فکر سیاسی بنیان گذار جمهوری اسلامی، تفاوت فکر سیاسی وی در دهه های 20 و 30 با دهه 40 به بعد است. به ویژه آنجا که به نظر می رسد در کتاب «کشف اسرار» به نوعی نظارت فقیه بر ساختار سیاسی باور دارد و در کتاب «ولایت فقیه»، لزوم چکیده کاملیکی از مهم ترین مسائل مورد مناقشه درباره اندیشه و فکر سیاسی بنیان گذار جمهوری اسلامی، تفاوت فکر سیاسی وی در دهه های 20 و 30 با دهه 40 به بعد است. به ویژه آنجا که به نظر می رسد در کتاب «کشف اسرار» به نوعی نظارت فقیه بر ساختار سیاسی باور دارد و در کتاب «ولایت فقیه»، لزوم حکومت اسلامی به زعامت فقیه را اثبات می نماید. بر این مبنا، پرسش مهمی مطرح می-شود. آیا در کتاب «کشف اسرار» نباید به دنبال اندیشه حکومت اسلامی به آن معنا که در کتاب «ولایت فقیه» تبیین شده، باشیم؟ بسیاری از پژوهشگران از منظرهای مختلفی به این پرسش پاسخ مثبت داده اند. اما یافته های پژوهش حاضر که عمدتاً مبتنی بر بررسی زمینه های نظری است، نشان می دهد که در واقع تحول اساسی در فکر سیاسی آیت الله خمینی رخ نداده و اندیشه حکومت اسلامی را که در کتاب «ولایت فقیه» توضیح داده شده، می توان در کتاب «کشف اسرار» نیز جست وجو نمود؛ البته نه بدان صراحت. این عدم صراحت نیز عمدتاً به دلایل تاریخی، سیاسی و مذهبی بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
220 - مبانی و کاربست «دیگری» برای نظم سیاسی- اجتماعی از منظر «ریچارد رورتی»
خلیل اله سردارنیا حسین محسنیتساهل و پذیرش دیگری، لازمۀ حیات و پویایی نظم سیاسی- اجتماعی مدرن است. «ریچارد رورتی» از مهم ترین اندیشمندان و فیلسوفان پستمدرن است که توجه خاصی به مفهوم دیگری از منظر فکری- اندیشهای و نیز پرگماتیستی ناظر بر سودمندی اجتماعی داشته است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مبان چکیده کاملتساهل و پذیرش دیگری، لازمۀ حیات و پویایی نظم سیاسی- اجتماعی مدرن است. «ریچارد رورتی» از مهم ترین اندیشمندان و فیلسوفان پستمدرن است که توجه خاصی به مفهوم دیگری از منظر فکری- اندیشهای و نیز پرگماتیستی ناظر بر سودمندی اجتماعی داشته است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مبانی فکری و اندیشهای مفهوم دیگری و کاربست یا سودمندیهای عملی آن در در قلمرو سیاست و اجتماع است. در این پژوهش، پرسش اصلی آن است که اساساً چه ارتباط یا نسبتی بین مفهوم دیگری و نظم یا سامان اجتماعی و سیاسی در اندیشۀ رورتی هست؟ یافتۀ کلی این پژوهش آن است که رورتی با نقد روایتهای کلان و نفی حقیقت عام و کلی انتزاعی، قائل به نظامی تکثرگراست که حضور دیگری هم لازمه و هم سودمند برای پویایی نظم سیاسی و اجتماعی مدرن است که در حال حاضر در لیبرال دموکراسیهای کنونی، تاحدی تحقق یافته است، اما دارای کاستیهای جدی نیز هستند. بر همین اساس وی با نقد اندیشههای مدرنیته و کلان روایتهای این گفتمان و رد اصل کوژیتوی دکارتی تحت تأثیر امانوئل لویناس، توجه به ضرورت دیگری و روامداری و مسئولیتپذیری در قبال آن را مهم تر از توجه به مفهوم خود میپندارد. در نظام اندیشۀ ریچارد رورتی، مفهوم دیگری از زمینههای فلسفی خود فراتر رفته، در حوزۀ اخلاق به همبستگی و همدردی و در حوزۀ سیاست به دموکراسی نوپراگماتیسم گسترش مییابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
221 - نقش نظریۀ اعتباریات «علامه طباطبایی» در تحقق حکمت سیاسی- اجتماعی متعالیه
حسن اورعی طاهره کمالی زاده مریم صانع پوربا وجود استقبال عالمان و متفکران جهان اسلام و تألیف شروح و تفاسیر متعدد، بسیاری از کارکردهای نظام حکمت صدرایی هنوز مورد توجه کافی واقع نشده است. ابعاد سیاسی- اجتماعی حکمت متعالیه، مهمترین زوایای مغفول ماندۀ این مکتب است. سید محمدحسین طباطبایی، یکی از بزرگترین پیروان م چکیده کاملبا وجود استقبال عالمان و متفکران جهان اسلام و تألیف شروح و تفاسیر متعدد، بسیاری از کارکردهای نظام حکمت صدرایی هنوز مورد توجه کافی واقع نشده است. ابعاد سیاسی- اجتماعی حکمت متعالیه، مهمترین زوایای مغفول ماندۀ این مکتب است. سید محمدحسین طباطبایی، یکی از بزرگترین پیروان مکتب صدرایی است که با طرح نظریۀ اعتباریات، امتداد حکمت متعالیه در مسیر اجتماعی- سیاسی را رقم زد. این نوشتار با بررسی نظریۀ ادراکات اعتباری به نقش آن در تبیین حکمت سیاسی- اجتماعی در چارچوب فلسفۀ صدرایی پرداخته است. ادراکات اعتباری، واسطه های بین نیازهای انسان و افعال او جهت رفع آن نیازهاست و بر این اساس نظریۀ اعتباریات را می توان حلقۀ وصل حکمت نظری و حکمت عملی دانست. طبق این نظریه، جامعه یک واقعیت تقلیل ناپذیر به افراد و منوط به تحقق یک جمع انسانی است که تأثیر و تأثر متقابل داشته، تحقق این جمع تابع اصل استخدام است. اصل استخدام متقابل نیازمند تعامل و تفاهم دوطرفه و بهتبع نیازمند خلق زبان و در ادامه اعتبار ساختارهای اجتماعی، عدالت، قدرت و درنهایت سیاست است. سپس نظامات اجتماعی بر اساس احکام و اوامر عقلی برخاسته از فطرت در راستای صلاح و تکامل فرد و جامعه سامان می یابد. اصالت جامعه از منظر علامه و سریان اعتباریات پیش از اجتماع در اعتباریات پسینی، تبیین دقیقتری از حرکت استکمالی عالم از کثرت به وحدت و جهتدهی افراد به سوی کمال در بستر حکمت سیاسی- اجتماعی متعالیه و در چارچوب شریعت ارائه می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
222 - نسبت میان مفهوم داوری در الهیات مسیحی و نظریۀ حاکمیت مدرن
کامیار صفایی سیدعلیرضا حسینی بهشتیمفهوم «حاکمیت» از مفاهیم کلیدی فلسفه سیاسی مدرن است. این مفهوم که نخستین بار «ژان بُدَن» و «تامس هابز» در عصر مدرن آن را به گونهای نظاممند تبیین کرده اند، دلالت بر معانیای همچون قدرت مطلق و مشروع بر وضع قانون دارد. نگره غالب در اندیشه سیاسی، به سبب همین پیشگامی بدن و چکیده کاملمفهوم «حاکمیت» از مفاهیم کلیدی فلسفه سیاسی مدرن است. این مفهوم که نخستین بار «ژان بُدَن» و «تامس هابز» در عصر مدرن آن را به گونهای نظاممند تبیین کرده اند، دلالت بر معانیای همچون قدرت مطلق و مشروع بر وضع قانون دارد. نگره غالب در اندیشه سیاسی، به سبب همین پیشگامی بدن و هابز در تبیین معنای حاکمیت، این مفهوم را مفهومی ابداعی میداند که در عصر مدرن کشف شده است. تحقیق حاضر اما درصدد است تا نشان دهد که مفهوم حاکمیت، برآمده از یکی از مفاهیم محوری الهیات مسیحی، یعنی مفهوم «داوری» است و نظاممند شدن آن توسط بدن و هابز به معنای ابداع آن در مقام مفهومی کاملاً مدرن نیست. برای این منظور، مقاله حاضر به جست وجوی معنای واژۀ داوری در عهد عتیق و عهد جدید پرداخته و می کوشد تا بر مبنای تفاسیر برجسته از کتاب مقدس نشان دهد که این مفهوم در الهیات مسیحی واجد سه معنای نسبتاً متمایز، اما در عین حال درهم تنیده است. این سه معنا عبارتند از: «قانون گذاری»، «داوری در معنای قضایی و حقوقی» و «حاکمیت» که آمیزه ای پیچیده از این هر سه معنا، با ویژگی های مفهوم حاکمیت در معنای مدرن کلمه مطابقت دارد. از این رو و از طریق بسط معانی واژه داوری و تطبیق آن با مفهوم حاکمیت در عصر مدرن نزد ژان بدن و تامس هابز، نوشتار حاضر در پی آن است که نشان دهد مفهوم حاکمیت برآمده از مفهوم الهیاتی داوری است و بنابراین شکل گیری مفهوم حاکمیت در معنای مدرن کلمه را نه در گسست با سنت مسیحی، بلکه باید در امتداد آن دانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
223 - ایدة «کارل لُویت» دربارة مبانی الهیاتیِ اندیشة تاریخی- سیاسی «روشنگری» در بستر سنت ضدروشنگری آلمانی و منتقدان آن
بهنام جودی مجید توسلی رکن آبادی حسن آبنیکی علياشرف نظرياندیشة «روشنگری» از همان آغاز در سدة هجدهم به کانون تأمل و تفکر اروپایی تبدیل شد. واکنش ها به جریان روشنگری متفاوت بوده است. در نیمة نخست سدة بیستم در آلمان، گفتار ضدروشنگری به واسطة متفکرانی مانند هایدگر، اشمیت، آدورنو، هورکهایمر و کارل لُویت، انتقادهایی رادیکال علیه ا چکیده کاملاندیشة «روشنگری» از همان آغاز در سدة هجدهم به کانون تأمل و تفکر اروپایی تبدیل شد. واکنش ها به جریان روشنگری متفاوت بوده است. در نیمة نخست سدة بیستم در آلمان، گفتار ضدروشنگری به واسطة متفکرانی مانند هایدگر، اشمیت، آدورنو، هورکهایمر و کارل لُویت، انتقادهایی رادیکال علیه اندیشة روشنگری در حوزهای گوناگون فلسفی، سیاسی و تاریخی مطرح کرد. در این پژوهش، براساس رویکرد «زمینه–متن محور» اسکینر به بررسی ایدة کارل لویت دربارة اندیشة تاریخی-سیاسی روشنگری خواهیم پرداخت. پرسش این پژوهش این است که «ایدة کارل لُویت دربارة مبانی الهیاتی اندیشة تاریخی-سیاسی روشنگری در چه زمینه ای شکل گرفت و مدعا و نیّت مؤلف در طرح آن چیست؟». می توان گفت که ایدة لُویت در بستر سنت ضدروشنگری آلمان نیمة نخست سدة بیستم شکل گرفت. او فلسفة مدرن تاریخ و مفهوم پیشرفت را صورت سکولارشدة الهیات تاریخ و مفهوم مشیت می داند. لویت با این مدعا تلاش دارد تا اندیشة روشنگری را با طرح ریشه های الهیاتی برای آن، نامشروع و خطا معرفی کند. به نظر می رسد که تبعات پذیرش ایدة لویت می تواند مفروضات اندیشة تاریخی-سیاسی مدرن به ویژه دربارة مفهوم «پیشرفت» را با چالشی اساسی به عنوان سکولارشدة مفاهیم الهیاتی مواجه کند. به این معنا که اندیشة مدرن توان طرح خود به عنوان اندیشه ای مستقل را ندارد. درمقابل، سانتو ماتزرینو، هانا آرنت و هانس بلومنبرگ، مبانی نظری و روش لُویت را مورد نقدهای اساسی قرار داده و آن را با تردیدهایی جدی مواجه کرده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
224 - دین ایدئولوژیک و افسونزدایی از سیاست
ماهره کوهنورد احمد بستانیانقلاب اسلامی ایران، جنبشی مبتنی بر ایدئولوژی دینی بود و یکی از مهم ترین اهداف آن، مقابله با فرایند سکولاریزاسیون حاکم بر جامعه و برقراری حکومتی دینی بود. با وجود این بعد از انقلاب، فرایند افسون زدایی هم در ابعاد نظری و هم در وجوه عملی جامعه و سیاست تشدید شده است. هرچند چکیده کاملانقلاب اسلامی ایران، جنبشی مبتنی بر ایدئولوژی دینی بود و یکی از مهم ترین اهداف آن، مقابله با فرایند سکولاریزاسیون حاکم بر جامعه و برقراری حکومتی دینی بود. با وجود این بعد از انقلاب، فرایند افسون زدایی هم در ابعاد نظری و هم در وجوه عملی جامعه و سیاست تشدید شده است. هرچند اصطلاح افسونزدایی در آثار ماکس وبر، برای توصیف روند مدرن شدن و عقلانی شدن جوامع غربی به کار رفته، با این حال در این مقاله نشان خواهیم داد که در ایران پس از انقلاب، این فرایند الزاماً و همواره با عقلانی تر و علمی تر شدن فرایندها همراه نبوده است. مقالۀ حاضر، این ایده را پی می گیرد که کاربست سیاسی و اجتماعی دین چگونه و براساس چه فرایندی به افسونزدایی از سیاست و اجتماع می انجامد. برای توضیح این فرایند بر این نکته تأکید خواهیم کرد که ایدئولوژیک شدن دین مستلزم تبدیل آموزه های دینی و شرعی به ساختار دنیوی و تبعیت از منطق مناسبات عرفی است و از همین روی در شرایط خاصی دین ایدئولوژیک می تواند فرایند افسونزدایی را تسریع کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
225 - مفهوم حق و آزادی در اندیشۀ «طالبوف»
فردين مرادخانيمشروطیت ایران به عنوان حادثه مهم دوران جدید ایران باعث ورود بسیاری از مفاهیم جدید در اندیشه ایرانیان شد. مفهوم حق، یکی از مفاهیم مهمی بود که متفکران این عصر مطرح کردند. روشن فکران در طرح این مفاهیم، نقش عمدهای داشتند. آنها توانستند ایرانیان را با بسیاری از مفاهیم دوران چکیده کاملمشروطیت ایران به عنوان حادثه مهم دوران جدید ایران باعث ورود بسیاری از مفاهیم جدید در اندیشه ایرانیان شد. مفهوم حق، یکی از مفاهیم مهمی بود که متفکران این عصر مطرح کردند. روشن فکران در طرح این مفاهیم، نقش عمدهای داشتند. آنها توانستند ایرانیان را با بسیاری از مفاهیم دوران جدید همچون قانون، پارلمان، تحدید قدرت، آزادی، برابری، قانون اساسی و... جدید آشنا کنند. درباره مفهوم حق، سخنان یکی از روشن فکران یعنی «طالبوف تبریزی»، دقیق تر از دیگران است. او با مفهوم حق به معنای مدرن آشنا بود. از این رو طرح دقیقی از مفهوم حق طراحی میکند و در آن به مبنای حق، انواع حق، تجاوز به حق و تزاحم حقها میپردازد. طالبوف همچنین آزادی را به عنوان یکی از مصادیق حق مطرح کرده، کوشش میکند تا برای این خواسته مهم مشروطیت ایران، مبانی نظری بیابد. تعریف و ستایش او از آزادی، پیوند آن با حق، تعیین حدود آزادی و تأکید بر اجتناب از هرج ومرج از جمله تأکیدات اوست. این مقاله با تکیه بر آثار طالبوف و با روش توصیفی - تحلیلی به دنبال بررسی این پرسش است که حق در اندیشه طالبوف چه جایگاهی دارد و به چه معنایی است و چه نسبتی با آزادی دارد و کوشش شده است تا نظریه او در باب حق و آزادی به عنوان دو مفهوم کلیدی در مشروطیت ایران توضیح داده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
226 - نظم سیاسی کوهنی و لاکاتوشی: منعطف یا سخت؟
محمدعلي توانا خلیل اله سردارنیاپارادایم کوهن و برنامه پژوهش علمی لاکاتوش، بهعنوان دو سنت روششناسی رقیب، نگرشیهای نو در تاریخ علم و معرفت/ حقیقت ایجاد کردند. این مقاله میکوشد میان روششناسی این دو مورخ علم با سیاست نظری پیوند برقرار کند و این پرسشها را طرح میکند: روششناسی کوهن و لاکاتوش، حاوی چ چکیده کاملپارادایم کوهن و برنامه پژوهش علمی لاکاتوش، بهعنوان دو سنت روششناسی رقیب، نگرشیهای نو در تاریخ علم و معرفت/ حقیقت ایجاد کردند. این مقاله میکوشد میان روششناسی این دو مورخ علم با سیاست نظری پیوند برقرار کند و این پرسشها را طرح میکند: روششناسی کوهن و لاکاتوش، حاوی چه نظم سیاسیاند؟ آیا این نظمهای سیاسی، منعطف هستند یا سخت؟و چگونه تغییر میکنند؟ این مقاله بر اساس اصل سازگاری (سازگاری نتایج با اصول اولیه) میکوشد تا بدین پرسش ها، پاسخ دهد. این مقاله نشان میدهد که نظم سیاسی کوهنی و لاکاتوشی، هر دو بر اساس رقابت و منازعه شکل میگیرند؛ اما به محض تثبیت، هر دو به یک نظم سخت تا نیمه سخت بدل میشوند: یعنی اولی تکثر و تغییرات (اصلاحات) را صرفاً در چهارچوب پارادایم مسلط میپذیرد و دومی صرفا در امور حاشیهای که خطری برای هستۀ سخت قدرت نداشته باشد با وجود این، تغییر انقلابی در نظم سیاسی کوهنی، اندکی راحت تر از نظم سیاسی لاکاتوشی اتفاق میافتد. زیرا روششناسی نسبی گرایانه کوهن میپذیرد که هیچ نظم ذاتی وجود ندارد؛ پس در وضعیت بحرانی یعنی از دست رفتن کارآمدی و اجماع نخبگان، میتوان به سوی یک نظم جدید حرکت کرد. اما روششناسی تاریخ گرای لاکاتوشی، یک نظم محافظه گراتر را ایجاد میکند؛ زیرا تأکید دارد که باید به هستۀ سخت نظم سیاسی فرصت داد تا تمامی ظرفیتهای خود را در بستر تاریخ آشکار نماید و صرفاً در صورت تولید نکردن محتوای تجربی و نظری، میتواند جای خود را به یک نظم سیاسی جدید دهد. در کل هر دو نظم دگراندیش ستیز هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
227 - تحلیل ریشههای نوافلاطونی/ مسیحی شکلگیری حق حاکمیت انسان در عصر رنسانس
کامیار صفایی سیدعلیرضا حسینی بهشتیموضوع اساسی مقاله حاضر، یافتن ریشههای شکلگیری حق حاکمیت انسان در عصر رنسانس و به ویژه در اندیشۀ دو تن از متفکران نوافلاطونی این دوره یعنی «مارسیلیو فیچینو» و «پیکو دلا میراندولا» است. دو مفهوم اساسی نیز که برای نشان دادن انتقال حق حاکمیت به انسان مورد بحث قرار گرفته چکیده کاملموضوع اساسی مقاله حاضر، یافتن ریشههای شکلگیری حق حاکمیت انسان در عصر رنسانس و به ویژه در اندیشۀ دو تن از متفکران نوافلاطونی این دوره یعنی «مارسیلیو فیچینو» و «پیکو دلا میراندولا» است. دو مفهوم اساسی نیز که برای نشان دادن انتقال حق حاکمیت به انسان مورد بحث قرار گرفتهاند، مفاهیم «داوری» و «سلسلهمراتب» است. انتخاب مفهوم سلسلهمراتب بدین سبب است که این دو متفکر، ابتدا به بیان سلسلهمراتب هستی پرداخته و سپس در تضاد با نوافلاطونیان پیشین، انسان را از این سلسلهمراتب متصلب رهانیده اند. اما پرداختن به مفهوم الهیاتی داوری از آن رو ضروری است که میراندولا بیان میدارد که آدمی میتواند به جایگاه یکی از فرشتگان آسمانی یعنی «ترون» برسد که نماد داوری الهی است. اما مفهوم داوری، خود خاستگاه الهیاتی مفهوم حاکمیت مدرن است. در نتیجه میتوان گفت که برخورداری آدمی از حق داوری در اندیشۀ فیچینو و میراندولا که ناشی از رهایش او از سلسلهمراتب هستی و دستیابی به جایگاه «ترون» است، به معنای برخورداری او از حق حاکمیت خواهد بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
228 - موانع نهادینگی احزاب سیاسی در نظامهای شبهدموکراتیک
مجید پیروز سید علیرضا حسینی بهشتی مسعود غفاری فرشاد مومنیهدف این مقاله، بررسی موانع نهادینگی احزاب سیاسی در نظامهای شبه-دموکراتیک است؛ نظامهایی که ترکیبی از مظاهر دموکراسی و محتوای اقتدارگرایی را با هم دارند و از نهادینگی رقابت احزاب سیاسی محرومند. آنچه بیش از همه صحنۀ سیاست را در این نظامها نشان میدهد، تکاپوی گروههایی چکیده کاملهدف این مقاله، بررسی موانع نهادینگی احزاب سیاسی در نظامهای شبه-دموکراتیک است؛ نظامهایی که ترکیبی از مظاهر دموکراسی و محتوای اقتدارگرایی را با هم دارند و از نهادینگی رقابت احزاب سیاسی محرومند. آنچه بیش از همه صحنۀ سیاست را در این نظامها نشان میدهد، تکاپوی گروههایی است که حول محور اشخاص برجسته شکل گرفته و عملاً ابزار دست آنها برای تحکیم و بسط نفوذشان میشود. در این پژوهش، چنین احزابی، «حزب مؤسس» نام دارند. فرضیۀ پژوهش بر این پایه استوار است که وجود نارسایی در سطوح فرهنگ، قوانین و مقررات و مسئلۀ داوری و اجرای رقابت سیاسی، منجر به شکلگیری سازمان حزب مؤسس می شود که بهرهای از سنت نهادینگی نداشته، تنها ذیل چهرههای برجسته به حیات خود ادامه میدهد. در این پژوهش، روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر داده های کتابخانه ای بهکار رفته است. در این مقاله تلاش شده تا با معرفی مجموعه ای هم بسته از ترتیبات نهادی در نظام های شبهدموکراتیک و اثر آن بر ماهیت سازمان حزبی، درکی از مناسبات حزب محور در نظام های شبه دموکراتیک ارائه شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
229 - وقف و کارکرد مشارکت سیاسی در ایران معاصر؛ مطالعهای از منظر نهادگرایی جدید
علی کریم حدیثی مجتبي مقصودي اکبر اشرفی بابک نادرپوروقف به عنوان عمل برخاسته از سنت تاریخی و دینی در جهان اسلام و ایران از دیربازمورد توجه دین باوران، خیرین، دولت مردان و بهره مندان عادی از هر قشر و گروه اجتماعی بوده و به لحاظ کارکردی به مثابه سازمانی مردم نهاد، سنتی و دینپایه، تأثیرات فراوانی بر ساختارهای اجتماعی، سیاس چکیده کاملوقف به عنوان عمل برخاسته از سنت تاریخی و دینی در جهان اسلام و ایران از دیربازمورد توجه دین باوران، خیرین، دولت مردان و بهره مندان عادی از هر قشر و گروه اجتماعی بوده و به لحاظ کارکردی به مثابه سازمانی مردم نهاد، سنتی و دینپایه، تأثیرات فراوانی بر ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشته و در عصر حاضر به واسطه مطرح شدن ایدۀ دولت کوچک و جامعۀ مدنی بزرگ، این دست نهادها قابلیت مطرح شدن دوباره و بازبینی سازوکارهای درونی و کارکردهای بیرونی و نوین سازی کاربردی دارند. با چنین پیش زمینه ای واز منظر«نهادگرایی نوین» میتوان این پرسش کلیدی را مطرح ساخت که: وقف به مثابه «تشکلی مردم نهاد»، «شریعت پایه» و «جامعه محور» چگونه بر مشارکت سیاسی تأثیر می گذارد؟ در پاسخ به این پرسش کلیدی میتوان این فرضیه را مطرح کرد که وقف به مثابه سازمانی مردم نهاد و نوع دوستانه، به صورت غیر مستقیم و غیرمحسوس با ورود به حوزۀ اختیارات دولت در عرصۀ عدالت اجتماعی، با خیراندیشی برخاسته از دوگانۀ شریعت و انسان دوستی به بازتوزیع منابع ثروت و سرمایه اقدام می کند و مشارکت سیاسی را تسهیل می نماید. تشریح وجوه این سازوکار از مسیر بازخوانی مفهوم وقف، پیشینۀ تاریخی آن و مطالعۀ آن، از منظر روش نهادگرایی نوین امکان پذیر است. این پژوهش با بهره-گیری از روش کیفی- تفهمی تلاش دارد به بازنمایی این حوزۀ مغفول کمک نماید. یافته های این پژوهش نشان میدهد که وقف به سه شیوۀ «مشارکت اجتماعی» از طریق تمرکز بر کمکهای بهداشتی- درمانی، «مشارکت اقتصادی» از طریق اعطای اعانات و ارائۀخدمات رفاهی و نیز «مشارکت سیاسی» از طریق کارکردهای فرهنگی- آموزشی به ویژه به گروههای نیازمند و اقشار محروم جامعه به روند حکمرانی کمک می کند و این استعداد را دارد تا در خدمت مدلی از حاکمیت کارآمد و جامعه محور درآید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
230 - شهروندی به مثابه دلالت هنجاری توسعه فراستمند
عباس منوچهری سعید نریمانرابطۀ «توسعه» به معنای ایجاد شرایط برای «بهتر شدن زندگی»، با فلسفه سیاسی در سرآغازهای اندیشه مدرن به حاشیه رانده شد و در قرن بیستم، با اتکا به فایده گرایی و اقتصاد بازار، توسعه به مثابه «رشد» مدعی چیزی شد که دانش مدنی/ سیاسی از ابتدا در پی آن بود، یعنی «زندگی خوب». در چکیده کاملرابطۀ «توسعه» به معنای ایجاد شرایط برای «بهتر شدن زندگی»، با فلسفه سیاسی در سرآغازهای اندیشه مدرن به حاشیه رانده شد و در قرن بیستم، با اتکا به فایده گرایی و اقتصاد بازار، توسعه به مثابه «رشد» مدعی چیزی شد که دانش مدنی/ سیاسی از ابتدا در پی آن بود، یعنی «زندگی خوب». در دهههای اخیر، علوم انسانی- اجتماعی به فرونسیس (حکمت عملی) ارسطو توجه کرده است. این مقاله تلاش میکند تا از این مفهوم برای نظریهپردازی در حوزۀ توسعه بهره بگیرد. این مقاله، با اخذ مفهوم «فرونسیس» و ارتقای آن، سعی در ارائۀ یک نظریۀ توسعه با عنوان «توسعۀ فراستمند» دارد. نظریۀ توسعۀ فراستمند سعی در احیای پیوند اخلاق، اقتصاد و سیاست با توسعه دارد. به تعبیری با واسازی نظریۀ «رشد اقتصادی» و نشان دادن تقلیل گرایی آن در معنا و اهداف توسعه، برای بازسازی نظریه توسعه با بهره گیری از مقومات اندیشه مدنی/ سیاسی تلاش میشود تا نظریه فراستمندی توسعه با رویکرد دلالتی مطرح شود و نقش و جایگاه شهروندی به عنوان دلالت هنجاری توسعه فراستمند نشان داده شود. بدین معنا «شهروندی مبتنی بر ایده توسعه فراستمند»، مفهومی است که باید در پی تحقق آن باشیم و شاخص ارزیابی توسعه بر اساس میزان تحقق شهروندی در جامعه اندازه گیری شود. دموکراسی به مثابه خردورزی جمعی، مشارکت به معنای ارتقای فرونسیس شهروندان و آزادی، مهم ترین مؤلفههای تحقق شهروندی برای توسعه فراستمند هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
231 - «دوره اصلاحات» در ایران: پویایی درونی یک نظام سیاسی هیبریدی
علیرضا خوشبخت مجید توسلی رکن آبادی محمد مهدي مجاهديمقالۀ حاضر در پی تبیین فراز و فرودهای سیاسی دوره اصلاحات (1376-1384) در ایران است. برای این منظور از تئوریهای «رژیمهای هیبریدی» (مرکب) برای تحلیل نظام جمهوری اسلامی ایران و پویایی درونی بهره گرفته شده است. این دسته از تئوریها با نفی دوگانه دموکراسی- دیکتاتوری میکوشن چکیده کاملمقالۀ حاضر در پی تبیین فراز و فرودهای سیاسی دوره اصلاحات (1376-1384) در ایران است. برای این منظور از تئوریهای «رژیمهای هیبریدی» (مرکب) برای تحلیل نظام جمهوری اسلامی ایران و پویایی درونی بهره گرفته شده است. این دسته از تئوریها با نفی دوگانه دموکراسی- دیکتاتوری میکوشند تا ابزار مفهومی لازم برای تحلیل نظامهای سیاسیای را فراهم آورند که در میانه این گروه قرار داشته، مختصاتی منحصربه فرد و متفاوت با این دو گونه دارند. در ادامۀ مقاله، مختصات نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران با خصوصیات نظامهای هیبریدی (مرکب) مدنظر چهار تن از پژوهشگران این حوزه تطبیق داده شده و کوشیده شده است که از این مختصات در تبیین فراز و فرودهای دوران اصلاحات بهره گرفته شود. مواردی چون اهمیت رقابتهای سیاسی، پیشینه نهادی و زمینههای زایش رژیمهای هیبریدی و در نهایت پیوند این نوع نظامهای سیاسی با اقتصاد رانتی از جمله مسائلی است که برای تبیین فراز و فرودهای این دوره تاریخی به کار گرفته شده است. در نهایت نتیجه گرفته شده است که میتوان پیشرفتهای اولیه اصلاحطلبان و عقب نشینیها و شکست نهایی آنها را نه حرکتی هرچند شکست خورده در راستای گذار به دموکراسی، که در چارچوب دینامیسیم درونی یک نظام سیاسی هیبریدی تلقی کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
232 - نقش اساطیر در شکلگیری هستیشناسی نظم کیهانی در «نامه تنسر»
علی جهانگیری گارینه کشیشیان حسن آبنیکی علی مرتضویاننظم و عدالت از مهم ترین مفاهیم اندیشه ای است که ریشه در جهان بینی و ایدئولوژی هر کشور و ملّت دارد. بر همین اساس اندیشۀ تنسر، موبد زرتشتی زمان ساسانیان، متأثر از دین زرتشت و دیدگاه اساطیری وی به کیهان است. از منظر وی، اساطیر، دیدگاه انسان دین دار را به خود و طبیعت جهت می چکیده کاملنظم و عدالت از مهم ترین مفاهیم اندیشه ای است که ریشه در جهان بینی و ایدئولوژی هر کشور و ملّت دارد. بر همین اساس اندیشۀ تنسر، موبد زرتشتی زمان ساسانیان، متأثر از دین زرتشت و دیدگاه اساطیری وی به کیهان است. از منظر وی، اساطیر، دیدگاه انسان دین دار را به خود و طبیعت جهت می دهند و نظم می بخشند. نظمی کیهانی که در آن همه چیز غایتمند است و هر کسی به وظیفۀ خاص خود تحت نظر اهورامزدا در نبرد خیر و شر فعالیّت می کند. آیینه این دیدگاه خیمه ای و قائم محور در زمین، سیستم رئیس محوری می شود که در آن شاه آرمانی، دین رسمیِ همه گیر و سلسله مراتب اجتماعی، بر اساس قانون اَزلی به نام اَشه، نظم را می سازند و عدالت را برقرار می کنند. عدالتی که از فرد به اجتماع منتقل می شود و همه جزئیات آن دقیقاً منطبق بر دین و نظم کیهانی است. ﻧﺎﻣﻪ ﺗﻨﺴﺮ از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺘﻮن ﮐﻼﺳﯿﮑﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در آن ﺧﻄﻮط ﮐﻠّﯽ اﻧﺪﯾﺸﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ اﯾﺮان ﺑﺎﺳﺘﺎن ﺗﺮﺳـﯿﻢ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻧﺪﯾﺸﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ منعکس شده در اﯾﻦ ﻣﺘﻦ، ﺑﺎزﺗﺎب دﻫﻨﺪۀ ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎي ﻣﺤﯿﻂ ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دوران اﺳﺖ و ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه در ﻓﻀﺎي ﻓﮑﺮي ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺣﺎﮐﻢ ﯾﻌﻨﯽ ﺟﻬﺎن بینی زرتشتی، نظریه-پردازیﮐـﺮده است. روﺷﻰ ﻛـﻪ در این مقاله با استناد بر «نامه تنسر» از آن اﺳـﺘﻔـﺎده ﺷﺪه، روش هرمنوتیک ترکیبی متن- زمینه محورِ اسکینر اﺳـﺖ. در این نوشته تلاش شد تا با بهره گیری از روش هرمنوتیک اسکینری، نقش اساطیر در شکل گیری نظم کیهانی در نامه تنسر بازنمایی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
233 - اقتصاد سیاسی توسعهخواهی دولت در ایران بررسی نظریۀ دسترسی باز و محدود «داگلاس نورث» در دورۀ جمهوری اسلامی
علی رنجبرکیدر این مقاله به تبیین وضعیت توسعه گرایی حاکمیت سیاسی در دورۀ جمهوری اسلامی ایران با استفاده از نظریۀ تحلیل نهادی دسترسی باز و محدود «داگلاس نورث» پرداخته شده است. براساس نظریۀ نورث، نخبگان و حاکمان سیاسی (ائتلاف حاکم) در یک جامعه، دو شیوه برای شکل دهی نظم اجتماعی و کنتر چکیده کاملدر این مقاله به تبیین وضعیت توسعه گرایی حاکمیت سیاسی در دورۀ جمهوری اسلامی ایران با استفاده از نظریۀ تحلیل نهادی دسترسی باز و محدود «داگلاس نورث» پرداخته شده است. براساس نظریۀ نورث، نخبگان و حاکمان سیاسی (ائتلاف حاکم) در یک جامعه، دو شیوه برای شکل دهی نظم اجتماعی و کنترل خشونت پیشِ رو دارند. از یکسو نظام دسترسی باز که قواعد و قوانین غیرشخصی، حاکمیت قانون و رانت جویی مولد که تضمین کننده دسترسی همگانی به منابع و داراییهای جامعه است و از سوی دیگر نظام دسترسی محدود که به دنبال ایجاد روابط و قواعد شخصی و اختصاصی، شبکههای مراد- مریدی و رانت جویی غیرمولد و محدود کردن دسترسی سایرین به منابع و داراییهای جامعه است. شواهد تجربی نشان میدهد که نظامهای دسترسی باز، دستیابی به توسعۀ اقتصادی را تضمین و تسریع میکنند. نظامهای دسترسی محدود به دلیل اینکه توسعۀ اقتصادی در تضاد با منافع شخصی و گروهی ائتلاف حاکم است، ماهیتاً توسعه خواه نیستند. از این رو حاکمیت سیاسی، تلاش جدی برای رفع مسائل و نواقص مبتلا به در مسیر توسعه اقتصادی نمی کند. در ایران با شکل گیری انقلاب اسلامی، زمینه بازشدن بیشتر نظام دسترسی اجتماعی فراهم آمد. اما به مرور با رخ دادن اتفاقات مختلف داخلی و خارجی، حاکمیت سیاسی به محدود نمودن نظام اجتماعی کشور، تغییر رویه داد. این امر سبب شد که گروه خاصی از جریان اسلامگرا (راست سنتی و اصول گرا) به ائتلاف مسلط کشور تبدیل شود و با استفاده از راهبردها و سیاستهای مختلف در تلاش باشد تا دسترسی خود را به منابع قدرت و داراییهای کشور به صورت متمرکز و انحصاری افزایش دهد. در این شرایط نهادی، رفتار حاکمان سیاسی کشور به گونهای شکل میگیرد که هدف اصلی آنها، حفظ نظام سیاسی فعلی به منظور تضمین قدرت انحصاری و متمرکز و دسترسی حداکثری به منابع و داراییهای کشور است. افزایش و تخصیص رانتهای غیر مولد ناشی از درآمدهای نفتی و انحصارهای دولتی به گروههای وابسته به ائتلاف حاکم، گسترش شبکههای مراد-مریدی، ایجاد روابط و سازمانهای شخصی و اختصاصی و محدود کردن مشارکت و دسترسی سایر گروه ها به منابع اقتصادی و سیاسی کشور از جمله راهبردهای ائتلاف مسلط برای حفظ و تداوم قدرت متمرکز خود در نظام اجتماعی کشور است. این راهبردها، مانع تداوم و تسریع توسعۀ اقتصادی در کشور هستند. بنابراین رفتار و برنامههای حاکمان سیاسی توسعهگرا نیست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
234 - سیاست اخلاقی از نظریه تا عمل: درباره امکان تأسیس سیاست اخلاقی با تکیه بر فلسفه «لویناس» و تجربه «مصدّق»
حسین مصباحیاناین نوشته درصدد پرتوافکندن بر این پرسش است که سیاست اخلاقی چیست و در اندیشه سیاسی و اخلاقی روزگار ما، چه جایگاهی دارد؟ نوشته بحث کرده است که جدایی بین دوحوزه سیاست و اخلاق که عمدتاً ماکیاوللی آن را مطرح کرده است، هرچند میتواند و باید دستاوردی مثبت برای هر دوحوزه تلقی چکیده کاملاین نوشته درصدد پرتوافکندن بر این پرسش است که سیاست اخلاقی چیست و در اندیشه سیاسی و اخلاقی روزگار ما، چه جایگاهی دارد؟ نوشته بحث کرده است که جدایی بین دوحوزه سیاست و اخلاق که عمدتاً ماکیاوللی آن را مطرح کرده است، هرچند میتواند و باید دستاوردی مثبت برای هر دوحوزه تلقی شود، شکل ساده، کلاسیک و مطلق این جدایی در اندیشه سیاسی و اخلاقی معاصر ما قابل دفاع نیست. به همین دلیل، این مقاله با مبنا قرار دادن آموزه های یکی از مهم ترین فیلسوفان اخلاق، «امانوئل لویناس»، تلاش کرده است تا به تقویت نظریه ای که «سیاست اخلاقی» نام گرفته است، یاری رساند و با تعریف اخلاق به عنوان فلسفه اول و سیاست به عنوان ابزاری برای حمل تعلق اخلاقی تیمارداری، راهی برای پیوند بین اخلاق به مثابه فرجام شناسی صلح و سیاست به عنوان کارگزار عملی آن بیابد. از آنجا که نظریه سیاست اخلاقی در پی مسئله شناسی جدایی مدرن و آمیختگی پیش مدرن سیاست و اخلاق صورت بندی شده است و قرار است واجد کارکردی عملی باشد، نوشته در قسمت دوم خود به منظور فراهم آوردن نمونه ای عینی و عملی از به کار گرفته شدن «سیاست اخلاقی»، به واکاوی اهم جهتگیری های سیاسی دکتر «محمد مصدق» در دو حوزه داخلی و خارجی، با محوریت تقدم جنبه اخلاقی نهضت ملی شدن صنعت نفت بر جنبه اقتصادی آن پرداخته است تا نشان دهد که اهداف سیاست اخلاقی در تجربه مصدق قابل پیگیری است و چون چنین است، میتوان به توسعه چنین سیاستی امیدوار بود و بدان اندیشید. برکشیدن تلقی دکتر محمد مصدّق از «رابطه اخلاق و سیاست» در این نوشته، از خلال نامه ها، خاطرات، نطقها و رسالههای او صورت گرفته است؛ تلقیای که پایگاه و منبع عملکردهای سیاسی او بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
235 - «شهروندی» بهمثابه بدیلی برای «از جهان بیگانگی» با تکیه بر اندیشههای هانا آرنت
آزاده شعبانی عباس منوچهرییکی از مسائل بنیادین جوامع مدرن، مسئلۀ «بیگانگی» است. از این رو تحلیل و تبیین این مسئله در مطالعات بسیاری از اندیشمندان، ظهور و بروز دارد. «هانا آرنت» از جمله اندیشمندان سیاسی است که از یکسو، بیگانگی انسان مدرن را در مطالعات خود مورد توجه قرار داده است و از سوی دیگر، م چکیده کاملیکی از مسائل بنیادین جوامع مدرن، مسئلۀ «بیگانگی» است. از این رو تحلیل و تبیین این مسئله در مطالعات بسیاری از اندیشمندان، ظهور و بروز دارد. «هانا آرنت» از جمله اندیشمندان سیاسی است که از یکسو، بیگانگی انسان مدرن را در مطالعات خود مورد توجه قرار داده است و از سوی دیگر، مفهوم شهروندی به معنای کلاسیک آن را که در پیوند با عمل است، مورد بازخوانی و تبیین قرار داده است. در این مقاله، پس از تبیین دو مفهوم «ازجهان بیگانگی» و «شهروندی» نزد هانا آرنت، کوشش میشود به این پرسش پاسخ داده شود که آیا میتوان تئوری شهروندی آرنت را بهعنوان بدیلی برای وضعیت از جهان بیگانگی انسان مدرن در نظر گرفت؟ همچنین این ادعا تبیین میشود که در تقابل با بیگانگی انسان جامعۀمدرن، وضعیت انسانی مطلوب آرنت در قالب شاخصهای شهروندی قابلیت تحقق دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
236 - تحلیل استعارههای طرد زنان از عرصه سیاست در اندرزنامههای سده میانه
فاطمه ذوالفقاریان سید حسین اطهریعرصه سیاست از دیرباز عرصه ای مردانه تعریف شده است و زنان، جایگاه مشخص و برجسته ای در این حوزه نداشته اند. حتی در فلسفه غرب که نمودی از عقلگرایی و اندیشیدن شناخته میشود، زنان به عنوان جنس دوم شناخته شده، با فرض اینکه عقل خصلتی مردانه دارد، نادیده گرفته می شوند. در این چکیده کاملعرصه سیاست از دیرباز عرصه ای مردانه تعریف شده است و زنان، جایگاه مشخص و برجسته ای در این حوزه نداشته اند. حتی در فلسفه غرب که نمودی از عقلگرایی و اندیشیدن شناخته میشود، زنان به عنوان جنس دوم شناخته شده، با فرض اینکه عقل خصلتی مردانه دارد، نادیده گرفته می شوند. در این مقاله با توجه بهاینکه بررسی منزلت و جایگاه زنان در متون اندرزنامه ها در ادوار مختلف، یکی از راه هایی است که می تواند روشن کننده وضعیت و موقعیت زنان در دورههای تاریخی باشد، به تحلیل طرد یا قبول آنها از سوی دستگاه معرفتی پرداخته می شود. آنچه در اندرزنامهها به عنوان متون برجسته سیاسی در سده میانه به چشم میخورد، نمایشی از موجودی به نام زن است که هیچ جا حضور نداشته و به دلیل عدم حضور، قلم در دست مردان بوده است و سیمای او را به هر گونه ای که پسند ایشان بوده، ترسیم کرده اند. پرسشی کهاین نوشتار به دنبال پاسخ آن است این است که چه استعارههایی در اندرزنامهها و متون تاریخی سدههای میانه وجود دارد که طرد و به حاشیه راندن زنان را تقویت کرده است؟ این مقاله با چارچوب تئوریک تحلیل استعاری و طبقه بندی استعارهها در سه عنوان استعاره آفرینش، استعاره حکومت داری و استعاره فلسفی عقل مذکر به بررسی گزارههای متون سیاسی و ادب حکمرانی پرداخته است. این نوشتار مبتنی بر فرضیهای است که در آن زنان سال ها مطرود و محصور در زندگی خصوصی بودند و استعارههایی از این دست در حذف زنان از عرصه سیاسی، نقش ویژه و مؤثری داشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
237 - «هانری کُربن»، هرمنوتیک فلسفی و اندیشه سیاسی کیهانی: ارزیابی انتقادی
احمد بستانی«هانری کُربن»، نخستین اندیشمندی بود که به کاربست آگاهانه هرمنوتیک فلسفی در فهم و تفسیر متون شیعی و تاریخ اندیشه فلسفی در ایران پرداخته است. او با بهره گیری از سنت های پدیدارشناسی، هرمنوتیک، الهیات مسیحی و سنت افلاطونی، ابزاری روش شناسانه برای فهم و تفسیر میراث فکری اسلا چکیده کامل«هانری کُربن»، نخستین اندیشمندی بود که به کاربست آگاهانه هرمنوتیک فلسفی در فهم و تفسیر متون شیعی و تاریخ اندیشه فلسفی در ایران پرداخته است. او با بهره گیری از سنت های پدیدارشناسی، هرمنوتیک، الهیات مسیحی و سنت افلاطونی، ابزاری روش شناسانه برای فهم و تفسیر میراث فکری اسلام فراهم آورد و خود نیز در نوشته های متعددی آن را به کار بست. هرچند درباره اهمیت و جایگاه کُربن در مطالعات اسلامی و شیعی بسیار گفته اند، ارزیابی انتقادی از اندیشه و روش شناسی مطلوب او کمتر انجام شده است. هدف این مقاله، مطالعه و بررسی اسلوب هرمنوتیکی کُربن به ویژه از منظر نگرش انتقادی و اندیشۀ سیاسی است. مدعای ما این است که هرمنوتیک فلسفی کُربن در فهم خود از میراث اسلامی و ایرانی دست کم با سه مشکل اساسی مواجه است: نخست فقدان نگرش انتقادی به سنت، دوم تأویل افراطی و سوم سیاست زدایی از میراث فکری مسلمانان. هرسه ایراد یادشده در وجودشناسی کیهانی کُربن و فقدان ساحت بیناذهنی در اندیشه فلسفی وی ریشه دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
238 - پیوند زیستسیاست با گفتمانهای جهانی: لیبرالیسم، توتالیتاریسم، امنیت
فاتح مرادی عباسعلی رهبرتفسیری از لیبرالیسم، توتالیتاریسم و امنیت به¬مثابه گفتمان زیستسیاسی، هدف این مقاله است. هدف گفتمان، تولید سوژة مورد نظر است که در معیارها و الگوهای روزمره مشاهده و قابل کنترل باشد. مسئلة اصلی متن حاضر، آشکارسازی چگونگی پیوند گفتمانهای موجود و پیوند آن با زیستسیاست و چکیده کاملتفسیری از لیبرالیسم، توتالیتاریسم و امنیت به¬مثابه گفتمان زیستسیاسی، هدف این مقاله است. هدف گفتمان، تولید سوژة مورد نظر است که در معیارها و الگوهای روزمره مشاهده و قابل کنترل باشد. مسئلة اصلی متن حاضر، آشکارسازی چگونگی پیوند گفتمانهای موجود و پیوند آن با زیستسیاست و سیاست بدن است. چگونگی تلاقی این گفتمانها با سیاست بدن آنچنان گسترش یافته است که شامل بخش زیادی از نظریهها و متون مختلف در قرن بیستم می¬شود. کاوش در این اندیشهها نشان میدهد که گرایشها و اقدامات یکسانساز بدن و جمعیت، دغدغة اصلی بسیاری از گفتمانهای یک سدة اخیر است. الگوهای بدن اقتصادی یا بدن تولیدگر ثروت، بدن غیر یا دیگری و امنیت از دل این گفتمانها برآمده¬ است. تقریباً همة پژوهشهای مشابه که در این زمینه به نگارش درآمدهاند، متأثر از اندیشة میشل فوکو است و در متن حاضر نیز از همین روند و از روش تبارشناسی تبعیت کردهایم. از این¬رو فرضیة پژوهش این است که اشکال نظامهای توتالیتاریسم، لیبرالیسم/ نئولیبرالیسم و امنیت، شکل تکامل¬یافتة زیستسیاستاند و ابتدا در فرم زیستسیاست به عرصه پا نهادهاند. در مجموع میتوان گفت که نظامهای بررسی¬شده به¬مثابه گفتمان و در اشکال زیستسیاسی تبلور یافتهاند تا به سوژة مورد نظر در سطحی جهانی و محلی دست یابند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
239 - تحلیل شكلگيري و گسترش حق رأي در ايران در قرن بیستم
رضا زمانیدو هدف اصلی مقاله عبارتند از: تحلیل شکل گيري حق رأي در ايران و تحلیل گسترش حق رأي در ايران در قرن بیستم. در این مقاله، نظریههای شکلگیری و گسترش حق رأی در شش گروه (روشنگري، رقابت حزبي، خواست طبقۀ متوسط، بازتوزيعي، نظم اجتماعي و اقتصاد سياسي) طبقه بندی شده است. مبتنی بر چکیده کاملدو هدف اصلی مقاله عبارتند از: تحلیل شکل گيري حق رأي در ايران و تحلیل گسترش حق رأي در ايران در قرن بیستم. در این مقاله، نظریههای شکلگیری و گسترش حق رأی در شش گروه (روشنگري، رقابت حزبي، خواست طبقۀ متوسط، بازتوزيعي، نظم اجتماعي و اقتصاد سياسي) طبقه بندی شده است. مبتنی بر این نظریه ها، نشان داده شده است که در بازۀ زمانی اولیه شکلگیری انتخابات در ایران، انتخابات صنفي (1285)، کارکرد بازتوزيعی داشته است و در مقابل انتخابات يک درجه 1290 از کارکرد روشنگري برخوردار بوده است. در چارچوب نظریههای شش گانه یادشده، همچنین اصلاحات انجام شده در قوانين انتخاباتي کشور و گسترش حق رأی در کشور تحلیل و نشان داده است که گسترش حق رأی و سطح دسترسی سیاسی در کشور در قرن بیستم، روندی ثابت و خطی نداشته و در طول زمان این سطح دسترسی متغیر بوده است. همچنین نشان داده شده است که در دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی، گسترش حق رأی در ایران با رهیافتهای نظم اجتماعی و بازتوزیعی سازگار بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
240 - عقل و عرف و بازاندیشی سیاسی در مکتب شیعی بغداد
َعلی دست باز کمال پولادی تولاپینظرورزی سیاسی متکلمان و فقیهان عقل گرای شیعی مکتب بغداد، در مقایسه با مکتب مسلط پیشین، یعنی مکتب حدیث گرای قم، دچار تحول و دگرگونی شد. پرسش از چند و چون این تحول، با این فرضیه پاسخ داده شد که این عالمان، بنابر اقتضای عقل کلامی و اصولی- فقهی شیعی در پیوند با عرف متشرعه، چکیده کاملنظرورزی سیاسی متکلمان و فقیهان عقل گرای شیعی مکتب بغداد، در مقایسه با مکتب مسلط پیشین، یعنی مکتب حدیث گرای قم، دچار تحول و دگرگونی شد. پرسش از چند و چون این تحول، با این فرضیه پاسخ داده شد که این عالمان، بنابر اقتضای عقل کلامی و اصولی- فقهی شیعی در پیوند با عرف متشرعه، از رویکرد فقدان مشروعیت مطلق حکومت مستقر به رهیافت مشروعیت نسبی حکومت موجود گذر کردند. روش پژوهش حاضر، بر پایه تفسیر متن و تحلیل تاریخی و از نوع تحلیل کیفی استوار است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که اصحاب مکتب بغداد با عقل کلامی خویش، در بادی امر به دو مقولۀ «تأسیس حکومت» و «نهاد امامت» رسیدند که به تناسب، ضرورت ها و شرایط مربوطه را با استدلال عقلانی شرح و بسط دادند. آنگاه بر اساس عقل اصولی-فقهی و در پیوند با عرف متشرعۀ زمانه خود، حکم به مشروعیت نسبی حکومت های عرفی موجود دادند که با نشانه ها و دلالت های جواز همکاری ها و پذیرش مناصب حکومتی، قابل درک و دریافت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
241 - حق توسعۀ انسان
عباس منوچهری محمد دشتیتردیدها و چالشهای فراروی «نظریۀ رشد» برای توسعه و مسیر پرفراز و نشیب آن در دهههای گذشته، موجب شد تا نظریه «توسعۀ انسان» با تضامین و مقوماتی همچون «اخلاق توسعه» و «حق بر توسعه»، برای تحقق توسعهای که متعلَق آن «انسان» و مردمان هستند، مورد توجه قرار گیرد. اما از آنجا که چکیده کاملتردیدها و چالشهای فراروی «نظریۀ رشد» برای توسعه و مسیر پرفراز و نشیب آن در دهههای گذشته، موجب شد تا نظریه «توسعۀ انسان» با تضامین و مقوماتی همچون «اخلاق توسعه» و «حق بر توسعه»، برای تحقق توسعهای که متعلَق آن «انسان» و مردمان هستند، مورد توجه قرار گیرد. اما از آنجا که مقومات مزبور در آرای آمارتیاسن در نهایت مستلزم فهم و تفسیری از کیستی «انسان» است و در نظریۀ «توسعه انسان»، این مهم از کفایت نظری لازم برخوردار نیست، در این مقاله سعی شده است تا با انسانشناسی زیستمانی و «حق زیستمانی انسان »، در نظریه توسعه انسان مساهمت فکری شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
242 - رابطۀ روش حکومتی با فرایند دموکراسیسازی و تحکیم دموکراسی (مطالعه موردی: جمهوری اسلامی ایران)
منصور انصاري میرقاسم سیدین زادعلیرغم مخالفت برخی از فیلسوفان و نظریهپردازان با مدل حکومتی دموکراسی، اساساً یکی از دغدغههای اصلی جامعۀ بشری به ویژه برخی ازروشن-فکران و فیلسوفان مهم عصر جدید، مسئله دموکراسیسازی و تحکیم دموکراسی بوده است؛ زیرا نخست اینکه دموکراسی مؤثرترین سیستم رسیدن به تعادل و تنه چکیده کاملعلیرغم مخالفت برخی از فیلسوفان و نظریهپردازان با مدل حکومتی دموکراسی، اساساً یکی از دغدغههای اصلی جامعۀ بشری به ویژه برخی ازروشن-فکران و فیلسوفان مهم عصر جدید، مسئله دموکراسیسازی و تحکیم دموکراسی بوده است؛ زیرا نخست اینکه دموکراسی مؤثرترین سیستم رسیدن به تعادل و تنها نظمِ متضمنِ کمترین بدی است و دوم اینکه به تعبیر آلفرد اسمیت، «همه نارساییهای دموکراسی را میتوان با دموکراسی بیشتر درمان کرد». با این حال میزان و درصد نارساییها و نقصها در همه کشورها یکسان نیست؛ به همین دلیل میباید به لحاظ تحلیلی میان نظامهایی که همه شروط دموکراسی را به میزان زیادی محقق ساختهاند، نظامهایی که برخی از شروط دموکراسی را تحقق بخشیدهاند و نظامهایی که گاهی حتی واجد شروط حداقلی دموکراسی نیستند، تمایز قائل شد. معمولاً نظامهای با ویژگیهای نخست، «دموکراتیک»، نظامهای دارای ویژگیهای دوم، «هیبریدی» و نظامهای با ویژگیهای سوم، «غیردموکراتیک» نامگذاری میشوند. هر یک از این روشهای حکومتی، رابطهای مستقیم و یا غیرمستقیم با فرایند دموکراتیزاسیون و تحکیم دموکراسی دارند. در اصل، مسئله و پرسش اصلی در این پژوهش هم به تبیین و توضیح رابطۀ «روش حکومتی» با «فرایند دموکراسیسازی و تحکیم دموکراسی» برمیگردد (مسئله و پرسش). نیل به این هدف، به کمک روش «توصیفی- تحلیلی» و با استفاده از منابع کتابخانهای و دیجیتالی دنبال میشود (روش). به نظر میرسد که از میان مدلهای مختلف دموکراسی، «دموکراسی حداقلی» قرابت بیشتری با دورههای حکومتی نظام جمهوری اسلامی ایران و «دموکراسی حداکثری» بیشترین تأثیرگذاری مثبت در «فرایند دموکراسیسازی و تحکیم» دارد (یافته). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
243 - نظریۀ نهادگرایی تاریخی بهمثابه چارچوبی برای تحلیل روابط دولت و مجلس در جمهوری اسلامی ایران
جواد محلوجی حسین مسعودنیا مسعود شهرام نیافهم و تحلیل روابط دولت و مجلس در جمهوری اسلامی ایران در سال های اخیر در کانون توجه سیاست مداران، روزنامه نگاران و محققان قرارگرفته است. از آنجا که واقعیت ها خود سخن نمی گویند و نیاز به تفسیر و سازمان دهی دارند، مقاله بر آن است تا تکیه گاهی نظری برای این منظور فراهم آور چکیده کاملفهم و تحلیل روابط دولت و مجلس در جمهوری اسلامی ایران در سال های اخیر در کانون توجه سیاست مداران، روزنامه نگاران و محققان قرارگرفته است. از آنجا که واقعیت ها خود سخن نمی گویند و نیاز به تفسیر و سازمان دهی دارند، مقاله بر آن است تا تکیه گاهی نظری برای این منظور فراهم آورد. نقطه عزیمت بحث، نظریۀ نهادگرایی تاریخی و تنقیح جایگاه آن در میان نظریه های مختلف در حوزۀ علوم سیاسی است. پس پرسش این است که نهادگرایی تاریخی چه فرصت و یا بصیرتی را برای جمعآوری داده ها و چه ابزاری برای تحلیل آنها در اختیار پژوهشگران این حوزه قرار می دهد؟ پس از آنکه امکان های روشی موجود در نظریۀ نهادگرایی تاریخی برای تحلیل روابط دولت و مجلس استخراج شد، در قسمت دوم، مقاله می کوشد نقشۀ راهنمایی برای جمع آوری و تحلیل داده ها در موضوع روابط دولت و مجلس در سال های پس از بازنگری در قانون اساسی ارائه نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
244 - حقوقیسازیِ نظریۀ سپهر عمومی و خصوصی با ارجاع ویژه به «هانا آرنت»
سمانه رحمتی فرتطبیقِ نظریهِ سیاسیِ سپهر عمومی و خصوصی با علم حقوق، مبنایی برایِ تحدید حقوق و دولت و تدقیق مرز حقوق عمومی و خصوصی می دهد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است؛ به این ترتیب که نخست، سپهر خصوصی و سپهر عمومی با لحاظِ آرایِ هانا آرنت، از طریق شناساییِ مؤلفه ها توصیف میشود و دوم، چکیده کاملتطبیقِ نظریهِ سیاسیِ سپهر عمومی و خصوصی با علم حقوق، مبنایی برایِ تحدید حقوق و دولت و تدقیق مرز حقوق عمومی و خصوصی می دهد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است؛ به این ترتیب که نخست، سپهر خصوصی و سپهر عمومی با لحاظِ آرایِ هانا آرنت، از طریق شناساییِ مؤلفه ها توصیف میشود و دوم، مؤلفه هایِ دو حوزه در انطباق با چارچوب حقوق و شاخه هایِ آن در حالت کلی، به ویژه حقوق عمومی و خصوصی تحلیل شده، در نهایت میزان به رسمیت شناخته شدنِ سپهر خصوصی و عمومی در حقوق ایران سنجیده می-شود. سپهر خصوصی، عرصه ای از زندگیِ انسان است که با اوصافی مانندِ مالکیتِ غیر منقول و ریاست خانواده گره خورده و تمایل بر پوشیدگی و تبعاً ناحقوقی سازیِ آن است. جامعه مدنی بخشی از سپهر خصوصی و عرصۀ فعالیت خودبنیادِ انسانی در قالب گروه هایِ مستقل از دولت است. سپهر عمومی، عرصه ساختنِ سیاست توسط شهروندان، از طریقِ گفت و گو و فعالیت است. در وضع موجود نظام حقوقی ایران، کلیتِ چارچوب سپهر خصوصی، مورد حمایت قانون-گذار است. جامعه مدنی تلویحاً به رسمیت شناخته شده است، ولی استقلال آن از دولت تضمین نشده است. سیاست را دولت می سازد و شهروندان در چارچوب آن با کسب مجوز از دولت فعالیت می کنند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
245 - داوری سیاسی قابلیتی- فضیلتی در اندیشۀ «مارتا نوسبام»
محمود علیپور سیدعلیرضا حسینی بهشتییکی از مسائل مطرح شده در فلسفۀ سیاسی متأخر، بازاحیای مفهومی زبانی با عنوان «داوری سیاسی» است. داوری سیاسی را میتوان بیان ادراک و دریافتِ خود از یک رخداد یا وضعیتی سیاسی در نظر گرفت. بر مبنای این تعریف، ذاتِ امر سیاسی بر مبنای سخن، تصمیم و داوری در زندگی سیاسی تعریف می چکیده کاملیکی از مسائل مطرح شده در فلسفۀ سیاسی متأخر، بازاحیای مفهومی زبانی با عنوان «داوری سیاسی» است. داوری سیاسی را میتوان بیان ادراک و دریافتِ خود از یک رخداد یا وضعیتی سیاسی در نظر گرفت. بر مبنای این تعریف، ذاتِ امر سیاسی بر مبنای سخن، تصمیم و داوری در زندگی سیاسی تعریف میشود. داوری سیاسی به لحاظ تاریخی/ مفهومی، دو تحول عمده را پشت سر گذاشته است. یکی در قالب هیبتی افلاطونی و پیروی از معیارهای از پیش تعیینشده (ایده محوری) و دومی در قالب چهرۀ ارزشزدایانه از عالم سیاست و کانونیسازی برداشت، تفسیر و منفعتِ انسان بهعنوان معیار همهچیز (نسبیگروی). رویکرد هنجاری نوسبام، نوع سوم و متمایزی از داوری را با عنوان «قابلیتی- فضیلتی» مطرح میکند. از اینرو این سؤال مطرح میشود که داوریسیاسی در اندیشۀ نوسبام، چه ماهیتی دارد و جایگاه امر «قابلیتی- فضیلتی» در آن کجاست؟ داوری سیاسی در نگاه او از یکسو با «احساسات و عواطف سیاسی ارزشمند و فضیلتی» مرتبط است و از سوی دیگر با «رهیافت قابلیت» در معنای آنچه شهروندان میتوانند و باید انجامدهند. از اینحیث نوسبام با مطرحکردن لیبرالیسم سیاسی در مقابل لیبرالیسم جامع، درصدد نقد داوریِ استانداردمحور و غیرهنجارگرایانه است و از سوی دیگر مخالف با تحمیل آن داوریها بر موقعیتهای تصمیمگیری سیاسی شهروندان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
246 - پیامدها و دلالتهای فروکاهش سرمایۀ سیاسی
علي کريمي ملهمفهوم سرمایۀ سیاسی، اصطلاحی نسبتاً نوپدید در قاموس سیاست و محل تلاقی دانشهای گوناگون است که استواری سیاسی، همبستگی اجتماعی و انسجام ملی در نظامهای سیاسی گسترده، پیچیده و غیرشخصی مدرن، بیش از پیش به آن وابسته است. با این حال علی رغم اهمیت بنیادین و کاربردی آن، هنوز پژو چکیده کاملمفهوم سرمایۀ سیاسی، اصطلاحی نسبتاً نوپدید در قاموس سیاست و محل تلاقی دانشهای گوناگون است که استواری سیاسی، همبستگی اجتماعی و انسجام ملی در نظامهای سیاسی گسترده، پیچیده و غیرشخصی مدرن، بیش از پیش به آن وابسته است. با این حال علی رغم اهمیت بنیادین و کاربردی آن، هنوز پژوهش مستقل چندانی درباره آن صورت نگرفته است. از زاویۀ رهیافت نهادین، سرمایۀ سیاسی، سازهای سیاسی- اجتماعی، پدیدهای اقتضایی، زمینه-مند و زمان پرورده است که تغییرات نزولی آن، پیامدهایی عمیق برای سامان و استواری سیاسی جوامع دارد. با این ملاحظه، این مقاله بدین پرسش اصلی میپردازد که پیامدها و دلالتهای فروکاهش سرمایۀ سیاسی چیست؟ فرضیۀ مقاله چنین است که کاهش سرمایۀ سیاسی، پیامدهای چندوجهی مانند بالا رفتن هزینۀ مبادلات سیاسی، کاهش مشارکت مدنی، افزایش فساد، افزایش قابلیت تنظیمگری و مداخله جویی حکومت، رواج آنومی و نافرمانی و فرسایش مشروعیت سیاسی دارد و دلالت مهم آن، وقوع تغییرات جدی در ساحتهای گوناگون جامعۀ سیاسی است. این نوشته با الهام از رویکرد نهادگرایی سیاسی و با روش توصیفی- تحلیلی در چهارچوب نظری ترکیبی بوردیو و دیگران، ابعاد مفهومی سرمایۀ سیاسی و پیامدها و دلالتهای فروکاهش آن را بررسی میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
247 - اندیشۀ «هانا آرنت» و امکان تحول در روابط بینالملل
حميرا مشیرزاده آریا مکنتجریان اصلی در روابط بین الملل و به طور خاص واقع گرایی، خشونت را از اجزای اصلی و جدایی ناپذیر روابط بین الملل می داند. گونه های مختلف واقع گرایی، سرشت انسان و نظام بین الملل را ذاتاً خشونت آمیز تلقی می کنند. نظریۀ قدرت سیاسی «هانا آرنت» به عنوان یک کنش جمعی و غیرخشونت آم چکیده کاملجریان اصلی در روابط بین الملل و به طور خاص واقع گرایی، خشونت را از اجزای اصلی و جدایی ناپذیر روابط بین الملل می داند. گونه های مختلف واقع گرایی، سرشت انسان و نظام بین الملل را ذاتاً خشونت آمیز تلقی می کنند. نظریۀ قدرت سیاسی «هانا آرنت» به عنوان یک کنش جمعی و غیرخشونت آمیز، این فرض بنیادین را به چالش می کشد و چشم اندازی نوین به آنچه جوهر سیاست است ارائه می کند. در تفکر آرنت، مفهوم «وضعیت انسان» متضمن نفی هرگونه ذاتپنداری یا جوهرگرایی درباره انسان است و فضای نظری جدیدی برای فهمی نوین از روابط بین الملل می گشاید که در آن، انسان ها به کارگزاران اصلی سیاسی تبدیل می شوند. برخلاف جریان اصلی روابط بین الملل و واقع گرایی به طور خاص از نظر آرنت، افراد و نه دولت ها می توانند بازیکنان اصلی در روابط بین الملل باشند (هرچند او وضعیت موجود بین المللی را چنین نمی بیند و نگاهی واقعگرایانه به آن دارد). در این مقاله، ما با به هم پیوستن ابعاد مختلف اندیشه سیاسی آرنت می کوشیم تا نشان دهیم که چه حوزه هایی از نظریه سیاسی آرنت با روابط بین الملل ارتباط پیدا می کند و بینش او (به ویژه زمانی که در پیوند با بینش هایی از سایر متفکران قرار گیرد)، چه زمینه ای برای طرح تغییرات ممکن در عرصۀ سیاست جهانی می تواند ارائه کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
248 - رابطۀ سوژۀ لکانی و شکلگیری نظریههای شکستِ جنبش مشروطه
محمد باقری علی مختاری حمداله اکوانی صادق حقیقتدر طول تاریخ، نهضت ها و جنبش های متعددی در جوامع گوناگون شکل گرفته است و تقریباً پس از وقوع تمامی آنها، اندیشمندانی ظهور کرده اند که به شکست آن جنبش و یا نهضت حکم داده و آن را تئوریزه کرده اند. مسئلۀ پژوهش پیشِ رو حول این موضوع شکل گرفته است که چرا علی رغم تأثیرگذاری ج چکیده کاملدر طول تاریخ، نهضت ها و جنبش های متعددی در جوامع گوناگون شکل گرفته است و تقریباً پس از وقوع تمامی آنها، اندیشمندانی ظهور کرده اند که به شکست آن جنبش و یا نهضت حکم داده و آن را تئوریزه کرده اند. مسئلۀ پژوهش پیشِ رو حول این موضوع شکل گرفته است که چرا علی رغم تأثیرگذاری جنبش ها و نهضت ها، سوژه به شکست و ناکامی آنها مجاب می شود؟ برای یافتن پاسخ، از نظریه های روان شناسیِ اجتماعی- سیاسیِ ژاک لکان که دارای زمینهای پساساختارگرایانه است، به عنوان روش بهره برداری شده است. همچنین جنبش مشروطه به عنوان نمونه، جهت کاربست نظریه های لکان به عنوان روش انتخاب شده است. پاسخ احتمالی به پرسش یادشده بر اساس نظریه های لکان بازمیگردد به اهمیتِ وجود میل و فانتزیِ سوژه در پویایی و حرکت انسان. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که باور سوژه به شکست، امری محتوم و ضروری است. اما این باور، به امر واقع مرتبط نیست، بلکه ریشه در شکاف همیشگی و هستی شناختیِ میان سوژه و دیگری دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
249 - نظریۀ استبداد شرقی و ماهیت دولت و جامعه در ایران پیشامدرن
حجت کاظمینظریه استبدادشرقی در روایتهای مختلف آن، الگوی تحلیلی غالب برای درک ماهیت دولت و جامعه در ایران سنتی بوده است. فرآورده اصلی حاصل از کاربست این نظریه، ارائه تصویری از دولت سنتی ایرانی به عنوان سازمانی نیرومند و خودکامه، در مقابل جامعهای پراکنده، فاقد نیروهای اجتماعی مس چکیده کاملنظریه استبدادشرقی در روایتهای مختلف آن، الگوی تحلیلی غالب برای درک ماهیت دولت و جامعه در ایران سنتی بوده است. فرآورده اصلی حاصل از کاربست این نظریه، ارائه تصویری از دولت سنتی ایرانی به عنوان سازمانی نیرومند و خودکامه، در مقابل جامعهای پراکنده، فاقد نیروهای اجتماعی مستقل، ضعیف و منفعل بوده است. مطابق چنین تحلیلی، علی رغم تمام تغییرات ظاهری در تاریخ ایران، ماهیت جوهری دولت، جامعه و مناسبات میان آنها از ابتدای تاریخ تا امروز، دگرگونی کیفی را تجربه نکرده است. هدف اول این مقاله، ارائه گزارشی از تبارهای این نظریۀ قدیمی، نحوۀ کاربست آن از سوی محققان غربی و ایرانی برای تحلیل تاریخ ایران، شناخت مضامین محوری آن درباره ماهیت دولت و جامعه و دلایل محبوبیت آن در مقطع بعد از انقلاب خواهد بود. مقاله نشان میدهد که به رغم سابقه دیرین این نظریه، طرح مجدد آن طی دهههای 30 تا 50 شمسی در متن منازعهای سیاسی- تئوریک میان جریانهای چپ و منتقدان آنها صورت گرفته است. مقاله، هژمونی این رویکرد در مقطع بعد از انقلاب اسلامی را ناشی از بیاعتباری الگوی تحلیلی جریان چپ و نیز قابلیتهای این نظریه برای ارائه پاسخی ساده فهم به مسئله توسعهنیافتگی سیاسی و اقتصادی میداند. هدف دوم این مقاله، آشکارکردن نارسایی این نظریه و نتایج آن در تحلیل ماهیت دولت و جامعه در ایران است. مقاله بر این نکته تأکید دارد کهاین دیدگاه عملاً راه را بریک جامعهشناسی «واقعاً» تاریخی درباره جامعه ایران و درک صحیح ماهیت دولت، جامعه و مناسبات آنها مسدود کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
250 - سیاست پسامدرنی؛ دموکراسی مجادلهای «ویلیام کونولی»
فرامرز میرزازاده احمدبیگلوپسامدرنیسم با بنفکنی همه بنیانها و روایتهای کلان، شرایطی را بهوجود آورده است که در آن کثرتگرایی و تعدد، مبنای اتخاذ سیاستهاست. در حالی که عدهای از اندیشمندان از امتناع شکلگیری سیاست در فضای پسامدرنی صحبت کرده و فقدان مبنا را برای پایهگذاری نظریۀ سیاسی نامناسب چکیده کاملپسامدرنیسم با بنفکنی همه بنیانها و روایتهای کلان، شرایطی را بهوجود آورده است که در آن کثرتگرایی و تعدد، مبنای اتخاذ سیاستهاست. در حالی که عدهای از اندیشمندان از امتناع شکلگیری سیاست در فضای پسامدرنی صحبت کرده و فقدان مبنا را برای پایهگذاری نظریۀ سیاسی نامناسب دانستهاند، عدهای دیگر درصدد بودهاند تا سیاست متناسب با این فضا را هم از لحاظ نظری و هم از جنبۀ عملی بنیان نهند. از جمله این افراد، «ویلیام کونولی» است که با ابداع مفاهیمی چون کثرتگرایی چندبعدی، سیاست مبتنی بر هستیشناسی، سیاست برآمدن، تفاهم انتقادی و احترام مجادلهای، سیاست در شرایط پسامدرن را تبیین نموده و متناسب با تعدد، تکثر، پراکندگی و تفاوت هویتها، راهکار عملی پیش نهاده است. دموکراسی مجادلهای، که البته بانیان و طرفداران دیگری چون شانتال موفه، دیوید اوون و جیمز تولی را نیز همراه خود دارد، راهکاری است که به عنوان راهکار عملی بدیل به جای دموکراسی رأیزنانه پیشنهاد شده و امکان زندگی سیاسی شمولگرا، اقتضایی و مسئولیتپذیری را همراه با منازعۀ احترامانگیز هویتهای جدید، شگفتانگیز، پیشبینی ناپذیر، متفاوت و حتی متناقض مورد توجه قرار داده است. عدم قطعیت، پیشبینیناپذیری، کنار هم نهادن عقاید الهی و الحادی در شرایط تکثر هویتهای جنسیتی، زبانی، نژادی و فرهنگی از مؤلفههایی است که کونولی در سیاست پسامدرنی مورد توجه و تبیین قرار داده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
251 - مواجهه با دیگری: موفه یا هابرماس
گیتی پورزکیاز اواخر قرن نوزدهم، هویت خودبنیاد و سوژۀ استعلایی دکارتی با انتقادهای جدی از سوی متفکران مواجه شد و ضرورت وجود دیگری در شکل گیری هویت و مدلول یابی «خود» مورد توجه و تأکید متفکران قرار گرفت. شانتال موفه با رویکرد پسامارکسیستی و یورگن هابرماس با رویکردی دموکراتیک و با وج چکیده کاملاز اواخر قرن نوزدهم، هویت خودبنیاد و سوژۀ استعلایی دکارتی با انتقادهای جدی از سوی متفکران مواجه شد و ضرورت وجود دیگری در شکل گیری هویت و مدلول یابی «خود» مورد توجه و تأکید متفکران قرار گرفت. شانتال موفه با رویکرد پسامارکسیستی و یورگن هابرماس با رویکردی دموکراتیک و با وجود تفاوت های جدی با یکدیگر، از مهم ترین و تأثیرگذارترین منابع اندیشه ورزی در حیطۀ هویت و تشخص هستند. این مقاله می کوشد تا اندیشه های این دو متفکر را از منظر مواجهه با دیگری مورد خوانش قرار داده، با ذکر نقاط ضعف، قوت و پیامدهای اندیشه های آنها نشان دهد که کدام یک از آنها بر مبنای استدلال های عقلانی موجه تر و عقلانی تر است. فرضیۀ اصلی مقاله آن است که دیگرفهمی متأملانه هابرماسی به لحاظ منطق درونی و توان پاسخگویی به نقدهای بیرونی نسبت به اصل تضاد و عقلانیت گفتمانی مورد نظر موفه، موجه تر و عقلانی تر است. روش پژوهش، تحلیلی و از سنخ تحلیل فلسفی است. از این رو معیار موجه تر و عقلانی تر بودن بر مبنای عدم تناقض درونی داده ها، مغالطه آمیز نبودن آنها و سازگاری با داده های واقعی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
252 - نقد ديدگاه «استبداد ايراني» همایون کاتوزیان
عبدالرحمن حسنی فریکی از نظریه های شایعِ معطوف به سیاست، جامعه و دولت در ایران، «نظریۀ استبداد» است. دربارۀ چرايي و چگونگي پيدايش، صورتبندي و تداوم «استبداد» در ايران، بسياري از انديشمندان ايراني و غيرايراني به اظهارنظر و حتی نظریهپردازی پرداختهاند. از جمله پژوهشگران ایرانی که دیدگاه چکیده کاملیکی از نظریه های شایعِ معطوف به سیاست، جامعه و دولت در ایران، «نظریۀ استبداد» است. دربارۀ چرايي و چگونگي پيدايش، صورتبندي و تداوم «استبداد» در ايران، بسياري از انديشمندان ايراني و غيرايراني به اظهارنظر و حتی نظریهپردازی پرداختهاند. از جمله پژوهشگران ایرانی که دیدگاه «استبداد» را درباره تاریخ ایران مطرح کرده، محمدعلی (همایون) کاتوزیان است. در ديدگاه کاتوزیان، جامعه و دولت ایرانی در طول تاریخ خود در چرخۀ «استبداد، آشوب، هرج ومرج و استبداد» قرار داشته است. در این دیدگاه، جامعة ایرانی همیشه یا گرفتار «استبداد» بوده یا «هرج و مرج، آشوب، درگیری و نزاع». دیدگاه کاتوزیان برتأثیرگذاری همه جانبۀ «قدرت سیاسی» -که استبدادی است-بر دیگر ابعاد جامعه تأکید دارد. سؤال این است که آیا دیدگاه «استبداد ایرانی» کاتوزیان، برآیندی از تمامیت واقعیت تاریخ ایران هست یا خیر. یافته ها حکایت از این دارد که این دیدگاه، تناسبی با کل و جوهرۀ تاریخ ایران ندارد و در این مقاله بر اساس محورهایی به بررسی این عدم تناسب از منظر تاریخی پرداخته می شود. روش مقاله، توصیفی- تحلیلی است؛ یعنی توصیف تاریخ و احتمالاً تحلیل نظری بر اساس توصیف ها و تبیین های انجام گرفته درباره تاریخ، در انطباق با دیدگاه استبداد ایرانی، روش این تحقیق است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
253 - الهیات لیبرالدموکراسی و علم سیاست جدید: تأملی در کوششهای الهیاتی- سیاسی «ماکیاولی»، «هابز» و «اسپینوزا» به عنوان پیشگامان علم سیاست جدید
شروین مقیمی زنجانیفلسفه مدرن به یک معنای بسیار مهم، خصم فلسفۀ قدمایی بود و برای پیروزی در این نبرد میبایست دایرۀ عمل خود را از حدود «شناخت» امر خوب و امر بد، به سطح وسیعتر «چگونگی رسیدن به» امر خوب و پرهیز از امر بد، بسط میداد. فلسفۀ مدرن و به تبع آن، فلسفۀ سیاسی مدرن لاجرم میبایست ز چکیده کاملفلسفه مدرن به یک معنای بسیار مهم، خصم فلسفۀ قدمایی بود و برای پیروزی در این نبرد میبایست دایرۀ عمل خود را از حدود «شناخت» امر خوب و امر بد، به سطح وسیعتر «چگونگی رسیدن به» امر خوب و پرهیز از امر بد، بسط میداد. فلسفۀ مدرن و به تبع آن، فلسفۀ سیاسی مدرن لاجرم میبایست زمینه را برای یقینیّاتی جدید فراهم میآورد و این کوشش برای غلبه بر الهیات-سیاسیِ وحیانیِ پیش از او، به عنوان جدیترین چالش بر سر راه تجدّد، امری ضروری محسوب میشد. بدین ترتیب فلسفه سیاسی جدید، وظیفۀ طراحی و تدوین این الهیات جدید را که متضمن موضوعات جدیدی برای یقین انسانها بود، موضوعاتی که قرار بود جای موضوعات قدیمی را در ساحت عقل سلیم بگیرد، بر عهده گرفت. ما در این مقاله برآنیم تا تأملات سه تن از مهم ترین فیلسوفان سیاسی مدرن اولیه را از منظر کوشششان برای تدوین الهیات مورد بحث، از نظر بگذرانیم. به زعم ما هر یک از این سه، وجهی از این الهیات را بسط دادند که در نهایت به پشتوانهای اقناعی برای رژیمهای لیبرالدموکراتیک تبدیل شد. «ماکیاولی» بر ضعیفشدن انسان به واسطه تبعیت از اخلاق مسیحی و تن دردادن به اصل رستگاری نفس به عنوان وهمی که راه را بر رستگاری میهن بسته است، تأکید نمود. «هابز» بر بلایایی مثل جنگ و کشتار و ناامنی از یکسو و واماندن از رفاه و برآوردن امیال طبیعی بدن که رفته رفته قرار بود ذیل مفهوم خوشی، جای سعادت را در معنای قدمایی آن بگیرد، متمرکز شد. و در نهایت «اسپینوزا» در رساله الهیاتی- سیاسی که میتوان از آن با عنوان انجیل لیبرال-دموکراسی سخن گفت، بر ردّ مداخلۀ الهیات وحیانی در امر سیاست و تأکید بر حق طبیعی انسانی به مثابه یک ضرورت طبیعی تأکید نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
254 - روانکاوی سیاسی و گفتمان: گزارههای تروماتیک و سوژههای هیستریک درگفتمان نواصلاحطلبی (1392-1398)
مه سیما سهرابی محمدرضا تاجیک منصور میراحمدیروان کاوی سیاسی متمرکز بر فرایندهای فعالساز بُعد ناخودآگاه و نحوۀ تأثیرگذاری آن بر کنش/واکنش سوژه هاست. در این راستا، هر گفتمانی ذیل مکتب لکانی در حوزۀ «نظم نمادین» به «دیگری بزرگ» یک جامعه تعبیر میشود که در صورت وجود تناقض، سرکوب معنایی و کلاً واگراییِ انضمامی با فضا چکیده کاملروان کاوی سیاسی متمرکز بر فرایندهای فعالساز بُعد ناخودآگاه و نحوۀ تأثیرگذاری آن بر کنش/واکنش سوژه هاست. در این راستا، هر گفتمانی ذیل مکتب لکانی در حوزۀ «نظم نمادین» به «دیگری بزرگ» یک جامعه تعبیر میشود که در صورت وجود تناقض، سرکوب معنایی و کلاً واگراییِ انضمامی با فضای استعاری وعده داده شدهاش در گزارههای هم-وجودِ مفصل بندی شده در منظومۀ معنایی اش، منجر به شکلگیری سوژههای هیستریک سیاسی میشود. این مسئله ریشه در «گزارههای تروماتیک» گفتمان و فعالسازی وجه «سمپتوماتیک» آن دارد که در جوامع پلورالیستی از منظر پدافند غیرعامل و فعال شدن انرژی جنبشی جامعه و کانالیزه شدن آن توسط دیگر پادگفتمانها، به عنوان رخنۀ نفوذی بسیار مهمی محسوب میشود. این نوشتار با عطف به اهمیت موضوع حاضر، به شناسایی گزارههای تروماتیک در گفتمان نواصلاح طلبی در یک بازۀ زمانی شش ساله (1392-1398)، به منظور واکاوی چرایی تولد سوژههای هیستریک، بر مبنای چارچوب نظری روان کاوی سیاسی مکتب لکانی و روششناسی گفتمانی لاکلائو و موفه در راستای آسیبشناسی انتقادی از وضعیت موجود پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
255 - همسنجی مؤلفههای دموکراسی با شاخصهای حکمرانی خوب در پرتو حقوق بینالملل
اکبر ساوری سمانه رحمتی فر شهرام زرنشانهدف از پژوهش حاضر، تبیین مؤلفه های حکمرانی خوب به عنوان شاخص های اصول دموکراسی به قصد پایان دادن به تشتت آرا در فهم دموکراسی از منظر رویۀ عملی حقوق بین الملل است. حکمرانی خوب، یکی از تجویزاتِ نهادهایِ بین المللی برایِ نظام هایِ ملی و دموکراسی، یکی از آمالِ دیرینِ اجتماع چکیده کاملهدف از پژوهش حاضر، تبیین مؤلفه های حکمرانی خوب به عنوان شاخص های اصول دموکراسی به قصد پایان دادن به تشتت آرا در فهم دموکراسی از منظر رویۀ عملی حقوق بین الملل است. حکمرانی خوب، یکی از تجویزاتِ نهادهایِ بین المللی برایِ نظام هایِ ملی و دموکراسی، یکی از آمالِ دیرینِ اجتماعیِ ملتهاست. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی با رویکرد تبارشناسانه است؛ به این ترتیب که پس از توصیف دمکراسی و حکمرانی خوب، با لحاظ تاریخ این دو در حقوق بین الملل، از طریق روش مقایسۀ تطبیقی، مؤلفه های حکمرانی خوب به عنوان اصول دموکراسی سنجیده می شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد که مؤلفه هایِ حکمرانی خوب، قابلیتِ تبدیل شدن به شاخص هایِ اصول دموکراسی را دارد و با عینیت بخشیدن به دموکراسی، سنجشِ میزانِ مشروعیتِ دموکراتیک دولت ها از منظر حقوق بین الملل را ممکن می سازد؛ به نحوی که از حیث حقوق بین الملل دولت مشروع، دولت دمکراتیک است و دموکراسی به معنای غلبه حکمرانی خوب بر تمام مناسبات شهروندان و دولت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
256 - قدرت از دیدگاه نوجهادگرایان نحوه حضور نئورادیکالیسم سلفی در عرصه بینالملل
طیبه محمدی کیاحضور جهادگرایی نو در عرصۀ سیاست جهانی، تجربهای تازه را در دسترس دانشمندان سیاست نهاد. این حضور به مثابه امکانی گشوده و پویا، خود را به جهان بیرون عرضه میدارد و میکوشد تا پیامی دیرینه را در قالبی نامأنوس و بسیار نوآمد در هیئت خشونت و ترور عرضه نماید. حضور جهادگرایی نو چکیده کاملحضور جهادگرایی نو در عرصۀ سیاست جهانی، تجربهای تازه را در دسترس دانشمندان سیاست نهاد. این حضور به مثابه امکانی گشوده و پویا، خود را به جهان بیرون عرضه میدارد و میکوشد تا پیامی دیرینه را در قالبی نامأنوس و بسیار نوآمد در هیئت خشونت و ترور عرضه نماید. حضور جهادگرایی نو را نمیتوان فارغ از مفهوم قدرت نزد ایشان فهم نمود و این فهم را باید ضمن توجه به کنش جهادی از یکسوی و التفات به ذهنیت و فهم ایشان از موقعیت از سوی دیگر تحصیل نمود. نوشتار در بخش هایی چند سامان یافته است. پس از طرح مسئله، به نوجهادگرایی به مثابه چهرۀ قدرت حاشیهای میپردازد و این جریان را در عرصۀ سیاست جهانی میکاود. در ادامه بخش امر سیاسی و نوجهادگرایی به مراد اینان از سیاست و توضیح قدرت در گفتمان نوجهادگرایی به مثابه گفتمان رقیب و نیز تشریح معنای ویژه قدرت نزد ایشان اختصاص دارد. مطالعۀ سوژه گفتمانی: کنش انتحاری به مثابه نماد سوژه گفتمانی در گفتمان نوجهادگرایی، بخش پسین نوشتار است که نحوۀ اعمال قدرت خوشهای را در گسترۀ بینالملل از سوی باورمندان به سلفیسم جهادی توضیح میدهد. نوشتار با جمع بندی به پایان میرسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
257 - ارعابزدایی و ارعابزایی در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» جلال آلاحمد
مریم گنجی حاتم قادرینظام سیاسی حاکم در دوران پهلوی دوم با سیاستهای فرهنگی، رویکردهای اقتصادی توسعهمحور و ایجاد فضای سرکوب و خفقان، گفتمان مطلوب خود از هویت ایرانی را که از مؤلفههای غربگرایی، مدرنیسم و باستانگرایی سرچشمه میگرفت، به تنها گفتمان غالب تبدیل کرده و دیگر گفتمانها و صداهای چکیده کاملنظام سیاسی حاکم در دوران پهلوی دوم با سیاستهای فرهنگی، رویکردهای اقتصادی توسعهمحور و ایجاد فضای سرکوب و خفقان، گفتمان مطلوب خود از هویت ایرانی را که از مؤلفههای غربگرایی، مدرنیسم و باستانگرایی سرچشمه میگرفت، به تنها گفتمان غالب تبدیل کرده و دیگر گفتمانها و صداهای موازی را به حاشیه برده بود. ایدۀ بازگشت به خویشتن در چنین فضایی در فضای فکری و حلقۀروشن فکران مطرح شد و مورد اقبال قرار گرفت. در قاطبۀ پژوهشها، این ایده به مثابه پاسخی به پرسش از کیستی و تمنای هویتجویی جامعه ایرانی بررسی شده است. این مقاله، پرسش محوری خود را متوجه چگونگی نسبت میان «بازگشت به خویشتن» و ارعاب نظام سیاسی حاکم کرده و بر آن است که این ایده نزد «جلال آلاحمد»، تلاشی برای بدیلسازی در مقابل گفتمان هویتی و فکری مسلط نظام سیاسی بوده است. فرضیۀ مقاله حاضر، «بازگشت به خویشتن» را تلاشی برای ارعابزدایی از گفتمان مسلط نظام سیاسی حاکم میداند؛ هرچند درون این ایده، بذر ارعابزایی و تبدیل به تکصدایی و به حاشیه بردن بدیلها و صداهای دیگر نیز پرورانده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
258 - بررسی زمینه و پارادایم زبانی در اندیشۀ سیاسی زرتشت
شجاع احمدوند مهدی بخشیدوران حکومت ساسانی به لحاظ تاریخ مذهبی، مهم ترین دورۀ ایران باستان به شمار می رود. در این دوران است که حکومت کاملاً جنبه دینی به خود می گیرد و تحول عظیمی به وجود می آید که بر دین و آداب و رسوم ملی ایرانیان تأثیر می گذارد. اندیشۀ زرتشت در این دوره اهمیت فراوانی دارد. بنا چکیده کاملدوران حکومت ساسانی به لحاظ تاریخ مذهبی، مهم ترین دورۀ ایران باستان به شمار می رود. در این دوران است که حکومت کاملاً جنبه دینی به خود می گیرد و تحول عظیمی به وجود می آید که بر دین و آداب و رسوم ملی ایرانیان تأثیر می گذارد. اندیشۀ زرتشت در این دوره اهمیت فراوانی دارد. بنابراین فهمیدن اندیشه سیاسی زرتشت، بدون برقراری ارتباطی بین شرایط تاریخی و سیاسی شکل گیری و تداوم امپراطوری ساسانی و پارادایم زبانیِ الهیات سیاسی زرتشت امکان پذیر نیست. بدین سان ابتدا باید زمینه و سپس پارادایم زبانی مسلط در این دوره تاریخی بررسی شود. هدف این مقاله این است که زرتشت و آیینش را در بطن تحولات تاریخی و سیاسی بررسی نماید. اساس کار این مقاله، ارائه تحلیلی از شرایط تاریخی و سیاسی ایران در عصر ساسانی و بررسی الهیات سیاسی زرتشت به عنوان پارادایم زبانیِ مسلط آن دوره و فهم اندیشه سیاسی زرتشتِ پیامبر از این طریق است. روش مقاله، روش تاریخ نگاری «جان پاکاک» است که در آن تاریخ، جایگاهی محوری دارد و با مطالعه بستر یا زمینۀ تاریخی و سیاسی از یک طرف و پارادایم های زبانی مسلط از طرف دیگر، موطن مشترکی مابین مورخ یا خواننده و نویسنده متن شکل می گیرد که در چارچوب آن میتوان به فهم متن یادشده نائل آمد. البته تلاش خواهد شد تا این عناصر از طریق تحلیل محتوای کتاب مهم زرتشت، اوستا به عمل آید. یافته های این مقاله نشان میدهد که آیین زرتشت، برپاکننده و شکل دهندۀ بستر تمدنی ایران باستان بوده، مؤلفههای پارادایم زبانی اندیشه سیاسی زرتشت، خواستار استقرار شهریاری نیرومند و باشکوه در ایران زمین بوده است. نتیجه نهایی مقاله این است که با عنایت به شرایط تاریخی و سیاسی ایران در بدو تأسیس سلسلۀ ساسانیان و بر اساس پارادایم زبانی اندیشۀ سیاسی زرتشت، اردشیر بابکان از دین زرتشت برای به قدرت رسیدن و متحد ساختن ایرانیان و یکپارچه کردن کشور استفاده کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
259 - مقایسۀ دو مفهوم آیرونی و پارِسیا در اندیشۀ سیاسی «رورتی» و «فوکو»
محمدرضا صدقی رضوانی سید محمد علی تقویشاکله و عصارۀ تفکر پراگمتیستی «ریچارد رورتی» را میتوان در مفهوم آیرونی جست¬وجو کرد. آیرونیست چهرۀ ایدهآل رورتی و شخصیّت منحصر به¬فردی در جامعۀ لیبرال آمریکایی است که همواره در تمایز و تفاوت با جریان اصلی حاکم بر جامعه است. او خویشتن¬آفرین، خودآگاه بر اتفاقی بودن خوی چکیده کاملشاکله و عصارۀ تفکر پراگمتیستی «ریچارد رورتی» را میتوان در مفهوم آیرونی جست¬وجو کرد. آیرونیست چهرۀ ایدهآل رورتی و شخصیّت منحصر به¬فردی در جامعۀ لیبرال آمریکایی است که همواره در تمایز و تفاوت با جریان اصلی حاکم بر جامعه است. او خویشتن¬آفرین، خودآگاه بر اتفاقی بودن خویش، ضدبنیان¬گرا و همواره آمادۀ تغییر بنیانبرافکن در اندیشه و نگاهش به عالم و آدم است. اما از منظری متمایز و در سوی دیگر جهان اندیشه، مفهوم پارِسیا در گفتار و آثار «میشل فوکو»، متفکر شهیر فرانسوی متبلور میشود. پارِسیایِ فوکو و پارِسیاستِس، شخصیّتی در گسترۀ تاریخ اندیشه از آتن کلاسیک تا به امروز است که مفارقتها و مشابهتهایی با مفهوم آیرونی و آیرونیست دارد. اگر آیرونیست رندی را به هدف اجتناب از تحقیر دیگران، عمدتاً به حوزه خصوصی محدود نگه میدارد، درعوض پارِسیاستِس، مرز حوزۀ خصوصی را درمینورد و حلاّجوار، بیباکانه و بدون هراس، سخنش را فاش میگوید و از گفتۀ خود دلشاد است. در این بین سقراط در بستر تاریخ اندیشه سیاسی، مصداق هر دو مفهوم و شخصیّت محسوب شده است؛ به گونهای که برخی او را تبلور مفهوم آیرونی و در قامت یک آیرونیست تصویر کردهاند و کسان دیگر، او را در چارچوبه یک پارِسیاستِس تفسیر میکنند. بر این مبنا، این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسشهای بنیادین است: آیرونی و پارِسیا، چه تمایزی و چه شباهتی با یکدیگر دارند؟ شخصیّت آیرونیست و پارِسیاستِس در اندیشه سیاسی این دو متفکر، چه مشابهتها و چه مفارقتهایی دارد؟ به نظر نحوه مخاطره و خطر کردن در بیان حقیقت، وجه تمایز کانونی و مرکزی دو مفهوم آیرونی و پارِسیاست؛ به نوعی که آیرونیست در بیان حقیقت از فن تجاهل و مطایبه بهره میگیرد و زیرکانه از خطر میگریزد، اما پارِسیاستِس با گفتن مستقیم حقیقت به قدرت، به هسته مرکزی سیاست حملهور میشود و ابایی از پیامدهای آن و مواجهه با مرگ ندارد. در این بین خودآیینی و خویشتنآفرینی را میتوان سویۀ مشترک هر دو شخصیت در نظر گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
260 - تبیین جایگاه رئیسجمهور در قانون اساسی از منظر کارآمدی نهادهای سیاسی در ج. ا. ایران
سید رضا شاكرينهادهای سیاسی در پرتو تحول اندیشه و نظریههای سیاسی میتوانند امکانات و محدودیتهای جدید را نشان دهند. رئیسجمهور در قانون اساسی کشورمان، جایگاه مهم و تعیین کنندهای دارد که برآمده از رأی مستقیم مردم، تنفیذ مقام رهبری، نمایندگی حاکمیت ملی ایران در نسبت با سایر کشورها و چکیده کاملنهادهای سیاسی در پرتو تحول اندیشه و نظریههای سیاسی میتوانند امکانات و محدودیتهای جدید را نشان دهند. رئیسجمهور در قانون اساسی کشورمان، جایگاه مهم و تعیین کنندهای دارد که برآمده از رأی مستقیم مردم، تنفیذ مقام رهبری، نمایندگی حاکمیت ملی ایران در نسبت با سایر کشورها و چهرۀ نمادین ملی است. امروزه که از قدرت دولتها و حکومتها فروکاسته شده و در عوض مسئولیتهای انسانی و فردی در قلمروهای مختلف جامعه، سیاست و اقتصاد و در مسایل مشترک بشری برجسته شده است، جایگاه رئیسجمهور نیز بر اساس خوانشهای تازه، واجد چنین ظرفیتهایی میشود. پرسش این پژوهش این بود که نقش و جایگاه رئیسجمهور در قانون اساسی با توجه به شاخصهای کارآمدی چیست و چگونه میتوان این جایگاه را در عمل ارتقا داد تا کارآمدی نیز درجه بالاتری را تجربه کند. جایگاه رئیسجمهور در این مقاله با هدف شناخت و تبیین امکانات جدید عمل سیاسی مطالعه میشود. این موضوع بر مبنای مؤلفههای کارآمدی و درون نظریۀ نهادگرای هنجاری بررسی می شود. یافتههای این بررسی نشان میدهد که وجه عاملیتی و انسانی رئیسجمهور که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به ویژه در سوگندنامه او و در ارتباطش با مردم و افکار عمومی برجسته میشود، بر جنبه ساختاری و سازمانی آن غلبه دارد و از این منظر میتواند ابعادی از اهمیت جایگاه رئیسجمهور را آشکار نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
261 - تحلیل روانکاوی دوگانۀ اقتدارگریزی- اقتدارپذیریِ سازمان مجاهدین خلق
محمدامین اکبری ایرج رنجبرتبیین دوگانۀ تناقض نمای اقتدارگرایی- اقتدارپذیری در نظر و عملِ سازمان مجاهدین خلق، مسئلۀ اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. بدین معنی، نویسندگان بر این دغدغه ذهنی متمرکز بوده اند که چگونه ممکن است افرادی با دست کشیدن از وابستگی و علقه های دنیایی، اقتدار پدرگونۀ نظم سیاسی چکیده کاملتبیین دوگانۀ تناقض نمای اقتدارگرایی- اقتدارپذیری در نظر و عملِ سازمان مجاهدین خلق، مسئلۀ اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. بدین معنی، نویسندگان بر این دغدغه ذهنی متمرکز بوده اند که چگونه ممکن است افرادی با دست کشیدن از وابستگی و علقه های دنیایی، اقتدار پدرگونۀ نظم سیاسی را با چالش مواجه نمایند و در عین حال برای اثبات اطاعت و تسلیم بی چون و چرا به اقتدار و مرجعیت «سازمان» از «رهایی» خود که در ازای از دست دادن همه چیز بدان رسیده بودند، دست بکشند. در پاسخ، مقاله بر این دعوی استوار است که فرهنگ پاتریمونیالیستی با تدارک شرایط امکان شکلگیری ذهنیت سیاسی و خویروانی اعضا در ایدئولوژی سازمان بازتاب یافته و پراتیکسیاسی آن را شکل داده و در دوگانۀ پارادوکسیکال اقتدارگریزی- اقتدارطلبی گرفتار کرده است. از این رو شیوه و روش انتخابی نویسندگان برای تأمین دلیل و تأیید ادعا، نه برمنطق تک انگارانۀ پوزیتیویستی، بلکه مبتنی بر ضرورت نگاه چندبعدی به پدیدههای سیاسی و اجتماعی استوار گردیده و با تأکید بر اهمیت مطالعات میان رشتهای، تلاش شده است تا از دریچۀ روان کاویسیاسی و با استفاده از آرای اریک فروم و کارل گوستاو یونگ، ابتدا زمینههای تاریخی، سیاسی، فرهنگی، ایدئولوژیکی و اقتصادی که به عنوان رانههایی مؤثر در شکلگیری خویاجتماعی و ساختارروانی سازمان مجاهدین عمل کردهاند، بررسی شود و سپس ریشههای میل پارادوکس ستیزهجو- تسلیمپذیر تحت تأثیر قرنها حاکمیت گفتمان پدرسالارانه بر جامعۀ ایرانی در روان و کنش سازمان مجاهدین نشان داده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
262 - مفهوم کاتهخون و بنیاد اندیشۀ سیاسی مدرن (مباحثهای الهیاتی- سیاسی میان هابز، اشمیت و آگامبن)
مصطفی انصافی شجاع احمدونددر قرن بیستم با انتشار آثار ماکس وبر، اشمیت، لوویت، ووگلین و بلومنبرگ، علاقه وافری برای کاوش در ریشههای الهیاتی مدرنیته و اندیشۀ سیاسی مدرن به وجود آمده بود و در همین راستا بسیاری از متون برجسته دوران اوان مدرنیته، موضوع تفسیر مجدد قرار گرفت. در این مقاله تلاش میشود چکیده کاملدر قرن بیستم با انتشار آثار ماکس وبر، اشمیت، لوویت، ووگلین و بلومنبرگ، علاقه وافری برای کاوش در ریشههای الهیاتی مدرنیته و اندیشۀ سیاسی مدرن به وجود آمده بود و در همین راستا بسیاری از متون برجسته دوران اوان مدرنیته، موضوع تفسیر مجدد قرار گرفت. در این مقاله تلاش میشود تا ذیل پرداختن به بنیانهای الهیاتی فیگور «کاتهخون»، که برای نخستین بار در دومین نامه پولس به مسیحیان تسالونیکی از آن نام برده شده بود، اهمیت این مفهوم در تاریخ اندیشۀ سیاسی آشکار گردد. مفروض اصلی مقاله این است که اندیشۀ سیاسی مدرن همواره ریشه در الهیات مسیحی داشته و با سکولارسازی ایدههای الهیاتی در تلاش برای ایجاد مشروعیت برای خود بوده است. در این میان تحت تأثیر کارل اشمیت و قرائت خاص و اقتدارگرایانه وی از مفهوم کاتهخون، اغلب الهیات سیاسی را به معنای انسداد پروژۀ رهاییبخشی میدانند؛ اما آگامبن با اتکا به قرائت والتر بنیامین از الهیات سیاسی، با تفسیر مفهوم کاتهخون ذیل مفهوم رستگاری، خوانشی رهاییبخش و رادیکال از این مفهوم ارائه میدهد که مسیر را برای صورتبندی دموکراتیک از الهیات سیاسی فراهم میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
263 - طرح آزادی جمهوریخواهانه و نقد آن بر اساس مبانی قرآنی علامه طباطبایی
اسحق سلطانی منصور میراحمدیآزادی جمهوریخواهانه یکی از مفاهیم برجسته حوزه آزادی است که با وجود ریشههای تاریخی دیرپا، در دو دهه گذشته به صورت ویژهای مورد توجه آزادی پژوهان قرار گرفته است. این نوشتار مبتنی بر روش تفسیری متن محور در گام نخست به طرح چیستی مفهوم آزادی جمهوریخواهانه میپردازد. سپس ا چکیده کاملآزادی جمهوریخواهانه یکی از مفاهیم برجسته حوزه آزادی است که با وجود ریشههای تاریخی دیرپا، در دو دهه گذشته به صورت ویژهای مورد توجه آزادی پژوهان قرار گرفته است. این نوشتار مبتنی بر روش تفسیری متن محور در گام نخست به طرح چیستی مفهوم آزادی جمهوریخواهانه میپردازد. سپس از مبانی انسانشناسانه آزادی که علامه طباطبائی در تفسیر المیزان طرح کردهاند بهره برده و با تکیه بر آیات قرآن کریم به ارزیابی انتقادی این مفهوم میپردازد. بر اساس این مفهوم صرف وجود امکان مداخله خودسرانه از سوی عاملی بیرونی، فارغ از آنکه دخالتی در عمل صورت پذیرد یا خیر، به معنای از بین رفتن آزادی اعضای جامعه و به بردگی گماشتن آنها است. مبتنی بر مبانی قرآنی آزادی در دو سطح این مفهوم دارای تناقضاتی اساسی است؛ در سطح مبنایی مبتنی بر درک استقلالی از انسان استوار شده که در تعارض با حقیقت خلافت الهی انسان و لوازم آن قرار دارد. در سطح فرآیندی نیز آزادی جمهوریخواهانه با تکیه بر خواست فردی اعضای جامعه میخواهد ابزارهایی را برای تحقق عینی آزادی و حفاظت از آن طراحی کند. حال آنکه ماهیت تکیه بر خواست فردی انسان در حقیقت تکیه بر فطرت استخدامگر بشر است؛ ویژگیای که خود عامل پیدایش استبداد و اخلال در بهرهمندی اعضای جامعه از آزادیهای خود میباشد. این در صورتی است که تنها با تکیه بر عنصر «حق» است که میتوان جامعه انسانی را از بند استبداد رهانیده و زمینه بهرهمندی انسانها از آزادی را فراهم آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
264 - پاندمی فضای مجازی و ایدۀ مقاومت
سيد محسن علويپورظهور دنیای مجازی در دوران معاصر، تحولی عظیم در گستره زندگی انسانها بهوجود آورد و بهدنبال آن، شکلگیری شبکههای مجازی، نوع نوینی از زندگی را شکل داد که حاصل آن، پدیداری دنیای مجازی بهعنوان ساحت بدیل زندگی در دنیای واقعی بود. این دنیا، متضمن تأسیس اجتماعات جدیدی است ک چکیده کاملظهور دنیای مجازی در دوران معاصر، تحولی عظیم در گستره زندگی انسانها بهوجود آورد و بهدنبال آن، شکلگیری شبکههای مجازی، نوع نوینی از زندگی را شکل داد که حاصل آن، پدیداری دنیای مجازی بهعنوان ساحت بدیل زندگی در دنیای واقعی بود. این دنیا، متضمن تأسیس اجتماعات جدیدی است که اعضای آن، ورای مرزهای مرسوم سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی در کنار یکدیگر قرار میگیرند و بنا به ماهیت شبکهها، همزمان در اجتماعات مختلفی عضویت دارند. نحوۀ سامانیابی این اجتماعات نیز با گونههای کلاسیک تشکیل اجتماعات متفاوت است و مؤسسان هر ساحتی در فضای مجازی میتوانند قواعدی خودبنیاد را برای آن ترسیم نمایند و بهاجبار بر همگان اعمال کنند. در واقع مؤسسان این شبکهها در مقام لویاتانهایی خودمختار عمل میکنند که با توجه به موقعیت مؤسس خود در تشکیل اجتماع، حتی در قراردادی متقابل با اعضا قرار نمیگیرند و قوانین و مقررات تعیینشده از سوی آنها برای هرگونه عضویت و حیاتیابی در آن شبکهها، الزامی و پیشینی است. این امر به شکلگیری وضعیتی استثنایی رهنمون میشود که حاکم را در موضع قادر مطلق قرار میدهد و عضویت در آن، بر پایه میل عمومی افراد (و نه ضرورت عضویت در جامعه) رخ میدهد. پژوهش حاضر با بررسی ابعاد مختلف شکلگیری این اجتماعات، بر آن است که ضمن تبیین فرایند فکری و فلسفی تأسیس این جوامع، راهکارهای تحدید قدرت و اجازۀ مشارکت عمومی در سامانیابی آنها را بررسی نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
265 - «بهرسمیتشناسی» در غیاب «دیگریِ غیرغربی» (مواجهه¬ای نقادانه با تئوری بهرسمیتشناسی «اکسل هونت»)
آزاده شعبانی عباس منوچهری حسین مصباحیان احسان شريعتيهدف این مقاله، یافتن پاسخی برای این پرسش است که جایگاه «دیگری غیرغربی» در تئوری به رسمیت شناسی «اکسل هونت» چیست و عدم شمول و دربرگیرندگی در تئوری به رسمیت شناسی هونت، چه وجوه و مختصاتی دارد. از این رو بخش نخست این مقاله به توضیح مقومات تئوری بهرسمیتشناسی اکسل هونت اخت چکیده کاملهدف این مقاله، یافتن پاسخی برای این پرسش است که جایگاه «دیگری غیرغربی» در تئوری به رسمیت شناسی «اکسل هونت» چیست و عدم شمول و دربرگیرندگی در تئوری به رسمیت شناسی هونت، چه وجوه و مختصاتی دارد. از این رو بخش نخست این مقاله به توضیح مقومات تئوری بهرسمیتشناسی اکسل هونت اختصاص مییابد. قسمت دوم مقاله به طرح نقدهایی اختصاص داده شده که به کلیت نظریۀ هونت وارد آمده است. تمرکز این قسمت بر مواردی همچون طبقۀ استثمارشده و جنسیت تحقیرشده و نیز تردید در توانش رهایی بخش نظریۀارج شناسی و انتزاع آن از ساختارهای سلطه و قدرت است. اما در قسمت سوم که موضوع اصلی مقاله است، به رسمیت شناسی در پیوند با دیگریِ غیرغربی بررسی می شود. در نهایت میکوشیم تا مخمصه دیگریِ غیر غربی را تبیین کنیم که اساساً دیده نمیشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
266 - مناسبات دین و سیاست در فهم هرمنوتیکی نصر حامد ابوزید
علیاکبر اسدی کویجی عباسعلی رهبردکتر «نصر حامد ابوزید» از نواندیشان دینی است که در زمینه مسائل علوم قرآنی و سیاسی، دیدگاه های گاه متفاوت و چالش برانگیزی از آرای پیشینیان عرضه کرده است. این پژوهش در تلاش است تا در قالب تفسیر تاریخی و انتقادی اسکینر با بررسی زمینههای ایدئولوژیکی و عملی و ترفندهای زبانی چکیده کاملدکتر «نصر حامد ابوزید» از نواندیشان دینی است که در زمینه مسائل علوم قرآنی و سیاسی، دیدگاه های گاه متفاوت و چالش برانگیزی از آرای پیشینیان عرضه کرده است. این پژوهش در تلاش است تا در قالب تفسیر تاریخی و انتقادی اسکینر با بررسی زمینههای ایدئولوژیکی و عملی و ترفندهای زبانی مورد استعمال، به فهم اندیشۀ سیاسی و کشف کنش زبانی قصدمند نصر حامد ابوزید در طرح تفکیک نسبت و تعامل دین و سیاست بپردازد. آنچه برای نویسنده به عنوان یافته تحقیق مورد توجه قرار گرفت این بود که ابوزید با نقد اسلام سیاسی و گفتمان دینی سنتی جهت خروج مصر از مشکلات مترتب و نوسازی اجتماعی، تأسیس جامعهای دموکراتیک را مدنظر داشت و آن را مترتب بر نوسازی دینی میدانست. از این رو در راستای مقابله با بنیانهای اندیشهای تأسیس و تقویت حکومت استبدادی (در مصر) به جدایی دین از سیاست رسید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
267 - کاربست تاریخ مفهومی در فهم اندیشه وکنش سیاسی
حسین شریف آرا مرتضي بحراني سید خدایار مرتضویالاصل فرید خاتمیتاریخ مفهومی، رویکردی نظری برای رسیدن به فهمی نوین از اندیشه و کنش سیاسی در گذر زمان و در بستر تحولات سیاسی- اجتماعی است. در این رویکرد، مفاهیم ریشه در تحولات اجتماعی دارند؛ به گونهای که با تغییر و تحول در جامعه و حوزۀ کنش، مفاهیم نیز از نظر معنا و کارکرد دچار تغییر می چکیده کاملتاریخ مفهومی، رویکردی نظری برای رسیدن به فهمی نوین از اندیشه و کنش سیاسی در گذر زمان و در بستر تحولات سیاسی- اجتماعی است. در این رویکرد، مفاهیم ریشه در تحولات اجتماعی دارند؛ به گونهای که با تغییر و تحول در جامعه و حوزۀ کنش، مفاهیم نیز از نظر معنا و کارکرد دچار تغییر میشوند. پرسش این نوشتار، چگونگی فهم و تفسیر نسبت کنش و نظر سیاسی است و اینکه آیا رویکرد تاریخ مفهومی میتواند این نسبت را به نحوی توضیح دهد که پژوهشگر علاوه بر کشف این مهم، به مسئولیت خود برای ساختن جامعه و جهان بهتر نیز بپردازد. فرض ما این است که تاریخ مفهومی میتواند تفسیری مناسب از نحوۀ بودن امور و تجربیات تاریخی را ارائه دهد و افق آینده را برای مداخله در امور اجتماعی بازگذارد، به نحوی که قلمرو کنش پژوهشگر در مقام نظرورز کنشگر نیز مشخص شود. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به معرفی این رویکرد میپردازد. تلاش ما این است که شرایط امکان ارائه درکی مفهومی از پدیدههای سیاسی در بستر فهمی مدرن را شرح دهیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
268 - روانشناسی ناسیونالیسم مصر بر اساس تحلیل گفتمان فیلمهای اتوبیوگرافی «یوسف شاهین»
نعیم شرافت ولی اله برزگر کلیشمی محمدرضا جلالی سید عبدالامیر نبویاین جستار با پذیرش فرضیۀ آشفتگی روح و ذهن عقل عربی در انقلابهای ناسیونالیستی کشورهای عربی، در پی آن است تا رفتارها و کنشهای انسان ملیگرای عربی در مواجهه با دیگریهای گفتمان انقلابی ناسیونالیسم عربی ناصری در فیلمهای چهارگانه اتوبیوگرافی «یوسف شاهین» -کارگردان مصری- م چکیده کاملاین جستار با پذیرش فرضیۀ آشفتگی روح و ذهن عقل عربی در انقلابهای ناسیونالیستی کشورهای عربی، در پی آن است تا رفتارها و کنشهای انسان ملیگرای عربی در مواجهه با دیگریهای گفتمان انقلابی ناسیونالیسم عربی ناصری در فیلمهای چهارگانه اتوبیوگرافی «یوسف شاهین» -کارگردان مصری- مبتنی بر روش تحلیل گفتمان و در چهارچوب نظری روان شناسی سوژۀ «ژاک لکان» مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد. جوان روشن فکر انقلابی دهههای پنجاه و شصت میلادی مصر به دلیل خلأهای ایدئولوژیک و هویتی ناشی از قرنها سلطه نظامهای فراملی و نیابتی، جذب دالهای گفتمان ناسیونالیسم ناصری میشود؛ گفتمانی که در ابتدای امر به عنوان یک امر نامتناهی (امر واقع) و تجلی آرمانشهر و محل تحقق امیال سرکوبشده انسان عربی (سوژه) تصور میشد، اما به مرور، تناقضها و تضادهای شعار و عمل این گفتمان برای همگان شناخته شد و به عنوان یک گفتمان و امر تحمیلی (ساحت نمادین) از سوی دیکتاتوری نوظهور ناسیونالیسم عربی مورد پذیرش اجباری قرار گرفت. جوان روشن فکر انقلابی که زمانی شیفته و فدایی این گفتمان بود، پس از مشاهدۀ شکست و تحقیر ناسیونالیسم عربی در جنگ با اسرائیل و رسوایی مالی و اخلاقی فرماندهان آن، دچار دردها و حسرتهای (ژوئیسانس) زیادی میشود که به دلیل شیفتگی به این گفتمان، آنها را مخفی می کند و پس از مدتی همچون پدر خود (گفتمان ناصری)، دچار استبداد مشابهی میشود. پرسش اساسی این پژوهش، چرایی تغییر رفتار روشن فکران انقلابی مصری از آزادیخواهی به استبداد است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
269 - تبیین روابطِ دولت و جامعه: از چهارچوبهای یکسویه تا پیوندهای متقابل
سارا اکبری وحید سینائی مهدی نجفزاده روحالله اسلامیتبیین ِنسبت میان دولت و جامعه از مهمترین چالشهای نظری در علوم سیاسی است. در یک کشمکشِ نظری و در نتیجۀ انتقادهای فراوان به تبیین های تکبُعدی که به جامعه یا دولت میپردازند، این پرسش کلیدی مطرح شده است که نظریههای تک متغیره و یک سویه تا چه میزان، قدرت تبیین و پاسخگویی چکیده کاملتبیین ِنسبت میان دولت و جامعه از مهمترین چالشهای نظری در علوم سیاسی است. در یک کشمکشِ نظری و در نتیجۀ انتقادهای فراوان به تبیین های تکبُعدی که به جامعه یا دولت میپردازند، این پرسش کلیدی مطرح شده است که نظریههای تک متغیره و یک سویه تا چه میزان، قدرت تبیین و پاسخگویی به چرایی و چگونگی روابط موجود میان دولت و جامعه را دارند و کاستی های آنها چیست؟ این مقاله در وهله نخست درصددِ نقد سنت تحلیلی موجود در ادبیات روابط دولت و جامعه و سپس تبیین مؤلفههای نهادگرایی تاریخی بهعنوان یکی از رویکردهای مطرح در علوم سیاسی است. رویکرد نهادی با روش توصیفی-استقرایی- به دلیل پویایی و تمرکز بر بافتار تاریخی سبب غنای بیشتر تحلیلهای سیاسی درباره روابط دولت و جامعه شده است. مطابق این نگرش، دولت و جامعه در فرایند تاریخی خود، بهگونهای متقابل بر هم اثر گذاشته، از هم اثر میپذیرند. این دیدگاه، قدرت دولت و حتی تجلی و نمود این قدرت را در پیوند با قدرت جامعه و آرایشهای نهادی موجود در یک جامعه و تحول آنها را محصول پیوند ساختارهای قدرت در یک فرآیند تاریخی می داند. مؤلفههای اصلی این نظریه عبارتند از: بزنگاه های مهم، وابستگی به مسیر، زمان بندی و توالی، رخدادها، طراحی و تحول نهادی. همچنین یافته های این مقاله نشان میدهد که شکل گیری یک پیکربندی سیاسی اجتماعی متعادل، مبتنی بر شبکۀ پیچیده ای از روابط متقابل و ترتیبات نهادی پویا بین دو نهاد دولت و جامعه در یک فرایند زمانی گسترده است که حاصل آن نه سلطه دولت بر نهادهای دیگر، بلکه ارتباط نهادی آن با جامعه است؛ زیرا نهادگرایی تاریخی به واسطه نگاه تاریخی خود علاوه بر برداشتی پویا از تکوین و تغییر نهادی، می-تواند زمینه ساز نوعی پیوند میان نظریه های زمینه گرا و نهادگرا تلقی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
270 - سلبریتیزه شدن سیاست: نیروهای شکلدهنده و شاخصها
احمد نقیب زاده محمد تقی شریعتی شیریچند دهه از ورود سلبریتیها به ساحت سیاست میگذرد؛ ورودی که تحولات متعددی را، چه خوب و چه بد، بر این حوزه تحمیل کرده است. فزونی گرفتن شخص گرایی، پوپولیسم و نمایشی شدن سیاست تنها گوشهای از پیامدهای این حضور سلبریتیها در سیاست هستند. باوجود این این پدیده، خواسته یا ناخ چکیده کاملچند دهه از ورود سلبریتیها به ساحت سیاست میگذرد؛ ورودی که تحولات متعددی را، چه خوب و چه بد، بر این حوزه تحمیل کرده است. فزونی گرفتن شخص گرایی، پوپولیسم و نمایشی شدن سیاست تنها گوشهای از پیامدهای این حضور سلبریتیها در سیاست هستند. باوجود این این پدیده، خواسته یا ناخواسته و به هر علّت، از مباحث جدی دانشگاهی کنار گذاشتهشده و یا بهطورکلی نادیده گرفته شده است و ازاینرو خلأ نظری درباره آن به شدّت احساس میشود. هرچند برخی متفکران از مفهوم جدیدی ذیل عنوان سلبریتیزهشدن جامعه صحبت میکنند، این مفهوم بیشتردر سطح جامعهشناسی باقیمانده است و پایش به علم سیاست کشیده نشده است. اینجاست که پژوهش پیش رو برای پر کردن این فقدان نظری در حوزۀ سیاست و هموارسازی راه پژوهشهای بعدی پیرامون چنین پدیدۀ شایعی در سیاست روز، میکوشد تا نیروهای شکلدهنده به سلبریتیزهشدن سیاست را شناسایی کند و شاخصهای آن را نشان دهد. برای نیل به این هدف و با بهرهگیری از نظریه سلبریتیزهشدن جامعه، نویسندگان این فرضیه را مطرح میکنند که نیروهای شکلدهنده به سلبریتیزهشدن مشتمل بر حکمرانی شبکهای، رسانهای شدن و ریاستی شدن سیاستند که به شاخصهای زیر منتهی میشوند: سیاستگرمی، غیررسمی شدن سیاست، زوال احزاب سیاسی و ظهور شهروندان جدید یا روزمره سازان. روش جمعآوری اطلاعات نیزاسنادی و کتابخانهای و روش داوری دادهها مبتنی بر رجوع به منابع دسته اول و تحلیل آنها جهت فراهم آوردنِ مستندهای موردنیاز برای آزمودن فرضیّه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
271 - چرایی عدم سلطۀ فلسفۀ سیاسی ارسطویی بر مدار تفکر در جهان زیست اسلامی، سده میانه
محمد عثمانی روحالله اسلامیتدوین تمدن اسلامی در قرن دوم هجری با انتقال علوم مختلف از یونان به تمدن ایرانی و از آنجا به جهان اسلام همراه بود. این تمدن در فرآیند برسازی ساختارهای عینی، چونان حکومت، پشتوانه¬های ذهنی خود را از یونان و فلسفه افلاطونی و ارسطویی برگرفت. در این مسیر به دلیل ویژگی¬های فره چکیده کاملتدوین تمدن اسلامی در قرن دوم هجری با انتقال علوم مختلف از یونان به تمدن ایرانی و از آنجا به جهان اسلام همراه بود. این تمدن در فرآیند برسازی ساختارهای عینی، چونان حکومت، پشتوانه¬های ذهنی خود را از یونان و فلسفه افلاطونی و ارسطویی برگرفت. در این مسیر به دلیل ویژگی¬های فرهنگ عربی و عناصر دینی آن و نیز تجربه ایران¬شهری که در حال انتقال به جهان زیست اسلامی بود، فلسفه افلاطونی و افلاطون¬گرایی با اتکا به امر متافیزیکی مورد توجه قرار گرفت؛ در حالی که فلسفه ارسطویی که به واقعیت¬گرایی نزدیک است، در عرصه حکومت¬¬اندیشی مورد اغفال قرار گرفت. بدین معنا که دشواره¬های امر سیاسی در برسازی حکومت¬اندیشی جهان زیست اسلامی از مدار فلسفه ارسطویی اندیشیده نشد؛ بلکه از زاویه فلسفه سیاسی افلاطونی مورد تأمل واقع شد. از این چشم¬انداز، سؤال مطرح این است که چرا فلسفه سیاسی ارسطویی در این فرآیند مورد بی¬توجهی قرار گرفت؟ در صورت توجه به فلسفه سیاسی ارسطویی، ساخت¬های عینی برساخته تمدن اسلامی چگونه سازمان¬دهی میشدند؟ فرضیۀ¬ مطرح در این مقاله این است که در تمدن اسلامی، ساخت¬ها و سازههایی ذهنی و عینی وجود داشت که باعث به حاشیه رفتن فلسفه سیاسی ارسطویی شد. سازه¬های فکری چونان دوگانگی ذهنی همراه با سلطه انگاره¬های دینی باعث تجلی ساخت¬هایی متأثر از این تصور در عرصه سیاسی شد. اندیشه دینی و انگاره¬های اسطوره¬ای، عامل بنیادین گرایش به افلاطون¬گرایی برای اندیشیدن امر سیاسی و ساختار حکومتی بود. البته تجربه حکومت¬اندیشی در جهان زیست ایرانی دوره ساسانی که نوافلاطون¬گرایی، پشتوانه فکری حل دشواره¬های سیاسی قرار گرفته بود نیز به¬مثابه یک الگو در اندیشیدن دشوارههای اجتماعی مورد اقبال مسلمانان قرار گرفت. اما در مقابل فلسفه ارسطویی چون مبتنی بر واقعیت¬های اجتماعی و رویکرد عقلانی استوار بود، در این فرآیند به حاشیه رفت. بدین منظور ما با رهیافت روش تفسیری ویتگنشتاین به تحلیل موضوع می¬پردازیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
272 - تحليل گفتمانی: ايدئولوژي يا روش؟ تأملاتی درباره مبانی فلسفی- ایدئولوژیک تحلیل گفتمانی «میشل فوکو»
ماری افتخارزاده فرهاد سلیماننژاددر اين مقاله، استدلال خواهد شد که در ایران از تحليل گفتماني میشل فوکو برخلاف رویه غالب از اواسط دهه 1370 تاکنون، نميتوان بهشكل مجزا و بدون در نظرگرفتن مبانی فلسفی- ایدئولوژیک آن و بهمنزله روشی صرف درحوزههای مختلف علوم انسانی استفاده کرد؛ زیرا تحليل گفتماني فوكو از ن چکیده کاملدر اين مقاله، استدلال خواهد شد که در ایران از تحليل گفتماني میشل فوکو برخلاف رویه غالب از اواسط دهه 1370 تاکنون، نميتوان بهشكل مجزا و بدون در نظرگرفتن مبانی فلسفی- ایدئولوژیک آن و بهمنزله روشی صرف درحوزههای مختلف علوم انسانی استفاده کرد؛ زیرا تحليل گفتماني فوكو از نگاه ايدئولوژيك خاص او به سیر تحولات دوران مدرن از دوران رنسانس تا پایان عصر روشنگری برآمده است و از مبانی فلسفي و آنتولوژيكي ویژهای نشأت ميگيرد كه فوكو عميقاً بدانها باور داشت. بهعبارتي ميان تحليل گفتماني فوكو بهمنزله یک روش و محتواي فلسفی آن، وحدتي انداموار برقرار است و اينكه فوكو به تحليل گفتمانی گرايش یافت و روشي ظاهراً نوين در تحليل تاريخ عصر جدید بهدست داد، نه گزينشی آزادانه و دل بخواهی، بلکه برآمده از منطق فلسفي خاص اودر نگاه به تاریخ عصر مدرن بود؛ منطقی كه منطبق با تاريخگرايي هگلي است که فوکو ظاهراً با آن مخالف بود. هگليانيسم با منطق جبرگرايانۀ خود، بينشي اندموار به تاريخ را بسط ميدهدكه اين بينش جبرگرايانه به تاريخ، با نگرش ساختاري و نهادي فوكو به قدرت منطبق است. از سوي ديگر، تاريخگرايي هگلي، وقعي به نقش انسان در تكوين وقايع تاريخ قائل نيست و اين ويژگي نيز با نظريۀمرگ سوژۀ فوكو انطباق تام دارد. بنابراین تنها در صورتی میتوان تحلیل گفتمانی فوکو را بهمنزله یک روش در تحلیل موضوعات مختلف بهکار برد که به مبانی ایدئولوژیک آن مانند مرگ انسان، باور راسخ داشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
273 - راست افراطی و آفرینش جغرافیای تخیلی اسطورهای اروپا؛ رویکرد چرخش تصاویر میچل
فریده محمدعلی پور محمد نصیرزادهراست افراطی در کشورهای اروپایی با اتکا به یک جغرافیای تخیلی، به تعریف خود اسطورهای دست یازیده و در این فرایند از کسانی که برحسب آرمانهای ایشان فداکاری کردهاند، بهره برده است. پژوهش حاضر در راستای پاسخ به این پرسش که چگونه راست افراطی بر آفرینش جغرافیای تخیلی اسطوره چکیده کاملراست افراطی در کشورهای اروپایی با اتکا به یک جغرافیای تخیلی، به تعریف خود اسطورهای دست یازیده و در این فرایند از کسانی که برحسب آرمانهای ایشان فداکاری کردهاند، بهره برده است. پژوهش حاضر در راستای پاسخ به این پرسش که چگونه راست افراطی بر آفرینش جغرافیای تخیلی اسطورهای در اروپا تأثیر گذاشتهاند، این فرضیه را با استفاده از نظریۀ چرخش تصویر میچل بررسی کرده است که راست افراطی از طریق بازشناسی انگاره و تصویر بر آفرینش جغرافیای تخیلی اسطورهای در اروپا تأثیر گذاشته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که گروههای راست افراطی همانند سربازان او دین و نئونازیها با بازشناسی تصاویر فداکاری در فرهنگ وایکینگها، گفتمان نازیسم و تصاویر برخی از معاصران، به این تصاویر جایگاه آیینی بخشیده و از تصور آنها بهعنوان عامل هویت هویتبخش و اعتباربخش استفاده کرده است. راست افراطی با اتکا به مسابقه ورزشی، لباس و موسیقی به بازشناسی تصور این تصاویر پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
274 - نظریۀ انقلاب در منشور جامعهشناسی تاریخی روابط بینالملل
مهدی زیبائی شهلا نجفیادبیات مرتبط با انقلاب تاکنون شاهد چهار موج نظری در تبیین انقلاب¬های گوناگون بوده است. هرچند امواج یادشده متعلق به دوره¬های زمانی متفاوت هستند، تمامی آنها دارای هستی¬شناسی ذات¬گرا و به دنبال شناخت مؤلفه¬های تأثیرگذار در بروز و موفقیت تحولات هستند. پیشینه جامعه¬شناسی تار چکیده کاملادبیات مرتبط با انقلاب تاکنون شاهد چهار موج نظری در تبیین انقلاب¬های گوناگون بوده است. هرچند امواج یادشده متعلق به دوره¬های زمانی متفاوت هستند، تمامی آنها دارای هستی¬شناسی ذات¬گرا و به دنبال شناخت مؤلفه¬های تأثیرگذار در بروز و موفقیت تحولات هستند. پیشینه جامعه¬شناسی تاریخی در تبیین انقلاب¬ها به تلاش¬های برینگتون مور، چارلز تیلی و تدا اسکاچپول در نسل سوم نظریه¬ها بازمی¬گردد که با تمرکز بر ساختار و تحلیل شرایط درونی و توجه اندک به تأثیرات بیرونی، انقلاب¬ها را از دایره بسته و درون¬زاد خارج کرد و به بستر بین¬الملل متصل نمود. با این حال از منظر روش¬شناختی، شیوۀ آنها در امتداد نسل¬های نظری پیشین قرار داشت؛ زیرا از دیدگاه جامعه¬شناسی تاریخی، انقلاب¬¬ها انباشت حوادث برآمده از ارتباط پدیده¬های اجتماعی در یک بستر فراملی هستند. در همین راستا هدف نوشتار حاضر، بررسی سیر تحول عامل فراملی/ بین¬الملل در نظریه¬های انقلاب¬ از منظر نظریه¬پردازان جامعه¬شناسی تاریخی است. بر اساس یافته¬های پژوهش، عامل بین¬الملل در ادبیات نظریهپردازان جامعه¬شناسی تاریخی، سه تحول عمده را پشت سرگذاشته است. نخست در دهه 70 میلادی از منظر ساختاری به تأثیر نظم حاکم بر نظام بینالملل بر انقلاب¬ها اشاره دارد. در مرحله دوم، عامل بین¬الملل از حاشیه ادبیات مربوطه به متن وارد می¬شود و دیدگاه بین¬دولتی برجسته می¬شود و در گذار به مرحله سوم، صرفاً ارتباطات بین دولتی مدنظر نیست، بلکه نگرش بین-اجتماعی و رویکرد بین¬مردمی و شبکه¬ای مورد نظر قرار می¬گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
275 - نامهاي براي ايران؛ بررسي نسبت دين، سياست و ايرانگرائي در نامه تنسر به گشنسپ در چارچوب آراي ماكياولي
علي تدينراد سارا نجف پوردر حالي كه نسبت دين و سياست از مسائل اساسي در بررسي سامان فكر و كنش سياسي عصر ساساني بهشمار ميرود؛ انگارة غالب آن است كه سياست و فرمانفرمائي اين دوران بيشتر بدست موبدان، بر مدار آيين زرتشتي و براي تقويت و تحكيم آن بوده و بدينسان سياستِ ساسانيان دينمحور تلقي ميگردد. چکیده کاملدر حالي كه نسبت دين و سياست از مسائل اساسي در بررسي سامان فكر و كنش سياسي عصر ساساني بهشمار ميرود؛ انگارة غالب آن است كه سياست و فرمانفرمائي اين دوران بيشتر بدست موبدان، بر مدار آيين زرتشتي و براي تقويت و تحكيم آن بوده و بدينسان سياستِ ساسانيان دينمحور تلقي ميگردد. اين پژوهش كوششي است در جهت بازانديشي در اين انگارة مألوف با بازخواني رابطة دين و سياست در پرتو بررسي تطبيقي متن نامة تنسر به گشنسپ با انگارههاي ماكياولي در اين حوزه. از اين بازخوانيِ چنين به نظر ميرسد كه راهبرد و رويكرد بنيادگذاران ساساني به نسبتِ مقولات دين و سياست را بايد نه دينمحور، بلكه ايرانمحور و ايرانگرايانه دانست. محور كنش و انديشة سياسي آنان امر سياسي و ايراني است با كاربست ابزارِ دين. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
276 - دوگانۀ حق و خیر: از تقابل کهن تا ترکیب نو در نظریة عدالت رالز
افشین حبیب زاده رضا اکبری نوری سیدخدایار مرتضوی اصلتأسیس مفهوم و نظام عدالت از موضوعات مهم اندیشه و فلسفۀ سیاسی و اخلاقیات از عهد باستان تاکنون بوده است. در تاریخ اندیشه، اغلب باورها دربارة عدالت، بنیان خود را بر ایدهای عالی از خیر نهادهاند و گاه مقدماتی در باب خیر فراهم کردهاند که از آن میتوان نظامی از حق و عدالت ر چکیده کاملتأسیس مفهوم و نظام عدالت از موضوعات مهم اندیشه و فلسفۀ سیاسی و اخلاقیات از عهد باستان تاکنون بوده است. در تاریخ اندیشه، اغلب باورها دربارة عدالت، بنیان خود را بر ایدهای عالی از خیر نهادهاند و گاه مقدماتی در باب خیر فراهم کردهاند که از آن میتوان نظامی از حق و عدالت را استنباط کرد. با این حال تقابل میان حق و خیر به عنوان مفاهیمی که به دو نظام متفاوت از عدالت میانجامند، از مباحث مهم و طولانی اندیشه سیاسی بوده است. اهمیت بحث در آن است که تقدم مفهومی یکی بر دیگری میتواند تبعات گستردهای در زندگی اجتماعی- سیاسی یک جامعه داشته باشد. «جان رالز»، فیلسوف سیاسی پرنفوذ سدة بیستم، کوشیده تا ترکیبی از مفاهیم حق و خیر را در نظریة عدالت خود مطرح کند، به نحوی که حق از ایدههای خیر قابل استنباط شود و خیر تابع نظام عدالت به عنوان شعبهای از مفهوم حق باشد. در این مقاله، تبیین و تفسیری از تلاش پیچیدۀ رالز برای ترکیب دو مفهوم متقابل حق و خیر و نیز چگونگی تقدم منطقی حق بر خیر در نظریة عدالت ارائه میدهیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
277 - سیر مفهومی تحدید قدرت در اندیشۀ سیاسی عصر قاجار (فرایند گذار از سلطنت استبدادی به سلطنت مشروطه)
ابوالقاسم شهریاری سید حسین اطهری محسن خلیلی مهدی نجفزادهبررسی تاریخ اندیشۀ سیاسی تحدید قدرت در عصر قاجار که به سلطنت مشروطه منتهی گردید، هدف پژوهش حاضر بوده و این سؤال مطرح شده که مفهوم سلطنت مشروطه به عنوان جلوه نهایی تحدید قدرت در عصر قاجار، چه فرایندی را طی نموده است. برنامه پژوهشی اسکینر به عنوان مبانی پژوهش انتخاب چکیده کاملبررسی تاریخ اندیشۀ سیاسی تحدید قدرت در عصر قاجار که به سلطنت مشروطه منتهی گردید، هدف پژوهش حاضر بوده و این سؤال مطرح شده که مفهوم سلطنت مشروطه به عنوان جلوه نهایی تحدید قدرت در عصر قاجار، چه فرایندی را طی نموده است. برنامه پژوهشی اسکینر به عنوان مبانی پژوهش انتخاب شده که معتقد به سیر تاریخی اندیشه بوده، آن را از طریق میثاقهای زبانی قابل شناسایی میداند. نتیجه بررسی نشان می¬دهد که سلطنت مشروطه، نتیجۀ توسعۀ سه میثاق زبانی در تحدید قدرت است: تحدید قدرت ابتدا در سلطنت فتحعلیشاه با عنوان پادشاه مسلوبالاختیار به ساحت اندیشۀ سیاسی ایران وارد شده و پس از آن در عصر ناصری با دو میثاق سلطنت مطلقه منظمه و سلطنت معتدله توسعه یافته است. سیر نهایی اندیشه تحدید قدرت در عصر مظفری بوده که استمرار سلطنت استبدادی به شرایط بسیار نامساعد ایران منجر گردیده و راه گذار از آن با عنوان سلطنت مشروطه مورد توجه قرار گرفته است. در نظر اسکینر، تمامی فرایندهای طی¬شده برای تحدید قدرت در عصر قاجار، اقدامات اصلاحی به منظور مشروعیتزایی برای نظام سیاسی محسوب میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
278 - مؤلفههای اندیشه سیاسی مکتب هرات در منظومه فکری مولانا عبدالرحمان جامی
محمد داود عرفان سید حسین اطهری روحالله اسلامی مهدی نجفزادههرات یکی از کانون های مهم اندیشه مکتب خراسان است. این اندیشه در قرنِ دوم با طاهریان آغاز شد و در دوره تیموریان در قرنِ نهم به اوج رسید. در هفتقرنیکه اندیشه هرات تکامل یافته است؛ اندیشمندان، شاعران و هنرمندانبزرگی در اینخطه ظهور کردند و دو مکتب مشهور هنری و ادبی چکیده کاملهرات یکی از کانون های مهم اندیشه مکتب خراسان است. این اندیشه در قرنِ دوم با طاهریان آغاز شد و در دوره تیموریان در قرنِ نهم به اوج رسید. در هفتقرنیکه اندیشه هرات تکامل یافته است؛ اندیشمندان، شاعران و هنرمندانبزرگی در اینخطه ظهور کردند و دو مکتب مشهور هنری و ادبی هرات را شکل دادند. در دوره تیموریان تعامل فقه، کلام، هنر، عرفان و شعر هرات تنها در حوزه اجتماعی محدود نماند و با عرفان ِسیاسی نقشبندیه ، وارد سامان سیاسی آن دوره شد؛ طوری که بده بستان اندیشه و قدرت، منجر به ظهور مکتب سیاسی هرات گردید. نورالدین عبدالرحمن جامی، به عنوان پیشوای این مکتب، نقش انکارناپذیری در رشد و تعالی مکتب سیاسی هرات داشت. جامی در هرات مرشد اندیشه ای بود که تعامل عرفان و سیاست را برای نخستین بار در تاریخ اسلام ممکن ساخت. دستگاه و دیوان قدرت تیموریان، متأثر از اندیشه جامی بود که در رفتار و کردار کارگزارانِ سیاسی در متنجامعه تبلور یافت. با وصف چنین اوضاع و احوالی، این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال بنیادین است که چه مؤلفههایی در اندیشه سیاسی جامی وجود داشته که به شکلدهی مکتب سیاسی هرات کمک کرده است؟ به نظر می رسد که جامی متأثر از آموزه های اسلامی، عرفان نقشبندی و اندیشه سیاسی ایران باستان بوده است که این اندیشه ها در مفاهیمیچون عدل، شرع، عقل و اخلاق تبلور یافته است. این مقاله با چارچوب غایت- مشروعیت «جانمارو» و با روش هرمنوتیک تفسیری «کوئنتین اسکینر» درصدد دریافت مهم ترین مفاهیمی است که اندیشه جامی تولید کرده و توسط او و شاگردان اش وارد سامانه سیاسی عصر او شده و رفتار سیاسی زمان وی را شکل داده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
279 - نسبت فناوریهای قدرت و حکومتمندی در اندیشۀ «میشل فوکو» و «ژیل دلوز»
محمد ملکی فر علی مختاری حمداله اکوانی ابوذر فتاحیزادهدیدگاه مسلط نزد متفکران لیبرال و مارکسیست بیانگر آن است که قدرت حاکم در پی اتخاذ نظم حقوقی درون یک قلمروی مشخص است. از این رو قدرت حاکم به عنوان نظامی از تعهدها و ممنوعیت های حقوقی در نظر گرفته شده که به واسطه قانون اعمال می شود. اما متفکرانی همچون «میشل فوکو» و «ژیل د چکیده کاملدیدگاه مسلط نزد متفکران لیبرال و مارکسیست بیانگر آن است که قدرت حاکم در پی اتخاذ نظم حقوقی درون یک قلمروی مشخص است. از این رو قدرت حاکم به عنوان نظامی از تعهدها و ممنوعیت های حقوقی در نظر گرفته شده که به واسطه قانون اعمال می شود. اما متفکرانی همچون «میشل فوکو» و «ژیل دلوز»، گسستی را در سازوکارهای حکمرانی تشخیص می دهند. فوکو معتقد است که از قرن هفدهم و هجدهم، حکومت به جای ممنوعیت های حقوقی، بیشتر به شکلی مثبت در پی شکل دادن به تابعان خود بوده و سعی در پرورش سوژه هایی بهنجار و مطیع داشته است. در ادامه مطالعات فوکو، ژیل دلوز گسست دیگری را تشخیص می دهد و معتقد است که حکومت در قرن بیستم، نه از طریق انضباط بلکه به شیوه ای کنترلی، سعی در ساختن سوژه ها و سوق دادن آنان به سوی اهداف خود داشته است. از این رو مقاله حاضر سعی دارد به این پرسش بپردازد که در اندیشه فوکو و دلوز، چه عاملی سبب دگرگونی در شیوه حکومت مندی می شود؟ بررسی پدیدارشناختی آرای این دو متفکر نشان می دهد که ریشۀ دگرگونی حکومت مندی در فناوری های قدرت قرار دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
280 - مناسبت فرهنگ سیاسی حوزۀ نخبگی و حکمرانی خوب: دلالتهایی برای ایران
هانیه گرائیلی کرپی مسعود مطلبی حسین ابوالفضلی علی صالحی فارسانیحکمرانی خوب، فرآیندی است در جهت حاکمیت قانون، شفافیت، مسئولیتپذیري، مشارکت، برابري، کارایی، اثربخشی، پاسخگویی، آزادي فردي، آزادي مطبوعات و همچنین وجود یک جامعه مدنی فعال. ادبیات حکمرانی خوب تاحدودی با حکمرانی دموکراتیک و شاخصهای آن هم¬پوشانی دارد. هرچند این شاخصها در چکیده کاملحکمرانی خوب، فرآیندی است در جهت حاکمیت قانون، شفافیت، مسئولیتپذیري، مشارکت، برابري، کارایی، اثربخشی، پاسخگویی، آزادي فردي، آزادي مطبوعات و همچنین وجود یک جامعه مدنی فعال. ادبیات حکمرانی خوب تاحدودی با حکمرانی دموکراتیک و شاخصهای آن هم¬پوشانی دارد. هرچند این شاخصها در هر یک از جوامع به تناسب پیشینۀ تمدنی، تاریخی، فرهنگی و ساختار اجتماعی، جنبهای بومی به خود میگیرد و گاه در نهادینه شدن، تمایزاتی با جوامع دیگر دارند، یافتهها نشان میدهد که فرهنگ سیاسی نخبگان در صورت دموکراتیک بودن یا پذیرش حداقل ارزشهاي دموکراتیک، میتواند زمینه¬ساز پیشبرد دموکراسی یا توسعۀ سیاسی به مفهوم گسترش مشارکت و رقابت سیاسی باشد. اما در جوامعی که به دلایل مختلف و پیچیده، فرهنگ سیاسی نخبگان ضد مشارکتی به مفهوم غیر دموکراتیک است، در صورت وجود ساختارهاي سیاسی اقتدارگرا و یک ایدئولوژي همخوان با آن، میتواند مانعی جدي براي پیشرفت شاخصهاي دموکراتیک باشد. آنچنان که نظریه¬های گذار به دموکراسی نیز میگویند، هرچه ارزشها و ایستارهاي مشارکتی و دموکراتیک در فرهنگ سیاسی یک کشور بیشتر باشد، میتواند بر توسعۀ سیاسی آن اثرگذار باشد و بالعکس. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
281 - روایتهای تروماتیک، احساسات و سیاست خارجی: فرضیههایی نظری با توجه به تجربه تاریخی ایران
حميرا مشیرزادهمتعاقب چرخش احساسی در روابط بین الملل، از دهه2000 به بعد احساسات به شکلی فزاینده بعد مهمی از حیات بین المللی تلقی می شود. به این ترتیب، توجه به خاطرات به طور کلی و تروما به طور خاص در روابط بین الملل در پیوند با بحث احساسات و همچنین حافظه و روایات سازنده خاطرات یا حافظه چکیده کاملمتعاقب چرخش احساسی در روابط بین الملل، از دهه2000 به بعد احساسات به شکلی فزاینده بعد مهمی از حیات بین المللی تلقی می شود. به این ترتیب، توجه به خاطرات به طور کلی و تروما به طور خاص در روابط بین الملل در پیوند با بحث احساسات و همچنین حافظه و روایات سازنده خاطرات یا حافظه جمعی جایگاهی ویژه در مطالعات سیاست خارجی و روابط بین الملل یافته است. تجربه تاریخی تروما یا اشکال خفیف تر تجربه های تلخ تاریخی می تواند با شکل دادن به روایات و برانگیزش احساسات خاص، هویت و کارگزاری را تحت تأثیر قرار دهد و به تبع آن، در سیاست خارجی و مشروعیت بخشی و مشروعیت زدایی از کنشهای سیاست خارجی اثر بگذارد. چگونگی و میزان این تأثیر مسئله ای است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مقاله ارائه چهارچوبی برای مطالعه روایات مهم تروماتیک و چگونگی تأثیر آنها بر احساسات و از این طریق بر هویت، کارگزاری و کنش های سیاست خارجی است. در این مقاله بر اساس شواهدی محدود از روایات تروماتیک در تاریخ ایران و با این مشاهده اولیه که همه روایات به یک اندازه و به یک شکل بر سیاست خارجی اثر نگذاشته اند، فرضیههایی درباره تأثیر روایات تروماتیک ارائه می شود که می توانند بنیانی برای مطالعات تجربی و پژوهش در این حوزه باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
282 - از ذاتگرایی تا پیوندگرایی تاریخی: سهم شرق در سامان نظری تحلیل تمدنی از منظر جامعهشناسی تطبیقی
ابراهیم عباسی عادل نعمتیدر این نوشتار سعی میکنیم تا نشان دهیم که چارچوب روشی «ذاتگرایی تاریخی» (نفی غربی و مفصلبندی خود به عنوان دیگریِ غربی) که مبنای مفهومپردازی برخی محققان ایرانی از جغرافیای شرق در برابر جغرافیای غرب است، نتیجهای جز بازتولید چرخۀ شوم چارچوبهای نظری دوگانه «شرقشناسی چکیده کاملدر این نوشتار سعی میکنیم تا نشان دهیم که چارچوب روشی «ذاتگرایی تاریخی» (نفی غربی و مفصلبندی خود به عنوان دیگریِ غربی) که مبنای مفهومپردازی برخی محققان ایرانی از جغرافیای شرق در برابر جغرافیای غرب است، نتیجهای جز بازتولید چرخۀ شوم چارچوبهای نظری دوگانه «شرقشناسی» و «اروپامحوری» در تحلیل تمدنی ندارد. پرسش اساسی آن است که چطور در زمانه تسلط نظم تمدنیِ مدرنیته غربی، ما غیر غربیان میتوانیم بر مبنای ویژگیهای تاریخی و جغرافیایی خود سخن گفته، نظم تمدنی خود را مفصلبندی نماییم؟ فرضیه این پژوهش در پاسخ به این پرسش بنیادین، آن است که یک سوژۀ غیر غربی نمیتواند راهحل «دیگریِ» بودن نظم تمدنیِ مدرنیته غربی را در قالب «ذاتگرایی تاریخی» پیش گیرد. استراتژی ذاتگرایانه، فرجامی غیر از بازتولید همان مفردات شرقشناسی دانشگاهی غربی به عنوان ماهیت تاریخی شرقی ندارد. برعکس، یک سوژه غیر غربی، زمانی میتواند بر مبنای مفردات تاریخی و جغرافیایی جوامع خود، نظم تمدنیاش را شکل دهد که از یک میراث مشترک جهانی که پیونددهندۀ او با سوژۀ غربی است، در قالب یک «پیوندگرایی تاریخی» برای سخن گفتن استفاده کند. یافتههای این مقاله نشان میدهد که «جامعهشناسی تطبیقی مبتنی بر تحلیل تمدنی» ساموئل آیزنشتاد متاخر، کاربستپذیرترین نظریه برای بررسی این ادعاست. این نظریه، در عین حالی که از میراثی مشترک به عنوان «شرایط امکانی نظم تمدنی» در تاریخ جهانی سخن میگوید، بر کثرتگرایی «صورتبندیهای متمایز نظمِ تمدنی» و فقدان یک نظم تمدنی هژمونیک در تاریخ جهانی که مدعی «مشروعیت» باشد، تأکید دارد. این نوشتار، چارچوب مفهومی «پیوندگرایی تاریخی» را جایگزین «ذاتگرایی تاریخی» در کتاب «آسیا در برابر غرب» شایگان ارائه میدهد. منظور از «پیوندگرایی تاریخی»، بیان یک رابطۀ «تکاملیِ تک¬خطی» بین جوامع غربی با غیر غربی نیست که جوامع غیر غربی باید و لاجرم همان مسیر جوامع غربی را در مفصل¬بندی صورت¬بندی اجتماعی خود طی کنند؛ بلکه برعکس، «پیوندگرایی تاریخی» به دنبال یک «تاریخ جهانی بدون مرکز» است که غربی و غیر غربی بر مبنای یک میراث مشترک و پیوندگرایانه، هر یک بر مبنای مفردات تاریخی و جغرافیایی جوامع خود، به صورت مستقل سخن بگویند و صورتبندیهای متمایز و متفاوتی از نظم تمدنی را در سطح تاریخ جوامع خود تولید کنند. به بیانی «پیوندگرایی تاریخی»، یک «وحدت در عین کثرت» است. روش این مقاله، تاریخ ایدهها یا تاریخ تفکر مبتنی بر رویکرد جامعهشناسی تطبیقی و روش گردآوری دادهها، رجوع به منابع اصیل نظریهپردازان نظم تمدنی است. پرونده مقاله