سرشت امر سياسي در شهر خداي آگوستين
محورهای موضوعی : پژوهش سیاست نظری
1 - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
کلید واژه: امر سیاسی امر اجتماعی شهرخدا آگوستین طبیعت,
چکیده مقاله :
این مقاله میکوشد تا با بررسی فقراتی اساسی و مهم از رساله شهر خدا اثر سنت آگوستین، متأله برجسته مسیحی، پرتویی بر تضمنات سیاسی آن بیفکند. در اینجا با توجه به رأی پیتر بورنل، که در مقالهای با عنوان «جایگاه سیاست در شهر خدای آگوستین» به نگارش درآمده است، نشان خواهیم داد که در الهیات آگوستین، جایی برای بحث از «سیاست» به مثابه موضوعی مستقل وجود ندارد. سیاست در نظر وی، امری سلبی و ملازم با سرشت عدمی و اینجهانی وضعيت پساهبوط است و در بهترین حالت میتواند نمودی از حفظ امنیت و آرامش در این سرای فانی، به عنوان منزلگاهی برای زائران «شهر خدا» باشد. آگوستین انسان را موجودی بالطبع «اجتماعی» میداند، اما این اجتماعیبودن به زعم وی، در اثر «سیاسیشدن» وی که به ضرورت شرایط پساهبوط بر او رخ نموده است، مخدوش گشته است. بنابراین، آگوستین با اعراض کامل از سنت فلسفه سیاسی یونانی، و با نفی مناسبات مدنی، اینجایی و اکنونی، شهر خدای خود را در ساحتی غیرجسمانی ترسیم میکند.
This article tries to cast a new light on the political implications of Saint Augustine’s City of God. Considering Peter Burnell views as in his “the status of politics in St. Augustine’s city of god”, we will show that in Augustine’s theology there is no room to discuss “politics” as an autonomous subject. For him, politics is a matter of worldly and post Descent status. At best, politics in can be a means of maintaining peace and security at this temporal world, and as an abode for the pilgrims of “the City of God”. Though man is naturally considered as a “social being” in Augustine’s thought, he believes this feature has been faded at the result of “politicalization” which has been imposed on him by his post Descent condition. So Augustine, completely detaching from Greek tradition of political philosophy and denying of civic relations, depicts his own city of God in non-corporeal utopia.