امکانسنجی انطباق ویژگیهای دولت مطلوب «هگل» با آموزههای دولتهای توتالیتر نوین
محورهای موضوعی : Research in Theoritical Politicsمحمد عابدی اردکانی 1 * , سید علی اصغر باقری نژاد 2
1 - دانشگاه یزد
2 - دانشگاه یزد
کلید واژه: هگل توتالیتاریسم دولت جنگ روح,
چکیده مقاله :
در قرن بیستم، دولت هایی شکل گرفتند که با صفت «توتالیتر» شناخته می-شوند. آنها گروه گسترده ای اعم از محافظه کاران و راست گرایان تندمزاج فاشیست و چپ گرایان رادیکال کمونیست را در برمی گیرند. ماهیت و سبک رفتاری این دولت ها در آموزه ها یا خط مشی های آنها تجلی می یابد که کم و بیش ریشه در گذشته دارد. از این رو برخی از متفکران از جمله کارل پوپر و شوپنهاور مدعی اند که یکی از فیلسوفانی که ردپای اندیشۀ او را می توان در این آموزه ها به خوبی مشاهده کرد، هگل است. اکنون هدف اصلی این مقاله آن است که با انطباق مهم ترین ویژگی های نظریۀ دولت هگل با آموزه های دولت های توتالیتاریستی قرن بیستم، عمدتاً از جناح و نوع نازی یا فاشیستی آن در آلمان و ایتالیای بین دو جنگ جهانی، میزان صحت این ادعا روشن و آشکار شود. به همین دلیل، پرسش اصلی پژوهش حاضر نیز چنین است: «آیا هگل دربارۀ دولت مورد نظر خود به گونه ا ی نظریه پردازی کرده و به مضامینی اشاره نموده است که با آموزههای حکومت های توتالیتر قرن بیستمی انطباق دارد؟». یافته های پژوهش نشان می دهد که هر چند در لابه لای افکار و اندیشه های هگل درباره دولت و ویژگی های آن و هدف و غایتی که دولت به دنبال آن است، مضامینی یافت میشود که مورد کج فهمی یا سوءاستفاده دولت های توتالیتر قرن بیستم واقع شده، در مجموع با آموزه های این دولت ها به کلی متفاوت است و البته با موازین و قواعد دموکراسی یا لیبرالیسم نیز همسویی کامل ندارد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با رویکرد اسنادی- تاریخی است و جمع آوری داد ه های مناسب برای تحلیل نیز به شیوۀ کتابخانه ای انجام شده است.
Some states were established, in the twentieth century, which are characterized by the title of “Totalitarian”. They consist of a wide range including conservatives, fascist radical right-wingers and communist radical left-wingers. The nature and behavioral style of these governments are manifest in their doctrines or policies which are more or less rooted in the past. Hence, some thinkers like Karl Popper and Schopenhauer contain that Hegel was one of the philosophers whose trace of thought can be seen in these doctrines. Now, the main purpose of this article is to clarify the validity of this claim by adapting the most important features of Hegel's theory of state with the doctrines of the totalitarian states of the twentieth century, mainly from Nazi or fascist type in Germany and Italy between the two world wars. For this reason, the main question of the present study is: “has Hegel theorized about his desired state in a way that is consistent with the doctrines of the twentieth-century totalitarian states?” The findings of this study suggest that, although it is possible that notions may be found in Hegel's thoughts that are misunderstood or misused by totalitarian states, but overall, what Hegel has proposed about the state and its features is entirely different from the doctrines of the totalitarian states of the twentieth century. This study is descriptive-analytic with a documentary-historical approach and collecting the appropriate data for analysis is done in a library-based way.