• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات Politics

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - انديشه سياسي رضا داوري‌ اردكاني‌
        سيدرضا ‌ شاكري
        جستجوي انديشه سياسي در تفكر رضا داوري اردكاني، دغدغه اين نوشتار است. بر اين اساس مقاله مي‌كوشد در يك پس زمينه تاريخي يعني از طريق بازنمايي بستر و شرايط تاريخي در قالبي نظري، به قوام يافتن انديشه فلسفي داوري در دو بخش مربوط سياست بپردازد. دو محور اساسي در كليت جريان اندي چکیده کامل
        جستجوي انديشه سياسي در تفكر رضا داوري اردكاني، دغدغه اين نوشتار است. بر اين اساس مقاله مي‌كوشد در يك پس زمينه تاريخي يعني از طريق بازنمايي بستر و شرايط تاريخي در قالبي نظري، به قوام يافتن انديشه فلسفي داوري در دو بخش مربوط سياست بپردازد. دو محور اساسي در كليت جريان انديشه سياسي داوري بچشم مي‌خورد؛ يكي تأمل و كند كاو در دستگاه فلسفه سياسي فارابي مؤسس فلسفه اسلامي و دوم بازخواني و نقد داوري از مباني تجدد است. نتيجه آنكه انديشه سياسي داوري به ضرورت فلسفي است و در حوزه سياست متأثر از زمانه‌اي است كه افكار و آراي او در آن شكل يافته است و به همين دليل در بخش‌هايي متضمن نظريه سياسي است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - شكل‌گيري همكاري بين‌المللي در مواجهه با تروريسم: فرصت‌ها، چالش‌ها و راهكارها
        رضا  سيمبر
        در اين نوشتار بر ايدة همكاري جهاني براي مواجهه با پديده تروريسم بين‌المللي تأكيد و ناكامي در نيل به اجماع در تعريف تروريسم از موانع عمده براي تعامل با اين پديده در سطح بين‌المللي محسوب مي‌شود. اين مقاله دربارة نقش موثرتر سازمان ملل متحد و حقوق بين‌الملل براي مواجهه با ت چکیده کامل
        در اين نوشتار بر ايدة همكاري جهاني براي مواجهه با پديده تروريسم بين‌المللي تأكيد و ناكامي در نيل به اجماع در تعريف تروريسم از موانع عمده براي تعامل با اين پديده در سطح بين‌المللي محسوب مي‌شود. اين مقاله دربارة نقش موثرتر سازمان ملل متحد و حقوق بين‌الملل براي مواجهه با تروريسم بحث مي‌كند سازمان ملل متحد بايد با فقر، حاكميت‌هاي كارآمد وتوسعه نيافتگي به مبارزه بپردازد چه اين موضوعات با پديده تروريسم مرتبط يا نامرتبط باشند. هدف سازمان ملل در مقابله با تروريسم بايد اين باشد كه تا حد ممكن اقدام به ارتكاب اعمال تروريستي را براي افراد بيشتري نامطلوب جلوه دهد تا انگيزه هر چه كمتري براي ارتكاب چنين اعمالي وجود داشته باشد. به عبارت ديگر سؤال اصلي مقاله اين است كه راهكارهاي اصلي جامعه جهاني براي مقابله با تروريسم بين‌الملل چيست؟ ايده مقاله حاضر اين است كه دو راهكار حقوقي و سياسي مي‌توانند تكميل كننده يكديگر باشند و راه را براي همكاري‌هاي بين‌المللي هرچه بيشتري بگشايند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - پيوند عرفان و سياست از منظر عزيزالدين نسفي
        داود  فيرحي مهدي  فدائي مهرباني
        در بررسي آراء عزيز نسفي يكي از مهم‌ترين موارد بررسي وجوه سياسي در انديشه عرفاني وي است. اين مقاله به بررسي آراء شيخ عزيز نسفي (تولد احتمالي در 596‌ هـ .ق) يكي از عرفا و فلاسفة قرن هفتم هجري مي‌پردازد كه بسيار بر فكر فلسفي ايران مؤثر بود و به ويژه در تلفيق عرفان و فلسفه چکیده کامل
        در بررسي آراء عزيز نسفي يكي از مهم‌ترين موارد بررسي وجوه سياسي در انديشه عرفاني وي است. اين مقاله به بررسي آراء شيخ عزيز نسفي (تولد احتمالي در 596‌ هـ .ق) يكي از عرفا و فلاسفة قرن هفتم هجري مي‌پردازد كه بسيار بر فكر فلسفي ايران مؤثر بود و به ويژه در تلفيق عرفان و فلسفه در ايران كوشيد. اين مقاله نشان مي‌دهد كه چگونه در ايران تفكر عزيز نسفي منجر به تأسيس انديشة سياسي بر مبناي انديشة عرفاني شد. چنين مي‌نمايد كه اين جريان در ايران تداوم يافت و به جرياني مسلط تبديل شد. انديشة سياسي نسفي را مي‌توان انديشة سياسي عرفاني ناميد و بدين ترتيب مقاله حاضر به بررسي وجوه تأثيرپذيري انديشة سياسي ايراني از آراء عرفاني نسفي پيرامون امر سياست مي‌پردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی آراء فلسفی‌ـ سیاسی عادل ضاهر
        فریبرز  محرم‌خانی
        عادل ضاهر یکی از متفکران برجستة عرب و از نام‌هاي ناآشنا در ايران است. او مانند سایر فیلسوفان مدرن عقل را بر هر منبع دیگری مقدم می‌انگارد ضاهر با تقسیم عقل به دو بخش نظری و عملی کار آن را علاوه بر تعیین ابزار، تعیین غایات نیز مي‌داند. به عبارت دیگر وی هم به عقلانیت معطوف چکیده کامل
        عادل ضاهر یکی از متفکران برجستة عرب و از نام‌هاي ناآشنا در ايران است. او مانند سایر فیلسوفان مدرن عقل را بر هر منبع دیگری مقدم می‌انگارد ضاهر با تقسیم عقل به دو بخش نظری و عملی کار آن را علاوه بر تعیین ابزار، تعیین غایات نیز مي‌داند. به عبارت دیگر وی هم به عقلانیت معطوف به هدف و هم به عقلانیت معطوف به ارزش اعتقاد دارد. از ویژگی‌های مهم این اندیشمند آن است که وی تفکر فلسفی را جدا از اجتماع انسانی و به عنوان یک حرفه تلقی نمی‌کند. بلکه برای آن رسالت نقد و تغییر حیات جمعی قائل است. او معتقد است اگر هسته اصلی دین به‌درستی درک شود، صحّت عقیده کسانی که به رابطة ضروری و منطقی میان دین و حیات دنیا باور دارند مشخص مي‌گردد. در این مقاله بر اساس روش متاتئوری چارچوب‌های اصلی تفکر این نویسنده لبنانی مورد بررسی قرار گرفته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - ابعاد سیاسی جهانی شدن و قومیت در ایران (بر اساس مطالعة میدانی دانشجویان منتخب از چهار قوم ایرانی کرد، بلوچ، عرب و آذری)
        علی  امیدی فاطمه  رضایی
        یکی از ویژگی‌های دنیای امروز، پدیدة جهانی شدن است. از سوی دیگر، قومیت نیز تحت شرایطی یکی از علل تنش‌های سیاسی عصر حاضر محسوب می‌شود. در ارتباط با تأثیر پدیده جهانی شدن بر مسئله قومیت، نظریات مختلفی ارائه شده است. برخی بر این باورند که با توجه به رشد روزافزون این پدیده، چکیده کامل
        یکی از ویژگی‌های دنیای امروز، پدیدة جهانی شدن است. از سوی دیگر، قومیت نیز تحت شرایطی یکی از علل تنش‌های سیاسی عصر حاضر محسوب می‌شود. در ارتباط با تأثیر پدیده جهانی شدن بر مسئله قومیت، نظریات مختلفی ارائه شده است. برخی بر این باورند که با توجه به رشد روزافزون این پدیده، هویت‌های خُرد قومی ناگزیر در فرهنگ مسلط ملی و این فرهنگ نیز به نوبة خود در فرهنگ مسلط جهانی استحاله خواهند يافت. اما گروهی دیگر معتقدند که جهانی شدن موجبات رشد خودآگاهی قومی را فراهم آورده و منجر به سیاسی شدن این موضوع می‌شود. جمع‌بندی دیدگاه‌های مختلف گواه بر این است که هویت قومی یک برساختة اجتماعی است که سیاسی شدن آن بستگی به عوامل داخلی و بین‌المللی دارد و وضعیت آن، از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. در این مقاله با استفاده از پرسش‌نامه و مطالعة میدانی، ابعاد سیاسی و اجتماعی چهار قوم ایرانی کرد، بلوچ، آذری و عرب مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجة کلی حاصل از مطالعة میدانی حاضر که صرفاً دیدگاه دانشجویان منتخب اقوام مزبور را نشان می‌دهد، این است که جهانی شدن در ابعاد فرهنگی تا حدودی سبب به حاشیه راندن تعصبات و شاخصه‌های فرهنگی، غیر از زبان، در ميان اقوام مورد بررسی گردیده است؛ اما از جهت سیاسی منجر به افزایش آگاهی و افزايش مطالبات آنها از دولت مرکزی شده و از این رو، توجه مقتضی دولت جهت مدیریت این مطالبات را لازم مي‌سازد. در اين جهت، اشاعة دموکراتیزاسیون، فرصت برابر برای مشارکت سیاسی و اقتصادی، کاهش شکاف مرکز-پیرامون از طریق بودجه‌ریزی منصفانه و جهاد ملی برای محرومیت‌زدایی و اشتغال‌زایی از جمله راه‌کارهای مناسب محسوب می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بحران دولت- ملت و آيندة احتمالي آن
        ایوب  امیرکواسمی
        تحولات موجود حاکی از آن است که دولت- ملت توجیه‌پذیری عملکرد خود را از دست مي‌دهد؛ زيرا چنانچه وظايف اساسي اين قبيل دولت‌ها، حفظ ايدئولوژي، اقتصاد، فرهنگ و... در سطح ملي باشد؛ امروزه، چنين كاركرد‌هايي با فرايند بحران مواجه شده است و دولت‌هاي ملي نمي‌توانند سياست‌هاي دلخو چکیده کامل
        تحولات موجود حاکی از آن است که دولت- ملت توجیه‌پذیری عملکرد خود را از دست مي‌دهد؛ زيرا چنانچه وظايف اساسي اين قبيل دولت‌ها، حفظ ايدئولوژي، اقتصاد، فرهنگ و... در سطح ملي باشد؛ امروزه، چنين كاركرد‌هايي با فرايند بحران مواجه شده است و دولت‌هاي ملي نمي‌توانند سياست‌هاي دلخواه خود را در عرصه‌هاي ملي كاملاً اعمال نمايند. با اين وجود در رويكرد كاركردگرايي، ماندگاري نهاد‌ها، منوط به كاركرد آنها است. بنابراين، پس از اين، بقاء نهاد دولت- ملت، نامفهوم خواهد شد. هدف اساسي اين مقاله، بيان آيندة احتمالي دولت‌هاي ملي و جانشين آنها است. نگارنده براي تبيين اين موضوع از روش استدلالي بهره مي‌گيرد. نتايج اين مقاله شامل دو نکتۀ مهم است: تكوين دولت‌هاي ايالتي و شكل‌گيري نظام سياسي جهاني بر مبناي دموكراسي. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - سیاست جهانی‌شده؛ ساخت‌یابی مجدد سامان سیاسی در منظومة دولت بین‌المللی شده
        رضا  رحمتي علي  کريمي مله
        دولت شکل گرفته در فضای مسلط نظام وستفالیایی، که در آن دولت قدرت فائقه داشت، در مواجهه با جهانی‌شدن و همچنین در قالب برداشت نظریة پست مدرنیسم دچار تحول و در برخی موارد از جمله گزاره های شهروندی و حقوق بین الملل مجبور به واگذاری قدرت خود شده است. جهانی‌شدن فرایندی است که چکیده کامل
        دولت شکل گرفته در فضای مسلط نظام وستفالیایی، که در آن دولت قدرت فائقه داشت، در مواجهه با جهانی‌شدن و همچنین در قالب برداشت نظریة پست مدرنیسم دچار تحول و در برخی موارد از جمله گزاره های شهروندی و حقوق بین الملل مجبور به واگذاری قدرت خود شده است. جهانی‌شدن فرایندی است که سیاست را جهانی کرده و به شبکه ای شدن در دهکده ای جهانی و شکل‌گیری حوزة عمومی جدیدی انجامیده است که شهروندان آن فارغ از دخالت قدرتی که انحصار مشروع کاربرد زور را داشته باشد با هم در تعامل هستند. نظریة پست‌مدرنیسم نیز که به دولت به عنوان یکی از بازیگران حوزة تعریف شدة روابط بین الملل می نگرد و تلاش دارد از خرده نظام های فراموش شده اعادة وجود کند، به صورت‌بندی متفاوتی از عناصر شاکلة دولت جدید رهنمون می‌شود. این دولت جدید را مي‌توان به دلیل پذیرش هنجارهای نهادینه‌زدایی شدة نظام بین الملل و ساختارزدایی شدن نظام متصلب وستفالیایی، دولت بین المللی شده نام نهاد. لذا فرضیة این پژوهش این است که نظریة پست‌مدرنیسم در روابط بین‌الملل و فرایند جهانی شدن در عرصة نظری، به شکل گیری گفتمان جدیدی در حوزة تکوین و قوام دولت بین المللی شده منجر گردیده است. در همین راستا سه خط بارز تغییر، شامل دولت غیر ملی شده، دولت غیردولتی شده و رژیم های سیاسی- اقتصادی نهادینه شده، شاخص‌های تحول گفتمان دولت را از قالب وستفالیایی به دولت بین المللی شده، نشان می‌دهند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - نظريه سازه‌انگاري متعارف و پژوهش در روابط بين‌الملل و استلزامات پژوهشی
        حميرا  مشیرزاده
        ظهور و گسترش سازه‌انگاري(1) (constructivism) به عنوان يكي از چارچوب‌هاي مهم مفهومي و نظري در روابط بين‌الملل در دو دهه اخير با افزايش علاقه به تحقيقات تجربي در اين چارچوب همراه بوده است. پژوهش در چارچوب اين رويكرد استلزامات خاصي دارد كه متأسفانه در بسياري از تحقيقات و پ چکیده کامل
        ظهور و گسترش سازه‌انگاري(1) (constructivism) به عنوان يكي از چارچوب‌هاي مهم مفهومي و نظري در روابط بين‌الملل در دو دهه اخير با افزايش علاقه به تحقيقات تجربي در اين چارچوب همراه بوده است. پژوهش در چارچوب اين رويكرد استلزامات خاصي دارد كه متأسفانه در بسياري از تحقيقات و پژوهش‌هاي جاري، به‌ويژه در پايان‌نامه‌ها و رساله‌هاي دانشجويي، كمتر رعايت مي‌شود. به علاوه بسياري از دانش‌پژوهان جوان روابط بين‌الملل كه علاقه نظري به سازه‌انگاري دارند در اينكه چه دامنه‌اي از موضوعات را مي‌توانند از اين منظر مورد تحقيق تجربي قرار دهند به ترديد دچار مي‌شوند. هدف اين مقاله آن است كه نشان دهد پژوهش سازه‌انگارانة متعارف چه استلزاماتي دارد و چه حوزه‌هاي موضوعي‌اي را مي‌تواند شامل شود. روش گردآوری داده‌ها در اين مقاله كتابخانه‌اي و با اتكا به متون نظري و فرا نظري و نيز تحقيقات تجربي پیشین بوده است و نشان مي‌دهد كه چگونه سازه‌انگاري مي‌تواند پايه نظري پژوهش تقريباً در همه حوزه‌هاي موضوعي در روابط بين‌الملل باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - سنجش الگوی نظری هابرماس بر اساس نسبت اخلاق و جمهوریت در اندیشة سیاسی کانت
        ایرج رنجبر عباس  منوچهری
        هابرماس برای تبیین نسبت اخلاق و سیاست، اندیشة سیاسی را به طورکلی به دو دورة کلاسیک و مدرن تقسیم می کند. از نظر وی، در دورة کلاسیک، اخلاق و سیاست در ارتباط با یکدیگر بوده اند؛ اما، در ابتدای دورة مدرن با حدوث دو تحول روش شناسانه و موضوعی، «فلسفة سیاسیِ» کلاسیک جای خود ر چکیده کامل
        هابرماس برای تبیین نسبت اخلاق و سیاست، اندیشة سیاسی را به طورکلی به دو دورة کلاسیک و مدرن تقسیم می کند. از نظر وی، در دورة کلاسیک، اخلاق و سیاست در ارتباط با یکدیگر بوده اند؛ اما، در ابتدای دورة مدرن با حدوث دو تحول روش شناسانه و موضوعی، «فلسفة سیاسیِ» کلاسیک جای خود را به علم یا «فلسفة اجتماعی» داد و این سرآغاز جدایی روزافزون اخلاق از سیاست شد. بدین سان، سیاست از نهادی که زمینه ساز تحقق سعادت شهروندان است، به نهادِ مدیریت و تکنیکِ کنترل روابط اجتماعی و غرایز انسانی مُبدل می شود. هابرماس صیرورت مذکور را به آراء کانت هم تعمیم می دهد. مقالة حاضر، در صدد است تا با توجه به شناسه ها و مختصات اندیشة سیاسی کانت، نشان دهد که داعیة مزبور به کانت قابل تعمیم نیست؛ چرا که در اندیشة سیاسی کانت نیز همانند اندیشة سیاسی کلاسیک، سیاست بسترساز تحقق مفاهیم اخلاقی است، با این تفاوت که در اندیشة کانت مفهوم «سعادت» جای خود را به مفهوم «خودآیینی» و «کمال» می دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - کثرت‌گرایی سیاسی: میان نظریه و واقعیت
        محسن عباس‌زاده فرزاد  سوری
        از بنیادی ترین پرسش های پیش ِ روی سیاست پژوهان، موضوع قدرت، الگوهای توزیع آن، کیفیت رابطۀ حکومت با شهروندان و گروه‌ها و میزان تأثیرگذاری آنها بر فرایند تصمیم‌گیری سیاسی است. هدف کثرت گرایی در مقام رویکردی نظری به سیاست نیز تبیین و ارزیابی این مسایل بود. از اینرو سیاست ر چکیده کامل
        از بنیادی ترین پرسش های پیش ِ روی سیاست پژوهان، موضوع قدرت، الگوهای توزیع آن، کیفیت رابطۀ حکومت با شهروندان و گروه‌ها و میزان تأثیرگذاری آنها بر فرایند تصمیم‌گیری سیاسی است. هدف کثرت گرایی در مقام رویکردی نظری به سیاست نیز تبیین و ارزیابی این مسایل بود. از اینرو سیاست را عرصۀ رقابت گروه‌های مختلفی تعریف می کرد که به دلیل دسترسی شان به منابع متفاوت، هیچ یک قادر به تسلط کامل بر سایرین نبوده، تصمیمات سیاسی نیز حاصل توازن نیروها و فرایندی گشوده تلقی می‌گشت. این مقاله پس از تبیین این رویکرد در پیوند با اندیشۀ دموکراسی و مقایسۀ برداشت های متقدم و متأخر از آن، به بررسی دلا لت های عینی آن در نظم سیاسی می‌پردازد تا صحت تحلیل های آن را در عمل ارزیابی کند. بنابراین در پاسخ به این پرسش که آیا واقعیت سیاسی موجود، مؤیّد مفروضات تئوریک رویکرد کثرت گراست، موضعی بینابینی (بسته به نوع برداشت از کثرت گرایی) اتخاذ می کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - جنگ ایران و عراق از منظر تحلیل گفتمان
        حیدر  شهریاری
        انقلاب اسلامی که گفتمان جدیدی را در عرصۀ سیاسی-اجتماعی ایران ایجاد کرده، حامل گفتمان جدیدی نیز در سیاست خارجی بود که مفاهیمی همچون استکبارستیزی، جهاد، حکومت مستضعفین و... را در برداشت. اما چند صباحی از آغاز این مهم نگذشته بود که با جنگی ویرانگر و با تحمیل آسیب ها و خسار چکیده کامل
        انقلاب اسلامی که گفتمان جدیدی را در عرصۀ سیاسی-اجتماعی ایران ایجاد کرده، حامل گفتمان جدیدی نیز در سیاست خارجی بود که مفاهیمی همچون استکبارستیزی، جهاد، حکومت مستضعفین و... را در برداشت. اما چند صباحی از آغاز این مهم نگذشته بود که با جنگی ویرانگر و با تحمیل آسیب ها و خسارات فراوان اقتصادی و اجتماعی از سوی رژیم بعثی عراق مواجه گشت که تحلیل، تبیین و تفسیر این مهم از منظر نظریه ها و رهیافت های گوناگون می تواند زوایای مختلف رخداد آن را نشان دهد. در این راستا سؤال مطرح‌شده در نوشتار حاضر آن است که عوامل وقوع جنگ ایران و عراق از منظر تحلیل گفتمان چیست؟ فرضیۀ پیش روی بدین صورت است که فضا و بستر تخاصم و تقابل میان گفتمان اسلام گرایی در سیاست خارجی ایران و گفتمان ژئوپلتیک در سیاست خارجی عراق از یکسوی و نیز تصور و تفسّر حاکمان عراق از گفتمان اسلام گرایی و شرایط زیست آن از سوی دیگر، موجب وقوع چنین رخدادی شد. یافته های مقاله که در چارچوب روش اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته، نشان می دهد که ضدیت، خصومت و غیریت سازی گفتمان ژئوپلتیک عراق (با دال-های مقابله با صدور انقلاب، پان عربیسم و امنیت) نسبت به گفتمان اسلام گرایی ارزش محور انقلاب اسلامی (با دال های صدور انقلاب، مبارزه با استکبار و منافع ملی) به وضوح قابل مشاهده بوده و نیز آنکه آنچه عراق را به آغازگر جنگ مبدل ساخت، تصور مقامات آن کشور از شرایط بی ثبات سیاسی ایران در آن زمان و تضاد گفتمان مقابل با گفتمان خود بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - زبان و سياست؛ ابعاد عملی و راهبردي زبان در رهبري امام خميني(ره) در فرایند انقلاب اسلامی
        سید رضا  شاكري
        انقلاب اسلامی در ایران با یک رهبری مذهبی تأثیرگذار به پیروزی رسید. با توجه به اینکه رهبری انقلاب در تبعید به سر می‌برد و از همۀ امکانات رسانه ای و ارتباطی با مردم محروم بود، پیوند محکمی میان رهبری انقلاب و مردم برقرار شد. این مسئله در این مقاله، مبنای بررسی نسبت زبان و چکیده کامل
        انقلاب اسلامی در ایران با یک رهبری مذهبی تأثیرگذار به پیروزی رسید. با توجه به اینکه رهبری انقلاب در تبعید به سر می‌برد و از همۀ امکانات رسانه ای و ارتباطی با مردم محروم بود، پیوند محکمی میان رهبری انقلاب و مردم برقرار شد. این مسئله در این مقاله، مبنای بررسی نسبت زبان و سیاست و کوشش برای تبیین جنبه‌های عملی و راهبردی زبان در رهبری امام در دورۀ انقلاب قرار گرفته است. در مطالعات نسبت زبان و سیاست، دو رویکرد کلی سیاست چونان امری به معرفت و نظر و سیاست به مثابه قدرت و قلمرو عمل جمعی و در جهت حفظ یا تغییر وضع موجود حاکم است. در این مقاله بر اساس رویکرد دوم و با استفاده از نظریه‌هایی که در آن بر قابلیت‌ها و کارکردهای عملی، رسانه ای، شبکه ای و بسیج کننده زبان تأکید داشته‌اند، ابعاد و کارکردهای اثربخش و عملی زبان در اندیشۀ امام خمینی(ره) بررسی شده است. یافته‌های این بررسی نشان می‌دهد که امام(ره) با داشتن تحصیلات تخصصی در سه حوزۀ عرفان، اخلاق و فقه و با توجه به طبقه بندی خاص خود از علوم اسلامی، بر عمل گرایی به عنوان مشترک این سه حوزه تأکید کرده و زبان را در راستای عمل سیاسی و انقلابی در این سه حوزه به کار می‌گیرد. بسیج گری، انتقادگری و مخالفت با وضع موجود و دعوت و برانگیختن مردم به تأسیس حکومت جدید، از ابعاد کارکردی زبان در رهبری امام است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - اخلاق و سیاست در اندیشۀ سیاسی مکتب فرانکفورت
        ایرج رنجبر سمیرا  غلامی
        بر اساس چارچوب نظری هابرماس از «نسبت اخلاق و سیاست» در سیر تاریخ اندیشة سیاسی غرب، اخلاق و سیاست در دورۀ کلاسیک و در سنت ارسطویی حول مفهوم «سعادت» با هم عجین می شوند، زیرا اخلاق سعادت را تعریف می‌کند و سیاست در خدمت تحقق مفهوم سعادت قرار می گیرد. حال آنکه در اندیشة سیاس چکیده کامل
        بر اساس چارچوب نظری هابرماس از «نسبت اخلاق و سیاست» در سیر تاریخ اندیشة سیاسی غرب، اخلاق و سیاست در دورۀ کلاسیک و در سنت ارسطویی حول مفهوم «سعادت» با هم عجین می شوند، زیرا اخلاق سعادت را تعریف می‌کند و سیاست در خدمت تحقق مفهوم سعادت قرار می گیرد. حال آنکه در اندیشة سیاسیِ مدرن و در سنتِ هابزی، اخلاق و سیاست از هم جدا می شوند، زیرا سیاست هدف خود را نه سعادتمندکردن و بافضیلت نمودن شهروندان، بلکه کنترل و مدیریت غرایز انسانی برای ایجاد «امنیت» و تحقق «رفاه» تعریف می-کند. با این توصیف و طبق چارچوب نظری هابرماس، مقالۀ حاضر بر این نظر است که در اندیشة متفکران مکتب فرانکفورت، اخلاق و سیاست همانند سنت کلاسیک حول مفهومی اخلاقی به هم پیوند می خورند، با این تفاوت که حلقۀ اتصال اخلاق و سیاست در مکتب یادشده، نه مفهوم «سعادت» بلکه مفهوم «رهایی» است؛ مفهومی که منطبق بر «اخلاق فضیلت» است. با این توضیح که هر یک از متفکران این مکتب، راه تحقق «رهایی» را در مکانیزمی خاص خود تعریف می‌کنند. هورکهایمر «خرد عینی»، آدورنو «زیبایی»، مارکوزه «بازسازی عقلانی جامعه» و هابرماس «گفت وگو» را راه رسیدن به رهایی می دانند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - نسبت میان حقیقت و سیاست: خوانشی نئوپراگماتیستی
        مسعود اخوان کاظمی محمد کریم محمدی
        حقيقت پراگماتيكي در انديشه «ريچارد رورتي»، بديلي است براي جست وجوي حقيقت به اسلوبي كه سنت فكري و فلسفي غرب تاكنون بدان پرداخته است. در بررسي مفهوم حقيقت، رويكرد عمل‌گرایانه رورتي به تقابل با دو روايت مطرح در انديشه فلسفي غرب برمی‌خیزد: از یکسو با روايت افلاطوني - دکارتی چکیده کامل
        حقيقت پراگماتيكي در انديشه «ريچارد رورتي»، بديلي است براي جست وجوي حقيقت به اسلوبي كه سنت فكري و فلسفي غرب تاكنون بدان پرداخته است. در بررسي مفهوم حقيقت، رويكرد عمل‌گرایانه رورتي به تقابل با دو روايت مطرح در انديشه فلسفي غرب برمی‌خیزد: از یکسو با روايت افلاطوني - دکارتی، كه در آن حقيقت به مثابه امري متافيزيكال تعبير می‌شود و از سوي ديگر با روايت فراتجدد كه معتقد به شالوده شكني حقيقت است و حكم به نسبي بودن آن می‌کند. نویسندگان در پاسخ به این پرسش که: نسبت برقرارشده میان حقیقت و سیاست، چه پیامدهایی در حوزۀ اندیشه سیاسی رورتی دارد، به صورت‌بندی این فرضیه پرداخته‌اند که «نسبت برقرارشده میان حقیقت و سیاست در اندیشه رورتی، منجر به ابداع سیاست متکی به امید اجتماعی بر مبنای تز اولویت دمکراسی بر فلسفه شده است». بر این اساس تلاش شده است با واکاوی الگوي حقيقت پراگماتیکی‌ای كه رورتي پيش می‌نهد، نشان داده شود که این الگو، ادامه همان مفهوم حقيقت در سنت پراگماتيستي «ويليام جيمز» و «جان ديويي» در قالب چرخش زباني است. همچنين شاخصه آن تأکید بر همبستگي است در مقابل آنچه رورتي خواست عينيت می‌نامد. این روایت در عين حال كه قادر است بدون داشتن هرگونه ادعای عینیت از درافتادن در دام نسبی‌گرایی بپرهیزد، مفهومی را مدنظر دارد که به شیوه‌ای عملی در راه برآورده ساختن مقاصد و حل معضلات سیاسی، مفید فایده واقع شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - از سیاست‌شناسی تا سیاست‌ورزی: هستی‌شناسی نسبت سیاست و امر سیاسی
        فرامرز  تقی‌لو
        سیاست به مثابه «فلسفه» در فهم سنتی و به مثابه «علم» در معنای مدرن آن، امکان کسب معرفت عینی از امر سیاسی را به عنوان موضوع مطالعه خود مفروض داشته است. با این حال در دوران معاصر، اندیشه‌ورزی تأملی درباره نسبت نظریه و عمل در قلمرو سیاست، به این نتیجه رهنمون شده است که اندی چکیده کامل
        سیاست به مثابه «فلسفه» در فهم سنتی و به مثابه «علم» در معنای مدرن آن، امکان کسب معرفت عینی از امر سیاسی را به عنوان موضوع مطالعه خود مفروض داشته است. با این حال در دوران معاصر، اندیشه‌ورزی تأملی درباره نسبت نظریه و عمل در قلمرو سیاست، به این نتیجه رهنمون شده است که اندیشیدن دربارۀ امور سیاسی با عمل کردن به ‌صورت سیاسی یعنی با عمل معطوف به قدرت همراه است. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که فهم ما از رابطۀ سیاست و امر سیاسی با نظر به نسبت امر هستی‌شناختی و امر سیاسی چگونه متحول شده است؟ فرضیه این است که در تحلیل هستی‌شناسی سیاسی، سیاست و امر سیاسی درگیر رابطه‌ای متقابل هستند که بر اساس آن، سیاست‌شناسی و سیاست‌ورزی به مثابه دو روی سکه متجلی می‌شوند. این رابطه از دو جهت بررسی شده است: اول از روزنه نگاه به امر سیاسی از چشم‌انداز سنتی و مدرن به مثابه قلمروی خاص از موجودیت یا هستنده و دوم از جهت نگاه به امر سیاسی از چشم‌انداز هستی‌شناسی بنیادین در قالب اندیشۀ انتقادی معاصر که از پدیدار‌شناسی وجودی تا پساساختارگرایی نمود یافته است. در بررسی امر سیاسی به مثابه هستنده، مسائل مربوط به تفاوت‌های امر سیاسی با سایر امور اجتماعی اهمیت می یابد. در مقابل، امر سیاسی در وجه هستی‌شناختی بنیادین آن، ناظر بر مسائلی اساسی درباره چگونگی تکوین زندگی سیاسی از رهگذر تحول در نظر و عمل است. بدین ترتیب ضمن تمرکز بر تحلیل هستی‌شناسی سیاسی به روشی تأملی یا انعکاسی که روشی ناظر بر تحلیل مسائل نظریه‌ها در سطح درجه دوم یا سطح فرانظری به مثابه یک چارچوب تحلیلی است، تأثیر تحول در فهم رابطۀ علم سیاست و امر سیاسی بر نحوۀ تحول سوژگی ما از حیث چگونگی بازنمایی امر سیاسی بررسی می شود. «خود»اندیشی انتقادی به مثابه محصول کاربست روش تأملی در تحلیل هستی‌شناسی سیاسی، بر ماهیت متحول فهم رابطۀ خود/ دیگری به مثابه دلالتگر امر سیاسی آگاهی انتقادی می‌یابد و ضمن بازشناسی وجه سلبی سلطه و تخاصم در آن، درصدد جست وجوی امکان‌های جدیدی از هستی سیاسی به‌ صورت ایجابی است که دلالت بر هم فهمی، رهایی و مصالحه داشته باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - اخلاق و سیاست در اندیشه سیاسی «ابوعلی احمد بن مسکویه رازی»
        ایرج رنجبر سمیرا  غلامی
        بررسی نسبت اخلاق و سیاست در اندیشۀ مسکویه رازی، مسئله این مقاله را تشکیل می دهد. برای پیش داوری نکردن درباره تقدم و تأخر میان اخلاق و سیاست و تبعیت یکی از دیگری، نسبت آنها برحسب نقاط تقاطع و تلاقیِ مفهومی به عنوان دوایری متداخل بررسی شده است. تبیین نظری چنین نسبتی ملهم چکیده کامل
        بررسی نسبت اخلاق و سیاست در اندیشۀ مسکویه رازی، مسئله این مقاله را تشکیل می دهد. برای پیش داوری نکردن درباره تقدم و تأخر میان اخلاق و سیاست و تبعیت یکی از دیگری، نسبت آنها برحسب نقاط تقاطع و تلاقیِ مفهومی به عنوان دوایری متداخل بررسی شده است. تبیین نظری چنین نسبتی ملهم از الگوی «یورگن هابرماس» در راستای بررسی نسبت اخلاق و سیاست در تاریخ اندیشۀ سیاسی غرب است. بر اساس این نظریه «همبستگی» اخلاق و سیاست بر محور نقاط تلاقیِ مفهومی قابل توضیح است، چنان که پایان یافتن چنین نقاطی به منزلۀ آغاز «گسست» این دو عرصه محسوب می شود. با ابتنا بر این نظریه، مقالۀ حاضر درصدد برآمد تا به تحلیل و پردازش این مسئله بپردازد که محور تلاقی و نقاط تقاطع اخلاق و سیاست در اندیشۀ سیاسی مسکویه رازی چگونه قابل تببین است. با کاربست روش تحلیل کیفی در سطوح تبیین و تفسیر اطلاعات و متون موجود در این باره، تحقیق حاضر به این نتیجه منتج شد که در اندیشۀ سیاسی مسکویه، اخلاق و سیاست بر مدار «به زیستی و سعادت» با هم تلاقی می کنند و حصول سعادت در این جهان از مجرای زندگی در مدینه ا ی با کاربست بهترین شیوه های ممکنِ اعمال اقتدار ممکن می گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - بررسی اندیشه سیاسی «حافظ» در چارچوب نظریّه «اسپریگنز»
        علی باقری دولت آبادی سیّد شاهرخ موسویان
        شاعران ایرانی از دیرباز از ارکان اصلی و واسطه‌ای میان مردم و دستگاه حاکمیّت بوده اند و به خاطر ارتباط مستقیم با حاکمیّت، نحوه معاش و گذران زندگی آنها همیشه از این ارتباط تأثیر پذیرفته است. حافظ به عنوان یکی از چهره‌های شاخص ادبیّات ایران، نه تنها از این قاعده مستثنی نی چکیده کامل
        شاعران ایرانی از دیرباز از ارکان اصلی و واسطه‌ای میان مردم و دستگاه حاکمیّت بوده اند و به خاطر ارتباط مستقیم با حاکمیّت، نحوه معاش و گذران زندگی آنها همیشه از این ارتباط تأثیر پذیرفته است. حافظ به عنوان یکی از چهره‌های شاخص ادبیّات ایران، نه تنها از این قاعده مستثنی نیست، بلکه زندگی او عجیب با تحولات زمانه و جابه جایی حاکمان گره خورده است. پرسش اصلی پژوهش این است که این تحولات چه تأثیری بر اندیشه سیاسی حافظ گذاشتند و حافظ راه رهایی از مشکلات زمانه را در چه می‌دید؟ برای پاسخ به پرسش یادشده با به کارگیری نظریّه «اسپریگنز» (مشکل‌شناسی، علت‌شناسی، جامعه آرمانی، راه حل) و روش توصیفی - تحلیلی، ویژگی های اندیشه سیاسی حافظ توضیح داده شده است. طبق چارچوب نظری، یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که حافظ مشکل سیاسی جامعه خود را در قتل، زندان، تکفیر، تهمت، فساد، ناامنی و بی ثباتی می‌دید. او در مقام علت یابی تزویر و ریا، سوء استفاده از مقام و موقعیت و ظلم را عامل بسترساز بروز اعتراضات در جامعه می‌دانست. همچنین جامعه آرمانی حافظ در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، ویژگی‌هایی همچون پرهیز از بدگویی، ریا، انجام کار بد و تأکید بر ساده زیستی و قناعت، بی اعتنایی به حسودان و دل نبستن به دنیا و قدرت داشت. از نگاه حافظ، راه حل فائق آمدن بر این مشکلات در اصلاح گری، پرهیز از ظلم، تسامح و مدارا، عبرت گرفتن از تاریخ و پندپذیری بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - تحلیل و بررسی اندیشۀ حکومت اسلامی در «کشف اسرار»
        امیرحسین حاتمی
        یکی از مهم ترین مسائل مورد مناقشه درباره اندیشه و فکر سیاسی بنیان گذار جمهوری اسلامی، تفاوت فکر سیاسی وی در دهه های 20 و 30 با دهه 40 به بعد است. به ویژه آنجا که به نظر می رسد در کتاب «کشف اسرار» به نوعی نظارت فقیه بر ساختار سیاسی باور دارد و در کتاب «ولایت فقیه»، لزوم چکیده کامل
        یکی از مهم ترین مسائل مورد مناقشه درباره اندیشه و فکر سیاسی بنیان گذار جمهوری اسلامی، تفاوت فکر سیاسی وی در دهه های 20 و 30 با دهه 40 به بعد است. به ویژه آنجا که به نظر می رسد در کتاب «کشف اسرار» به نوعی نظارت فقیه بر ساختار سیاسی باور دارد و در کتاب «ولایت فقیه»، لزوم حکومت اسلامی به زعامت فقیه را اثبات می نماید. بر این مبنا، پرسش مهمی مطرح می-شود. آیا در کتاب «کشف اسرار» نباید به دنبال اندیشه حکومت اسلامی به آن معنا که در کتاب «ولایت فقیه» تبیین شده، باشیم؟ بسیاری از پژوهشگران از منظرهای مختلفی به این پرسش پاسخ مثبت داده اند. اما یافته های پژوهش حاضر که عمدتاً مبتنی بر بررسی زمینه های نظری است، نشان می دهد که در واقع تحول اساسی در فکر سیاسی آیت الله خمینی رخ نداده و اندیشه حکومت اسلامی را که در کتاب «ولایت فقیه» توضیح داده شده، می توان در کتاب «کشف اسرار» نیز جست وجو نمود؛ البته نه بدان صراحت. این عدم صراحت نیز عمدتاً به دلایل تاریخی، سیاسی و مذهبی بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - نقش نظریۀ اعتباریات «علامه طباطبایی» در تحقق حکمت سیاسی- اجتماعی متعالیه
        حسن اورعی طاهره کمالی زاده مریم صانع پور
        با وجود استقبال عالمان و متفکران جهان اسلام و تألیف شروح و تفاسیر متعدد، بسیاری از کارکردهای نظام حکمت صدرایی هنوز مورد توجه کافی واقع نشده است. ابعاد سیاسی- اجتماعی حکمت متعالیه، مهم‌ترین زوایای مغفول ماندۀ این مکتب است. سید محمدحسین طباطبایی، یکی از بزرگ‌ترین پیروان م چکیده کامل
        با وجود استقبال عالمان و متفکران جهان اسلام و تألیف شروح و تفاسیر متعدد، بسیاری از کارکردهای نظام حکمت صدرایی هنوز مورد توجه کافی واقع نشده است. ابعاد سیاسی- اجتماعی حکمت متعالیه، مهم‌ترین زوایای مغفول ماندۀ این مکتب است. سید محمدحسین طباطبایی، یکی از بزرگ‌ترین پیروان مکتب صدرایی است که با طرح نظریۀ اعتباریات، امتداد حکمت متعالیه در مسیر اجتماعی- سیاسی را رقم زد. این نوشتار با بررسی نظریۀ ادراکات اعتباری به نقش آن در تبیین حکمت سیاسی- اجتماعی در چارچوب فلسفۀ صدرایی پرداخته است. ادراکات اعتباری، واسطه های بین نیازهای انسان و افعال او جهت رفع آن نیازهاست و بر این اساس نظریۀ اعتباریات را می توان حلقۀ وصل حکمت نظری و حکمت عملی دانست. طبق این نظریه، جامعه یک واقعیت تقلیل ناپذیر به افراد و منوط به تحقق یک جمع انسانی است که تأثیر و تأثر متقابل داشته، تحقق این جمع تابع اصل استخدام است. اصل استخدام متقابل نیازمند تعامل و تفاهم دوطرفه و به‌تبع نیازمند خلق زبان و در ادامه اعتبار ساختارهای اجتماعی، عدالت، قدرت و درنهایت سیاست است. سپس نظامات اجتماعی بر اساس احکام و اوامر عقلی برخاسته از فطرت در راستای صلاح و تکامل فرد و جامعه سامان می یابد. اصالت جامعه از منظر علامه و سریان اعتباریات پیش از اجتماع در اعتباریات پسینی، تبیین دقیق‌تری از حرکت استکمالی عالم از کثرت به وحدت و جهت‌دهی افراد به سوی کمال در بستر حکمت سیاسی- اجتماعی متعالیه و در چارچوب شریعت ارائه می دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - نقش اساطیر در شکل‌گیری هستی‌شناسی نظم کیهانی در «نامه تنسر»
        علی جهانگیری گارینه کشیشیان حسن  آب‌نیکی علی مرتضویان
        نظم و عدالت از مهم ترین مفاهیم اندیشه ای است که ریشه در جهان بینی و ایدئولوژی هر کشور و ملّت دارد. بر همین اساس اندیشۀ تنسر، موبد زرتشتی زمان ساسانیان، متأثر از دین زرتشت و دیدگاه اساطیری وی به کیهان است. از منظر وی، اساطیر، دیدگاه انسان دین دار را به خود و طبیعت جهت می چکیده کامل
        نظم و عدالت از مهم ترین مفاهیم اندیشه ای است که ریشه در جهان بینی و ایدئولوژی هر کشور و ملّت دارد. بر همین اساس اندیشۀ تنسر، موبد زرتشتی زمان ساسانیان، متأثر از دین زرتشت و دیدگاه اساطیری وی به کیهان است. از منظر وی، اساطیر، دیدگاه انسان دین دار را به خود و طبیعت جهت می دهند و نظم می بخشند. نظمی کیهانی که در آن همه چیز غایتمند است و هر کسی به وظیفۀ خاص خود تحت نظر اهورامزدا در نبرد خیر و شر فعالیّت می کند. آیینه این دیدگاه خیمه ای و قائم محور در زمین، سیستم رئیس محوری می شود که در آن شاه آرمانی، دین رسمیِ همه گیر و سلسله مراتب اجتماعی، بر اساس قانون اَزلی به نام اَشه، نظم را می سازند و عدالت را برقرار می کنند. عدالتی که از فرد به اجتماع منتقل می شود و همه جزئیات آن دقیقاً منطبق بر دین و نظم کیهانی است. ﻧﺎﻣﻪ ﺗﻨﺴﺮ از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺘﻮن ﮐﻼﺳﯿﮑﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در آن ﺧﻄﻮط ﮐﻠّﯽ اﻧﺪﯾﺸﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ اﯾﺮان ﺑﺎﺳﺘﺎن ﺗﺮﺳـﯿﻢ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻧﺪﯾﺸﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ منعکس شده در اﯾﻦ ﻣﺘﻦ، ﺑﺎزﺗﺎب دﻫﻨﺪۀ ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎي ﻣﺤﯿﻂ ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دوران اﺳﺖ و ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه در ﻓﻀﺎي ﻓﮑﺮي ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺣﺎﮐﻢ ﯾﻌﻨﯽ ﺟﻬﺎن بینی زرتشتی، نظریه-پردازیﮐـﺮده است. روﺷﻰ ﻛـﻪ در این مقاله با استناد بر «نامه تنسر» از آن اﺳـﺘﻔـﺎده ﺷﺪه، روش هرمنوتیک ترکیبی متن- زمینه محورِ اسکینر اﺳـﺖ. در این نوشته تلاش شد تا با بهره گیری از روش هرمنوتیک اسکینری، نقش اساطیر در شکل گیری نظم کیهانی در نامه تنسر بازنمایی شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        21 - سیاست اخلاقی از نظریه تا عمل: درباره امکان تأسیس سیاست اخلاقی با تکیه بر فلسفه «لویناس» و تجربه «مصدّق»
        حسین مصباحیان
        این نوشته درصدد پرتوافکندن بر این پرسش است که سیاست اخلاقی چیست و در اندیشه سیاسی و اخلاقی روزگار ما، چه جایگاهی دارد؟ نوشته بحث کرده است که جدایی بین دوحوزه‌ سیاست و اخلاق که عمدتاً ماکیاوللی آن را مطرح کرده است، هرچند میتواند و باید دستاوردی مثبت برای هر دوحوزه‌ تلقی چکیده کامل
        این نوشته درصدد پرتوافکندن بر این پرسش است که سیاست اخلاقی چیست و در اندیشه سیاسی و اخلاقی روزگار ما، چه جایگاهی دارد؟ نوشته بحث کرده است که جدایی بین دوحوزه‌ سیاست و اخلاق که عمدتاً ماکیاوللی آن را مطرح کرده است، هرچند میتواند و باید دستاوردی مثبت برای هر دوحوزه‌ تلقی شود، شکل ساده، کلاسیک و مطلق این جدایی در اندیشه سیاسی و اخلاقی معاصر ما قابل دفاع نیست. به همین دلیل، این مقاله با مبنا قرار دادن آموزه های یکی از مهم ترین فیلسوفان اخلاق، «امانوئل لویناس»، تلاش کرده است تا به تقویت نظریه ای که «سیاست اخلاقی» نام گرفته است، یاری رساند و با تعریف اخلاق به عنوان فلسفه اول و سیاست به عنوان ابزاری برای حمل تعلق اخلاقی تیمارداری، راهی برای پیوند بین اخلاق به مثابه فرجام شناسی صلح و سیاست به عنوان کارگزار عملی آن بیابد. از آنجا که نظریه سیاست اخلاقی در پی مسئله شناسی جدایی مدرن و آمیختگی پیش مدرن سیاست و اخلاق صورت بندی شده است و قرار است واجد کارکردی عملی باشد، نوشته در قسمت دوم خود به منظور فراهم آوردن نمونه ای عینی و عملی از به کار گرفته شدن «سیاست اخلاقی»، به واکاوی اهم جهت‌گیری های سیاسی دکتر «محمد مصدق» در دو حوزه داخلی و خارجی، با محوریت تقدم جنبه اخلاقی نهضت ملی شدن صنعت نفت بر جنبه اقتصادی آن پرداخته است تا نشان دهد که اهداف سیاست اخلاقی در تجربه مصدق قابل پیگیری است و چون چنین است، می‌توان به توسعه چنین سیاستی امیدوار بود و بدان اندیشید. برکشیدن تلقی دکتر محمد مصدّق از «رابطه اخلاق و سیاست» در این نوشته، از خلال نامه ها، خاطرات، نطقها و رسالههای او صورت گرفته است؛ تلقیای که پایگاه و منبع عملکردهای سیاسی او بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        22 - پیوند زیست‌سیاست با گفتمان‌های جهانی: لیبرالیسم، توتالیتاریسم، امنیت
        فاتح  مرادی عباسعلی رهبر
        تفسیری از لیبرالیسم، توتالیتاریسم و امنیت به¬مثابه گفتمان زیست‌سیاسی، هدف این مقاله است. هدف گفتمان، تولید سوژة مورد نظر است که در معیارها و الگوهای روزمره مشاهده و قابل کنترل باشد. مسئلة اصلی متن حاضر، آشکارسازی چگونگی پیوند گفتمان‌های موجود و پیوند آن با زیست‌سیاست و چکیده کامل
        تفسیری از لیبرالیسم، توتالیتاریسم و امنیت به¬مثابه گفتمان زیست‌سیاسی، هدف این مقاله است. هدف گفتمان، تولید سوژة مورد نظر است که در معیارها و الگوهای روزمره مشاهده و قابل کنترل باشد. مسئلة اصلی متن حاضر، آشکارسازی چگونگی پیوند گفتمان‌های موجود و پیوند آن با زیست‌سیاست و سیاست ‌بدن است. چگونگی تلاقی این گفتمان‌ها با سیاست ‌بدن آنچنان گسترش یافته است که شامل بخش زیادی از نظریه‌ها و متون مختلف در قرن بیستم می¬شود. کاوش در این اندیشه‌ها نشان می‌دهد که گرایش‌ها و اقدامات یکسان‌ساز بدن و جمعیت، دغدغة اصلی بسیاری از گفتمان‌های یک سدة اخیر است. الگوهای بدن اقتصادی یا بدن تولیدگر ثروت، بدن غیر یا دیگری و امنیت از دل این گفتمان‌ها برآمده¬ است. تقریباً همة پژوهش‌های مشابه که در این زمینه به نگارش درآمده‌اند، متأثر از اندیشة میشل فوکو است و در متن حاضر نیز از همین روند و از روش تبارشناسی تبعیت کرده‌ایم. از این¬رو فرضیة پژوهش این است که اشکال نظام‌های توتالیتاریسم، لیبرالیسم/ نئولیبرالیسم و امنیت، شکل تکامل¬یافتة زیست‌سیاست‌اند و ابتدا در فرم زیست‌سیاست به عرصه پا نهاده‌اند. در مجموع می‌توان گفت که نظام‌های بررسی¬شده به¬مثابه گفتمان و در اشکال زیست‌سیاسی تبلور یافته‌اند تا به سوژة مورد نظر در سطحی جهانی و محلی دست یابند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        23 - اندیشۀ «هانا آرنت» و امکان تحول در روابط بین‌الملل
        حميرا  مشیرزاده آریا مکنت
        جریان اصلی در روابط بین الملل و به طور خاص واقع گرایی، خشونت را از اجزای اصلی و جدایی ناپذیر روابط بین الملل می داند. گونه های مختلف واقع گرایی، سرشت انسان و نظام بین الملل را ذاتاً خشونت آمیز تلقی می کنند. نظریۀ قدرت سیاسی «هانا آرنت» به عنوان یک کنش جمعی و غیرخشونت آم چکیده کامل
        جریان اصلی در روابط بین الملل و به طور خاص واقع گرایی، خشونت را از اجزای اصلی و جدایی ناپذیر روابط بین الملل می داند. گونه های مختلف واقع گرایی، سرشت انسان و نظام بین الملل را ذاتاً خشونت آمیز تلقی می کنند. نظریۀ قدرت سیاسی «هانا آرنت» به عنوان یک کنش جمعی و غیرخشونت آمیز، این فرض بنیادین را به چالش می کشد و چشم اندازی نوین به آنچه جوهر سیاست است ارائه می کند. در تفکر آرنت، مفهوم «وضعیت انسان» متضمن نفی هرگونه ذات‌پنداری یا جوهرگرایی درباره انسان است و فضای نظری جدیدی برای فهمی نوین از روابط بین الملل می گشاید که در آن، انسان ها به کارگزاران اصلی سیاسی تبدیل می شوند. برخلاف جریان اصلی روابط بین الملل و واقع گرایی به طور خاص از نظر آرنت، افراد و نه دولت ها می توانند بازیکنان اصلی در روابط بین الملل باشند (هرچند او وضعیت موجود بین المللی را چنین نمی بیند و نگاهی واقع‌گرایانه به آن دارد). در این مقاله، ما با به هم پیوستن ابعاد مختلف اندیشه سیاسی آرنت می کوشیم تا نشان دهیم که چه حوزه هایی از نظریه سیاسی آرنت با روابط بین الملل ارتباط پیدا می کند و بینش او (به ویژه زمانی که در پیوند با بینش هایی از سایر متفکران قرار گیرد)، چه زمینه ای برای طرح تغییرات ممکن در عرصۀ سیاست جهانی می تواند ارائه کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        24 - سیاست پسامدرنی؛ دموکراسی مجادله‌ای «ویلیام کونولی»
        فرامرز میرزازاده احمدبیگلو
        پسامدرنیسم با بن‌فکنی همه بنیان‌ها و روایت‌های کلان، شرایطی را به‌وجود آورده است که در آن کثرت‌گرایی و تعدد، مبنای اتخاذ سیاست‌هاست. در حالی که عده‌ای از اندیشمندان از امتناع شکل‌گیری سیاست در فضای پسامدرنی صحبت کرده‌ و فقدان مبنا را برای پایه‌گذاری نظریۀ سیاسی نامناسب چکیده کامل
        پسامدرنیسم با بن‌فکنی همه بنیان‌ها و روایت‌های کلان، شرایطی را به‌وجود آورده است که در آن کثرت‌گرایی و تعدد، مبنای اتخاذ سیاست‌هاست. در حالی که عده‌ای از اندیشمندان از امتناع شکل‌گیری سیاست در فضای پسامدرنی صحبت کرده‌ و فقدان مبنا را برای پایه‌گذاری نظریۀ سیاسی نامناسب دانسته‌اند، عده‌ای دیگر درصدد بوده‌اند تا سیاست متناسب با این فضا را هم از لحاظ نظری و هم از جنبۀ عملی بنیان نهند. از جمله این افراد، «ویلیام کونولی» است که با ابداع مفاهیمی چون کثرت‌گرایی چندبعدی، سیاست مبتنی بر هستی‌شناسی، سیاست برآمدن، تفاهم انتقادی و احترام مجادله‌ای، سیاست در شرایط پسامدرن را تبیین نموده و متناسب با تعدد، تکثر، پراکندگی و تفاوت هویت‌ها، راه‌کار عملی پیش نهاده است. دموکراسی مجادله‌ای، که البته بانیان و طرفداران دیگری چون شانتال موفه، دیوید اوون و جیمز تولی را نیز همراه خود دارد، راه‌کاری است که به عنوان راهکار عملی بدیل به جای دموکراسی رأی‌زنانه پیشنهاد شده و امکان زندگی سیاسی شمول‌گرا، اقتضایی و مسئولیت‌پذیری را همراه با منازعۀ احترام‌انگیز هویت‌های جدید، شگفت‌انگیز، پیش‌بینی ناپذیر، متفاوت و حتی متناقض مورد توجه قرار داده است. عدم قطعیت، پیش‌بینی‌ناپذیری، کنار هم نهادن عقاید الهی و الحادی در شرایط تکثر هویت‌های جنسیتی، زبانی، نژادی و فرهنگی از مؤلفه‌هایی است که کونولی در سیاست پسامدرنی مورد توجه و تبیین قرار داده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        25 - الهیات لیبرال‌دموکراسی و علم سیاست جدید: تأملی در کوشش‌های الهیاتی- سیاسی «ماکیاولی»، «هابز» و «اسپینوزا» به عنوان پیشگامان علم سیاست جدید
        شروین  مقیمی زنجانی
        فلسفه مدرن به یک معنای بسیار مهم، خصم فلسفۀ قدمایی بود و برای پیروزی در این نبرد می‌بایست دایرۀ عمل خود را از حدود «شناخت» امر خوب و امر بد، به سطح وسیع‌تر «چگونگی رسیدن به» امر خوب و پرهیز از امر بد، بسط می‌داد. فلسفۀ مدرن و به تبع آن، فلسفۀ سیاسی مدرن لاجرم می‌بایست ز چکیده کامل
        فلسفه مدرن به یک معنای بسیار مهم، خصم فلسفۀ قدمایی بود و برای پیروزی در این نبرد می‌بایست دایرۀ عمل خود را از حدود «شناخت» امر خوب و امر بد، به سطح وسیع‌تر «چگونگی رسیدن به» امر خوب و پرهیز از امر بد، بسط می‌داد. فلسفۀ مدرن و به تبع آن، فلسفۀ سیاسی مدرن لاجرم می‌بایست زمینه را برای یقینیّاتی جدید فراهم می‌آورد و این کوشش برای غلبه بر الهیات-سیاسیِ وحیانیِ پیش از او، به عنوان جدی‌ترین چالش بر سر راه تجدّد، امری ضروری محسوب می‌شد. بدین ترتیب فلسفه سیاسی جدید، وظیفۀ طراحی و تدوین این الهیات جدید را که متضمن موضوعات جدیدی برای یقین انسان‌ها بود، موضوعاتی که قرار بود جای موضوعات قدیمی را در ساحت عقل سلیم بگیرد، بر عهده گرفت. ما در این مقاله برآنیم تا تأملات سه تن از مهم ترین فیلسوفان سیاسی مدرن اولیه را از منظر کوشششان برای تدوین الهیات مورد بحث، از نظر بگذرانیم. به زعم ما هر یک از این سه، وجهی از این الهیات را بسط دادند که در نهایت به پشتوانه‌ای اقناعی برای رژیم‌های لیبرال‌دموکراتیک تبدیل شد. «ماکیاولی» بر ضعیف‌شدن انسان به واسطه تبعیت از اخلاق مسیحی و تن‌ دردادن به اصل رستگاری نفس به عنوان وهمی که راه را بر رستگاری میهن بسته است، تأکید نمود. «هابز» بر بلایایی مثل جنگ و کشتار و ناامنی از یکسو و واماندن از رفاه و برآوردن امیال طبیعی بدن که رفته رفته قرار بود ذیل مفهوم خوشی، جای سعادت را در معنای قدمایی آن بگیرد، متمرکز شد. و در نهایت «اسپینوزا» در رساله الهیاتی- سیاسی که می‌توان از آن با عنوان انجیل لیبرال-دموکراسی سخن گفت، بر ردّ مداخلۀ الهیات وحیانی در امر سیاست و تأکید بر حق طبیعی انسانی به مثابه یک ضرورت طبیعی تأکید نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        26 - قدرت از دیدگاه نوجهادگرایان نحوه حضور نئورادیکالیسم سلفی در عرصه بین‌الملل
        طیبه محمدی کیا
        حضور جهادگرایی نو در عرصۀ سیاست جهانی، تجربه‌ای تازه را در دسترس دانشمندان سیاست نهاد. این حضور به مثابه امکانی گشوده و پویا، خود را به جهان بیرون عرضه می‌دارد و می‌کوشد تا پیامی دیرینه را در قالبی نامأنوس و بسیار نوآمد در هیئت خشونت و ترور عرضه نماید. حضور جهادگرایی نو چکیده کامل
        حضور جهادگرایی نو در عرصۀ سیاست جهانی، تجربه‌ای تازه را در دسترس دانشمندان سیاست نهاد. این حضور به مثابه امکانی گشوده و پویا، خود را به جهان بیرون عرضه می‌دارد و می‌کوشد تا پیامی دیرینه را در قالبی نامأنوس و بسیار نوآمد در هیئت خشونت و ترور عرضه نماید. حضور جهادگرایی نو را نمی‌توان فارغ از مفهوم قدرت نزد ایشان فهم نمود و این فهم را باید ضمن توجه به کنش جهادی از یکسوی و التفات به ذهنیت و فهم ایشان از موقعیت از سوی دیگر تحصیل نمود. نوشتار در بخش هایی چند سامان یافته است. پس از طرح مسئله، به نوجهادگرایی به مثابه چهرۀ قدرت حاشیه‌ای می‌پردازد و این جریان را در عرصۀ سیاست جهانی می‌کاود. در ادامه بخش امر سیاسی و نوجهادگرایی به مراد اینان از سیاست و توضیح قدرت در گفتمان نوجهادگرایی به مثابه گفتمان رقیب و نیز تشریح معنای ویژه قدرت نزد ایشان اختصاص دارد. مطالعۀ سوژه گفتمانی: کنش انتحاری به مثابه نماد سوژه گفتمانی در گفتمان نوجهادگرایی، بخش پسین نوشتار است که نحوۀ اعمال قدرت خوشه‌ای را در گسترۀ بین‌الملل از سوی باورمندان به سلفیسم جهادی توضیح می‌دهد. نوشتار با جمع بندی به پایان می‌رسد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        27 - مناسبات دین و سیاست در فهم هرمنوتیکی نصر حامد ابوزید
        علی‌اکبر  اسدی کویجی عباسعلی رهبر
        دکتر «نصر حامد ابوزید» از نواندیشان دینی است که در زمینه مسائل علوم قرآنی و سیاسی، دیدگاه های گاه متفاوت و چالش برانگیزی از آرای پیشینیان عرضه کرده است. این پژوهش در تلاش است تا در قالب تفسیر تاریخی و انتقادی اسکینر با بررسی زمینه‌های ایدئولوژیکی و عملی و ترفندهای زبانی چکیده کامل
        دکتر «نصر حامد ابوزید» از نواندیشان دینی است که در زمینه مسائل علوم قرآنی و سیاسی، دیدگاه های گاه متفاوت و چالش برانگیزی از آرای پیشینیان عرضه کرده است. این پژوهش در تلاش است تا در قالب تفسیر تاریخی و انتقادی اسکینر با بررسی زمینه‌های ایدئولوژیکی و عملی و ترفندهای زبانی مورد استعمال، به فهم اندیشۀ سیاسی و کشف کنش زبانی قصدمند نصر حامد ابوزید در طرح تفکیک نسبت و تعامل دین و سیاست بپردازد. آنچه برای نویسنده به عنوان یافته تحقیق مورد توجه قرار گرفت این بود که ابوزید با نقد اسلام سیاسی و گفتمان دینی سنتی جهت خروج مصر از مشکلات مترتب و نوسازی اجتماعی، تأسیس جامعه‌ای دموکراتیک را مدنظر داشت و آن را مترتب بر نوسازی دینی می‌دانست. از این رو در راستای مقابله با بنیان‌های اندیشه‌ای تأسیس و تقویت حکومت استبدادی (در مصر) به جدایی دین از سیاست رسید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        28 - سلبریتیزه ‌شدن‌ سیاست: نیروهای شکل‌دهنده و شاخص‌ها
        احمد نقیب زاده محمد تقی شریعتی شیری
        چند دهه‌ از ورود سلبریتی‌ها به ساحت سیاست می‌گذرد؛ ورودی که تحولات متعددی را، چه خوب و چه بد، بر این حوزه تحمیل کرده است. فزونی گرفتن شخص گرایی، پوپولیسم و نمایشی شدن سیاست تنها گوشه‌ای از پیامدهای این حضور سلبریتی‌ها در سیاست هستند. با‌وجود این این پدیده، خواسته یا ناخ چکیده کامل
        چند دهه‌ از ورود سلبریتی‌ها به ساحت سیاست می‌گذرد؛ ورودی که تحولات متعددی را، چه خوب و چه بد، بر این حوزه تحمیل کرده است. فزونی گرفتن شخص گرایی، پوپولیسم و نمایشی شدن سیاست تنها گوشه‌ای از پیامدهای این حضور سلبریتی‌ها در سیاست هستند. با‌وجود این این پدیده، خواسته یا ناخواسته و به هر علّت، از مباحث جدی دانشگاهی کنار گذاشته‌شده و یا به‌طورکلی نادیده گرفته ‌ شده است و ازاین‌رو خلأ نظری درباره آن به شدّت احساس می‌شود. هرچند برخی متفکران از مفهوم جدیدی ذیل عنوان سلبریتیزه‌شدن جامعه صحبت می‌کنند، این مفهوم بیشتردر سطح جامعه‌شناسی باقی‌مانده است و پایش به علم سیاست کشیده نشده است. اینجاست که پژوهش پیش رو برای پر کردن این فقدان نظری در حوزۀ سیاست و هموارسازی راه پژوهش‌های بعدی پیرامون چنین پدیدۀ شایعی در سیاست روز، می‌کوشد تا نیروهای شکل‌دهنده به سلبریتیزه‌شدن سیاست را شناسایی کند و شاخص‌های آن را نشان دهد. برای نیل به این هدف و با بهره‌گیری از نظریه سلبریتیزه‌شدن جامعه، نویسندگان این فرضیه را مطرح می‌کنند که نیروهای شکل‌دهنده به سلبریتیزه‌شدن مشتمل بر حکمرانی شبکه‌ای، رسانه‌ای شدن و ریاستی شدن سیاستند که به شاخص‌های زیر منتهی می‌شوند: سیاست‌گرمی، غیررسمی شدن سیاست، زوال احزاب سیاسی و ظهور شهروندان جدید یا روزمره سازان. روش جمع‌آوری اطلاعات نیزاسنادی و کتابخانه‌ای و روش داوری داده‌ها مبتنی بر رجوع به منابع دسته اول و تحلیل آنها جهت فراهم آوردنِ مستندهای موردنیاز برای آزمودن فرضیّه است. پرونده مقاله