• فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - عوامل ‌ساختاري ‌مؤثر بر رخداد انقلاب ‌اسلامي ‌در ايران‌
        يحيي‌ ‌ فوزي
        اين ‌مقاله ‌به ‌بررسي ‌علل ‌ساختاري‌ رخداد انقلاب‌ در ايران‌ مي‌پردازد كه ‌در واقع‌ علل‌ دراز مدت‌ مؤثر بر وقوع‌آن ‌است‌ و تلاش مي‌كند‌ تا به‌ اين‌ سؤالات‌ پاسخ‌ دهد كه‌ عوامل‌ ساختاري‌ مؤثر بر رخداد انقلاب‌ در ايران ‌چه ‌بودند؟ و هر يك‌ چگونه ‌بر رخداد انقلاب‌ در ايران چکیده کامل
        اين ‌مقاله ‌به ‌بررسي ‌علل ‌ساختاري‌ رخداد انقلاب‌ در ايران‌ مي‌پردازد كه ‌در واقع‌ علل‌ دراز مدت‌ مؤثر بر وقوع‌آن ‌است‌ و تلاش مي‌كند‌ تا به‌ اين‌ سؤالات‌ پاسخ‌ دهد كه‌ عوامل‌ ساختاري‌ مؤثر بر رخداد انقلاب‌ در ايران ‌چه ‌بودند؟ و هر يك‌ چگونه ‌بر رخداد انقلاب‌ در ايران ‌تأثيرگذاشته‌اند؟ براي ‌پاسخ‌ به ‌اين‌ پرسش‌ها به ‌بررسي‌ تحولات‌ ساختارهاي ‌سياسي‌، اقتصادي‌، اجتماعي ‌و فرهنگي ‌ايران‌ در دوران ‌تاريخي ‌معاصر پرداخته ‌شده‌ و با روشي‌ توصيفي‌ تحليلي‌، پيامد تحولات‌ اين ‌ساختارها در ايجاد عدم‌ تعادل‌ و در نهايت‌ انقلاب‌ تحليل‌ گرديده است‌. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - پسا ماركسيسم و «پسا ماركسيسم»
        محمدرضا  تاجيك
        چرا امروز مي‌بايست، به بازانديشي پروژه سوسياليسم بينديشيم؟ ارنستو لاكلاو و شنتال موفه، در پاسخ به اين پرسش، تلاش دارند در تاريخ معاصر، نقشي فعال و آگاهانه و نه انفعالي و كوركورانه را در پيش گيرند هدف خود را انتزاعي روشن (به طور نسبي)، از كشمكش‌هايي كه در آن سهيم هستند چکیده کامل
        چرا امروز مي‌بايست، به بازانديشي پروژه سوسياليسم بينديشيم؟ ارنستو لاكلاو و شنتال موفه، در پاسخ به اين پرسش، تلاش دارند در تاريخ معاصر، نقشي فعال و آگاهانه و نه انفعالي و كوركورانه را در پيش گيرند هدف خود را انتزاعي روشن (به طور نسبي)، از كشمكش‌هايي كه در آن سهيم هستند و فهم تغييراتي كه پيش چشمانشان رخ مي‌دهند، قرار داده و در واپسين تحليل، بدين نتيجه مي‌رسند كه لازم است با بهره بردن از روش واسازي دريدا، شالوده و ساخت ماركسيسم ارتدكسي را مورد چالش جدي قرار دهند. لاكلاو و موفه از يك سو، به چالشي بنيان كن عليه رويكرد‌هاي «تقليل‌گرا، جوهرگرا و جهان شمول» برخاستند و از سوي ديگر، به نقد آموزهاي مبتني بر برداشتي خاص از جامعه روي آوردند: آموزه‌هايي كه جامعه را از دريچه عناصر مستقلي و داراي هويتي خاص مورد تحليل و تعريف قرار مي‌دهند (جوهرگرايي عناصر) و بدين ترتيب، افقي فراسوي ماركسيسم ارتدوكسي، فراساختگرايي و هرمنوتيك گشودند. با اين هدف، اين دو متفكر نقطه عزيمت تئوريك خويش را بر شماري از جريان‌هاي نظري و فلسفي نظير: واسازي دريدا، تبارشناسي و ديرينه‌شناسي فوكو، روانكاوي لاكان، پديدارشناسي هوسرل و هايدگر، پراگماتيسم رورتي، زبانشناسي و نشانه‌شناسي مدرن (سوسور، بارتز و ...)، رهيافت فراتحليلي ويتگنشتاين و هژموني گرامشي بنا نهادند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - طرح برشي از عدالت در افلاطون و راولز
        مصطفي  يونسي
        از جمله مباحث پايدار و ناميراي فلسفه سياسي و اخلاق موضوع عدالت است. از اين رو در اين باب فلاسفه در دورا‌‌ن‌هاي مختلف و با رويكردهاي متفاوت به اين مهم پرداخته‌اند. مقاله حاضر به صورت خاص، دو فيلسوف متعلق به دو دوره متفاوت يعني افلاطون و راولز را كه به صورت مستقيم يا غي چکیده کامل
        از جمله مباحث پايدار و ناميراي فلسفه سياسي و اخلاق موضوع عدالت است. از اين رو در اين باب فلاسفه در دورا‌‌ن‌هاي مختلف و با رويكردهاي متفاوت به اين مهم پرداخته‌اند. مقاله حاضر به صورت خاص، دو فيلسوف متعلق به دو دوره متفاوت يعني افلاطون و راولز را كه به صورت مستقيم يا غيرمستقيم اما مؤثر دغدغه عدالت داشته‌اند، برگزيده است مبناي انتخاب اين دو متفكر اين است كه آ‌ن‌ها فراتر از فرديت خود نماينده و بيانگر دو مدل متفاوت و به تعبير جزئي‌تر متقابل در عرصه فلسفيدن عدالت هستند. بر اين اساس در تك نگاشت حاضر در پي آن هستيم كه با تمركز بر بخش مقايسه‌پذير دو اثر «سياست» افلاطون و «نظريه در باب عدالت» راولز به طرح برشي از انديشه آن‌ها در مورد عدالت بپردازيم. با انجام اين كار در مي‌يابيم كه افلاطون از درون انسان مبحث عدالت را شروع مي‌كند، و در مقابل راولز از بيرون انسان بحث عدالت را پيش مي‌كشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بازخوانی فلسفه سیاسی سقراط تاريخي/ افلاطوني
        سيدمحمود  نجاتي حسيني
        تمایز سقراط تاریخی و سقراط افلاطونی را می‌توان مسئله و موضوعي در تاریخ فلسفه سیاسی دانست؛ که در عین ناباوری تنها در حاشیه این ادبیات به آن پرداخته شده است. اما در این مقاله این مسئله ـ موضوع به مرکز بحث آورده شده است. مسئله مقاله این است که فلسفه سیاسی سقراط و افلاطون د چکیده کامل
        تمایز سقراط تاریخی و سقراط افلاطونی را می‌توان مسئله و موضوعي در تاریخ فلسفه سیاسی دانست؛ که در عین ناباوری تنها در حاشیه این ادبیات به آن پرداخته شده است. اما در این مقاله این مسئله ـ موضوع به مرکز بحث آورده شده است. مسئله مقاله این است که فلسفه سیاسی سقراط و افلاطون در یک نسبت سنجی ژرف، واگرایی (سقراط تاریخی و افلاطون حقیقی) و هم‌گرایی (سقراط افلاطونی و افلاطون سقراطی) دارند. نقطه عزیمت این مسئله نیز این است که با بازخوانی و بازکاوی متن‌های گفتاری و نوشتاری سقراط و افلاطون می‌توان جا پای این واگرایی و هم‌گرایی را در لوگو(ها) و دیالوگ‌(های) سقراط و افلاطون پی‌گیری کرد. بنابر این نشانه شناسی لوگو ـ دیالوگ سقراط تاریخی و افلاطونی و لوگو ـ دیالوگ افلاطون سقراطی و حقیقی دو فلسفه سیاسی کلاسیک بنیانی را كشف خواهد كرد. این مقاله تلاشی برای تثبیت این مدعیات و مفروضات با بهره‌گیری از تحلیل‌های هرمنوتیکی و نشانه‌شناختی (متن، زمینه و مؤلف محور) است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - پارادوكس اورولي
        حسن  آب‌نیکی
        جورج اورول، رمان نويس انگليسي، رمان معروف «1984» را نوشت تا يوتوپياهاي عصر خود را نقد نمايد. وي كه در صدد بيان و هشدار در باب آينده احتمالي توتاليتري همه جا حاضر است، در رمان خود انساني را به تصوير مي‌كشد كه ساختارهاي قدرت به شدت متصلب وي را تبديل به سوژه‌اي سياسي، يعني چکیده کامل
        جورج اورول، رمان نويس انگليسي، رمان معروف «1984» را نوشت تا يوتوپياهاي عصر خود را نقد نمايد. وي كه در صدد بيان و هشدار در باب آينده احتمالي توتاليتري همه جا حاضر است، در رمان خود انساني را به تصوير مي‌كشد كه ساختارهاي قدرت به شدت متصلب وي را تبديل به سوژه‌اي سياسي، يعني تابع ساخته است. سوژه‌اي كه به نهايت خود رسيده است. بنابراين مهم نوع نگاه اورول به انسان و تبديل كردن آن به سوژه است. اين تأكيد بيش از حد اورول بر سوژ‌گي، انسان را متافيزيكي كرده و نظام يوتوپيايي ديگري را پيش روي وي قرار داده است. نظامي كه اورول در ابتدا در پي نقد آن بوده اما خود گرفتار آن مي‌شود. در واقع پارادوكس اورولي در همين امر نهفته است، چرا كه وي در عين نقد يوتوپيا، نظام يوتوپيايي بدون سلطه را به سوژه متافيزيكي خود پيشنهاد مي‌دهد. پارادوكسي كه با نوع نگاه اورول به انسان به مثابه سوژه سياسي شروع شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - اينترنت و توسعه سياسي: حوزه عمومي در فضاي سايبرنتيك
        محمدقلي  ميناوند
        در طي آخرين دهه قرن بيستم، همراه با توسعه و تكامل فوق‌العاده سريع ارتباطات رايانه‌اي و گسترش روزافزون دسترسي مردم جوامع مختلف به اينترنت و شبكه‌هاي رايانه‌اي، كوشش‌هاي نظري بسياري صرف يافتن الگوهاي مناسب براي مطالعه اينترنت و ابعاد و تأثيرات سياسي و اجتماعي آن گرديد. در چکیده کامل
        در طي آخرين دهه قرن بيستم، همراه با توسعه و تكامل فوق‌العاده سريع ارتباطات رايانه‌اي و گسترش روزافزون دسترسي مردم جوامع مختلف به اينترنت و شبكه‌هاي رايانه‌اي، كوشش‌هاي نظري بسياري صرف يافتن الگوهاي مناسب براي مطالعه اينترنت و ابعاد و تأثيرات سياسي و اجتماعي آن گرديد. در جريان اين تلاش‌ها مفهوم حوزه عمومي در چارچوب نظريات جامعه‌شناختي يورگن ‌هابرماس جايگاه برجسته‌اي يافته است. پژوهشگران در اين زمينه معمولاً درصدد پاسخگويي به اين سؤال بوده‌اند كه آيا ارتباطات رايانه‌اي در اينترنت مي‌تواند زمينه توسعه سياسي و تقويت دموكراسي را از طريق احياي حوزه عمومي فراهم سازد؟ پاسخ دادن به اين سؤ‌ال قبل از هر چيز نيازمند آن است كه بدانيم آيا اصولاً‌ ايده حوزه عمومي مدل نظري مناسبي براي پژوهش در اين زمينه است يا خير؟ كارهاي نظري و پژوهش‌هاي انجام شده طي سال‌هاي اخير كه به برخي از آن‌ها در اين مقاله اشاره شده است هر يك بعضي از ابعاد مفهوم حوزه عمومي را مورد توجه قرار داده و آن را در بررسي رابطه اينترنت با سياست و قدرت و تأثيرات متقابل آن‌ها به كار برده‌اند. از اين بررسي‌ها چنين برمي‌آيد كه مفهوم حوزه عمومي از نظر اكثر محققان الگوي نظري مناسبي است ولي به جز موارد معدودي، همه نويسندگان اين الگو را نيازمند جرح و تعديل و يا تطبيق با شرايط خاص ارتباطات رايانه‌اي و تحولات اخير در جوامع گوناگون مي‌دانند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - شكل‌گيري همكاري بين‌المللي در مواجهه با تروريسم: فرصت‌ها، چالش‌ها و راهكارها
        رضا  سيمبر
        در اين نوشتار بر ايدة همكاري جهاني براي مواجهه با پديده تروريسم بين‌المللي تأكيد و ناكامي در نيل به اجماع در تعريف تروريسم از موانع عمده براي تعامل با اين پديده در سطح بين‌المللي محسوب مي‌شود. اين مقاله دربارة نقش موثرتر سازمان ملل متحد و حقوق بين‌الملل براي مواجهه با ت چکیده کامل
        در اين نوشتار بر ايدة همكاري جهاني براي مواجهه با پديده تروريسم بين‌المللي تأكيد و ناكامي در نيل به اجماع در تعريف تروريسم از موانع عمده براي تعامل با اين پديده در سطح بين‌المللي محسوب مي‌شود. اين مقاله دربارة نقش موثرتر سازمان ملل متحد و حقوق بين‌الملل براي مواجهه با تروريسم بحث مي‌كند سازمان ملل متحد بايد با فقر، حاكميت‌هاي كارآمد وتوسعه نيافتگي به مبارزه بپردازد چه اين موضوعات با پديده تروريسم مرتبط يا نامرتبط باشند. هدف سازمان ملل در مقابله با تروريسم بايد اين باشد كه تا حد ممكن اقدام به ارتكاب اعمال تروريستي را براي افراد بيشتري نامطلوب جلوه دهد تا انگيزه هر چه كمتري براي ارتكاب چنين اعمالي وجود داشته باشد. به عبارت ديگر سؤال اصلي مقاله اين است كه راهكارهاي اصلي جامعه جهاني براي مقابله با تروريسم بين‌الملل چيست؟ ايده مقاله حاضر اين است كه دو راهكار حقوقي و سياسي مي‌توانند تكميل كننده يكديگر باشند و راه را براي همكاري‌هاي بين‌المللي هرچه بيشتري بگشايند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تست
        لالیاا