• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات عباس  منوچهری

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - دوستي در فلسفه سياسي
        عباس  منوچهری
        يكي از مفاهيم محوري در فلسفه اخلاق ارسطو، دوستي است. اين مفهوم پس از وي در سير تاريخ انديشه به حاشيه رفت، اما در عصر حاضر مجدداً مورد توجه جدي قرار گرفته است. در اين نوشتار ضمن بررسي مفهوم دوستي در سير انديشه، نسبت آن با فلسفه سياسي معاصر مورد بررسي قرار گرفته است.
        يكي از مفاهيم محوري در فلسفه اخلاق ارسطو، دوستي است. اين مفهوم پس از وي در سير تاريخ انديشه به حاشيه رفت، اما در عصر حاضر مجدداً مورد توجه جدي قرار گرفته است. در اين نوشتار ضمن بررسي مفهوم دوستي در سير انديشه، نسبت آن با فلسفه سياسي معاصر مورد بررسي قرار گرفته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - عقل سرخ و حق سبز انسان‌شناسی اشراقی و حق انسانی
        عباس  منوچهری
        مقوله «حقوق بشر» در بر دارنده دو مفهوم محوری «انسان» و «حق» و رابطه بین آنها است. منتهی، این رابطه، متضمن تأملات فلسفی و تئوریک بسیار است. با نگاهی انتقادی به فهم غالب از این رابطه، و مشخصاً به «فردگرائی تملیکی»، این مقاله به فهم متفاوتی از این رابطه می‌پردازد، و با است چکیده کامل
        مقوله «حقوق بشر» در بر دارنده دو مفهوم محوری «انسان» و «حق» و رابطه بین آنها است. منتهی، این رابطه، متضمن تأملات فلسفی و تئوریک بسیار است. با نگاهی انتقادی به فهم غالب از این رابطه، و مشخصاً به «فردگرائی تملیکی»، این مقاله به فهم متفاوتی از این رابطه می‌پردازد، و با استفاده از دو استعاره «عقل سرخ» و «حق سبز»، مبانی یک نظریه «حداکثری» از حقوق بشر را مطرح می‌کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - نظریه سیاسی پارادایمی
        عباس  منوچهری
        میراث اندیشه سیاسی در دو حوزه تمدنی ایرانی- اسلامی و غرب منبعي غنی از اندیشه هنجاری است که ظرفیت قابل توجهی برای مواجه شدن با معضلات و مسائل پسا استعماری معاصر را دارد. آنچه در این میان اهمیت اساسی دارد، بهره‌گیری درخور از این منابع است. انديشه سياسي قلمرو معرفتي پویایی چکیده کامل
        میراث اندیشه سیاسی در دو حوزه تمدنی ایرانی- اسلامی و غرب منبعي غنی از اندیشه هنجاری است که ظرفیت قابل توجهی برای مواجه شدن با معضلات و مسائل پسا استعماری معاصر را دارد. آنچه در این میان اهمیت اساسی دارد، بهره‌گیری درخور از این منابع است. انديشه سياسي قلمرو معرفتي پویایی است كه در بهبود زندگی در جامعه امتداد مي‌یابد. در این مقاله، نظریه پارادایمی به‌عنوان یک نظریه سیاسی برای تبیین اندیشه سیاسی مطرح شده است که مي‌تواند تضمنات عملی اندیشه سیاسی را تسهیل کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - نسبت مبادی سمبولیستی و تفکر آرمان‌شهری در شعر نیما یوشیج
        عباس  منوچهری
        درک خاص نیما از شعر و جایگاه شاعر، متضمن نوعی دلالت هنجاری است که به ترسیم نوعی وضعیت آرمان‌شهری در شعر او منجر می شود. بر مبنای دیدگاه این مقاله، نیما نیز همانند سمبولیست های اروپایی با تأکید بر مرجعیت «تخیل» در شعر، میان شعر و حقیقت و به دنبال آن جایگاه شاعری و مقام ر چکیده کامل
        درک خاص نیما از شعر و جایگاه شاعر، متضمن نوعی دلالت هنجاری است که به ترسیم نوعی وضعیت آرمان‌شهری در شعر او منجر می شود. بر مبنای دیدگاه این مقاله، نیما نیز همانند سمبولیست های اروپایی با تأکید بر مرجعیت «تخیل» در شعر، میان شعر و حقیقت و به دنبال آن جایگاه شاعری و مقام رازبینی و رازگویی قرابت و یکسانی ایجاد می کند. چنین قرابتی که با خود نفی وضعیت نابسامان موجود و ترسیم و القاي جهان آرمانی را به دنبال دارد، همسویی فراوانی با مفهوم ایدئولوژی در اندیشه سیاسی پیدا می‌کند. بدین‌گونه، درک خاص نیما از شاعری به آن نوع از تفکر آرمان‌شهری در شعر او منجر می شود که می‌تواند به عنوان بارزترین جلوه تفکر اجتماعی در اشعار او شناخته شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - گذار از فرد کنشگر به شهروندی عاملیتی تمهیدی برای نارسایی مبانی انسانی¬شناسی رهیافت قابلیت «آمارتیا سن »
        عباس  منوچهری سعید نریمان
        رهیافت قابلیت هر چند در نقد مبانی هنجاری و اخلاقی اقتصاد، به ویژه اقتصاد رفاه و توسعه از دهه 80 میلادی توسط «آمارتیا سن» به حوزه های دانشگاهی راه یافت، با سرعت زیادی توانست در بیشتر حوزه های علوم انسانی بسط قابل توجهی بیابد. یکی از مهم‌ترین دغدغه ‌های این رهیافت، به حاش چکیده کامل
        رهیافت قابلیت هر چند در نقد مبانی هنجاری و اخلاقی اقتصاد، به ویژه اقتصاد رفاه و توسعه از دهه 80 میلادی توسط «آمارتیا سن» به حوزه های دانشگاهی راه یافت، با سرعت زیادی توانست در بیشتر حوزه های علوم انسانی بسط قابل توجهی بیابد. یکی از مهم‌ترین دغدغه ‌های این رهیافت، به حاشیه رفتن انسان از محور توسعه و رفاه بوده است و نقد عمده ای که این رهیافت بر دیگر رویکردها وارد می کرد، در نظر گرفتن انسان به مثابه موجودی منفعل در آنها بوده است. به عقیده برخی از منتقدان، این رهیافت هر چند تلاش کرد مفهوم جدیدی از انسان در حوزه اقتصاد ارائه دهد، نتوانست از انسان اقتصادی جریان رایج علم اقتصاد پا فراتر نهد و تنها توانسته است مفهومی انسانی‌تر از توسعه ارائه دهد، نه توسعه برای انسان‌ها. عمده نقدهایی که بر مبانی انسان‌شناسی این رهیافت وارد شده است، شامل سه نقد نارسایی مفهوم انسان، پیشاسیاسی - اجتماعی بودن و در نهایت فردگرایی روش‌شناختی است. در این مقاله سعی می شود ضمن پاسخ به این سه نقد مبتنی بر تعریف عاملیت که آمارتیا سن در رهیافت خود آن را بسط داده است، با گذار از عاملیت کنشگر به شهروندی عاملیتی، تمهیدی نظری- فلسفی برای نارسایی مبانی انسان‌شناسی رهیافت قابلیت تدوین گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - رابطه مدنی و توانمندی: مطالعه تطبیقی «هانا آرنت» و «آمارتیا سن»
        عطاءاله کریم زاده عباس  منوچهری
        «هانا آرنت»، اندیشمند سیاسی، با طرح مقوله «فضیلت مدنی» و نقد دموکراسیِ لیبرال، سعی در ارائه راه حلی برای استقرار زندگی نیک در زمانه خود دارد. در «فضیلت مدنی» آرنت، انسان ها باید بتوانند آزادی و برابری خود را به عنوان شهروند و در فضای گفت وگو و تعامل به دست آورند. از سو چکیده کامل
        «هانا آرنت»، اندیشمند سیاسی، با طرح مقوله «فضیلت مدنی» و نقد دموکراسیِ لیبرال، سعی در ارائه راه حلی برای استقرار زندگی نیک در زمانه خود دارد. در «فضیلت مدنی» آرنت، انسان ها باید بتوانند آزادی و برابری خود را به عنوان شهروند و در فضای گفت وگو و تعامل به دست آورند. از سوی دیگر، «آمارتیا سن» در رهیافتِ توسعه انسانی، با نقد نظریه مدرنیزاسیون و اقتصاد رشد، درصدد اخلاقی کردن اقتصاد در حیطۀ اندیشۀ سیاسی است. سن با مقولۀ «توانمندی» خود، توسعه را «به مثابه آزادی» ترسیم کرده است و توانمندی را راه-کاری به سوی آزادی انسان می داند که در فضایی برابر و اخلاقی، هر فرد انسانی ضمن کارگزاری و توانایی لازم در برابر دیگران، امکان گفت وگو و مباحثه در موقعیت و فضایی دموکراتیک داشته باشد. پرسشی که در این مقاله مطرح می-شود این است که نسبتِ «فضیلت مدنی» در اندیشه سیاسی آرنت و رویکردِ «توانمندی» در توسعۀ انسانی آمارتیا سن با توجه به تأکیدی که بر عاملیت دارند، چگونه است. بر اساس پرسش در نظر گرفته ‌شده، فرضیه مبنی بر این است که می توان «توانمندی» آمارتیا سن را در راستایِ «فضیلت مدنی» آرنت دانست که اولویت اساسی هر دو، کارگزاری و عاملیت انسانی است. در این مقاله نشان داده می‌شود که «توانمندی» در اندیشه سن در وجه مدنی خود با عنوان فضای مفاهمه و تعامل، با «فضیلت مدنی» آرنت که همانا مسئولیت شهروندی در فضای گفت وگو و تعامل است، می تواند اشتراک معنایی و عملی داشته باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - شهروندی به مثابه دلالت هنجاری توسعه فراستمند
        عباس  منوچهری سعید نریمان
        رابطۀ «توسعه» به معنای ایجاد شرایط برای «بهتر شدن زندگی»، با فلسفه سیاسی در سرآغاز‌های اندیشه مدرن به حاشیه رانده شد و در قرن بیستم، با اتکا به فایده گرایی و اقتصاد بازار، توسعه به مثابه «رشد» مدعی چیزی شد که دانش مدنی/ سیاسی از ابتدا در پی آن بود، یعنی «زندگی خوب». در چکیده کامل
        رابطۀ «توسعه» به معنای ایجاد شرایط برای «بهتر شدن زندگی»، با فلسفه سیاسی در سرآغاز‌های اندیشه مدرن به حاشیه رانده شد و در قرن بیستم، با اتکا به فایده گرایی و اقتصاد بازار، توسعه به مثابه «رشد» مدعی چیزی شد که دانش مدنی/ سیاسی از ابتدا در پی آن بود، یعنی «زندگی خوب». در دهه‌های اخیر، علوم انسانی- اجتماعی به فرونسیس (حکمت عملی) ارسطو توجه کرده است. این مقاله تلاش می‌کند تا از این مفهوم برای نظریه‌پردازی در حوزۀ توسعه بهره بگیرد. این مقاله، با اخذ مفهوم «فرونسیس» و ارتقای آن، سعی در ارائۀ یک نظریۀ توسعه با عنوان «توسعۀ فراستمند» دارد. نظریۀ توسعۀ فراستمند سعی در احیای پیوند اخلاق، اقتصاد و سیاست با توسعه دارد. به تعبیری با واسازی نظریۀ «رشد اقتصادی» و نشان دادن تقلیل گرایی آن در معنا و اهداف توسعه، برای بازسازی نظریه توسعه با بهره گیری از مقومات اندیشه مدنی/ سیاسی تلاش می‌شود تا نظریه فراستمندی توسعه با رویکرد دلالتی مطرح شود و نقش و جایگاه شهروندی به عنوان دلالت هنجاری توسعه فراستمند نشان داده شود. بدین معنا «شهروندی مبتنی بر ایده توسعه فراستمند»، مفهومی است که باید در پی تحقق آن باشیم و شاخص ارزیابی توسعه بر اساس میزان تحقق شهروندی در جامعه اندازه گیری شود. دموکراسی به مثابه خردورزی جمعی، مشارکت به معنای ارتقای فرونسیس شهروندان و آزادی، مهم ترین مؤلفه‌های تحقق شهروندی برای توسعه فراستمند هستند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - «شهروندی» به‌مثابه بدیلی برای «از جهان بیگانگی» با تکیه بر اندیشه‌های هانا آرنت
        آزاده  شعبانی عباس  منوچهری
        یکی از مسائل بنیادین جوامع مدرن، مسئلۀ «بیگانگی» است. از این ‌رو تحلیل و تبیین این مسئله در مطالعات بسیاری از اندیشمندان، ظهور و بروز دارد. «هانا آرنت» از جمله اندیشمندان سیاسی است که از یکسو، بیگانگی انسان مدرن را در مطالعات خود مورد توجه قرار داده است و از سوی دیگر، م چکیده کامل
        یکی از مسائل بنیادین جوامع مدرن، مسئلۀ «بیگانگی» است. از این ‌رو تحلیل و تبیین این مسئله در مطالعات بسیاری از اندیشمندان، ظهور و بروز دارد. «هانا آرنت» از جمله اندیشمندان سیاسی است که از یکسو، بیگانگی انسان مدرن را در مطالعات خود مورد توجه قرار داده است و از سوی دیگر، مفهوم شهروندی به معنای کلاسیک آن را که در پیوند با عمل است، مورد بازخوانی و تبیین قرار داده است. در این مقاله، پس از تبیین دو مفهوم «ازجهان بیگانگی» و «شهروندی» نزد هانا آرنت، کوشش می‌شود به این پرسش پاسخ داده شود که آیا می‌توان تئوری شهروندی آرنت را به‌عنوان بدیلی برای وضعیت از جهان بیگانگی انسان مدرن در نظر گرفت؟ همچنین این ادعا تبیین می‌شود که در تقابل با بیگانگی انسان جامعۀمدرن، وضعیت انسانی مطلوب آرنت در قالب شاخص‌های شهروندی قابلیت تحقق دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - حق توسعۀ انسان
        عباس  منوچهری محمد دشتی
        تردیدها و چالش‌های فراروی «نظریۀ رشد» برای توسعه و مسیر پرفراز و نشیب آن در دهه‌های گذشته، موجب شد تا نظریه «توسعۀ انسان» با تضامین و مقوماتی همچون «اخلاق توسعه» و «حق بر توسعه»، برای تحقق توسعه‌ای که متعلَق آن «انسان» و مردمان هستند، مورد توجه قرار گیرد. اما از آنجا که چکیده کامل
        تردیدها و چالش‌های فراروی «نظریۀ رشد» برای توسعه و مسیر پرفراز و نشیب آن در دهه‌های گذشته، موجب شد تا نظریه «توسعۀ انسان» با تضامین و مقوماتی همچون «اخلاق توسعه» و «حق بر توسعه»، برای تحقق توسعه‌ای که متعلَق آن «انسان» و مردمان هستند، مورد توجه قرار گیرد. اما از آنجا که مقومات مزبور در آرای آمارتیاسن در نهایت مستلزم فهم و تفسیری از کیستی «انسان» است و در نظریۀ «توسعه انسان»، این مهم از کفایت نظری لازم برخوردار نیست، در این مقاله سعی شده است تا با انسان‌شناسی زیستمانی و «حق زیستمانی انسان »، در نظریه توسعه انسان مساهمت فکری شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - «به‌رسمیت‌شناسی» در غیاب «دیگریِ غیرغربی» (مواجهه¬ای نقادانه با تئوری به‌رسمیت‌شناسی «اکسل هونت»)
        آزاده شعبانی عباس  منوچهری حسین  مصباحیان احسان شريعتي
        هدف این مقاله، یافتن پاسخی برای این پرسش است که جایگاه «دیگری غیرغربی» در تئوری به رسمیت شناسی «اکسل هونت» چیست و عدم شمول و دربرگیرندگی در تئوری به رسمیت شناسی هونت، چه وجوه و مختصاتی دارد. از این رو بخش نخست این مقاله به توضیح مقومات تئوری به‌رسمیت‌شناسی اکسل هونت اخت چکیده کامل
        هدف این مقاله، یافتن پاسخی برای این پرسش است که جایگاه «دیگری غیرغربی» در تئوری به رسمیت شناسی «اکسل هونت» چیست و عدم شمول و دربرگیرندگی در تئوری به رسمیت شناسی هونت، چه وجوه و مختصاتی دارد. از این رو بخش نخست این مقاله به توضیح مقومات تئوری به‌رسمیت‌شناسی اکسل هونت اختصاص می‌یابد. قسمت دوم مقاله به طرح نقدهایی اختصاص داده شده که به کلیت نظریۀ هونت وارد آمده است. تمرکز این قسمت بر مواردی همچون طبقۀ استثمارشده و جنسیت تحقیرشده و نیز تردید در توانش رهایی بخش نظریۀارج شناسی و انتزاع آن از ساختارهای سلطه و قدرت است. اما در قسمت سوم که موضوع اصلی مقاله است، به رسمیت شناسی در پیوند با دیگریِ غیرغربی بررسی می شود. در نهایت می‌کوشیم تا مخمصه دیگریِ غیر غربی را تبیین کنیم که اساساً دیده نمی‌شود. پرونده مقاله