اقتصاد قانون اساسی و انصاف
محورهای موضوعی : پژوهش سیاست نظری
1 - جهاد دانشگاهي
کلید واژه: انتخاب عمومی اقتصاد قانون اساسی نهادهای غیررسمی انصاف اتفاق آراء,
چکیده مقاله :
مقاله حاضر که با رویکرد میان رشتهای و با استفاده از روش تحلیلی سامان یافته است، به دنبال بررسی میزان امکانپذیری اعمال مسئله انصاف در نظریه اقتصاد قانون اساسی است. عمدهترین نتیجه حاصل این است که با وجود قابلیتها و راهگشاییهای خوب نظریه اقتصاد قانون اساسی، در تواناییهای آن غلو شده و به بیان آمارتیا سن نوعی نهادگرایی استعلایی را به نمایش گذارده است. با این وجود، عنایت به نقش نهادهای غیررسمی ميتواند كمك كند كه قواعد بازی و قوانین اساسی به شکلی بهتر تدوین و اجرا شوند.
Using an interdisciplinary approach and analytical method, the present article attempts to find the possibility of applying justice to the economic theory in the Constitutional Law. The main finding of the study is that although the Constitutional Law has acceptable potentials and offers good solutions, its capabilities have been exaggerated and, according to Amartya Sen, it manifests a kind of transcendental institutionalism. However, attention to unofficial institutions can be more fruitful.