تأثیر عوامل سیاسی بر مناسبات اقتصادی ایران در دهه اول انقلاب
محورهای موضوعی : پژوهش سیاست نظریعباس حاتمی 1 * , حسین مسعودنیا 2 , داوود نجفی 3
1 - دانشگاه اصفهان
2 - دانشگاه اصفهان
3 - دانشگاه اصفهان
کلید واژه: عوامل سیاسی مناسبات اقتصادی پایگاه اجتماعی دولت بیثباتی سیاسی انشقاق سیاسی,
چکیده مقاله :
تا دهه 1960 استدلال این بود که مقوله های اقتصادی، مقوله هایی صرفاً اقتصادی هستند، اما از دهه 1970 به این سو با شکلگیری مطالعات میانرشتهای، ادبیاتی پدید آمد که استدلال میکرد عوامل سیاسی بر مناسبات اقتصادی مؤثر عمل میکنند. این مقاله با تأسی از این ادبیات و با تمرکز بر دهه اول انقلاب، تلاش میکند نشان دهد چگونه پنج عامل سیاسی شامل انقلاب، جنگ، بیثباتیهای سیاسی، انشقاق سیاسی و در نهایت پایگاه اجتماعی دولت در دهه مزبور بر مناسبات اقتصادی مؤثر عمل نموده است. به همین منظور این مقاله نخست نشان میدهد که چگونه جنگ باعث کاهش درآمدهای نفتی دولت در این دهه شد. دوم مشخص میسازد که بیثباتی ساخت سیاسی چگونه به کاهش سرمایهگذاریهای خارجی در این دوره انجامید. سوم با تأکید بر انشقاق سیاسی آشکار میسازد که چگونه این عامل موجد عدم اجماع اقتصادی شد. در نهایت مشخص میسازد که پایگاه اجتماعی دولت انقلابی از طریق چه سازوکارهایی به پیدایش سیاستهای اقتصادی مردمگرایانه کمک کرد. تمامی این یافتهها نشان میدهد که مناسبات اقتصادی در دهه اول انقلاب تا چه میزان تحت تأثیر عوامل سیاسی قرار داشتهاند و الزامات آن را بازتاب بخشیدهاند.
By the 1960s, the argument was that economic phenomena were purely economic subjects. But since the 1970s, with the revival of interdisciplinary studies, a literature has emerged that argued political factors are effective on economic phenomena. Inspired by this literature and with the focus on the first decade of the Islamic Republic's political economy, this article attempts to indicate how the five political factors, including revolution, war, political instability, political fragmentations, and ultimately the social background of government have affected economic phenomena. To doing so, firstly, this article shows how the war reduced the government's oil revenues in the decade. Secondly, it explains how political instabilities led to a reduction in foreign investment in this period. Thirdly, by emphasizing political fragmentations, it reveals how this factor led to a lack of economic consensus among political elites. Finally, it becomes clear that how the social background of the revolutionary state helped to the emergence of populist economic policies in Iran that time. All these findings show how far were the economic phenomena influenced by political factors and reflected its requirements in the first decade of the revolution.