Mendeley TY _ JOUR ID - 13941016111331791 TI - اسلام و دموكراسي در انديشه سياسي يوسف القرضاوي JO - پژوهش سیاست نظری JA - ES LA - fa SN - 2008-5796 AU - بحراني مرتضي AD - دانشیار گروه مطالعات آینده‌نگر، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم Y1 - 1384 PY - 1384 VL - 1 IS - 1 SP - 1 EP - 10 KW - اسلام دموكراسي قرضاوي شوري بيعت DO - N2 - اين مقاله در پي تبيين جايگاه دموكراسي در انديشه سياسي اسلام از نظر يوسف القرضاوي (از متفكران اسلامي ميانه‌رو عرب) است. از نظر او اسلام قرنها جلوتراز غرب، پديده دموكراسي و قواعد و معيارهاي آن را معين كرده اما تبيين جزئيات آن را به انديشمندان مسلمان واگذار كرده است. راهكارهايي چون امر به معروف و نهي از منكر، شورا، بيعت و مشاركت زنان در عرصه‌هاي سياسي ـ اجتماعي از جملة اين قواعد هستند. البته پذيرش دموكراسي به معناي كنار نهادن حاكميت خداوند نيست زيرا اصل حاكميت مردم كه بنيان دموكراسي محسوب مي‌شود، با اصل حاكميت خدا در تضاد نيست بلكه حاكميت خدا با حاكميت فردي كه اساس استبداد است در تضاد است. هدف از دموكراسي كنار نهادن حاكميت طاغوت و ستمكاران است نه نفي حاكميت خدا و بنابر اين اجراي دموكراسي به منظور جلوگيري از استبداد و سلطه طاغوت گام نهادن در راستاي تحقق حاكميت خداوند است. از نظر وي استدلال به اينكه دموكراسي، حكومت اكثريت است و اكثريت هم در قرآن مذموم شمرده شده‌اند، استدلالي نابجاست كه بر پايه يك مغالطه استوار است. زيرا فرض بر آن است كه ما از دموكراسي در جامعه اسلامي سخن به ميان مي‌آوريم، جامعه‌اي كه اكثريت آن داراي عقل و انديشه‌اند. UR - rimag.ir/fa/Article/11754 L1 - rimag.ir/fa/Article/Download/11754 ER -