تکثرگرایی ارزشی و آزادی در اندیشه آیزایا برلین
محورهای موضوعی : پژوهش سیاست نظری
1 -
کلید واژه: لیبرالیسم تکثرگرایی ارزشی آزادی آزادی منفی آیزایا برلین,
چکیده مقاله :
یکی از بزرگترین مدعاهای اندیشه لیبرال در نیمه دوم قرن بیستم به این نکته بر میگردد که میتوان لیبرالیسم را به مثابه یک دستگاه هنجاری، با ارجاع به مفهوم تکثرگرایی ارزشی توجیه کرد. اولین اندیشمندی که این ادعا را در قالب اندیشهای نظاممند عرضه كرد سر آیزایا برلین فیلسوف سیاسی انگلیسی بود. برلین با تعریف لیبرالیسم به عنوان مکتبی که آزادی منفی را در رأس سلسله مراتب ارزشی مینشاند، استدلال میکند که میتوان لیبرالیسم را به طور منطقی از مبانی تکثرگرایی ارزشی استنتاج کرد. برلین سعی میکند به سه شیوه، یعنی محوریت انتخاب، ضدیت با آرمانشهر، و وجود ارزشهای جهانشمول، استلزام منطقی میان تکثرگرایی ارزشی و ارجحیت آزادی منفی را اثبات کند. همه این شیوهها از اثبات این استلزام باز خواهند ماند. در پایان نیز سعی شده است به طوری ایجابی و با اتکا به خصیصه عقلانیت ستیزی و الگوهای تصمیمگیری در تکثرگرایی ارزشی، امکان استنتاج هرگونه ارجحیت ارزشی از تکثرگرایی مورد بحث قرار بگیرد.
One major claim of liberalism in the latter half of the twentieth century was that it can be considered as a normative system due to value-based pluralism, a concept of its. The first scholar to introduce this in terms of a systematic thought was the English political philosopher, Sir Isaiah Berlin. Defining liberalism as a school placing negative freedom on top of value hierarchy, he argues that liberalism is inferable from the principles of value pluralism. He tries to confirm a logical entailment between value pluralism and preference of negative freedom in three ways, including, giving importance to having choice, opposition to utopia, and belief in existence of universal values. We will see how these ways fail to confirm such an entailment. The article discusses the possibility of inferring any value preference from the above mentioned relying on its anti-rationalist feature and decision making patterns.