معرفي نشريه
معرفي دو فصلنامه تخصصي «پژوهش سياست نظري»
اين نشريه از سال 1384 با عنوان «پژوهش علوم سياسي» و از سال 1387 با عنوان تخصصي «پژوهش سياست نظري» مقالههاي علمي ـ پژوهشي را به سردبيري آقاي دكتر عباس منوچهري در حوزه تخصصي علوم سياسي منتشر ميكند.
در حال حاضر آقای دکتر محمد کمالی زاده دستیار علمی سردبیر میباشند.
آخرین مقالات منتشر شده
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - عوامل و موانع مؤثر بر نقش آفرینی نهادهای مدنی در کارآمدی دولت جمهوری اسلامی ایران
خسرو قباديشماره 27 , دوره 12 , بهار-تابستان 1399نهادهای مدنی نقش بسزایی در کارآمدی دولت¬ها دارند. داده¬های بانک جهانی و تأکید نظریه¬پردازان صاحب¬نام جهانی بر نقش نهادهای مدنی، بیانگر اهمیت این نهادهاست. در ایران نیز نهادهای مدنی در حوزه¬های مختلف، کم و بیش به فعالیت می¬پردازند و می¬توانند نقش مؤثری در کارآمدی دولت ای چکیده کاملنهادهای مدنی نقش بسزایی در کارآمدی دولت¬ها دارند. داده¬های بانک جهانی و تأکید نظریه¬پردازان صاحب¬نام جهانی بر نقش نهادهای مدنی، بیانگر اهمیت این نهادهاست. در ایران نیز نهادهای مدنی در حوزه¬های مختلف، کم و بیش به فعالیت می¬پردازند و می¬توانند نقش مؤثری در کارآمدی دولت ایفا کنند. ولی برای نقش¬آفرینی مؤثر، نیازمند شناخت کاملی از موانع و عوامل مؤثر بر این نقش¬آفرینی با توجه به تجربه فعالان خود نهادهای مدنی هستیم. در این مقاله با استفاده از منابع موجود اسنادی، نهادهای مدنی موجود با گستره ملی مشخص شدند. سپس با نظر صاحب¬نظران این حوزه و با استفاده از تکنیک دلفی، یازده نهاد مدنی در سه گروه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی انتخاب شد. در مرحله بعد، یازده جلسه کانونی با حداقل پنج تن از فعالان هر یک از نهادهای مدنی و کارشناسان دولتی در حوزه مرتبط و صاحب¬نظران دانشگاهی برگزار شد. در این جلسات، عوامل مؤثر و موانع نقش نهادهای مدنی در کارآمدی دولت به بحث گذاشته شد و بحث¬ها روی کاغذ آورده و کدگذاری شد و کدگذاری تا مرحله اشباع پیش رفت. با توجه به داده¬های به ¬دست آمده در مرحله قبل، نکات کلیدی جلسات کانونی استخراج شد که در نهایت در مقوله جداگانه عوامل مؤثر و موانع مؤثر، 23 عامل مؤثر و 46 مانع مؤثر در نقش¬آفرینی نهادهای مدنی بر کارآمدی دولت استخراج شد. با توجه به نتایج مرحله قبل مشخص شد که مهم¬ترین عامل نقش نهادهای مدنی در کارآمدی دولت، خود دولت است و دولت علاقه¬ای به ایفای نقش مؤثر نهادهای مدنی ندارد و در صورت اجازۀ دولت، نهادهای مدنی نقش بسیار مؤثری در کارآمدی دولت خواهند داشت. همچنین مطابق با نتایج این پژوهش، موانع مؤثر بر نقش نهادهای مدنی در کارآمدی دولت از اهمیت بیشتر نسبت به عوامل مؤثر برخوردار است. این امر نشان¬¬دهنده نوعی بی¬اعتمادی و بدبینی دولت به نهادهای مدنی است. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - دولت پریبندال : چارچوبی تئوریک برای فهم فساد سیاسی
محبوبه همتی مرتضی علویان علی کریمی ملهشماره 27 , دوره 12 , بهار-تابستان 1399این مقاله میکوشد تا چارچوبی تحلیلی تئوریک را برای فهم کارکرد فسادآمیز نظامهای سیاسی در قالب ایده پریبندالیسم ارائه کند که در ادبیات علوم سیاسی بومی کمتر بدان توجه شده است. مفهوم پریبندالیسم و دولت پریبندال با مقوله فساد سیاسی که خود دارای ابعاد گوناگون و ریشهها و پیا چکیده کاملاین مقاله میکوشد تا چارچوبی تحلیلی تئوریک را برای فهم کارکرد فسادآمیز نظامهای سیاسی در قالب ایده پریبندالیسم ارائه کند که در ادبیات علوم سیاسی بومی کمتر بدان توجه شده است. مفهوم پریبندالیسم و دولت پریبندال با مقوله فساد سیاسی که خود دارای ابعاد گوناگون و ریشهها و پیامدهای خاص هم در سطح جامعه و هم در سطح دولت است، پیوندی نزدیک دارد. نوشته حاضر با ابتنا بر آرای «ژوزف»، چارچوب نظری دولت پریبندال را برای فهم مسئله فساد سیاسی ارائه میکند. دولت پریبندال بیانگر نحوه عملکرد نخبگان و کارگزاران در سطح سیستم سیاسی است و مبین آن است که نخبگان به دلیل نقش تاریخی-سیاسی و انجام کارویژههای خود در موقعیتهای سیاسی از امتیازهای ویژه و حقوقی مازاد بر حقوق خود در سطح دولت برخوردار هستند و هدف اصلی آنان معطوف به دسترسی گسترده و ویژه به منابع در دو سطح سیستم سیاسی و اقتصادی است. مقاله حاضر بر این پرسش اصلی تمرکز میکند که ویژگی¬ها، بنیانها و عناصر مؤثر در شکل¬گیری دولت پریبندال کدام است؟ این مقاله با الهام از آرای ژوزف و استفاده از منابع کتابخانه¬ای و با کاربست روش تاریخی-توصیفی، بدین گزاره رسیده است که دولت پریبندال مبین ترکیبی از عوامل مختلف مانند پاتریمونیالیسم، حامی¬پروری، تلقی دولت به عنوان بازار، فقدان یک ایدئولوژی مشروع، ضعف رهبری و... است که در نهایت به نتایجی چون تضاد دائمی در سطح سیستم سیاسی و نابرابریهای عمیق اجتماعی میانجامد. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - مفهوم شهروندی در دوران میانه اروپا: فردگرایی یا جمعگرایی؟
سید علیرضا حسینی بهشتیشماره 27 , دوره 12 , بهار-تابستان 1399با ورود اروپا به دوران میانه و نگرش اساساً آنجهانی مسیحیت همراه با خصلتهای ذاتی آن مانند فردگرایی و جهان¬شمولگرایی، نگاه به انسان و جایگاهش، چه در رابطه با جامعه و چه در رابطه با حکومت، متحول شد. این تحول در مفهوم شهروندی که فرهنگ سیاسی مغرب¬زمین از دوران باستان به ا چکیده کاملبا ورود اروپا به دوران میانه و نگرش اساساً آنجهانی مسیحیت همراه با خصلتهای ذاتی آن مانند فردگرایی و جهان¬شمولگرایی، نگاه به انسان و جایگاهش، چه در رابطه با جامعه و چه در رابطه با حکومت، متحول شد. این تحول در مفهوم شهروندی که فرهنگ سیاسی مغرب¬زمین از دوران باستان به ارث برده بود نیز اثر گذاشت. دیدگاه رایج بر تاریخ¬نگاری تحولات و تفکر اجتماعی، تصویری ارائه میکند که در آن گسترش فرهنگ مسیحیت به ذوب شدن فردیت انسانی در جامعه منتهی شده است. در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از روش تحلیلی- تاریخی، تکیه بر دستاوردهای پژوهشهای علمی و غیر جانب¬دارانه تاریخ¬نگاری متأخر دوران میانه نشان داده شود که برخلاف تصور رایجی که دوران میانه اروپا را مصادف با محو فردگرایی به نفع جمعگرایی حاصل آموزههای دینی مسیحیت میداند، منشأ همگنسازی فرهنگ سیاسی جوامع مغرب¬زمین، نه فرهنگ مسیحی دوران میانه، بلکه تفکر دوران نوزایی و سپس روشنگری است. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - بررسی مناسبات دولت و بازار در دهه نخست جمهوری اسلامی ایران (1357-1368)
وحید سینائی سارا اکبریشماره 27 , دوره 12 , بهار-تابستان 1399پس از انقلاب اسلامی، روابط دولت و بازار سنتی به ¬عنوان یک نهاد اجتماعی-اقتصادی دگرگون شد. در ابتدای انقلاب، اعضای برجستۀ جامعۀ بازار، بخش¬های بزرگی از اقتصاد ایران را از طریق مدیریت بنیادهای انقلابی و نهادهای دولتی در دست گرفته، روابط نزدیکی¬ با رهبران جمهوری ¬اسلامی بر چکیده کاملپس از انقلاب اسلامی، روابط دولت و بازار سنتی به ¬عنوان یک نهاد اجتماعی-اقتصادی دگرگون شد. در ابتدای انقلاب، اعضای برجستۀ جامعۀ بازار، بخش¬های بزرگی از اقتصاد ایران را از طریق مدیریت بنیادهای انقلابی و نهادهای دولتی در دست گرفته، روابط نزدیکی¬ با رهبران جمهوری ¬اسلامی برقرار نمودند. اما در سال¬های بعد، تغییراتی در این روابط به¬ وجود آمد. در بررسی این دگرگونی و برای تبیین روابط دولت و بازار در دهه نخست جمهوری ¬اسلامی، این فرضیه قابل طرح است که در دهۀ یادشده، سیاست¬های یکسان و مشابهی در قبال بازار وجود نداشت. دولت موقت به سیاست¬های لیبرالی در حوزۀ اقتصاد باور داشت، اما تحت تأثیر مصوبات شورای انقلاب، فضای انقلابی و نابسامانی¬های پس از انقلاب، در عمل به اجرای مصوبات شورای انقلاب پرداخت. با سقوط دولت موقت و روی کار آمدن دولت¬های چپ¬گرا، قدرت بازار سنتی به¬ویژه در عرصههای سیاسی و اقتصادی به چالش گرفته شد. در مقابل، بازار هم تلاش کرد تا مانع تسلط و استیلای کامل دولت بر اقتصاد و بخش خصوصی گردد. روش پژوهش، تبیینی و گردآوری داده¬ها به صورت کتابخانه¬ای و اسنادی بوده است. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - تبیین جریانشناختی ادبیات سیاسی در ایران معاصر (مطالعۀ موردی: ادبیات داستانی سیاسی در مهاجرت)
مهدی سعیدیشماره 27 , دوره 12 , بهار-تابستان 1399بخشی از ادبیات داستانی معاصر در خارج از ایران منتشر شده است. هم اسباب مهاجرت بسیاری از نویسندگان در خارج از کشور نسبت مستقیمی با مسئلۀ سیاست دارد و هم نحوۀ حضور آنها و موضوع، مضمون، زمینه و منشأ پیدایش بخش مهمی از آثاری که پدید آوردهاند، سیاسی است. داستاننویسی سیاسی د چکیده کاملبخشی از ادبیات داستانی معاصر در خارج از ایران منتشر شده است. هم اسباب مهاجرت بسیاری از نویسندگان در خارج از کشور نسبت مستقیمی با مسئلۀ سیاست دارد و هم نحوۀ حضور آنها و موضوع، مضمون، زمینه و منشأ پیدایش بخش مهمی از آثاری که پدید آوردهاند، سیاسی است. داستاننویسی سیاسی در مهاجرت، با حمایت و پشتیبانی گروههای سیاسی پیدا میشود و نخستین نمونههای آن در نشریه¬های سیاسی منتشر میشود و بعدها نویسندگان با استقلال نسبی از گروههای سیاسی به خلق اثر میپردازند. آنها به گونه¬ای روایت داستانیِ تاریخ معاصر ایران را نوشتهاند. انقلاب مشروطه و آرمان¬های آزادیخواهانهاش، کودتای 28 مرداد و یأس¬ها و ناامیدیهای بی¬پایانش و نیز انقلاب اسلامی و مسائل متفاوت پیرامون آن، از جمله مبارزههای پیش از انقلاب و روند پیروزی و تثبیت انقلاب و برآمدن جمهوری اسلامی و پیدایش جنگ تحمیلی از جمله این مسائل و مباحث است. مسئلۀ اصلی این پژوهش این است که ادبیات داستانی سیاسی در مهاجرت، چه جریانها و سیر تحولی داشته است. برای رسیدن به پاسخ از جریانشناسی ادبی به مثابه الگویی روششناختی استفاده خواهد شد. این الگو با بررسی زمینۀ سیاسی و اجتماعی پیدایش اثر، کانونهای حامی، نقطۀ شروع و چگونگی گسترش و استمرار جریان را نشان میدهد. به نظر میرسد داستاننویسی سیاسی با نوشتههای استنادی و افشاگرانه دربارۀ حوادث و مسائل پیرامون انقلاب و حوادث دهۀ 60 شروع میشود و به روایتهای تحلیلی- انتقادی از تاریخ معاصر، به¬ویژه انقلاب و جمهوری اسلامی میرسد. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - اندیشهشناسی سیاسی نظریة توسعة انسانی و استخراج دلالت های سیاستی آن در حوزة آموزش عالی
الهام حبیبی عباس منوچهری طاهره میرعمادی رضا مهدیشماره 27 , دوره 12 , بهار-تابستان 1399چیرگی انگارة توسعه به ¬مثابه رشد اقتصادی، مهم¬ترین کارکرد نهاد آموزش -عالی را تشکیل سرمایة انسانی برای دستیابی به غایت رشد اقتصادی در ¬نظر گرفته است. اما شکست تجربی این ایده و ظهور نظریه¬های انتقادی و جایگزین، ضرورت بازتعریف نقش نهاد¬های کلیدی -از جمله نهاد آموزش ¬عالی- چکیده کاملچیرگی انگارة توسعه به ¬مثابه رشد اقتصادی، مهم¬ترین کارکرد نهاد آموزش -عالی را تشکیل سرمایة انسانی برای دستیابی به غایت رشد اقتصادی در ¬نظر گرفته است. اما شکست تجربی این ایده و ظهور نظریه¬های انتقادی و جایگزین، ضرورت بازتعریف نقش نهاد¬های کلیدی -از جمله نهاد آموزش ¬عالی- در روند توسعه را بیش از پیش برجسته و نمایان ساخته¬اند. هدف از این مقاله، اندیشه-شناسی سیاسی نظریة توسعة انسانی و استخراج دلالت¬های سیاستی آن در سامان¬بخشی حوزة آموزش ¬عالی است. بر این ¬اساس از نظریة روایت دلالتی به -عنوان چارچوب مفهومی و روش¬شناسی دلالت¬پژوهی استفاده شده است. یافته-های این مقاله حاکی از آن است که نظریة توسعة انسانی به پشتوانة اندیشة سیاسی حاکم بر رویکرد قابلیت¬ها، با فراتر رفتن از دو¬گانة فرد و اجتماع، ساختار و عاملیت، ارزش و حقیقت، خیر خصوصی و خیر عمومی و یا دولت و بازار، بر نقش مکملی و تکمیلی این عوامل در طراحی و ارزیابی جامعة خوب متمرکز بوده است. در نهایت کاربست این اندیشة جامع و فراگیر در سامان¬بخشی جامعة آموزش¬ عالی، علاوه بر مشارکت نهاد آموزش¬ عالی در رشد اقتصادی، بر دیگر کارکرد¬های کلیدی و مغفول¬ماندة این نهاد همچون تقویت آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی در روند توسعه تأکید و توجه کرده است. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - امکانات روششناسی ساختارگرایی تکوینی در تحلیل چگونگی ساخته شدن اندیشهها
علی خداوردی علی علی حسینیشماره 27 , دوره 12 , بهار-تابستان 1399مفروض اساسی این پژوهش این است که ایده¬ها، اندیشهها و طرز تلقی اندیشمندان به مثابه کنش آنها، جملگی برساخته¬اند. پرسش بنیادین ما نیز این است که کدام چشم¬انداز و الگوی روششناختی، بهتر میتواند به تبیین و توضیح مسئله چگونگی برساخته شدن اندیشهها و دیدگاهها نزد اندیشمندان چکیده کاملمفروض اساسی این پژوهش این است که ایده¬ها، اندیشهها و طرز تلقی اندیشمندان به مثابه کنش آنها، جملگی برساخته¬اند. پرسش بنیادین ما نیز این است که کدام چشم¬انداز و الگوی روششناختی، بهتر میتواند به تبیین و توضیح مسئله چگونگی برساخته شدن اندیشهها و دیدگاهها نزد اندیشمندان کمک کند. به عقیدۀ ما، رویکرد و الگوی روششناختی تعاملی یا رابطهای «پی¬یر بوردیو»، فیلسوف و جامعهشناس فرانسوی که به ساختارگرایی تکوینی موسوم است، میتواند پاسخ بهتر و کامل¬تری به پرسش بنیادین چگونگی برساخته شدن اندیشهها به مثابه کنشهای ذهنی نزد اندیشمندان پاسخ دهد. بدیهی است که به کارگیری این رویکرد در تحلیل چگونگی برساخته شدن اندیشهها نزد اندیشمندان، متوقف بر تلقی اندیشهها به مثابه «کُنش» صاحب آنهاست. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - تحلیل و بررسی اندیشۀ حکومت اسلامی در «کشف اسرار»
امیرحسین حاتمیشماره 27 , دوره 12 , بهار-تابستان 1399یکی از مهم¬ترین مسائل مورد مناقشه درباره اندیشه و فکر سیاسی بنیان¬گذار جمهوری اسلامی، تفاوت فکر سیاسی وی در دهه¬های 20 و 30 با دهه 40 به بعد است. به¬ویژه آنجا که به نظر می¬رسد در کتاب «کشف اسرار» به نوعی نظارت فقیه بر ساختار سیاسی باور دارد و در کتاب «ولایت فقیه»، لزوم چکیده کاملیکی از مهم¬ترین مسائل مورد مناقشه درباره اندیشه و فکر سیاسی بنیان¬گذار جمهوری اسلامی، تفاوت فکر سیاسی وی در دهه¬های 20 و 30 با دهه 40 به بعد است. به¬ویژه آنجا که به نظر می¬رسد در کتاب «کشف اسرار» به نوعی نظارت فقیه بر ساختار سیاسی باور دارد و در کتاب «ولایت فقیه»، لزوم حکومت اسلامی به زعامت فقیه را اثبات می¬نماید. بر این مبنا، پرسش مهمی مطرح می-شود. آیا در کتاب «کشف اسرار» نباید به دنبال اندیشه حکومت اسلامی به آن معنا که در کتاب «ولایت فقیه» تبیین شده، باشیم؟ بسیاری از پژوهشگران از منظرهای مختلفی به این پرسش پاسخ مثبت داده¬اند. اما یافته¬های پژوهش حاضر که عمدتاً مبتنی بر بررسی زمینه¬های نظری است، نشان می¬دهد که در واقع تحول اساسی در فکر سیاسی آیت¬الله خمینی رخ نداده و اندیشه حکومت اسلامی را که در کتاب «ولایت فقیه» توضیح داده شده، می¬توان در کتاب «کشف اسرار» نیز جست¬وجو نمود؛ البته نه بدان صراحت. این عدم صراحت نیز عمدتاً به دلایل تاریخی، سیاسی و مذهبی بوده است. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - مبانی و کاربست «دیگری» برای نظم سیاسی- اجتماعی از منظر «ریچارد رورتی»
خلیل اله سردارنیا حسین محسنیشماره 27 , دوره 12 , بهار-تابستان 1399تساهل و پذیرش دیگری، لازمۀ حیات و پویایی نظم سیاسی- اجتماعی مدرن است. «ریچارد رورتی» از مهم¬ترین اندیشمندان و فیلسوفان پستمدرن است که توجه خاصی به مفهوم دیگری از منظر فکری- اندیشهای و نیز پرگماتیستی ناظر بر سودمندی اجتماعی داشته است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مبان چکیده کاملتساهل و پذیرش دیگری، لازمۀ حیات و پویایی نظم سیاسی- اجتماعی مدرن است. «ریچارد رورتی» از مهم¬ترین اندیشمندان و فیلسوفان پستمدرن است که توجه خاصی به مفهوم دیگری از منظر فکری- اندیشهای و نیز پرگماتیستی ناظر بر سودمندی اجتماعی داشته است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مبانی فکری و اندیشهای مفهوم دیگری و کاربست یا سودمندیهای عملی آن در در قلمرو سیاست و اجتماع است. در این پژوهش، پرسش اصلی آن است که اساساً چه ارتباط یا نسبتی بین مفهوم دیگری و نظم یا سامان اجتماعی و سیاسی در اندیشۀ رورتی هست؟ یافتۀ کلی این پژوهش آن است که رورتی با نقد روایتهای کلان و نفی حقیقت عام و کلی انتزاعی، قائل به نظامی تکثرگراست که حضور دیگری هم لازمه و هم سودمند برای پویایی نظم سیاسی و اجتماعی مدرن است که در حال حاضر در لیبرال دموکراسیهای کنونی، تاحدی تحقق یافته است، اما دارای کاستیهای جدی نیز هستند. بر همین اساس وی با نقد اندیشههای مدرنیته و کلان روایتهای این گفتمان و رد اصل کوژیتوی دکارتی تحت تأثیر امانوئل لویناس، توجه به ضرورت دیگری و روامداری و مسئولیتپذیری در قبال آن را مهم¬تر از توجه به مفهوم خود میپندارد. در نظام اندیشۀ ریچارد رورتی، مفهوم دیگری از زمینههای فلسفی خود فراتر رفته، در حوزۀ اخلاق به همبستگی و همدردی و در حوزۀ سیاست به دموکراسی نوپراگماتیسم گسترش مییابد. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - نقش نظریۀ اعتباریات «علامه طباطبایی» در تحقق حکمت سیاسی- اجتماعی متعالیه
حسن اورعی طاهره کمالی زاده مریم صانع پورشماره 27 , دوره 12 , بهار-تابستان 1399با وجود استقبال عالمان و متفکران جهان اسلام و تألیف شروح و تفاسیر متعدد، بسیاری از کارکردهای نظام حکمت صدرایی هنوز مورد توجه کافی واقع نشده است. ابعاد سیاسی- اجتماعی حکمت متعالیه، مهمترین زوایای مغفول¬ماندۀ این مکتب است. سید محمدحسین طباطبایی، یکی از بزرگترین پیروان م چکیده کاملبا وجود استقبال عالمان و متفکران جهان اسلام و تألیف شروح و تفاسیر متعدد، بسیاری از کارکردهای نظام حکمت صدرایی هنوز مورد توجه کافی واقع نشده است. ابعاد سیاسی- اجتماعی حکمت متعالیه، مهمترین زوایای مغفول¬ماندۀ این مکتب است. سید محمدحسین طباطبایی، یکی از بزرگترین پیروان مکتب صدرایی است که با طرح نظریۀ اعتباریات، امتداد حکمت متعالیه در مسیر اجتماعی- سیاسی را رقم زد. این نوشتار با بررسی نظریۀ ادراکات اعتباری به نقش آن در تبیین حکمت سیاسی- اجتماعی در چارچوب فلسفۀ صدرایی پرداخته است. ادراکات اعتباری، واسطه¬های بین نیازهای انسان و افعال او جهت رفع آن نیازهاست و بر این اساس نظریۀ اعتباریات را می¬توان حلقۀ وصل حکمت نظری و حکمت عملی دانست. طبق این نظریه، جامعه یک واقعیت تقلیل¬ناپذیر به افراد و منوط به تحقق یک جمع انسانی است که تأثیر و تأثر متقابل داشته، تحقق این جمع تابع اصل استخدام است. اصل استخدام متقابل نیازمند تعامل و تفاهم دوطرفه و بهتبع نیازمند خلق زبان و در ادامه اعتبار ساختارهای اجتماعی، عدالت، قدرت و درنهایت سیاست است. سپس نظامات اجتماعی بر اساس احکام و اوامر عقلی برخاسته از فطرت در راستای صلاح و تکامل فرد و جامعه سامان می¬یابد. اصالت جامعه از منظر علامه و سریان اعتباریات پیش از اجتماع در اعتباریات پسینی، تبیین دقیقتری از حرکت استکمالی عالم از کثرت به وحدت و جهتدهی افراد به سوی کمال در بستر حکمت سیاسی- اجتماعی متعالیه و در چارچوب شریعت ارائه می¬دهد. جزييات مقاله
پربازدیدترین مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - «لیبرال دموکراسی رادیکال»: جایگزین فوکو برای «مدرنیتۀ سیاسی»
علی صالحی فارسانیشماره 25 , دوره 11 , بهار-تابستان 1398هدف این مقاله، ارزیابی برآیندهای عملی انضمامی نقدهای بنیادی و تبارشناختی فوکو از مدرنیته است و دلالتی است که انگاره¬های فوکویی می¬تواند برای نظام سیاسی و کنشگری سیاسی داشته باشد. فوکو بر آن است که در دوران مدرن از قدرت و دانش استعلازدایی می¬شود. مسئله این است که پذیرش « چکیده کاملهدف این مقاله، ارزیابی برآیندهای عملی انضمامی نقدهای بنیادی و تبارشناختی فوکو از مدرنیته است و دلالتی است که انگاره¬های فوکویی می¬تواند برای نظام سیاسی و کنشگری سیاسی داشته باشد. فوکو بر آن است که در دوران مدرن از قدرت و دانش استعلازدایی می¬شود. مسئله این است که پذیرش «استعلازدایی قدرت» چه پیامدی در نگاه ما به کنشگری سیاسی، دولت و حکومت¬مندی خواهد داشت. نگاه استعلازدایانۀ فوکو موجب می¬شود که وی امرِ سیاسی را چونان امری حاکمیتی ننگرد و با جای دادن آن در چارچوبی نامتعین که همزمان هم فرهنگی و هم سیاسی است، آن را حکومت¬مندی بنامد. آنگونه که در این چارچوبِ استعلازدایی¬شده، امرِ سیاسی حاکمیتی همراه نیست که شخص فرودست را به انجامِ آنچه خود در سر دارد، وادار کند. در برابر، حکومتمندی بر شیوه کردار حکومت¬شوندگان تأثیر می¬گذارد، به¬ گونه¬ای که زمینه خودتغییردهی و خودسامان¬دهی در رفتار روزانه آنان فراهم می¬شود و آنان به کاری واداشته نمی¬شوند که نخواهند، بلکه آزادانه و از رهگذر همان فرایند سوژه¬شدگی یا عینیت یافتن سوژه ، سلطه بر آنان اعمال می¬شود. در پاسخ به این مسئله، از نظریۀ «مدرنیتۀ سیاسیِ» موریس باربیه به عنوان یک ابزار رهنمونی برای تعریف امر سیاسی استفاده شده است و روش کاربست آن نیز «تاریخ ایدههای» آرتور لاوجوی است. در نظریۀ «مدرنیتۀ سیاسی»، دوگانۀ آزادی- سلطه در دو سطح دولت و جامعۀ مدنی طرح می¬شود، آنگونه که با برتری حق و آزادی بر سلطه با نظام سیاسی لیبرال¬ دموکرات همخوانی می¬شود. فرضیۀ مقاله این است که باورِ فوکو به «برتری چیرگی» در «مدرنیتۀ سیاسی» و لیبرال دموکراسی (به عنوان نظام سیاسی همخوان با آن) به زمینه¬سازی برای طرح لیبرال¬دموکراسی رادیکال می¬انجامد. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - اخلاق و سیاست در اندیشۀ سیاسی مکتب فرانکفورت
ایرج رنجبر سمیرا غلامیشماره 18 , دوره 7 , پاییز-زمستان 1399بر اساس چارچوب نظری هابرماس از «نسبت اخلاق و سیاست» در سیر تاریخ اندیشة سیاسی غرب، اخلاق و سیاست در دورۀ کلاسیک و در سنت ارسطویی حول مفهوم «سعادت» با هم عجین می¬شوند، زیرا اخلاق سعادت را تعریف میکند و سیاست در خدمت تحقق مفهوم سعادت قرار می¬گیرد. حال آنکه در اندیشة سیاس چکیده کاملبر اساس چارچوب نظری هابرماس از «نسبت اخلاق و سیاست» در سیر تاریخ اندیشة سیاسی غرب، اخلاق و سیاست در دورۀ کلاسیک و در سنت ارسطویی حول مفهوم «سعادت» با هم عجین می¬شوند، زیرا اخلاق سعادت را تعریف میکند و سیاست در خدمت تحقق مفهوم سعادت قرار می¬گیرد. حال آنکه در اندیشة سیاسیِ مدرن و در سنتِ هابزی، اخلاق و سیاست از هم جدا می¬شوند، زیرا سیاست هدف خود را نه سعادتمندکردن و بافضیلت نمودن شهروندان، بلکه کنترل و مدیریت غرایز انسانی برای ایجاد «امنیت» و تحقق «رفاه» تعریف می-کند. با این توصیف و طبق چارچوب نظری هابرماس، مقالۀ حاضر بر این نظر است که در اندیشة متفکران مکتب فرانکفورت، اخلاق و سیاست همانند سنت کلاسیک حول مفهومی اخلاقی به هم پیوند می¬خورند، با این تفاوت که حلقۀ اتصال اخلاق و سیاست در مکتب یادشده، نه مفهوم «سعادت» بلکه مفهوم «رهایی» است؛ مفهومی که منطبق بر «اخلاق فضیلت» است. با این توضیح که هر یک از متفکران این مکتب، راه تحقق «رهایی» را در مکانیزمی خاص خود تعریف میکنند. هورکهایمر «خرد عینی»، آدورنو «زیبایی»، مارکوزه «بازسازی عقلانی جامعه» و هابرماس «گفت¬وگو» را راه رسیدن به رهایی می¬دانند. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - زبان، قدرت و ایدئولوژی در رویکردِ «انتقادیِ» نورمن فرکلاف به تحلیلِ گفتمان
جهانگیر جهانگیری علی بندرریگیزادهشماره 14 , دوره 5 , پاییز-زمستان 1399با توجه به نقشی که زبان در ساختار قدرت ایفا میکند - و چه بسا ممکن است که زبانِ یک گروه، تبدیل به ایدئولوژیِ حاکم شود - و با توجه به اینکه موضع یک طرف را نسبت به طرفِ دیگر تعیین می¬کند و با توجه به اهمیتی که هماکنون در سازمان¬های بین¬المللی و کردارهای دیپلماتیک برای آن چکیده کاملبا توجه به نقشی که زبان در ساختار قدرت ایفا میکند - و چه بسا ممکن است که زبانِ یک گروه، تبدیل به ایدئولوژیِ حاکم شود - و با توجه به اینکه موضع یک طرف را نسبت به طرفِ دیگر تعیین می¬کند و با توجه به اهمیتی که هماکنون در سازمان¬های بین¬المللی و کردارهای دیپلماتیک برای آن قائل هستند، توجه به پدیدۀ زبان و گفتمان و کاوش در جهت تحلیلِ آن، ضرورتی است که کمتر بدان پرداخته شده و می¬شود. اینچنین است که توجه و پرداختنِ به مکاتب، نظریه¬ها و روش¬های موجود در تحلیل گفتمان، ضروری و اجتنابناپذیر می¬گردد. این مقاله، به کاوش در رویکرد تحلیل گفتمانِ انتقادی می¬پردازد و می¬کوشد تا با استفاده از نظریات یکی از اعضای پیش¬رویِ آن یعنی «نورمن فرکلاف»، به آشکارسازی خصوصیات این رویکرد و وجوه تمایز آن از سایر رویکردهایِ تا حدی مشابه پرداخته، رابطۀ میانِ زبان، قدرت و ایدئولوژی را در آن مورد مداقه قرار دهد. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - روایت تئولوژیکال از امر سیاسی در اندیشۀ «کارل اشمیت»
سمیه حمیدیشماره 18 , دوره 7 , پاییز-زمستان 1399عصر مدرن اروپا را مقارن با رنسانس دانستهاند که از مفاهیم بنیادین آن، مسئلۀ جدایی دین از سیاست است. این گسست زمینه را برای ظهور اندیشۀ مدرنیسم با محور عقل خود¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬بنیاد انسان و طرح سیاست زمینی مهیا ساخت که به زایش اندیشههایی مبتنی بر جدایی دین و سیاست انجامید. ا چکیده کاملعصر مدرن اروپا را مقارن با رنسانس دانستهاند که از مفاهیم بنیادین آن، مسئلۀ جدایی دین از سیاست است. این گسست زمینه را برای ظهور اندیشۀ مدرنیسم با محور عقل خود¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬بنیاد انسان و طرح سیاست زمینی مهیا ساخت که به زایش اندیشههایی مبتنی بر جدایی دین و سیاست انجامید. اما در قرن بیستم شاهد بازگشت دین به عرصه سیاست و نظریه¬پردازی سیاسی در این زمینه هستیم. سرآغاز نظریه¬پردازی در باب الهیات سیاسی را می¬توان در آرای متفکر آلمانی «کارل اشمیت» مشاهده کرد. او با خوانش جدیدی از الهیات مسیحی، به طرد تز جدایی دین و سیاست پرداخت. مسئله نوشتار حاضر این است که اشمیت بر مبنای گزارههای الهیاتی چه خوانش جدیدی از امر سیاسی ارائه می¬دهد و چه فهم تازهای از دین و نسبت آن با امر سیاسی مطرح می¬کند؟ اشمیت، بنیاد حیات اجتماعی را دین دانسته و امر سیاسی را در پیوند با سیاست معنا می¬کند. از نگاه او، مفاهیم سیاسی صورت عرفی شده مفاهیم الهیاتی هستند. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - «نافرمانی مدنی» ایدهای برای عبور از بنبست نظری لیبرالیسم
تورج رحمانی علی مختاریشماره 18 , دوره 7 , پاییز-زمستان 1399نافرمانی مدنی در مقام شیوة مبارزه، تاریخی طولانی دارد. مبارزۀ سیاسی مهاتما گاندی، مارتین لوترکینگ و نلسون ماندلا در سده بیستم، نمونههای بارزی از نافرمانی مدنی محسوب میشوند. البته این مفهوم در حد یک تاکتیک و شیوة مبارزة سیاسی باقی نماند، بلکه در نیمۀ دوم قرن بیستم مورد چکیده کاملنافرمانی مدنی در مقام شیوة مبارزه، تاریخی طولانی دارد. مبارزۀ سیاسی مهاتما گاندی، مارتین لوترکینگ و نلسون ماندلا در سده بیستم، نمونههای بارزی از نافرمانی مدنی محسوب میشوند. البته این مفهوم در حد یک تاکتیک و شیوة مبارزة سیاسی باقی نماند، بلکه در نیمۀ دوم قرن بیستم مورد تأمل نظری و فلسفی برخی از اندیشمندان همچون هانا آرنت، یورگن هابرماس، رونالد دورکین، جان رالز و بسیاری دیگر قرار گرفت و عملاً به حیطة فلسفۀ سیاسی مدرن وارد شد. در این مقاله تلاش میشود به درک این مطلب بپردازیم که چرا و چگونه تاکتیک نافرمانی مدنی مورد تأمل نظری فیلسوفان واقع شد و به بحثی جدی در حوزۀ فلسفه سیاسی بدل گردید؟ دیدگاه مطرح در مقاله حاضر این است که با دریافتی آرنتی از مفهوم نافرمانی مدنی و با استناد به صورت¬بندی سنت فکری جامعه¬گرایی از بحران¬ها و تنش¬های آموزۀ لیبرالیسم (که آموزهای غالب در فلسفۀ سیاسی مدرن به شمار میرود)، میتوان زمینۀ اهمیت¬یابی مفهوم نافرمانی مدنی در اندیشۀ سیاسی مدرن را نشان داد. بحران سنت لیبرال در حوزۀ نظر و قابلیتهای موجود در اندیشة نافرمانی مدنی در تاکتیک و نقد فکری، پیوند این مفهوم با حوزۀ اندیشه سیاسی مدرن را به وجود آورد. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - نهادگرایی به عنوان الگویی برای تحلیل سیاسی
حجت کاظمیشماره 13 , دوره 5 , بهار-تابستان 1399نقطة ثقل تحلیل نهادگرایانه، تأکید بر نقش نهادها به عنوان یک متغیر مستقل در شکل دادن به روندها و نتایج کنشهای فردی و جمعی و پدیدههای اجتماعی و سیاسی است. علوم اجتماعی معاصر به دلیل غلبة رویکردهاي زمينه¬گرا (در جامعه¬شناسي و علوم سياسي) و كمي¬گرا (در حوز¬ة اقتصادي) به ت چکیده کاملنقطة ثقل تحلیل نهادگرایانه، تأکید بر نقش نهادها به عنوان یک متغیر مستقل در شکل دادن به روندها و نتایج کنشهای فردی و جمعی و پدیدههای اجتماعی و سیاسی است. علوم اجتماعی معاصر به دلیل غلبة رویکردهاي زمينه¬گرا (در جامعه¬شناسي و علوم سياسي) و كمي¬گرا (در حوز¬ة اقتصادي) به تحليل جايگاه متغير نهادي در شکل دادن به پدیدههای اجتماعي، اقتصادي و سياسي توجة كافي نشان نداده است. اين مقاله در وهلة نخست در پی معرفي چشمانداز نهادگرايانه در تحليل اجتماعي و سياسي، تحولات و تنوعات دروني اين رويكرد است. هدف دوم این مقاله آن است که نشان دهد نهادگرایی تاریخی به عنوان یکی از گونههای نئونهادگرایی به خاطر دیدگاه پویای خود در مقولة تغییر نهادی، میتواند چارچوبي مناسب براي تلفيق رويكرد نهادگرا و زمينه¬گرا در تحليل سياسي فراهم آورد. مطابق این نگرش، هرچند به اشکال مختلف نهادها باید به عنوان متغیری مستقل در شکل دادن به رفتارهای کنش¬گران اجتماعی و سیاسی شود، این نهادها پدیدههای تکوین¬یافته در متن ستیزههای اجتماعی و سیاسی تاریخی هستند. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - «نوابت» در فلسفۀ فارابي و ابنباجه
مرتضی بحرانیشماره 18 , دوره 7 , پاییز-زمستان 1399نوابت (استعارهاي از انسانهاي منفرد) از جمله مفاهيمي است كه در فلسفۀ اسلامي کاربرد داشته است. هم فارابي و هم ابنباجه اين مفهوم را در فلسفۀ خود به كار بردهاند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل فلسفی در پی پاسخ به این سؤال هستیم که اصطلاح نوابت در آرای فارابی و ابن چکیده کاملنوابت (استعارهاي از انسانهاي منفرد) از جمله مفاهيمي است كه در فلسفۀ اسلامي کاربرد داشته است. هم فارابي و هم ابنباجه اين مفهوم را در فلسفۀ خود به كار بردهاند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل فلسفی در پی پاسخ به این سؤال هستیم که اصطلاح نوابت در آرای فارابی و ابنباجه، چه مصداقی دارد. یافتۀ مقاله حاکی از آن است که در تبيين هر دو فیلسوف، نوابت، انسانهايي منفرد هستند؛ اما مصداق نوابت براي يكي، فيلسوف و براي ديگري، غير فيلسوف است. نوآوری مقاله در طرح این نکته است که حسب نگاه فلسفی و اجتماعی مدرن، در یکجا بحث از نوابت به «غيریت» كشيده ميشود و در جاي ديگر، بحث به «هويت» ميانجامد. استفاده از این سنت فکری میتواند در بحثهای کنونی دربارۀ سیاست هویت و تمایز، افقهایی را پیش رو نهد. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - مدل چندلایۀ تحلیل انتخابات یازدهم ریاست جمهوری
سعید نریمان رضا عزیزیشماره 19 , دوره 8 , بهار-تابستان 1399انتخابات ریاست¬جمهوری در ایران همواره تحلیلگران و کارشناسان سیاسی را شگفت¬زده و غافلگیر كرده است. با بررسي¬هاي تحليلي انجام شده دربارۀ موضوع انتخابات رياست¬جمهوري يازدهم در ايران، چه در سطح تحليلگران داخلي و چه در سطح خارجي، آشكار شد که عمده این غافلگیری ناشی از تحلیل¬ه چکیده کاملانتخابات ریاست¬جمهوری در ایران همواره تحلیلگران و کارشناسان سیاسی را شگفت¬زده و غافلگیر كرده است. با بررسي¬هاي تحليلي انجام شده دربارۀ موضوع انتخابات رياست¬جمهوري يازدهم در ايران، چه در سطح تحليلگران داخلي و چه در سطح خارجي، آشكار شد که عمده این غافلگیری ناشی از تحلیل¬های تکعاملی و تک¬بعدی است و مدلی وجود ندارد که بتواند تمام لایهها و ابعاد اثربخش در نتیجه انتخابات را بررسی کند. از اين¬رو اين مقاله در پي بررسي انتخابات يازدهم با استفاده از مدلي سه¬لايه¬اي است كه درونی¬ترین لایۀ آن، سطح گفتمانی انتخابات، لایۀ میانی آن مبتنی بر نظريۀ محروميت نسبي كه سعی در ارائه تبیینی از شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه دارد و بیرونی¬ترین لایۀ آن، توصيفی از سطح میدانی انتخابات را بررسی می¬کند و عوامل فردی، سیاسی و اجتماعی مؤثر در نتیجۀ انتخابات را ارائه می¬دهد. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - سازوكارهاي دگرگوني در روابط ژاپن با جمهوري اسلامي ایران
الهه كولايي ماندانا تيشهيارشماره 5 , دوره 8 , زمستان 1399اصل اساسی روابط خارجی ژاپن با همه کشورهای جهان، جدایی مسایل سیاسی از ملاحظات اقتصادی بود. اما تغییر در ماهیت و ساختار قدرت در نظام بینالملل، موجب شده این کشور با تجدید نظر در آن، مبنای روابط اقتصادی خود با کشورهای مختلف را بر پایه مناسبات سیاسی بنا نهد. ژاپنیها امروز چکیده کاملاصل اساسی روابط خارجی ژاپن با همه کشورهای جهان، جدایی مسایل سیاسی از ملاحظات اقتصادی بود. اما تغییر در ماهیت و ساختار قدرت در نظام بینالملل، موجب شده این کشور با تجدید نظر در آن، مبنای روابط اقتصادی خود با کشورهای مختلف را بر پایه مناسبات سیاسی بنا نهد. ژاپنیها امروز برای تأمین منافع بلند مدت خود، همراهی با روند جهانی حمایت از الگوها و ارزشهای جهانی شده غربی را ضرورتی انکارناپذیر یافتهاند. هراس از بر هم خوردن روابط استراتژیک این کشور با ایالات متحده را، میتوان یکی از مهمترین عوامل تغییر رویکرد ژاپن نسبت به ایران دانست. جزييات مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - روانکاوی و سیاست
محمدرضا تاجيكشماره 4 , دوره 0 , بهار 1399روانکاوی پسافرویدی، آنچنان که در آموزههای لاکان تبلور یافته، تأثیر بسزایی بر تئوری انتقادی معاصر، فمينیسم، نظريه فيلم، پساساختگرایی و مارکسیسم داشته است. این نحله از روانکاوی، در واقع، گسستی پسامدرن از آموزههای روانکاوانه زیگموند فروید است. اين نظريه، تا حدي نيز چکیده کاملروانکاوی پسافرویدی، آنچنان که در آموزههای لاکان تبلور یافته، تأثیر بسزایی بر تئوری انتقادی معاصر، فمينیسم، نظريه فيلم، پساساختگرایی و مارکسیسم داشته است. این نحله از روانکاوی، در واقع، گسستی پسامدرن از آموزههای روانکاوانه زیگموند فروید است. اين نظريه، تا حدي نيز، مبتني بر كشفيات انسانشناسي ساختاري و زبانشناسي است. يكي از بنياديترين باورهاي لاكان، به عنوان بارزترين چهره اين مكتب، اين است كه ناخودآگاه، ساختاري نهان و ملفوف دارد كه بسيار شبيه ساختار زبان است. شناخت جهان، ديگران و خود به وسيله زبان تعيين ميشود. زبان پيششرط كسب آگاهي فرد از خودش به مثابه يك هستي متمايز است. لاكان، همچنين از منظر روانكاوي، الگويي سه ضلعي از جهان اجتماعي ـ رواني، شامل امر خيالي، امر نمادين و امر واقعي عرضه ميكند كه در ساحت انديشه سياسي جديد (پسامدرنيسم، پساساختگرايي، پساماركسيسم و فمينيسم) تأثير ژرف و گستردهاي به جا ميگذارد. جزييات مقاله