جورج اورول، رمان نويس انگليسي، رمان معروف «1984» را نوشت تا يوتوپياهاي عصر خود را نقد نمايد. وي كه در صدد بيان و هشدار در باب آينده احتمالي توتاليتري همه جا حاضر است، در رمان خود انساني را به تصوير ميكشد كه ساختارهاي قدرت به شدت متصلب وي را تبديل به سوژهاي سياسي، يعني چکیده کامل
جورج اورول، رمان نويس انگليسي، رمان معروف «1984» را نوشت تا يوتوپياهاي عصر خود را نقد نمايد. وي كه در صدد بيان و هشدار در باب آينده احتمالي توتاليتري همه جا حاضر است، در رمان خود انساني را به تصوير ميكشد كه ساختارهاي قدرت به شدت متصلب وي را تبديل به سوژهاي سياسي، يعني تابع ساخته است. سوژهاي كه به نهايت خود رسيده است. بنابراين مهم نوع نگاه اورول به انسان و تبديل كردن آن به سوژه است. اين تأكيد بيش از حد اورول بر سوژگي، انسان را متافيزيكي كرده و نظام يوتوپيايي ديگري را پيش روي وي قرار داده است. نظامي كه اورول در ابتدا در پي نقد آن بوده اما خود گرفتار آن ميشود. در واقع پارادوكس اورولي در همين امر نهفته است، چرا كه وي در عين نقد يوتوپيا، نظام يوتوپيايي بدون سلطه را به سوژه متافيزيكي خود پيشنهاد ميدهد. پارادوكسي كه با نوع نگاه اورول به انسان به مثابه سوژه سياسي شروع شد.
پرونده مقاله
چالش از مفاهيم اساسي و كليدي در علوم سياسی- اجتماعي به شمار ميرود و تمامی دولتها به گونهای با آن مواجه میشوند. دولتها مجبورند برای تبدیل نشدن چالش به بحران، استراتژیهای مختلفی را در معرض آزمون قرار دهند؛ چرا که عدم شناخت چالش میتواند دولت را با مشکلات نهادی و غیر چکیده کامل
چالش از مفاهيم اساسي و كليدي در علوم سياسی- اجتماعي به شمار ميرود و تمامی دولتها به گونهای با آن مواجه میشوند. دولتها مجبورند برای تبدیل نشدن چالش به بحران، استراتژیهای مختلفی را در معرض آزمون قرار دهند؛ چرا که عدم شناخت چالش میتواند دولت را با مشکلات نهادی و غیرنهادی مختلف مواجه و مشروعیت و کارآمدی آن را دچار نوسان و گاه با بحران روبهرو كند. در این مقاله با استفاده از رويكرد نهادگرايي تأثیر چالشزای جهانیشدن بر کارآمدی دولت جمهوری اسلامی ایران با توجه به چالش مشارکت سیاسی، مطالعه و نشان داده شده که جهانیشدن چگونه ممکن است باعث چالش مشارکت سیاسی در دولت جمهوری اسلامی ایران شود.
پرونده مقاله
بحران از مفاهيم اساسي و كليدي در علوم سياسی- اجتماعي به شمار ميرود و تمامی دولت¬ها به گونهای با آن مواجه میشوند. دولتها مجبورند برای رفع بحران، استراتژیهای مختلفی را در معرض آزمون قرار دهند. زیرا ناآشنایی با بحران میتواند دولت را با مشکلات نهادی و غیر نهادی مختلف چکیده کامل
بحران از مفاهيم اساسي و كليدي در علوم سياسی- اجتماعي به شمار ميرود و تمامی دولت¬ها به گونهای با آن مواجه میشوند. دولتها مجبورند برای رفع بحران، استراتژیهای مختلفی را در معرض آزمون قرار دهند. زیرا ناآشنایی با بحران میتواند دولت را با مشکلات نهادی و غیر نهادی مختلف مواجه سازد و مشروعیت و کارآمدی آنها را دچار نوسان سازد. یکی از این دولتها، دولت جمهوری اسلامی ایران است که قصد بر این است تا در این مقاله تأثیر بحرانزای جهانیشدن بر کارآمدی آن را با عطف به بحران نفوذ بررسی کنیم و ببینیم که جهانیشدن چگونه ممکن است باعث بحران نفوذ در دولت جمهوری اسلامی ایران شود. روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است و نیز از منظر و رویکرد نهادگرایی برای تبیین بهتر مسئله استفاده شده است.
پرونده مقاله
بررسیها نشان میدهد که میان مشارکت سیاسی افراد و طبقه اجتماعی که بدان تعلق دارند، ارتباط معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر در میان افراد متعلق به یک طبقه اجتماعی خاص میتوان الگوهای رفتاری مشابهی را در زمینه مشارکت سیاسی جست¬وجو کرد که قابل تعمیم به کل آن طبقه است. در چکیده کامل
بررسیها نشان میدهد که میان مشارکت سیاسی افراد و طبقه اجتماعی که بدان تعلق دارند، ارتباط معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر در میان افراد متعلق به یک طبقه اجتماعی خاص میتوان الگوهای رفتاری مشابهی را در زمینه مشارکت سیاسی جست¬وجو کرد که قابل تعمیم به کل آن طبقه است. در این میان طبقه متوسط شهری، از جمله طبقاتی است که شناخت رفتار سیاسی و نوع مشارکت سیاسی آن به واسطه اهمیت این طبقه در نظامهای دموکراتیک مدرن، اهمیتی دوچندان دارد. طبقه متوسط شهری در ایران نیز در فواصل مهم تاریخی و در رویدادهای مهم سیاسی و اجتماعی کشور به¬ویژه در دوران پس از مشروطه، نقش مهمی ایفا کرده است. در این مقاله با بررسی مشارکت سیاسی طبقه متوسط شهری در ایران مشخص میشود که آگاهي سياسي بالا در ميان اعضاي طبقه متوسط در كنار تحصیلات بالا و پايگاه شغلي بالاي آنان به كاهش مشاركت سياسي و شكلگيري نارضايتي سياسي در ميان اعضاي طبقه متوسط انجاميده است. در نتایج این تحقیق ملاحظه ميشود كه در مواجهه با دولت، مسئله اصلي طبقه متوسط، مسئله سياسي است. در واقع طبقه متوسط جديد در ايران با توجه به وضع اقتصادي نسبتاً مناسبي كه دارد، بيشترين بي¬قدرتي را در حوزۀ سياست احساس ميكند.
پرونده مقاله
جهانی شدن یکی از مفاهیم کلیدی در علوم سیاسی و جامعه¬شناسی است که توانسته خود را تبدیل به یکی از گفتمان¬های اصلی در ادبیات این دو حوزه علمی کند، به گونه¬ای که عده¬ای از متفکران از آن با عنوان گفتمان جهانی شدن یاد می¬کنند. گفتمانی که می¬توان نسبت خیلی از مفاهیم موجود در ا چکیده کامل
جهانی شدن یکی از مفاهیم کلیدی در علوم سیاسی و جامعه¬شناسی است که توانسته خود را تبدیل به یکی از گفتمان¬های اصلی در ادبیات این دو حوزه علمی کند، به گونه¬ای که عده¬ای از متفکران از آن با عنوان گفتمان جهانی شدن یاد می¬کنند. گفتمانی که می¬توان نسبت خیلی از مفاهیم موجود در اندیشه سیاسی را با آن سنجید. یکی از این مفاهیم، عدالت است. عدالت با هر تعریفی که داشته باشد، نقطه آغاز بحث در باب جهانی شدن است. اینکه آیا اصولاً میتوان ذیل گفتمان جهانی شدن انتظار تحقق عدالت داشت یا خیر؟ یا به عبارت بهتر نسبت میان عدالت و جهانی شدن چیست؟ این مقاله برای پاسخ اندیشه¬ای به سؤال مزبور به بررسی دیدگاه¬های دو نفر از متفکران حوزه جهانی شدن یعنی «آنتونی گیدنز» و «امانوئل والرشتاین» پرداخته و به این فرض رسیده که اساساً گیدنز با بینشی کانتی معتقد است که عدالت، ذاتی جهانی شدن است و در عصر مزبور تنها می¬توان از طریق ایجاد یک جامعه مدنی جهانی به آن دست یافت، در حالی که والرشتاین این مدعا را رد می¬کند و عدالت در عصر جهانی شدن را تحت¬الشعاع نظام سرمایه¬داری قرار می¬دهد. ضمن اینکه روش و رویکرد مورد استفاده در این مقاله، روش و رویکرد مقایسه¬ای است.
پرونده مقاله
اندیشة «روشنگری» از همان آغاز در سدة هجدهم به کانون تأمل و تفکر اروپایی تبدیل شد. واکنش¬ها به جریان روشنگری متفاوت بوده است. در نیمة نخست سدة بیستم در آلمان، گفتار ضدروشنگری به واسطة متفکرانی مانند هایدگر، اشمیت، آدورنو، هورکهایمر و کارل لُویت، انتقادهایی رادیکال علیه ا چکیده کامل
اندیشة «روشنگری» از همان آغاز در سدة هجدهم به کانون تأمل و تفکر اروپایی تبدیل شد. واکنش¬ها به جریان روشنگری متفاوت بوده است. در نیمة نخست سدة بیستم در آلمان، گفتار ضدروشنگری به واسطة متفکرانی مانند هایدگر، اشمیت، آدورنو، هورکهایمر و کارل لُویت، انتقادهایی رادیکال علیه اندیشة روشنگری در حوزهای گوناگون فلسفی، سیاسی و تاریخی مطرح کرد. در این پژوهش، براساس رویکرد «زمینه–متن¬محور» اسکینر به بررسی ایدة کارل لویت دربارة اندیشة تاریخی-سیاسی روشنگری خواهیم پرداخت. پرسش این پژوهش این است که «ایدة کارل لُویت دربارة مبانی الهیاتی اندیشة تاریخی-سیاسی روشنگری در چه زمینه¬ای شکل گرفت و مدعا و نیّت مؤلف در طرح آن چیست؟». می¬توان گفت که ایدة لُویت در بستر سنت ضدروشنگری آلمان نیمة نخست سدة بیستم شکل گرفت. او فلسفة مدرن تاریخ و مفهوم پیشرفت را صورت سکولارشدة الهیات تاریخ و مفهوم مشیت می¬داند. لویت با این مدعا تلاش دارد تا اندیشة روشنگری را با طرح ریشه¬های الهیاتی برای آن، نامشروع و خطا معرفی کند. به نظر می¬رسد که تبعات پذیرش ایدة لویت می¬تواند مفروضات اندیشة تاریخی-سیاسی مدرن به¬ویژه دربارة مفهوم «پیشرفت» را با چالشی اساسی به عنوان سکولارشدة مفاهیم الهیاتی مواجه کند. به این معنا که اندیشة مدرن توان طرح خود به عنوان اندیشه¬ای مستقل را ندارد. درمقابل، سانتو ماتزرینو، هانا آرنت و هانس بلومنبرگ، مبانی نظری و روش لُویت را مورد نقدهای اساسی قرار داده و آن را با تردیدهایی جدی مواجه کرده¬اند.
پرونده مقاله
نظم و عدالت از مهم¬ترین مفاهیم اندیشه¬ای است که ریشه در جهان¬بینی و ایدئولوژی هر کشور و ملّت دارد. بر همین اساس اندیشۀ تنسر، موبد زرتشتی زمان ساسانیان، متأثر از دین زرتشت و دیدگاه اساطیری وی به کیهان است. از منظر وی، اساطیر، دیدگاه انسان دین¬دار را به خود و طبیعت جهت می چکیده کامل
نظم و عدالت از مهم¬ترین مفاهیم اندیشه¬ای است که ریشه در جهان¬بینی و ایدئولوژی هر کشور و ملّت دارد. بر همین اساس اندیشۀ تنسر، موبد زرتشتی زمان ساسانیان، متأثر از دین زرتشت و دیدگاه اساطیری وی به کیهان است. از منظر وی، اساطیر، دیدگاه انسان دین¬دار را به خود و طبیعت جهت می¬دهند و نظم می¬بخشند. نظمی کیهانی که در آن همه چیز غایتمند است و هر کسی به وظیفۀ خاص خود تحت نظر اهورامزدا در نبرد خیر و شر فعالیّت می¬کند. آیینه این دیدگاه خیمه¬ای و قائم¬محور در زمین، سیستم رئیس¬محوری می¬شود که در آن شاه آرمانی، دین رسمیِ همه¬گیر و سلسله¬مراتب اجتماعی، بر اساس قانون اَزلی به نام اَشه، نظم را می¬سازند و عدالت را برقرار می¬کنند. عدالتی که از فرد به اجتماع منتقل می¬شود و همه جزئیات آن دقیقاً منطبق بر دین و نظم کیهانی است. ﻧﺎﻣﻪ ﺗﻨﺴﺮ از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺘﻮن ﮐﻼﺳﯿﮑﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در آن ﺧﻄﻮط ﮐﻠّﯽ اﻧﺪﯾﺸﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ اﯾﺮان ﺑﺎﺳﺘﺎن ﺗﺮﺳـﯿﻢ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻧﺪﯾﺸﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ منعکس¬شده در اﯾﻦ ﻣﺘﻦ، ﺑﺎزﺗﺎب¬دﻫﻨﺪۀ ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎي ﻣﺤﯿﻂ ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دوران اﺳﺖ و ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه در ﻓﻀﺎي ﻓﮑﺮي ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺣﺎﮐﻢ ﯾﻌﻨﯽ ﺟﻬﺎن¬بینی زرتشتی، نظریه-پردازیﮐـﺮده است. روﺷﻰ ﻛـﻪ در این مقاله با استناد بر «نامه تنسر» از آن اﺳـﺘﻔـﺎده ﺷﺪه، روش هرمنوتیک ترکیبی متن- زمینه¬محورِ اسکینر اﺳـﺖ. در این نوشته تلاش شد تا با بهره¬گیری از روش هرمنوتیک اسکینری، نقش اساطیر در شکل¬گیری نظم کیهانی در نامه تنسر بازنمایی شود.
پرونده مقاله