این مقاله به بحث از نسبت وجودشناسی و اندیشه سیاسی در نگرش فلاسفه و حکمای مسلمان، بهویژه در ایران، اختصاص دارد. در نظامهای فلسفی قدیم وجودشناسی از اهمیت کانونی برخوردار بود و تمامی مباحث فکری، از جمله اندیشه سیاسی را از خود متأثر می¬ساخت. فلسفه سیاسی اسلامی نگرشی است آ چکیده کامل
این مقاله به بحث از نسبت وجودشناسی و اندیشه سیاسی در نگرش فلاسفه و حکمای مسلمان، بهویژه در ایران، اختصاص دارد. در نظامهای فلسفی قدیم وجودشناسی از اهمیت کانونی برخوردار بود و تمامی مباحث فکری، از جمله اندیشه سیاسی را از خود متأثر می¬ساخت. فلسفه سیاسی اسلامی نگرشی است آرمان¬گرا که واقعیت سیاسی موجود را نفی می¬کند و افقی نوین می¬گشاید. این سیاست آرمانی اما پشتوانه در وجودشناسی حکمای اسلامی دارد و از همین روی فهم مبانی فلسفه سیاسی اسلامی بدون مطالعه موشکافانه مبانی وجودشناسانه و کیهان¬شناسانه فلسفه اسلامی میسر نخواهد شد. در بحث حاضر این نکته بهویژه از این جهت اهمیت اساسی دارد که فلاسفه مسلمان معتقد بودند نظام سیاسی مطلوب باید از نظم کیهانی حاکم بر عالم هستی دقیقاً الگوبرداری شود. بدینسان هرگونه انسجام یا خلل در نگرش وجودی و کیهانی می¬تواند تاثیری مثبت یا منفی بر آرمان¬گرایی سیاسی داشته باشد. در این میان شهابالدین سهروردی با طرح «حکمت نوری» و تدوین نظام نوینی در کیهانشناسی توانست افق¬های جدیدی در فلسفه سیاسی آرمانی بگشاید. این مقاله علاوه بر بحث از مبانی آرمانگرایی در فلسفه اسلامی بهطور خاص مورد حکمتالاشراق را نیز بررسی خواهد کرد.
پرونده مقاله
در اندیشة سياسي ایرانشهری شاه سایه خداوند بر زمین است و حضور شاه عادل و فرهمند در رأس حکومت موجب خرمی و آبادانی کشور و سعادت و نیکبختی نفوس مردم خواهد شد. فردوسی در شاهنامه کوشيد اندیشه شاه آرمانی را بازسازی کند و متناسب با شرایط زمان خود جلوهاي «حماسی» بدان ببخشد؛ اما چکیده کامل
در اندیشة سياسي ایرانشهری شاه سایه خداوند بر زمین است و حضور شاه عادل و فرهمند در رأس حکومت موجب خرمی و آبادانی کشور و سعادت و نیکبختی نفوس مردم خواهد شد. فردوسی در شاهنامه کوشيد اندیشه شاه آرمانی را بازسازی کند و متناسب با شرایط زمان خود جلوهاي «حماسی» بدان ببخشد؛ اما شهابالدین سهروردی در قرن ششم دریافتی دیگر از همین نظام اندیشه سیاسی عرضه کرد که از آن به «قرائت عرفانی-اشراقی» از اندیشة سیاسی ایرانشهری تعبیر کرده¬ایم. شیخ اشراق در آثارش از مؤلفه¬ها و مفردات اندیشه ایرانشهری، که به طور کامل در شاهنامه گردآوری شده بودند، برمبنای نظام فلسفی اشراقی خود قرائتی نوین عرضه کرد. در این قرائت جدید «عالم خیال» به مثابة یکی از مهم¬ترین ابتکارات سهروردی، نقشی اساسی دارد. کارنامة شاهان آرمانی چون فریدون و کیخسرو، که در روایتهای کهن جنبة اسطوره¬ای یا حماسی داشتند، در قرائت سهروردی جنبة عرفانی می¬یابند و مفاهیمی چون سیمرغ، جام جهان-بین، کوه قاف و مانند آن، همگی در نظام فکری اشراقی معنا و مفهوم جدیدی به خود می¬گیرند. مقالة حاضر به ابتکارات سهروردی در حوزة اندیشه سیاسی ایرانشهری ميپردازد.
پرونده مقاله
اندیشۀ سیاسی ایران¬شهری، یکی از مهمترین مؤلفههای سنت اندیشۀ سیاسی در تاریخ ایران محسوب میشود. این اندیشه که در سنن و عقاید سیاسی ایرانیان باستان ریشه دارد، تلقی ویژهای از حکمرانی ارائه میدهد که با نگرش فلسفی به سیاست، که برگرفته از فلسفۀ سیاسی یونانی است، تفاوتهای چکیده کامل
اندیشۀ سیاسی ایران¬شهری، یکی از مهمترین مؤلفههای سنت اندیشۀ سیاسی در تاریخ ایران محسوب میشود. این اندیشه که در سنن و عقاید سیاسی ایرانیان باستان ریشه دارد، تلقی ویژهای از حکمرانی ارائه میدهد که با نگرش فلسفی به سیاست، که برگرفته از فلسفۀ سیاسی یونانی است، تفاوتهای مهمی دارد. با اینکه ریشۀ این اندیشه به ایران باستان بازمیگردد، می¬توان تداوم آن را در تمدن اسلامی و در قالب¬های مختلفی مورد توجه قرار داد. از این حیث، سنت تفکر ایران¬شهری موقعیت ویژه¬ای دارد که پژوهش در باب آن، اسلوب ویژه¬ای را می¬طلبد؛ اسلوبی که قادر به توضیح تحول تاریخی چند هزار سالۀ این سنت فکری و نشان دادن نوعی وحدت در سرتاسر آن باشد. پژوهش حاضر درصدد است تا با نگاهی ویژه به اندیشۀ سیاسی در دورۀ اسلامی، به¬ویژه در دوران میانه، روایت¬های مختلف از اندیشۀ سیاسی ایران¬شهری را در تمدن اسلامی بازخوانی کند و به عبارت دیگر تجلیات مختلف این اندیشه در دورۀ اسلامی، توسط اندیشمندان مسلمان ایرانی را بررسد و جنبه¬های تداوم را در تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران برجسته نماید. بدین منظور، بررسی نظریۀ موسوم به «تداوم فرهنگی ایران»، اهمیت خاصی دارد و مبنای نظری مقالۀ حاضر را تشکیل میدهد. خواهیم کوشید تا در پرتو دستاوردهای این نظریه، جنبه¬های بازپرداخت اندیشۀ سیاسی ایران¬شهری و مفهوم کلیدی آن «فرّ ایزدی» را در اندیشۀ سیاسی اسلامی به بحث گذاشته و به صورت¬بندی آنها بپردازیم. بر اساس فرضیۀ این مقاله، اندیشۀ سیاسی ایران¬شهری در قالب¬های متعددی در دورۀ اسلامی بازتولید شده و هر یک از این روایت¬ها، دریافت ویژۀ خود را از مفهوم «فرّ ایزدی» عرضه داشته¬اند. از دید مقالۀ حاضر، پنج روایت فرّه ایزدی در تمدن اسلامی عبارتند از: روایت حماسی، روایت فلسفی، روایت اندرزنامه¬نویسان، روایت عرفانی و روایت اشراقی.
پرونده مقاله
انقلاب اسلامی ایران، جنبشی مبتنی بر ایدئولوژی دینی بود و یکی از مهم¬ترین اهداف آن، مقابله با فرایند سکولاریزاسیون حاکم بر جامعه و برقراری حکومتی دینی بود. با وجود این بعد از انقلاب، فرایند افسون¬زدایی هم در ابعاد نظری و هم در وجوه عملی جامعه و سیاست تشدید شده است. هرچند چکیده کامل
انقلاب اسلامی ایران، جنبشی مبتنی بر ایدئولوژی دینی بود و یکی از مهم¬ترین اهداف آن، مقابله با فرایند سکولاریزاسیون حاکم بر جامعه و برقراری حکومتی دینی بود. با وجود این بعد از انقلاب، فرایند افسون¬زدایی هم در ابعاد نظری و هم در وجوه عملی جامعه و سیاست تشدید شده است. هرچند اصطلاح افسونزدایی در آثار ماکس وبر، برای توصیف روند مدرن شدن و عقلانی شدن جوامع غربی به کار رفته، با این حال در این مقاله نشان خواهیم داد که در ایران پس از انقلاب، این فرایند الزاماً و همواره با عقلانی¬تر و علمی¬تر شدن فرایندها همراه نبوده است. مقالۀ حاضر، این ایده را پی می¬گیرد که کاربست سیاسی و اجتماعی دین چگونه و براساس چه فرایندی به افسونزدایی از سیاست و اجتماع می¬انجامد. برای توضیح این فرایند بر این نکته تأکید خواهیم کرد که ایدئولوژیک شدن دین مستلزم تبدیل آموزه¬های دینی و شرعی به ساختار دنیوی و تبعیت از منطق مناسبات عرفی است و از همین¬روی در شرایط خاصی دین ایدئولوژیک می¬تواند فرایند افسونزدایی را تسریع کند.
پرونده مقاله
«هانری کُربن»، نخستین اندیشمندی بود که به کاربست آگاهانه هرمنوتیک فلسفی در فهم و تفسیر متون شیعی و تاریخ اندیشه فلسفی در ایران پرداخته است. او با بهره¬گیری از سنت¬های پدیدارشناسی، هرمنوتیک، الهیات مسیحی و سنت افلاطونی، ابزاری روش¬شناسانه برای فهم و تفسیر میراث فکری اسلا چکیده کامل
«هانری کُربن»، نخستین اندیشمندی بود که به کاربست آگاهانه هرمنوتیک فلسفی در فهم و تفسیر متون شیعی و تاریخ اندیشه فلسفی در ایران پرداخته است. او با بهره¬گیری از سنت¬های پدیدارشناسی، هرمنوتیک، الهیات مسیحی و سنت افلاطونی، ابزاری روش¬شناسانه برای فهم و تفسیر میراث فکری اسلام فراهم آورد و خود نیز در نوشته¬های متعددی آن را به کار بست. هرچند درباره اهمیت و جایگاه کُربن در مطالعات اسلامی و شیعی بسیار گفته¬اند، ارزیابی انتقادی از اندیشه و روش¬شناسی مطلوب او کمتر انجام شده است. هدف این مقاله، مطالعه و بررسی اسلوب هرمنوتیکی کُربن به¬ویژه از منظر نگرش انتقادی و اندیشۀ سیاسی است. مدعای ما این است که هرمنوتیک فلسفی کُربن در فهم خود از میراث اسلامی و ایرانی دست¬کم با سه مشکل اساسی مواجه است: نخست فقدان نگرش انتقادی به سنت، دوم تأویل افراطی و سوم سیاست¬زدایی از میراث فکری مسلمانان. هرسه ایراد یادشده در وجودشناسی کیهانی کُربن و فقدان ساحت بیناذهنی در اندیشه فلسفی وی ریشه دارد.
پرونده مقاله