این مقاله قصد بررسی این پرسش را دارد که چگونه میتوان چندفرهنگگرايي را پاس داشت و در عین حال از حقوق فردي افراد در برابر گروههاي فرهنگي و قومي اقليت دفاع كرد؟ در پاسخ به این پرسش، راه کار «جان رالز» را که در كتاب «ليبراليسم سياسي» مطرح کرده، با تأکید بر تفكيك عقلانيت چکیده کامل
این مقاله قصد بررسی این پرسش را دارد که چگونه میتوان چندفرهنگگرايي را پاس داشت و در عین حال از حقوق فردي افراد در برابر گروههاي فرهنگي و قومي اقليت دفاع كرد؟ در پاسخ به این پرسش، راه کار «جان رالز» را که در كتاب «ليبراليسم سياسي» مطرح کرده، با تأکید بر تفكيك عقلانيت از معقوليت بررسی می کنیم. اما در پایان مشخص میگردد که تعريف رالز از معقوليت به شدت مضيق و محدودکننده است و هر چند اساس تفكيك عقلانيت و معقوليت میتواند مبناي خوبي براي تساهل در جوامع چندفرهنگي باشد، این تعريف به شدت مخل اين هدف است. پژوهش پیش رو از رویکرد تفسیری، تحلیل مفهومی و ارزیابی انتقادی به مثابه رهیافت نظری بهره میبرد و بر اساس آن به مسئله تنوع فرهنگی به عنوان زمینه شکل گرفتن طرح موضوع و نیز نظریۀ عدالت رالز، به عنوان بستری که امر معقول و عقلانی در آن متولد میشود و میبالد، میپردازد.
پرونده مقاله
مفروض اساسی این پژوهش این است که ایده ها، اندیشهها و طرز تلقی اندیشمندان به مثابه کنش آنها، جملگی برساخته اند. پرسش بنیادین ما نیز این است که کدام چشم انداز و الگوی روششناختی، بهتر میتواند به تبیین و توضیح مسئله چگونگی برساخته شدن اندیشهها و دیدگاهها نزد اندیشمندان چکیده کامل
مفروض اساسی این پژوهش این است که ایده ها، اندیشهها و طرز تلقی اندیشمندان به مثابه کنش آنها، جملگی برساخته اند. پرسش بنیادین ما نیز این است که کدام چشم انداز و الگوی روششناختی، بهتر میتواند به تبیین و توضیح مسئله چگونگی برساخته شدن اندیشهها و دیدگاهها نزد اندیشمندان کمک کند. به عقیدۀ ما، رویکرد و الگوی روششناختی تعاملی یا رابطهای «پی یر بوردیو»، فیلسوف و جامعهشناس فرانسوی که به ساختارگرایی تکوینی موسوم است، میتواند پاسخ بهتر و کامل تری به پرسش بنیادین چگونگی برساخته شدن اندیشهها به مثابه کنشهای ذهنی نزد اندیشمندان پاسخ دهد. بدیهی است که به کارگیری این رویکرد در تحلیل چگونگی برساخته شدن اندیشهها نزد اندیشمندان، متوقف بر تلقی اندیشهها به مثابه «کُنش» صاحب آنهاست.
پرونده مقاله