اسکینر و طباطبایی به عنوان دو متفکر برجسته ای که بر روی تاریخ اندیشه در غرب و ایران متمرکز هستند به دنبال شناسایی ریشههای تفکر در دو سنت فکری هستند. هرچند هر دو یک هدف دارند و به ظاهر فعالیت پژوهشی شبیه به هم را دنبال میکنند اما اختلافات اساسیای وجود دارد. اختلافی که چکیده کامل
اسکینر و طباطبایی به عنوان دو متفکر برجسته ای که بر روی تاریخ اندیشه در غرب و ایران متمرکز هستند به دنبال شناسایی ریشههای تفکر در دو سنت فکری هستند. هرچند هر دو یک هدف دارند و به ظاهر فعالیت پژوهشی شبیه به هم را دنبال میکنند اما اختلافات اساسیای وجود دارد. اختلافی که نتیجه آن در ثمره کارشان مشخص است. اسکینر بررسی تاریخ اندیشه را با باور عمیق به تاریخ، نفی عقاید کلی و با توجه به قصدیت و نیت مولف در بستر تاریخی مورد کاوش قرار می دهد و طباطبایی در هر فعالیت پژوهشی، رویای دست یابی به مدرنیته را در سر می پروراند و نویسندگان را با توجه به این مساله ارزیابی میکند. رویایی که نهایتا به دلیل محقق نشدن، افسوسی به نام زوال اندیشه در ایران نام میگیرد. وی با همین دیدگاه به بررسی شخصیتهای سیاسی و اندیشهای در تاریخ ایران میپردازد و نسبت آنان را با نزدیک شدن به مدرنیته می سنجد و پس از هر بار ناکامی به این نتیجه می رسد که دچار انحطاط تاریخ و زوال اندیشه در ایران هستیم. اما از سوی دیگر اسکینر بدون هیچ پیش داوری و بدون در نظر گرفتن هرگونه ملاک و معیاری، نویسندگان برجسته را در درون تاریخ و میثاقهای زبانی قرار می دهد و تلاش میکند که قصدیت مولف را با در نظر گرفتن متون گسترده آن مقطع زمانی تشخیص دهد. هرچند در وهله اول شباهتهای بسیاری میان اسکینر و طباطبایی در روش بررسی تاریخ وجود دارد اما با استفاده از روش تطبیقی در فلسفه که ذاتا میان رشته ای است میتوان متوجه شد که اختلافات بنیادین در کارهای پژوهشی آنان وجود دارد. در این پژوهش تلاش میگردد تا با استفاده از فلسفه تطبیقی که نگاه اصلی آن به مبادی اندیشههای متفاوت و متعلق به دو حوزه متفاوت است به مقایسه این دو متفکر اشاره شود.
پرونده مقاله
از زمان رویارویی ایرانیان با غرب و پی بردن به انحطاط خود، مسئلۀ «کيستي ما» دغدغۀ اصلي روشن فکران ايراني شد. پس از اين، سؤال هايي از قبيل اينکه ما «که هستيم؟» و «چگونه بايد باشيم؟» مطرح شد. برای پاسخ به سؤال های یادشده، شریعتی در مقام اندیشمندی ایرانی با دغدغه های اسلامی چکیده کامل
از زمان رویارویی ایرانیان با غرب و پی بردن به انحطاط خود، مسئلۀ «کيستي ما» دغدغۀ اصلي روشن فکران ايراني شد. پس از اين، سؤال هايي از قبيل اينکه ما «که هستيم؟» و «چگونه بايد باشيم؟» مطرح شد. برای پاسخ به سؤال های یادشده، شریعتی در مقام اندیشمندی ایرانی با دغدغه های اسلامی، سعی در تدوین راهحلی برای رهایی از انحطاط و سوق یافتن به سمت پیشرفت دارد. به زعم وی، سرمایه داری، امپریالیسم و مذاهب انحرافی و ذهن گرایی، عوامل اصلی انحطاط ایران و جهان اسلام است و تنها با بازگشت به خویشتن و شکل گیری یک رنسانس و نوزایی اسلامی است که می توان به پیشرفت و کمال رسید. در همین راستا هدف اصلی در این مقاله، تحلیلی از مقولۀ رنسانس اسلامی و رهایی از انحطاط در آرای شریعتی است.
پرونده مقاله
«دولت» یکی از عناصر اصلی و به عنوان عالی ترین قوۀ اجرایی درون مرزهای سرزمینی مطرح شده است. دولت - حداقل در عصر مدرن - مظهر قدرت و حاکمیت در جوامع بوده است. اساساً «آنارشیسم» به عنوان یک ایدئولوژی، نسبت به نهاد «دولت» و «قدرت دولتی» بدبین بوده، هرگونه مؤسسه مبتنی بر زور چکیده کامل
«دولت» یکی از عناصر اصلی و به عنوان عالی ترین قوۀ اجرایی درون مرزهای سرزمینی مطرح شده است. دولت - حداقل در عصر مدرن - مظهر قدرت و حاکمیت در جوامع بوده است. اساساً «آنارشیسم» به عنوان یک ایدئولوژی، نسبت به نهاد «دولت» و «قدرت دولتی» بدبین بوده، هرگونه مؤسسه مبتنی بر زور و اجبار را عامل تباهی زندگی اخلاقی و اجتماعی انسان قلمداد می کند. از سوی دیگر در عصر «جهانی شدن» به عنوان وضعیت سیاسی اجتماعی متأخر، عناصر حاکمیت با چالش اساسی روبه رو شده است. یکی از مشخصه های اندیشهای عصر جهانی شدن، تکیه کردن بر زمینۀ فکری جنبش «پست-مدرنیسم» است که ارزشهای دوران مدرن را به چالش می خواند. از ویژگی های اصلی این جنبش، نفی مطلق گرایی است که در این راستا، «ساختارِ شکل گرفتۀ قدرت» را مورد سرزنش قرار میدهد و به نقد سلطۀ آن در اجتماع سیاسی می-پردازد. بر این اساس سؤالی که پیش روی این پژوهش است این است که با توجه به تکثرگرایی و نقد عام گرایی در وضعیت «جهانی شدن»، مسیری برای ادامۀ حیات ایدئولوژی «آنارشیسم» وجود خواهد داشت؟ و آیا فرصت ابراز وجودِ «دولت ستیزی» و «اختیارگرایی» ایدئولوژی «آنارشیسم» در وضعیت «جهانی شدن» فراهم میآید؟ فرضیۀ این مقاله این است که در عصر جهانی شدن با رویکرد «مرکزیتزدایی» که در حال گسترش در حوزه های مختلف است، می توان گفت «قدرت دولتی» پراکنده و وظایف آن محدود شده و از سوی دیگر رؤیای جامعۀ بدون دولت و اجتماع اخلاقی مبتنی بر «اختیارگراییِ آنارشیسم»، در برخی حوزه ها تحقق مییابد. بنابراین سعی می شود با بازخوانی ایدئولوژی آنارشیسم - در نزد دو تن از شاخصترین متفکران معاصر این مکتب یعنی «جورج وودکاک» و «سال نیومن» - سرنوشت دولت در وضعیت جهانی شدن، تبیین و تحلیل گردد.
پرونده مقاله
تلاش عالمان علوم اجتماعی در زمینههای متنوع و گسترده، معطوف به تحلیل و مطالعه و تبیین پدیدههای اجتماعی است که بازتاب آنها به اشکال متفاوت در ساحات زندگی مردمان جوامع مختلف بازتاب داشته و دارد. آنها میکوشند با بهرهگیری از روشهای علمی و الگوهای تبیینی، صورت بندیهای ت چکیده کامل
تلاش عالمان علوم اجتماعی در زمینههای متنوع و گسترده، معطوف به تحلیل و مطالعه و تبیین پدیدههای اجتماعی است که بازتاب آنها به اشکال متفاوت در ساحات زندگی مردمان جوامع مختلف بازتاب داشته و دارد. آنها میکوشند با بهرهگیری از روشهای علمی و الگوهای تبیینی، صورت بندیهای تحلیلی متفاوتی از پدیدههای اجتماعی ارائه دهند و برای تبیین اندیشهها، رفتارها و رویدادها در عرصههای گوناگون اجتماعی، پاسخهای مختلفی بیابند. تبیین در معنای وسیع واژه عبارت است از اینکه پدیدههایی که قبلاً به عنوان امور مستقل از هم شناخته شده بودند، در ارتباط با یکدیگر قرار داده شوند یا میان پدیدههایی که پیشتر مربوط به هم تلقی میشدهاند، روابطی جدید درافکنده شود. الگوهای یادشده میتواند اعم از علی، کارکردی، ساختاری و الگوهای متفاوت دیگری باشد که عالمان علوم اجتماعی بسته به نوع نگرش و دیدگاه یا مکتب نظری مورد علاقه یا زمینه اجتماعی مورد تحقیق از آنها بهره میگیرند.
در این مقاله تلاش میشود با مطالعۀ یکی از الگوهای یادشده و توضیح و بسط الگوی هم خوانی ساختاری و استفاده از آن، صورت بندی تحلیلی متفاوتی برای مطالعۀ فرهنگ سیاسی جوامع ارائه شود. این الگوی تحلیلی به ویژه در مطالعات تاریخی فرهنگ جوامع، کاربرد زیادی خواهد داشت؛ جایی که ادبیات به عنوان یکی از اصلیترین مجاری و منابع شکل دهی به فرهنگ عمومی، نقش آفرین بوده است.
پرونده مقاله
از سال 1620 که گروهی از مهاجران انگلیسی به آمریکا مهاجرت کردند، استثناگرایی مبتنی بر نگرش ملتی خاص، قوم و نژادی برتر، اسراییل عصر حاضر، بهشت روی زمین و... در گفتار و رفتار آمریکاییان و به ویژه در لحن و گفتار رؤسای جمهور آمریکا از «جورج واشنگتن» تا «باراک اوباما» وجود د چکیده کامل
از سال 1620 که گروهی از مهاجران انگلیسی به آمریکا مهاجرت کردند، استثناگرایی مبتنی بر نگرش ملتی خاص، قوم و نژادی برتر، اسراییل عصر حاضر، بهشت روی زمین و... در گفتار و رفتار آمریکاییان و به ویژه در لحن و گفتار رؤسای جمهور آمریکا از «جورج واشنگتن» تا «باراک اوباما» وجود داشته است. آمریکاییها به این افسانه اعتقاد دارند که مهاجرتشان از انگلستان، نوع جدیدی از مهاجرت «قوم یهود» به «سرزمین موعود» و برای ساختن قلمرو خدا بوده است؛ تا جایی که به خود حق میدهند اگر ملتی با این شیوه و طرز تفکر مخالفت کرد، با آن به جنگ برخیزند. بنابراین ابتدا میتوان این سؤال را مطرح کرد که منشأ تفکر استثناگرایی از کجاست و سپس اینکه چگونه این تفکر مبنایی برای شکل گیری نظریۀ ثبات مبتنی بر سیطره یا ثبات هژمونیک قرار گرفته است و ارتباط آن با رواج اسلام هراسی در جامعه آمریکا چیست؟
ازاین رو هدف مقاله حاضر، ابتدا نشان دادن منشأ تفکر استثناگرایی آمریکایی و سپس نشان دادن تأثیری است که این تفکر در شکل گیری نظریۀ ثبات مبتنی بر تهاجم یا سیطره و طرح و رواج اندیشۀ اسلام هراسی در جامعه آمریکا دارد. بنابراین فرض مقالۀ حاضر این است که استثناگرایی امریکایی به دولت مردان این کشور، رفتاری تهاجمی و مداخله گرایانه داده است و بر این اساس آمریکا نقش هژمونیک خود را ایفا میکند. در این راستا دین اسلام به عنوان ایدئولوژی سیطره ستیز، مانع چنین رفتاری بوده است. بنابراین اسلام ستیزی و اسلام هراسی در دستور کار راهبردی آمریکا قرار گرفته است.
پرونده مقاله
جامعۀ مدنی، نهادها و عناصر آن یکی از موضوعات مورد توجه پژوهشگران اجتماعی و سیاسی است. جامعۀ مدنی به ویژه در نظامهای دموکراتیک، تأثیر زیادی بر فرآیند سیاست گذاری عمومی دارد. فرايند سياسي، فرايند اصلي در سیاست گذاری عمومي است. اين فرايند، مجموعهاي از قدرت و نفوذ در جامع چکیده کامل
جامعۀ مدنی، نهادها و عناصر آن یکی از موضوعات مورد توجه پژوهشگران اجتماعی و سیاسی است. جامعۀ مدنی به ویژه در نظامهای دموکراتیک، تأثیر زیادی بر فرآیند سیاست گذاری عمومی دارد. فرايند سياسي، فرايند اصلي در سیاست گذاری عمومي است. اين فرايند، مجموعهاي از قدرت و نفوذ در جامعه است كه در آن بازيگران زيادي ميكوشند تا به اهداف معيني دست يابند. فرآیند سیاست گذاری عمومی در مراحل مختلف آن تحت تأثیر نیروهای نوینی است که بر دامنۀ حضور آنها و میزان قدرتشان روزبه روز افزوده میشود. شناخت این تأثیرات میتواند راهنمای مناسبی در تبیین و برآورد سیاستهای عمومی در یک کشور پیش رو قرار دهد. در این مقاله، فرایند سیاست گذاری به پنج مرحلۀ شکلگیری مرجعیتها، تنظیم دستور کار، تصمیمگیری، اجرا و ارزیابی سیاستها تفکیک شده و سپس نقش جامعه مدنی در فرآیند سیاست گذاری تحلیل شده است.
پرونده مقاله
احساسات انساني، تمام ابعاد زندگي بشر را تحت تأثير خود قرار مي دهد و تصور بروز کنش سياسي کاملاً عقلاني از سوي شهروندان مورد تأمل و نقد قرار گرفته است. برخي از عوامل رواني مثل اضطراب، به عنوان يک متغير تأثيرگذار دروني در انسان، نه تنها زندگي روزمرۀ ما، بلکه حيات سياسي اکث چکیده کامل
احساسات انساني، تمام ابعاد زندگي بشر را تحت تأثير خود قرار مي دهد و تصور بروز کنش سياسي کاملاً عقلاني از سوي شهروندان مورد تأمل و نقد قرار گرفته است. برخي از عوامل رواني مثل اضطراب، به عنوان يک متغير تأثيرگذار دروني در انسان، نه تنها زندگي روزمرۀ ما، بلکه حيات سياسي اکثر شهروندان را تحت تأثير خود قرار مي د هد. در مقاله حاضر، اثر اضطراب به عنوان متغيري تأثيرگذار بر رفتار سياسي شهروندان مورد توجه قرار گرفته است. براي آزمون فرضيه، بر اساس قضيه حد مرکزي، نمونه اي 35 نفره از ميان دانشجويان پسر دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران در سال 1391 ه.ش مد نظر گرفته شده است. استدلال اصلي مقاله اين است که تأثيرگذاري اضطراب بر سطح رفتار سياسي، ماهيت دو سويه دارد: نخست، هر چه اضطراب افزايش يابد، سطح رفتار سياسي شهروندان نيز افزايش مي يابد؛ اما اگر ميزان اضطراب به درجه خطرناک و بيمارگونۀ خود نزديک شود و موجب تنش هاي اضطرابي- رواني شود، در آن صورت نه تنها رفتار سياسي افزايش نمي يابد، بلکه شهروندان براي کاهش دادن به ميزان اضطراب خود، سعي در استفاده از سازوکارهاي دفاعي ميکنند که اين مسئله به نحوي دو قطبي مي تواند از يکسو تشديد فعاليتهاي اجتماعي و از سوي ديگر، انزواي سياسي را براي آنها در پي داشته باشد. در پايان مقاله، مدلي ارائه شده که مي تواند چگونگي بازگشت تعادل به جامعه را نمايش دهد.
پرونده مقاله
نظام دیوان سالاری (بوروکراسی)، مجموعه ای از مهم ترین نهادهایی را تشکیل میدهد که تعیین کنندۀ کیفیت عملکرد دولت در زمینه اهداف کلان اجتماعی است. از این نظر، نظام بوروکراسی و دیوان سالاری، مجموعه ای از نهادهای سرنوشت ساز یک جامعه را در برگرفته است. این نظام و نهادهای تعری چکیده کامل
نظام دیوان سالاری (بوروکراسی)، مجموعه ای از مهم ترین نهادهایی را تشکیل میدهد که تعیین کنندۀ کیفیت عملکرد دولت در زمینه اهداف کلان اجتماعی است. از این نظر، نظام بوروکراسی و دیوان سالاری، مجموعه ای از نهادهای سرنوشت ساز یک جامعه را در برگرفته است. این نظام و نهادهای تعریف شدۀ آن به شکل قواعد رسمی و غیر رسمی، امکان ها و محدودیت هایی را به وجود میآورند که تعیین کننده روند توسعۀ کشور است. نهادگرايي به عنوان الگوي تحليلي، مزيتهايي دارد که میتواند در شناسایی مؤلفههای کارآمدی دیوانسالاری مؤثر باشد. رویکرد نهادگرایانه اولاً شاخصهايي روشن براي ارزيابي و آسيبشناسي دیوان سالاری ايراني ارائه مي كند و از سوي ديگر به ما كمك مي كند تا نسبت میان عملکرد نظام دیوان سالاری با عملکرد سایر قسمت ها و نهادهای دولت را بسنجیم. در این مقاله، به چارچوب های اصلی بحث نهادگرایان دربارۀ نظام دیوان سالاری خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که این رویکرد، مجموعهاي از شاخصها براي ارزيابي كيفيت كليت دیوان سالاری و آسيبهاي آن و تحلیل چگونگی تأثیر آن بر حوزههای دیگر ارائه میدهد.
پرونده مقاله
اسکینر و طباطبایی، دو متفکری که در موضوع تاریخ اندیشه در غرب و ایران کار میکنند، در پی شناسایی ریشههای فکری و تحول و تطور آن هستند. هر چند هر دو نویسنده، دغدغۀ بررسی تاریخ اندیشه را دارند، نتایج کار به دلیل تفاوت در شیوۀ بررسی، متفاوت است. اسکینر، بررسی تاریخ اندیشه چکیده کامل
اسکینر و طباطبایی، دو متفکری که در موضوع تاریخ اندیشه در غرب و ایران کار میکنند، در پی شناسایی ریشههای فکری و تحول و تطور آن هستند. هر چند هر دو نویسنده، دغدغۀ بررسی تاریخ اندیشه را دارند، نتایج کار به دلیل تفاوت در شیوۀ بررسی، متفاوت است. اسکینر، بررسی تاریخ اندیشه را با باور عمیق به تاریخ و نفی عقاید کلی بررسی می کند، در حالی که طباطبایی در هر فعالیت پژوهشی، رؤیای دستیابی به مدرنیته را دارد. طباطبایی، بررسی متفکران را با معیار و ملاکهایی همچون مدرنیته و سنت میسنجد؛ معیاری که در نهایت او را به این جمع بندی میرساند که دچار زوال و انحطاط اندیشه در ایران هستیم. از سوی دیگر اسکینر، نویسندگان برجسته را درون تاریخ و میثاقهای زبانی قرار میدهد و تلاش میکند که قصدیت مؤلف و کنش گفتاری آنان را با در نظر گرفتن متون آن مقطع زمانی تشخیص دهد.
پرونده مقاله
در این مقاله، رویدادها و مصادیق تاریخی ای که در فاصله جنبش مشروطه تا انتخابات دهم ریاست جمهوری، مبین تشکیل یا عدم تشکیل کنش ارتباطی، حوزۀ عمومی، جامعه مدنی و دموکراسی بوده اند، روایت و سپس بر اساس مطالعه تطبیقی بر مبنای «جبری بولی» مقایسه شده اند. این پژوهش با هدف شناخت چکیده کامل
در این مقاله، رویدادها و مصادیق تاریخی ای که در فاصله جنبش مشروطه تا انتخابات دهم ریاست جمهوری، مبین تشکیل یا عدم تشکیل کنش ارتباطی، حوزۀ عمومی، جامعه مدنی و دموکراسی بوده اند، روایت و سپس بر اساس مطالعه تطبیقی بر مبنای «جبری بولی» مقایسه شده اند. این پژوهش با هدف شناخت بیشتر و بهتر جامعه ایران و شناسایی فراز و فرودهایی که جامعه ایرانی از مشروطه تاکنون در مسیر دستیابی به دموکراسی بر پایه کنش ارتباطی، حوزه عمومی و جامعه مدنی طی کرده است، می کوشد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که رابطۀ میان کنش ارتباطی، حوزه عمومی، جامعه مدنی و دموکراسی چگونه تبیین می شود. بر این اساس ابتدا مروری نظری بر مفاهیم یادشده بر مبنای آرای آرنت، هابرماس، گرامشی، لیپست، دوبنوا و بشیریه صورت گرفته و شاخص ها و معرف هایی برای این مفاهیم استخراج شده است. سپس به واسطه این معرف ها، وضعیت کنش ارتباطی، حوزه عمومی، جامعه مدنی و دموکراسی در پنج بازه تاریخی (از مشروطه تا انتخابات دهم ریاست جمهوری) روایت و تحلیل شده است. تحلیل روایت هر مقطع، بر اساس مصادیق حضور یا غیاب هر مفهوم، به صورت صفر (شدت کم) و یک (شدت زیاد) در جدول «بولی» برای هر مقطع تاریخی قرار داده شده و رابطه میان مفاهیم بررسی شده است. بر اساس یافته ها می توان ادعا کرد که از مشروطه تاکنون، علی رغم تلاش ها و اقداماتی که از سوی جامعه، نخبگان و بخشی از دولت یا حاکمیت صورت گرفته است، جز در مواردی معدود، سه مفهوم کنش ارتباطی، حوزه عمومی و جامعه مدنی از قوت چندانی برخوردار نیست و در دوره های مختلف تاریخی، نبودِ یکی از این سه شرط لازم ناکافی، مانع از تحقق دموکراسی در ایران شده است. بازه تاریخی مربوط به ملی شدن نفت، در میان این پنج برش تاریخی، تنها مقطع تاریخی است که تلاش ایرانیان برای دستیابی به دموکراسی، به واسطه حضورِ کنش ارتباطی، حوزه عمومی و جامعه مدنی به نتیجه رسیده است و پیامدش یعنی دموکراسی را ممکن کرده است. همچنین در مقطع مشروطیت، مصادیق تاریخی که مبین حضورِ کنش ارتباطی و حوزه عمومی بودند و در دوران اصلاحات، مصادیق تاریخی که مبین حضور حوزه عمومی و جامعه مدنی هستند، در مقایسه با مصادیقی که غیاب این مفاهیم را نمایندگی می کنند، غلبه دارند. اما در دوران انقلاب و نیز انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 و دولت برآمده از آن، مصادیقی که غیاب مفاهیم کنش ارتباطی، حوزه عمومی، جامعه مدنی و دموکراسی را نمایندگی می کنند، بر مصادیقی که حضور آنها را نمایندگی می کنند، غلبه دارد.
پرونده مقاله