فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - گفتمان هويتي احیاگري اسلامی: تأملي در زمينهها و انديشهها
علياشرف نظريگفتمان «احياگري اسلامي» مبین نخستین و مؤثرترین كنش فكري در يك سده اخير است. توسل به سنتهاي دینی و طرح اسلام بهعنوان ایدئولوژی و به مثابه مدلی از سازماندهی اجتماعی، نقطه محوري تجمع و صفآرایی فكري- سياسي انديشهپردازان آنان ميباشد. آنها در تلاش بر ميآيند تا با ایفای چکیده کاملگفتمان «احياگري اسلامي» مبین نخستین و مؤثرترین كنش فكري در يك سده اخير است. توسل به سنتهاي دینی و طرح اسلام بهعنوان ایدئولوژی و به مثابه مدلی از سازماندهی اجتماعی، نقطه محوري تجمع و صفآرایی فكري- سياسي انديشهپردازان آنان ميباشد. آنها در تلاش بر ميآيند تا با ایفای نقشي مؤثر، با طرفداری از عقلانیت، عدالت، حریت، مساوات، تحول تدریجی و اصلاح، شورا و حکومت پارلمانی، انطباق سياست با شریعت اسلامی،... گفتمان خویش را وضع و تثبيت نمايند. گفتمان احياگري در عصر مشروطه واجد سه خصیصه اصلی بود كه ساختار اصلي مقاله حاضر را شكل ميدهد: بصیرت و آگاهی عميق ديني، «تحدید حدود سلطنت» از طریق «استقرار اساس قویم مشروطیت» با هدف حفظ اسلام، و رویارویی با غرب و محوریت دادن به ارزشهای اسلامی. نظر به این که فهم این سه خصیصه میتواند چارچوب کلی اندیشه احياگري اسلامی را مکشوف نماید در ادامه به بررسی آنها میپردازیم. در ادامه جهت تحلیل موردی اندیشههای حاملان گفتمان اصلاح، به بررسی يكي از محوری ترین واضعان این گفتمان، «آیتالله محمدحسین نائینی» میپردازیم. نويسنده در بخش نتيجهگيري، تلاش برای تبيين معرفت شناختی پارادایم هویتی اسلام، تبيين گفتمان مترقي اسلام، جست و جوی خستگی ناپذیر برای یافتن نشانهها و دالهای معنایی گفتمان اسلام حقيقي از لابلای متون اسلامی، و قرار دادن اسلام در متن سنت تاریخی پیشتاز، مترقی و متمدن را از خصیصههای بارز گفتمان احياگري اسلامي معرفي ميكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - ایرانشهری در آثار یونانی: با تأکید بر آثار فلسفی سیاسی افلاطون- گزنفون (2)
حاتم قادریايرانيان و يونانيان در راستای گسترش فضاي زندگاني خود، خيلي زود با يكديگر در تماس قرار گرفتند: به رغم غلبه سويههاي سياسي-نظامي، نبايد از سويههاي تأثيرگذاري و تأثيرپذيري سياسي، فلسفي-ديني صرفنظر كرد. تا جايي كه به تعامل گسترده ايرانيان و يونانيان دراوان رابطه آنان برمي چکیده کاملايرانيان و يونانيان در راستای گسترش فضاي زندگاني خود، خيلي زود با يكديگر در تماس قرار گرفتند: به رغم غلبه سويههاي سياسي-نظامي، نبايد از سويههاي تأثيرگذاري و تأثيرپذيري سياسي، فلسفي-ديني صرفنظر كرد. تا جايي كه به تعامل گسترده ايرانيان و يونانيان دراوان رابطه آنان برميگردد، بايد توجه داشت كه يونانيان بيشتر از آموزهها و سلوك سياسي، فلسفي-ديني ايرانيان متأثر بودند. اين بخش از مقاله، مهمترين تأملات يونانيان، (آتنيان)، بر آموزههاي سياسي، فلسفي-ديني ايرانيان را برجسته ميسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - نظريه انتقادي جديد: فراسوي پست مدرنيسم و انديشه پسا انتقادي
جهانگير معيني علمداريدر اين مقاله درباره نظريه انتقادي جديد بحث شده است. اين رويكرد در پاسخ به شبهه¬هاي پست مدرنيسم بر تفكر انتقادي و به منظور بازگشت به سنت اوليه مكتب فرانكفورت مطرح شده است. هدف اصلي صاحبان اين نظريه، به چالش كشيدن شكاكيت و بدبيني نگرش پسا انتقادي پست مدرنيسم و احياي تفكر چکیده کاملدر اين مقاله درباره نظريه انتقادي جديد بحث شده است. اين رويكرد در پاسخ به شبهه¬هاي پست مدرنيسم بر تفكر انتقادي و به منظور بازگشت به سنت اوليه مكتب فرانكفورت مطرح شده است. هدف اصلي صاحبان اين نظريه، به چالش كشيدن شكاكيت و بدبيني نگرش پسا انتقادي پست مدرنيسم و احياي تفكر راديكال است. نظريه انقادي جديد، اهميت و ضرورت انطباق با شرايط جديد را تشخيص داده است. اين نظريه مي¬خواهد به اصول پايبند بماند، بي¬آنكه ضرورت بازنگري در نظريه¬هاي مكتب فرانكفورت را نايده بگيرد. اين طرز تلقي، نظريه انتقادي جديد را به سمت دفاع از اصل «تداوم در عين تغيير» سوق داده است. اين ديدگاه از ارائه يك راه حل راديكال براي نقد سرمايه¬داري متأخر، فراسوي تفكر پسا انتقادي و پست مدرنيسم، دفاع مي¬كند و در عين حال ملاحظات جديدي را در برنامه خود گنجانده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - نظریه سیاسی پارادایمی
میراث اندیشه سیاسی در دو حوزه تمدنی ایرانی- اسلامی و غرب منبعي غنی از اندیشه هنجاری است که ظرفیت قابل توجهی برای مواجه شدن با معضلات و مسائل پسا استعماری معاصر را دارد. آنچه در این میان اهمیت اساسی دارد، بهرهگیری درخور از این منابع است. انديشه سياسي قلمرو معرفتي پویایی چکیده کاملمیراث اندیشه سیاسی در دو حوزه تمدنی ایرانی- اسلامی و غرب منبعي غنی از اندیشه هنجاری است که ظرفیت قابل توجهی برای مواجه شدن با معضلات و مسائل پسا استعماری معاصر را دارد. آنچه در این میان اهمیت اساسی دارد، بهرهگیری درخور از این منابع است. انديشه سياسي قلمرو معرفتي پویایی است كه در بهبود زندگی در جامعه امتداد ميیابد. در این مقاله، نظریه پارادایمی بهعنوان یک نظریه سیاسی برای تبیین اندیشه سیاسی مطرح شده است که ميتواند تضمنات عملی اندیشه سیاسی را تسهیل کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - نظریه سیاسی پارادایمی
عباس منوچهریمیراث اندیشه سیاسی در دو حوزه تمدنی ایرانی- اسلامی و غرب منبعي غنی از اندیشه هنجاری است که ظرفیت قابل توجهی برای مواجه شدن با معضلات و مسائل پسا استعماری معاصر را دارد. آنچه در این میان اهمیت اساسی دارد، بهرهگیری درخور از این منابع است. انديشه سياسي قلمرو معرفتي پویایی چکیده کاملمیراث اندیشه سیاسی در دو حوزه تمدنی ایرانی- اسلامی و غرب منبعي غنی از اندیشه هنجاری است که ظرفیت قابل توجهی برای مواجه شدن با معضلات و مسائل پسا استعماری معاصر را دارد. آنچه در این میان اهمیت اساسی دارد، بهرهگیری درخور از این منابع است. انديشه سياسي قلمرو معرفتي پویایی است كه در بهبود زندگی در جامعه امتداد ميیابد. در این مقاله، نظریه پارادایمی بهعنوان یک نظریه سیاسی برای تبیین اندیشه سیاسی مطرح شده است که ميتواند تضمنات عملی اندیشه سیاسی را تسهیل کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - سياست و اگزيستانسياليسم: بررسي رويكرد هانا آرنت به مفهوم «عمل»
مصطفي يونسي علي تدينرادهانا آرنت به عنوان متفكر سياسي تأثيرگذار قرن بيستم در آثار مهم خود تلاش ميكند تا اصليترين مسائل سياسي و اجتماعي انسان عصر را بررسي كند. او در بررسي پديدههايي چون خشونت، ترور، جنگ و تماميتخواهي، به «عمل» كه تعريفي خاص نيز از آن دارد، توجهي ويژه داشته و گويا آن را راه چکیده کاملهانا آرنت به عنوان متفكر سياسي تأثيرگذار قرن بيستم در آثار مهم خود تلاش ميكند تا اصليترين مسائل سياسي و اجتماعي انسان عصر را بررسي كند. او در بررسي پديدههايي چون خشونت، ترور، جنگ و تماميتخواهي، به «عمل» كه تعريفي خاص نيز از آن دارد، توجهي ويژه داشته و گويا آن را راه عبور از مشكلات ميداند. وي در رويكردي اگزيستانسياليستي، «عمل» را راه درمان بحرانهاي پيش روي انسان معاصر ميداند. «عمل» در انديشه آرنت پيونددهنده سياست و اگزيستانسياليسم است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - جهانیشدن و حاکمیت فراوستفالیا با تأکید بر ایستارهای جمهوری اسلامی ایران
شهروز ابراهيميتعامل حاکمیت ملی با حاکمیت فراملی در بستر جهانیشدن، موضوع بررسی اين نوشتار است. این بررسی نشان میدهد که جهانیشدن به خودی خود حاکمیت را با تحدید مواجه نمیسازد. بلکه حاکمیتها ضمن نگهداشت هویت ملی، یک هویت جهانی هم پیدا کرده و این دو در کنار هم میتوانند همزیستی داشته چکیده کاملتعامل حاکمیت ملی با حاکمیت فراملی در بستر جهانیشدن، موضوع بررسی اين نوشتار است. این بررسی نشان میدهد که جهانیشدن به خودی خود حاکمیت را با تحدید مواجه نمیسازد. بلکه حاکمیتها ضمن نگهداشت هویت ملی، یک هویت جهانی هم پیدا کرده و این دو در کنار هم میتوانند همزیستی داشته باشند. جهانیشدن صرفاً از بالا نيست بلکه با شکل جدیدی از جهانیشدن تحت عنوان «جهانیشدن از پایین» هم مواجه هستیم که فشارهای «جهانیشدن از بالا» را تعدیل میسازد. نگاه تعاملی از سوی جمهوری اسلامی ایران میتواند از فشارهای حاکمیت جهانی در جهت سلبی کاسته و بهطور متقابل و اثباتی بر پویشهای حاکمیت فراملی تأثیرگذار باشد که نمونه آن رویکرد «گفتگوی تمدنهای» و «دیپلماسی عمومی» است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - بررسی مقایسهای چارچوبهای تحلیلی و روششناختي مطالعات نفت وسیاست
سعید میرترابیاین مقاله بر آن است تا با رویکردی مقایسهای نشان دهد که ادبیات دولت رانتیر در خلال حدود چهار دهه اخیر خلاف تصور رایج، نه به لحاظ محتوی و نه از نظر روش مطالعات، وضعیتي یکدست نداشته و فراز ونشیبهای بسیاری را طی کرده است. این مطالعات را از نظر چارچوبهای تحلیلی وروشي، به چکیده کاملاین مقاله بر آن است تا با رویکردی مقایسهای نشان دهد که ادبیات دولت رانتیر در خلال حدود چهار دهه اخیر خلاف تصور رایج، نه به لحاظ محتوی و نه از نظر روش مطالعات، وضعیتي یکدست نداشته و فراز ونشیبهای بسیاری را طی کرده است. این مطالعات را از نظر چارچوبهای تحلیلی وروشي، به دو دسته متمایز از هم تقسیم کردهايم. نسل اول این مطالعات از دهه 1970 آغاز شد اما ناکامی تحلیلهای رانتیری در توضیح شرایط کشورهای نفتخیز و تبیین آثار کاهش شدید درآمدهای نفت در دهه 1980، انتقادهایی جدی را بر انگیخت. نقدهایی که در ارتباط با موج نخست این مطالعات مطرح شد، زمینه بازنگریهای اساسی را در روش مطالعات و شیوه مفهومسازی رانتهای خارجی و سنجش آنها فراهم کرد. در نتیجه به تدریج موج دومی از این دست مطالعات بویژه از دهه 1990 شکل گرفت که میتوان آن را نوعی تجدیدنظرطلبی در مطالعات دولت رانتیر در نظر گرفت. این رویکرد بتدریج متغیرهای تازهای در مطالعات وارد کرد و به پیشینه تاریخی کشورهای نفتخیز و زمان ورود درآمدهای نفت(با توجه به مراحل مختلف شکل گیری دولت و رژیم حاکم) توجه بیشتری نشان داد. همچنین با پرهیز از نگاه ساختاری به رانتهای نفتی، بر رابطه دو سویه میان این گونه رانتها و شرایط اجتماعی، سیاسی کشورهای نفتخیز تأکید کرد. شماری از هواداران این رویکرد جدید نیز معیارهای تازهای برای سنجش آثار درآمدهای نفتی پیشنهاد کردند. این رویکرد جدید، امکان ارائه تحلیلهایی پیچیدهتر را بویژه در حوزههای ثبات سیاسی و گذار دموکراتیک در کشورهای نفتخیز فراهم کرد؛ تحلیلهایی که تجربههای متفاوت دولتهای متکی به صدور نفت را در این حوزهها بهتر توضیح میدهند. پرونده مقاله