تحوّلات موسوم به بهار عربی که بسیاری از آن تعبیر به بهار و بیداری میکردند و وجه بارز آن را مطالبۀ آزادی و دموکراسی میدانستند، خیلی زود به خزان نشست. مسیر این روند منحرف و خشونت به وجه بارز آن مبدّل شد. گروههای بنیادگرایی چون داعش، رژیمهای دیکتاتوری، گروههای تندروی چکیده کامل
تحوّلات موسوم به بهار عربی که بسیاری از آن تعبیر به بهار و بیداری میکردند و وجه بارز آن را مطالبۀ آزادی و دموکراسی میدانستند، خیلی زود به خزان نشست. مسیر این روند منحرف و خشونت به وجه بارز آن مبدّل شد. گروههای بنیادگرایی چون داعش، رژیمهای دیکتاتوری، گروههای تندروی چون القاعده و گروههای شبه نظامی در عراق، سوریه و یمن، ابعاد تازهی از سبعیت و خشونت لجام¬گسیخته را به کمک ظرفیت رسانههای دیداری- شنیداری به نمایش گذاشتند. در حقیقت خشونت به شکل بیسابقهای به اهرم نمایش قدرت کنشگران مختلف مبدل شد. از این¬رو اهمیت این متغیر و نقشی که این عامل در تحولات اخیر خاورمیانه بر عهده دارد، نویسندگان را مجاب ساخت تا به بررسی علل و پیامدهای شکلگیری خشونت، به¬ویژه با انگیزههای سیاسی بپردازند. این هدف حول این پرسش شکل گرفت که ویژگیهای محوری خشونت سیاسی از دیدگاه دلاپورتا چیست. از این¬رو تلاش میشود تا با رویکردی تحلیلی- تبیینی و با استناد به آرای «دوناتلا دلاپورتا» در حوزۀ خشونت سیاسی و رجوع به منابع کتابخانهای و اینترنتی به واکاوی این پدیده در قالب فکری و گفتمانی پرداخته شود. فرضيه پژوهش بر اين اصل استوار است كه خشونت سیاسی و به طور ویژه خشونت پنهان، فرآیندی پیچیده و چندبُعدی است که سازوکارهای مختص خود را دارد. خشونت سیاسی پنهان در حقیقت برآیند تعامل و تقابل چندسویۀحاکمیت و گروههای اجتماعی و کنشگران با توجه به امکانات و ظرفیتهای موجود است.
پرونده مقاله